فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۴۲۱ تا ۴٬۴۴۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
این مقاله با هدف ارزیابی توان اکولوژیک منابع، برای مصارف حمل ونقل درون شهری شهر مشهد در قیاس با ظرفیت زیستی موجود، تلاش دارد تنگناها و محدودیت های حمل ونقل پایدار را مشخص کند. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، «جاپای بوم شناختی » است که رابطه بین «میزان مصرف و تولید ضایعات به وسیله انسان ها» و «تولید منابع و جذب ضایعات به وسیله طبیعت» را نشان می دهد. محاسبه جاپای بوم شناختی برای بخش حمل ونقل در مشهد نشان داد که این شهر با مصرف بیش از 35 میلیون گیگاژول انرژی در سال برای برطرف ساختن نیاز به سوخت مصرفی در حمل ونقل، رقمی معادل 497554 تن کربن تولید می کند و معادل سرانه بوم شناختی آن به ازای هر 100 گیگاژول در یک هکتار 11/0 هکتار برای هر فرد است؛ یعنی در حال حاضر (سال 1391) جمعیت 3 میلیون نفری مشهد 359341.82 هکتار زمین بوم شناختی برای مصرف کنونی انرژی در بخش حمل ونقل استفاده می کنند. این رقم حدود 10 برابر بیش از وسعت کلان شهر مشهد است؛ بنابراین به کارگیری راهکارهایی برای کاهش جاپای بوم شناختی و وسعت اراضی پشتیبان از جمله تقویت گزینه های حمل ونقل عمومی ضروری است.
ارزیابی میزان تناسب ف ضاهای ش هری با معیارهای دسترسی م علولان و رتبه بندی مناطق شهری (مورد مطالعه: شهر دوگنبدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امکان بهره برداری بهینه و برابر از امکانات و مزایای یک زندگی شهری، از حقوق انکارناپذیر کلیه شهروندان و ساکنان یک شهر محسوب می شود. ناتوانان جسمی، معلولان و جانبازان بخشی از افراد جامعه هستند که باید نیازهای آن ها بدون توجه به وضعیت سلامت جسمانی آن ها برآورده شود؛ لذا مناسب سازی انواع فضاها و کارب ری های ش هری جهت استفاده اف راد معلول بسیار حائز اهمیت می باشد. در این پژوهش، با انتخاب 10 درصد جامعه معلولان شهر دوگنبدان و نظر سنجی از آن ها و هم چنین پیمایش میدانی و بهره گیری از 6 معیار و 46 زیر معیار به ارزیابی میزان تناسب انواع فضاها و کاربری های شهری مناطق مختلف شهر دوگنبدان با نیازهای معلولان بر اساس ضوابط و استانداردهای مدون پرداخته شده است. تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری هم چون الگوریتم TOPSIS و آزمون T-test و به کمک نرم افزار SPSS صورت گرفته است. نتایج حاکی از آن است که در زمینه رعایت معیارهای طراحی و برنامه ریزی شهری برای معلولان در سطح شهر دوگنبدان اقدامات مناسب و کافی صورت نگرفته است و هیچ کدام از فضاها و کاربری های مورد سنجش در شهر دوگنبدان از لحاظ مناسب سازی برای معلولان وضعیت مناسبی ندارند که در بین فضاهای مختلف، پارک ها و فضای سبز، فضاهای آموزشی، کتابخانه ها، سالن های ورزشی و معابر و در بین مناطق شهری، منطقه 5 و 4 بدترین وضعیت را دارند. در این راستا، با رتبه بندی مناطق شهری با استفاده از معیارهای مورد بررسی، اولویت هر منطقه شهری جهت مناسب سازی در هر معیار تعیین شده است
تحلیل مکانی و کارکردی خدمات پیشرفته پشتیبان تولید در راستای پیوند تهران با شبکه شهرهای جهانی (مطالعه موردی: شرکت های کارگزاری خدمات بیمه آسیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازساخت شهری در عصر جهانی شدن اقتصادی تا حد زیادی متأثر از ویژگی ها، رفتار و کارکرد شرکت های خدمات پیشرفته است که در اقتصاد پسا- فوردیستی به وجود آمده اند. آنها گره های کلیدی در اقتصاد شبکه ای و اتصال شهرها به یکدیگر هستند؛ به گفته دیگر، اقتصاد جهانی از طریق روابط افقی و عمودی شبکه ای و فعالیت های هم پیوند شرکتی، تا حد زیادی توانسته است خدمات را جهانی کند و در این رابطه، شهر ها با یکدیگر پیوندهای کارکردی برقرار کرده اند. یکی از این خدمات پیشرفته، خدمات بیمه است. خدمات بیمه ضمن آفرینش فضا های خدماتی، عامل کلیدی در سازماندهی فعالیت ها و جریان های اقتصادی به شمار می روند. در این نوشتار، جغرافیای مکانی شرکت های کارگزاری خدمات بیمه و کارکرد آنها در رابطه با پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی نشان داده شده است. هدف پژوهش تحلیل مکانی و کارکردی خدمات بیمه در راستای پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی از طریق شاخص حضور و پیوند شرکت های کارگزاری بیمه بوده است. از حدود 150 شرکت کارگزاری بیمة آسیا، از 45 نمونه پرسشگری و مصاحبه حضوری به عمل آمده است. یافته های این پژوهش عبارتند از:
1. کلانشهر تهران، مرکز فرماندهی و مدیریت خدمات شرکتی بیمه در ایران است؛ 2. از نظر فضایی، خدمات بیمه الگویی مشتری محور داشته و به سمت مناطق شمالی و کانون خدمات شرکتی کلانشهر تهران حرکت می کنند؛ 3. از نظر خدمات شرکت های بیمه، تهران پیوند بسیار ضعیفی با شبکة شهرهای جهانی دارد. نتیجه اینکه، تهران در این بخش شهری جهانی شمرده نمی شود.
