فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۴۱ تا ۲٬۶۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۶ بهار ۱۳۹۶ شماره ۴۶
۴۴۴-۴۲۵
حوزههای تخصصی:
درک چالش های محیطی، اجتماعی و اقتصادی سکونت گاه های غیررسمی مرحله ای با اهمیت برای طراحی سیاست ها و راه حل های اجرایی واقعی است. در این میان مطالعات در این زمینه باید از زیربنای علمی و خردورزانه ای در پرتو عینیت داشتن با واقعیت های جاری جامعه برخوردار باشند تا بتوانند در زمینه بسترسازی فرایندهای برنامه ریزی و مدیریتی شهر قابل استفاده بوده و میزان اثربخشی اقدامات مدیریتی شهر را افزایش دهند. در این مقاله به بررسی جایگاه دانش قوم نگاری در مطالعات شهری به مثابه ابزاری برای بسترسازی تصمیم سازی های در برنامه ریزی و مدیریت شهری نگاهی انداخته می شود و مراحل و فرایند آن در دانش شهرسازی مورد بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که از ابزار گردآوری داده مشتمل بر مطالعات کتابخانه ای و اسناد و مدارک موجود بهره برده است. در پایان نیز به تبیین جایگاه، مراحل، رویکرد و روش قوم نگاری در مطالعات شهری به اختصار اشاره می شود.
بازآفرینی فرهنگی اجتماعی فضاهای شهری با هدف ارتقاء هویت محله ای (مطالعه موردی: محله سنگ شیر همدان)
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به ویژگی های خاص مکانی و فرهنگی و ارزش های بومی و محلی در فرآیندهای توسعه شهری منجر به یکنواختی سیما و ظاهر شهرها شده است و محلات شهری به عنوان مکان تبلور فرهنگ جایگاه و هویت خود را ازدست داده و همچنین جذابیت های ناشی از تمایزات مکانی و فرهنگی در این راستا کم رنگ شده است. در این راستا لزوم بازنگری در اقدامات مربوط به بازآفرینی در بافت های تاریخی به منظور استفاده از امکانات و پتانسیل ها و ارتقاء حس تعلق و درنتیجه هویت مندی محلات احساس می گردد. نقش محلات تاریخی در شهرهای گذشته به عنوان مکان تبلور فرهنگ جاری در فضا بسیار پررنگ و حائز اهمیت است. این پژوهش به عنوان یکی از نخستین پژوهش ها در حوزه بازآفرینی فرهنگی در راستای ارتقاء هویت محله ای، به دنبال تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقاء هویت محله ای بر مبنای شاخص های بازآفرینی فرهنگی است. همچنین، مبتنی بر روش مورد پژوهی، محدوده محله سنگ شیر همدان به دلیل دارا بودن هویت تاریخی غنی که امروزه در حال از دست دادن هویت محله ای خود است، به عنوان نمونه مورد مطالعه انتخاب گردیده است تا درک واقع بینانه ای از عوامل مؤثر بر ارتقاء بازآفرینی فرهنگی فراهم آید. بر اساس بازدید میدانی، گفتگوهای اولیه و مدل مفهومی پرسش نامه های هدفمندی تهیه گردیده است. جهت یافتن روابط متغیرها، برای تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسشنامه ها، از تکنیک آماری SPSS استفاده شده است. این پژوهش سعی دارد با مطالعه و شناخت جنبه های مثبت و موفق در حوزه بازآفرینی فرهنگی، راهکارهای این رویکرد را شناسایی کرده و کیفیت های محیطی و جنبه های فرهنگی –اجتماعی محلات شهری را در راستای ارتقاء هویت محله ای بررسی نماید. در پایان با تأکید بر این معیارها، محله سنگ شهر همدان که محله ای تاریخی و واجد هویت غنی می باشد، بررسی و تحلیل شده است. نتایج تحلیل نشان می دهد با توجه به چهار معیار اصلی بازآفرینی فرهنگی و شش معیار اصلی هویت محله ای و ارتباط قوی بین این معیارها با یکدیگر می تواند به ارتقاء هویت محله ای محلات تاریخی کمک نموده و از این طریق حس تعلق شهروندان را موجب گردد.
تأثیر انگاره شهر خلاق در پویش اقتصادی و اجتماعی کلان شهرها (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)
حوزههای تخصصی:
شهرها مرکز ثروت ملل هستند؛ اما در قرن جدید ماهیت تولید ثروت و توسعه تغییر کرده و زیربنای آن ایده، خلاقیت و تبدیل آن به تولید و خدمات است. حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی محور، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی و اجتماعی امر بسیار مهم و ضروری است. این تحقیق باهدف تأثیر انگاره شهر خلاق در پویش اقتصادی و اجتماعی کلان شهر تبریز انجام شده است. روش بررسی این پژوهش مبتنی بر رویکرد توصیفی-تحلیلی و همبستگی بوده، به منظور جمع آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری متخصصین و صاحب نظران برنامه ریزی شهری در کلان شهر تبریز بوده است. جهت سنجش متغیرهای شهر خلاق و پویش اقتصادی_اجتماعی از روش نمونه گیری خوشه ای در کلان شهر تبریز استفاده شده است. براساس نتایج پژوهش، نتایج آزمون فریدمن حاکی از آن است که متغیر نوآوری با میانگین رتبه ای (61/5) در وضعیت بهتر و مساعدتری نسبت به سایر متغیرهای شهر خلاق قرار دارد و متغیر رهبری با میانگین رتبه ای (29/3) در وضعیت ضعیف تری نسبت به سایر متغیرهای شهر خلاق کلان شهر تبریز قرار دارند. نتایج آزمون تی که به وضعیت کلی شاخص ها اشاره دارد نشان داد، کلیه مؤلفه های شهرخلاق در کلان شهر تبریز در وضعیت ضعیف و پایین تر از متوسط ارزیابی شده اند. نتایج آزمون رگرسیون که ارتباط بین متغیرها را نشان می دهد بیان کننده این است که 5/39 درصد تغییرات پویش اقتصادی-اجتماعی شهر تبریز، توسط تغییرات در مؤلفه های شهر خلاق تبیین می گردد. به طوری که متغیر کیفیت زندگی دارای بیشترین تأثیر و متغیر رهبری دارای کمترین تأثیر بر پویش اقتصادی و اجتماعی اند. همچنین نتایج آزمون T نشان داد که 35 درصد از تغییرات پویش اقتصادی و اجتماعی کلان شهر تبریز ناشی از تغییرات مؤلفه های شهر خلاق در کلان شهر تبریز است.
