فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۶۱ تا ۲٬۳۸۰ مورد از کل ۶٬۴۱۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
در اهمیت و ضرورت امنیت اجتماعی همین بس که مقام معظم رهبری امنیت را زمینه ساز موفقیت و پیشرفت جامعه در عرصه های مختلف دانسته اند و با اشاره به وظیفه بسیار مهم نیروی انتظامی در برقراری امنیت تأکید کردهاند. امروزه، نیروی انتظامی در خدمت مردم در کنار مردم و پشتیبان آنان است و آحاد مردم نیز به این نیرو افتخار می کنند و به آنان اعتماد دارند؛ بنابراین، پژوهش حاضر به بررسی میزان رضایت مندی گردشگران و مسافران از عملکرد فرماندهی انتظامی استان مازندران در خصوص طرح امنیت اجتماعی در مناطق ساحلی و توریستی دریای خزر می پردازد. روش پژوهش، توصیفی-زمینه یابی از نوع پیمایشی است. جامعه آماری را کلیه مسافران و گردشگران حاضر در مناطق ساحلی و توریستی بابلسر تشکیل می دهند که در ایام تعطیلات عید نوروز بیشتر از صد هزار نفر مسافر و گردشگر به بابلسر سفر می کنند. بر اساس جدول استاندارد کوهن و همکاران (۲۰۰۱)، ۳۸۴ نفر به عنوان نمونه انتخاب شده اند. در این پژوهش، نمونه گیری از نوع خوشه ای، ابزار گردآوری پرسشنامه و پایایی پرسشنامه (۰٫۸۹) بوده است. به منظور آزمون فرضیات پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و آزمون فریدمن استفاده شده است. درنهایت، نتایجی به شرح ذیل حاصل شده است: (۹۴٫۷%) مسافران عملکرد پلیس راه در محورهای مواصلاتی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۵٫۴%) مسافران عملکرد مأمورین راهنمایی و رانندگی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۴٫۵%) مسافران عملکرد مأمورین مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی را مطلوب ارزیابی نمودند. (۹۶%) مسافران با انتخاب گزینه های زیاد و خیلی زیاد، عملکرد مأمورین برقرارکننده امنیت جانی و مالی مسافران را مطلوب ارزیابی نمودند. (۱۰۰%) مسافران عملکرد فرماندهی انتظامی در سواحل دریا را مطلوب ارزیابی نمودند. هم چنین نتایج فرضیات پژوهش نشان داد که مسافران نوروزی از عملکرد پلیس راه استان در محورهای مواصلاتی، مأمورین راهنمایی و رانندگی استان، مبارزه با بدحجابی و ناهنجاری های اخلاقی، امنیت جانی و مالی مسافران و از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در سواحل دریا رضایت بالایی دارند. درمجموع مسافران نوروزی رضایت کاملی از عملکرد فرماندهی انتظامی استان در برقراری امنیت اجتماعی در استان مازندران دارند. بالا بودن افزایش ضریب امنیت اجتماعی در مناطق گردشگری استان، باعث افزایش سطح رضایتمندی مردم و گردشگران از عملکرد نیروی انتظامی شده و موجب پیوند و تعامل متقابل بین مردم و نیروی انتظامی می شود و مردم پلیس را به تعبیر مقام معظم رهبری به عنوان یک پلیس خدمتگزار می پذیرند و به آن افتخار می کنند و از سوی دیگر میزان سطح رضایت مندی گردشگران بیانگر میزان موفقیت نیروی انتظامی استان در ایجاد و افزایش امنیت اجتماعی در سطح استان خواهد بود.
تعیین موقعیت بهینه دفن پسماندها در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مدیریت پسماندها در کشور با توجه به رشد افزایشی آن در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته و عدم توجه به این مسأله می تواند مشکلات زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی را ایجاد نماید. پیدا کردن موقعیت و مکان بهینه برای پسماندهای شهری و روستایی که هم دارای کم ترین خطرات زیست محیطی و هم از لحاظ اقتصادی بهینه باشد، هدف اصلی پژوهش حاضر است. به منظور مکان یابی بهینه محل دفن زباله ابتدا مطالعات اولیه جهت شناسایی معیارهای تأثیرگذار بر انتخاب محل بهینه انجام و سپس برای تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده از ترکیب سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) و روش تصمیم گیری چند متغیره (MCA) جهت ارزیابی، مکان یابی و پهنه بندی بهینه استفاده گردید. عوامل مؤثر بر مکان یابی پسماند بر اساس امتیاز 1 (مناطق خیلی نامناسب ) تا 5 (مناطق کاملا مناسب) ارزش گذاری شده و امتیاز صفر نیز به مناطق ممنوعه در نظر گرفته شده است. در نهایت مناطق اولویت بندی شده در نقشه نهایی براساس محل دفن زباله مشخص گردیده است. بر این اساس اولویت 5 در نقشه ها و به خصوص نقشه نهایی نشان دهنده مناسب ترین مکان ها و اولویت 1 کمترین ارزش ترین مکان برای دفن و اولویت صفر نیز فاقد هر گونه ارزش مکانی برای دفن زباله ها می باشد.
