فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴
76 - 83
حوزههای تخصصی:
شهر تهران امروز محل مناسبی برای شهروندان پیاده نیست. آلودگی هوا و افزایش دما از مهم ترین مسائلی هستند که موجب این امر می شوند. بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی تأثیر استفاده از جداره سبز شهری بر آلودگی هوا و دما می پردازد. در این پژوهش گیاه رونده پاپیتال دیوار سبز پل طبیعت تهران برای واکاوی بیشتر موضوع انتخاب شده است. این پژوهش در دو فاز میزان و چگونگی تأثیر جداره سبز در تغییرات دما و آلاینده های موجود در هوا را سنجیده است. در فاز نخست با استفاده از دستگاه دیتالاگر دما در فواصل مشخصی از جداره برداشت شد. فاز دوم با استفاده از نمونه برداری از گیاهان جداره و بررسی میزان آلاینده ها در آن و همچنین، مقایسه این میزان با مقادیر پژوهش های پیشین انجام گرفت. نتایج حاصل از پژوهش بیانگر تأثیر گیاه پاپیتال در کاهش دما تنها تا فاصله حدود 5/0 متری از جداره آن است. در بهترین حالت اثر کاهش دمایی این جداره در نقطه A با فاصله صفر از جداره، حدود 9/0 درجه سانتی گراد اختلاف نسبت به نقطه C با فاصله 1 متر از جداره با دمای نزدیک به هوای بیرون اتفاق افتاده است. نتایج فاز دوم نشان می دهد در نوع پاپیتال ابلق میزان جذب سولفات 2 برابر و جذب نیترات حدود 2/1 برابر نسبت به نوع سبز است. همچنین، مقایسه دو نمونه پل طبیعت و نمونه شهری نشان دهنده افزایش 18 برابری غلظت سولفات و 8/6 برابری غلظت نیترات در نمونه شهری نسبت به پل طبیعت، به دلیل فاصله از منبع آلاینده است.
شناسایی و تحلیل پیشران های مؤثر بر توسعه صنعت گردشگری شهری با تاکید بر آینده نگاری و سناریو نویسی (مطالعه موردی: شهر زنجان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در برنامه ریزی و مدیریت توسعه گردشگری بهره بردن از روش های نوین بسیار پراهمیت می باشد. یکی از این روش های نوین استفاده از روش آینده پژوهی و نیز بهره بردن از سناریوهای مختلف جهت توسعه گردشگری می باشد که با بهره گیری از این روش ها سعی در ترسیم آینده های مختلف برحسب عوامل کلیدی موثر برای توسعه گردشگری شهر زنجان دارد. هدف پژوهش حاضر، آینده پژوهی و سناریو نگاری در توسعه و بهبود صنعت گردشگری شهر زنجان بر پایه روش تحلیل اثرات متقاطع می باشد پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از حیث روش به صورت کیفی و در برخی موارد به صورت مختلط کمی و کیفی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده پژوهی و سناریونگاری انجام پذیرفته است. در این پژوهش جهت یافتن عوامل کلیدی از اسناد فرادست، اسناد کتابخانه ای و مصاحبه های نیمه باز استفاده شده است و پس از شناسایی مولفه ها جهت تحلیل و اولویت بندی عوامل از نرم افزار MIC MAC وScenario Wizard بهره گرفته شده است که بعد از بررسی و تجزیه وتحلیل 13 عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شد. این 13 عامل به ترتیب عبارت بودند از: مدیریت یکپارچه شهری و اعمال سیاست های تشویقی، کاهش محدودیت ها، امنیت داخلی، بخش خصوصی، مشارکت شهروندان، سازمان های مردم نهاد، برندسازی شهری، موقعیت استراتژیک شهر، نقش بین المللی شهر و استان، ارتقا آگاهی های زیست محیطی، نرخ رشد اقتصادی، مراسمات آیینی و مذهبی، توسعه کمی و کیفی صنایع دستی. این 13 عامل برای نگارش سناریو با استفاده از نظر خبرگان و تشکیل پنل به 46 حالت از مطلوب تا نامطلوب تقسیم بندی شدند که در انتها 4 سناریو با سازگاری بالا برای شهر زنجان شناخته شد که 3 مورد از سناریوها حالت مطلوب و یک مورد نیز وضعیت بحرانی را برای شهر و استان زنجان متصور می شد. در انتها برای گذار از حالت سناریو بحرانی و حرکت به سمت سناریو و شرایط مطلوب راهبردها و برنامه ای پیشنهاد گردید.