تعیین اندازه بهینه و پایدار شهر در یک الگوی اقتصاد محلی (مطالعه موردی: کلان شهرهای ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی در تمام کشورهای دنیا در حال گسترش است. افزایش جمعیت شهرها موجبات رشد و توسعه در زمینه های مختلف، خصوصاً اقتصادی را فراهم آورده است. برای مثال، مطابق با گزارش توسعه جهانی بانک جهانی در سال 2019، حدود 16 درصد از کل تولید ناخالص داخلی جهان در 30 شهر دنیا، تولید می شود. اما توسعه شهرها، مشکلاتی از جمله آلودگی زیست محیطی، صوتی، ترافیک و ... را به همراه داشته است. بر این اساس، بسیاری از ساکنان کلان شهرها، ریشه مشکلات خود را در افزایش جمعیت می دانند و مدیران شهری با این سؤال مواجه هستند آیا اندازه بهینه ای برای شهر وجود دارد یا خیر و اگر وجود دارد در چه حدودی است؟
در این مقاله، اندازه بهینه و پایدار شهر برای کلان شهرهای ایران برآورد شده است. کلان شهرهای مورد بررسی به دلیل عدم وجود اطلاعات آماری، فقط شامل شهرهای تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز در بین سال های 1387 تا 1391 می باشند. روش تحقیق، مبتنی بر یک الگوی اقتصاد محلی بوده که دارای سه بازیگر اقتصادی است: بنگاه، خانوار و دولت محلی. نتایج نشان دادند، کلان شهر تهران از اندازه بهینه و پایدار خود عبور کرده است و کلان شهرهای اصفهان، مشهد، شیراز و اهواز، از حد بهینه خود عبور کرده اما با اندازه پایدار خود فاصله دارند.
تحلیلی بر نقش گردشگری مذهبی در توسعه شهری (مطالعه موردی: امام زاده جعفر(ع) یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جاذبه های گردشگری مذهبی (امامزاده ها، زیارتگاه ها) نقش مؤثری در بازسازی حیات شهرها در طول تاریخ و امروز داشته است که همچون یک شبکه گسترده اجتماعی از اعتماد و مشارکت گرفته تا بحث هنجارها و امنیت، اغلب مسائل و مشکلات شهری را پوشش می دهد. هدف از این تحقیق، تبیین مؤلفه های موثر در رونق گردشگری مذهبی امام زاده جعفر (ع) و چگونگی ارتباط آن ها است. بر این اساس، روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری زائران امامزاده جعفر (ع) شهر یزد و ساکنین محله مصلی و مسئولان طرح های توسعه حرم و مدیران شهری است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تحلیل شبکه (ANP) و برنامه ریزی استراتژیک (SWOT) استفاده شده است. همچنین برای ارتباط علی و معلولی بین متغیرها، آزمون های آمار استنباطی مانند ضریب رگرسیون چندمتغیره به کار برده شده است. نتایج حاصل از مدل تحلیل شبکه نشان می دهد، شاخص های گردشگری مذهبی با 306/0 بیشترین تاثیر و شاخص های مدیریتی با 081/0 کمترین تاثیر را در توسعه گردشگری مذهبی امامزاده جعفر دارند. همچنین مقادیر بتا از آماره های ضریب رگرسیونی نشان داد که یک واحد تغییر در مولفه های گردشگری، اقتصادی، کالبدی و مدیریتی به ترتیب به اندازه 012/0، 026/0، 010/0 و 031/0 واحد تغییر در رونق گردشگری مذهبی و شهرنشینی در امامزاده جعفر (ع) ایجاد خواهد کرد. تحلیل برنامه ریزی استراتژیک نیز بدون برنامه عمل کردن امام زاده جعفر (ع) در استفاده از نقاط قوت و کاهش نقاط ضعف در ارتباط گردشگری مذهبی و رونق شهرنشینی را تائید می کند. در این راستا، پیشنهاداتی چون معرفی گسترده جاذبه های مذهبی امامزاده جعفر (ع) از طریق رسانه ها، توجه به پیوند بافت تاریخی و امامزاده در ساماندهی آن، گسترش مراکز مذهبی مکمل مانند موزه های مذهبی، مکان های همایش ها و آیین های مذهبی در جذب گردشگران مذهبی و پویایی امامزاده جعفر و محله مصلی ارائه شده است.