ارزیابی رقابت پذیری منطقه ای در مناطق شهری عملکردی استان مازندران با استفاده از تحلیل خوشه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، با تسریع فرایند جهانی شدن و افزایش گستره اقتصاد مبتنی بر دانش اطلاعات، مفهوم رقابت پذیری و سنجش آن در بین شهرها و مناطق، توجه زیادی از برنامه ریزان و تصمیم سازان شهری و منطقه ای را به خود جلب کرده است، اما علی رغم گستردگی اهمیت این مفهوم، ابهامات زیادی نیز برای تعریف و سنجش آن عنوان شده است. بر این اساس، پژوهش حاضر با توجه به ادبیات نه چندان گسترده در کشور، با استفاده از آرای صاحب نظران، تعریف روشن و جامعی را از این مفهوم ارائه می کند. سپس، مناطق شهری عملکرد استان مازندران را با استفاده از تحلیل خوشه ای می سنجد و پیشنهاد هایی را برای ارتقای رقابت پذیری مناطق ارائه می کند. یافته های تحلیل خوشه ای در سه سطح و هفت عرصه رقابت پذیری شامل ترکیب و تخصص گرایی صنعتی، محیط کارآفرین، ظرفیت نوآوری، نیروی کار ماهر، استخدام پذیری، سن و اندازه بنگاه و بیانگر برتری سه شهر بزرگ استان که شامل ساری، آمل و بابل در سطح یک است. این خوشه، با ایجاد صرفه های تجمع لازم توانسته جریانی از سرمایه گذاری ها را به سوی خود جلب کند و درنتیجه، محیطی کارآفرین را خلق کند. در سطح بعدی قائمشهر، تنکابن، بابلسر، بهشهر، چالوس قرار گرفته اند. مهم ترین فرصت های رقابتی این گروه، دسترسی به نیروی کار ماهر و استخدام پذیری و عمده ترین ضعف آن ها در نبود پشتیبانی اقتصادی و جمعیتی این شهرها در ساخت محیطی کارآفرین و جذب سرمایه گذاری ها است. به نظر می رسد پیوندهای همکارانه، برای ارتقای کارایی فضایی استان می تواند پشتیبانی برای توسعه اقتصادی مناطق گروه دوم و سوم، برای پوشش ضعف ها و تقویت فرصت های رقابتی استان مازندران باشد.
تحلیل نقش گردشگری درتوسعه پایدار منطقه ای و رتبه بندی عوامل تأثیرگذار آن براساس مدل F,ANP)مطالعه موردی: شهرستان مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: گردشگری یک عامل مهم در استقرار منابع گوناگون و توسعه مناطق کمتر توسعه یافته به-شمار می رود. با بهره گیری حساب شده از توسعه گردشگری، می توان زمینه توسعه اقتصادی، اجتماعی فرهنگی و محیط زیستی بسیاری از مناطق محروم را فراهم آورد. در این پژوهش، هدف این است که نخست نقش گردشگری در توسعه منطقه ای شهرستان مراغه بررسی گردد؛ سپس عوامل تأثیرگذار گردشگری در منطقه اولویت بندی شود. همچنین راهکارهایی برای توسعه پایدار گردشگری ارائه شود تا ضمن افزایش منافع حاصل از آن، بتوان تأثیرات منفی آن را به حداقل کاهش داد. روش: این پژوهش با توجّه به نوع هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی و همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کارشناسان، متخصّصان (اساتید دانشگاهی رشته های مربوط)مسئولین سازمان ها و ادارات و مردم محلّی شهرستان مراغه، با جامعه آماری ۱۵۰۰۰ نفر و تعداد نمونه ۴۰۰ نفر است. روش گردآوری داده ها و اطّلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیات پژوهش از تحلیل رگرسیون خطّی ساده، آزمون t و مدل F,ANP استفاده شده است. یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش حاکی از این است که ضریب تعیین بین متغیّر مستقل (توسعه گردشگری) متغیّر وابسته (توسعه اقتصادی) برابر ۱۳/۰ است. به عبارت دیگر، توسعه گردشگری ۱۳درصد تغییرات متغیّر وابسته را توجیه می کند. همچنین در بُعد اجتماعی و فرهنگی نیز توسعه گردشگری ۳۱ درصد تغییرات ایجادشده در متغیّر وابسته را پیش بینی (توجیه) و خطّی بودن رابطه بین دو متغیّر توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی را تأیید کرده و نشان می دهد توسعه گردشگری همانند بُعد اقتصادی، در بهبود وضعیت اجتماعی و فرهنگی شهرستان نیز تأثیر داشته است. همچنین در بُعد زیست محیطی نیز گردشگری در محل تأثیر گذاشته است. نتایج رتبه بندی عوامل تأثیرگذار نیز براساس ترکیب تحلیل عاملی (FA) و تحلیل شبکه ای (ANP) به ترتیب عبارت اند از: افزایش کیفیت محیط زیست، گسترش امکانات بهداشتی و خدمات رفاهی، افزایش حساسیت به محیط، افزایش درآمد. نتیجه گیری: نتایج به دست آمده