فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم چندمرکزی یکی از مبهم ترین اصطلاحات در علوم منطقه ای است. بخشی از این ابهام به رویکردها و مقیاس های مختلف مربوط می شود. اگرچه اغلب پژوهش های اخیر، بر روی مقیاس شهری و به ویژه منطقه کلان شهری چندمرکزی تمرکز کرده اند، امّا کمتر به سطوح ملّی و استانی توجّه شده است. بنابراین مقاله حاضر سعی دارد تا با برشمردن ابعاد و مؤلّفه های این مفهوم در این مقیاس، به بخشی از این ابهامات پاسخ دهد و روش هایی را برای سنجش آن در کشور بیابد. سپس، قابلیت توسعه چندمرکزی را در سطح استان مازندران بسنجد. روش: با توجّه به ماهیت و هدف پژوهش، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مطابق با ادبیات موضوع، دو بُعد مورفولوژیک و عملکردی را می توان در سطح کلان برای سنجش چندمرکزیتی شناسایی کرد. در تحلیل ها، شاخص نخست شهری، شاخص تقوایی، شیب رتبه اندازه و تحلیل کانونی به عنوان شاخص های مورفولوژیک و شاخص واسانن، تراکم شبکه و آنتروپی به عنوان شاخص های عملکردی به کار رفته اند. یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل نشان می دهند مازندران دارای نظامی از مراکز متوازن و نسبتاً هم اندازه در گروه های جمعیتی مختلف و فاقد ساختاری سلسله مراتبی است. به علاوه، مراکز شهری به طور نسبتاً برابر در پهنه سرزمین پراکنده شده اند. از نقطه نظر عملکردی نیز، منطقه دارای همبستگی شبکه ای بالا، جریان ها و پیوندهای متوازن و دوطرفه و نظامی نسبتاً شبکه ای است. نتیجه گیری: استان مازندران را می توان چه به-لحاظ مورفولوژیک و چه به لحاظ عملکردی، تبلوری از یک ساختار فضایی چندمرکزی تعریف کرد.
مکان یابی سیستم های سلول ماند بیولوژیکی در مدیریت رواناب های شهری با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی مورد شناسی: منطقة یک شهرداری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت رواناب های سطحی و استفادة مجدد از پساب، از دغدغه های اصلی مدیران و طراحان شهری است. رویکرد LID-BMP به دنبال توسعة دوست دار طبیعت برای مدیریت آب های سطحی است. به کارگیری این روش ها علاوه بر امکان استفادة مجدد از رواناب در مصارف غیرآشامیدنی نظیر مصارف کشاورزی و صنعتی، آلودگی زیست محیطی واردشده به خاک و منابع آب زیرزمینی را نیز کاهش خواهد داد. استفادة مجدد از رواناب ها و تلاش به منظور بازچرخانی آب جزء اهداف توسعة شهر تهران محسوب می شود. در این تحقیق ابتدا حجم رواناب و مناطق مستعد سیل خیزی در مقیاس کلان برای منطقة یک شهرداری تهران به روش شمارة منحنی و با توجه به کاربری زمین تعیین شد. سپس با استفاده از خطوط توپوگرافی، رودخانه های منطقه، حجم رواناب و گره های تجمعی، حوضة آبخیز رود دره دربند محصور در منطقة یک تهران به عنوان مقیاس خرد مشخص می شود. درنهایت با استفاده از منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزار GIS ، مکان های بهینه برای سیستم های سلول ماند بیولوژیکی تعیین شده و با درنظرگرفتن کانال های جمع آوری رواناب موجود، در مجموع 23/12319 مترمربع برای تعبیة این سیستم ها جانمایی و پیشنهاد می شود. نتایج تحلیل حساسیت به روش حذف پارامتر نشان داد که پارامتر کاربری اراضی، بیشترین اهمیت و تأثیر را در انتخاب مکان های مناسب برای تعبیه و استقرار این سیستم ها دارد؛ بنابراین، توجه ویژه به کاربری زمین در مدیریت رواناب مناطق توسعه یافتة شهری ضروری و مورد انتظار است.
