فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۰۱ تا ۱٬۰۲۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
97 - 11
حوزههای تخصصی:
اهمیت جذابیت مقاصد گردشگری برای محققین و متولیان صنعت گردشگری روشن است. این اهمیت به دلیل تأثیر بر رفتار گردشگران یعنی انتخاب مقاصد گردشگری موردتوجه قرارگرفته است. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف تبیین عوامل مؤثر بر جذابیت مقاصد گردشگری شهری با استفاده از رویکرد مدل ساختاری تفسیری تدوین شد. از لحاظ هدف انجام این تحقیق جزء تحقیقات کاربردی است. جامعه آماری، اساتید دانشگاهی و خبرگان حوزه موضوع موردنظر بود که به روش نمونه گیری هدفمند 20 نفر از اساتید دانشگاه ها و متخصصین عرصه پژوهش به منظور انجام پژوهش انتخاب شده اند. نتایج حاصل از پیاده سازی مدل ISM نشان داد که مدل موردنظر دربرگیرنده هفت سطح است. تأثیرگذارترین، سطح هفتم می باشد که دو عامل چشم انداز طبیعی و امکانات زیرساختی را شامل می شود. این سطح به طور مستقیم بر سطح بعدی یعنی سطح ششم که دربرگیرنده عامل امکانات رفاهی است تأثیر می گذارد. سطح پنجم دربرگیرنده دسترسی مناسب و کیفیت زیست محیطی بود که از سطح ششم تأثیر و بر سطح چهارم که دربرگیرنده رویدادهای ویژه و منابع تاریخی بود، تأثیر می گذارد. در سطح سوم عوامل تعاملات اقتصادی و رفتار جامعه محلی، در سطح دوم امنیت محیطی و تبلیغات رسانه ای و در نهایت در سطح اول شهرت و اعتبار مقصد و تصویر ذهنی قرار داشت سطح اول در واقع تأثیرپذیرترین سطح می باشد. همچنین نتایج حاصل از پیاده سازی مدل میک مک نشان داد که از بین نواحی چهارگانه، ناحیه سوم که مربوط به خوشه پیوندی است، دارای بیشترین عامل بود این عوامل شامل تعاملات اقتصادی مردم با گردشگران، شکل و چشم انداز طبیعی، رفتار جامعه محلی، رویدادهای ویژه، عوامل، امکانات رفاهی، کیفیت زیست محیطی مقصد است. همچنین خوشه وابسته که تحت تأثیر خوشه های پیوندی و خوشه محرک می باشد دربرگیرنده عوامل امنیت محیطی، وضعیت شهرت و اعتبار مقصد گردشگری، و تصویر ذهنی از مقصد بود.
ارزیابی و تحلیل ساختار جمعیت سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: استان سیستان و بلوچستان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
آینده پژوهی شهری دوره ۱ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱
90 - 105
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه های روستایی به عنوان کوچکترین واحد جغرافیایی، تحت تأثیر عوامل مختلفی در بستر جغرافیایی و در قالب روابط انسان و محیط شکل گرفته اند. نواحی روستایی در سرتاسر جهان تمایل به ارائه خصوصیات مشابهی را دارند. جمعیت ها بطور فضایی پراکنده هستند. کشاورزی اغلب وجه غالب و مسلط بوده و در پاره ای از مواقع بخش اقتصادی و فرصت های لازم برای بسیج منابع با محدودیت روبرو می باشند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل ساختار جمعیت سکونتگاه های روستایی در استان سیستان و بلوچستان تنظیم گردید. روش تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، توصیفی- تحلیلی و هدف از نوع کاربردی بوده و داده ها به روش اسنادی گردآوری شده است. جامعه آماری در این مطالعه، تمام سکونتگاه های روستایی استان سیستان و بلوچستان در سال 1395 را دربرمی گیرد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی فضایی در نرم افزار ژئودا و Moran’s I استفاده شد. نتایج حاصل از همبستگی موران نشان می دهند که مقدار همبستگی فضایی در همه موارد در سطح اطمینان 95% معنادار و مثبت می باشد و از نظر الگوی فضایی، تفاوت های معناداری در آن ها وجود دارد. همچنین، همواره اختلاف زیادی بین مناطق مختلف استان از نظر توزیع معیارهای مشخص شده وجود دارد.
تعیین اولویت های توسعهی درون زا در شهر گرگان با استفاده از اصول رشد هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴
83-94
حوزههای تخصصی:
الگوی گسترش شهرها در رابطه با رشد شهرنشینی موجب رشد افقی بیش از اندازه شهرها شده است. در برابر این پدیده، نظریهها و جنبشهایی برای دستیابی به توسعه پایدار شهری شکل گرفت که از آن جمله میتوان به جنش رشد هوشمند اشاره کرد. در این نظریه رشد و گسترش فیزیکی شهر در خدمت جامعه، اقتصاد و محیط زیست برای ارتقای کیفیت زندگی قرار میگیرد. گرگان از شهرهای حاصلخیز شمال کشور میباشد که علاوه بر مرکزیت سیاسی، مرکزیت اقتصادی منطقه را نیز بر عهده دارد. امروزه پدیده پراکنش شهری در این شهر به وضوح قابل مشاهده میباشد که از آن جمله میتوان به نابودی زمین های حاصلخیز و اراضی جنگلی پیرامون شهر اشاره کرد. در این تحقیق سعی شده است با استفاده از این جنبش، اولویت های توسعه درون زا در شهر گرگان به منظور کنترل پدیده پراکنش شهری این شهر تعیین گردد. بدین منظور، عوامل مختلف شهری با اصول ده گانه رشد هوشمند مورد مطابقت به نقشه و لایههای اطلاعاتی تبدیل شدند. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی GIS قرار گرفتهاند، این عوامل در محیط بر اساس درجه اهمیتشان نسبت به یکدیگر مقایسه و وزن دهی شدهاند و درنهایت مناطق مستعد توسعه با توجه به اصول (AHP) رشد هوشمند در محدوده شهر مشخص شده است. روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی میباشد و از من ابع و دادههای موجود در سال 1386 استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد مناسب ترین مکان برای توسعه در شهر گرگان بر اساس اصول رشد هوشمند شمال و شرق به سمت شمال شرقی شهر میباشد و مکانهای دیگر از اولویت کمتری برخوردارند.
