فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۸۱ تا ۲٬۱۰۰ مورد از کل ۶٬۴۹۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
بررسی های مختلف نشان می دهد که مفهوم سرمایه اجتماعی در تحلیل های اقتصادی و اجتماعی پیرامون توسعه روستایی مطرح شده و بر منابع موجود در روستا تاکید بسیار دارد و این منابع شامل روابط انسانی، نهادها و شبکه ها در ساختار اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیرات سرمایه اجتماعی بر ارتقای شاخص های اقتصاد روستایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق را تمام سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان زرین دشت(7927نفر) تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 310 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل شده است. برای تعیین پایایی پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. میزان آلفای محاسبه شده 86/0 است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهدکه در بین متغیرهای سرمایه اجتماعی دو متغیر اعتماد اجتماعی با میانگین 861/2 و متغیر مشارکت اجتماعی بامیانگین810/2 دروضعیت نامطلوب و متغیر انسجام اجتماعی با میانگین 019/3 در وضعیت مطلوب قرار دارند و متغیر ارتقای شاخص های توسعه اقتصادی با مقدار میانگین 425/2 در سطح نامطلوب است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 434/0 درصد و ضریب تعیین 167/0بین متغیر سرمایه اجتماعی و ارتقای شاخص های اقتصادی مناطق روستایی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه نشان می دهد انسجام اجتماعی با ضریب بتای 384/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های اقتصادی دارد و مشارکت اجتماعی با ضریب بتای143/0 تاثیر گذار است. با توجه به اینکه مولفه اعتماد اجتماعی سطح معنی داری را نشان نمی داد از معادله حذف شد.
کاهش آلودگی های زیست محیطی منطقه 14 تهران با رویکرد برنامه ریزی شهری بیوفیلیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی شهری بیوفیلیک که از دهه 90 میلادی به اجرا درآمد، رویکردی است که به صورت جامع برای بسیاری از آلودگی ها زیست محیطی از جمله آلودگی هوا، صوتی و بصری راه حل های عملی ارائه می نماید. منطقه 14 شهر تهران به سبب افزایش شدید جمعیت طی دهه های گذشته به عنوان یکی از آلوده ترین مناطق این شهر شناخته می شود. لذا هدف این تحقیق الگوسازی برنامه ریزی و طراحی بیوفیلیک در منطقه 14 شهر تهران به منظور پیاده سازی شاخص های قابل اجرا با توجه به شرایط اقتصادی، اجتماعی و کالبدی منطقه مورد مطالعه بوده است. از این رو در این تحقیق و در ابتدا به تعیین شاخص های شهر بیوفیلیک و رتبه بندی مناطق 22 گانه شهر تهران بر اساس شاخص های مذکور و با مدلVikor اقدام شد و سپس الگوهای مناسب این منطقه جهت بیوفیلیک سازی تعیین گردیدند. روش های مورد استفاده در این تحقیق شامل استفاده از مدل و توزیع پرسشنامه در بین کارشناسان و تصمیم گیران این منطقه به تعداد 30 نفر بوده است. تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده از طریق نرم افزارهای مختلف از جمله SPSS انجام پذیرفت. نتایج تحقیق نشان داده است که منطقه مورد مطالعه در شهر تهران از اولویت بالایی جهت اجرایی نمودن این نوع برنامه ریزی برخوردار می باشد. در سایر نتایج و با توجه به نظر کارشناسان این تحقیق، الگوهای برنامه ریزی بیوفیلیک با قابلیت پیاده سازی در این منطقه مشخص گردید.
سنجش پیاده روی ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
179 - 200
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین جنبه های حضور انسانی در فضاهای شهری که سبب پویایی این فضاها و نیز افزایش نقش اجتماعی آن ها می شود، حرکت پیاده است. امروزه با سلطه تدریجی حرکت سواره بر فضاها و معابر شهری که موجب تجاوز به حریم پیاده و افزایش آلودگی هوا و صوتی شده است، ایمنی عابران پیاده بیش از پیش مورد توجه است. در این راستا هدف پژوهش حاضر، سنجش پیاده مداری ایمن در محدوده میدان ارگ شهر کرمان با تأکید بر پویایی شهری است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی مبتنی بر شیوه میدانی است. جامعه آماری پژوهش را افراد پیاده رو و ساکن محدوده میدان ارگ تشکیل می دهند که به صورت تصادفی، 284 نفر از افراد پیاده رو و ساکن در طول یک هفته و 30 نفر از متخصصان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. پایایی داده های مورد استفاده به وسیله آزمون کرونباخ 818/0 محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماریT تک نمونه ای و همچنین به منظور اولویت بندی ضریب اهمیت و تأثیر شاخص ها از مدل DEMATEL استفاده شد. نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای برای سنجش مطلوبیت پیاده مداری ایمن در شاخص های پویایی شهری نشان می دهد، بین حد مبنا (3) و مقدار محاسبه شده (28/2) اختلاف معناداری وجود دارد. همچنین نتایج مدل DEMATEL نشان می دهد، از بین شاخص های مؤثر بر پیاده مداری ایمن محدوده میدان ارگ، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 852/8 بیشترین تعامل و شاخص جذابیت و سرزندگی با مقدار 712/8 کمترین تعامل، شاخص ایمنی و امنیت با مقدار 586/1 مؤثرترین عامل و شاخص فعالیت های اجتماعی با مقدار 241/1- تأثیر پذیرترین عامل هستند.