نقش گردشگری شهری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
گردشگری شهری، در سال های اخیر به دلیل مشکلات روحی حاصل از زندگی شهری، اهمیّت یافته است. توریسم به یکی از بخش های اثرگذار بر کاربری زمین های شهری تبدیل شده است. ضرورت و اهمیّت این تحقیق از آنجا ناشی میشود که شهرستان کرمانشاه به دلیل قدمت تاریخی، برخورداری از جاذبه های تاریخی، فرهنگی و طبیعی مناسب در اطراف شهر، موقعیت مرزی و عبور زائرین کربلا از این منطقه، همواره مورد توجه گردشگران بوده و گردشگری می تواند زمینه توسعه منطقه را فراهم سازد. این تحقیق از نوع کاربردی و از نظر ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. هدف این تحقیق تحلیل نقش گردشگری در توسعه کالبدی شهر در دو دهه اخیر و ارزیابی نقش آن در افزایش زیرساخت های گردشگری می باشد. برای انجام این تحقیق از پرسشنامه مردم و مسئولین استفاده شد که با نرمافزار SPSS و از طریق ضریب همبستگی اسپیرمن تحلیل شد و برای تطبیق اطلاعات، با استفاده از تصاویر ماهواره ای و نرم افزارهای GIS و ENVI نقشه های کاربری اراضی سال های ۶۵ و ۸۹ ایجاد شد که جهات و روند توسعه شهر و میزان تغییر کاربری های کشاورزی و بایر به کاربری شهری در آن مشخص شده است و با بررسی نقشه های کاربری شهری سال ۸۱ و ۹۵ به مقایسه مساحت سایر کاربری ها با کاربری جهانگردی پرداختهشد. نتایج تحقیق نشان می دهد که با تحلیل متغیرهای حاصل از پرسش نامه ها، گردشگری در توسعه کالبدی شهر کرمانشاه ۷۴ درصد تأثیر داشته و با مقایسه میزان کاربری های جهانگردی در سال های ۸۱ و ۹۵ هم این امر مورد تأیید قرار گرفته است به طوری که مساحت کاربری جهانگردی در سال ۹۵ نسبت به ۸۱ ، تقریباً ۶ برابر خواهد شد.
سنجش کیفیت زندگی شهری با تأکید بر جنسیت، مطالعه موردی: شهر قروه
حوزههای تخصصی:
مفهوم کیفیت زندگی شهری امروزه در سایه مکاتب رفاه و عدالت اجتماعی قوت گرفته و در ایران نیز از گذشته، مباحث و تلاش های مختلفی در زمینه افزایش کیفیت زندگی شهری صورت پذیرفته است. از این رو نویسندگان مقاله حاضر با استفاده از مباحث نظریه ای و هم چنین مهم ترین شاخص های مطرح شده در این خصوص، کیفیت زندگی ساکنان شهر قروه در استان کردستان و تفاوت کیفیت زندگی زنان و مردان را سنجیده اند .روش پژوهش بصورت توصیفی- تحلیلی و از لحاظ هدف کاربردی می باشد. داده ها به دو صورت کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. اطلاعات به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از نرم افزارSPSS تجزیه و تحلیل شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که کیفیت زندگی ساکنان شهر قروه در سطح مطلوبی نیست و میانگین تمامی شاخص در مجموع کمتر از 3 می باشد. بیشترین میانگین مربوط به شاخص همسایگی با مقدار 2/3 و کمترین میانگین مربوط به شاخص اقتصادی با میانگین 99/1 است. هم چنین نتایج به دست آمده از آزمون T دو نمونه ای مستقل (003/ 0 Sig.= و 978/2- t =)،
گویای آن است که میانگین های کیفیت زندگی زنان و مردان در شهر قروه تفاوت معناداری با هم داشته به گونه ای که کیفیت زندگی مردان بهتر از زنان است. در نهایت پاسخ به سؤال سوم پژوهش نیز نشان داد که اشتغال نتوانسته است کیفیت زندگی زنان را ارتقاء دهد.