روش شناسی انتخاب شاخص های سنجش پایداری در شهرهای کوچک با تأکید بر استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی شناخت وضعیت و تنگناهای توسعه نواحی به لحاظ پایداری و توسعه پایدار در شهرها از مسائلی است که اخیراً در فرهنگ برنامه ریزی شهری مطرح شده است. استفاده از شاخص های توسعه پایدار در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و زیست محیطی می تواند معیاری مناسب هم برای تعیین جایگاه شهرها و هم در جهت حل مشکلات و نارسایی هایی آنها برای نیل به رفاه اقتصادی و سلامت اجتماعی- فرهنگی ساکنین جهت رسیدن به توسعه ی پایدار شهری باشد. در این راستا هدف از تحقیق حاضر شناسایی و تبیین شاخص ها و معیارهای مناسب برای سنجش پایداری و عملیاتی کردن این شاخص ها در سطح شهرهای کوچک کشور، با تأکید بر شهرهای کوچک استان مازندران و ارائه یک چارچوب روش شناختی نوین با استفاده از نظرسنجی از نخبگان علمی به روش دلفی می باشد. روش انجام این تحقیق مبتنی بر روش های تحلیلی - توصیفی و پیمایشی است. بر اساس یافته های این پژوهش، تعداد 68 شاخص کلیدی (از بین تعداد 159 شاخص) شامل 24 شاخص برای ارزیابی پایداری زیست محیطی، تعداد 15 شاخص برای ارزیابی پایداری اجتماعی- فرهنگی، تعداد 14 شاخص برای ارزیابی پایداری اقتصادی و تعداد 14 شاخص برای ارزیابی کالبدی- زیرساختی که متناسب با ساختار شهرهای کوچک کشور و بویژه استان مازندران و محیط این شهرها بوده استخراج گردید. نتایج این پژوهش همچنین نشان می دهد که در ارتباط با تحلیل متوسط ارزش شاخص های انتخاب شده شاخص های اجتماعی- فرهنگی با 7.62 امتیاز در مقایسه با سایر شاخص ها از اعتبار بیشتری در تحلیل پایداری برخوردارند. شاخص های اقتصادی با 7.69 امتیاز در رتبه ی دوم قرار دارند و شاخص های کالبدی- زیرساختی و طبیعی به ترتیب با 7.6 و 7.47 در رتبه های سوم و چهارم جای دارند.
رهنمودهای تئوری بازی در تحلیل مناقشه تغییر کاربری اراضی (مطالعه موردی: اراضی محله دارآباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کاربری اراضی نمونه ای از ناکامی سازوکار بازار در حفظ محیط زیست به شمار می رود. از طرفی، افزایش روزافزون جمعیت، گسترش شهرنشینی و فشار توسعه، فضاهای سبز اطراف شهرها را به شدت در معرض تخریب و تبدیل کاربری قرار داده است. در این شرایط ذی نفعان و ذی نفوذان در راستای بهره وری بیشتر و کسب حداکثر سود بوده که منجر به استفاده توسعه دهندگان از اراضی باکیفیت و سبز می شود. در این شرایط تضاد منافع میان توسعه دهندگان و دیگر نهادها منجر به رقابت برای دستیابی به منافع بیشتر و شکل گیری مناقشه می شود. تئوری بازی ها رهیافتی مناسب برای تحلیل مناقشه و رفتارهای غیرهمکارانه ذی نفعان بوده و برای ارائه راهکار در شرایط تضاد منافع کارآمد است. این تحقیق بر اساس تحلیل استراتژیک تعاملات ذی نفعان تغییر کاربری اراضی دارآباد با رویکرد مدل های غیرهمکارانه، استفاده از مدل گراف در حل مناقشه تئوری بازی ها انجام گرفته است. بر اساس نتایج، عامل اصلی تغییر کاربری اراضی منطقه نبود شفافیت های قانونی و وجود بندها و تبصره های مختلف درباره تغییر کاربری اراضی، مشخص نبودن مسئولیت نظارتی و تصمیم گیری شورایی پیرامون تغییر کاربری اراضی است. بر اساس نتایج، پیشنهاد می شود خلأهای قوانین تغییر کاربری اراضی و تبصره های قانونی موجود اصلاح و بروکراسی اداری شفاف سازی شود و اراضی منطقه بر اساس شاخص ارزشمندی اکولوژیکی طبقه بندی و سپس مجوز تغییر کاربری آن ها صادر شود. همچنین پیشنهاد می شود به منظور حمایت از تولید مالکان اراضی نامرغوب، صندوق ذخیره عوارض دریافتی از توسعه دهندگان تأسیس شود. تبیین سازوکار دریافت مالیات از توسعه دهندگان در منطقه و اختصاص آن برای حفظ اراضی مرغوب نیز می تواند از تغییر کاربری جلوگیری کند. به طور کلی با ایجاد تعامل بین گروه های مختلف دخیل در تغییر کاربری اراضی می توان گامی مؤثر در جهت حفظ اراضی مرغوب شهری در جهت رسیدن به توسعه پایدار برداشت.
