فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۰۱ تا ۳٬۸۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
65 - 76
حوزههای تخصصی:
محله را می توان یکی از مهم ترین بازوهای رشد و توسعه شهرها دانست چراکه نمی توان شهرهایی توسعه یافته داشت، درحالی که محلات توسعه یافته نباشند. ازاین رو شناخت عمیق تر نظام توسعه محلات، و پر کردن شکاف موجود(عدم توجه به سطوح پایین تر نظام شهری) می تواند به درک درست برنامه ریزان در اتخاذ تصمیمات درست منتهی شود. از سویی اعتماد اجتماعی موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی است،که ارتباطی اساسی با نظام توسعه محله ای دارد. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه اعتماد اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. و حجم نمونه در پژوهش حاضر از طریق نمونه گیری احتمالی طبقه بندی شده 365 نمونه انتخاب شده است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش پرسشنامه است، که یافته های حاصل از پرسشنامه در نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط مستقیم و معناداری بین اعتماد اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. ابعاد مختلف اعتماد اجتماعی، 30 درصد واریانس توسعه محله ای را تبیین می کند. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در متغیرهای اعتماد نهادی با ضریب (307/0=β)، اعتماد بین شخصی با ضریب (185/0=β) ، اعتماد تعمیم یافته با ضریب بتای(158/0=β) و اعتماد اعتماد به محیط با ضریب بتای(103/0=β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با افزایش اعتماد اجتماعی، مولفه های توسعه محله نیز افزایش می باید. کلمات کلیدی: اعتماد اجتماعی، توسعه محله ای ، محله فهادان، شهر یزد.
تحلیلی بر شهرگرایی، اجتماع محلی و محله در مادرشهر نوین (نمونه: مادرشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: محله به عنوان پدیده ای «فضامند» و تاریخی به طورمعمول، دارای دو بعد بوده است: یکی قلمرو صریح یا ضمنی و دیگری یک «گروه اجتماعی خاص» که از نظر ویژگی های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی از همگونی نسبی برخوردار بوده است. اما با ظهور عصر مدرن واگرایی بین دو بعد پیش گفته آغاز گردید و به مرور زمان در قالب عدم انطباق فضایی محله و اجتماع محلی به ویژه در مادرشهرها در ادبیات شهرشناسی مطرح شد. تبیین فرآیند این واگرایی و تأثیر شهرگرایی در آن در مقیاس محله های مادرشهر تهران مسأله اصلی مقاله حاضر بوده است.روش: این پژوهش از نوع پیمایشی- تحلیلی و شیو ه گردآوری داده ها، اسنادی- میدانی بوده است. جامعه آماری محله های مادرشهر تهران بوده که بر مبنای یک گونه بندی از محله های تهران، پنج محله با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کمی و آماری، شامل آزمون تی تک نمونه ای، آزمون آنوای یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و رگرسیون چند متغیره بهره گرفته شده است و یافته های مربوط در چارچوب نظریه هدایت گر پژوهش تجزیه و تحلیل شده است.یافته ها: نتایج نشان داد که به رغم تحولات ناشی از نوگرایی، کماکان می توان طیفی از محلات را نسبت به ویژگی های اجتماع محلی در مادرشهر تهران تشخیص داد. در حالت کلی، سطح هویت محله ای در محله های نمونه تهران نسبتاً بالا بوده است؛ لیکن این وضعیت، سبب شکل گیری و بهبود تعاملات و همبستگی اجتماعی درونی ساکنین آن ها نشده است. همچنین نتایج آزمون رگرسیون چند متغیره نشان داد تمامی شاخص های شهرگرایی به عنوان متغیر مستقل دارای روابط معنی دار و اثرات منفی بر ویژگی های اجتماع محلی در محله های نمونه بوده اند.نتایج: هرچند یافته های این مقاله حاکی از وجود زمینه ها و سرمایه های اجتماع محلی در محله های نمونه تهران است؛ لیکن، بر اساس ایده بنیادی پژوهش، باید توجه داشت که ارتقاء و تقویت انطباق فضایی اجتماع محلی و محله، شرط اساسی ایجاد، بهبود و بازآفرینی محله های موجود در چارچوب گفتمان مادرشهری نوین و شهرگرایی مقیاس مادرشهر تهران است.