تأثیر تقسیم سیاسی فضا بر توسعه منطقه ای (مطالعه موردی: استان های سواحل جنوبی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تقسیمات کشوری، علم و هنر سازمان دهی فضای سرزمینی است. نظام های تقسیماتی- سیاسی رایج در حکومت های ملتپایه، به سه دستة متمرکز، فدرال و ناحیه ای تقسیم می شوند. تمرکززدایی، توسعة متوازن منطقه ای و توزیع متوازن منابع، از اهداف کلان نظام تقسیمات کشوری بهشمار می روند. در قانون تقسیمات کشوری ایران مصوب آبان 1316، مؤلفه های نظامی- امنیتی محوریت داشتند. این سال و سال های پس از آن، همزمان جنگ جهانی دوم و حاکمیت گفتمان ژئواستراتژیک بود. همچنین ایران از سال 1347 براساس نظریه دوستونی نیکسون، نقش ژاندارم منطقة خلیج فارس را برعهده داشت. تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی ایران، به ایجاد استان های سیستان و بلوچستان، هرمزگان، بوشهر و خوزستان منجر شده است. استان هرمزگان با طول تقریبی بیش از 900 کیلومتر و بوشهر به طول 707 کیلومتر، بهترتیب در سال های 1346 و 1352، به صورت باریکه ای در امتداد سواحل خلیج فارس و دریای عمان تشکیل شدند. در پژوهش حاضر، محدودیت های توسعة منطقه ای، متأثر از تقسیم بندی استان ها در سواحل جنوبی ایران بررسی شد. در پاسخ به این پرسش که آیا نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با فرایند توسعة منطقه ای همخوانی دارد، این فرضیه مطرح شد که با توجه به تغییر گفتمانی از ژئواستراتژیک به ژئواکونومیک، نظام تقسیمات کشوری در سواحل جنوبی، با این فرایند همخوانی ندارد. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. فرضیة مذکور با تکیه بر تبیین مؤلفه های میزان و تراکم جمعیت، توزیع متوازن و بهینة منابع، کمبود منابع آب ایران و لزوم گرایش برنامه ریزی های ملی به منابع آبی پایدار، مثبت ارزیابی شد. مطابق یافته ها، تشکیل استان های هرمزگان و بوشهر، متأثر از اندیشه های نظامی- امنیتی بوده است. در پایان، مدل جدیدی از نظام تقسیمات کشوری، متناسب با فرایندهای توسعة منطقه ای در سواحل جنوب ایران پیشنهاد شد.
ژئوسیستم تهران و اهمیت آن در ماهیت توسعه ی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئوسیستمها یا سیستمهای ژئومورفیک( Geomorphic systems ) عبارت از ساختارهای ارضی با اثرات متقابل فرایندها که به طور مجزا یا مشترک عمل کرده و مجموعه ای از واحد های ارضی را ایجاد می کنند. عناصر ژئوسیستم متشکل از خطوط یا خطواره ها، نقاط، سطوح و احجامی است که نحوه ی روابط این عناصر با هم هویت ساختار فضایی آنها را شکل می دهد. این عناصر در ارتباط با هم فضاهایی را برای کاربریهای مختلف فراهم می کنند. در واقع، الگوهای ساختاری و به تبع آن فضایی عملکردها را جلوه گر می سازند.
این پژوهش در چارچوب روش تحلیل سیستمهای ژئومورفیک و همچنین تحلیل تحولات تاریخی و الگوی دیرینه شناسی مدنیت گذشته واقع بر روی پهنه ی تهران صورت گرفته است. برای این کار از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، DEM تولید شده 20 متر توسط رادار، عکسهای هوایی و تصاویر ماهواره ای لند ست و همچنین گوگل ارث استفاده گردیده است.
یافته های تحقیق بیانگر این هستند که پهنه ای که کلان شهر تهران بر روی آن قرار گرفته را می توان یک پهنه ی گلاسیو-فلوویالی (Glacio-fluvial) نامید. پهنه ای که فرایند های یخی و جریانی به صورت متناوب در کواترنربه عنوان دینامیک بیرونی بیشترین اثرگذاری را در تغییر شکل ساختار اولیه ی آن به مثابه پهنه یا پهنه های زیست- مکان انسانی داشته اند. بعلاوه، فعالیت گسلها ی شمال و جنوب تهران بر گسیختگی و ایجاد ناهمواری و پراکندگی این پهنه ها نقش زیادی ایفا کرده اند. بدین ترتیب، ژئوسیستم تهران را می توان متشکل از مرز، ساختار،عملکرد(رفتار)، دالان، جهت، تحول تاریخی منحصر به فرد، کلیت و انسجام، و ویژگیهای اقلیمی خاص دانست. این عناصر در ارتباط با هم عوارض ژئومورفیکی را شکل داده اند که می توانند الگوی ساخت های شهری و کاربری های اراضی قرار بگیرند. درک این عناصر در چارچوب یک ژئوسیستم با ماهیت منحصر به فرد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است چرا که سازگاری و انطباق ساخت های شهر بر این عناصر به شهر ارگانیک و پایدار انجامیده و می تواند به مثابه نقطه عطفی در شهر سازی قرار بگیرد.