سنجش رضایت گردشگران از کیفیت خدمات تفرجگاه های پیراشهری مطالعه موردی : پارک آبیدر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
69 - 82
حوزههای تخصصی:
سنجش رضایتمندی گردشگران از کیفیت خدمات مقاصد گردشگری، بسیار مهم است؛ زیرا تمایز در این کیفیت سبب توجه بیشتر گردشگران به مقصد و رونق اقتصادی شهرها می شود. در پژوهش حاضر به سنجش عوامل مؤثر بر میزان رضایتمندی گردشگران از تفرجگاه پیراشهری پارکآبیدر سنندج پرداخته شده است. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است. جامعه آماری مورد مطالعه نیز گردشگرانی بودند که تفرجگاه گردشگری آبیدر را مقصد گردشگری خود انتخاب کردند. حجمنمونه384نفر محاسبهشد و نمونه گیری نیز تصادفی ساده بوده است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد و نتایج حاصل از آزمون پیرسون نشان داد کیفیت خدمات تفرجگاه آبیدر (دسترسی، جذابیت، تصویر مقصد، تسهیلات) با رضایتمندی گردشگران از نظر آماری معنادار است و همبستگی مثبتی دارد؛ به طوری که همبستگی بین جذابیت، دسترسی، تصویر ذهنی و تسهیلات با میزان رضایت گردشگران به ترتیب 845/0، 831/0، 762/0 و 691/0 است که نشان می دهد این عوامل بیشترین همبستگی را با عامل رضایتمندی گردشگران داشته است، همچنین نتایج حاصل از مدل رگرسیون چندمتغیره بیانگر رابطه مثبت و معنا داری بین متغیرهای کیفیت خدمات تفرجگاه آبیدر با رضایتمندی گردشگران است.
ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی در توسعه صنعت گردشگری از دیدگاه کاربران شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
53 - 69
حوزههای تخصصی:
دومین اقتصاد جهان پس از نفت با عنوان صنعت گردشگری شناخته شده که درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی گسترده ترین صنعت دنیا در حال حاضر به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان تبدیل شده است. از صنعت گردشگری به علت سازوکار منحصربه فرد اقتصادی خود به عنوان صادرات نامرئی نیز یاد می شود. گردشگری به عنوان پدیده ای چندبعدی و فرا بخشی از عناصر و اجزایی تشکیل شده است که ارتباطات متقابل و چند سویه آن ها در قالب یک سیستم یکپارچه، قابل درک و شناخت است. هدف تحقیق ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی با استفاده ازنظرات و دیدگاه کاربران شبکه های مجازی داخلی در راستای توسعه گردشگری می باشد. نوع تحقیق کاربردی و ماهیت آن توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی-پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تعداد 8 گروه از شبکه های مجازی داخلی با کارکردهای مختلف و متوسط 2500 نفر عضو می باشد. تعداد 258 نمونه پرسشنامه صحیح از بین تمام نمونه ها انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین توسعه صنعت گردشگری و استفاده از رسانه ها و شبکه های مجازی یک خلأ یا فاصله وجود دارد ولی با توجه به دیدگاه پرسش شونده ها می توان گفت که با افزایش فعالیت آن ها و گسترش دامنه تبلیغات و خدمات در صنعت گردشگری می توان امید داشت که کاربران این شبکه ها و گردشگران به استفاده از این رسانه ها روی بیاورند و شاهد توسعه نوآورانه گردشگری باشیم.