مکان گزینی ایستگاه های آتش نشانی با منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) (مطالعه موردی: منطقه یک شهری بندرعباس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر شناسایی اولویت های مکانی برای استقرار ایستگاه های آتش نشانی می باشد. مهم ترین مشکل در خدمات رسانی ایستگاه های آتش نشانی منطقه یک شهر بندرعباس، ناکافی بودن تعداد ایستگاه های موجود و محدود بودن شعاع عملکردی آن ها است. در این راستا، شاخص های مطرح به ترتیب اولویت، شامل نزدیکی به پارامترهای شبکه ارتباطی، تراکم جمعیت، مراکز تجاری، مراکز صنعتی، مراکز آموزشی، مراکز اداری، مراکز درمانی و فاصله از پوشش عملکردی هستند. اثر هر یک در ارتباط با مکان گزینی در قالب نقشه در محیط نرم افزاری ارائه گردیده است. در این تحقیق از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و فازی (Fuzzy) برای برآورد اهمیت نسبی هر یک از پارامترها استفاده گردید. سپس مقایسه زوجی و مقادیر ناسازگاری قضاوت ها محاسبه گردید که سطح قابل قبولی برابر با 06/0 به دست آمد. بعد از تعیین وزن معیارها در محیط نرم افزار، لایه های اطلاعاتی فازی سازی شده و با تحلیل همپوشانی لایه های فازی وزن دار مکان گزینی نهایی صورت گرفت. نتایج نشان داد که ایستگاه های موجود در محدوده ی شهرداری منطقه یک با اولویت مکانی، جانمایی شده اند. مناطق اولویت دار جهت استقرار ایستگاه های آتش نشانی شامل قسمت هایی از شمال شرقی، شمال غربی، غرب و جنوب منطقه ی یک شهری می شود. قسمت های جنوبی و شمال غربی در حیطه ی شعاع عملکردی ایستگاه های موجود قرار دارد، اما مناطق غربی و شمال شرقی منطقه در خارج از عملکرد ایستگاه هاست. بنابراین نیاز به احداث دو ایستگاه جدید در این محدوده ها به منظور پوشش عملکردی کل منطقه ی یک شهری است. در نهایت با استفاده از داده های رقومی ماهواره ای و بازدیدهای میدانی، تعدادی مکان با ابعاد مناسب در شمال شرقی و غرب منطقه یک شهری به عنوان مکان های پیشنهادی احداث ایستگاه جدید معرفی شده است.
نقش کیفیت زندگی در ایجاد تاب آوری اجتماعی
حوزههای تخصصی:
کاهش سطح آب های زیرزمینی و کاهش میزان بارندگی در ایران به ویژه در سال های اخیر زمینه تغییرات عمده ای را در معیشت های شهری و روستایی فرآهم آورده است. این مقاله در پی پاسخ گویی به این سؤال است که آیا کیفیت زندگی ذهنی می تواند باعث سرعت بخشیدن به انطباق پذیری در برابر تغییرات ایجاد شده در معیشت شهری و روستایی شود؟ برای پاسخ دادن به این سوال روستایی به عنوان نمونه مورد مطالعه در این تحقیق در استان همدان انتخاب شد. در این روستا در سالهای اخیر کاهش چشمگیر آب های زیرزمینی اتفاق افتاده است و همزمان با آن روند مهاجرت از این روستا سیر افزایشی شدیدی را نشان داده است. در این تحقیق پرسشنامه ای 10 سواله در بین 307 نفر از سرپرستان خانوار این روستا توزیع گردید و مصاحبه های عمیقی در کنار این پرسشنامه ها به عمل آمد. درنهایت از طریق تحلیل های آماری مشخص گردید عامل رضایتمندی از زندگی توانسته است در کنار عواملی نظیر نهادسازی، کیفیت روابط اجتماعی و یادگیری، روند انطباق پذیری را در بین روستایین تسریع بخشیده و به عنوان یک عامل شتاب دهنده موجب افزایش اجتماعی تاب آوری و کاهش آسیب پذیری در برابر تغییرات اقلیمی گردد. درنهایت روستاییان مجدداً برای دستیابی به رضایتمندی از زندگی که در روستای خود داشتند همراه با آموزش هایی که در شهرهای صنعتی مورد مهاجرتشان دیده بودند به روستای زادگاهشان بازگشته و به مشاغلی غیر از کشاورزی که تحت تأثیر تغییرات اقلیمی کارایی خود را ازدست داده بود مشغول شدند. این مؤکد نقش کیفیت زندگی ذهنی به عنوان عاملی کمک کننده برای انطباق پذیری در برابر تغییرات اقلیمی خواهد بود.
تبیین مدل توسعه گردشگری با تأکید بر نقش محرک های فرهنگی- اجتماعی مطالعه موردی: شهر اراک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
47 - 62
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از راهبردهای اساسی توسعه جوامع در سطوح ملی، منطقه ای، شهری-محلی به شمار می آید. در همین راستا، توجه به نیازهای گردشگران، عوامل تأمین کننده رضایت آنان، خدمات موردنیاز و مواردی ازاین دست برای توسعه گردشگری حیاتی است. هدف، پژوهش حاضر تبیین مدلی است که روابط و ابعاد تأثیرگذار برجذب، ماندگاری، وفاداری گردشگران را شناسایی نماید و زمینه ساز توصیه به دیگران و بازدید مجدد را فراهم نماید. روش به کاررفته در پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی، ابزار مورداستفاده پرسشنامه و آزمون مورداستفاده معادلات ساختاری اجراشده در نرم افزار لیزرل و تحلیل عاملی از نوع تأییدی بوده است. جامعه آماری بازدیدکنندگان از اماکن گردشگری شهر اراک در نوروز 1398 بوده است، تعداد نمونه نیز با روش کوکران به تعداد 384 نفر انتخاب شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که ابعاد و روابط مختلف شش شاخص پژوهش شامل محرک های فرهنگی، انتظار از محل بازدید، کیفیت خدمات گردشگری، ماندگاری وفاداری، تبلیغات شفاهی و درنهایت رضایت گردشگر تشکیل دهنده مدل توسعه گردشگری در استان مرکزی و شهر اراک هستند. نتایج این تحقیق در ارائه دو حوزه پژوهش و اجرای طرح های توسعه گردشگری کاربرد دارد.
انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیتشناختی خانوار مالکنشین با استفاده از روش آزمون گسسته انتخابتجربی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
97 - 112
حوزههای تخصصی:
انتخاب مسکن، به عنوان اساسی ترین نیاز هر خانوار می باشد که به طور مستقیم بر کیفیت زندگی خانواده، تأثیر می گذارد. لذا شناسایی و ارزیابی مؤلفه های تأثیرگذار در انتخاب مسکن از دیدگاه خانوارهای مالک نشین به عنوان مصرف کننده نهایی مسکن، نقش مهمی در یاری مدیران شهری برای ارتقاء و بهبود شرایط سکونتی مردم خواهد داشت. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و ارزیابی عوامل مؤثر بر میزان احتمال انتخاب مسکن با تأکید بر ویژگی های جمعیت شناختی خانوارهای مالک نشین در شهر اصفهان انجام شده است. روش تحقیق از نظر هدف، کاربردی بوده و از نظر نحوه جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. شیوه جمع آوری اطلاعا اسنادی با مطالعه و بررسی پژوهش های قبلی، و میدانی با جمع آوری داده ها با استفاده از طراحی پرسشنامه های انتخاب تجربی با تکیه بر نرم افزار SPSS و روش فاکتوریل جزئی برای کاهش سناریوهای ممکن ، به صورت تصادفی از 300 خانوار متقاضی مسکن در یک دوره 6 ماهه در بازار املاک، بود. این داده ها در محیطEXCEL طبقه بندی و در نرم افزار STATA بر پایه نظریه مطلوبیت تصادفی (RUT) با استفاده از مدل انتخاب گسسته لاجیت چندجمله ای (MNL)، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این پژوهش، با در نظر گرفتن آماره Z حاصل از متغیرها در سطح معنی داری 99 درصد و 95 درصد، حاکی از تأیید 11 متغیر از 12 متغیر مربوط به ویژگی های مسکن و نیز تأیید 20 متغیر از 23 متغیر جمعیت شناختی تعریف شده در مدل مربوطه است. تأثیرگذارترین متغیرهای جمعیت شناختی شامل: داشتن فرزندان 18سال و بالاتر، تعداد دفعات خرید منزل، علت سکونت در اصفهان و سطح روابط اجتماعی فرد و خانواده اش، به ترتیب با 41، 37، 36، 33 درصد، ضریب اثر مثبت بر احتمال انتخاب در تابع لوجیت چندگانه می باشند. نتایج نشان دادند ویژگی های اقتصادی-اجتماعی خانوار مالک نشین از عوامل تعیین کننده در انتخاب مسکن بوده و در مطالعات و پروژه های مسکن شهری، مشخصه های فردی خانواده ها باید به صورت ویژه لحاظ گردد.
بررسی بهبود شرایط کانون پرورش فکری با رویکرد خلاقیت در کودکان (نمونه مطالعاتی: کانون پرورش فکری کودکان شهر ایلام)
حوزههای تخصصی:
آدمی از بدو تولد موجودی پرسشگر است و این در کودکان با رفتارهای مبهوت کننده کاملاً ملموس است. چشمانی که دائم در حال جست وجو است، با گوش هایی که منتظر کوچک ترین تحریک برای پیدا کردن منبع صداست و اندامی که با خستگی ناپذیری به هر گوشه ای سرک می کشد، ولی متأسفانه در بیشتر مواقع این روحیه خلاق تحت تأثیر جهان بزرگ سالان نابود می شود. آموزش و به تبع آن محیط های آموزشی بیشترین اثر و نقش را بر ذهنیت و تمدن سازی جوامع به عهده دارند. لازمه اصلاح کالبد آموزش و پرورش، ایجاد فضاهای مرتبط با فعالیت کودکان است، فضاهایی که دارای شرایط مناسب و مطلوب برای رشد فیزیکی ذهنی، عاطفی و اجتماعی کودکان می باشد که تحقق این امر از طریق طراحی جزئیات فضاها با توجه به الگوهای رفتاری کودکان امکان پذیر می گردد. در این پژوهش نقش کانون پرورش فکری جهت خلاقیت کودکان مشخص، و با استفاده از نرم افزار لیزرل، مهم ترین عوامل مشخص گردید. در پایان پیشنهاد های متناسب با نتایج تحقیق ارائه خواهد شد.