شناسایی و معرفی قوانین معماری سبز در ایران به منظور کاهش مصرف انرژی؛ نمونه موردی: ساختمان سبز بوشهر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
مصرف بالای انرژی و نتایج سوء آن یکی از بزرگترین دغدغه های عصر حاضر است. یکی از راه های رسیدن به تعادل مصرف انرژی مبحث پایداری وبخش بسیار مهم در آن ساختمان می باشد چرا که مطابق با آمار انرژی سالیانه کشور بیش از یک سوم انرژی کشور در بخش ساختمان مصرف می گردد . امروزه معماری پایدار، با هدف کاهش مصرف منابع، حفظ محیط زیست و ارتقای سلامت انسان یکی از مهمترین رویکردهای معماری بشمار می اید که لازم است در ایران بر جنبه عملی آن تأکید بیشتری شود به همین سبب در این تحقیق برآنیم تا اصول معماری پایدار را تبیین و با بررسی نمونه ساخته شده ای در بوشهر به اصول پایداری عملی که در ایران اجرا می شود برسیم و میزان موفقیت پروژه ساخته شده را دریابیم چرا که بسیاری از این اصول در نقاط مختلف دنیا مورد بررسی و تعریف شده است اما هریک برای اقلیم خاصی می باشد که نمی توان از آنها به عنوان اصولی تدوین شده و کاملا مختص ایران با این اقلیم استفاده کرد و تنها راه میزان موفقیت آنها بررسی با کمک نرم افزارها و گذر زمان خواهد بود. در این تحقیق ابتدا با کمک مطالعه در باب معماری پایدار و تعریف حقیقیاصول پایداری مفهوم و هدف از معماری پایدار تبیین می نماییم و پس از آن با کمک نرم افزار دیزاین بیلدر ساختمانی که با عنوان بنای پایدار در بوشهر معرفی شده است شبیه سازی ومورد تحیل قرار می دهیم. نتایج حاصل از این قرار است که در پروژه مذکور با میزان مصرف انرژی 2kwh/m 235.85 نیازمندیم که بیشترین مصرف را برای سرمایش در نظر بگیریم و برای کاهش مصرف انرژی و نزیکی هرچه بیشتر پروژه به اصول پایداری باید از اصولی همچون تعریف مناسبی برای ابعاد بازشوها مانند بازشوهایی با ابعاد متوسط (چرا که ابعاد بزرگ برای اقلیم گرم و مرطوب مناسب نیست) و سایبان ها مانند سایبان های عمودی در ساخت اینچنین ساختمانی کمک گرفت.
تبیین مدل برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری؛ نمونه مورد مطالعه: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
3 - 14
حوزههای تخصصی:
برندسازی شهری به عنوان روشی برای افزایش جاذبه شهر مطرح است که با شکل دهی یا تغییر تصاویر ذهنی مخاطبان، موجب تمایز شهرها می شود. هدف مقاله حاضر ارائه مدلی است تا برندسازی شهری در راستای توسعه گردشگری را تسهیل کند. در این پژوهش، شهر یزد به عنوان محدوده مطالعاتی مد نظر قرار گرفته است. روش پژوهش حاضر، کیفی بوده و تلاش دارد تا با استفاده از راهبرد داده بنیاد، مدل گفته شده را از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با حرفه مندان، دانشگاهیان و نخبگان استخراج کند. مصاحبه شوندگان با تکنیک ارجاعی زنجیره ای (گلوله برفی) انتخاب شدند و در نمونه دوازدهم، اشباع نظری تا حدودی شکل گرفت، اما روند پژوهش تا مصاحبه چهاردهم ادامه یافت. نتایج پژوهش بیان می کند که «لزوم رقابت شهرها در عرصه جهانی»، «مشکلات اقتصادی و لزوم توجه به گردشگری و برندسازی شهری» و «پتانسیل بالای شهر یزد برای توسعه گردشگری و برندسازی شهری» از شرایط علی تحقیق بوده و لزوم بررسی موضوع را آشکار می سازد. همچنین این پژوهش نشان می دهد با مجموعه راهکارهایی از جمله «تشکیل کارگروه ویژه برندسازی در شهر یزد»، «جلب مشارکت نهادهای مردمی در تدوین و اجرای طرح های برندسازی»، «آموزش به مدیران و کارمندان برای اجرای هرچه بهتر طرح های برندسازی شهری»، «برگزاری جشن ها و رویدادهای ملی و بین المللی به منظور توسعه برند» و «توسعه زیرساخت های گردشگری» می توان توسعه گردشگری را از طریق برندسازی در شهر یزد دنبال کرد که پیامدهایی همچون «تأمین درآمد پایدار برای مجموعه مدیریت شهری یزد»، «تقویت هویت منحصر به فرد شهر یزد»، «کاهش مهاجرت»، «افزایش رضایتمندی گردشگران داخلی و خارجی شهر یزد»، «جهانی شدن»، «توسعه سرمایه اجتماعی»، «دستیابی به رشد اقتصادی» و «دستیابی به مدیریت شهری یکپارچه» را در پی خواهد داشت.
بهینه سازی فضایی ایستگاه های آتش نشانی در زمینه دسترسی و پوشش خدماتی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
147 - 159
حوزههای تخصصی:
امروزه مکان گزینی بهینه ایستگاه های آتش نشانی یکی از ضروریات مهم در زمینه کارآمدی و واکنش به موقع مدیریت شهری به مخاطرات احتمالی است. روش های بهینه سازی فضایی به دلیل ویژگی های خاص فضایی و مکانی مسائل مرتبط با تسهیلات شهری کاربرد گسترده ای در این زمینه دارند. از عمده ترین این موارد می توان به روش های مبتنی بر میان یابی و حداکثر پوشش خدماتی اشاره کرد. شهر زابل در وضعیت موجود دارای دو ایستگاه آتش نشانی عملیاتی است که به دلیل وسعت زیاد شهر و توسعه فیزیکی سریع آن، توانایی پاسخ گویی مطلوب به حوادث و اتفاقات شهری را ندارد ازاین رو نیازمند تجدیدنظر جدی و افزایش تعداد ایستگاه ها تا حد مطلوب است. تحقیق حاضر از لحاظ روش شناسی توصیفی، ازلحاظ هدف کاربردی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و بررسی های میدانی است. این پژوهش با تکیه بر سناریو نگاری یک مدل بهینه سازی فضایی چندهدفه را ارائه می نماید که اهداف مرتبط با حد میانه و حداکثر پوشش خدماتی در زمینه استقرار ایستگاه های آتش نشانی در شهر زابل را باهم ترکیب کرده و درنهایت با استفاده از روش بهینه سازی پارتو شدت بهبود دسترسی با فرض مقادیر مختلف q (تعداد ایستگاه آتش نشانی) را نمایش می دهد. یافته های حاصل از سناریو های پژوهش نشان داد که با افزایش تعداد معینی از ایستگاه ها در بخش های مختلف شهر، دسترسی با شدت های متفاوتی بهبود پیدا می کند، برای مثال با فرض استقرار تعداد 6 ایستگاه در فواصل مشخصی نسبت به هم دیگر، دسترسی در مقایسه با وضعیت موجود تا 9 درصد بهبود پیدا می کند و در صورت افزایش این تعداد تا 12 مورد دسترسی تا 60 درصد ارتقا پیدا می کند.
