فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
105-119
حوزههای تخصصی:
نگاهی به مطالعات حوزة شهرشناسی تاریخی ایران عصر صفوی، نشان می دهد که موضوعات مهمی نظیر نظام محله- به عنوان هستة اصلی مناسبات شهرنشینی- به گونه ای همه جانبه، مورد بررسی قرار نگرفته است. در بدایت امر، چنین به نظر می رسد که محله های شهرهایی مانند اصفهان، فاقد نظام و الگوی مشخصی بوده اند. با این حال، مطالعة دقیق تر منابع این دوره، نظری خلاف دیدگاه اولیه را می-نمایاند. پژوهش حاضر به دنبال آن است که با رویکردی تاریخی و با توصیف و تحلیل منابع اصلی این دوره، الگوها و ویژگی های محله های اصفهان عصر صفوی را بازنمایی کند. یافته های پژوهش نشان می دهد که محله های اصفهان دارای هویت و نظام فرهنگی، اجتماعی، اداری و کالبدی ویژة خود بوده-اند که با زمینه های مذهبی، قومی و شغلی- طبقه ای افراد محله، منطبق بوده است. در تحلیل جامعه-شناختی جوامع پیشاصنعتی، بر تضادها و مرزبندی های اجتماعی(مذهبی، قومی و طبقه ای) میان افراد محله های مختلف تأکید بیشتری می شود. مطالعة نظام محله ای اصفهان این دوره، الگوهایی را نشان می دهد که با ویژگی های اخیر جوامع پیشامدرن سازگاری دارد؛ و منافع طبقه ای و اجتماعی شهرنشینان را کمتر مورد توجه قرار می دهد. بااین وجود، نظام مدیریتی محله های این شهر از نوعی خودمدیریتی برخوردار بود، که در برآوردن نیازهای اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و اداری افراد محل، کارایی داشته است.
تحلیلی بر میزان توسعه یافتگی بخش بهداشتی و درمانی شهرستان های استان کردستان با استفاده از روش تاپسیس خطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابعاد مهم توسعه جوامع؛ توسعه سلامت و به عبارتی میزان و کیفیت دسترسی افراد جامعه به خدمات بهداشتی و درمانی است. از آنجا که هرگونه برنامه ریزی جهت ارائه خدمات به مناطق نیازمند؛ ارزیابی وضع موجود می باشد، هدف این مقاله بررسی عمیق تر تفاوت میان شهرستان های استان کردستان به جهت دسترسی به مراکز بهداشتی و درمانی و تعیین میزان توسعه یافتگی در این زمینه است تا در بعد کاربردی نتایج این پژوهش در تصمیم گیری ها و سیاست گذاری های منطقه ای و محلی مورد استفاده مسئولین قرار گیرد. روش مطالعه توصیفی- تحلیلی و موردی و روش گردآوری بصورت کتابخانه ای است که 36 شاخص در سه بخش نهادی؛ نیروی انسانی و تخصصی از طریق سالنامه آماری 3931 واطلاعات مرکز آمار ایران گردآوری شده اند. داده ها براساس تکنیک تاپسیس خطی و از طریق نرم افزار اکسل محاسبه و جهت ترسیم نقشه از نرم افزار GIS استفاده شده است.یافته ها نشان می دهد شهرستان های سنندج و سقز برخوردار؛ شهرستان های قروه؛ بیجار؛ مریوان و بانه نیمه برخوردار و شهرستان های دیواندره؛ کامیاران؛ دهگلان و سروآباد به عنوان شهرستان های غیر برخوردار شناخته شده اند. نتایج پژوهش بر مبنای تعداد جمعیت نشان می دهد؛ 36 درصد جمعیت استان کردستان از خدمات بهداشتی محروم؛ 2/0 درصد نیمه برخوردار و 44 درصد جمعیت از خدمات بهداشتی بطور نسبی برخوردارند.نتایج بخوبی نشان دهنده این موضوع است که در میان شهرستان های استان؛ توزیع خدمات بهداشتی متناسب با توان ها و نیازهای جمعیتی توزیع نشده اند. لذاپیشنهاد می گردد ارزیابی توسعه سلامت حتی الامکان هم زمان در مقیاس سلسله مراتب روستا؛ شهر؛ شهرستان و استان صورت پذیرد تا علاوه بر تبیین تفاوت های ناحیه ای؛ تفاوت های درون ناحیه ای نیز روشن و مرتفع گردد.