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی شهر گرگان با استفاده از روش طبقه بندی و الگوریتم رقابت استعماری با رویکرد مدیریت بحران زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی یکی از فرایندهایی است که انجام آن می تواند نقش بسیار مؤثری در کیفیت خدمات رسانی به شهروندان داشته باشد. صیانت از کیفیت خدمات رسانی، بخصوص در مقطع زمانی بعد از وقوع زلزله که عملاً ساختار شهر نیز دستخوش تغییرات زیادی شده است، بسیار مهم می باشد. در حال حاضر تعداد 5 ایستگاه، خدمات مرتبط با آتش نشانی را برای جمعیتی معادل نفر 365682 در شهر گرگان به انجام می رسانند. تحقیق حاضر در چهار بخش انجام پذیرفته است. در گام اول ضمن بررسی ساختمان های موجود در شهر، رفتار آن ها در خصوص زلزله و انسداد راه و نهایتاً تأخیر زمانی احتمالی مورد بررسی قرار گرفت. در ادامه با استفاده از GIS و انجام تحلیل شبکه و رعایت ملزومات آن به تهیه رستری از پتانسیل خطرپذیری شهروندان در بلوک های مختلف جمعیتی اقدام شده است. در گام بعد با استفاده از حل مسئله تخصیص HUB و الگوریتم ژنتیک و تخصیص اعداد خروجی مرحله قبل، به مدل سازی نحوه خدمات رسانی ایستگاه ها اقدام شده است. در پایان نیز بهینه سازی مکان استقرار ایستگاه های آتش نشانی با رعایت شرط عدم اضافه کردن ایستگاه جدید، با استفاده از الگوریتم رقابت استعماری صورت گرفته است.
ارزیابی توسعه فیزیکی درون زا و برون زای شهر مراغه و ارائه الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه فیزیکی شهرها و تعیین الگوی بهینه آن از مباحث جدی و مهم در میان جغرافیدانان و برنامه ریزان شهری می باشد. از آنجائی که نوع الگوی توسعه فیزیکی شهرها با ابعاد اقتصادی، کیفیت دسترسی به خدمات و نیز با محیط زیست شهری در ارتباط بوده، در حال حاضر تلاش برنامه ریزان شهری ترویج و جایگزینی الگوهای مطلوب و بهینه ای همچون رشد هوشمند و فشرده به جای الگوی رشد پراکنده و افقی پرهزینه و ناپایدار بوده است. در سال های اخیر، توسعه پراکنده و افقی به عنوان الگوی رایج و غالب توسعه فیزیکی شهرهای ایران محسوب می شود. این امر ضمن تحمیل هزینه های فزاینده مالی بر مدیریت شهری، زمینه تخریب اراضی کشاورزی اطراف شهرها را فراهم کرده است. این در حالی است که بافت درونی شهرها شامل (بافت فرسوده، اراضی و ساختمان های متروکه قدیمی) از ظرفیت مطلوبی برای پاسخگویی به نیازهای کالبدی شهرها برخوردار می باشند. از سویی توسعه ساخت وسازها در اراضی پیرامونی شهر از قابلیت یکسان برخوردار نبوده و می بایست با بررسی و طبقه بندی اراضی، جهات و پهنه های مناسب برای توسعه شهر را مشخص نمود. این پژوهش با هدف تعیین الگوی بهینه توسعه فیزیکی آتی شهر مراغه، الگوی توسعه فضایی-کالبدی شهر را از دو جهت درون زا و برون زا موردبررسی قرار داده است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی و شیوه جمع آوری اطلاعات مبتنی بر مطالعات اسنادی و کتابخانه ای می باشد. در این رابطه، فرم و الگوی توسعه کالبدی-فضایی شهر مراغه با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن موردسنجش قرار گرفت؛ همچنین، به منظور امکان سنجی توسعه فضایی-کالبدی شهر (درونی و بیرونی) و تبیین تنگناها، موانع و فرصت های توسعه، مجموعه ای از متغیرهای طبیعی، کالبدی و انسانی مورداستفاده قرار گرفت. با توجه به محدودیت های مدل های باینری و همپوشانی شاخص ها، از منطق فازی جهت ترکیب لایه های مؤثر در توسعه فیزیکی بهینه شهر استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان دهنده الگوی توسعه افقی و پراکنده شهر مراغه در طی دهه های گذشته، مخصوصاً از دهه 1365 تا حال حاضر می باشد. به طوری که پایش تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره ای در طی یک دوره 13 ساله نشان می دهد که حدود 592 هکتار از مناطق پیرامون شهر به ساخت وسازهای شهری تبدیل شده که حدود 320 هکتار از این اراضی کشاورزی و باغات و مابقی اراضی بایر بوده که در مناطق شرقی شهر قرار دارد. این در حالی است که با توجه به پراکندگی گسترده اراضی بایر در محدوده قانونی شهر و ظرفیت بالای تراکم ساختمانی و جمعیتی این محدوده، شهر مراغه از پتانسیل زیادی جهت توسعه درونی برخوردار می باشد. به گونه ای که محدوده داخلی شهر تا افق تقریبی 1415، تکاپوی توسعه فیزیکی را خواهد نمود. از طرف دیگر، اراضی پیرامونی در جنوب شرق شهر (بین شهرک ولی عصر و میکائیل آباد)، پهنه های مناسبی را جهت توسعه بهینه بیرونی در اختیار قرار می دهد که در صورت لزوم، شهر می تواند به صورت پیوسته و متصل در این جهت توسعه یابد.