خوانش محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه نسل نخست شهرهای جدید در ایران (مطالعه موردی: شهر جدید پردیس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
174 - 192
حوزههای تخصصی:
شهرهای جدید کشور گریبانگیر چالش های متعدد اقتصادی، اجتماعی، مدیریتی و زیست محیطی هستند که آینده توسعه شهری آن ها را در معرض شرایط نا متعادل و نا موزونی قرارداده است. اما در این میان برای این که بتوان درک درستی از نیروهای موثر بر رشد و توسعه شهرهای جدید داشته باشیم، ضرورت شناخت محرک های کلیدی موثر در این رابطه را بیش از پیش ضروی ساخته است. در این راستا، این مقاله کوشیده است با روش تحلیل ساختاری، محرک های موثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس را شناسایی و خوشه بندی کند. داده های نظری با روش اسنادی و داده های تجربی با روش پیمایشی بر پایه تکنیک دلفی تهیه شده است. جامعه آماری20 نفر از خبرگان و کارشناسان بر اساس نمونه گیری گلوله برفی و محرک های توسعه، 54 نیروی محرک در در 5 بعد اصلی (اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی-نهادی، کالبدی، ارتباطی و زیست محیطی) که با روش تحلیل اثرات متقابل ساختاری در نرم افزار MICMAC پردازش شده است. یافته ها از نظر تحلیل اثرات متقابل، بیانگر پراکندگی نیروهای محرک در وضعیتی پیچیده و بینابین از اثرگذاری و اثرپذیری است؛ نظام خوشه-بندی محرک ها حاکی از تمرکز آن ها در ناحیه محرک های مستقل است. از میان 54 عامل رشد و توسعه، محرک های ایجاد همگرایی در مدیریت یکپارچه شهر، بهره گیری از مشارکت شهروندان در حوزه تصمیم سازی و تصمیم گیری، جذب سرمایه گذاران بخش خصوصی، احیاء روابط محلی و محله ای، بهره گیری از افراد متخصص در بدنه مدیریتی شهرهای جدید، ارتقای ایمنی و امنیت شهری، هوشمندسازی شهری با استفاده از IT و ICT، تقویت هویت مکانی و فرهنگ، جذب طبقه نوآور و خلاق، یازاریابی مکان و برندسازی شهری، عرضه مسکن استطاعت پذیر برای اقشار مختلف، بالا بردن توان خدماتی شهر و تقویت شبکه حمل و نقل درون و برون شهری ایمن، ارزان و سریع به عنوان محرک های کلیدی مؤثر بر وضعیت آینده رشد و توسعه شهر جدید پردیس شناسایی شدند. این نیروها از نظر عملکرد سیستمی، محرک ورودی و باثبات هستند که نقش اثرگذاری بالا و اثرپذیری اندک دارد. در نتیجه، وضعیت کلان سیستم و تغییرات آن را کنترل می کند و که وضعیت رشد و توسعه شهر جدید پردیس به عملکرد آن ها وابسته است.
واکاوی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری (مورد پژوهی: بافت فرسوده شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵۰
255 - 269
حوزههای تخصصی:
مقدمه:بافت های ناکارآمد شهری در مقایسه با سایر پهنه های شهر از جریان توسعه عقب افتاده و از چرخه تکاملی حیات جدا گشته و به کانون مشکلات و نارسایی ها درآمده اند. این بافت ها درصد بالایی از جمعیت شهری را در خود جای داده و در عین حال از ظرفیتها و قابلیت های نهفته بسیاری برای توسعه های آتی درون شهری برخوردار هستند. لذا در پژوهش حاضر سعی گردیده است که به صورت سیستمی پیشران های کلیدی مؤثر بر بازآفرینی بافت ناکارآمد شهر ارومیه مورد بررسی قرار گیرد. روش شناسی: پژوهش حاضر بر اساس هدف، کاربردی و از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی می باشد. جهت گردآوری اطلاعات از دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. منطقه مورد مطالعه شهر ارومیه و جامعه آماری تحقیق شامل 30 نفر از کارشناسان می باشند که به صورت گلوله برفی انتخاب شده اند. برای تجزیه و تحلیل داد ها نیز از روش های پویش محیطی و دلفی و نرم افزار میک مک استفاده شده است. یافته ها: بر اساس یافته های حاصل از نرم افزار میک مک، از میان 46 عامل اولیه تاثیرگذار بر بازآفرینی بافتهای ناکارآمد در شهر ارومیه، 15 عامل از جمله؛ میزان اشتغال و بیکاری افراد ساکن در بافت، میزان سرمایه گذاری های خصوصی، تسهیلات بانکی و قیمت زمین و مسکن، جلب مشارکت ساکنین، انطباق طرح ها با نیازها و سبک زندگی ساکنین، نبود حکمروایی خوب شهری، فقدان سیاست گذاری یکپارچه و روشن در مواجهه با مسائل بافت های ناکارآمد شهری، نقص و ناکارآمدی طرح های شهری، عدم همسوئی سیاست ها و اقدامات دستگاه ها، خوانایی، بهبود و ارائه خدمات و امکانات زیرساختی، دسترسی حمل ونقل عمومی در سطح بافت، کیفیت ابنیه و تأمین دسترسی پیاده و سواره به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شده اند. بحث و نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش، بعد اجتماعی- سیاسی با 6 متغیر، بعد کالبدی- محیطی با 5 متغیر و در آخر بعد اقتصادی با 4 متغیر به ترتیب دارای بیشترین اثرگذاری بر بازآفرینی بافت های ناکارآمد شهری در شهر ارومیه می باشند.