از تحلیل آماری رگرسیون خطّی و آزمون t نشان داد بین توسعه گردشگری و توسعه اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی منطقه رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل قابلیت توسعه چندمرکزی در مقیاس فرامنطقه ای (نمونه موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: مفهوم چندمرکزی یکی از مبهم ترین اصطلاحات در علوم منطقه ای است. بخشی از این ابهام به رویکردها و مقیاس های مختلف مربوط می شود. اگرچه اغلب پژوهش های اخیر، بر روی مقیاس شهری و به ویژه منطقه کلان شهری چندمرکزی تمرکز کرده اند، امّا کمتر به سطوح ملّی و استانی توجّه شده است. بنابراین مقاله حاضر سعی دارد تا با برشمردن ابعاد و مؤلّفه های این مفهوم در این مقیاس، به بخشی از این ابهامات پاسخ دهد و روش هایی را برای سنجش آن در کشور بیابد. سپس، قابلیت توسعه چندمرکزی را در سطح استان مازندران بسنجد. روش: با توجّه به ماهیت و هدف پژوهش، از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. مطابق با ادبیات موضوع، دو بُعد مورفولوژیک و عملکردی را می توان در سطح کلان برای سنجش چندمرکزیتی شناسایی کرد. در تحلیل ها، شاخص نخست شهری، شاخص تقوایی، شیب رتبه اندازه و تحلیل کانونی به عنوان شاخص های مورفولوژیک و شاخص واسانن، تراکم شبکه و آنتروپی به عنوان شاخص های عملکردی به کار رفته اند. یافته ها/ نتایج: نتایج تحلیل نشان می دهند مازندران دارای نظامی از مراکز متوازن و نسبتاً هم اندازه در گروه های جمعیتی مختلف و فاقد ساختاری سلسله مراتبی است. به علاوه، مراکز شهری به طور نسبتاً برابر در پهنه سرزمین پراکنده شده اند. از نقطه نظر عملکردی نیز، منطقه دارای همبستگی شبکه ای بالا، جریان ها و پیوندهای متوازن و دوطرفه و نظامی نسبتاً شبکه ای است. نتیجه گیری: استان مازندران را می توان چه به-لحاظ مورفولوژیک و چه به لحاظ عملکردی، تبلوری از یک ساختار فضایی چندمرکزی تعریف کرد.
ارزشیابی و تحلیل جاذبه های زمین گردشگری (ژئوتوریستی) منطقه اردل برای توسعه صنعت گردشگری با الگوی نیکولاس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های گذشته، زمین گردشگری (ژئوتوریسم) شاخه جدیدی از گردشگری و بوم گردی (اکوتوریسم)، با تکیه بر پدیده های زمین شناسی در صنعت گردشگری به طور فزاینده ای گسترش یافته است. این جاذبه ها و مکان های زمین ریخت شناختی (ژئومورفولوژیک) براساس درک و بهره برداری انسان، ارزش های ویژه ای دارند که می توانند نقطه کانونی توسعه و ارتقای صنعت گردشگری و بسیاری از جاذبه های مهم گردشگری را تشکیل دهند. بر این مبنا، شناسایی و ارزشیابی توانمندی ها و جاذبه های زمین ریخت شناختی به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا متناسب با آن ها، توسعه و جهت آن را در منطقه مشخص کنند؛ بنابراین، هدف پژوهش حاضر نیز ارزیابی ارزش های جاذبه های زمین گردشگری موجود در منطقه شهرستان اردل که مکانی زمین ریخت شناختی شناخته می شود با روش نیکولاس است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و از جنبه روش، توصیفی – تحلیلی بوده است. برای جمع آوری داده ها و اطلاعات لازم از روش های اسنادی و میدانی بهره گرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل همه خبرگان و مسئولان مرتبط با موضوع، در سطح شهرستان و استان بوده است که به صورت تمام شماری، تعداد 110 نفر از آن ها سرشماری شده اند. در منطقه اردل، مکان هایی مانند غار اردل، تنگه درکش ورکش، محدوده های آبشار دره عشق، چشمه مولا و سرداب که ارزیابی شده اند، به دلیل داشتن شکل های زمین گردشگری، مهم ترین مکان های زمین گردشگری منطقه هستند. نتایج به دست آمده نشان دادند جاذبه های زمین گردشگری محدوده پیرامونی آبشار دره عشق و غار اردل به ترتیب با 04/66 و 18/57 نمره، بیشترین و کمترین امتیاز را بین جاذبه های زمین گردشگری شهرستان گرفتند. همچنین نتایج نشان دادند این منطقه از نظر جاذبه های زمین گردشگری توانمندی های بسیار مطلوبی دارد و باید برای استفاده از این جاذبه ها برای نقش زیربنایی ویژگی های زمین شناختی و زمین گردشگری در معماری چشم اندازهای طبیعی و فرهنگی، برنامه ریزی مناسب انجام شود.
تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس: کاربرد رهیافت مدل سازی معادلات ساختاری (SEM)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی تأثیرپذیری انواع مختلف گردشگری از یکدیگر در منطقه آزاد ارس انجام شده است. ابزار تحقیق پرسشنامه است که بر اساس نمونه گیری تصادفی ساده، اطلاعات 70 نفر از گردشگران این منطقه جمع آوری و با رهیافت مدل یابی معادلات ساختاری مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که رابطه دوسویه ای بین گردشگری تاریخی و بوم گردشگری وجود دارد. به عبارت دیگر با افزایش گردشگری تاریخی، میزان بوم گردشگری افزایش می یابد و بالعکس. جهت افزایش گردشگری تاریخی باید میزان رضایت گردشگران از جاذبه های تاریخی پل خداافرین، حمام جلفا، کاروانسرای خواجه نظر، کلیسای چوپان، کلیسای سنت استپانوس و ... افزایش یابد و با افزایش رضایت گردشگران از جاذبه های طبیعی، بوم گردشگری منطقه آزاد ارس نیز توسعه می یابد. میزان رضایت گردشگران از روستای اشتبین، تأثیر معناداری را بر میزان رضایت آن ها از امامزاده سیدمحمدآقا می گذارد. هم چنین یافته های تحقیق حاکی از این است که یکی از عوامل موثر بر گردشگری تجاری میزان رضایت گردشگران از تنوع کالا است و یا به عبارت دیگر جهت افزایش گردشگری تجاری باید میزان تنوع کالاها افزایش یابد. بنابراین بازسازی آثار تاریخی و اماکن مذهبی و توسعه ی طرح های تجاری در منطقه آزاد ارس پیشنهاد می شود.
تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان در ارتباط با عوامل طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیرپذیری کالبدی و عملکردی سکونتگاه ها از محیط طبیعی امری مسلم و انکارناپذیر است. در این ارتباط عوامل عدیده ای نقش ایفا می کنند و متأثر از آن مکانیابی، ایجاد، گسترش فیزیکی، جمعیت پذیری و ... در سکونتگاه های انسانی به نحو متفاوتی شکل می یابد. این پژوهش با هدف بررسی تحلیل الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان گیلان، تحت تأثیر عوامل طبیعی شکل گرفته است. در این مسیر سوال اصلی پیش روی تحقیق، میزان تأثیر عوامل طبیعی بر الگوی فضایی نظام سکونتگاهی استان است. نظام سکونتگاهی استان گیلان بر اساس سرشماری اخیر شامل 2990 نقطه می باشد که به صورت تمام شماری مورد توجه است. روش تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است که در آن مطالعات اسنادی و روش های تحلیل آمار فضایی در نظام اطلاعات جغرافیایی با روش تحلیل همبستگی خودکار فضایی مبتنی بر شاخص مورن I مورد توجه است. نتایج حاکی از آن است که هرچند نظام سکونتگاهی استان گیلان از منظر جمعیت متمرکز نیست اما از نظر تمامی متغیرهای مورد بررسی (ارتفاع، شیب، جهت شیب، بارش، دما، تبخیر و تعرق، فاصله از آب های سطحی و پوشش گیاهی طبیعی) تمرکز بالایی در توزیع نقاط سکونتگاهی در سطح استان مشاهده شده و همبستگی فضایی تمامی متغیرها با الگوی توزیع فضایی شکل گرفته، از نظر آماری معنادار است.
نقش گردشگری در توسعه پایدار اجتماعی مناطق کویری و بیابانی مورد پژوهی: استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
استان کرمان از جمعیت بالای جوان، وسعت قابل توجه و زمین های حاصلخیز به ویژه در حوزه جنوبی، منابع زیرزمینی غنی و ارزشمند و قابلیت ها و جاذبه های متنوع گردشگری برخوردار می باشد. با این وجود، معضلات متعدد اجتماعی– فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی و توسعه ناپایدار (به خصوص در مناطق کویری و بیابانی) به عنوان چالشی اساسی فراروی مدیران و برنامه ریزان ملی، منطقه ای و محلی می باشد. این پژوهش با هدف اولویت بندی شاخص های مؤثر در شناسایی منابع و ظرفیت های گردشگری در مناطق کویری و بیایانی از دیدگاه صاحب نظران، و نیز سنجش سطح پایداری اجتماعی شهرستان ها در منطقه مورد مطالعه صورت پذیرفته و با توجه به ماهیت آن، از نوع کاربردی بوده و روش به صورت اکتشافی و توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده های موردنیاز از روش اسنادی یا کتابخانه ای و نیز میدانی (تکمیل پرسشنامه توسط متخصصان) استفاده شده و تحلیل داده ها به صورت کمی (آزمون آماری T تک نمونه ای، روش های رتبه بندی شامل: عکس پذیری رتبه ای و روش مبتنی بر توان رتبه ای و روش جمع رتبه ای،AHP، و تاپسیس) و کیفی (استدلال عقلانی) بوده و جهت ترسیم نقشه از Gis بهره گرفته شده است. یافته های پژوهش نشان می دهدکه، براساس نظرات متخصصان (مبتنی بر روش های رتبه بندی)، شاخص های مؤثر در شناسایی منابع و ظرفیت های گردشگری در مناطق کویری و بیابانی به ترتیب طبیعت گردی، فرهنگی– تاریخی، شهری و مبتنی بر رویدادها رتبه های اول تا چهارم را داشته اند و سایر شاخص ها در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. از نظر شاخص جمعیت شناسی، تنها 7 شهرستان کرمان، رفسنجان، بافت، بم، جیرفت، سیرجان و زرند مهاجرپذیر بوده و 16 شهرستان دیگر مهاجرفرست بوده اند. نتایج حاصله از این بررسی نشان می دهد که، غالب مناطقی که با روند کاهش جمعیتی، مهاجرفرستی و سطح پایین پایداری اجتماعی مواجه بوده اند (مانند: راور، کهنوج، رودبارجنوب، فهرج، ریگان و ...) در بخش کویری و بیابانی استان استقرار یافته اند؛ این امر در حالی است که مناطق مزبور دارای جاذبه ها و قابلیت های بالای گردشگری (به ویژه در زمینه طبیعی) هستند؛ به نحوی که شناسایی این گونه ظرفیت ها و بهره گیری از آنها می تواند به طور کاملاً مستقیمی در رفع مشکلات اجتماعی و اقتصادی این مناطق مؤثر بوده و زمینه های رشد و ارتقاء وضعیت درآمدی و معیشتی و استقرار پایدار جمعیت آنها را فراهم سازد.
تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهر خرم آباد با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و تعیین جهات بهینه گسترش آن با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی-فضایی شهر و شهرنشینی است. در این زمینه، هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر است. به این ترتیب، تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه فضایی بسیار ضروری می نماید. هدف این پژوهش، تحلیل عوامل و شاخص های کمی مؤثر بر رشد نامتعادل شهر خرم آباد است. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن توصیفی-تحلیلی است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، متغیرهای فضایی رشد نامتعادل خرم آباد تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش در زمینه رشد نامتعادل در فاصله سال های 1368- 1390، حدود 24 درصد از این رشد مربوط به افزایش جمعیت و 76 درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال است. طبق نتایج تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال خرم آباد، که متأثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی متمرکز الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. به منظور تحقق این مسئله مهم، باید با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت. در بخش پایانی تحقیق با تهیه لایه های اطلاعاتی قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، شهرک صنعتی و نقاط روستایی اطراف شهر اراضی مناسب به منظور توسعه آتی شهر درنظر گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه آتی شهر به سمت جنوب خرم آباد است.
آمایش منطقه ای جاذبه های گردشگری با تأکید بر توان های اکوتوریسم (استان کهگیلویه و بویراحمد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه جریانی چند بعدی است که مستلزم تغییرات اساسی در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جامعه است و نشان دهنده حرکت مجموعه نظام اجتماعی، همراه با نیازهای متنوع و خواسته های افراد و گروه های اجتماعی، از حالت نامطلوب به سوی وضعیت مادی و معنوی مطلوب است. آمایش سرزمین بهترین نوع توزیع جغرافیایی فعالیت ها با توجه به منابع طبیعی و انسانی است. گردشگری موتور محرک رشد و توسعه به ویژه در کشورهای در حال توسعه است و اغلب به عنوان وسیله ای به منظور توسعه اقتصادی مناطق در نظر گرفته می شود. تناسب بین مزایای گردشگری، جهات توسعه فعالیت گردشگری را مشخص و از عوامل پایدار گردشگری است. توسعه گردشگری در یک منطقه همواره متاثر از توان ها و قابلیت های محلی است. بنابراین، در جوامع علاقه مند به توسعه گردشگری برای دستیابی به پایداری گردشگری، سنجش توان های محیطی از یک سو و انتخاب گونه مناسب گردشگری از اهمیت ویژه در آمایش سرزمین برخوردار است. این پژوهش به دنبال ارزیابی نقش برنامه ریزی و آمایش جاذبه های گردشگری روستایی و اکوتوریسم در استان کهگیلویه و بویراحمد است. این بررسی با مطالعه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از روش اسنادی- میدانی در 153 نقطه روستایی بالای 100 خانوار در استان کهگیلویه و بویراحمد با اجرای مدل گاتمن به منظور سطح بندی فضایی روستاها به لحاظ آمایش فضایی جاذبه های گردشگری و دست یابی به اهداف تحقیق انجام شده است. نتایج حاکی است منطقه از توان های طبیعی و اکوتوریستی متعدد و متنوعی در جهت توسعه گردشگری برخوردار است اما توزیع خدمات و تأسیسات در کانون های جاذب روستایی نامتعادل است.
مکان یابی شهرک های صنعتی با استفاده از مدل منطق فازی مورد شناسی: شهرک صنعتی مریوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه استفاده از داده های مکانی و تحلیل فضایی درست آن ها، برای بهره گیری در مکان یابی مناسب شهرک های صنعتی، با اهمیت بوده و در تحقیقات از رشد فزاینده ای برخوردار شده است. در این پژوهش سعی شده، با شناسایی شرایط و فاکتورهای مؤثر در مکان یابی شهرک صنعتی و ارزیابی آن ها، مکان های مناسبی برای شهرک صنعتی مشخص شود. برای این کار 11 شاخص مؤثر به کار گرفته شده و به منظورِ ارزیابی، مدل سازی و پیش بینی نواحی مناسب برای شهرک صنعتی، از مدل منطق فازی استفاده شده است. به طوری که هرکدام از لایه ها با توجه به توابع عضویتی فازی در نرم افزار Arc GIS فازی شده اند و سپس عملگر ضرب، جمع و مقادیر مختلف گامای فازی روی این لایه ها اجرا شده است. برای انتخاب گامای بهینة فازی، مقایسه ای تحلیلی برروی پهنه های مناسب از منطقة مورد مطالعه، براساس نقاط بحرانی با پهنه های مناسبِ حاصل از مقادیر مختلف گاما، صورت گرفت و مشخص شد که گامای فازی بیشترین تطابق را با پهنه های مناسب منطقة مورد مطالعه دارد. درنهایت نقشة نهایی به 5 کلاس تناسب طبقه بندی گردید و مشخص شد که 22/18 درصد از منطقة مورد مطالعه (07/36 کیلومتر مربع) در کلاس با قابلیت تناسب مطلوب و 01/66 درصد از منطقه (69/130 کیلومتر مربع) در کلاس تناسب نامطلوب قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که پهنه های مساعد درجهتِ مکان یابی شهرک صنعتی، بیشتر در بخش شرقی و جنوب غربی منطقة مورد مطالعه وجود دارند.