عوامل مؤثر در بروز بحران امنیتی در شهرهای ایران (کاربست نظریه محرومیت نسبی در تحلیل اعتراضات آبان 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۶
166 - 182
حوزههای تخصصی:
به دنبال افزایش قیمت بنزین در آبان ماه 1398، اعتراض هایی در سطح شهرهای ایران رخ داد. این اعتراض ها که به صورت مسالمت آمیز آغاز و در انتها به شورش انجامید، به بحرانی امنیتی برای حاکمیت تبدیل شد که با دامنه، شدت و گستردگی بسیاری همراه بود. این در حالی بود که طی دو سال قبل از آن (دی 1396 و مرداد 1397) اعتراض هایی با دامنه محدودتر انجام شده بود. در این حادثه تعدادی از مردم، نیروهای نظامی و امنیتی کشته و مجروح شدند و به زیرساخت های کشور علی الخصوص در سطح جامعه شهری آسیب ها و خسارت های درخور توجهی وارد شد؛ بنابراین به منظور جلوگیری از وقوع مجدد چنین مسئله ای، این پژوهش به دنبال یافتن پاسخ این سؤال است: چه عواملی منجر به بروز این بحران امنیتی در شهرهای ایران شده است؟ برای یافتن پاسخ با روش توصیفی تحلیلی و با گردآوری اسناد و فیش برداری مرتبط، نظریه مرتبط بررسی شد و باتوجه به آن وقایع مرتبط از سال 139۶ تا 139۸ تحلیل گردید. در پاسخ، فرضیه طرح شده با کاربست نظریه محرومیت نسبی این است که کاهش توانایی های مردم منجر به بروز اعتراض، شورش و در نهایت تبدیل به یک بحران امنیتی می شود. نتیجه آنکه مردم طی دو سال زندگی خود در سال های 139۶ تا 139۸ در وضعیت تحریم های بین المللی، کاهش رشد اقتصادی، افزایش نرخ خوراکی ها، افزایش نرخ دلار، سکه و کاهش درآمد سرانه، کاهش توانایی هایشان آشکار شد و با آغاز ناگهانی افزایش قیمت بنزین این حس ایجاد شد که فاصله میان انتظارات و توانایی ها بسیار زیاد شده است. احساس محرومیت نسبی ایجادشده در مردم، منجر به اعتراض هایی شد که در نهایت به شورش و بحران امنیتی تبدیل گشت.
برآورد ارزش زیبایی شناختی فضای سبز درختی منطقه جهانشهر کرج به روش رضایت خاطر (هدونیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
111 - 121
حوزههای تخصصی:
فضای سبز درختی به دلیل زیبایی و سایه اندازی اثر مثبت و قابل توجهی بر قیمت زمین و ساختمان های اطراف دارد. با این حال، این ارزش اغلب نادیده گرفته می شود. این پژوهش با هدف برآورد اثر فضای سبز درختی بر قیمت ساختمان در منطقه جهانشهر کرج صورت پذیرفت. برای ارزش گذاری فضای سبز درختی از روش رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. داده های خرید و فروش 220 دارائی مسکونی (آپارتمان/خانه) منطقه جهانشهر کرج در سال 1395 از شرکت دولتی خدمات انفورماتیک راهبر تهیه شد. اطلاعات مکانی و ویژگی های محله و فضای سبز درختی با استفاده از تصویرهای ماهواره ایQuickBird و نر م افزار Arc Gis10/3 جمع آوری گردید. فضای سبز درختی اطراف ساختمان های بررسی شده به کمک درصد تاج پوشش درختی در پنجره ای به شعاع های مختلف در اطراف ساختمان ها برآورد شد. سپس، از شعاع بهینه، که بالاترین همبستگی بین درصد تاج پوشش با قیمت را دارد، در مدل رضایت خاطر (هدونیک) بهره گرفته شد. یافته ها نشان داد که متغیرهای ساختمان و فضای سبز درختی اثر معنی داری بر قیمت هر متر مربع ساختمان دارد. شعاع بهینه برای برآورد درصد پوشش درختی در اطراف ساختمان ها 300 متر برآورد شد. تحلیل کشش پذیری نشان داد که هر یک درصد افزایش پوشش درختی در اطراف ساختمان های مسکونی، قیمت هر متر مربع بنا را 6/ درصد نسبت به میانگین افزایش می دهد. از این رو، فضای سبز درختی جهانشهر با پوشش میانگین 29/4 درصد، قیمت هر متر مربع ساختمان های مسکونی را 17/6 درصد افزایش می دهد. همچنین به ازای هر 1 کیلومتر دوری از پارک 1/9 درصد از قیمت هر متر مربع بنا کاسته می شود.
تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه بافت های تاریخی در راستای بازآفرینی (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
219 - 236
حوزههای تخصصی:
مقدمه: بافت تاریخی شهرها به واسطه قدمت تاریخی و وجود عناصر و ارزش های نادر زیبایی شناختی، تداوم خاطرات جمعی و مؤلفه های هویت بخشی واقعیت انکارناپذیر شهرهایی بشمار می روند که واجد پیشینه ی تاریخی هستند. این بافت ها در طول زمان با تحولات متعددی مواجه شده و به تدریج دچار نارسایی و اختلال در ابعاد گوناگون کارکردی، اقتصادی، اجتماعی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی شده اند. با توجه به اهمیت بافت های تاریخی، این پژوهش در پی توسعه دانش کاربردی در زمینه شناسایی و تدوین الگوی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی کلان شهر تبریز است. روش: روش پژوهش در این مطالعه از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. هم چنین، جامعه آماری پژوهش شامل مدیران شهری، نخبگان دانشگاهی و کارشناسان آشنا به مسائل بافت های تاریخی است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران تعداد 383 نفر به دست آمده که با استفاده از فرمول اصلاح شده کوکران به تعداد 344 کاهش یافته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش نیز از روش حداقل مربعات جزئی در نرم افزار Smart-pls استفاده شده است. یافته ها: یافته های پژوهش نشان می دهد که 8 متغیر اصلی و 38 متغیر فرعی مورد بررسی، تأثیر برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در بازآفرینی بافت های تاریخی را 911/0 درصد و تنها با از دست دادن 089/0 درصد تبیین می کنند. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که بیش ترین اثرگذاری در بین مؤلفه های مورد بررسی برنامه ریزی و مدیریت یکپارچه در راستای بازآفرینی بافت های تاریخی مربوط به مدیریت واحد و حمایت کننده، انسجام و هم افزایی نهادی، ساختار تشکیلاتی یکپارچه و دیدگاه سیستمی به ترتیب با امتیاز 864/0، 732/0، 551/0 و 447/0 می باشد. از سوی دیگر، شاخص نیکویی برازش مدل GOF برای اندازه گیری برازش مدل های اندازه گیری و ساختاری مقدار 549/0 به دست آمده است که از مطلوبیت کلی مدل ساختاری پژوهش حکایت دارد.
بررسی میزان تأثیرگذاری راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی بر ارتقای سطح دل بستگی ساکنین (مطالعه موردی: منطقه 6 شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۵
۹۹-۱۱۴
حوزههای تخصصی:
دل بستگی به مکان، نقطه تلاقی عناصر کالبدی، فعالیت ها و مفاهیم ذهنی نسبت به مکان است و در نتیجه ارزیابی آن ها توسط بهره برداران محیط ایجاد می شود. به نظر می رسد ارتقای راندمان عملکردی فضاهای باز مجتمع های مسکونی، می تواند به ارتقای سطح دل بستگی افراد کمک کند. به منظور آزمون این فرضیه، پرسشنامه ای با 30 سؤال طراحی شد و در اختیار 393 نفر از ساکنان مجتمع های مسکونی در منطقه 6 شیراز قرار گرفت. نتایج با استفاده از نرم افزار SPSS24 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. آلفای کرونباخ با ارائه ضریب 910/0 نشان می دهد که ابزار تحقیق قابلیت اطمینان قابل قبولی دارد و نتایج را می توان قابل اعتماد ذکر کرد. نتیجه بررسی ها نشان می دهد میان راندمان عملکردی فضای باز و دل بستگی ساکنین، رابطه مثبت وجود دارد؛ به نحوی که فعالیت و ارتباطات دارای بیشترین همبستگی با دل بستگی هستند؛ ادراک و خوانایی محیط اولویت دوم، و زمینه و چیدمان و رفاه و آسایش محیطی در رتبه های بعد قرار دارند.
تاثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر تهران بر مطلوبیت ادراکی- بصری از منظر شهروندان، متخصصان و هنرمندان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
17 - 30
حوزههای تخصصی:
از آنجا که ایستگاه های مترو در زمره فضاهای همگانی شهرها قرار می گیرند، جداره آنها مشتمل بر آثار هنری همگانی به ویژه دیوارنگاره ها، بخشی از منظر شهری به حساب می آید. آثار هنری موجود در جداره می تواند با ایجاد سامانه ارتباطی میان اثر، هنرمند و مخاطب، زمینه ای برای تعامل بیشتر میان مردم و محیط فراهم آورد. بدین جهت، شناخت عوامل مؤثر بر ترجیحات بصری مخاطبان برای ایجاد مطلوبیت ادراکی _ بصری ضرورت دارد. هدف این پژوهش، شناخت چگونگی تأثیر عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر بر مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری جداره ایستگاه است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش است که عناصر بصری دیوارنگاره های ایستگاه متروی تئاتر شهر چگونه بر مقبولیت و مطلوبیت بصری جداره ایستگاه تأثیرگذارند؟ برای پاسخ به این پرسش، از روش آمیخته و برای گردآوری داده ها از روش های مشاهده، مصاحبه و تکنیک ترجیح بصری استفاده شده است. از بین شهرهای گوناگون، به لحاظ موقعیت الگوفرستی، شهر تهران و از میان ایستگاه های مترو در این شهر، ایستگاه متروی تئاتر شهر به دلیل موقعیت مکانی و نزدیکی به خیابان ولی عصر، تئاتر شهر و پارک دانشجو انتخاب شد. از میان دیوارنگاره های این ایستگاه، نُه دیوارنگاره مورد آزمون قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که مطلوبیت ادراکی _ بصری در هر سه گروه ناظران تعلیم نیافته (شهروندان)، ناظران تعلیم یافته (متخصصان هنرهای تجسمی) و خالقان آثار (هنرمندان) وجود داشته و نظر شهروندان و هنرمندان به یکدیگر نزدیک تر بوده است. در ارزیابی به عمل آمده، شهروندان از به کارگیری طرح های دارای نوآوری، ریتم و تضادهای فرمی استقبال نموده و از نظر ایشان محل نصب دیوارنگاره ها به لحاظ میدان و زاویه دید و ارتباط با جداره ها مطلوب ولی نورپردازی آثار، نامطلوب ارزیابی شد. این موارد در نمونه های مورد مطالعه به عنوان عوامل اصلی مطلوبیت ادراکی _ بصری با تأکید بر بعد بصری دیوارنگاره های ایستگاه شناخته شد.