تحلیل تغییرات دسترسی به خدمات بیمارستانی شهر زنجان با استفاده از روش اندازه گیری دسترسی مکانی بالقوه در فاصله زمانی 1385- 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت سلامت در سطح جامعه، دسترسی مکانی بالقوه به بیمارستانها موضوع این تحقیق است. بدین منظور میزان دسترسی به بیمارستانهای شهر زنجان در سطح بلوک با سه روش حوزه پوشش شناور دو مرحله ای، حوزه پوشش شناور دو مرحله ای بهبود یافته و حوزه پوشش شناور سه مرحله ای در دو مقطع زمانی 1385 و 1395 مورد بررسی قرار گرفته است. مبنای این سه روش، عرضه و تقاضا و در روش سوم عرضه و تقاضا به علاوه رقابت بین تسهیلات می باشد. از سوی دیگر از آنجا که ماهیت دسترسی به صورت اصولی بر مبنای شبکه خیابانها تعریف میشود، محاسبات دسترسی متکی بر تحلیل شبکه بوده است و از این رو تحلیلها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به انجام رسیده است. نتایج کار نشانگر اختلاف دسترسی بلوک ها و در نتیجه نابرابری فضایی در سطح شهر در هر دو مقطع مورد بررسی است. همچنین میزان دسترسی در مقایسه دو مقطع نیز متفاوت بوده، به طوری که دسترسی به بیمارستان های شهر در هر سه روش در سال 95 بیشتر از سال 85 بوده است. تفاوتهای مورد انتظاری نیز بین نتایج سه روش دیده میشود به این صورت که به دلیل اعمال رقابت بین مراکز خدماترسان، مقادیر دسترسی حاصل از روش سوم کمتر از دو روش دیگر میباشد. با توجه به نتایج تحقیق، علیرغم بهبود کلی وضعیت شهر از نظر دسترسی به بیمارستان، شاهد نابرابری دسترسی به تسهیلات بیمارستانی در سطح شهر هستیم. راهکار کاهش این نابرابریها، ساخت بیمارستانهای جدید در نواحی مواجه با کمبود یا توسعه شبکه دسترسی این نواحی است.
تحلیل وضعیت محیط زیست شهر مشهد با مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تخریب محیط زیست طبیعی و انسانی در نتیجه ی افزایش جمعیت، صنعتی شدن و توسعه شهرها، در حال حاضر به چالشی بزرگ برای شهرها به ویژه کلانشهرها تبدیل شده، و شهرها را به مرکز توجه سیاست های زیست محیطی تبدیل نموده است. با توجه به این که کلان شهر مشهد از انواع آلودگی ها و مشکلات زیست محیطی رنج می برد، آغاز هر اقدام مدبرانه برای ساماندهی به این وضعیت و حل آن ها، از راه شناخت محرک های پیدا و پنهان پدیدآورنده این وضعیت و مکانیسم اثرگذاری آنها می گذرد. از این رو، هدف این مقاله آن است که با مدل DPSIR، به عنوان یکی از مدل های مطرح به منظور تحلیل علی معلولی محیط زیست، وضعیت شهر مشهد را مورد بررسی قرار دهد. جامعه آماری، شهر مشهد بر اساس هفت بعد مورد مطالعه در سند توسعه محیط زیست شهر مشهد (1396) انتخاب شده است. پس از شناسایی عوامل DPSIRدر هر بعد، از نظر 14 تن از خبرگان استفاده شده و با اهمیت ترین و اثرگذارترین عوامل تلفیق شده مشخص گردیده و سپس بر اساس عوامل نهایی شده، تحلیل علی معلولی انجام شده است. نتایج نشان می دهد که گسترش شهرنشینی، رشد جمعیت شهری، مهاجرت و حاشیه نشینی، رشد و توسعه صنعتی؛ سبک زندگی و گرایش به رفاه بیشتر؛ رشد سریع فناوری؛ تغییر اقلیم و نبود مدیریت یکپارچه شهری و زیست محیطی مهمترین نیروهای محرکه ای هستند که در یک سلسله روابط علی معلولی به روند فشار، وضعیت، اثر و در نهایت پاسخ هایی منجر شده اند.
واکاوی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در مشهد الرضا (علیه السلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال دوازدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴۵
107 - 128
حوزههای تخصصی:
با گسترش فرایندهای جهانی شدن، افول ایده تمرکزگرایی و کم رنگ شدن نقش دولت-ملت ها در مناسبات بین المللی، نقش دولت محلی و شهرها در سامان بخشی به حکمرانی و پیشبرد دیپلماسی پررنگ شده و عرصه دیپلماسی شهری به منظور تأمین منافع شهر و شهروندان در حوزه های مختلف فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و... گسترش یافته است. برهمین اساس توجه به پیشبرد دیپلماسی شهری در ایران در راستای تأمین و تضمین منافع شهری و ملی از طریق رشد و گسترش تبادلات میان فرهنگی و اقتصادی ضرورتی انکارناپذیر است. نظر به موقعیت فرهنگی تاریخی و جغرافیای شهر مشهد به عنوان دومین کلان شهر ایران، پژوهش حاضر شناسایی و طبقه بندی مسائل دیپلماسی شهری در این شهر را با مطالعات اسنادی و روش مصاحبه کیفی با متخصصان حوزه دیپلماسی شهری مورد توجه قرار داد. مطالعه داده ها حکایت از این داشت که شهر مشهد فاقد دیپلماسی خلاق و پیشرو در عرصه تعاملات بین المللی است. برهمین اساس به منظور تدقیق مسائل، با بهره گیری از روش تحلیل مضمون سازماندهی، تنظیم و مقوله بندی داده ها در قالب 15 مضمون اصلی در نسبت با کدهای استخراج شده، صورت گرفت و درنهایت این مضامین در قالب 4 کلان مسئله «اختلال شناختی، معرفتی نسبت به ظرفیت های خود و دیگری»، «حکمرانی تمرکزگرای محافظه کارانه»، «نابسامانی اقتصاد سیاسی شهر» و «محدودیت های بین المللی» طبقه بندی شدند؛ کلان مسائلی که ازجمله عوامل اصلی در عدم شکل گیری برند و تصویر متمایز و ارزش آفرین شهر مشهد هستند و درنهایت منجر به عدم برخورداری از دیپلماسی شهری خلاق و پیشرو می شوند.