تحلیل تاب آوری فردی ساکنین سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات محیطی (مطالعه موردی:شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی در مقابل مخاطرات طبیعی ممکن است از ویژگی های اجتماعی-اقتصادی این سکونتگاه ها تأثیر بپذیرد؛ یعنی گروه های انسانی با ویژگی های اقتصادی-اجتماعی متفاوت، سطح تاب آوری فردی متفاوتی را تجربه می کنند. از این رو، تحقیق حاضر با هدف تحلیل تفاوت شاخص های اقتصادی-اجتماعی و میزان تاب آوری فردی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر ارومیه انجام یافته است. تحقیق از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش توصیفی-تحلیلی بوده و به منظور جمع آوری اطلاعات و داده ها از روش اسنادی و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. محدودة مورد مطالعه در این پژوهش سکونتگاه های غیررسمی مناطق حاجی پیرلو، وکیل آباد و اسلام آباد 2 شهر ارومیه در استان آذربایجان غربی است. از این رو، برای تکمیل پرسشنامه از بین خانوارها براساس فرمول اصلاح شدة کوکران ۳۸۰ خانوار برای نمونة آماری به منظور انجام دادن تحقیق و تکمیل پرسشنامه انتخاب شد. همچنین، به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) استفاده شد. نتیجة این تحقیق نشان داد از بین شاخص های اقتصادی مورد بررسی، شاخص اشتغال با مؤلفه های «خوداتکایی» و «احساس منحصربه فردبودن» به ترتیب با 000/0 sig و 002/0 sig، شاخص درآمد با مؤلفه های «خودکارآمدی» و «اعتمادبه نفس» به ترتیب با 002/0 sig و 000/0 sig، شاخص مالکیت مسکن با مؤلفة «عواطف مثبت» با 000/0 sig و شاخص مالکیت خودرو با مؤلفة «احساس اجتماعی بودن» با 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان می دهند. همچنین، از بین شاخص های اجتماعی-جمعیتی مورد بررسی فقط شاخص تحصیلات با مؤلفه های «خوداتکایی» و «اعتماد» به ترتیب با 000/0 sig و 001/0 sig، تفاوت معنی داری را نشان داد.
اثربخشی رویکرد مدیریت اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی (مطالعة موردی: شهرستان ریگان، استان کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر بررسی تأثیر رویکرد اجتماع محور در راستای تقویت سرمایه اجتماعی برون گروهی و کاهش مطرودیت اجتماعی از طریق روش تحلیل شبکه در دو بازه زمانی قبل و بعد از اجرای پروژه اجتماع محور RFLDL (احیای اراضی جنگلی و تخریب یافته با تأکید ویژه بر اراضی شور و حساس به فرسایش بادی) در بین سرگروه های کمیته های خرد توسعه است.
روش تحقیق: در این تحقیق براساس روش پیمایشی و با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه با گروه های هدف، گره های شبکه شامل سرگروه های کمیته های خرد توسعه (به عنوان تصمیم گیرندگان اصلی در هر زیرگروه) شامل ۳۳ نفر در چهار منطقه می باشند.
یافته ها: میزان شاخص تراکم در بین سرگروه های چهار روستای مورد مطالعه در پیوندهای اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه افزایش یافته است. افزایش میزان تراکم در افراد سبب توسعه اعتماد، مشارکت و سرمایه اجتماعی در سطح افراد می شود. دوسویگی پیوندها نیز در ابعاد اعتماد و مشارکت بعد از اجرای پروژه روند افزایشی داشته است. افزایش این شاخص باعث پایداری شبکه سرگروه ها به میزان مطلوب شده است. میانگین فاصله ژئودزیک در پیوندهای اعتماد و مشارکت در چهار روستا به ترتیب برابر با ۰۵/۲ و ۰۹/۲ بوده است. این میزان بعد از اجرای پروژه به ۶۱/۱ و ۶۷/۱ رسیده است. در واقع، نزدیک بودن عدد میانگین فاصله ژئودزیک به عدد یک، نشان دهنده بالابودن سرعت گردش منابع و اطلاعات در افراد بوده و اتحاد و یگانگی بالای افراد را بیان می کند. میزان این شاخص بعد از اجرای پروژه متوسط ارزیابی می شود. شاخص E-I در میزان اعتماد برون گروهی به میزان حدود ۲ برابر در بین ۴ روستای پایلوت افزایش یافته است و از نظر شاخص مشارکت در حدود ۵/۱ برابر افزایش یافته است که این امر به نوبه خود در افزایش سرمایه اجتماعی برون گروهی و متعاقباً کاهش مطرودیت اجتماعی نقش مهمی را ایفا می کند.
محدودیت ها: در پروژه بین المللی RFLDL به جنبه های تقویت دانش و مهارت و ایجاد اشتغال زایی در مناطق مختلف توجه بیش تری شده است. اگرچه تقویت سرمایه اجتماعی از طریق نهادسازی و ظرفیت سازی مد نظر بوده، بررسی روند تغییرات از نگاه سرمایه اجتماعی در طول اجرای پروژه مورد غفلت قرار گرفته است.