بررسی و تحلیل چالش های پایداری توسعه فضایی در شهر مرزی بانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پتانسیل مراوده های اقتصادی در آنسوی مرزهای غربی کشور منجربه رونق اقتصاد میان مرزی در شهرستان بانه شده است. شهر بانه و شبکة منطقه ای تحت نفوذ آن در پیوند متقابلی که با یکدیگر برقرار کرده اند در مسیر رشد قرار گرفته اند. پویایی و رشد این شبکه، وابسته به عوامل و کنش های نامعین و ناپایداریست که ممکن است در آینده، رونق کنونی این شبکه را با سکون و رکود مواجه سازد. شواهد موجود، مؤید غفلت مدیران، تصمیم سازان و تصمیم گیران محلی و ملی از فرصت های موجود در جهت توسعه است. هدف اصلی این پژوهش روشن ساختن ضرورت توجه به ناپایداری تحولاتی است که اکنون منجر به رونق و پویایی شهر بانه و شبکه تحت تأثیر آن شده است. این تحقیق بر اساس هدف جزء تحقیقات کاربردی و بر اساس ماهیت جزء تحقیقات توصیفی-تحلیلی است که با روش تحلیل محتوا انجام شده است. باتوجه به ابعاد گستردة مسأله تحقیق، از ابزارها و روش های متنوعی از قبیل پیمایش پدیدارشناسانه، مصاحبه با عوامل ذی نفع و ذی نفوذ، کارتوگرافی کالبدی-فضایی و تحلیل داده های ثانویه استفاده شد. آینده پژوهی توسعه در شهرستان بانه از طریق تعمیم فرآیند راهبردی توسعة شهر دبی به مصداق های موجود و محتمل شهر بانه و شبکه تحت نفوذ آن، انجام شد. نتایج پژوهش نشان می دهند که تقویت نقش و عملکرد اخیر شهر بانه متأثر از اقتصاد میان مرزی غیررسمی، منجر به تحولات گسترده کالبدی-فضایی-عملکردی در این شهر و شبکه تحت نفوذش شده است. اما رونق کنونی بدلیل نامشخص بودن عوامل و رویکرد کنش گران ممکن است در آینده با افول و انحطاط مواجه گردد. در همین راستا سناریویی برای توسعة شهر بانه و شبکه تحت نفوذ در آینده پیشنهاد شد. مبانی فکری این سناریو متکی به نظریه های توسعة منطقه ای و مفهوم توسعه و مصداق عملی آن مبتنی بر تجربه ای است که دبی را در کمتر از نیم قرن، از یک سکونت گاه بدوی به شهری جهانی تبدیل نمود.
تحلیل فضایی-زمانی پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با وجود استقرار بیش از نیمی از جمعیت جهان در نواحی ساحلی، این مناطق در مقابل بحران های طبیعی و انسانی ازقبیل نوسان سطح آب، فرسایش، آلودگی، بهره برداری فزاینده از منابع، افزایش شتابان جمعیت و گسترش اراضی ساخته شده جزو اکوسیستم های آسیب پذیر به شمار می روند. منطقه ساحلی دریای خزر در سه استان گیلان و مازندران و گلستان، در چند دهه اخیر به شدت در معرض بسیاری از این بحران های طبیعی و انسانی و به طور خاص افزایش شتابان جمعیت و گسترش فزاینده اراضی ساخته شده، قرار داشته است. بر این اساس، هدف تحقیق حاضر بررسی تحولات فضایی-زمانی پوشش اراضی و پدیده پراکنده رویی در منطقه ساحلی دریای خزر در فاصله سال های 1364تا1394 است. داده های استفاده شده در تحقیق حاضر شامل نتایج حاصل از سرشماری های عمومی نفوس و مسکن و تصاویر ماهواره ای لندست است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تغییرات فضایی-زمانی پوشش زمین در نوار ساحلی دریای خزر حکایت از افزایش بی رویه اراضی ساخته شده در مقابل کاهش فزاینده پوشش گیاهی دارد؛ به طوری که مساحت اراضی ساخته شده با میزان رشد سالانه 2/3درصد از 1158کیلومتر مربع در سال 1364، به بیش از 3162کیلومتر مربع در سال 1394 افزایش یافته است. علاوه بر این، الگوی غالب رشد اراضی ساخته شده به صورت رشد پراکنده بوده است؛ به طوری که ارزش شاخص پراکنده رویی در سی سال اخیر برابر 8/4 است. نتایج حاصل از تحلیل متریک های فضایی نیز گذار از لکه های شهری و روستایی کوچک و متفرق را به سمت لکه های بزرگ تر، نزدیک تر و فراوان تر نشان می دهد. بر این اساس، منطقه ساحلی دریای خزر در چند دهه اخیر به سبب رشد شتابان و بدون برنامه جمعیت و به دنبال آن تغییرات فضایی- زمانی پوشش زمین در قالب گسترش بی رویه اراضی ساخته شده به صورت پراکنده و متفرق، دچار بحران فضایی و ازهم گسیختگی سیمای سرزمین شده است.