تحلیل موانع و عوامل مؤثر در اجرای طرح ها و برنامه ریزی آمایشی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات آمایش سرزمین در ایران سابقه ای بیش از هفت دهه برنامه ریزی را تجربه کرده است، ولی در رویکردی کلی هیچگاه به مرحلة اجرا گذاشته نشده و اراده ای جدی برای عملیاتی شدن آن تاکنون مشاهده نشده است. بنابراین، این پژوهش با توجه به اجرایی نشدن اکثر طرح های آمایشی استانی، با هدف شناسایی عوامل مؤثر در اجرایی شدن طرح های آمایش استانی (در استان تهران) انجام گرفته است. نوع پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و توسعه ای، و از نظر روش بررسی، توصیفی و تحلیلی با تکنیک دلفی بوده است. جمع آوری اطلاعات با ابزار پرسشنامه انجام گرفت. تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تأثیرات متقابل، و محاسبات پیچیدة ماتریس تأثیرات متقاطع با نرم افزار میک مک انجام گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد، عوامل مؤثر در رویکرد اجرای طرح آمایشی استان تهران شامل توجه به قطبیت سیاسی منطقه، قطب رشد بودن شهر تهران در این استان، و قرارگیری در کریدورهای شرق به غرب و شمال به جنوب، و لزوم تعامل استان با مناطق همجوار است. در نهایت، راهکارهای مناسب برای رفع موانع موجود و اجرای برنامه ریزی آمایشی در استان تهران پیشنهاد شد.
کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب دربرنامه ریزی استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی کاربرد مدل مدیریتی حکمرانی آب در مدیریت استفاده از پساب شهری توسط کشاورزان انجام پذیرفته است.نوع مطالعه از نوع مطالعه موردی- کیفی و روش تحقیق میدانی بود و جامعه آماری پژوهش را کلیه کشاورزان توابع بخش مرکزی شهرستان پارسیان(نواحی نیمه شهری مهرگان و بوچیر) و کارمندان فعال در زمینه مدیریت منابع آب در شرکت مدیریت منابع آب ایران، سازمان جهاد کشاورزی، سازمان های حفاظت از محیط زیست و سازمان های مردم نهاد تشکیل داد.پس از تعیین فرضیه های تحقیق با توجه به متغیرهای پژوهش پرسشنامه ای برای جمع آوری داده ها و آزمون فرضیه ها توسط پژوهشگر طراحی شد. در بخش آمار توصیفی از جداول توزیع فراوانی، میانگین، انحراف معیار واریانس و درصد و در بخش استنباطی و تحلیل فرضیه ها از آزمون T تک نمونه، تحلیل واریانس تک عاملی، آزمون توکی،آزمون فریدمن با استفاده از نرم افزار آماری SPSS استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد .رابطه معنی داری بین ویژگی های فردی کشاورزان و تمایل به مدیریت حکمرانیمنابع آبی وجود دارد.رابطه معنی داری بین عوامل اقتصادی، اجتماعی و آموزشی–ترویجی و مشارکت جوامع محلی در مدیریت حکمرانیمنابع آب وجود دارد. از نظر کشاورزان، حمایت های دولتی تاثیر معنی داری بر بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آب دارد .بین سطح دانش و اطلاعات کشاورزان از برنامه های مدیریت حکمرانیمنابع آب با بهبود مدیریت حکمرانیمنابع آبی رابطه معنی داری وجود دارد .
بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در پارک های شهری (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پارک ها جزئی از نظام کالبدی شهر به شمار می روند که انسان ها همواره با آن در تماس هستند و هدف از طراحی آن ها، توجه به نیازهای انسانی، فرهنگی جامعه و نیز جس تجوی عوام ل ض روری در ایج اد پارک های مناسب شهری است، درواقع، پارک ها پس از خانه مکانی هستند که فرد، بیش ترین برخورد و رفت وآمد را در سطح آن دارد. فضاهای عمومی عنصر مهمی در شکل گیری تعاملات اجتماعی در میان ساکنان آن است؛ بنابراین، در این مطالعه عوامل مؤثر بر ارتقای تعاملات اجتماعی در میان پارک های شهرستان زابل بررسی شده است. روش تحقیق، تحلیلی و مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، اسنادی و میدانی است. همچنین در تجزیه و تحلیل اطلاعات، از نرم افزار SPSS برای تعیین مؤلفه های مؤثر در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک های شهرستان زابل، همچنین برای رتبه بندی پارک ها از مدل تصمیم گیری VIKOVER استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد که تمامی شاخص های مطرح شده در پژوهش به جز شاخص ورزش و فعالیت های جسمی، در ارتقای تعاملات اجتماعی پارک ها در شهرستان زابل مؤثر است. درجه تعاملات اجتماعی در پارک های مورد مطالعه متفاوت است؛ به طوری که پارک یعقوب الیث با Q 509/0 در رتبه اول، پارک ملت با Q به دست آمده 502/0، پارک معلم با Q 454/0، و پارک الغدیر با Q به دست آمده 450/0 به ترتیب در رتبه های بعدی از لحاظ شاخص های تعاملات اجتماعی قرار گرفتند.