تحلیل فضایی کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در مناطق اسکان غیررسمی، مطالعه ی موردی : منطقه ی اسکان غیررسمی اسلام آباد در شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر زنجان در دهه های اخیر از رشد جمعیّتی و کالبدی چشمگیری برخوردار بوده است، ازجمله پیامدهای ناگوار این رشد شتابان و بی قواره، شکل گیری مناطق اسکان غیر رسمی در این شهر است. منطقه ی اسلام آباد، از دسته مناطق بزرگ اسکان غیر رسمی شهر زنجان است که در پی مهاجرت گسترده ی روستاییان طی دهه ی 1350 به بعد، از سوی مهاجران روستایی ساخته شده است. این منطقه گرچه اکنون جزء مناطق رسمی درون شهر به شمار می رود؛ اما از دیدگاه کالبدی، نظام کاربری و خدمات رسانی، جمعیّتی، اجتماعی و فرهنگی با مشکلات مختلفی روبه رو است. هدف این پژوهش تحلیل فضایی کالبدی ناهنجاری های اجتماعی در منطقه ی اسلام آباد و تشریح عوامل مؤثّر در بروز ناهنجاری های این منطقه است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی است و برای شناسایی الگوهای فضایی توزیع جرایم در سطح منطقه ی اسلام آباد از مدل های آماری گرافیک مبنا، شامل آزمون مرکز متوسّط و بیضی انحراف معیار و برای تشخیص کانون های جرم خیز شهری، از شاخص نزدیکترین همسایه و روش درون یابی تخمین تراکم کرنل استفاده شده است. جامعه ی آماری پژوهش، مجموع جرایم ارتکابی است که در دوره ی زمانی یک ساله در این محدوده رخ داده است. یافته ها نشان می دهند این منطقه، یکی از مهم ترین کانون های وقوع بزهکاری شهر زنجان است و توزیع فضایی جرایم مورد بررسی در این منطقه، از الگوی خوشه ای و متمرکز پیروی می کند. بیشترین جرایم ارتکابی در این منطقه، جرم شرارت و درگیری، اعتیاد و قاچاق موادّ مخدّر است. همچنین بین تراکم جمعیّت در این محدوده و نرخ وقوع بزهکاری در آن، رابطه ی مستقیم وجود دارد. از سوی دیگر، بالابودن میزان کاربری مسکونی و کمبود و نبود برخی کاربری های مورد نیاز شهروندان در توزیع جغرافیایی، نوع و میزان جرایم و شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در این منطقه مؤثّر بوده است.