بررسی تأثیرات روانی کالبد و منظر شهری بر جرم خیزی نمونه موردی: شهر اسفراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل مهاجرت های روستا– شهری وپیامدهای آن بر ناپایداری شهری، مطالعه موردی: شهربیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، شناخت ماهیت، نوع و سهم هر یک از عوامل مهاجرت (دافعه، جاذبه، تبعی و شخصی) در مهاجرت از روستا به شهر و پیامدهای آن بر ناپایداری شهر بیرجند بوده است. نوع پژوهش کاربردی با ماهیت توصیفی- تحلیلی که با استفاده از پیمایش انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام خانوارهای مهاجر روستایی ساکن در شهر بیرجند بود که با استفاده از فرمول تعیین حجم نمونه کوکران، تعداد 329 خانوار تعیین گردید. نمونه های تحقیق با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. جهت تجزیه و تحلیل آماری داده ها، از نرم افزارSPSS وExcel استفاده گردید. طبق نتایج به دست آمده، پیامدهای اجتماعی سکونت در شهر نشان داد که پیامدهای منفی اجتماعی برای مهاجرین بعد از مهاجرت به شهر بیشتر است. در میان عوامل دافعه مهاجرت های روستایی،عوامل اجتماعی -خدماتی بیش ترین تأثیر را داشته اند و بعد از آن عوامل اقتصادی،آموزشی و پژوهشی، فرهنگی و مذهبی، طبیعی و سیاسی، در رده های بعد قرار دارند. از میان متغیرهای طبیعی« خشکسالی های اخیر» مهم ترین عامل دافعه و در بین عوامل اقتصادی« دستیابی به شغل وکار» و «کسب درآمد بیش تر در شهر» مهمترین عوامل جاذبه بوده اند.
تحلیلی بر نقش پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز با رویکرد مدیریت بحران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۵
69 - 82
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران مجموعه ای از چاره جویی ها و تصمیماتی است که در مقابله با بحران انجام می شود و هدف آن کاهش روند بحران، کنترل و رفع بحران است. پدافند غیرعامل به ویژه در زیرگروه بحران های انسانی پدیده ای پویا و متحرک است. ازاین رو می تواند در اولویت تلاش های علمی و پژوهشی قرار بگیرد. بنابراین نقش پدافند غیرعامل در این زمینه پررنگ تر شده است. هدف اصلی این پژوهش تحلیل نقش پدافند غیرعامل در مواقع بروز بحران های طبیعی در سطح کلان شهر تبریز است. این پژوهش از نظر هدف، از نوع کاربردی و از نظر روش، توصیفی تحلیلی است. برای بررسی و تحلیل سؤالات استنباطی چندگانه از آزمون تحلیل عاملی استفاده شده است. از نظر کارشناسان نتایج تحلیل عاملی عوامل سازمانی، عوامل جغرافیایی و اقلیمی و همچنین عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مربوط به برنامه ریزی پدافند غیرعامل در کلان شهر تبریز بیانگر این است که مجموع همگی گویه ها بار عاملی بالاتر از 50 درصد را نشان می دهند و این بدین معنی است که ارتباط و همبستگی بین عوامل مورد بررسی (کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی)، فضای عاملی را به طور کامل پوشش داده است. از نظر کارشناسان، نتایج برنامه ریزی پدافند غیر عامل در کلان شهر تبریز نشان داد که تحلیل عاملی عوامل سازمانی با بار عاملی90/87 %، تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 %، تحلیل عاملی عوامل اجتماعی، اقتصادی و سیاسی با بار عاملی 99/79 % و همچنین تحلیل عاملی عوامل جغرافیایی و اقلیمی با بار عاملی75/64 % فضای مفهومی متغیر را پوشش می دهند؛ لذا نتیجه گیری می شود که متغیرهای مورد بررسی در ارتباط با برنامه ریزی پدافند غیرعامل دارای اعتبار بوده، ارتباط آن ها را مورد تائید قرار می دهند.