مطالعه شاخص های زیست محیطی توسعه پایدار شهری PMBOK بر اساس استاندارد مدیریت پروژه (مطالعه موردی شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
توسعه پایدار شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۲
10-10
حوزههای تخصصی:
بر اساس آنچه ضرورت حرکت بشر به سمت توسعه پایدار نامیده شده و نیز وجود شهرها و مردمان شهرنشین به عنوان موتور محرک نیل ب ه توسع ه پایدار ، برای اولی ن با ر هدف مشترکی در سازما ن ملل برای توسع ه پایدا ر شهری پیشنهاد ش د که همان میباشد. اما تحقق توسعه پایدار شهری در قالب یک استراتژی کلان برپایهی « ایجاد شهرها و اقامتگاه های امن، منعطف و پایدار » مدیریت استاندارد پروژههای شهری در راستای شاخصهای پایداری است و بنابراین، در این پژوهش امکان نیل به توسعه پایدار شهری با استفاده از ابزار استاندارد مدیریت پروژه بررسی شدهاست. بر این اساس پنج مورد از کلان پروژه های زیستمحیطی و چهار شاخص پایداری PMBOK شهرداری اصفهان از نقطه نظر انطباق با حوزههای دهگانه دانش مدیریت پروژه در استاندارد توسط طرح پرسشنامه ارزیابی شدند. ابتدا از روش تحلیل سلسله مراتبی جهت تعیین وزن هریک از حوزهها استفاده شده و سپس پیادهسازی گردید و انطباق پروژهها با شاخصهای چهارگانه توسعه پایدار شهری مورد ارزیابی Expert Choice توسط نرمافزار قرار گرفت. نتایج نشان داد که میانگین امتیاز نهایی برای شاخصهای معرفی شده زیستمحیطی در این تحقیق، میانگین تقریبی شاخصهای زیست محیطی تحقیقات مشابه و امتیاز اجرای استاندارد پروژههای زیستمحیطی شهر اصفهان به ترتیب و تقریب 50 و 48 بوده که حاکی از برآورد نزدیک این امتیازات است. اختلاف اندک میان این نتایج بیانگر این است که ، حدود 54 میتواند ابزاری برای حرکت در جهت حصول توسعه پایدار شهری PMBOK تعریف دقیق از پروژهها مبتنی بر استاندارد پروژه باشد. از طرفی، امتیاز نسبی پایین این پروژهها نسبت به نمره کامل شاخصهای پایداری و استاندارد مدیریت پروژه نیز نشان از ضعف در هر دو زمینه دارد.
تحلیلی بر علل گرایش به اقتصاد غیررسمی در شهرهای مرزی با تأکید بر اشتغال کولبری (مطالعه موردی: شهر سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
271 - 286
حوزههای تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین مشاغل غیررسمی در شهرهای مرزی ایران اشتغال کولبری است. هم اکنون با توجه به شرایط اقتصادی در شهر سردشت کولبری به عنوان شغل بیش تر مردم فقیر این شهر در حال افزایش است. این پژوهش به بررسی و تحلیل علل اقتصادی گرایش مردمان شهر سردشت به اشتغال کولبری می پردازد. روش: نوع پژوهش، کاربردی و روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای، منابع الکترونیکی و مطالعات میدانی مصاحبه و پرسش نامه محقق ساخته استفاده شده است. تعدا 160 نفر از کولبران شهر سردشت بر اساس نمونه گیری گلوله برفی به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. تجزیه و تحلیل یافته ها از طریق نرم افزار SPSS<em> 26 و با استفاده از درصد و فراوانی و آزمون خی دو و پایایی پرسش نامه با استفاده از آلفای کرونباخ (مقدار 0.70) صورت گرفت. یافته ها: نتایج بدست آمده از آزمون خی دو حاکی از آن است که بین علت اشتغال به کولبری و متغیرهای؛ جنسیت، محل تولد، علت مهاجرت به شهر، تعداد اعضای خانوار، سطح تحصیلات، نوع کالاهای که عمدتاً حمل شده، مخارج ماهیانه، روش آشنایی و ورود به شغل کولبری و نوسانات درآمدی شغل کولبری در فصول گوناگون رابطه ای معنادار وجود ندارد، اما بین علت گرایش به کولبری و سن، شغل قبلی هم چنین، متغیرهای؛ وضعیت تأهل، حقوق ماهیانه، منبع درآمدی دوم و جدای از کولبری، شغل آتی، امنیت شغلی، رضایت شغلی و مدت اشتغال به کولبری با علل گرایش به کولبری رابطه ای معنادار وجود دارد. نتیجه گیری: نتایج بدست آمده از رگرسیون خطی چند متغیره نشان می دهد که 35 درصد از تغییرات متغیر وابسته ناشی از متغیرهای مستقلی است که وارد مدل نهایی تحلیل شده اند و مقدار آزمون برای تعیین معناداری اثر متغیرهای مستقل بر میزان علل گرایش به اشتغال کولبری 000/0 با سطح معنی داری 95/0 است.
شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد و توسعه اصولی شهرها تسهیل گر روند پایداری می باشد که جهت تحقق این مهم سیاست گذاری ها و ذینفعان مهم ترین مؤلفه دخیل در آن هستند. بدین منظور تحقیق حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه در تلاش است که با اعمال سیاست ها و تغییر در قدرت عملکرد بازیگران، روند توسعه شهر را در مسیر صحیح هدایت کند. نوع تحقیق حاضر ازنظر هدف کاربردی و ازنظر گردآوری داده توصیفی-تحلیلی بوده است. در این پژوهش به منظور بررسی چگونگی رشد و توسعه فیزیکی شهر ارومیه از مدل هلدرن، و با استفاده از نرم افزار میک مک شاخص های مؤثر درروند توسعه این شهر شناسایی و سپس بازیگران کلیدی نقش آفرین در محیط نرم افزار Mactor مورد تحلیل و اقدام به تعیین میزان رقابت پذیری، همگرایی و توافق بین بازیگران کلیدی شده است. نتایج تحقیقات بر اساس محاسبات مدل هلدرن نشان داد که حدود 8/25 درصد رشد شهر ارومیه در فاصله سال های 1355 تا 1395، بر اثر رشد افقی بدقواره( اسپرال) شهر و حدود 2/74 درصد مابقی توسعه شهر ناشی از رشد جمعیت شهر بوده است که منجر به افزایش تراکم جمعیت و کاهش سرانه زمین شهری شده است. برای تحلیل و ارزیابی سیاست گذاری توسعه فیزیکی شهر ارومیه از31عامل استفاده شده است که بااستفاده از نرم افزار میک میک، 8 پیشران کلیدی در سیاست گذاری استخراج و 5 بازیگر کلیدی جهت پیشبرد این سیاست ها شناخته شده اند که مدیران شهری و بنگاه های شهری به ترتیب بیشترین قدرت رقابت پذیری، صلاحیت، تأثیرگذاری را داشته اند. درنهایت بیشترین توافق بازیگران در رابطه با گمانه های توسعه فیزیکی بر احتمال تبدیل شدن شهر به جولانگاه بورس بازی زمین و مسکن، و سیاست آمرانه و متمرکز بوده است.
بازآفرینی شهری در چارچوب پروژه های محرک توسعه شهری (مطالعه موردی: محله های سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه در شیراز، کرمان و اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۷
339 - 362
حوزههای تخصصی:
مقدمه: پیش از انقلاب صنعتی و رشد شهرها، محلات شهری رشدی بطئی و پیوسته داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتا ثابت ساکنان خود پاسخ می دادند. با رشد شتابان در کلان شهرهای ایران، بافت های قدیمی و سکونت گاههای کهن و محله ها مورد تهدید واقع شدند و نیاز به مرمت شهری و بازآفرینی بافت های قدیمی بیش تر از گذشته احساس شد. توسعه شهری با توجه به دو رویکرد توسعه درونی و مرمت شهری بافت های فرسوده، سعی در احیا و بازگرداندن حیات شهری به عرصه های ناکارآمد داشته است. در راستای تسهیل این روند و توجه به پیوند بافت های قدیمی با توسعه شهری، برنامه ریزی و اجرای پروژه های محرک توسعه به عنوان یکی از راهبردهای به کار گرفته شده جهت فراهم کردن بسترهای لازم برای حضور ساکنان و مالکان مورد توجه واقع شد. روش: بافت کهن شهرهای کرمان، شیراز و اصفهان به ویژه محدوده های محله های قلعه محمود، سنگ سیاه و هارونیه افزون بر این که بازتاب کننده تاریخ توسعه و تحولات فرهنگی در گذر زمان هستند آثاری شاخص از فرهنگ و تمدن کشور را در مقیاس ملی و جهانی در خود جای داده اند، این پژوهش به لحاظ هدف کاربردی بوده و رویکرد روش شناسی آن نیز کیفی، کمی، ترکیبی است. منابع پژوهش، منابع اسنادی، کتابخانه ای و مشاهدات میدانی و پرسش نامه مردمی (تحلیل در قالب نرم افزار SPSS) است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش در سه محله سنگ سیاه، قلعه محمود و هارونیه؛ نشان داد که 1) پروژه های محرک توسعه در بافت تاریخی شهری موجب تقویت احساس امنیت می شوند، 2) مهم ترین عامل عدم احساس امنیت در بافت فرسوده، شکل و ساختار کالبدی نامطلوب بافت است و 3) می توان با رویکرد محرک توسعه به عنوان بینشی کامل و یکپارچه به احیا و بازآفرینی محله و نیز حفظ ارزش های تاریخی و کالبدی آن در جهت تبدیل محله به یک مکان زیستی هماهنگ با زندگی امروزی و مطابق با شخصیت و هویت تاریخی دست پیدا کرد.
کاربست شاخص های سنجش اختلاط کاربری اراضی شهری وتکنیک های آمار فضایی در برنامه ریزی توسعه پایدار شهری (مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۷
121-136
حوزههای تخصصی:
اختلاط کاربری اراضی یکی از اجزاء ضروری چشم انداز شهری در توسعه پایدار نواحی شهری و تنوع کاربری ها است. نحوه قرارگیری کاربری های شهری، تاثیر بسزایی در سطح کیفیت زندگی و کارایی خدمات مربوط به کاربری های مختلف دارد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جمع آوری منابع کتابخانه ای است. میزان همبستگی بین شاخص های اختلاط کاربری اراضی و همبستگی فضایی نواحی از نظر میزان اختلاط کاربری شهری بررسی شده و با محاسبه شاخص موران و شاخص نهایی اختلاط کاربری اراضی شهری با استفاده از GIS به دست آمده و اختلاط کاربری اراضی شهری ارزیابی گردیده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که اختلاط کاربری بر اساس شاخص آماره کانونی در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص دسترسی کاربری مسکونی به سایر کاربری ها فاصله بین مقدار دامنه های مورد نظر در شهر اردبیل زیاد نبوده و در حد متعادل است ولی مقدار مطلوب فاصله در حد پایین است و اختلاط کاربری بر اساس شاخص آنتروپی نشان دهنده تفاوت چشم گیر در یک نواختی و ضعف در توزیع کاربری ها است. شاخص نهایی اختلاط کاربری از طریق میانگین گیری شاخص ها نشان دهنده ضعف و عدم ارتباط مناسب آن ها است و میزان شاخص موران محاسبه شده برای شاخص های مورد مطالعه نشان دهنده یک توزیع تصادفی است و میزان همبستگی بین این شاخص ها با استفاده از آزمون پیرسون رابطه معنادار را نشان می دهد و بر اساس آزمون رگرسیون خطی با فاصله گرفتن از مرکز شهر از اختلاط کاربری ها کاسته می شود.