رهنمودهای تئوری بازی در تحلیل مناقشه تغییر کاربری اراضی (مطالعه موردی: اراضی محله دارآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی نمونه ای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست به شمار می رود. از طرفی، افزایش روزافزون جمعیت، گسترش شهرنشینی و فشار توسعه، فضاهای سبز اطراف شهرها را به شدت در معرض تخریب و تبدیل کاربری قرار داده است. در این شرایط ذی نفعان و ذی نفوذان در راستای بهره وری بیشتر و کسب حداکثر سود بوده که منجر به استفاده توسعه دهندگان از اراضی باکیفیت و سبز می شود. در این شرایط تضاد منافع میان توسعه دهندگان و دیگر نهادها منجر به رقابت برای دستیابی به منافع بیشتر و شکل گیری مناقشه می شود. تئوری بازی ها رهیافتی مناسب برای تحلیل مناقشه و رفتارهای غیرهمکارانه ذی نفعان بوده و برای ارائه راهکار در شرایط تضاد منافع کارآمد است. این تحقیق بر اساس تحلیل استراتژیک تعاملات ذی نفعان تغییر کاربری اراضی دارآباد با رویکرد مدل های غیرهمکارانه، استفاده از مدل گراف در حل مناقشه تئوری بازی ها انجام گرفته است. بر اساس نتایج، عامل اصلی تغییر کاربری اراضی منطقه نبود شفافیت های قانونی و وجود بندها و تبصره های مختلف درباره تغییر کاربری اراضی، مشخص نبودن مسئولیت نظارتی و تصمیم گیری شورایی پیرامون تغییر کاربری اراضی است. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود خلأهای قوانین تغییر کاربری اراضی و تبصره های قانونی موجود اصلاح و بروکراسی اداری شفاف سازی شود و اراضی منطقه بر اساس شاخص ارزشمندی اکولوژیکی طبقه بندی و سپس مجوز تغییر کاربری آن ها صادر شود. همچنین پیشنهاد می شود به منظور حمایت از تولید مالکان اراضی نامرغوب، صندوق ذخیره عوارض دریافتی از توسعه دهندگان تأسیس شود. تبیین سازوکار دریافت مالیات از توسعه دهندگان در منطقه و اختصاص آن برای حفظ اراضی مرغوب نیز می تواند از تغییر کاربری جلوگیری کند. به طور کلی با ایجاد تعامل بین گروه های مختلف دخیل در تغییر کاربری اراضی می توان گامی مؤثر در جهت حفظ اراضی مرغوب شهری در جهت رسیدن به توسعه پایدار برداشت.
تحلیل شاخص های حکمروایی خوب شهری در راستای استراتژی توسعه شهری مورد شناسی: محدوده بافت فرسوده شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، حکمروایی خوب شهری به عنوان یکی از شاخه های استراتژی توسعه شهری (cds) در جهان مطرح شده است. در این رویکرد، کمبودهای رویکرد متداول به مدیریت شهری (دستور از بالا، صرفاً تکنوکرات و محافظت از ساختار قدرت موجود) نشانه گرفته می شود؛ بنابراین، در شهر نیز به طور مشخص، برقراری حکمروایی خوب، مورد تأکید قرار می گیرد و معیارهایی برای خوب شدن حکمروایی در نظر گرفته می شود. هدف از انجام این پژوهش، ارزیابی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در بافت های فرسوده شهر کرمان از دید شهروندان و شناسایی وضعیت شاخص های حکمروایی خوب شهری در هر یک از حوزه های بافت فرسوده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی است و اطلاعات مورد نیاز از دو روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) جمع آوری شده است و با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون های T-Test، تحلیل واریانس و رگرسیون چند گانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. جامعه آماری این پژوهش، 114946 است که با استفاده از روش نمونه گیری کوکران، حجم نمونه 321 محاسبه شده است. نتایج حاصل از آزمون T-Test بیانگر این است که شاخص های حکمروایی خوب در بافت های فرسوده شهر کرمان در وضعیت مطلوبی قرار ندارد. نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس نشان می دهد که از بین حوزه های بافت فرسوده شهر کرمان، حوزه یک و پنج به ترتیب با میانگین 96/1 و 12/2 در بدترین وضعیت قرار دارند. همچنین، از بین شاخص های حکمروایی خوب شهری، شاخص پذیرا و پاسخ دهنده و مسئولیت پذیری به ترتیب با ضریب تأثیر 246/0 و 233/0 اثرگذاری و قدرت تبیین بیشتری نسبت به بقیه شاخص های بررسی شده در تحقق حکمروایی خوب شهری در بافت فرسوده این شهر دارد. در پایان نیز با توجه به نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهادهایی جهت بهبود وضعیت این شاخص ها در بافت فرسوده شهر کرمان ارائه شد.