تحلیلی بر عوامل ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۷۴-۹۲
حوزههای تخصصی:
شهر و شهرنشینی طی دهه های اخیر با تحولات کمی و کیفی بسیاری همراه بوده است. این تحولات در مکان های مختلف جغرافیایی و متناسب با شرایط زیستی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی هر منطقه متفاوت است. تغییر و تحولات در شهرها، تغییر در سازمان فضایی شهرها را در پی دارد و تحولات سازمان فضایی در اکثر شهرهای در حال توسعه بیشتر در جهت ناهمگونی سازمان فضایی بوده است با این رویکرد پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بهره گیری از نرم افزارهایGIS و Google Earth و با هدف تحلیل عوامل مؤثر بر ناهمگونی سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران تدوین شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سازمان فضایی منطقه یک کلانشهر تهران دچار ناهمگونی در سازمان فضایی است و عواملی از جمله؛ مهاجرپذیری، وجود بافت روستایی، بافت حاشیه ای، ساخت و سازهای لجام گسیخته، سوداگری در خرید و فروش زمین و مسکن، وجود کاربری های غیر شهری، وجود مجتمع های تعاونی انبوه-ساز، کاربری های فرامنطقه ای و فراشهری و ... از جمله عوامل ناهمگونی در سازمان فضایی منطقه هستند.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
آسیب شناسی و پهنه بندی لرزهای بافت شهری (مطالعه موردی: شهرک ولیعصر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
میان بافت شهری با لرزه خیزی و آسیب شناسی لرزه ای، پیوندهای تنگاتنگی وجود دارد. بافت، نه تنها به واسطه خصوصیات کالبدی، بلکه از طریق مولفه های غیرکالبدی (کارکردی)، در کنشی مکان مند، از قابلیت لرزه خیزی زمین متأثر شده و بر آن تأثیر می گذارد. این مقاله می کوشد، با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از داده های اسنادی و هشت شاخص (فاصله از گسل،کیفیت بنا، تراکم ساختمانی، تراکم جمعیت، درجه محصوریت، کاربری زمین، سطح سرویس ترافیک و فاصله از مراکز درمانی) که در مدل تحلیل سلسله مراتبی معکوس (IHWP) تحلیل شده اند، سطوح و پهنه های آسیب پذیری لرزه ای را در بافت شهرک ولیعصر تبریز شناسایی نماید. یافته ها نشان می دهد 54 درصد بافت شهرک در پهنه آسیب پذیری لرزه ای قرار دارد. تراکم ساختمانی بالا، کمبود فضای سبز و باز، درجه محصوریت بالا و وجود کاربری تجاری، مشخصه های اصلی بافت، در پهنه آسیب پذیر و ریزپهنه های آن است. الگوی توزیع بافت و پهنه های آسیب پذیر، با موقعیت شریان های اصلی (مخابرات، ولیعصر، شریعتی، اوحدی، معلم، فروغی، تختی، پروین اعتصامی، عارف، زند و جوانمهر)، به ویژه معابر فرعی (8-10متری) منتهی به این شریان ها و کاربری غالب تجاری در بخش مرکزی (فلکه بزرگ و فلکه بازار) منطبق است. الگوی فضایی پهنه بندی لرزه ای، جهتی شرقی غربی و مرکز پیرامون دارد. این الگو ضمن شکل دادن به جهت و شدت تغییرات آسیب پذیری، الگوی کلان آسیب شناسی و پهنه بندی لرزه ای شهرک را در دو بخش به وجود آورده است. نیمه شرقی، پهنه ای است با ضریب خطر و آسیب پذیری پایین که پایدارترین بافت های شهرک را در خود دارد. اما، نیمه غربی بیانگر ناپایداری لرزه ای و آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد است. بخش مرکزی شهرک،کانون فضایی شدت لرزه ای این پهنه ها است.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.