تلفیق ملاحظات واکنش در شرایط اضطراری و ارزیابی اثرات محیط زیستی(EIA)، برای تعیین مکان بهینه تأسیسات و خدمات شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱۰
37 - 48
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، تعیین مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند در یک منطقه نمونه در شهر تهران است. برای این منظور منطقه 9 شهرداری تهران به عنوان نمونه مطالعاتی انتخاب شد و مکان بهینه استقرار ایستگاه بازیافت پسماند با به کارگیری مجموعه ای از تکنیک های تصمیم گیری گروهی، تصمیم گیری چند معیاره، ارزیابی اثرات محیط زیستی و لحاظ نمودن ملاحظات مدیریت واکنش در شرایط اضطراری تعیین شد. ابتدا تکنیک دلفی کلاسیک برای شناسایی معیارهای مکانیابی و تکنیک دلفی فازی برای تعیین فاصله مجاز معیارها مورد استفاده قرار گرفت. در ادامه با کاربرد نرم افزار Arc GIS و اعمال فواصل تعیین شده در خصوص هر یک از معیارها، غربالگری مناطق مستعد انجام گرفت و با در نظر گرفتن نتایج مطالعات میدانی، پنج آلترناتیو مکانی برای استقرار ایستگاه بازیافت پیشنهاد شد. در گام بعد با توجه به اینکه تعیین مکان بهینه نیازمند همسنجی این آلترناتیوها می باشد، دو گروه معیارهای محیط زیستی (استخراج شده از نتایج ارزیابی اثرات محیط زیستی) و معیارهای مدیریت واکنش در شرایط اضطراری (مبتی بر اصول و قواعد مدیریت واکنش در شرایط اضطراری) مورد استفاده قرار گرفت و در پایان با ساختاردهی مسئله در قالب تکنیک تحلیل سلسه مراتبی فازی، مکان بهینه برای استقرار ایستگاه بازیافت پسماند تعیین شد. نتایج تحقیق مشخص نمود، آلترناتیو مکانی شماره 2 بهترین مکان برای احداث ایستگاه بازیافت پسماند می باشد. به دلیل اینکه این آلترناتیو نسبت به سایر آلترناتیوها بیشترین فاصله را از مراکز جمعیتی دارد، پتانسیل بالاتری در تحقق معیارهای محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی دارد؛ ضمن اینکه احتمال انتشار وضعیت های اضطراری به پهنه های سکونت را کاهش می دهد و علاوه بر این از بزرگراه فتح که یکی از زیرساخت های اصلی حمل و نقل این منطقه است نیز فاصله کمی دارد که با احداث راه دسترسی فرعی، امکان استفاده از خدمات امداد و نجات را تسهیل می نماید. این تحقیق علاوه بر اینکه نمونه عملی از امکان پذیری ترکیب تکنیک های رایج در برنامه ریزی و مدیریت محیط زیست با تکنیک های مورد استفاده در سایر زمینه های علمی را نشان می دهد، چارچوبی را برای تلفیق اصول مدیریت محیط زیست و مدیریت بحران در مکانیابی صنایع و خدمات در مناطق شهری ارائه می نماید.
تحلیل راهبردی مناطق مرزی مطالعه موردی : شهرهای مرزی استان کردستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
85 - 98
حوزههای تخصصی:
پدیده قاچاق کالا در کشور ما، علاوه بر آثار سوء اقتصادی به عنوان یک چالش اقتصادی _ اجتماعی با اهمیت است. امروزه این پدیده علاوه بر اینکه به عنوان یک تهدید جدی بر سر راه تجارت آزاد است، هزینه های زیادی نیز بر بدنه اقتصادی کشور تحمیل می کند. هدف تحقیق حاضر، بررسی راهکارهایی برای کاهش قاچاق کالا در استان کردستان بر پایه ویژگی های اقتصادی _ اجتماعی می باشد. این پژوهش با روش مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه انجام شده است. بر این اساس با استفاده از مدل سوات (SWOT) موقعیّت کنونی شهرهای مرزی استان کردستان، مطالعه و نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدید بررسی شده و در نهایت، راهکارهای رسیدن به اولویت های مبتنی بر جهت گیری های توسعه پایدار شهری ارائه شده است. جامعه آماری مورد بررسی، کارشناسان 11 اداره و سازمان مرتبط با قاچاق کالا در شهرهای مرزی استان کردستان را در بر می گیرد. حجم نمونه، تعداد 55 نفر تعیین شد. نتیجه اینکه، راهکارهای آمایشی برای کاهش قاچاق کالا از طریق بهبود وضعیّت اقتصادی _ اجتماعی مرزنشینان ارائه شد. راهبردهای بهره برداری از منابع معدنی و کشاورزی شهرهای مرزی با استفاده از نیروی کار محلی برای توسعه صادرات، گسترش فعالیت های کشاورزی با استفاده از امکانات طبیعی کشاورزی و نیروهای انسانی بومی شهرهای مرزی برای ایجاد صنایع تبدیلی وابسته به محصولات کشاورزی و ایجاد زمینه مناسب برای بهره مندی از خلاقیت و نوآوری جوانان در کارآفرینی و بنگاه های زود بازده پیشنهاد می شود.