تحلیل فرایند تولید فضای غیررسمی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: محله های حصار و دیزج شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
57 - 72
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر به دلایلی مانند رشد جمعیت، افزایش مهاجرت و عدم امکان تهیه مسکن به وسیله اکثر این مهاجران، انبوهی از سرپناه های غیرقانونی، بدون رعایت اصول ساخت وساز و به صورت درهم تنیده شکل گرفته است. از این سرپناه ها با عناوینی چون سکونتگاه های غیررسمی یاد می کنند که دچار معضلات بسیاری از جمله عدم تأمین زیرساختها و دسترسی به خدمات هستند. از موضوعات قابل توجه در این نواحی، توجه به فضاهای اجتماعی به عنوان مدار اصلی زندگی شهری می باشد. در این رابطه ویژگی های کالبدی- فضایی بستر این سکونتگاه ها، با نقش بی بدیل در شکل دهی به فعالیت های اجتماعی، محور پژوهش حاضر می باشد که با هدف تحلیل نقش پیکره بندی فضایی محلات غیررسمی بر اجتماع پذیری، دو سکونتگاه حصار و دیزج در شهر همدان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش کاربردی از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شد. در مرحله نخست، در روشی کمی و در راستای نظریه حرکت طبیعی، با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزارهای تخصصی Arc gis و Ucl depth map، چیدمان فضاها و نقش آنها بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تحلیل شده است تا از این طریق بتوان عوامل کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای شهری را مورد کنکاش قرار داد. سپس در راستای اعتبارپذیری و تصدیق پذیری بیشتر نتایج پژوهش، یافته های حاصل از روش کمی چیدمان فضا، از طریق روش کیفی نقشه شناختی مورد بازبینی و مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیکره بندی فضایی از طریق پنج شاخص کنترل، اتصال، همپیوندی، عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی به طور معنی داری بر روند اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی اثرگذار است و به طور معنی داری منجر به افزایش میزان حضور، حرکت، تماس چهره به چهره، مکالمه افراد در فضا )به عنوان پیش شرطهای اولیه و اصلی شکل گیری تعاملات اجتماعی( و در نهایت اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی می شود. از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که نقشه های روش کمی چیدمان فضا، همپوشانی مناسبی با نقشه های کیفی شناختی دارند و مقایسه تطبیقی هر دو روش نشان می دهد که پیکره بندی فضایی درخت مانند و ممتد محله دیزج موجب استقرار الگوی حرکتی و به الطبع ایجاد تعاملات اجتماعی در بخشهای میانی این محله شده اما در محله حصار با ساختاری بوته مانند بسترهای جذب الگوی حرکتی و رفتارهای اجتماعی افراد در سطح محله پخش شده و منجر به اثرات اجتماعی- فرهنگی متفاوتی گردیده است.
ارزیابی وضعیت مسکن سالم در شهر ها مطالعه موردی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
99 - 111
حوزههای تخصصی:
شهر اردبیل در دو دهه اخیر ( به ویژه شکل گیری استان اردبیل) رشد قابل توجهی را تجربه کرده است. هرچند که تبدیل شدن شهر اردبیل به مرکز استان (بنا بر آمار و ارقام موجود) در گسترش کمیت مسکن شهری نقش بسزایی داشته، اما وضعیت ویژگی های کیفی مسکن این شهر از جمله شاخص های بهداشتی_رفاهی چندان مشخص نیست و نمی توان در ارتباط با وضعیت سلامتی مسکن آن بدون انجام بررسی های علمی اظهارنظر کرد. از این رو در این پژوهش با درک این مهم، وضعیت مسکن شهر اردبیل از نظر شاخص های مسکن سالم شهری بررسی شده است. بر این اساس پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی_تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت اسنادی و پیمایشی، سطح برخورداری مناطق شهری شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخص های مسکن سالم را بررسی کرده است. برای آزمون فرضیه های تحقیق نیز از آمار توصیفی، آزمون t، آزمون آماری F و آزمون دانکن و ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که شهر اردبیل از لحاظ برخورداری از شاخص های مسکن سالم در وضعیت نسبتاً مطلوبی قرار دارد اما بین مناطق مختلف شهر اردبیل از لحاظ این شاخص ها اختلاف بارزی وجود دارد. همچنین یافته های تحقیق دلالت بر این دارد که بین ویژگی های اجتماعی_اقتصادی ساکنان و سالم بودن مسکن همبستگی مستقیم و مثبت و بین قدمت واحد مسکونی و سالم بودن مسکن رابطه معکوس و منفی وجود دارد. از موارد کاربردی این پژوهش می توان به معرفی و شناسایی شاخص های مسکن سالم برای استفاده در پژوهش های بعدی و برجسته کردن مشکلات موجود از لحاظ شاخص های مسکن سالم در محدوده مورد مطالعه و ارائه پیشنهادهایی برای رفع این مشکلات اشاره کرد؛ به طوری که مسئولان مدیریت شهری اردبیل با استفاده از نتایج این تحقیق می توانند اقدام های هدف دار و مؤثری به منظور بهبود وضعیت مسکن سالم شهری اردبیل انجام دهند.