تأثیر مشارکت بر نوآوری در شهر تهران: مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش بررسی تاثیر عامل مشارکت در ارتقای نوآوری در شهر تهران با مطالعه پارک علمی و فناوری پردیس است. همچنین از اهداف دیگر این تحقیق ارزیابی وضعیت فعلی مشارکت شهر تهران و ارائه راهکارهایی برای ارتقای آن است. روش تحقیق این پژوهش آمیخته تبیینی است که مطالعات کمی و کیفی را دربرمی گیرد و بر مبنای تفکر سیستمی انجام می شود. جامعه آماری این پژوهش شامل 105 نفر از کارشناسان پارک مذکور است و در این میان 68 نفر به عنوان نمونه از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شده اند. اطلاعات به دست آمده از مطالعات کمی(پرسشنامه با آلفای کرونباخ 825%) از طریق آنالیز توصیفی و استنباطی و همچنین اطلاعات بدست آمده از مطالعه کیفی(مصاحبه با 8 نفر از کارشناسان پارک) از طریق کدبندی و آنالیز موضوعی تحلیل و مدل نهایی مطابق نتایج تحلیل ها ترسیم شد. نتایج بدست آمده از تحقیق نیز نشان می دهد که عوامل مختلفی بر مشارکت افراد در شهرها تاثیرگذار است از جمله این عوامل می توان به ثبات اقتصاد کلان، حمایت های نهادهای مالی، دیدگاه های مدیریتی، دانش افراد، تمایل به اشتراک گذاری دانش، دسترسی به اطلاعات، رسانه ای کردن مشارکت و ایجاد پارکهای علمی و فناوری اشاره کرد.این عوامل با تقویت مشارکت، بر شاخص های نوآوری در شهرها تاثیرگذار است. همچنین مشخص شد که وضعیت فعلی عامل مشارکت در شهر تهران مساعد نیست و این عامل نوآوری را بطور چشمگیری ارتقاء نمی دهد.
ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی
حوزههای تخصصی:
در کشور ما طی چند سال اخیر، به منظور تأمین مسکن اقشار کم درآمد جامعه، دولت سیاست احداث مسکن مهر را در پیش گرفته است. از مهم ترین چالش های فراروی این طرح مکان یابی اراضی مسکن مهر است که علی رغم حذف هزینه تملک در طرح تولید مسکن انبوه، با مشکلاتی از جهت دسترسی مناسب، جنبه های زیست محیطی، کالبدی و غیره مواجه است. بنابراین این پژوهش با هدف ارزیابی مکانی مجتمع های مسکن مهر ایلام و تعیین پهنه های مناسب به منظور ارائه الگوی مطلوب با رویکرد کالبدی و زیست محیطی با استفاده از لایه های رقومی انجام گرفته است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و نوع تحقیق کاربردی است. جامعه آماری واحدهای مسکن مهر به تعداد 4862 واحد می باشد. یافته های تحقیق نشان می دهد که در مکان گزینی مساکن مهر در شهر ایلام شاخص های زیست محیطی رعایت نشده است. وضعیت مکانی و سرانه ها دیگر کاربری ها مرتبط با مجتمع های مسکن مهر شهر ایلام مناسب نیست و در نهایت مشخص شد که مکان های مناسب به منظور ایجاد مجتمع های مسکن مهر بیشتر در قسمت غرب و جنوب غرب منطقه قرار دارند. در این قسمت ها به دلیل شیب کم، احتمال وقوع سیل و خطر فرسایش کم بوده و محل های مناسبی جهت ایجاد مجتمع های مسکن مهر می باشند.
ارزیابی آسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی در برابر زلزله (مطالعه موردی: حاشیه شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مهم این پژوهش، شناسایی عوامل مؤثر بر میزان آسیب پذبری سکونت گاه های حاشیه ای شهر مشهد در برابر زلزله است. این پژوهش بر اساس مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و عوامل بیرونی مناطق آسیب پذیر را شناسایی و برای کاهش میزان آسیب پذیری ناشی از زلزله راهکارهایی ارایه شده است.
روش: روش تحقیق در این پژوهش روش تحلیلی– توصیفی با نگرش سیستمی است. مدل مورد استفاده، مدل آسیب پذیری فیزیکی در قالب عوامل درونی و بیرونی و شاخص های آن بوده که با استفاده از نرم افزار ARC GIS و مدل AHPمیزان آسیب پذیری مناطق حاشیه شهر مشهد ارزیابی شده است. در این پژوهش، تعداد 1181 خانوار در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد بر اساس روش مورگان انتخاب و مصاحبه شدند.
یافته ها: تجزیه وتحلیل عوامل درونی و بیرونی تأثیرگذار برآسیب پذیری سکونت گاه های حاشیه ای در برابر زلزله در مناطق 9 گانه حاشیه شهر مشهد نشان داد که 70 درصد از مساکن در مناطق مذکور دارای آسیب پذیری خیلی بالا و بالا هستند.
محدودیت ها/ راهبرد ها: از محدودیت های عمده تحقیق در سکونت گاه های حاشیه ای و غیر رسمی به دلیل غیر قانونی بودن آن، نبود اطلاعات دقیق و معتبر و عدم همکاری ساکنان با پرسش گران است.