بررسی قابلیت های اقلیم گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی وضعیت کلیماگردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد جهت بهره گیری پایدار از ظرفیت های طبیعی شهرهای استان در جهت توسعه گردشگری و ارتقاء جایگاه آن در صنعت گردشگری کشور انجام شده است. برای این منظور، آسایش اقلیم گردشگری شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد با استفاده از شاخص TCI در پنج ایستگاه هواشناسی یاسوج، سی سخت، دهدشت، دوگنبدان و لیکک بررسی شد. تحلیل توأم پتانسیل اکوتوریسمی و شرایط کلیماگردشگری نوآوری تحقیق محسوب می گردد. نتایج نشان داد که در ماه های فصل بهار و پاییز هم در شهرهای پهنه گرمسیری و هم در شهرهای پهنه سردسیری استان می توان مکان های مناسب جهت گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی پیدا کرد. در ماه های فصل تابستان فقط شهرهای پهنه سردسیری استان یعنی شهرهای سی سخت و یاسوج شرایط مناسبی برای گردشگری به لحاظ آسایش اقلیمی دارند، در حالی که در ماه های فصل زمستان وضعیت شهرهای پهنه گرمسیری استان از لحاظ گردشگری مناسب است. برای سفر به شهر یاسوج و سی سخت بهترین زمان در سال، ماه های خرداد، اردیبهشت و شهریور با وضعیت اقلیم گردشگری عالی است. برای سفر به شهر دوگنبدان، دهدشت و لیکک بهترین زمان در سال ماه های فروردین، آبان و اسفند با وضعیت اقلیم گردشگری عالی و خیلی خوب است. برای دید و بازدید از کل شهرهای استان کهگیلویه و بویراحمد بهترین زمان در سال ماه های مهر، آبان و اردیبهشت با وضعیت اقلیم گردشگری خیلی خوب است.
کاربست تئوری زمینه گرایی در طراحی ورودی شهرکرمانشاه از سمت همدان
حوزههای تخصصی:
عدم توجه به فضای ورودی شهر در جریان رشد شتابان شهرنشینی، این فضاها را با بحران بی هویتی روبه رو کرده است. دستیابی به طراحی دارای کیفیت قابل فهم ، رجوع به زمینه طرح راه برون رفت از این مسائل است. هدف از این پژوهش؛ حفظ و تداوم هویت پیشین، ارتباط مخاطب با هویت مکان از طریق ارتباط بصری با عناصر نمادین، ایجاد مکث از طریق ارتباط بصری با نشانه ها و عناصر نمادین محلی در طراحی ورودی شهر کرمانشاه (از سمت همدان) است. روش پژوهش در این پژوهش ترکیبی است. در این پژوهش با رویکرد تفسیرگرایی، سعی شد به این سؤال که افراد، هویت ورودی شهر کرمانشاه از سمت همدان را چگونه درک و ارزیابی می کنند؟ پاسخ داده شود. در این راستا داده ها از طریق فنون مصاحبه عمیق و مشاهده و بازدید میدانی، گردآوری و موردبررسی قرار گرفتند. نمونه گیری، هدفمند بوده و مصاحبه ها پس از 30 نمونه به اشباع نظری رسید. در تحلیل داده های مصاحبه، از روش تحلیل تماتیک استفاده شد. در نهایت نتایج برگرفته از تحلیل تماتیک و مشاهدات میدانی طبقه بندی و تفسیر شد. نتایج این پژوهش نشان داد عدم به کارگیری عناصر محیطی (انسانی و طبیعی) در ورودی شهر کرمانشاه باعث شده تا ورودی شهر، فاقد مؤلفه های یک ورودی متمایز باشد. مهم ترین عناصر محیطی شناسایی شده به عنوان نشانه و نمادهای بومی کرمانشاه عبارت اند از ؛ طاق بستان، طاق گرا، مصالح سنگ و پوشش گیاهی منطقه، که در صورت کاربست این عناصر در ورودی شهر بر اساس رویکرد زمینه گرایی می توانند باعث هویت بخشی به ورودی و آن را واجد مؤلفه های یک ورودی متمایز نمایند.