تحلیل ساختار فضایی-کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
71 - 82
حوزههای تخصصی:
مراکز شهری در ایران نه تنها از تحولات مدرنیته به دور نبوده اند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیده اند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیده ای از جمله تمرکز و اختلاط بی برنامه انواع کاربری ها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانه های خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی خود مواجهه می باشد. وجود پیوندهای چند سویه بین قابلیت ها و محدودیت های محدوده مرکزی شهر زنجان با نگاهی به وضعیت ناخواسته موجود، اندیشه ای است که موانع بهبود وضعیت این محدوده به چالش می کشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی می باشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. مشاهده و استفاده از پرسشنامه از روش های میدانی مورد استفاده می باشند. تعداد نمونه آماری مورد بررسی برای تکمیل پرسشنامه شامل 153 نفر از شهروندان زنجانی می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد مسائل و مشکلات ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکز شهر زنجان در ارتباط با امکان تحقق منافع حاصل از فرصت های راهبردی مفهوم می یابند. میزان تلاش مورد نیاز برای رفع هر کدام از مسائل و مشکلات با توجه به میزان پیچیدگی هر یک از مسائل و مشکلات می باشد. با تحقق منافع حاصل از فرصت های راهبردی محدوده مرکزی شهر زنجان به عنوان مکانی مطلوب که حداکثر توان های خود را عرضه می دارد، تولدی مجدد خواهد یافت.
ارزیابی میزان رضایت و مطلوبیت از سفر با اتوبوس درون شهری با استفاده از مدل رگرسیون رتبه ای (نمونه مطالعاتی: شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
عوامل مؤثر بر میزان رضایت و مطلوبیت از سفر با اتوبوس به کارایی و کارآمدی آن یعنی سرعت، زمان بندی مناسب و امنیت آن مربوط می شود. هدف این نوشتار این است که میزان رضایت و مطلوبیت سفر با اتوبوس را به عنوان یکی از شاخص های حمل ونقل پایدار شهری، از دید ویژگی های فردی استفاده کنندگان مورد بررسی قرار داده و متغیرهای مستقل تأثیرگذار را شناسایی نماید. داده های اولیه برای این منظور از طریق تکمیل پرسش نامه جمع آوری شده و مورد تجزیه وتحلیل توصیفی قرارگرفته اند. با بهره گیری از تحلیل همبستگی، مدل رگرسیون رتبه ای و با آزمون خطوط موازی مشخص گردید که مجموعه ای از عوامل فردی همچون سطح تحصیلات، شغل و غیره همراه با پارامترهای کیفی سیستم اتوبوس رانی از قبیل مدت زمان انتظار در ایستگاه، کیفیت سیستم اتوبوس رانی و فراوانی استفاده از اتوبوس بر میزان رضایتمندی مسافرین مؤثرند.
به کارگیری رویکرد رشد هوشمند شهری جهت احیاء مرکز شهر (نمونه موردی: شهر نهاوند)
حوزههای تخصصی:
ناحیه مرکزی شهرها مرکز کارکردی (نه الزاماً جغرافیایی) هر شهر را تشکیل می دهند. به همین دلیل جاذب بیشترین مراجعات و سفرهای روزانه هستند. ضرورت اساسی تداوم حیات اقتصادی و کارآمدی فعالیت های ناحیه مرکزی شهر «قابلیت احیاء و باززنده سازی» آن است. در پاسخگویی به این مسائل و مشکلات، مفاهیم و رویکردهای جدیدی برای توسعه های آتی مرکز شهر مطرح گردید که یکی از آنها رویکرد رشد هوشمند است. در این پژوهش سعی بر آن است تا با آشنایی کامل از تئوری رشد هوشمند و بررسی وضعیت موجود شهر نهاوند با استفاده از روش تحلیل و ارزیابی اطلاعات به ارائه راهبردها و سیاست هایی برای توسعه احیای مجدد مرکز شهر نهاوند که دچار افت شهری شده است مبتنی بر اصول رشد هوشمند پرداخته شود. نوع انجام تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری داده ها اسنادی- کتابخانه ای می باشد و جامعه مورد پژوهش محدوده مرکز شهر نهاوند است.
طبقه بندی تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی با استفاده از برنامه ریزی خطی تعامل تناوبی سیموس(SIMUS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر ارائه نقشهٔ تحمل پذیری مناطق شهری کلان شهر مشهد به مخاطرات محیطی بر پایه برنامه ریزی خطی و ارائهٔ راهبردهای مدیریتی جهت توسعهٔ پایدار شهری بر حسب درجهٔ حساسیت پذیری است. جهت نیل به این اهداف، در ابتدا 4 معیار ژئومورفولوژیکی شامل روانگرایی، زمین لرزه، گسل و فرونشست و 5 معیار محیط زیستی آلودگی هوا، آلودگی آب، تغییر کاربری، تراکم جمعیت و اسکان غیررسمی بر حسب نظرات کارشناسی و تکنیک دلفی انتخاب شدند. در گام بعدی با کمک الگوریتم خطی تعامل تناوبی سیموس، درجهٔ تحمل پذیری و حساسیت پذیری مناطق 13 گانه شهری نسبت به مخاطرات تعیین شد. تابع هدف در نظر گرفته شده در مدل خطی، دارای اثر بیشینه و محدوده آستانه به صورت متوسط برای متغیرها در نظر گرفته شد. در گام بعدی با مشخص شدن مناطق حساسیت پذیر، راهبردهای افزایش سرانهٔ فضای سبز، تعیین حریم شهری جهت توسعه، مقاوم سازی بناها و ساختمان ها در برابر زمین لرزه، تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، جلوگیری از تغییرات کاربری اراضی و برنامهٔ هدفمند طرح ترافیک متناسب با وضعیت موجود پیشنهاد و اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که مناطق یک، ثامن و نه به ترتیب رتبه نخست حساسیت پذیری را دارا می باشند و مناطق دو، سه، پنج، شش، هفت، ده و یازده کم ترین میزان حساسیت پذیری را نسبت به مخاطرات دارند. همچنین تدوین برنامهٔ کنترل مهاجرپذیری، مقاوم سازی بناها در برابر زمین لرزه، تعیین حریم شهری جهت توسعه و افزایش سرانهٔ فضای سبز راهبردهای اصلی جهت توسعهٔ پایدار کلان شهر مشهد است.