راهکارهای عملی: مهم ترین راهکارها در کاهش میزان آسیب پذیری مساکن حاشیه شهر مشهد در گام اول، شناسایی مناطق آسیب پذیر و تعریف معیارهای آسیب پذیری و نیز، انجام مطالعات تفصیلی در زمینه های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و فیزیکی در محدوده تحقیق است؛ علاوه بر این، نظارت مستمر برای جلوگیری از ساخت و سازهای غیر قانونی و ارایه تسهیلات قانونی از جمله اعطای وام مسکن، وام های نوسازی و بهسازی جهت مساکنی که قبلاً به صورت خود جوش و بی برنامه احداث شده اند، در مدیریت بحران مؤثر است.
اصالت و ارزش: نوآوری مقاله در این است که تا کنون با مدل های مورد بررسی، مناطق حاشیه شهر مشهد از دیدگاه آسیب-پذیری محیطی (زلزله) شناسایی نشده است.
تحلیل سناریوهای احیاء منطقه شهری قلعه آبکوه در کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۸
63 - 76
حوزههای تخصصی:
بکارگیری رویکردهای آینده نگاری در احیاء بافت فرسوده، لزوم توجه به مقوله برنامه ریزی سناریو را امری ضروری جلوه می دهد. سناریونگاری روش بسیار مؤثر و مفیدی برای برنامه ریزی میان مدت و بلندمدت در شرایط با عدم قطعیت است. هدف این پژوهش بررسی سناریوهای احیاء قلعه آبکوه مشهد است. نوع تحقیق بر مبنای هدف کاربردی، از نظر ماهیت و روش توصیفی _تحلیلی، از لحاظ جمع آوری اطلاعات و داده ها ترکیبی از کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور تدوین سناریوها تعداد 25 پرسشنامه بین نخبگان اجرایی و دانشگاهی توزیع گردیده است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزار میک مک تجزیه و تحلیل شده است. براساس نتایج ماتریس اثرات متقاطع در نرم افزار میک مک، نداشتن سند مالکیت با 75 امتیاز، بیشترین تأثیرگذاری را دارد و آشفته بودن سیمای شهری با 86 امتیاز، بیشترین تأثیرپذیری را دارد. براساس میزان عدم قطعیت، عوامل نداشتن سند مالکیت، عدم وجود ضوابط و مقررات خاص بافت های مسئله دار، پایین بودن نسبی قیمت اراضی در مقایسه با محدوده های بلافصل و فراگیر و سطح اقتصادی پایین ساکنین به عنوان مهم ترین نیروهای پیشران در احیاء قلعه آبکوه در آینده دارای نقش مؤثری می باشند. از تلفیق این محورها چهار سناریو حیات طلایی، حیات نقره ای، حیات برنزی و حیات خاکستری تشکیل شد. در سناریو اول که حیات طلایی نامیده می شود، قوانین کارآمد و اقتصاد مطلوب ساکنین، افق روشن حیات قلعه آبکوه را می سازند و برای احیاء مناسب بافت مطلوب ترین سناریو، سناریوی حیات طلایی است.
تحلیل و رتبه بندی عوامل بازار رهن و اوراق مشارکت در افزایش استطاعت مالی خانوارهای شهری جهت تأمین مسکن، (مطالعه موردی: شهر ارومیه)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، سنجش فضایی بافت محلات شهری به منظور مکان گزینی فضاهای همگانی امن است. در این راستا بافت محله وردآورد که به دلیل ویژگی های خاص، موجبات ایجاد معضلات و آسیب های اجتماعی را در فضاهای شهری خود فراهم کرده است، به عنوان نمونه موردی بررسی می شود. پژوهش از نوع کاربردی و شیوه مطالعه بر حسب روش و ماهیت، توصیفی-تحلیلی و تجربی-پیمایشی است. بنابراین، در تبیین ادبیات و سوابق موضوع تحقیق و ارایه مدل تحلیلی پژوهش از مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری اطلاعات با توجه به ماهیت تحقیق از روش های میدانی و مطالعات اسنادی استفاده شده است. مدل تحلیلی پژوهش متشکل از شاخص های موثر بر امنیت در فضاهای همگانی محلات شهری در قالب 5 مولفه کالبدی، عملکردی، حرکت و دسترسی، ادراکی-معنایی و مدیریت شهری و 19 معیار و سنجه های ارزیابی آن، ارائه گردیده است. در ادامه، به منظور اولویت بندی شاخص های ارائه شده از فرآیند تحلیل شبکه ای استفاده شده است. بنابراین، بر اساس نتایج حاصل از رتبه بندی، محدوده مطالعاتی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و روش چیدمان فضا، مناسب ترین مکان ها و موقعیت ها برای مکان گزینی فضاهای همگانی امن جهت ارتقاء امنیت در بافت شناسایی گردید. در انتها نتایج حاصل از تلفیق مدل ها و مطالعات انجام شده، در چارچوب مفهومی سوآت ارائه گردیده و به ارایه پیشنهادات بر مبنای مدل مفهومی پژوهش پرداخته شده است.