تحلیل فضایی تاب آوری منطقه ای در برابر بلایای طبیعی (مطالعه موردی: استان آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه بروز سوانح طبیعی در نقاط مختلف جهان موجب گردیده تا ایمن تر نمودن مناطق، به یک چالش درازمدت اما دست یافتنی تبدیل شود. در این میان، تاب آوری راهی مهم برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن هاست. پژوهش حاضر با هدف تحلیل فضایی تاب آوری شهرستان های استان آذربایجان شرقی انجام شده است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. منطقه مورد مطالعه در پژوهش حاضر، استان آذربایجان شرقی می باشد و شیوه جمع آوری داده ها، اسنادی و کتابخانه ای می باشد که از سالنامه آماری 1395 استان آذربایجان شرقی استخراج شده اند. داده ها شامل 25 گویه در ابعاد اجتماعی، اقتصادی، بهداشت و درمانی، خدماتی-زیرساختی و محیطی می باشند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش کریجینگ در GIS، جهت تحلیل فضایی شاخص ها و از روش همپوشانی فازی جهت تلفیق نقشه های حاصل از روش کریجینگ استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که از میان 20 شهرستان استان آذربایجان شرقی، شهرستان های مرند، جلفا، شبستر و تبریز دارای تاب آوری بالایی در برابر مخاطرات طبیعی می باشد، این در حالی است که شهرستان های ملکان، بناب، عجب شیر، آذرشهر و اهر به لحاظ تاب آوری در شرایط نامناسبی قرار دارند و هنگام مواجه با بحران های طبیعی با مشکلات و تلفات جانی و مالی زیادی روبرو می گردند.
ارزیابی گسترش کالبدی شهری با رویکرد رشد هوشمند شهری (مورد مطالعه :شهر جویبار)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد هوشمند روشی پیشنهادی برای اصلاح پراکندگی است. توسعه پراکنده شهری به توسعه بی رویه و بی برنامه شهرها اطلاق می گردد .که موجب توسعه نامتوازن و بی قواره شهرها می شود. بنابراین راهبرد رشد هوشمند سعی در شکل دهی مجدد شهرها و هدایت آنها به سوی اجتماع مطلوب دارد. هدف اصلی این تحقیق، ارزیابی گسترش کالبدی شهر جویبار با رویکرد رشد هوشمند شهری می باشد. برای دستیابی به این هدف از 7 شاخص اجتماعی- اقتصادی، آموزشی، کالبدی، زیست محیطی، خدماتی، حمل ونقل ودسترسی استفاده شده است. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی می باشد. اطلاعات اولیه از طریق روش کتابخانه ای و داده های آماری گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل داده ها ازروش ARAS و مدل هلدرن استفاده شده است. بررسی های صورت گرفته نشان داد که براساس مدل هلدرن، در دهه های 1375 تا 1395 حدود 83 درصد از رشد مساحت شهر با رشد جمعیت هماهنگ بوده و 17 درصد باقیمانده دارای رشدی ناموزون بوده است. همچنین محاسبات انجام گرفته در روش ARAS بیانگر آن است محله های3، 1، 5 بر اساس شاخص های رشد هوشمند شهری بالاترین رتبه ها را به دست آوردند و محله های توسعه یافته محسوب می شوند و محله های 6، 9، 8 پایین ترین رتبه را به دست آوردند و محله های محروم محسوب می شوند . همچنین محله های 2، 7، 10و 4 رتبه های چهارم تا هفتم را به دست آوردند و در حد متوسط توسعه قرار دارند.
بررسی تطبیقی الگوهای مدیریت رشد شهری در کلان شهرشیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۹
89 - 102
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت در کلان شهرها باعث گسترش افسارگسیخته شهرها و پراکنده رویی شده است که در نقطه مقابل رشد هوشمند و توسعه درون زا قرار دارد. شهر شیراز دارای 1700 هکتار بافت فرسوده و ناکارآمد و حدود 450 هکتار اراضی بایر و رها شده در داخل شهر است. وسعت این مقدار از بافت های نیازمند توجه، لزوم به کار گیری توسعه درونزا و ابزارهای دستیابی به آن را نمایان می سازد. هدف این پژوهش بررسی تطبیقی سیاست های مدیریت رشد شهری (سیاست های بیرونی مدیریت رشد و سیاست های درونی مدیریت رشد) جهت شناسایی بهترین سیاست درونی مدیریت رشد در شهر شیراز می باشد. بدین منظور در پژوهش از ترکیب مدل های تاپسیس و فرآیند تحلیل سلسله مراتبی (AHP-TOPSIS) استفاده شده و تعیین امتیازها با استفاده از روش نمونه گیری متوالی و نظرسنجی خبرگان در قالب مدل دلفی دومرحله ای و با استفاده از نظرات 17 نفر از کارشناسان و مدیران شهری شیراز بوده است. نتایج نشان می دهد که سیاست های بیرونی مدیریت رشد به علت تأثیر کلان و گستردگی مساحت تحت تأثیر به طور کل از اولویت بالاتری برای مدیریت شهری برخوردار است. مانند: ایجاد کمربند سبز شهری (0.69)، اعمال محدوده رشد شهری (0.69) که هر دو رتبه دوم و محدوده خدمات شهری (0.63) که رتبه سوم اولویت را کسب کرده اند و در مرحله بعد سیاست های درونی مدیریت رشد قرار دارند که تأثیرگذار ترین آنها، تنظیم مجدد زمین (0.75) با رتبه اول می باشد و سایر سیاست های درونی مدیریت رشد نظیر طرح های جامع الزام آور، انتقال و خرید حق توسعه، مشوق های تراکمی و افزایش مسکن، همکاری ها و توافقات درون محلی و برنامه ریزی اشتراکی، هزینه تأثیر توسعه و مقررات هم زمان و مالیات ویژه و ابزار تأمین مالی در رتبه های چهارم به بعد قرار دارند.