رد پای اکولوژیکی گاز دی اکسید کربن سوختهای فسیلی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مسائلی چون افزایش سطح گازهای گلخانه ای، تخریب محیط زیست و جنگل زدایی به همراه کاهش ظرفیت زیستی کره زمین برای پاسخگویی به نیازهای بشر از مهمترین دغدغه های جهانی بوده است. گاز دی اکسید کربن به عنوان یک عامل مهم و مؤثر در گرمایش جهانی و تغییراقلیم ، مسئول 60 درصد گرم شدن جهان یا اثر گلخانه ای شناخته شده است. مهمترین منبع انتشار این گاز سوخت های فسیلی چون بنزین ، نفت و گازوئیل است که برای تولید انرژی بخصوص در مناطق شهری بکارگرفته می شود. مصرف بیش از ظرفیت محیط این سوختها منجر به بروز مشکلات زیست محیطی بی شماری شده است. تحقیقات نشان می دهد یکی از مؤثرترین راه ها برای کاهش میزان CO2 اتمسفر، افزایش فضای سبز و جنگلکاری در شهرهاست. هدف از این پژوهش محاسبه مقدار اراضی جنگلی برای جذب میزان گاز CO2 منتشره شده از سوخت های فسیلی با استفاده از روش جاپای اکولوژیک (EF) می باشد. باتوجه به آنکه یکی از مهمترین وظایف شهرداری ها حفظ و توسعه فضای سبز در شهرها می باشد، این مقاله با محاسبه جاپای اکولوژیکی(EF) گاز CO2 ، میزان انتشار این گاز طی سال های 1385 تا1387 در سطح کلانشهر شیراز را بررسی کرده است. در ابتدا برای تخمین حجم گاز CO2 منتشر شده، از روش IPCC استفاده گردید. بنابراین ابتدا میزان مصرف سالانه بنزین و گازوئیل ، میزان گاز دی اکسید کربن تولید شده و سپس میزان زمین(مترمربع/هکتار)تأمین کننده آن مقدار مصرف، یا جای پای اکولوژی ( EF) این گاز محاسبه گردید. در طول پژوهش روشن شد سرانه موجود فضای سبز در سطح شهر شیراز برای کاهش جاپای اکولوژیکی گازCO2 منتشرشده از سوخت انرژی های فسیلی درشهر جوابگو نمی باشد. نتایج نشان داد که حجم گاز CO2 منتشر شده از سوخت های نفت و گازوئیل طی سال های 1385تا1387 به ترتیب برابر با 521058 ؛ 476767؛ 490106 تن بوده است. محاسبه جاپای اکولوژیک این مقدار گاز منتشرشده نیز نشان داد، کل اراضی جنگلی مورد نیاز برای جذب گاز دی اکسید کربن حاصل از سوختن سوختهای فسیلی بنزین و گازوئیل برای سال های 1385،1386 و 1387 به ترتیب 7816 هکتار؛7125 هکتار و 7352 هکتار می باشد. حال آنکه مساحت فضای سبز شیراز در سال1387 ؛ 1869 هکتار بوده است. که به معنای اینست که گاز دی اکسید کربن تولید شده تنها از ابن دو سوخت 3.9 برابر ظرفیت زیستی شیراز می باشد. در واقع هر شهروند شیرازی نیاز به 78/51 متر مربع سرانه فضای سبز به منظور جذب گاز co2 دارد. بنابراین شهرداری موظف است با توسعه فضای سبز موجود حجم و سرانه این کاربری را برای کاهش جاپای گاز دی اکسیدکربن افزایش دهد.