گردشگری خلاق، ابزاری برای توسعه شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
753 - 768
حوزههای تخصصی:
خلاقیت عنصری ضروری در توسعه اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی شهرهاست که برای افزایش ظرفیت تجاری شهرها ضرورت دارد. این امر تبادل دانش و تجربه های میان تمامی اقشار را آسان می کند و سبب می شود هنرمندان تمامی حوزه ها، به ویژه حوزه فرهنگ مهارت های نوآورانه را کسب کنند و تولیدات فرهنگی را ارتقا دهند. در شهری که بتوان خلاقیت را در همه بخش ها و ساکنان آن پرورش داد، مقوله هایی مانند جذابیت، تنوع و نوآوری در تمامی زمینه های اقتصاد شهری شکل می گیرد و مهاجرت نیروی کار از بین می رود. سرمایه انسانی ثروت اصلی هر منطقه به شمار می آید که خواهان حضور در جامعه شهر مذکور و مشتاق کار و صرف سرمایه برای ارتقای استانداردهای زندگی خود و خانواده اش است. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر، متغیرها از پیشینه پژوهشگران گردآوری و پرسشنامه ای نیز تنظیم شد. این پرسشنامه در میان 60 متخصص گردشگری به روش نمونه گیری گلوله برفی توزیع و جمع آوری شد. براساس نتایج، همه شاخص های مؤثر شامل سرمایه اجتماعی، کیفیت زندگی، استعداد، تجربه خلاق و زیرساخت ها ارتباطی مثبت و مستقیم با رشد و توسعه این گردشگری در کلان شهر تبریز دارند که از میان آن ها سرمایه اجتماعی و استعداد خلاق بیشترین اثرگذاری را در گردشگری این شهر خواهند داشت. براساس نظر کارشناسان، در شهر تبریز همه قابلیت های لازم برای جذب طبقه خلاق وجود دارد و شهر در این زمینه نیز موفق بوده است؛ بنابراین می توان آن را به کمک برخی تمهیدات به شهری خلاق تبدیل کرد و اقتصاد آن را ارتقا داد.
تحلیل توسعه فضایی شهر اردبیل در دوره زمانی (1390- 1335)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
120-136
حوزههای تخصصی:
طی چند دهه اخیر، شهرها توسعه فضایی شتابانی را تجربه کرده اند. توسعه فضایی شتابان شهرها از مهم ترین موضوعات پیش روی محققین مسائل شهری است. شهر اردبیل نیز از شهرهایی است که در دهه های اخیر توسعه فضایی بالایی داشته است. ازاین رو، هدف تحقیق حاضر تحلیل توسعه فضایی شهر اردبیل در دوره زمانی (1390- 1335) با روش های کمی مانند آنتروپی شانون، هلدرن و سرانه زمین شهری می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی – توسعه ای است. نتایج حاصل نشانگر آن است که شهر تا سال 1359 توسعه فضایی موزونی داشته و توسعه فضایی بالای آن بعد از سال 1359 شروع می شود. نتایج حاصل از مدل هلدرن طی دوره 1370 تا 1390 نشان می دهد که در این دوره 71 درصد از توسعه فضایی شهر ناشی از رشد جمعیت و 28 درصد آن مربوط به توسعه ناموزون شهر می باشد. همچنین مقدار آنتروپی شانون در سال 1390 برابر 37/1 بوده درحالی که حداکثر ارزش آنتروپی برای این سال 38/1 است؛ نزدیک بودن مقدار آنتروپی به مقدار حداکثر نشانگر توسعه فضایی ناموزون شهر اردبیل است. بررسی سرانه زمین شهری بین سال های 1335 تا 1390 نشان می دهد که سرانه ناخالص شهری از 40/108 مترمربع در سال 1335 برای هر نفر به 2/119 مترمربع در سال 1390 افزایش یافته است. نتایج روش های کمی بکار گرفته شده نشانگر توسعه فضایی ناموزون شهر اردبیل در دهه های اخیر می باشد ازاین رو، برای جلوگیری از توسعه فضایی ناموزون شهر در سال های آتی، استفاده از فضاهای خالی درون شهر و توسعه عمودی شهر را می توان پیشنهاد نمود.