معرفی کتابی در زمینه جغرافیای شهری ایران: کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی پهنه های مناسب توسعه اکوتوریسم در شهرستان تالش با GIS و AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از نخستین گام ها در برنامه ریزی برای توسعه گردشگری منطقه، داشتن شناخت کامل از محیط است؛ به گونه ای که ضمن شناسایی مناسب ترین مکان ها برای توسعه گردشگری آن، پهنه های نامناسب یا در معرض خطر نیازمند حفاظت یا احیاء نیز مشخص شوند تا بدین ترتیب ضمن طرح ریزی برای ارائه بهترین و سودآورترین برنامه ها، اصول توسعه پایدار نیز رعایت شود. از این رو در پژوهش حاضر، با به کارگیری سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP)، پهنه های مناسب توسعه گردشگری در شهرستان تالش که به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی همچون کوهستان، جنگل های انبوه، رودخانه، روستاهای ییلاقی - تاریخی، آبشارها، چشمه های طبیعی و همچنین سواحل دریای خزر، از منظر اکوتوریسم، توانمندی های بسیار مناسبی دارد و از شهرستان های برتر استان گیلان به شمار می رود، به ترتیب اولویت مشخص شده اند. بدین منظور، پس از تعیین 5 معیار و 27 زیرمعیار برای بررسی پتانسیل های گردشگری منطقه در قالب پرسش نامه مقایسه های زوجی، به توزیع پرسش نامه بین خبرگان و صاحب نظران حوزه گردشگری در شهرستان تالش، اقدام شد. پس از ارزش گذاری این معیارها با روش AHP، لایه های رقومی مربوط به معیارها و زیرمعیارها در محیط GIS تهیه و تلفیق شدند تا درجات تناسب محیطی برای توسعه گردشگری در منطقه مشخص شوند. یافته ها بیان می کند 777 کیلومتر مربع از زمین های شهرستان تالش در طبقه بسیار مناسب و 415 کیلومتر مربع از این پهنه ها در طبقه مناسب قرار دارند؛ به عبارت دیگر، در مجموع، 55 درصد از زمین های شهرستان تالش شرایط پذیرفتنی برای برنامه ریزی و توسعه گردشگری دارند. همچنین، بخش مرکزی با برخورداری از مساحت 434 کیلومتر مربع از پهنه های با درجه بسیار مناسب، اولویت اول را برای برنامه ریزی توسعه گردشگری به دست آورده است. پس از آن، بخش های کرگانرود، اسالم و حویق به ترتیب در اولویت های بعدی قرار دارند.
رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری تصاویر ماهواره ای چندزمانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعة میزان تغییرات و تخریب منابع در سال های گذشته و پیش بینی این تغییرات در سال های آتی گامی مؤثر در برنامه ریزی و کنترل تغییرات غیراصولی در آینده است. بنابراین، مقالة حاضر با هدف رویکرد آمایشی در مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهرستان بهبهان با به کارگیری LCM و زنجیرة مارکوف انجام گرفت. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با به کارگیری تصاویر ماهوارة Landsat، سنجنده های ETM+ (تصویر سال 1378) و OLI (تصویر سال 1392) انجام گرفت. مدل سازی نیروی انتقال با روش رگرسیون لجستیک و شش متغیر، مدل رقومی ارتفاع، شیب، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی، فاصله از جاده و نقشة Evidence Likelihood انجام گرفت. برای تهیة نقشه های فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از اراضی کشاورزی و فاصله از جاده، تحلیل فاصلة اقلیدسی، و برای تعیین همبستگی بین متغیرها ضریب همبستگی کرامر به کار گرفته شد. همچنین، شاخص ROC برای ارزیابی صحت مدل بررسی شد. مقایسة مساحت های نقشة مدل سازی شده با نقشة سال 1392 نشان داد مناطق مسکونی از 3157 هکتار در سال 1392 به 4180 هکتار، و اراضی کشاورزی منطقه از 15030 هکتار به 20778 هکتار افزایش یافته اند. اما روند تخریب مراتع نه تنها بهبود نیافته است، با شدتی بیشتر از گذشته ادامه دارد.