تأثیر آموزه های اسلامی بر کالبد معماری خانه های ایرانی نمونه موردی: خانه سنتی در اقلیم گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش بر آن است که نقش آموزه های اسلامی را در چگونگی شکل گیری محیط مسکونی مورد تحلیل و بررسی قرار دهد. در میان فضاهای مختلف معماری، ابنیه مسکونی از مهمترین فضاهایی هستند که بخش غالب عمر انسان ها در آنها سپری می شود و لذا در این پژوهش سعی شده است تا براساس آموزه های اسلامی نتایجی کاربردی برای طراحی این فضاها استنتاج شود. توجه به اصول معماری خانه در آموزه های اسلامی و بررسی میزان تحقق این اصول در گذشته و بازشناسی این اصول برای معماری معاصر ضروری به نظر می رسد. بازشناسی اصول و معیارهای شهرهای سنتی و کالبد دادن به آنان به زبان حال براساس آموزه های اسلامی می تواند بر توانمندی های برنامه ریزی شهری کشور افزوده و پایه های محکم و پایداری را در توسعه شهری ماندگار نماید. پژوهش حاضر در جست وجوی چگونگی تأثیر آموزه های اسلامی (متغیرمستقل) بر کالبد معماری خانه های مسلمانان (متغیر وابسته) در اقلیم گرم و خشک ایران است. به صورتی که پس از مطالعه دقیق آموز های اسلامی از آیات قرآن و احادیث معتبر، چگونگی تأثیر این عوامل و تجلی آن در نمونه های موردی، مورد بررسی دقیق قرار گرفته اند. در این مقاله در ابتدا به آن دسته از مؤلفه های مسکن مطلوب اسلامی )اعم از مؤلفه های کلان و خُرد( که به صورت مستقیم و یا غیرمستقیم با مقوله معماری ارتباط می یابد اشاره شده است. سپس، ضمن جستجو در گزاره های اسلامی )شامل آیات و روایات) که حاوی کلید واژه های مرتبط با معماری بوده اند به تحلیل این گزاره ها پرداخته شده است تا نتایجی کاربردی برای استفاده در طراحی و سازماندهی ریزفضاهای مختلف مسکونی استنباط شود. با توجه به اقتضائات این پژوهش و منابع اسنادیِ مورد استفاده، از گونه پژوهش کیفی برای انجام این تحقیق استفاده شده است که از میان روش های مختلفی که در این گونه دسته بندی می شوند در این مقاله از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. براساس نتایج بدست آمده از این پژوهش و با استناد به آموزه های اسلامی رعایت اصول محرمیت، درون گرایی، عدم اشراف، قناعت، تعادل، سلسله مراتب، تناسب و توازن، نظم، ارتباط با طبیعت، فضای تهی (حیاط)، رعایت بهداشت در مسکن و اهمیت جهت گیری مسکن به طرف قبله توصیه شده است.
ارزیابی میزان تاب آوری اجتماعی شهری موردشناسی؛ شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از راهبرد های بین المللی سازما:ن ملل متحد، برای کاهش بلایا، ایجاد تاب آوری جوامع در برابر سوانح طبیعی و انسانی است. در همین راستا، تحقیق حاضر، به ارزیابی و تحلیل میزان تاب آوری اجتماعی در شهر مرزی زاهدان می پردازد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت؛ اسنادی و میدانی (پرسشنامه و مصاحبه) با توجه به شاخص های فضای ذهنی شامل: سرمایه اجتماعی (اعتماد عمومی، اعتماد نهادی، مشارکت رسمی، مشارکت غیررسمی و آگاهی و تعلق مکانی) می باشد. جامعه آماری، تعداد 587730 نفر ساکن در مناطق 5 گانه شهر زاهدان بر اساس آخرین سرشماری عمومی (1395) می باشد. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران، 384 پرسشنامه محاسبه و به روش نمونه گیری تصادفی ساده توزیع گردید. در تجزیه و تحلیل اطلاعات و داده ها از آزمون های آماری شامل آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل واریانس یک طرفه استفاده شده است. بر اساس یافته های پژوهش، در مجموع، این نتایج به دست آمده: میانگین کلی شاخص های سرمایه اجتماعی (24/2) و تعلق مکانی (09/2) در تمامی مناطق پایین تر از حد متوسط (3) و دارای وضعیت نامطلوبی بوده و وضعیت هر یک از این شاخص ها، در بین مناطق شهر با یکدیگر یکسان نیست. همچنین، مناطق یک، پنج و دو دارای وضعیت مطلوب تری نسبت به مناطق سه و چهار شهر زاهدان (حاشیه نشینان و مهاجرین عمدتاً در این دو منطقه زندگی می کنند) به لحاظ شاخص های سرمایه اجتماعی و تعلق مکانی هستند. در نهایت می توان نتیجه گرفت که فضای ذهنی نامناسب در مناطق شهری زاهدان (مخصوصاً در مناطق 3 و 4) باعث آسیب پذیری و عدم تاب آوری اجتماعی شهر گردیده و به تبع آن، امنیت اجتماعی[1] و توسعه این مناطق را به خطر انداخته است (فضای ذهنی نامناسب تهدیدی برای تاب آوری شهر می باشد). [1]. منظور، ناامنی اجتماعی است. بررسی ناامنی سیاسی موضوع این پژوهش نیست.