ارزیابی و سنجش ساختار فضایی و خزش شهری (مطالعه موردی: شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات نواحی شهری سال چهارم پاییز و زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۱
151 - 175
حوزههای تخصصی:
رشد هر شهر به صورت یک فرآیند دوگانه نظام فضایی و گسترش فیزیکی می باشد. هر کدام از این دو روش می تواند کالبد متفاوت و جداگانه ای از دیگری ایجاد کند. لذا رشد بی رویه شهرنشینی و افزایش جمعیت شهرنشین لزوم توجه به مسائل شهری را برای برنامه ریزان و دست اندرکاران امور شهری ضروری ساخته است. پژوهش حاضر با روش های توصیفی، اسنادی و تحلیلی با هدف سنجش ساختار فیزیکی - اجتماعی شهر یزد به بررسی موضوع پرداخته است. جهت بررسی خزش شهری و شناخت نظام فضایی شهر مورد نظر از روش های آماری هلدرن و آنتروپی شانون و تحلیل توزیع و تراکم جمعیت شهری در دوره های مختلف استفاده شده است. همچنین به منظور تجزیه و تحلیل داده ها و ترسیم نقشه ها از نرم افزارهای ArcGIS، SPSS، Grafer و Excel استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داده است بنای اولیه شهر یزد در قسمت های شمالی محله فهادان بوده است. از نظر گروه بندی ساختار فضایی شهرهای استان منظم نبوده و در فواصل بین طبقه اول و طبقه آخر ماتریس هیچ نقطه شهری وجود ندارد. حتی با ضریب آنتروپی، استان یزد در سال های 1390-1375 نشان می دهد که تعادل فضایی شهرها در طبقات شهری دارای نوسان بوده بطوری که ضریب آنتروپی در سال 1375 (0.37-) و در سال 1390 (0.23-) به دست آمده است. در نهایت با مدل هلدرن مشخص گردید در شهر یزد تنها 8/54 درصد رشد شهر در فاصله سال های 1345-1385 مربوط به رشد جمعیت بوده و 45 درصد از رشد شهر مربوط به گسترش کالبدی و فیزیکی شهر می باشد.
مطالعه تطبیقی عوامل ساختاری، کارکردی و نهادی اِلمان های گردشگری شهری و عوامل موثر بر توسعه آن ها (مطالعه موردی: برج های آزادی و ایفل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۳ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۱
93 - 108
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری در جوامع شهری براساس اختصاص فضاهای خاص برای گذران اوقات فراغت و نیازهای مختلف، نقش بسیار مهمّی در ساختارهای فضایی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی به خود اختصاص داده است. یکی از این فضاهای خاص، نمادها و اِلمان ها هستند که در طول سالیان متمادی در قالب بناها، یادمان ها و معابر عمومی به وجود آمده اند. برج ایفل و برج آزادی از جمله این اِلمان ها هستند. پژوهش حاضر که از نظر ماهیت توصیفی تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است با هدف مقایسه برج آزادی و برج ایفل از لحاظ ساختاری، کارکردی و نهادی انجام شده است. ابتدا داده های مربوط به ابعاد ساختاری- کارکردی و نهادی برج آزادی و ایفل از طریق آمار سازمانی و سپس داده های مربوط به عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی از طریق پرسش نامه محقق سا خته بین 30 نفر از خبرگان اجرایی و دانشگاهی توزیع و اطلاعات بدست آمد. اطلاعات گردآوری-شده با استفاده از روش تحلیل عاملی اکتشافی، روش رادار و هم چنین مقایسه تطبیقی آمار کمّی گردشگری برج های آزادی و ایفل تحلیل شد. نتایج بیانگر این است تعداد گردشگران برج آزادی رقمی بسیار پایین و هزینه های نگهداری آن در طول سال بیش از درآمدزایی آن است. وضعیت ساختاری- نهادی و کارکردی برج آزادی در مقایسه با برج ایفل در زمینه گردشگری مطلوب نبوده و براساس نتایج حاصل از روش رادار عدم پویایی نهادی، عامل اصلی عدم مطلوبیت الگوی پیشرفت گردشگری برج آزادی می باشد. تحلیل عوامل موثر بر توسعه گردشگری برج آزادی نیز نشان داد عامل نهادی مهمترین عامل اثرگذار بر تحقق توسعه پایدار گردشگری برج آزادی می باشد.