مقایسه شاخص اقلیم گردشگری (TCI) و شاخص اقلیمی تعطیلات (HCI) (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری یکی از بزرگ ترین بخش های اقتصادی در سطح جهان است. برای گردشگران، آب و هوا یکی از مؤلفه های اصلی گردشگری است. هدف از این پژوهش ارزیابی شرایط اقلیم گردشگری شهر ارومیه با استفاده از شاخص اقلیم تعطیلات (HCI) و شاخص اقلیم گردشگری (TCI) و مقایسة این دو شاخص برای مشخص کردن تأثیر عناصر اقلیمی بر فعالیت گردشگری است. برای محاسبة این شاخص ها از داده های روزانة حداکثر دمای هوا، میانگین دمای هوا، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی، بارش، پوشش ابر، ساعات آفتابی، و سرعت باد در دورة زمانی 1981 2010 استفاده شده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد هر دو شاخص TCIو HCI دارای اوج تابستانه اند و در ماه های ژوئن، ژوئیه، آگوست، و سپتامبر شرایط ایده آلی برای گردشگری و تفریح دارند. مقایسة دو شاخص در ارزیابی شرایط اقلیمی نشان داد که عمدتاً امتیازات شاخص HCI در بیشتر مواقع بیشتر از TCI است. علت اختلاف امتیاز بین دو شاخص اختلاف در وزن مؤلفه ها و سیستم رتبه دهی متغیرهاست. در کل، می توان گفت شاخص HCI به دلیل ارزیابی دقیق تر شرایط آب و هوا برای گردشگری و همچنین توجه به آرای گردشگران در شناسایی شرایط ایده آل اقلیمی بهتر از شاخص TCI است.
بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب (مطالعه موردی: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
469 - 493
حوزههای تخصصی:
افزایش چشمگیر جمعیت کره زمین و بهره برداری بی رویه از منابع محیط زیست برای تأمین نیازهای اقتصادی تأثیر خاص خود را در رابطه با منابع آب بر جای گذاشته است. ایران نیز از این شرایط مستثنا نیست و رشد شهرنشینی در آن، به ویژه کلان شهرهایی نظیر تهران مانع از این شده است که تدابیر لازم برای حفاظت از محیط زیست شهری و منابع آبی درنظر گرفته شود. اکنون به خوبی پذیرفته شده که رویکرد مدیریت سنتی آب شهری برای پرداختن به مسائل پایداری فعلی و آینده مناسب نیست و به تغییرات اساسی در تمام ابعاد نیازمند است. در همین راستا مفهوم نسبتاً جدیدی در زمینه مدیریت آب شهری با عنوان شهرهای حساس به آب مطرح شده است که به ارائه راه حل اکولوژیکی برای دستیابی به پایداری در توسعه شهری می پردازد. تحقیق حاضر به دنبال بومی سازی الگوی شهرهای حساس به آب و مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به شهری حساس به آب است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. روش گردآوری داده ها ابتدا به صورت کتابخانه ای و اسنادی بوده و پس از تدوین دو نمونه پرسش نامه که یکی به روش مقایسه زوجی و دیگری براساس طیف لیکرت طراحی شده، در میان 30 تن از متخصصان امور آب و شهرسازی از طریق پیمایشی تکمیل شده است. در فرایند تحلیل از روش تحلیل سلسله مراتبی (AHP) با استفاده از نرم افزار Super Decision برای مشخص کردن میزان اهمیت شاخص ها، سپس از آزمون T تک نمونه ای برای مشخص کردن جایگاه تهران نسبت به یک شهر حساس به آب استفاده شده است. در نتیجه کلی تحقیق مشخص شد که بیشترین میزان اهمیت با 2932/0 به شاخص حکمرانی حساس به آب و کمترین مقدار، 0616/0 به شاخص کیفیت فضای شهری مربوط است. همچنین بیشترین فاصله معیارها در تهران با یک شهر حساس به آب، با توجه به برنامه ریزی برای تمامی اقشار با مقدار 6636/0- و کمترین فاصله به شاخص پوشش گیاهی و هزینه استفاده یکسان از خدمات به ترتیب با مقادیر 3830/0- و 4010/0- مربوط است، درنهایت، راهکارهای اصلاحی در سطح پیشنهادی به عنوان اهداف، راهبرد و سیاست بر مبنای نتایج کلی و جزءبه جزء ارائه شده است.