سیاستگذاری تآب آوری فضایی -کالبدی در راستای برنامه ریزی پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: شهر بناب)
حوزههای تخصصی:
پدافند غیر عامل از مهم ترین رویکرد های مطرح شده در حوزه مدیریت بحران شهری، در جهت تأمین امنیت شهرها، و رویارویی با بحران های انسانی می باشد. کالبد، فرم، بافت، نحوه برنامه ریزی و طراحی آنها از جمله ابعاد چندگانه شهرسازی می باشد که در صورت توجه به آنها شاهد مزایای فراوانی برای شهرها بخصوص در مواقع ضروری و بحرانی خواهیم بود؛ در غیر این صورت فرصت ها تبدیل به تهدیدها خواهد شد و ساختار شهرها را آسیب پذیر خواهد نمود. لذا هدف از این پژوهش ارائه راهکارهایی جهت افزایش پایداری شهر بناب متناسب با نیازهای دفاعی امنیتی شهر و ویژگی های فضایی- کالبدی آن است. نوع پژوهش حاضر از نوع بنیادی – توسعه ای و روش مطالعه آن توصیفی – تحلیلی می باشد. دراین پژوهش ازتحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای وزن دهی شاخص های کالبدی و فضایی شهراستفاده شده است. نتایج مطالعات نشان می دهد شاخص زیرساختی مهمترین معیار در برنامه ریزی پدافند غیرعامل می باشد.
شناسایی عوامل مؤثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده شهری، مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۴۳
65 - 76
حوزههای تخصصی:
رشد وگسترش فزاینده شهرها در دهه های اخیر باعث تبدیل اراضی کشاورزی، بالا رفتن هزینه های خدمات رسانی شهری، عدم توجه و رسیدگی به بافت های فرسوده در قالب توسعه درونزا شده است. شهر شیراز نیز با دارا بودن هزار و 700 هکتار بافت فرسوده از مسائل یادشده برکنار نبوده است. در سال های اخیر توجه به بافت فرسوده و توسعه درونزا مورد توجه قرار گرفته است. برای این منظور از سیاست های مدیریت و مهار رشد استفاده می شود که یکی از این سیاست ها تنظیم مجدد زمین است. به منظور کارایی و اثربخشی بیشتر فرآیند تنظیم مجدد زمین که متأثر از ویژگی های قانونی، نهادی، اقتصادی و اجتماعی محل است، شناسایی و دسته بندی عوامل مؤثر بر آن ضروری است. بر این اساس هدف این پژوهش شناسایی عوامل کلیدی مؤثر بر فرآیند تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده و بررسی روابط علی_ معلولی بین آنها به منظور شناخت مهمترین متغیرها در فرآیند اجراست. این امر می تواند رهنمونی باشد برای مدیریت شهری در دستیابی به توسعه درونزا از طریق تحریک و تحقق مهمترین متغیرها و به تبع آن افزایش تحقق پذیری کل پروژه تنظیم مجدد زمین. به منظور نیل به این هدف از روش توصیفی_ تحلیلی در قالب مدل تحلیل تفسیری_ساختاری با استفاده از نرم افزار Micmac شدت و جهت روابط بین متغیرها مشخص شده است. برای این منظور از پرسشنامه دلفی دو مرحله ای و نظرات 17 نفر از کارشناسان امور شهری شهر شیراز استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که متغیر مشارکت پذیر بودن دولت محلی از طریق نهادهای واسط و تسهیل گر جزو گروه تأثیرگذارترین و تأثیرپذیرترین متغیرهاست. بنابراین این متغیر نقشی کلیدی و راهبردی ایفا می کند. به این معنا که کلید اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت های فرسوده و حل مشکلات مربوط به آن ایجاد نهادی واسط برای شنیدن خواسته ها و نظرات مردم است. همچنین سایر متغیرهای راهبردی تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده توجه به عدالت فردی و اجتماعی در دولت محلی، بینش راهبردی و منعطف بودن دولت محلی، تعریف اهداف ملموس و قابل دستیابی در تنظیم مجدد زمین و ارزیابی مناسب قیمت زمین قبل و بعد از اجرا هستند. بنابراین رصد مداوم این متغیرها در طول فرآیند تهیه طرح و اجرای تنظیم مجدد زمین در بافت فرسوده لازم و ضروری است.