تحلیلی بر ماهیت فضای عمومی در پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری بر اساس نظریه «تولید اجتماعی فضا» (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
135 - 159
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های حاکم بر فضاهای عمومی معاصر که پیامدهای آن در سال های اخیر، گردشگری شهری را تحت تأثیر قرار داده است، خصوصی سازی فضای عمومی است که از بارزترین نمودهای آن، می توان به ظهور و توسعه پروژه های بزرگ مقیاس گردشگری شهری اشاره کرد. در این مقاله باهدف شناخت ویژگی های این نوع فضای عمومی و نحوه تولید آن، به مطالعه دو پروژه بزرگ مقیاس باغ کتاب تهران و بوستان ولایت پرداخته شد. در این راستا، نظریه تولید اجتماعی فضا به عنوان مدل نظری پشتیبان پژوهش، مورد آزمون تجربی قرار گرفت. گردآوری داده ها بر اساس روش اسنادی، مشاهده، گفتگو و پرسشگری انجام گردید. نمونه آماری تحقیق شامل اسناد، گزارش ها، سخنرانی ها و متون موجود در خصوص دو پروژه مذکور و همچنین 100 نفر از کاربران فضای عمومی هر سایت بودند. برای تجزیه وتحلیل از روش های آماری و روش تحلیل محتوای کیفی بر مبنای نظریه داده بنیاد استفاده شد. نتایج نشان دادند که بازنمایی فضای عمومی در محیط فکری سازندگان پروژه باغ کتاب مبتنی بر سه گفتمان «فضای یاد دهنده»، «ماندگاری پروژه»، «مقیاس انسانی طراحی و معماری» و در پروژه بوستان ولایت شامل «توسعه جنوب شهر»، «کنترل فضای عمومی»، «تفریحی سازی فضای عمومی» و «توجه به ایدئولوژی اسلامی در طراحی فضای عمومی» می باشد. این گفتمان ها هرکدام به نحوی، منجر به شکل گیری، هدایت و کنترل کنش های فضایی در این دو پروژه شده اند. این کنش های فضایی به دلیل داشتن برخی ویژگی های منفی، موجب نارضایتی کاربران از تجربه حضور در این فضاها شده و نهایتاً به طرد کاربران و عدم استفاده دائمی و مستمر آن ها از فضای عمومی منجر شده اند.
تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد (شهرستان رودسر) طی دو دهه ی اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه فیزیکی شهر روندی است که طی آن محدوده های فیزیکی شهر و فضاهای کالبدی آن در ابعاد افقی و عمودی و در طول زمان از نظر کمی و کیفی افزایش می یابند. روند تحولات شهری در استان گیلان، اراضی حاشیه شهرها را تحت تأثیر روند شهرنشینی قرار داده و در راستای نیاز جمعیت شهری به مسکن جدید، کاربری این اراضی تغییر و به اراضی ساخته شده تبدیل شده است. هدف این پژوهش، بررسی و تحلیل عوامل مؤثر در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد و اثرات آن بر کاربری اراضی حاشیه شهر رحیم آباد در طی سال های 90 - 1370 می باشد. از این رو پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و مبنای روش آن توصیفی- تحلیلی است. اطلاعات مورد نیاز از طریق روش های اسنادی و مطالعات میدانی بدست آمده است. نتایج حاکی از آن است که شهر رحیم آباد در طی سال های مورد بررسی دو نوع روند توسعه فیزیکی، یکی روند کند و نسبتاً متعادل متناسب با افزایش طبیعی جمعیت شهری طی سال های80-1370 که تأثیر اندکی بر تغییر کاربری اراضی کشاورزی حاشیه شهری داشته و دیگری روند تند و شتابان در سال های90-1380 را تجربه نموده است. در این دوره حدود 53 هکتار از اراضی کشاورزی به محدوده ساخت و ساز شهری اضافه شده است. همچنین بررسی ها نشان می دهد که در بین عوامل مؤثر محیطی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی در توسعه فیزیکی شهر رحیم آباد، سهم عوامل اجتماعی از قبیل افزایش جمعیت، مهاجرپذیری، بهبود شبکه های ارتباطی و عوامل سیاسی مانند نقش خدماتی و حوزه نفوذ بسیار بالای این شهر و بویژه اجرای برنامه های عمرانی دولت یعنی شروع عملیات احداث سد پلرود، بیش از عوامل محیطی و اقتصادی بوده است.