ارزیابی قابلیت پیاده مداری با تاکید بر رویکرد نوشهرگرایی در بلو ار سجاد مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نوشهرگرایی در پاسخ به نتایج اجتماعی، زیست محیطی و پراکنش ناشی از توسعه های حومه ای در امریکا به وجود آمد و به یکی از رویکردهای جدی در شهرسازی قرن بیستم تبدیل گردیده و تمرکز آن توجه به انسان در برنامه ریزی شهری است. یکی از اصول مهم در رویکرد نوشهرگرایی پیاده مدار نمودن خیابان هاست. سنجش شاخص های پیاده مداری محورها در شهر، در جذب افراد پیاده برای استفاده از فضا ضروری است. به همین منظور در تحقیق حاضر قابلیت پیاده مداری با تاکید بر اصول رویکرد نوشهرگرایی در بلوار سجاد واقع در منطقه 1 شهرداری مشهد به طول 1700 متر و عرض حدود 30 متر با نقش غالب خدماتی و تجاری مورد ارزیابی قرار گرفته است. برای این منظور پس از طرح تعاریف،برای ارزیابی از ابزارهایی مانند پرسشنامه، مشاهده میدانی، شمارش افراد و بررسی اسناد (شامل نقشه های کاربری وضع موجود و طرح های فرادست) استفاده شده است. مجموعاً 100 پرسشنامه در سه مقطع با پرسش تصادفی از عابرین تکمیل شده است. نتایج حاصل نشان می دهد از مجموع 31 شاخص پیاده مداری، 61 % مثبت و نسبتا مثبت ارزیابی شده در نتیجه پیاده مداری در بلوار سجاد، نسبتاً مثبت ارزیابی می شود.برای ارتقاء پیاده مداری بلوار سجاد 6 راهبرد در الویت اول پیشنهاد گردید.
نقش مشارکت جوامع محلی در صنعت گردشگری پایدار (مطالعه موردی: سرعین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
غفلت از جوامع محلی در فعالیت های صنعت گردشگری خلأیی اساسی در برنامه ریزی مشارکتی به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری محسوب می شود. الگوی توسعة گردشگری جامعه محور می کوشد بخشی از این خلأ اساسی را پر کند. تحقیق حاضر با محوریت الگوی توسعة گردشگری جامعه محور به دنبال تعیین وضعیت مشارکت ساکنان محلی سرعین در زمینة گردشگری پایدار و همچنین معرفی رویکرد مشارکتی به عنوان راهبردی برای توسعة پایدار گردشگری در منطقة مورد مطالعه بوده است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و برای تبیین و تشریح موضوع مورد نظر از دو روش اسنادی و میدانی استفاده شده است. در این زمینه، مطالعة پیمایشی با استفاده از نرم افزار Spss و بهره گیری از ضریب همبستگی پیرسون، رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر انجام گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد سازوکار صنعت گردشگری در سرعین به گونه ای است که بیشتر ساکنان بومی در آن نقشی ندارند و مشارکتی عینی در فعالیت های گردشگری ندارند. با این همه، پتانسیل مشارکتی در آن به منظور دستیابی به توسعة پایدار گردشگری به ترتیب اولویت از طریق ملاحظات اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی و زیست محیطی گردشگری قابل حصول است. موارد اخیر به ترتیب با ضرایب بتای 611/0، 198/0 و 118/0 و مجموع همبستگی 683/0 و ضریب تعیین 467/0 نقش مؤثری در توسعة پایدار گردشگری سرعین داشته اند. بدین ترتیب، مشارکت اقتصادی در درجة اول و مشارکت زیست محیطی در درجة دوم از طریق تأثیرگذاری بر مشارکت اجتماعی- فرهنگی ساکنان، زمینة توسعة پایدار گردشگری را در سرعین فراهم می سازند.
برآورد قیمت مسکن شهری با استفاده از تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی مورد شناسی: کوی ولیعصر شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان یک کالای ناهمگن، بادوام، غیر منقول، سرمایه ای و مصرفی با پیامدهای جانبی، سهم زیادی از بودجة خانوارها را به خود اختصاص می دهد و همچنین نقش زیادی در اشتغال و ارزش افزودة کشورها دارد؛ بنابراین، تعیین و برآورد قیمت مسکن برای برنامه ریزان و تصمیم گیران، از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. این برآورد به ویژه اگر بتواند سهم عوامل تأثیر گذار در ارزش مسکن را به خوبی منعکس کند، می تواند در سیاست گذاری های شهری و منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. با توجه به اهمیت مسئله، تحقیق حاضر قصد دارد تا به بررسی عوامل تأثیر گذار در تعیین قیمت مسکن و برآورد قیمت مسکن شهری در کوی ولیعصر تبریز بپردازد. اغلب از روش تابع هدانیک و شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان روش های رگرسیون چند متغیّره به منظور برآورد قیمت مسکن استفاده می شود. برای فراهم سازی متغیّرهای اثر گذار در قیمت مسکن، از روش دلفی بهره گرفته شد. داده ها نیز از طریق پیمایش و پرسشگری جمع آوری شدند. یافته ها میزان و ضریب اهمیت هر کدام از متغیّرها را در تابع هدانیک نشان می دهد. طبق یافته ها، نتایج تابع هدانیک در مقایسه با شبکه عصبی مصنوعی از دقت کمتری در برآورد و پیش بینی قیمت مسکن برخوردار است. نتایج تحقیق نشان داد که بین متغیّرهای فضایی و قیمت مسکن در کوی ولیعصر تبریز، همبستگی وجود دارد. این همبستگی برای متغیّر فاصله از پارک، مثبت و برای متغیّرهای فاصله از مراکز خرید، حمل و نقل، خیابان اصلی و مسجد، معکوس است. همچنین، نتایج به دست آمده نشان می دهد، شبکه عصبی در صورتی که آموزش کافی ببیند، قابلیت بالایی در برآورد دقیق قیمت هر متر مربع مسکن دارد.