راه کارهای عملی: به کارگیری روش تحلیل شبکه ای در تحلیل و ارزیابی ابعاد اجتماعی پروژه های توا ن مندسازی جوامع محلی و ارزیابی میزان اثربخشی پروژه های مشارکتی و مردم محور جهت نشان دادن روند تغییرات اجتماعی.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل این که از روش تحلیل شبکه برای اولین بار در ایران برای ارزیابی سرمایه اجتماعی به صورت کمّی استفاده کرده است، جدید است و سایر محققان نیز می توانند از روش طی شده و یافته های آن در سایر تحقیقات استفاده کنند.
نقش حکمروایی شایسته در ارتقاء کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان،مطالعه موردی: محله باغ فردوس منطقه یک شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط زیست را می توان کیفیت زندگی تلقی نمود و از عوامل مهم توسعه پایدار می باشد. در این راستا حکومت های محلی تأثیر بسیاری بر چگونگی توسعه روابط محیط زیست شهری دارند. هدف پژوهش بررسی نقش حکمروایی شایسته در ارتقای کیفیت محیط زیست شهری از دیدگاه ساکنان و بررسی وضعیت محیط زیست شهری محله باغ فردوس است که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است. جمع آوری داده ها از طریق پر کردن پرسشنامه و مصاحبه رو در رو با ساکنان با حجم 374 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در شاخص مشارکت، تمایل به شرکت در تصمیم گیری های محیط زیستی در سطح محله، در شاخص پاسخگویی، توجه مسئولان به بهبود وضعیت محیط زیست محله شما، در شاخص اثربخشی و کارایی، تأثیر برنامه های اعمال شده شهرداری در کاهش آلودگی ( هوا، آب و...) محل زندگی شما، در شاخص شفافیت، میزان اطلاع شما از اجرای طرح ها و برنامه های زیست محیطی در محله، در شاخص مسئولیت پذیری، میزان مسئولیت پذیری مدیران شهری در قبال حفظ محیط زیست شهری، در شاخص قانون محوری، میزان برخورد قانونی مسئولین با عوامل آلوده کننده محلی، در شاخص عدالت و برابری، میزان دسترسی به فضاهای باز و سبز و فضاهای زیست محیطی در محله دارای بار عاملی بیش تری بودند.
تبیین پدیده ی پراکنده رویی در منطقه های کلان شهری؛ مورد پژوهی: منطقه ی کلان شهری شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده ی پراکنده رویی، توسعه ی کالبدی کم تراکم، بدون برنامه و جسته گریخته ای که با گسترش نامحدود به نواحی پیرامونی غالباً دارای ارزش طبیعی شهر مشخص می شود، در سال های اخیر به یکی از چالش های اصلی برنامه ریزی توسعه ی فضایی شهرهای سرتاسر جهان مبدل شده است. در این رابطه پژوهش پیشِ ِ رو بر آن است تا با هدف برنامه ریزی رویارویی با پدیده ی پراکنده رویی در موردپژوهی منطقه ی کلان شهری شیراز، از طریق شناسایی پیش ران های اثرگذار، چارچوب جامع و یکپارچه ای پیشنهاد دهد. روش اصلی منتخب مقاله، که پژوهشی تبینی به شمار می رود، با نیت شناسایی روابط سببی اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی، روش آماری مبتنی بر تحلیل مسیر در کنار روش های تحلیل فضایی هم چون تحلیل هولدرن و ANN است. داده های مورداستفاده از نوع داده های ثانویه و در قالب سری زمانی بوده که بخشی از سرشماری های نفوس و مسکن مرکز آمار ایران و بخشی نیز از طرح های جامع، مجموعه شهری و ناحیه شیراز بهره گیری شده است. نتایج تحلیل های صورت پذیرفته، نشان گر آن است که شدت پراکنده روییِ به وقوع پیوسته رابطه ی مستقیمی با فاصله از مرکز کلان شهر شیراز دارد. بررسی شاخص ها و پیش ران های اثرگذار بر وقوع پدیده ی پراکنده رویی در منطقه ی کلان شهری شیراز گویای آن است که برخلاف بسیاری از تجارب مرور شده، عامل ""سرانه ی مصرف زمین"" عامل اصلی نبوده و ""رشد جمعیّت"" ناشی از فرصت های شغلی، بالاتر بودن درآمد نسبی خانوار، سیاست های توسعه ی مسکن ارزان قیمت پیرامون کلان شهر شیراز در قالب شهرک های متعدد مسکونی از عوامل اصلی قلمداد می شوند. همچنین جذب جمعیّت خلاق، ناشی از توسعه ی اقتصادِ دانشی و نیز پیشرفت زیرساخت های فناوری اطلاعات و ارتباطات، اثرگذاری معکوسی بر وقوع پراکنده رویی داشته است؛ توسعه ی شهری مبتنی بر اتومبیل نیز در نهایت از طریق تحریک پراکنش شهری در نواحی ارزشمند طبیعی و روستایی باعث تشدید این پدیده شده است. براساس پیشنهادهای نهایی مقاله در خصوص رویارویی با پدیده پراکنده رویی، توسل یک سویه بر راهکارهای مرسومی همچون افزایش تراکم ساختمانی و توسعه ی میان افزا و در نتیجه کاهش سرانه ی مصرف زمین به تنهایی مؤثر نخواهد بود؛ بلکه در نظر گرفتن نقش عوامل شناسایی شده در اولویّت های برنامه ای و تخصیص منابع، هم زمان با توجه به روابط سببی برقرار میان آن ها، ضروری است.