تحلیل سیستمی عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی مسکن پایدار با رویکرد آینده پژوهی(مطالعه موردی؛ مناطق 22 گانه کلانشهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه فضای شهری سال نهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۱۶)
109 - 126
حوزههای تخصصی:
چشم انداز کنونی کلانشهرِ تهران، آن را شهری پایدار و منسجم با ساختاری مناسب برای سکونت ترسیم می کند تحقق چنین چشم اندازی که مسکن پایدار را به عنوان رکن اصلی لازم می داند نیازمند مداقه است. در این پژوهش هدف شناسایی عواملی است که زمینه سازی تحقق این چشم انداز را فراهم می نماید.که نتایج آن هم در بازترسیم چشم انداز های آتی در افق برنامه های توسعه شهری موثر خواهد بود. روش پژوهش بر اساس هدف کاربردی و شیوه گردآوری اطلاعات اسنادی - میدانی و در یک فرآیند توصیفی تحلیلی انجام شده است.با استفاده از پرسشنامه به روش دلفی از بین 26 عامل در نهایت 18 عامل به عنوان مهمترین عوامل در چهار بُعد اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی طبقه بندی شد. تحلیل ساختاری با استفاده از نرم افزار میک مک نشان می دهد که عواملی چون؛ زمین، توسعه عمودی، کیفیت و استحکام مساکن، منابع آب، بحران های طبیعی و دسترسی ها جزء عوامل اثرگذار می باشند که برای هر کدام از عوامل راهبردها و سیاست هایی همچون مالیات بر ارزش زمین، احداث سد های زیرزمینی، منطقه بندی ارتفاعی، ورود بخش بیمه به ساخت و سازها و غیره پیشنهاد داده شده است.
بررسی نقش مکان های سوم شهری در توسعه گردشگری (مطالعه موردی: پیاده راه مرکزی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با رشد شهری بدون برنامه و به دنبال آن افزایش استفاده از اتومبیل، به تدریج نقش عابرپیاده در فضاهای شهری کم رنگ می شود و همین امر موجب کاهش سرزندگی فضاهای عمومی برای تعاملات اجتماعی در شهرها شده است. هدف پژوهش حاضر، بررسی سطح و کیفیت تعاملات اجتماعی در پیاده راه فرهنگی شهر رشت؛ بررسی نقش مکان های سوم در ایجاد تعاملات اجتماعی و افزایش سطح تعاملات اجتماعی در توسعه گردشگری است. هدف پژوهش حاضر، کابردی و روش تحقیق نیز، توصیفی است. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه دارای طیف لیکرت استفاده شده است.همچنین از آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل عاملی و ضریب همبستگی پیرسون برای تحلیل داده ها استفاده شد. پرسشنامه، شامل 51 سؤال کیفیت محیطی، کیفیت مکان های سوم، هویت، جذابیت گردشگری و تعاملات اجتماعی را در پیاده راه علم الهدی می سنجد. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران ۳۸۴ نفر محاسبه شد. پایایی آن توسط آزمون آلفای کرونباخ برابر 897/0 شده است. یافته های همبستگی برای هر سه آزمون مقدار قابل قبولی است و نشان می دهد که مولفه های «هویتمندی مکان»، «کیفیت پیاده راه» و «مکان های سوم» تاثیر قابل توجهی در توسعه و رونق گردشگری در پیاده راه دارند. مهمترین نتیجه پژوهش حاضر تبیین روابط هم افزا میان توسعه مکان های سوم و گردشگری است. بنابراین جایگاه مکان های سوم در برنامه ریزی شهری و همچنین برنامه ریزی گردشگری شهری باید در کشورمان مورد تاکید قرار گیرد و افزایش کیفیت های محیطی و فرهنگی آن در نهایت به افزایش تنوع اجتماعی، تعامل میان شهروندان و گردشگران و افزایش درآمدهای پایدار منجر گردد.
یارانه منصفانه سیستم فوتوولتاییک و باتری خانگی متصل به شبکه برق سراسری با توجه به پیک بار شبکه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد و برنامه ریزی شهری دوره ۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 15
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارایه روشی در سایزینگ سیستم ترکیبی باتری و PV متصل به شبکه با هدف تامین بار مصرفی هنگام پیک بار شبکه و سپس برآورد هزینه و تعیین میزان یارانه منصفانه از جانب دولت می پردازد. سیستم های PV و باتری که امروزه در بسیاری از بخش های خانگی، اداری و تجاری مورد استفاده قرار می گیرند غالبا به شبکه برق سراسری متصل می باشند و سیستم PV و باتری به عنوان سیستم پشتیبان (Backup) در نظر گرفته می شود. مهم ترین کار کرد چنین سیستمی جدا از تامین برق به هنگام قطع شدن برق سراسری، به حداقل رساندن هزینه برق مصرفی از طریق کاهش مصرف برق در هنگام پیک بار شبکه است. از سوی دیگر کارکرد چنین سیستم هایی کم کردن میزان مصرف برق از شبکه سراسری و کم شدن فشار وارد بر شبکه میباشد. گام نخست برای نصب این سیستم ها بدست آوردن اندازه ظرفیت مناسب PV و باتری است به گونهای که بار مصرفی بخش خانگی در هنگام پیک بار شبکه را تامین کند و از این طرق هزینه ها را به حداقل برساند. سپس هزینه سایز بهینه به دست آمده محاسبه می شود و با توجه به در نظر گرفتن دوره ی بازگشت سرمایهی 4 ساله میزان یارانه ای که دولت باید در ازای نصب و راه اندازی این سیستم ها بپردازد محاسبه می شود. در این مقاله سعی شده با شبیه سازی بار مصرفی یک خانه مسکونی ظرفیت مناسب برای سیستم PV و باتری به منظور برآورده کردن نتیجه مذکور به دست آید.