ارزیابی نقش و تأثیر عوامل سیاسی- قانونی در شکل گیری دولت محلی در ایران بر اساس تفکر سیستمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
111 - 128
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضا و تمرکززدایی، از موضوعات مطرح در حوزه مطالعات جغرافیای سیاسی به شمار می آیند. امروزه گرایش فزاینده ای به اجرای سیاست های تمرکززدایی در بیشتر کشورهای دنیا مشاهده می شود و حکومت ها ناگزیر از ایجاد و به رسمیت شناختن سازمان ها و نهادهای سطح محلی به عنوان جزء ساختاری حکومت هستند. این مقاله به بررسی سیستمی نقش عوامل سیاسی- قانونی در شکل گیری دولت محلی با تأکید بر کشور ایران پرداخته است و با توجه به کارآمدی روش تفکر سیستمی در مطالعات حوزه علوم اجتماعی، این پژوهش بر مبنای روش تفکر سیستمی انجام شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و بر اساس ماهیت و روش، توصیفی– تحلیلی و استنباطی محسوب می شود. گردآوری اطلاعات به دو صورت مطالعه کتابخانه ای و میدانی صورت گرفته است که برای گردآوری اطلاعات در مطالعه میدانی از دو روش کمّی (پرسشنامه ای) و کیفی (مصاحبه با روش گلوله برفی)، برای ارزیابی میزان تأثیر عوامل سیاسی-قانونی در شکل گیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه با استفاده از نرم افزار spss، برای اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بُعد سیاسی- قانونی از آزمون فریدمن spss، برای رسم دیاگرام های علّی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim و برای تکمیل سیستم نهایی از روش مصاحبه استفاده شده است. با توجه به نتایج تحقیق حاضر، شکل گیری دولت محلی یک ضرورت رو به گسترش و شیوه ای نوین و کارآمد برای مقابله با مشکلات در بین کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه است که کشور ایران نیز از این بحث مستثنی نیست. در این راه تفکر سیستمی به عنوان روشی کارآمد برای مباحث مدیریتی به خصوص بحث دولت محلی باید مورد توجه قرار گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیر عوامل سیاسی- قانونی برای شکل گیری دولت محلی در ایران خیلی زیاد است و وضعیت موجود این بُعد برای شکل گیری دولت محلی در ایران خیلی ضعیف ارزیابی می شود. علاوه بر این، بر اساس نتایج تحلیل های کمّی و کیفی در بین عوامل مؤثر سیاسی- قانونی؛ خدمات رسانی کارآمد، وجود بوروکراسی شدید و ضرورت تصمیم گیری امور محلی در درون جامعه محلی در شکل گیری دولت محلی در ایران، در اولویت قرار دارند.
واکاوی معیارهای اقتصادی گردشگری پایدار شهری (مطالعه موردی: رودخانه زرجوب شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۷
129 - 140
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، بی توجهی به رودخانه زرجوب در شهر رشت، تخریب محیط زیست و غفلت از پتانسیل های اقتصادی آن، پیامدهای ناگواری را به دنبال داشته است. به دلیل اینکه این رودخانه واجد پتانسیل های متعددی جهت توسعه گردشگری به عنوان یک منبع پایدار اقتصادی است، با انتخاب آن به عنوان مطالعه موردی، هدف این پژوهش ارزیابی معیارهای اقتصادیگردشگری پایدار در نظر گرفته شده است. با روش توصیفی–تحلیلی و به منظور ارزیابی وضعیت موجود رودخانه بر اساس معیارهای اقتصادیگردشگری پایدار از 400 شهروند، 25 متخصص بومی و 20 مسئول شهری نظرخواهی و وضعیت هر معیار بر اساس نمره میانگین محاسبه شده است. معیار «میزان جذب سرمایه خارجی» با میانگین 05/1 و معیار «قیمت زمین» با میانگین 80/2 به ترتیب پایین ترین و بالاترین امتیاز را در بین معیارهای اقتصادی دارند. در واقع تمامی معیارها در وضع موجود پایین تر از حد متوسط هستند. در مرحله بعد راهبردهای منتج از سوات با روش تاپسیس رتبه بندی و به منظور وزن دهی معیارها با روش آنتروپی شانون و امتیازدهی به راهبردها بر اساس معیارها از 25 متخصص بومی نظرخواهی شده است. در بین معیارها، معیار «تمایل شهروندان به مشارکت مالی» با وزن 2772/0، در رتبه اول به لحاظ میزان تأثیرگذاری بر اولویت بندی راهبردها قرار دارد و در بین راهبردها، راهبرد «برنامه ریزی در راستای اعتمادسازی و افزایش تمایل شهروندان به مشارکت مالی در بخش گردشگری» با بالاترین ضریب نزدیکی به گزینه ایده آل (622/0) در اولویت اول است.
افزایش تعامل پذیری دانش آموزان از طریق ارتقاء کیفیت فضایی و کالبدی در مدارس فنی و حرفه ای (مطالعه موردی: هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ)
حوزههای تخصصی:
فضاهای آموزشی به عنوان بخشی از فضاهای عمومی، افراد را در درون سازمان های فضایی گوناگون به صورت اختیاری و برای انجام فعالیت های فرهنگی و اجتماعی گرد هم می آورند. این فضاها، محل مناسبی برای برقراری تعاملات اجتماعی محسوب می شوند و نقش مهمی در ایجاد و ارتقاء تعاملات و ارتباط افراد با یکدیگر و زندگی اجتماعی آن ها دارند. با درک چگونگی ارتباط محیط انسان ساخت و روابط اجتماعی میان افراد می توان معماران و طراحان را در جهت طراحی مناسب چنین فضاهایی یاری رساند. با توجه به این موضوع، این پژوهش در پی رسیدن به سازوکار چگونگی اثرگذاری عناصر محیطی بر کالبدی بر میزان و نوع تعاملات اجتماعی دانش آموزان هنرستانی است. درواقع، در این تحقیق اثرگذاری عوامل فیزیکی چون تأثیر رنگ ها، نور، ابعاد کلاس و شیوه چینش نیمکت ها، فضای سبز، فرم فضاها، پوشش معلمان، امکانات، فضای مدرسه و کلاس درس، کتابخانه و فضای سبز و دیگر عوامل فضایی بر نوع و میزان اجتماع پذیری دانش آموزان موردبررسی قرارگرفته است. در همین راستا، پس از تبیین مدل مفهومی پژوهش با استفاده از مرور ادبیات جهانی و همچنین تدوین پرسشنامه با توجه به مدل مذکور، نمونه موردی پژوهش موردبررسی قرار گرفت. نمونه موردمطالعه پژوهش، هنرستان شهید سادلجی در شهرستان کبودرآهنگ استان همدان بوده است. نتایج حاصل از تحلیل های رگرسیونی پژوهش نشان دادند که 3 عامل فعالیت، کالبد و اجتماع نقش چشم گیری را در ایجاد تعاملات اجتماعی در نمونه موردمطالعه داشته اند که از این میان نقش 2 عامل فعالیت و کالبد برجسته تر بوده است.