به کارگیری شبکه عصبی مصنوعی برای قیمت گذاری شناور مجوز طرح ترافیک تهران جهت مدیریت بهینه شهر با هدف کاهش آلودگی هوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۱۵۴-۱۴۵
حوزههای تخصصی:
بررسی نقش نظام مدیریت و برنامه ریزی در سازماندهی فضایی جمعیت و فعالیت در منطقه کلانشهری تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منطقه کلانشهری، پهنه ای جغرافیایی است که از یک شهر مرکزی و مراکز جمعیتی، تولیدی، خدماتی و گردشگری پیرامون آن تشکیل شده است. این مراکز همواره در تعامل محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فضایی با یکدیگر قرار دارند. از این رو، چالش اصلی مدیریتی در این مناطق، یافتن راهی برای سازماندهی «ارتباط و پیوند» میان این حوزه های مختلف عملکردی است. به عبارتی اگر مدیریتهای مستقلِ مستقر در منطقه کلانشهری به سمت یکپارچگی مدیریتی سوق نیابند؛ برنامه های کالبدی-فضایی نیز توانایی لازم را برای هدایت و کنترل تحولات کالبدی -فضایی منطقه نخواهند داشت. از این رویکرد، مطالعه حاضر روند تحول مکانی سکونتگاههای شهری و فضاهای صنعتی منطقه کلانشهری تهران را با هدف شناخت جایگاه نظام مدیریت و برنامه ریزی رسمی و شهرهای جدید و شهرکهای صنعتی در جذب جمعیت و فعالیت منطقه، مورد بررسی قرار داده است. تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از اسناد، آمارها و مطالعات و گزارشات موجود در زمینه موضوع تحقیق انجام گرفته است. بررسی این موضوع در منطقه کلانشهری تهران نشان می دهد که نظام رسمی مدیریت و برنامه ریزی شهری در چارچوب همان ساختارهای سنتی مدیریت و برنامه ریزی اقدام به اجرای طرح ایجاد شهرهای جدید و شهرکهای صنعتی در منطقه کلانشهری تهران کرده است. نگاهی به یافته های تحقیق نشان می دهد که، ایجاد شهرهای جدید و شهرکهای صنعتی که با هدف سازماندهی به نظام استقرار جمعیت و فعالیتها در منطقه کلانشهری تهران صورت گرفته است؛ به رغم ظرفیت سازی قابل توجه در شهرهای جدید و شهرکهای صنعتی برنامه ریزی شده، نقش مهمی در سازماندهی به استقرار جمعیت و فعالیتهای صنعتی منطقه ایفا نکرده اند؛ جذب جمعیت و واحدهای صنعتی وکارگاهی در خارج از زمین شهرهای جدید و شهرکهای صنعتی؛ بسیار بیشتر از این مراکز برنامه ریزی شده بوده است. نتیجه اینکه، هدایت و کنترل برنامه ریزی شده تحولات کالبدی-فضایی منطقه در شرایط تعدد و تفرق مدیریتی در منطقه کلانشهری تهران امکان پذیر نبوده و هر گونه اقدام در این ارتباط وابسته به یکپارچگی در ساختار، فرایند و سیاستهای نظام مدیریت و برنامه ریزی منطقه می باشد.
فضاهای معنامحور و میادین اجتماعی در شهرسازی اسلامی رکن گمشده (فضاهای تعاملی) در کلان شهرهای ایرانی اسلامی امروز
حوزههای تخصصی:
بخش عمده ای از ویژگی های فضاهای شهری گذشته ایران در مؤلفه های معنایی و معنامحوری نمود پیدا کرده است؛ ویژگی هایی که در دوران معاصر دچار گمشدگی و فراموشی شده اند. یکی از اصلی ترین فضاهای شهری که تأثیر زیادی از این مسئله گرفته میادین شهری است. عمده ترین دلیل این مسئله را می توان بی توجهی به ویژگی های معنایی و معنوی شهرسازی و معماری سنتی دانست. هدف از این پژوهش بررسی ویژگی های میادین سنتی و شناسایی معیارهای تحلیل معناشناسانه در فضاهای شهری به منظور ارتقای سطح تعاملات اجتماعی است. بدین منظور پژوهش حاضر با بررسی و تحلیل ادبیات موضوع گسترده میادین شهری و تحلیل معناشناسانه به ارائه چارچوب نظری تحقیق پرداخته است. در ادامه با انجام مطالعات میدانی (مشاهده و پرسشنامه) و با استفاده از تحلیل های توصیفی (تکنیک های چیدمان فضایی (Space Syntax، عکاسی و مساحی و استنباطی(تحلیل عاملی تأییدی توسط نرم افزار لیزرل (LISREL) به مقایسه چارچوب نظر ی مستخرج از ادبیات موضوع و اطلاعات جمع آوری شده در جهت اثبات فرضیه اقدام شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از میان معیارهای کیفی مورد سنجش معناشناسانه معیارهای ذهنی مانند تنوع، رنگ و نشانه ها بیشترین رابطه را با بعد تعاملات اجتماعی دارند؛ لذا از این نتایج می توان در افزایش معنامحوری و معنویت در فضاهای شهری استفاده نمود؛ امری که منجر به ایجاد فضاهای تعاملی می شود.