امکان سنجی شکل گیری منطقه ی خلاق با تئوری گردشگری صنعتی مطالعه موردی: شهرستان یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرستان یزد با مشکلات زیست محیطی در بُعد طبیعی و با مشکلات اقتصادی و کمبود اشتغال و کار در بُعد اقتصادی مواجه است. مشکلات زیست محیطی در شهرستان یزد به کارخانجات قدیمی و فرسوده مرتبط می شود که در زمینه های مصالح ساختمانی فعالیّت داشته اند و در حال حاضر به دلیل متروک شدن آنها به عنوان یک مشکل زیست محیطی و از کار افتادن این کارخانجات به عنوان یک مشکل اقتصادی تلقی می شوند. هدف آرمانی پژوهش شکل گیری منطقه ی خلاق با گردشگری صنعتی و هدف کاربردی: ارائه ی راهکارهای پیشنهادی مورد نیاز جهت تدوین برنامه و طرح ابتکاری با تأکید بر شکل گیری منطقه ی خلاق با گردشگری صنعتی، می باشد. در این پژوهش برای پیشبرد هریک از اهداف مدّ نظر تحقیق، از روش های گوناگونی استفاده شده است؛ بطور کلی، می توان روش ارزیابی پژوهش را این گونه بیان کرد: پس از شناخت وضع موجود شهرستان یزد و شکل گیری اطلاعات و داده پایه، با استفاده از نرم افزار GIS در تجزیه و تحلیل اطلاعات شهرستان، داده های کمّی به صورت خروجی های کیفی در قالب نقشه های تحلیلی با استفاده از منطق فازی شکل می گیرند. سپس نقشه های به دست آمده ی فوق به دلیل کیفی بودن از روش گراندد تئوری استفاده شده و با کدگذاری اطلاعات به دست آمده از نقشه های تحلیلی اقدام به تهیه ی مدل تلفیق و تعیین امکان سنجی شکل گیری منطقه ی خلاق در شهرستان یزد با توجه به استراتژی تلفیق پرداخته می شود. نتایج بیانگر تئوری گردشگری صنعتی به عنوان گزینه مناسب شکل گیری منطقه ی خلاق مطرح می باشد. چرخه ی منطقه ی خلاق شامل: نوآوری، سرمایه ی اجتماعی، کیفیت زندگی، سرمایه ی انسانی خلاق می باشد.
تحلیل فضایی کیفیت زندگی در سکونتگاه های غیر رسمی منطقه کلانشهری تهران (مطالعه موردی: اسلام آباد، صالح آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، مطالعه کیفیت زندگی در نواحی شهری مورد توجه گسترده بوده است. متأسفانه در بیشتر کلانشهرهای ایران، شاهد معضلی به نام سکونتگاه های غیر رسمی هستیم که دارای کیفیت زندگی چندان مناسبی نیستند. در این پژوهش، کیفیت زندگی در دو سکونتگاه غیر رسمی کلانشهر تهران (صالح آباد و اسلام آباد) با رویکرد ذهنی بررسی شده است. برای انجام پژوهش، دویست نمونه از بین ساکنان شهر اسلام آباد و صالح آباد به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند و با استفاده از شاخص های ذهنی، کیفیت زندگی در این دو شهر مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش با مراجعه حضوری به مناطق مورد مطالعه (اسلام آباد و صالح آباد)، داده های مورد نیاز به شیوه های مشاهده، مصاحبه و مهم تر از همه، تکمیل پرسش نامه، جمع آوری شدند. یافته های پژوهش نشان می دهد که میزان سرانه های مختلف و برخورداری از امکانات مورد نیاز در این سکونتگاه ها وضعیت چندان مناسبی ندارند که این موضوع، پایین بودن میزان رضایتمندی ساکنان را به دنبال داشته است. همچنین اثبات شد میزان رضایتمندی از وضعیت کیفیت زندگی در بین ساکنان دو منطقه صالح آباد و اسلام آباد، تفاوت معنادار دارد و سکونتگاه اسلام آباد کیفیت زندگی بالاتری از صالح آباد دارد. ضمن اینکه در صالح آباد، مهم ترین عامل مؤثر بر کیفیت زندگی، عامل اقتصادی و امنیتی و متغیرهای آن بوده، اما در اسلام آباد، عامل وضعیت بهزیستی با متغیرهای مربوطه، مهم ترین عامل اثرگذار شناخته شد. درنهایت با توجه به نتایج پژوهش، در راستای راهبرد توانمندسازی این سکونتگاه ها و ارتقای کیفی آنها، پیشنهادهایی مطرح شده است.