بررسی تأثیر ادراک از ریسک ابتلا به کووید-19 بر نیت رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری بدون تماس، مطالعه موردی: بازدیدکنندگان از جاذبه های گردشگری شهرستان آمل در موج دوم شیوع(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
15 - 31
حوزههای تخصصی:
این پژوهش گردشگری بدون تماس را به عنوان یک رفتار محافظت کننده سلامتی ناشی از ادراک گردشگران از ریسک ابتلا به کووید- 19 برجسته می کند. بر اساس چارچوب های مدل باور سلامتی و نظریه رفتار برنامه ریزی شده، این پژوهش به بررسی تأثیر ادراک از ریسک ابتلا به کووید -19 بر نیت رفتاری نسبت به گردشگری بدون تماس می پردازد. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، نمونه ای از 246 گردشگری که در طی شیوع موج دوم کووید-19 در شهریور و مهرماه 1399 اقدام به بازدید از جاذبه های گردشگری شهر آمل کردند به روش در دسترس انتخاب شد و با استفاده از پرسشنامه آنلاین که در شبکه های اجتماعی مرتبط با گردشگری توزیع شد نسبت به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی، شیوه جمع آوری اطلاعات پیمایشی و به لحاظ بررسی روابط بین متغیرها، همبستگی با تأکید بر مدل سازی معادلات ساختاری است. نتایج آزمون فرضیه ها با به کارگیری نرم افزارهای SPSS و Smart PLS 3.0 حاکی از آن است که ادراک از ریسک ابتلا به کووید- 19 بر نگرش نسبت به گردشگری بدون تماس، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده گردشگران تأثیر مثبت دارد. همچنین، نگرش نسبت به گردشگری بدون تماس، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتاری درک شده گردشگران بر نیت رفتاری گردشگران نسبت به گردشگری بدون تماس نیز تأثیر مثبتی دارد. بینش به دست آمده از این پژوهش مکانیسمی را برای رفتارهای محافظت کننده سلامتی ناشی از ادراک افراد از ریسک در مواقع بحران های بهداشت جهانی و پیامدهای آن برای مقاصد گردشگری فراهم می کند تا استراتژی های مناسبی را برای مقابله با اثرات همه گیری در پیش گیرند.
آینده نگاری برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شهری با رویکرد سناریونویسی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
833 - 859
حوزههای تخصصی:
امروزه مسکن یکی از مهم ترین نیازهای بشری است که نقش ویژه ای در بهبود کیفیت زندگی و رفاه شهروندان ایفا می کند. رشد شتابان شهرنشینی، نبود منابع کافی، ضعف مدیریت و نبود برنامه ریزی جامع مسکن در کشورهای درحال توسعه، دسترسی گروه های کم درآمد به مسکن مناسب را به معضلی جدی تبدیل کرده است؛ از این رو برنامه ریزی با رویکرد آینده نگاری می تواند سبب ایجاد روندی مثبت در وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد شود و از بروز و تحقق آینده نامطلوب جلوگیری کند. پژوهش حاضر با بهره گیری از رویکرد آینده نگاری به بحث و بررسی ارتباط با وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز پرداخته است. از لحاظ هدف، این پژوهش کاربردی- توسعه ای و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی است. برای نگارش مبانی نظری از روش کتابخانه ای و برای جمع آوری داده ها از تکنیک دلفی استفاده شده است. هدف این پژوهش، شناسایی سناریوهای محتمل، ممکن و درنهایت سناریوهای مطلوب برای وضعیت آینده سیستم است. بر این اساس، 13 عامل کلیدی تأثیرگذار بر وضعیت آینده سیستم از مجموع 59 عامل اولیه مؤثر به روش تحلیل تأثیرات متقاطع و با استفاده از نرم افزار میک مک استخراج شدند. در ادامه، برای شناسایی سناریوهای مطلوب، 51 وضعیت محتمل برای عوامل کلیدی طراحی و با تشکیل ماتریس 51×51، میزان تأثیرات وقوع هریک از وضعیت ها بر وقوع یافتن یا نیافتن وضعیت های دیگر از سوی متخصصان سنجیده شد. سپس با استفاده از نرم افزار ScenarioWizard، 3 سناریوی قوی، 12 سناریوی باورکردنی و 270 سناریوی ضعیف استخراج شدند که در این پژوهش، بررسی سناریوهای باورکردنی صورت گرفت. نتیجه اصلی پژوهش نشان می دهد که 13 عامل کلیدی، بازیگران اصلی و مؤثر بر وضعیت آینده برنامه ریزی مسکن اقشار کم درآمد کلان شهر تبریز هستند که نقش کلیدی در بهبود این وضعیت دارند. همچنین تحلیل سناریوهای محتمل و باورکردنی حرکت به سوی شرایط مطلوب در روند آینده سیستم را نشان می دهد، اما وقوع شرایط نامطلوب و بحرانی را برای وضعیت آینده سیستم دور از انتظار نمی داند.