تحلیل درجه توسعه یافتگى شهرستان هاى استان خوزستان با استفاده از روش تحلیل عاملى و تحلیل خوشه اى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی و شناخت وضعیت توسعه مناطق، قابلیت ها و تنگناهای آنها در برنامه ریزی منطقه ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. امروزه آگاهی از نقاط قوت و ضعف مناطق نوعی ضرورت برای ارایه طرح ها و برنامه ها محسوب می شود. از آنجا که یکی از موانع مهم توسعه، وجود پدیده دوگانگی و عدم توازن های اقتصادی- اجتماعی در سطح منطقه است، بر این اساس شناسایی بخش هاى مختلف اقتصادى، اجتماعى، فرهنگی، زیربنایى و ... در مناطق، از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. این امر زمینه مناسبی برای ارائه راهبردها و به کارگیری برنامه های مناسب توسعه نواحی و همچنین پی ریزی و ایجاد توسعه یکپارچه ناحیه ای و تحلیل وابستگی سکونتگاه های انسانی در سطوح نواحی می شود. مقاله حاضر بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی است و به منظور تعیین درجه توسعه یافتگی شهرستان های استان خوزستان، 25 شاخص توسعه شهری نرم سازی، انتخاب و با استفاده از روش تحلیل عاملی به تجزیه و تحلیل شاخص ها پرداخته و آنها را در 5 عامل معنی دار دسته بندی کرده است و رتبه بندی شهرستان ها بر مبنای این پنج عامل انجام شده است. هم چنین با استفاده از روش تحلیل خوشه ای 3 سطح مشخص گردید که شهرستان های همگن، در یک سطح و در کنار یکدیگر قرار گرفتند.
ارزیابی و تحلیل شاخص های توسعه انسانی در مناطق شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از توسعه انسانی، ایجاد محیطی توانمند برای مردم در جهت برخورداری از زندگی طولانی تر، سالم تر و خلاقانه تر است. پژوهش حاضر بر آن است تا وضعیت هریک از مناطق شهری کشور را از نظر برخورداری از شاخص های توسعه انسانی بررسی کند. روش پژوهش در این مقاله توصیفی تحلیلی و از حیث نوع پژوهش، کاربردی است. یافته های پژوهش نشان می دهند که میانگین شاخص آموزش در مناطق شهری ۸۰۶/۰، شاخص استاندارد زندگی ۶۱۷/۰، شاخص سلامت ۷۴۸/۰ و شاخص ترکیبی توسعه انسانی ۷۰۱/۰ است. مطلوب ترین وضعیت شاخص توسعه انسانی به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های تهران با ۷۵۶/۰، اصفهان با ۷۵۲/۰ و قزوین با ۷۵۰/۰ است. نامطلوب ترین وضعیت این شاخص به ترتیب مربوط به مناطق شهری استان های سیستان و بلوچستان با ۶۲۸/۰، کردستان با ۶۳۲/۰ و آذربایجان غربی با ۷۵۰/۰ است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سه شاخص آموزش، تولید ناخالص سرانه، امید به زندگی و شاخص ترکیبی توسعه انسانی مناطق شهری استان سیستان و بلوچستان، کردستان و آذربایجان غربی نامطلوب ترین وضعیت و مناطق شهری تهران، اصفهان و قزوین مطلوب ترین وضعیت را دارا بوده اند. دسته بندی مناطق شهری استان ها براساس شاخص توسعه انسانی حاکی از آن است که رده بسیار محروم منطبق بر استان های مرزی و رده استان هایی که مطلوب ترین وضعیت را دارا هستند مربوط به مناطقی است که اغلب در مرکز کشور واقع شده اند. در مجموع نابرابری شدیدی بین مناطق شهری کشور مشاهده می شود و این نابرابری در شاخص استاندارد زندگی بیشتر از دو شاخص دیگر است.