بررسی و تحلیل عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه: فقر و پیامدهای منفی آن توسعه انسانی را محدود می کند، به طوری که فقرا اغلب در سطح نهایی آسیب پذیری در برابر نابسامانی های بهداشتی و اقتصادی و بلایای طبیعی قرار دارند. اکنون متفکران، سیاست گذاران و مدیران و برنامه ریزان شهری کاملاً آگاه هستند که ریشه اکثر مسائل اجتماعی- فرهنگی در شهرها تمرکز فقر است. علیرغم تلاش های دولت ها و نهادهای حاکمیتی برای بهبود زندگی ساکنان شهری خود، فقر همچنان پایدارترین معضل اجتماعی- اقتصادی در کلان شهرهای ایران است که سهم فقر جهانی در آن ها در حال افزایش است. در این میان داشتن مطالعه ای جامع در خصوص فقر که در بردارنده تحلیل دقیقی از عوامل ایجابی آن باشد لازم به نظر می رسد. به همین منظور پژوهش حاضر باهدف بررسی و سنجش عوامل مؤثر بر پیدایش پدیده فقر شهری در کلان شهر اهواز تدوین شده است.داد
داده و روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی- نظری و به لحاظ ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. در این پژوهش، فقر شهری در قالب پنج بُعد اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، مدیریتی، کالبدی- زیرساختی و محیطی- جغرافیایی در قالب 36 شاخص بررسی شده است. برای سنجش، تحلیل و ارزیابی عوامل مؤثر بر پدیده فقر شهری در منطقه موردبررسی، از آزمون فریدمن و آزمون های آماری T مستقل در نرم افزار SPSS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج این پژوهش بیانگر این بوده است، در بٌعد اقتصادی بیش ترین تأثیر را نداشتن شغل و درآمد پایدار با میانگین 4/09، بوده است و در بٌعد اجتماعی- فرهنگی بیش ترین تأثیر را عدم مشارکت زنان در تصمیم گیری ها، با میانگین 3/08، داشته است و همچنین در بُعد مدیریتی- نهادی بیشترین تأثیرپذیری فقر شهری در کلان شهر اهواز از عامل تحریم ها، با میانگین 3، تأثیر مثبت و معناداری داشته است. پدیده فقر شهری از دیدگاه شاخص های کالبدی و زیرساختی بیشترین تأثیرپذیری را از عامل عدم زیرساخت فعالیت های فرهنگی، حاشیه نشینی به ترتیب با میانگین 3/07 و 3 داشته است. آخرین مؤلفه از عوامل تأثیرگذار بر الگوی فقر شهری که در این تحقیق به آن پرداخته شده عوامل محیطی – جغرافیایی است که گویه های موقعیت جنگ تحمیلی و موقعیت خاص منطقه به ترتیب با میانگین 4/05 و 3، بیشترین اثرگذاری را بر وجود پدیده فقر شهری را در کلان شهر اهواز داشته است.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل پرسشنامه نشان می دهد، بخش عمده ای از ساکنین شهر اهواز را اقشاری با وضعیت نامناسب اقتصادی تشکیل می دهند. همچنین معضل بیکاری و حاشیه نشینی در این شهر به عنوان یکی از عوامل اصلی ایجاد و گسترش فقر بشمار می آید.
واکاوی نقش اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری (مورد پژوهی: شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : اقتصاد سبز یکی از مهم ترین جلوه های ادغام ابعاد اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است و بدون آن توسعه پایدار محقق نخواهد شد. هدف این مقاله شناسایی مؤلفه ها و شاخص های سازنده اقتصاد سبز در هم پیوند با کاهش فقر شهری در شهر مشهد است.
داده و روش : این پژوهش، از حیث روش جز پژوهش های کمی- کیفی، به لحاظ هدف جز پژوهش های کاربردی و به لحاظ ماهیت در زمره پژوهش های توصیفی و تحلیلی است. در گام اول با استفاده از اطلاعات بلوک های آماری مرکز آمار برای شهر مشهد در سال 1395، اقدام به شناسایی پهنه های فقر شهری با استفاده از تحلیل های فضایی در محیط نرم افزار GIS شده است. سپس پهنه های فقر شناسایی شده، اقدام به بررسی تأثیر شاخص های سازنده اقتصاد سبز بر کاهش فقر شهری شده است و با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون شاخص ها مورد تجزیه و تحلیل واقع شدند.
یافته ها : یافته های این تحلیل نشان می دهد که مؤلفه های دربرگیرنده اقتصاد سبز شامل دسترسی به منابع، سرمایه انسانی، ساختار اقتصادی، مدیریت سبز، سرمایه گذاری سبز، مشاغل سبز و حمل و نقل سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کند که مقدار آن برابر با 3/87 درصد است. به عبارتی دیگر، مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز 3/87 درصد از تغییرات متغیر فقر شهری شهر مشهد را تبیین می کند که مقدار قابل توجهی است.
نتیجه گیری : : با توجه به اینکه مؤلفه های سازنده اقتصاد سبز به طور معنی داری فقر شهری مشهد را تبیین می کنند باید برنامه ریزی لازم در این مورد انجام شود که در این پژوهش راهکارهایی را با محوریت اقتصاد سبز در راستای کاهش فقر در پهنه های فقیرنشین شهر مشهد آورده شده است.