تحلیل عوامل کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی شهر خلاق (مطالعه موردی: ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرهای خلاق به عنوان مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت شناخته می شوند. از آنجا که ایده و نوآوری، عناصر اصلی رقابتی در عصر جهانی شدن هستند، داشتن شهر خلاق، آرمان هر جامعه ای به شمار می آید. هدف پژوهش حاضر، شناسایی و تحلیل عوامل کلیدی مؤثر در برنامه ریزی شهر خلاق با تأکید بر شهر ارومیه است. نوع پژوهش کاربردی است و به روش های جدید علم آینده پژوهی، تحلیلی و اکتشافی انجام شده است. جامعه آماری آن سی نفر از استادان، متخصصان و کارشناسان حوزه برنامه ریزی شهری هستند. گردآوری داده ها برای بررسی مؤلفه های شهر خلاق، به دو صورت اسنادی (داده های ثانویه) و پیمایشی (داده های اولیه) صورت می گیرد. این مؤلفه ها و معیارها عبارت اند از: مقیاس، صنایع خلاق، طبقه خلاق، زیرساخت های خلاقیت، کارایی و اثربخشی، سرزندگی، فناوری ارتباطی، تنوع اجتماعی، سرمایه اجتماعی و کیفیت زندگی که برای این منظور، 16 زیرمعیار و 106 متغیر با بررسی دقیق منابع خارجی و داخلی انتخاب شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه و مصاحبه است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های پنل خبرگان، تحلیل اثرات متقاطع و نرم افزار میک مک به صورت ترکیبی استفاده شد. نتایج پژوهش و نحوه توزیع و پراکنش متغیرها در صفحه پراکندگی، نشان دهنده ناپایداری سیستم است. با توجه به نتایج نرم افزار میک مک، پانزده عامل به عنوان عوامل کلیدی انتخاب شدند که بیشترین تأثیرگذاری مستقیم و غیرمستقیم را داشتند. از میان این عوامل، شش عامل به طبقه خلاق و سه عامل به زیرساخت های خلاقیت مربوطند که بیشترین تأثیر را بر قرارگرفتن ارومیه در مسیر تحقق شهر خلاق دارند.
پتانسیل یابی مناطق توسعه شهری با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی (مطالعه موردی: شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
175 - 196
حوزههای تخصصی:
رشد سریع شهرنشینی و توسعه شهری به ویژه در کشورهای درحال توسعه، به درک الگو و فرایندهای پیچیده رشد شهری با روش علمی و کارآمد نیاز دارد. لازمه ایجاد رشد شهری پایدار و برنامه ریزی توسعه شهری، درک الگوهای صحیح رشد شهری است. کرمانشاه نهمین شهر پرجمعیت کشور و یکی از چهار شهر نخست ایران از نظر حادبودن معضل حاشیه نشینی است. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل توسعه شهری در این شهر است. بدین منظور، شبکه عصبی پرسپترون چندلایه (MLP) با الگوریتم آموزش لونبرگ- مارکوات به کار رفت و داده های مؤثر در توسعه شهری به عنوان لایه های ورودی به شبکه تعیین شد. این لایه ها که در سه گروه اجتماعی-اقتصادی، کاربری زمین و بیوفیزیک قرار می گیرند، شامل 16 لایه هستند. در ادامه، پانصد نقطه به عنوان نقاط آموزشی شبکه تهیه و ۱۲ لایه میانی نیز تعیین شدند. مطابق نتایج، با دورشدن از امکانات و مناطق شهری، پتانسیل ها به شدت کاهش پیدا می کنند و بیشتر مناطق دارای پتانسیل توسعه شهری در نزدیک ترین فاصله این امکانات و مناطق شهری قرار دارند. بیشترین مناطق پتانسیل دار توسعه شهری، در جنوب غرب شهر کرمانشاه و در اطراف جاده های اصلی کرمانشاه-اسلام آباد و کرمانشاه-کنگاور واقع است. مناطق شمالی شهر به دلیل ارتفاع و شیب زیاد، پتانسیل اندکی برای توسعه دارند. همچنین ضریب رگرسیون کلی 9۵ درصدی شبکه که حاصل شرکت تمامی داده ها در شبکه است، کارایی زیاد شبکه عصبی پرسپترون چندلایه را در این مطالعه نشان می دهد.