ارزیابی آسیب پذیری محلاّت شهر جیرفت در مقابلِ سیلاب و ارائه راهکارهای حفاظتی
حوزههای تخصصی:
طبق آمار سازمان ملل، سیل و طوفان نسبت به سایر بلایای طبیعی بیشترین خسارات را به سکونتگاه های انسانی وارد آورده اند. کاهش خطرات سیلاب از مهمترین اهداف برنامه ریزی توسعه شهری است. شهر جیرفت در نقطه اتصال 3 رود هلیل، شور و ملنتی واقع شده است و هر ساله از طغیان رودها آسیب می بیند. هدف تحقیق حاضر، اولویت بندی محلاّت شهر جیرفت به منظور برنامه ریزی برای مدیریت سیلاب است. نوع تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها، آمار سازمانی و میدانی است. جامعه آماری، کارشناسان منابع طبیعی، برنامه ریزی شهری و ادارات مسئول مدیریت بحران جیرفت هستند. حجم نمونه شامل 53 نفر کارشناسان مربوطه می باشد. تحلیل داده ها با مدل های WP و WASPAS انجام شد. نتایج نشان داد محلاّت شهر به خاطر توسعه فیزیکی بدون برنامه در کنار بستر رودخانه ها آسیب پذیر است. نتایج مدل WP که داده های کمی آسیب های رخ داده در محلاّت مختلف شهر را تحلیل نمود نشان داد بخش مجاور رود هلیل، محلّه سرجاز و محلاّت میانی ملنتی بیشترین آسیب پذیری را در سه دهه اخیر داشته اند. نتایج WASPAS نشان داد محلاّت مجاور هلیل رود، محلاّت میانی شهر در حاشیه رود ملنتی و بخش های محل تلاقی رود ملنتی و شور بیشترین آسیب پذیری را از سیلاب داشته اند و ضروری است در اولویت برنامه ریزی قرار گیرند؛ در حالی که قسمتی از شهر که مجاور بخش میانی رود ملنتی واقع شده، محلّه سرجاز و حاشیه رود شور در رتبه 4 تا 6 آسیب پذیری قرار گرفتند. راهکار حفاظتی مطلوب برای کنترل تأثیرات منفی سیلاب در شهر جیرفت نیازمند ترکیبی از اقدامات سازه ای، مطلوبیت کاربری زمین شهری و مدیریت حوزه بالادست است.
تحلیلی بر نقش شهرهای میانی در تعادل بخشی به شبکه شهری، نمونه موردی: شهر ایرانشهر
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
49-64
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای موجود جهت ایجاد تعادل و توازن بخشیدن به شبکه شهری، تمرکززدایی از کلان شهرها و حل پدیده ی نخست شهری، توجه به تقویت شهرهای متوسط و حمایت از ایجاد این گونه شهرها در شبکه شهری است؛ ازآنجایی که در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با پدیده ی نخست شهری مواجه هستیم؛ هدف این پژوهش بررسی و تحلیل نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری این استان است. مقاله حاضر با روش توصیفی–تحلیلی و با نگرش سیستمی به بررسی نقش شهر میانی ایرانشهر در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان با استفاده از روش ها و مدل های کمی مانند مرتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی، نخست شهری مهتا، آنتروپی، کشش پذیری و جاذبه از لحاظ متغیرهای جمعیتی و فضایی پرداخته است. نتایج مدل ها نشان می دهد که شبکه شهری استان سیستان و بلوچستان دچار پدیده نخست شهری است و در این بین شهر میانی ایرانشهر بر اساس مدل های رشد و اندازه شهر توانسته است از میزان نخست شهری بکاهد به طوری که بر اساس مدل مرتبه–اندازه این شهر در رده سوم شبکه شهری قرار دارد؛ با استفاده از مدل لورنز و ضریب جینی از 45/0 در سال 1335 به 74/0 در سال 1390 رسیده است و شبکه شهری به تعادل نزدیک تر شده است. نتایج کشش پذیری نیز نشان می دهد که ضریب کشش پذیری جمعیت ایرانشهر در اکثر دوره ها بالای عدد یک بوده که خود گویای جذب جمعیت در این شهر است و بر اساس مدل های آنتروپی و نخست شهری مهتا با احتساب ایرانشهر میزان آنتروپی و نخست شهری کاهش پیداکرده است؛ بنابراین نتایج نشان دهنده ی تأثیر جایگاه مثبت شهر ایرانشهر به عنوان یکی از وزنه های جمعیتی در ایجاد تعادل در شبکه شهری استان است.
تحلیل شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی شاخص های رشد هوشمند شهری در مناطق شهرداری شهر ارومیه با تأکید به سه بعد اجتماعی- اقتصادی، کالبدی (زیرساختی) و زیست محیطی–دسترسی می باشد. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی از نوع کاربرد است. در این راستا از فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) جهت وزندهی شاخص ها و برای سطح بندی مناطق از مدلELECTRE استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه یک در رتبه اول و منطقه سه و چهار در رتبه دوم و در نهایت منطقه دو در رتبه سوم قرار دارد. همچنین بین مناطق شهری ارومیه در زمینه تناسب با شاخص های رشد هوشمند شهری، تفاوت قابل توجهی وجود دارد و باید جهت توسعه آتی شهر، توجه ویژه ای به مناطق محروم صورت پذیرد. با مدنظر قرار دادن نتایج به دست آمده، توجه به الگوی رشد هوشمند شهری در مناطق چهارگانه شهر ارومیه امری اجتناب ناپذیر است.