شناسایی مختصات شهر دوستدار سالمند در ایران 2050
حوزههای تخصصی:
شهر دوستدار سالمندان، به عنوان رویکردی جدید در حوزه مطالعات شهری است که مورد توجه بسیار سازمان بهداشت جهانی قرار گرفته است. به منظور شناسایی و تصویر پردازی در این پژوهش، از رویکرد کیفی و روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. در این راستا با استفاده از مصاحبه عمیق با 20 نفر از خبرگان حوزه های علوم ورزش، آینده پژوهی و جمعیت شناسی با این تاکید که در حوزه سالمندی صاحب نظر بودند، بهره گرفته شد. در مرحله اول تحقیق، جهت شناسایی و استخراج مختصات شهرهای دوستدار سالمند، 37 کد از بین 181 کد دریافتی از مصاحبه ها استخراج گردید، در مرحله کدگذاری محوری، کدهای احصا شده در مرحله قبل در قالب 7 کد و در نهایت در مرحله کدگذاری انتخابی ظهور کسب و کارهای جدید و پویا، جسم سالم و پویا، روابط پویا و اقتصاد پویا به عنوان کدهای انتخابی مشخص شدند. با توجه به نتایج پژوهش، تصاویر ارائه شده از مختصات شهرهای آینده در پژوهش حاضر، دارای هویتی وام گرفته از آینده ای نامعلوم و از جنس عدم اطمینان هستند که جهت شناسایی آنها، ضمن داشتن چاشنی تخیل، لازم است به بررسی تاثیر وابستگی های اکنون حقیقی بر آینده ها ی احتمالی آن پرداخت. از این رو تصاویر ارائه شده در این تحقیق حول چهار تصویر کلی روابط پویا، اقتصاد پویا، جسم سالم و پویا و ظهور کسب و کارهای جدید و نوپا تمایل دارد.
برنامه ریزی ترابری شهری و توسعه اجتماعی (مطالعه تطبیقی ایران و فرانسه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره اول بهار ۱۳۹۱ شماره ۲
87 - 100
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی اصولی ترابری شهری در تامین یکی از ضروریات شهرنشینی یعنی جابجایی، امر اجتناب ناپذیری است. تاریخ سیستم های ترابری مدرن ایران به50 سال محدود شده و سالها پس از پایگذاری شهرسازی در مفهوم واقعی آن، ظاهر شده است. منطق موضوع و نیاز انکارناپذیر آن حکم می کند تا ترابری، توسعه شهر و جمعیت موازی با هم حرکت کرده و نقش خود را در فعالیتهای جامعه ایفا کنند. شهرهای کشور ما، ویژگیهای شهری و ترابری زیادی با شهرهای کشورهای توسعه یافته دارد، لیکن شرایط خاص هریک حکم می کند تا نتوان پاسخ یکسانی به رفع مشکلات آنها داد. در این مطالعات، بر اساس تاریخچه جمعیتی و ترابری گذشته دو کشور در حال توسعه و توسعه یافته ایران و فرانسه، ویژگیها و روند پیشرفت ترابری شهری آنها مقایسه شده است. برای این منظور پایتخت های تهران و پاریس به عنوان دو مرکز شهرنشینی خیلی بزرگ و دو شهر سنندج و رن از شهرهای با جمعیت نسبتاً کم با ویژگیهای حدوداً مشابه انتخاب و مطالعات مربوطه انجام شده است. از نتایج بررسی ها می توان به افزایش قابل توجه جمعیت شهرهای در حال توسعه نسبت به نمونه های توسعه یافته اشاره کرد که با الگوبرداری نامطلوب رشد ترابری خصوصی و نیمه خصوصی آنها نسبت به کشورهای توسعه یافته مشکلات را دو چندان کرده است. در مقابل، توسعه ترابری عمومی و به ویژه سیستم های ریلی ایران همسان با کشورهای توسعه یافته نبوده و روند رشد آن بسیار کند و یا ناچیز بوده است. مهمترین ویژگی ترابری شهری کشور ما کارگماری بالای آن است. لذا ضروری است، با سرمایه گذاری مناسب و تغییر الگوی سنتی،فرهنگی و کارگماری جامعه، روند فعلی توسعه حمل و نقلی اندک اندک اصلاح شود، در غیر این صورت چالش های ترافیکی، آلودگی های زیست محیطی و مصرف بی رویه انرژی فسیلی زندگی سالم اکثر مناطق شهری را به خطر خواهد انداخت.
نقش فرهنگ نواحی روستا-شهری در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
147 - 164
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.