سیاست گذاری شهری در حیطه مسائل بدخیم شهرها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست گذاری محیط شهری سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
امروزه بنا به علل مختلفی که در ادامه بدان ها اشاره خواهد شد، اغلب مسائل در حوزه مدیریت و سیاست گذاری شهری نه از نوع مسائل آسان بلکه از نوع مسائل به ظاهر آسان ولی بسیار پیچیده هستند که شناخت و تحلیل آنها مستلزم به کارگیری نگاه ها و تحلیل های متعدد به دوراز سطحی نگری است، شاید یک دلیل برای پیچیده شدن و سپس حل نشدن بسیاری از مسائل در کانون های شهری و منطقه ای ساده سازی آنها و برخوردهای سطحی در ارائه راهکارهای حل مسئله بوده است که اغلب از آنها به نام مسئله بدخیم یا بدخیم نام برده شده است. هدف اصلی این مقاله ضمن معرفی ماهیت مسئله های بدخیم، ارائه چارچوب های آزمون شده سیاستگذاری آنها می باشد. روش تحقیق اسنادی - تحلیلی بوده و یافته های آن نشان می دهد که حسب یافته های نظری و تجارب عملی در اغلب کشورها و شهرها، شیوه های مؤثر برای حل مسائل بدخیم یک رویکرد در حال گسترش است که در مدیریت شهری کشور چندان مورد توجه قرار نگرفته اند و لذا توجه به چارچوب های سیاستی احصاء شده در این تحقیق در کنار توجه به ظرفیت های حکمروایی خوب شهری مبناهای اطمینان بخشی برای بازتعریف صحیح و مجدد مسائل شهری و سیاستگذاری موفق آنها فراهم خواهد ساخت. وجود مسائل متعدد نظیر تفرق های مدیریتی، تنوع قوانین، رشد اسکان های غیررسمی، زمین خواری، جدایی گزینی فضایی - اجتماعی، رشد کلونی های فقر، رشد صنایع آلوده ساز، تداوم مهاجرت، و تداوم معضل مسکن و... مستلزم ارزیابی میزان کارآمدی و اثربخشی سیاست ها و اقداماتی است که به مورد اجرا گذاشته شده و ارزیابی قوانین و سیاست هایی است که باید به مورد اجرا گذاشته می شد تا از این رهگذر به ضرورت رویکرد به حوزه های نوین تحلیل و حل مسئله پی ببریم و نوع نگاهمان را به نحوه مدیریت موضوعات و فضاها از سطح ملی گرفته تا محلی تغییر دهیم.
ساخت، هنجاریابی، اعتبارسنجی مقیاس امنیت محیطی پارک های شهری مبتنی بر ترجیح کاربران، نمونه مورد مطالعه: پارک ملت تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۱
59 - 72
حوزههای تخصصی:
یکی از معضلات جوامع امروزی، احساس ترس و عدم احساس امنیت در محیط های شهری و بالتبع در پارک هاست. بنابراین پارک های شهری نیازمند طراحی آگاهانه ای هستند که رضایت مخاطب را به همراه داشته باشد و در برنا مه ریزی و طراحی آنها توجه به ویژگی های مخاطب نیز لازم است و این مهم می تواند با مشارکت و همفکری کاربران به دست آید و افزایش امنیت محیطی به عنوان یکی از مهم ترین اصول کیفیت بخشی به محیط اگر بر پایه ترجیح کاربران باشد، می تواند به بهبود فضاها کمک کند. از آنجا که تفاوت در ویژگی های هر مکان از جنبه زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و کالبدی می تواند احساس امنیت یا ترس متفاوتی را به شهروندان القا کند، در این پژوهش از یک پارک بزرگ در تهران (پارک ملت) به عنوان نمونه مورد مطالعه استفاده شده است. هدف پژوهش حاضر ساخت، هنجاریابی و اعتبارسنجی مقیاس امنیت در پارک های شهری از دیدگاه کاربران است. روش تحقیق توصیفی_تحلیلی و از نوع تحلیل عاملی اکتشافی است. برای ساخت گویه های مرتبط با امنیت از طریق مصاحبه با متخصصان و کاربران، کدگذاری باز و براساس مبانی نظری، پرسشنامه ای در حیطه ی امنیت تنظیم شده است. روایی محتوایی از طریق اجرای مقدماتی و مصاحبه باز با کاربران و تأیید متخصصان انجام گرفته و پایایی آن در مرحله مقدماتی با هماهنگی درونی سئوالات و آلفای کرونباخ سنجیده شده است. پرسشنامه در مرحله نهایی در بین 250 کاربر در پارک ملت تهران توزیع شده است. نتایج پژوهش بیانگر آن است که پرسشنامه از اعتبار و هنجاریابی برخوردار است و با وارد کردن داده های به دست آمده در نرم افزارSPSS 22 و به کارگیری تکنیک تحلیل عاملی اکتشافی، هشت عامل تبیین کننده در ترجیح کاربران به دست آمده که عبارتند از طراحی عناصر مصنوع، کنترل و نظارت پذیری، طراحی کاشت، خوانایی، دسترسی پذیری فیزیکی، زیبایی شناسی، الگوهای فعالیت و اندازه و وسعت فضا. در بین عامل های هشت گانه، عامل طراحی عناصر مصنوع بیشترین سهم و عامل اندازه و وسعت فضا کمترین سهم را در توضیح واریانس دارند. شاخص های مطرح شده این پژوهش می تواند در بهبود عملکرد طراحان، مجریان و مدیران شهری در پیاده سازی الگوهای مناسب برای طراحی پارک های شهری ایمن که منطبق بر ترجیحات کاربران باشد، مورد توجه قرار گیرد.