پیش بینی پاسخ آبخوان دشت آذرشهر به تغییرات اقلیم با استفاده از مدل ترکیبی هوش مصنوعی- پویایی سیستم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
217 - 234
حوزههای تخصصی:
هم زمان با رشد روزافزون جمعیت و طرح های توسعه و تغییرات اقلیمی در سال های اخیر و تأثیر آن بر وضعیت سیستم آبخوان دشت آذرشهر، ضرورت مطالعه دقیق و کاربردی پیرامون وضعیت این آبخوان، آشکار می شود. بدین منظور، با استفاده از مدل های هوش مصنوعی، اقدام به شبیه سازی و پیش بینی داده های سری زمانی بارش، دبی و سطح آب زیرزمینی محدوده مورد مطالعه شد و پس از تعمیم این داده ها به کل دشت با استفاده از روش درون یابی کریجینگ بیزین (EBK)، بیلان کلی آبخوان دشت به دست آمده و نتایج وارد مدل سیستم پویای آبخوان دشت در محیط نرم افزاری WEAP شد. با ایجاد سناریوی مرجع برای بازه زمانی 1392 تا 1400 و اعمال تنش افزایش جمعیت و میزان آب مصرفی بخش کشاورزی در طی این بازه، پاسخ آبخوان به تنش های وارده بررسی شد. سیستم پویای آبخوان دشت در قبال روند افزایشی 2 درصدی جمعیت و 1 درصدی آب مصرفی بخش کشاورزی، کاهش حجم مخزن به میزان حدود 7 درصد در پایان دوره تنش (سال 1400) را نشان داد. پژوهش حاضر بیانگر قابلیت بالای ترکیب هوش مصنوعی و پویایی سیستم در پیش بینی پاسخ آینده سیستم آبخوان به تغییرات اقلیمی است و می تواند در راستای مدیریت منابع آب و پیش بینی تمهیدات لازم برای آینده به کار رود.
تبیین جایگاه نشانه های شهری در حفظ و ارتقای دلبستگی به مکان با تأکید بر تصویر ذهنی شهروندان (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
331 - 360
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی شهری و توجه به معنا و تأثیرات آن بر کاربران فضا از رویکردهای نوینی است که به تازگی در مطالعات شهری کاربرد یافته است. بررسی عوامل نشانگی که هم زمان وجوه مختلف معنایی، عملکردی و احساسی را در شکل دهی فضای ادراکی درنظر می گیرد، می تواند گامی برای معنابخشی به فضا و ایجاد حس مکان-حس د ل بستگی در مخاطب باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی-هم بستگی، و از نوع پژوهش های شناختی است که با پیمایش میدانی، تحلیل محتوا، مصاحبه توأم با پرسشنامه و تحلیل نقشه نگاری ذهنی صورت گرفت. یافته های این مطالعه بیانگر روابط درونی میان نشانه ها و ادراک معنادار شهروندان است؛ تا آنجا که خود را با آن بازمی شناسند. نشانه هایی که با ویژگی هایی مانند «قرارگیری در بافت تاریخی»، «داشتن تمایز فرمی از پیرامون»، «داشتن کاربری مذهبی-تجاری» و عملکردهایی از قبیل «المان شهری» همراه هستند، در نقشه های ذهنی مردم سنندج اهمیت بیشتری دارند. در میان عوامل مهم دل بستگی به مکان، در نشانه مسجد جامع (دارالاحسان) و پارک آبیدر، مؤلفه دل بستگی معنایی، و در نشانه میدان آزادی و بازار آصف مؤلفه دل بستگی بیشترین میانگین را دارند. درمجموع با توجه به مقدار میانگین تفاوت ها در 10 نشانه برتر، نقش عامل معنایی از دو عامل عملکردی و احساسی در ارتقای دل بستگی به مکان در سطح شهر سنندج قوی تر است؛ بنابراین، طراحان و برنامه ریزان شهری می توانند تغییرات و طراحی محیط را با توجه به عناصر حاوی بارهای معنایی در زندگی شخصی و جمعی افراد انجام دهند و امکان دل بستگی به مکان را فراهم کنند.