مدل سازی اکولوژیک توسعه شهری با استفاده از مدل های تصمیم گیری تعاملی AHP وFuzzy AHP باکلی (مطالعه موردی: حاشیه شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام توسعه و ایجاد نقاط مناسب برای توسعه شهری بدون در نظر گرفتن توان اکولوژیکی مشکلات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی متعددی را درپی دارد. این پژوهش در چارچوب روش آنالیز سیستمی با هدف تعیین نقاط مناسب جهت توسعه شهری، براساس شاخص های مدل ارزیابی توان اکولوژیک توسعه شهری ایران در حاشیه شهر اراک انجام شده است. به این منظور از روش های تصمیم گیری چندمعیارهAHP و فازی AHP باکلی جهت تعیین وزن معیارها و توابع عضویت فازی برای استاندارد سازی آن ها استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که از مجموع کل مساحت منطقه به روش FAHP، % 63 دارای اراضی با توان درجه یک و %12 دارای اراضی نامناسب برای کاربری توسعه شهری هستند و به روش AHP، %65 دارای توان درجه یک و %21 نامناسب است. نتایج کنترل طبقات مدل توسعه شهری در این مطالعه ضمن تأیید مدل تصمیم گیری سلسله مراتبی AHP در منطقه مورد مطالعه مشخص نمود که روش تصمیم گیری چندمعیاره FAHPبهترین روش ارزیابی است که عمل ارزیابی توان اکولوژیک سرزمین را با دقت بیشتری مدل سازی کرده و تطابق بیشتری با واقعیت زمینی داشته است.
نقش مدیریت شهری در راستای تحقق توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر ایلام)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
168-192
حوزههای تخصصی:
ساختار مدیریت شهری در ایران به منظور گذر از نظام متمرکز و حرکت به سمت نظام غیرمتمرکز و بیرون رفتن از چالش های رخ داده، لاجرم باید ایجاد تحول در نظام برنامه ریزی و مدیریت، توسعه پایدار شهری را به عنوان یک راه حل اساسی پذیرا باشد. منظور از دستیابی به یک وضعیت پایدار واقعی در شهرها، تدوین سیاست هایی جهت حصول به شهرهای پایدار ضروری می نماید. امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات، کانون توجه بحث پایداری شده اند. بنابراین به یک مدیریت بهینه، جهت کاهش مشکلات فرهنگی، اجتماعی، خدماتی، ایجاد آرامش و آسایش، ایجاد عدالت به نحو مؤثر و تقویت روحیه مشارکت شهروندان نیازمندند. به همین منظور مقوله ای مهم تحت عنوان توسعه پایدار مورد توجه قرار گرفته است. بطوری که در دهه های اخیر یکی از ارکان اساسی توسعه پایدار، دستیابی به توسعه پایدار شهری است. این مقاله ضمن پرداختن به بیان روشن تری از مفهوم مدیریت شهری، ارتباط میان توسعه پایدار و مدیریت شهری را مورد بررسی قرار می دهد. روش تحقیق این مقاله توصیفی-تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات آن به روش کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که مدیریت شهری در دستیابی به توسعه پایدار شهر ایلام دارای تأثیر مثبت و معناداری می باشد همینطور همکاری ها و تعامل مدیران شهری در ارتقای شاخص های توسعه پایدار شهر تأثیر مثبت و معناداری دارد.
بازفرینی بافت های فرسوده شهرى با رویکرد گردشگرى پایدار با تلفیق مدل های برنامه ریزی استراتژیک و تحلیل شبکه(ANP- SWOT) مطالعه موردى: بافت فرسوده شهر خوى(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ بهار ۱۳۹۶ شماره ۱
41 - 56
حوزههای تخصصی:
فرسودگى واقعیتی است که تاکنون بیشتر شهر های با سابقه ایران تح ت ت أثیر آن قرار گرفته اند. آنچه مسلم است، در اینگونه شهر ها، این مساله رشد بافت ش هری را مخت ل کرده و افزون بر نابودی بافت های درونی، هزینه های هنگفتی را با ایجاد بافت های نو ظهور بر گرده ى شهر تحمیل می کن د. بنابراین توجه به بافت های فرسوده، لزوم مداخله و رفع ناپایداری آنها، موضوعی جدى و محوری مى باشد. در این راستا، رویکرد های مرمت و بهسازی بافت هاى فرسوده در سیر تحول و تکامل خود از بازسازی، باز زنده سازی، نوسازی و توسعه مجدد به باز آفرینى شهری تکامل یافته و در این مسیر، از حوزه توجه صرف به کالبد به عرصه تاکید بر ملاحظات اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز گذری داشته است. از آنجا که باز آفرینى این مراکز نیازمند سرمایه گذاری قابل توجهی مى باشد به نظر می رسد می توان با استفاده از ظرفیت های بالقوه گردشگری به منظور تشویق هم زمان بخش خصوصی و حمایت هاى بخش دولتی جهت سرمایه گذارى برای تحقق پذیرى باز آفرینى بافت هاى فرسوده شهرى بهره بردارى نمود. روش تحقیق این پژوهش، توصیفی- تحلیلی با اهداف کاربردی- توسعه ای است. ابتدا برای رسیدن به عوامل چهارگانه ی SWOT از روش مصاحبه با کارشناسان استفاده شده تا مهمترین عوامل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید موجود در گردشگری بافتهای فرسوده شهر خوى جمع آوری گردد. سپس راهبردهای حاصل از فن سوات، با استفاده از مدل تحلیل شبکه ای (ANP ) اولویت بندی گردید. نتاج حاصله نشان می دهد راهبردهایST1 ، WO2 و ST2 سه راهبرد دارای اولویت می باشند. همچنین امتیازهای کسب شده نشان می دهد در وضعیت فعلی، استراتژی رقابتی با کسب بیشترین امتیاز باید در اولویت و توجه قرار گیرد.