تدوین چارچوبی برای سنجش تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
81 - 96
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری سهم عمده ای در ایجاد ارزش افزوده برای کشورها داشته و امروزه به عنوان یک منبع عظیم درآمد ارزی و داشتن ظرفیت های فراوان در ایجاد اشتغال در کانون توجه دولت ها قرارگرفته است. ایران کشوری با پیشینه تاریخی چند هزارساله و با داشتن ابنیه تاریخی فراوان، مناطق بکر طبیعی و آب وهوای متنوع می تواند به مقصد جذابی برای گردشگران در سطح جهان تبدیل شود و تجربه منحصربه فردی را برای آن ها به ارمغان آورد. لذا پژوهش حاضر به دنبال شناسایی و رتبه بندی ابعاد تجربه ماندگار گردشگران سفرکرده به شهر تهران است. پژوهش جاری ازنظر هدف کاربردی-توسعه ای و ازنظر روش گردآوری اطلاعات توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران در سال 1398 هستند که برای تعیین حجم نمونه آماری از الگوی کومر و ولی استفاده شد و تعداد نمونه 400 نفر در نظر گرفته شد. جهت انتخاب اعضای نمونه آماری از روش نمونه گیری ترکیبی و برای جمع آوری داده ها از دو روش کتابخانه ای برای مرور ادبیات پژوهش و روش میدانی (توزیع و جمع آوری پرسشنامه) استفاده شده است. روایی محتوایی پرسشنامه توسط خبرگان مورد تائید و پایایی آن به وسیله ضریب آلفای کرونباخ (875/.) مورد تأیید قرار گرفت. تحلیل داده ها با روش تحلیل عاملی اکتشافی در نرم افزار SPSS صورت گرفت. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد ابعاد تجربه ماندگار گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران به ترتیب شامل موارد زیر است: 1. تجربه پدیده های جدید و خوب، 2. تجربه منحصربه فرد، 3. تجربه بهبود خود، 4. تجربه حسی، 5. تجربه ایده آل ها، 6. تجربه تعامل با افراد محلی، 7. تجربه کیفیت خدمات، 8. تجربه راهنماهای محلی، 9. تجربه اخت پیدا کردن. تجربه های پدیده های خوب و جدید در رتبه اول و تجربه اخت پیدا کردن در رتبه آخر اهمیت ازنظر گردشگران خارجی سفرکرده به شهر تهران قرار گرفت.
بررسی میزان مناسب بودن فضای شهری برای حضور افراد کم توان و ناتوان (نمونه مطالعاتی: خیابان انقلاب اسلامی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۲ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
169 - 186
حوزههای تخصصی:
افزایش حضورپذیری در فضاهای شهری به عوامل مختلفی بستگی دارد. افراد کم توان و ناتوان به علت محدودیت های جسمی - حرکتی، معمولاً نمی توانند به تنهایی در فضاهای همگانی حضور یابند. یکی از مهم ترین عواملی که باعث حضور شهروندان با هر میزان توانایی جسمی - حرکتی، در فضای شهری می شود، مناسب سازی فضاها است. ازاین رو هدف این پژوهش بررسی مشکلات افراد کم توان و ناتوان در فضای شهری و ارائه پیشنهاداتی در جهت رفع آنها می باشد؛ لذا پس از مطالعه منابع کتابخانه ای و انجام مصاحبه با ده نفر از کارشناسان و متخصصان، به بررسی و تحلیل وضع موجود با انجام برداشت میدانی و با استفاده از شیوه QSPM پرداخته شده است. پس از انجام تحلیل و باتوجه به بررسی های انجام شده، مشکلات اصلی در این محور: عدم دسترسی مناسب به ایستگاه های حمل ونقل، ساختمان های عمومی و خیابان ها و تقاطع ها می باشد. در ادامه به منظور رفع مشکلات موجود، راهبردها و راهکارهای اجرایی ارائه شده است. نتیجه به دست آمده از این مقاله نشان می دهد که با اجرای راهکارهایی همچون مناسب سازی ایستگاه های حمل ونقل، خیابان ها و تقاطع ها و ساختمان های عمومی موجود برای استفاده افراد کم توان و ناتوان، بازنگری محور مطالعاتی بر اساس ضوابط شهرسازی و بهبود کفسازی خصوصاً موزاییک های مخصوص نابینایان، می توان به افزایش حضور شهروندان به ویژه افراد کم توان و ناتوان کمک نمود.
بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
143 - 166
حوزههای تخصصی:
در طی سال های اخیر، مشارکت عمومی به یکی از ابزارهای مؤثر و عنصر کلیدی در فرایند تصمیم گیری در حوزه های فعالیتی با هدف ارتقای کیفیت زندگی شهروندان به ویژه در کشورهای تحت توسعه تبدیل شده است؛ درهمین راستا تحقیق حاضر نیز با هدف بررسی نقش مشارکت شهروندان در برنامه ریزی و توسعه پایدار شهر سنندج، در چهار محله از چهار بافت موجود شهر سنندج انجام گرفته است. این پژوهش ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، برمبنای پارادایم پراگماتیسم و با فن پیمایشی و به روش توصیفی-تحلیلی انجام گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها برمبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است. جامعه آماری، محله های شهر سنندج است که در آن به صورت هدفمند چهار محله (چهارباغ، صفری، تقتقان و زیباشهر) از نواحی و بافت های مختلف شهر سنندج انتخاب شد. به منظور انجام تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های آماری t تک نمونه ای، فریدمن، تعقیبی توکی، ضریب رگرسیون چندمتغیره و مدل معادلات ساختاری در قالب نرم افزارهای SPSS، AMOS وARC GIS استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون t تک نمونه ای نشان داد که سطح مشارکت ساکنان شهر سنندج در برنامه ریزی و توسعه پایدار محله ای با میانگین 39/2 در سطح ضعیف و پایینی بوده است؛ برهمین اساس بیشترین نوع مشارکت ساکنان در حوزه مشارکت مالی با میانگین 61/2 و کم ترین میزان مشارکت ساکنان نیز مربوط به مشارکت سیاسی با میانگین 63/1 بوده است. یافته های حاصل از رگرسیون چندمتغیره نشان داد که متغیرهای مستقل توانسته اند حدود 45% از تغییرات متغیر وابسته (مشارکت محله ای) را تبیین کنند. از سوی دیگر، تکنیک معادلات ساختاری نشان داد که عامل آگاهی با بار عاملی 86/0 دارای بیشترین تأثیر و عامل احساس خوداثربخشی با بار عاملی 40/0 دارای کم ترین تأثیر بر میزان مشارکت ساکنان بوده اند.