واکاوی نقش شاخص های توسعه پایدار شهری در ساماندهی نواحی دچار افت شهری (مطالعه موردی: محله عالی قاپوی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
717 - 733
حوزههای تخصصی:
این مقاله با قرارداشتن در دسته سیاست پژوهی، به دنبال شناخت و تبیین مفاهیم و ارکان پایداری شهری و ردیابی آن ها در چارچوب احیای نواحی دچار افت شهری است. با گذشت بیش از دو دهه از طرح انگاشت توسعه پایدار در مجامع جهانی، متون حاضر به سه رکن مردم-اقدامات در ارتباط با کیفیت زندگی، سیاره-عوامل زیست محیطی مانند انرژی و آلودگی ها و سود-ارزیابی کسب وکار و عملکرد اقتصادی اشاره دارند. نواحی دچار افت شهری، عرصه هایی از شهر هستند که در مواجهه با سه رکن یادشده با مشکل روبه رو شده و به عبارت دیگر ارزش افزوده خود را بنا به ناتوانی در پیوستن به سیر پایداری محبوس نگه داشته اند و به مدیریت تغییرات گسترده یا به بیانی دیگر بازآفرینی نیاز دارند. شهر اردبیل با پیشینه تاریخی کهن و داشتن ارزش های مذهبی، فرهنگی، محیطی و گردشگری از جمله شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی یا افت شهری بخش های مرکزی و میانی که حدود 536 هکتار وسعت دارد و مهجورماندن فضاها و مجموعه های ارزشمند آن گذشت. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با طرح پرسشنامه ای، شاخص های توسعه پایدار شهری شناسایی و میزان تطبیق طرح بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده اطراف بقعه شیخ صفی الدین اردبیل بررسی شد. در ادامه با تحلیل پرسشنامه و شاخص ها با استفاده از نرم افزارهای Excel و Expertchoice مهم ترین راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار در بافت فرسوده محله شیخ صفی (عالی قاپو) از جمله برنامه ریزی ها مشارکتی، عدالت اجتماعی و آموزش به ساکنان برای ارتقای سطح اجتماعی و نظایر آن ارائه شد.
تحلیل کارایی نسبی کشورهای خاورمیانه از لحاظ شاخص های توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه به عنوان یک فرایند، مهم ترین بحث کشورهای در حال توسعه است. همچنین از توسعه پایدار به منزله ی نیروی محرکه پیشرفت متعادل، متناسب و هماهنگ اقتصادی- اجتماعی و فرهنگی تمامی کشورها به ویژه کشورهای در حال رشد نیز یاد شده است. هدف این مقاله تحلیل کارایی سیزده کشور خاورمیانه طی سال های 2009 تا 2012 م از لحاظ شاخص های توسعه پایدار از طریق 32 شاخص (اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. جهت تجزیه و تحلیل داده های از مدل های برنامه ریزی کمی خطی ناپارامتریک تحلیل پوششی داده ها، مدل آنتروپی شانون و نرم افزار dea slover استفاده شده است. محدوده جغرافیایی این پژوهش منطقه خاورمیانه و جامعه آماری آن 13 کشور می باشد. نتایج حاصله از این پژوهش نشان می دهد در بین شاخص های توسعه پایدار در خاورمیانه شاخص های تولید ناخالص ملی، میزان پس انداز و اشتغال بیشترین ضریب همبستگی به ترتیب با مقادیر 0.74،0.64 و 0.58 درصد را با متغیر خروجی یعنی توسعه پایدار دارند. از لحاظ کارایی نسبی در بین کشورهای خاورمیانه به ترتیب کشورهای امارات متحده عربی و قطر با میزان کارایی یک درصد و با سطح عملکرد عالی به عنوان کشورهای کارا و کشورهای عراق، یمن و سوریه به ترتیب با میزان کارایی 974/0، 961/0 و 957/0 درصد با سطح عملکرد ضعیف به عنوان کشورهای ناکارا از لحاظ شاخص های توسعه پایدار در خاورمیانه هستند. در نهایت نتایج این پژوهش نشان می دهد بیش از 60 درصد کشورهای خاورمیانه از لحاظ شاخص های توسعه پایدار دارای سطح عملکرد متوسط طی سال های 2009 تا 2012 هستند.
بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.