سنجش عوامل محیطی مؤثر بر احساس امنیت ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
705 - 720
حوزههای تخصصی:
تجربه نشان داده است طراحی شهری همراه با ساماندهی کیفیت محیطی محله ها، تأثیر بسزایی در کاهش جرائم و افزایش احساس امنیت شهروندان دارد. در این میان، تحلیل امنیت در سکونتگاه های غیررسمی شهرها که یکی از کانون های اصلی بروز جرائم هستند، بسیار مهم است؛ از این رو، پژوهش حاضر با روش تحلیلی-تفسیری به ارزیابی شاخص های امنیت محیطی در محله های غیررسمی شهر همدان پرداخته است، این شاخص ها از منابع معتبر داخلی و خارجی استخراج، سپس با استفاده از پرسشنامه (400 عدد) در جامعه ساکنان محله های غیررسمی تکمیل شده است. داده های پرسشنامه ها نیز پس از ورود به نرم افزار SPSS با استفاده از دو مدل تحلیل عاملی و تحلیل رگرسیون چندمتغیره بررسی شده است. از سوی دیگر، یافته های پژوهش هم نشان می دهد امنیت محیطی محله های غیررسمی در قالب پنج عامل «غریب گز بودن»، «نظم بافت»، «اجتماع پذیری»، «تسهیلات رفاهی» و «نگهداری و عملکرد» خلاصه می شود. چنانکه امتیاز وضعیت محله های مورد مطالعه درمجموع پنج عامل به ترتیب برای محله منوچهری برابر با 40/5، محله حصار با 72/4، محله مزدقینه برابر با 71/4، محله خضر برابر با 35/4 و محله دیزج برابر با 20/4 بوده است؛ همچنین با توجه به نتایج نهایی پژوهش، اولویت های ارتقای امنیت محیطی در هر محله با سایر محله ها متفاوت است. با وجود این، ساماندهی مواردی مانند کیفیت معابر و پیاده روها، تراکم بافت محله، مبلمان و روشنایی معابر، کاربری های محلی، وضعیت اراضی بلااستفاده و کاهش عبور خودروهای غیربومی از محله از جمله اولویت های ارتقای امنیت ساکنان این محله هاست.
تحلیل رابطه میان فرم شهر و شاخص دسترسی (مورد مطالعه: شهر بابلسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرم شهر، ظرفی است که فعالیت های شهری در آن به وقوع می پیوندد. اهمیت فرم شهر به دلیل عملکردهایی است که برای ساکنان یک شهر دارد؛ از جمله عملکرد های مهم آن میزان دسترسی است. هدف از پژوهش حاضر، سنجش رابطه بین فرم و میزان دسترسی در سطح محلات شهر بابلسر است. پژوهش از لحاظ ماهیت، توصیفی - تحلیلی و بنابر هدف کاربردی است. داده ها و اطلاعات لازم از بلوک های آماری مرکز آمار و نقشه های کاربری اراضی شهرداری استخراج شده و برای طبقه بندی آن ها از نرم افزار SPSS و GIS بهره گرفته شده است. برای سنجش فرم از 3 شاخص تراکم، اتصال و اختلاط و 10 متغیر مرتبط استفاده شد و برای محاسبه شاخص دسترسی نیز مدل جاذبه هنسن به کار رفت. نتایج به دست آمده از آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد رابطه ای مستقیم و معنادار بین فرم فشرده و دسترسی (668/0r =) دیده می شود و فشردگی تأثیر مستقیمی بر افزایش میزان دسترسی ها دارد. این موضوع در مناطق مرکزی شهر بیشتر دیده می شود؛ به طوری که هرچه محلات فشرده تر شوند میزان دسترسی افزایش چشمگیری می یابد. بر اساس نتایج، 3 شاخص اصلی فرم تأثیر مستقیم و معناداری بر شاخص دسترسی داشته که با توجه تفاوت آن ها در محلات مختلف نتیجه آن عدم تعادل در ساختار فضایی شهر بابلسر بوده است. از دیگر یافته های این پژوهش، نسبت بالای مالکیت خودرو در مناطق فشرده شهر بابلسر نسبت به مناطق پیرامونی است که این موضوع می تواند با اصل پیاده مداری که از اصول مهم دستیابی به فرم شهر پایدار است تناقض داشته باشد.
تحلیل راهبردی تنگناها و فرصتهای توسعه گردشگری شهری(مطالعه موردی: شهر شهرکرد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در هسته گردشگری مانند همه فعالیت های تجاری دیگر باید «راهبرد گردشگری» تجسم یابد. در این راستا از جمله مدل های برنامه ریزی راهبردی مورد استفاده در توسعه گردشگری به ویژه در گردشگری شهری، مدل سنتی SWOT می باشد. لذا در مطالعه ی حاضر، ضمن شناخت و معرفی برخی از توانمندی ها جاذبه های گردشگری شهرکرد واقع در استان چهارمحال و بختیاری نگاهی راهبردی به تنگناها و مشکلاتی که فراروی گردشگری شهر شهرکرد می باشد، پرداخته شود. این تحقیق از نوع توصیفی – تحلیلی است و با استفاده از مطالعات میدانی و جمع آوری داده از طریق بررسی اسنادی و کتابخانه ای،پرسش نامه(از دیدگاه 70 نفر از مسئولان و گردشگران ) و اینترنتی انجام شده است. ابتدا داده ها در نرم افزار exel وارد و تحلیل شده و پس از آن با استفاده از مدل راهبردی SWOT مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفته اند. یافته ها نشان داد که شهرکرد به رغم برخوردار بودن از ظرفیت های بالای گردشگری در بخش تاریخی و طبیعی با کمبود امکانات زیربنایی و رفاهی، ضعف تبلیغاتبا مشکلاتی مواجه است؛ از طرف دیگر دارای فرصت های اشتغال زایی برای جوانان تحصیل کرده شهرکرد و ورود ارز و سرمایه گذاری برای شهرکرد می باشد. از راهکارهای مهم توسعه گردشگری شهرکرد افزایش تبلیغات، ایجاد امکانات رفاهی واقامتی،حمایت های دولتی،جذب سرمایه گذاری است.