سنجش غنای حسی در پیاده بازار(مطالعه موردی: پیاده بازار جنّت مشهد)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: تجربه انسان در فضاهای مختلف شهر از طریق کانال های حسی گوناگون صورت می گیرد. در ادراک یک فضا هر چه اندام های حسی بیشتری برانگیخته شوند، تأثیرگذاری فضا بیشتر و درک از فضا عمیق تر صورت خواهد گرفت و وسعت تجارب حاصله با مفهوم غنای حسی قابل بررسی است. پیاده راه ها یکی از جلوه های سرزندگی و حیات شهری هستند و یکی از راه های ارتقای کیفیت این گونه فضاها، افزایش غنای حسی به منظور بکارگیری تمامی حواس مخاطب می باشد. هدف از انجام این پژوهش، سنجش غنای حسی و میزان اثرگذاری هر حس در نقاط مختلف این پیاده بازار است. روش بررسی: این پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر ماهیت آمیخته و با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است. برای جمع آوری اطلاعات مرتبط با پیشینه و مبانی نظری از روش مطالعات کتابخانه ای و برای جمع آوری و تحلیل در مطالعات میدانى از روش هاى مشاهده، حس گردی و یادداشت بردارى حسى براى برداشت منظر حسى شش نقطه از پیاده بازار جنت به عنوان نمونه موردی استفاده شده است. یافته ها و نتیجه گیری: یافته ها بیانگر آن است که پیاده بازار جنت، به ترتیب در نقطه شاخص شش (خانه تاریخی مستوفی)، نقطه شاخص یک (پلازای ورودی)، نقطه شاخص چهار (بین جنت 4 و 6)، نقطه شاخص سه (نبش جنت 4)، نقطه شاخص 5 (بین جنت 8 و 10) و نقطه شاخص 2 (جنت 2) بیشترین غنای حسی را در مخاطبین ایجاد نموده است و اولویت درگیری حواس در خانه تاریخی مستوفی به ترتیب از بیشتر به کمتر مربوط به حس بینایی، لامسه، شنوایی، بویایی و چشایی است.
نقش عملکرد کارمندان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی (مطالعۀ موردی: شهرداری منطقۀ دو شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : مهمترین وظیفه منابع انسانی در سازمان کمک به عملکرد بهتر برای نیل به اهداف سازمانی است، که یکی از زمینه های مورد توجه در نیل به عملکرد مطلوب کارمندان شهرداری، لزوم توجه به مشارکت مردمی است. هدف این مقاله، نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقا مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو شیراز و ارتباط آن دو با یکدیگر است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی می باشد. داده های مربوط به مبانی نظری تحقیق به شیوه ی کتابخانه ای تهیه شده است. ابزار پژوهش پرسشنامه است که آزمون پایایی پرسشنامه از طریق آلفای کرونباخ که برابر عدد 89/0 می باشد، صورت گرفته است. جامعه آماری تمامی کارمندان شهرداری منطقه دو می باشد که حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 153 نفر از آنان بوده است. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی می باشد. در این پژوهش ابتدا 9 شاخص نقش عملکرد کارکنان شهرداری در ارتقاء مشارکت مردمی در منطقه دو کلانشهر شیراز تعریف شده اند و با استفاده از محیط نرم افزار SPSS و آزمون Anova و رگرسیون گام به گام برای تحلیل داده ها انجام شده است. یافته ها : یافته های این پژوهش نشان می دهد که بعد مبتنی بر نتایج با 51 درصد مهم ترین عامل عملکرد کارکنان می باشد که در جهت بهبود مشارکت مردمی نقش دارد و پس از آن به ترتیب بعد مبتنی بر کیفیت با 4/7 درصد، بعد ذهنی با 8/6 درصد، بعد رفتاری با 7/2 درصد، بعد خصیصه ای با 1/2 درصد و بعد عینی 1/1 درصد بر بهبود مشارکت مردمی تأثیرگذار هستند. نتیجه گیری : بنابراین جهت انجام اقدامات لازم به منظور افزایش مشارکت مردمی در شهرداری منطقه دو، راهکارهایی نظیر آگاهی بیشتر کارمندان از نیازهای شهروندان، جلب اعتماد شهروندان از طرف شهرداری، رعایت اصول اخلاقی و پرهیز از هرگونه ضابطه بازی، سنجش میزان انگیزه کارکنان، بهبود خودآگاهی کارکنان و ارتقای مهارت های فردی کارکنان امری ضروری است.
آینده پیش روی شهرهای کوچک مرزی متأثر از فرآیند انقباض شهری(مطالعه موردی: شهر ارکواز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقدمه : امروزه در بسیاری از کشورهای درحال توسعه و حتی کشورهای توسعه یافته، برخی شهرهای حاشیه مرزی به سمت شهرها و استان های مرکزی در حال از دست دادن جمعیت و سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی خود هستند که این پدیده انقباض شهری است. داده و روش : مقاله حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش کیفی - کمی می باشد. داده ها و اطلاعات موردنیاز به دو روش کتابخانه ای (شناسایی متغیرهای و پیشران ها) و پیمایشی به روش دلفی جمع آوری شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار میک مک و سناریو Morphol استفاده شده است. یافته ها : یافته ها نشان می دهد که پیشران های فقر و بیکاری، کمبود امکانات دولتی، عدم توجه به شهرهای مرزی و مهاجرت دارای بالاترین اثرگذاری بر فرآیند انقباض شهری ارکواز هستند. نتیجه گیری : با توجه به نتایج تحقیق، فرآیند انقباض شهری ارکواز آینده پیش روی مطلوبی نخواهد داشت زیرا که بسیاری از سناریوها در وضعیت نامطلوبی (8 سناریو) قرار دارند که با توجه به این وضعیت؛ زمینه مهاجرت جمعیت، سرمایه انسانی و مالی آن فراهم است؛ در ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی، طبیعی و سیاسی پیشران های کلیدی با سناریوهای فاجعه باری مواجه هستند لذا با روند کنونی این وضعیت انقباض شهری اجتناب ناپذیر است بنابراین با برنامه ریزی، تغییر استراتژی و تأثیرگذاری متغیرهای کلان غیرقابل پیش بینی ممکن است این وضعیت تغییر کند. البته در زمینه توسعه زیرساخت ها و مدیریتی سناریوهای بینابین تا مطلوبی ارائه شده است که می تواند تأثیرگذاری بر سایر پیشران ها داشته باشد.