تعیین جهت بهینه گسترش شهر کرمانشاه با استفاده از AHP و GIS
حوزههای تخصصی:
شهرها در روند رشد خود با مسائل و پیامدهای متفاوتی مواجه اند، از این رو تعیین جهت مناسب برای گسترش شهر با توجه به خصوصیات شهر بسیار مهم است. مسائل مرتبط با گسترش شهر را می توان در قالب مسائل کالبدی و زیست محیطی، مسائل اجتماعی و فرهنگی و مسائل اقتصادی بررسی کرد. شهر کرمانشاه در روند گسترش خود پیامدهای نامناسبی را بر محیط اطراف خود گذاشته است. از دیدگاه کالبدی و زیست محیطی، تخریب باغات و زمین های کشاورزی، آلودگی های زیست محیطی، چند پاره شدن بافت شهری در اثر الحاق روستاها به شهر، و عدم سازگاری کاربری ها از نتایج گسترش شهر کرمانشاه بوده است. از بعد اجتماعی می توان به تضادهای فرهنگی و اجتماعی ایجاد شده اشاره کرد. افزایش هزینه های ایجاد زیرساخت ها، عدم بهره گیری مناسب از اراضی شهر و نابودی زمین های کشاورزی و باغات نیز از نمودهای گسترش شهر کرمانشاه از لحاظ اقتصادی بوده است. بنابراین، با توجه به مسائل عنوان شده می توان با تعیین جهت بهینه گسترش شهر، برنامه ریزی مناسبتری را برای شهر اتخاذ نمود. هدف از انجام این پژوهش، تعیین جهت بهینه گسترش شهری در خارج از محدوده موجود شهر کرمانشاه است. در تعیین جهت مناسب گسترش شهر کرمانشاه، ابتدا اطلاعات توصیفی شهر کرمانشاه در قالب متغیرهایی نظیر جاده های شهری، جاده های روستایی، مناطق صنعتی، خطوط انتقال برق فشار قوی، گسل، شیب، جهت شیب، جنس خاک و آب های سطحی (رودخانه) جمع آوری شده و بکار گرفته شده است. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی و ابزار GIS مناسبترین جهت گسترش شهر ارائه شده است که در نهایت ناحیه شرقی شهر به عنوان مناسبترین جهت گسترش شهر انتخاب شده است.
بررسی درجه توسعه یافتگی شهرستانهای استان سیستان و بلوچستان با تأکید بر شاخص های عمده بخش کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به اینکه سطوح توسعه یافتگی بخش کشاورزی در یک منطقه یکسان نخواهد بود و زمینه ای را برای یک عدم تجانس و ناهمگنی فراهم خواهد کرد، لذا ضرورت مطالعه روند توسعه یافتگی را در این بخش اجتناب ناپذیر می کند. پژوهش حاضر با شناخت تفاوت های موجود، از نظر میزان برخورداری از شاخص های گوناگون، با هدف آگاهی از سطوح توسعه یافتگی و یافتن میزان شکاف موجود و نوع محرومیت در بخش کشاورزی شهرستان های استان سیستان و بلوچستان که از لحاظ آماری از استانهای با استعداد در بخش کشاورزی چه در زمینه تولید، چه سطح زیرکشت می باشد، انجام شده است. جامعه آماری پژوهش، کل شهرستان های استان را شامل شده و از دو روش تاکسونومی عددی و تحلیل عاملی در چارچوب 51 شاخص اصلی و عمده کشاورزی بهره گرفته شده است. آمار و اطلاعات از آمارنامه های کشاورزی و سالنامه های آماری استان گردآوری شده است. مسأله ای که در این پژوهش به آن پرداخته شده، این است که با توجه به شاخص توسعه مدنظر، نحوه ی توزیع امکانات و خدمات چگونه بوده و کدام یک از شهرستانهای مورد مطالعه به لحاظ برخورداری از شاخص های توسعه دارای موقیت مناسب و کدام یک محروم می باشند؟ برای یافتن نتایج و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و MATLAB استفاده شد. نتایج نشان داد که: شهرستانهای زابل، زاهدان، سراوان، چابهار، خاش در دسته شهرستانهای نسبتاٌ توسعه یافته، شهرستانهای ایرانشهر، سرباز و سیب و سوران در دسته شهرستانهای کمتر توسعه یافته و شهرستانهای زابلی، کنارک، نیک شهر، میان کنگی در دسته شهرستان های توسعه نیافته از لحاظ کشاورزی به شمار می روند.
بررسی و تحلیل علل شکل گیری حاشیه نشینی در شهر کرمان نمونه مورد مطالعه: محلات سیدی وامام حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش سریع شهرنشینی بدون همراهی رشد و توسعه شاخص های اقتصادی و اجتماعی لازمه شهرنشینی پایدار، شهرها را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه کرده است. یکی از این معضلات ظهور محله حاشیه نشین در اطراف شهرها بزرگ می باشد.این مجموعه ها به دلیل استقرار تعداد زیادی از شهروندان درون خود و به دلیل عدم برخورداری مناسب از خدمات شهری، وضعیت نامطلوب و کیفیت پایین زندگی، یکی از چالش های اساسی شهرنشینی پایدار به حساب می آیند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی دارند و در صورت بی توجهی می توانند هستی و حیات یک شهر را نیز تهدید کنند.هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر علل شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین (شهرک سیدی و امام حسن)در شهر کرمان می باشد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی وکتابخانه ای جمع آوری شده ،در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شده و حجم نمونه371نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده شیوه نمونه گیری سهمیه ای و پرسشنامه به صورت تصادفی بین ساکنین محلات سیدی و امام حسن توزیع شده است. و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته،نتایج تحقیق حاکی از آن است مهم ترین عامل ایجاد و گسترش این محلات در شهر کرمان مهاجرت از محیط های کوچک روستایی– شهری می باشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان مانند( دسترسی به شغل بهتر و افزایش درآمد )و دافعه های اقتصادی شهرها و روستاهای اطراف(درآمد کم، دسترسی به امکانات )و دافعه های اجتماعی – فرهنگی در محل سکونت قبلی(پایین بودن ارزش کار و فراهم نبودن زمینه برای پیشرفت)، بوده است. و درنهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این محلات و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری ها ی شهری(اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره) شده است.