بررسی عوامل مؤثر بر رفتار آتی گردشگران شهری در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد گردشگری شهری در نقاط مختلف جهان از جمله ایران توانسته بخشی از نیازها و فعالیت های فراغتی مستمر شهروندان را ارضا کند. از این رو به بخش مهمی از برنامه ریزی مدیریت شهری تبدیل شده است. درک رفتار گردشگران می تواند کمک شایانی به برنامه ریزی و افزایش عملکرد گردشگری شهری نماید. از عوامل مهم که بر متغیر رفتار گردشگر اثرگذار است می توان به رضایت گردشگران اشاره کرد که ریشه در تصویر مقصد، نگرش و انگیزش گردشگران دارد. در این پژوهش سعی شده است تا با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری (SEM)، به بررسی ارتباطات علی بین متغیرهای یاد شده، برای گردشگران تابستان سال 1394 در مناطق 2 و 8 کلانشهر تبریز، پرداخته شده و مسیر اثرگذاری این متغیرها در این شهر بر هم آزمون شود. برای این منظور از نرم افزار AMOS 22و SPSS 22کمک گرفته شده است. این تحقیق بر مبنای اهداف کاربردی و روش توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی است. در این پژوهش روش کتابخانه ای و ابزار پرسشنامه برای جمع آوری داده ها مورد استفاده قرار گرفته است. همچنین، برای تعیین حجم نمونه از روش تعیین حجم نمونه کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده و به منظور روایی و پایایی متغیرهای پرسشنامه از روایی محتوا و ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. با توجه به نتایج تحلیل ها، میزان اثرگذاری متغیر نگرش گردشگران 599/0 است که بیش از دو متغیر تصویر مقصد و انگیزش گردشگران بر رضایت است. اثر تصویر مقصد گردشگران 314/0 است که بیشتر از اثر انگیزش بر رضایت گردشگران است. رضایت گردشگران نیز اثر قابل توجهی بر رفتار آتی گردشگران دارد و دارای ضریب مسیر 222/1 است. با توجه به یافته های تحقیق حاضر پیشنهاد می شود ارایه برنامه های ترفیعی در جهت معرفی پیشینه منطقه، ارایه برنامه های تبلیغاتی جهت یادآوری سفر به مقصد، توسعه مراکز خرید، فرهنگ سازی در جهت رفتار مناسب با گردشگران، ایجاد محیطی آرام و دور از استرس، ایجاد برنامه های متنوع و نوآورانه مورد توجه برنامه ریزان و مدیران شهری قرار گیرد.
مطالعه تطبیقی مراکز محله ای شهر یزد بر مبنای شاخص های مرکز محله ایده آل با رویکرد تحلیلی FMEA مطالعه موردی: مرکز محله «یعقوبی» در بافت تاریخی و «پشت سیلو» در بافت جدید شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
3 - 16
حوزههای تخصصی:
تحولات ایجاد شده در دهه های اخیر و نیز عدم توجه به ویژگی های یک مرکز محله مطلوب و کارآمد در هر بستری و مطابق با نظرات و خواسته های استفاده کنندگان از این فضاها موجب بروز مشکلاتی از جنبه های مختلف در مراکز محله ای شده است. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی مسائل و مشکلات پیرامون دو مرکز محله یعقوبی در بافت تاریخی و مرکز محله پشت سیلو در بافت جدید شهر یزد و تحلیل آنها از طریق تکنیک FMEA (که اساساً با هدف دستیابی به حد ایده آل کیفیت مورد استفاده قرار می گیرد) می باشد. با به کارگیری تکنیک یاد شده در عرصه شهرسازی و کالیبره نمودن آن با مفاهیم موجود در این عرصه، می توان به شناسایی و حل مشکلات فضاهای شهری به روشی اصولی و کارآمد دست یافت. این پژوهش از نوع کاربردی و در بخش تدوین مبانی نظری به روش توصیفی و با استناد به مطالعات کتابخانه ای بوده و در بخش دوم که مربوط به دو مرکز محله در شهر یزد می باشد، به روش توصیفی_تحلیلی و از طریق مطالعات و برداشت های میدانی، به کمک مصاحبه و پرسشنامه و با تأکید بر تکنیک FMEA صورت می پذیرد. مهم ترین نتایج این پژوهش در بخش مقایسه دو مرکز محله یعقوبی و پشت سیلو است که نتایج به کارگیری تکنیک FMEA نشان می دهد، مرکز محله یعقوبی در عین وجود برخی کاستی ها با توجه به نیازها و شرایط امروزی، به دلیل پیاده مداری و قرارگیری فضا در سطح ادراک انسانی، فعال بودن کاربری های تجاری محلی و همچنین ترکیب مطلوب کارکردهای برانگیزاننده حضور ساکنان نسبت به مرکز محله پشت سیلو وضعیت به مراتب بهتری را داراست. براساس نتایج تحلیلی و اولویت بندی مسائل، راهکارهای پیشنهادی برای بهبود وضعیت در دو مرکز محله یاد شده ارائه گردیده است. در نهایت جمع بندی پژوهش به ارائه نکات و آموزه هایی برگرفته از مرکز محله یعقوبی برای ارتقای کیفی مرکز محله پشت سیلو متناسب با شرایط بافت های جدید اختصاص یافته است.
اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی نوین بر ساختار کالبدی – فضایی شهر با رویکرد شهر خلاق مطالعه موردی: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
77 - 90
حوزههای تخصصی:
از آنجایی که اساس دیدگاه شهر خلاق، بهره گیری از توان همه شهر برای رشد فضاهای عمومی، فرهنگ، امنیت، ایمنی و ارتباطات می باشد، یکی از مهمترین ابزارهایی که می تواند به این امر کمک کند، فناوری های نوین از جمله شبکه های ارتباطی والکترونیک می باشد.در این پژوهش ویژگی هایی مانند تنوع، فراگیری و به روز بودن به عنوان شاخص های فناوری اطلاعات در راستای تحقق شاخص های شهر خلاق، خلاقیت و توان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی مورد مطالعه قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شناسی توصیفی_تحلیلی می باشد. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. داده های میدانی از طریق توزیع پرسشنامه بین 210 نفر از کارشناسان شهرسازی و30 نفر از کارشناسان فاوا در شهر اصفهان به دست آمده است. برای سنجش اثرگذاری فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی بر ساختار کالبدی_فضایی شهر از روش مدل سازی معادلات ساختاری در محیط نرم افزار آموس گرافیک استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که عامل به روز بودن بر همه ابعاد شهر خلاق یعنی خلاقیت وتوان بومی، ساختار کالبدی_فیزیکی شهر و ویژگی های اجتماعی_اقتصادی تأثیرگذار است. همچنین تأثیر آن، مهم تر از عوامل دیگر (مانند فراگیر بودن و تنوع فناوری های نوین) می باشد. عامل فراگیر بودن تنها بر خلاقیت و ارتقای توان بومی و عامل تنوع فناوری های نوین بر روی عملکرد اجتماعی_اقتصادی شهر اثرگذار است.
بررسی تأثیرات فقر شهری بر ساختار فضایی-کالبدی بافت قدیمی شهرها (مطالعه موردی: محلات سلطان میراحمد و درب اصفهان شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فقر شهری یکی از چالش های اصلی در بافت های فرسوده می باشد که در ابعاد مختلفی چون محرومیتهای اجتماعی- فرهنگی و کالبدی-فضایی، ظهور یافته است. بنابراین در بررسی ساختار فضایی بافت های فرسوده بایستی به بررسی جنبه های مختلف تأثیر گذار بر فرآیند فقر شهری پرداخت، در این راستا بافت های قدیمی شهر کاشان از منظر کالبدشناسی ساختاری و عملکردی نشان دهنده ی تجلی مشکلاتی نظیر تعارض با ساختار کلی شهر، افول اقتصادی، افول کیفیت کالبدی، شرایط نامطلوب زیست محیطی می باشد. بنابراین پژوهش حاضر به بررسی مهمترین ابعاد فقر شهریِ محلات قدیمی سلطان میراحمد و درب اصفهان در شهر کاشان پرداخته و تأثیرات این عوامل را بر وضعیت کالبدی و فضایی محلات ارزیابی می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است و ابزار اصلی گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته می باشد. جهت تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه از روشهای مدل یابی معادلات ساختاری (SEM) با استفاده از نرم افزار Amos و همچنین روش کای اسکوئر (خی دو) از طریق نرم افزار SPSS و برای بدست آوردن نقشه های مورد نیاز از نرم افزار ArcGIS استفاده شده است. در نهایت تأثیرات زیرشاخص های اقتصادی بر زیرشاخص های کالبدی با استفاده از الگوی معادلات ساختاری (SEM) مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت، که نتایج نشان می دهد افت شاخص های اقتصادی باعث افزایش نارسایی کالبدی در سطح محلات می شود. همچنین بر اساس مدل کای اسکوئر علت سکونت ساکنان در کنار یکدیگر مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت و اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که علت اصلی سکونت ساکنین در انتخاب این محله برای سکونت، هم سطح بودن با سایر همسایگان از نظر مالی و اقتصادی می باشد.
آینده پژوهی حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حباب شهرنشینی مفهوم جدیدی در عرصه برنامه ریزی شهری برای بررسی پایداری و ناپایداری در سطوح مختلف اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، مدیریتی است. تاکنون تعریف مشترکی از حباب شهرنشینی ارایه نشده است که حاکی از عدم وجود مطالعات بسیار در این زمینه می باشد. این پژوهش به دنبال آن است تا وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران را با استفاده از رویکرد سناریو مورد بررسی قرار دهد. این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی تحلیلی از نوع اکتشافی است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از طریق مطالعات میدانی و اسنادی گردآوری شدند. در مطالعات میدانی از تکنیک دلفی در قالب گروه 30 نفره انجام شد. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل اثرات متقابل در نرم افزار MICMAC استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که 56 عامل بعنوان عوامل کلیدی در پنج بعد نهادی، مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی موثر بر وضعیت آینده حباب شهرنشینی شناسایی شدند. سپس با نظر خبرگان به 25 عامل پیشران تقلیل یافتند. وضعیت پراکندگی متغیرها حاکی از ناپایداری سیستم کلانشهری تهران می باشد. پنج دسته عوامل تاثیرگذار، دووجهی، تنظیمی، تاثیرپذیر و مستقل شناسایی شدند. امتیازات نهایی و رتبه بندی عوامل کلیدی انجام شد و در نهایت سه سناریو برای وضعیت آینده حباب شهرنشینی در کلانشهر تهران ارایه گردید.