فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیشتر شهرهای بزرگ جهان با آن دست به گریبان هستند، موضوع حوادث طبیعی است. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن غالب حوادث طبیعی و لزوم اتخاذ سریع و صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات، مبانی نظری و بنیادی، دانشی را تحت عنوان مدیریت بحران به وجود آورده است. برای شناخت مدیریت بحران شهر و آسیبپذیری مراکز مرتبط با بحران شهر در برابر بلایای طبیعی، بررسی عاملهای اصلی مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری نیاز است. یکی از عوامل مؤثر در آسیبپذیری مدیریت بحران شهری، ساختار سازهای و غیرسازهای سازمانهای مرتبط با مدیریت بحران و از جمله بیمارستانهای شهر است. مراکز بهداشتی و درمانی، بویژه بیمارستانها، از جمله اماکن مهمی هستند که هنگام وقوع سوانح طبیعی در معرض خطرات و آسیبهای جدی با میزان مجروحین و تلفات بسیار قرار دارند، و به همین جهت بررسی پیرامون موضوع در این مراکز دارای اهمیت بیشتری است. هدف از این مقاله، رتبهبندی بیمارستانهای مناطق شهر اصفهان از نظر میزان آسیبپذیری ساخـتار سازهای و غیرسازهای و دستیابی به اولویتهای ساختار سازهای و غیرسازهای بیمارستانهای شهر به ترتیب اهمیت آنها در افزایش آسیبپذیری از لحاظ شاخصهای مورد بررسی است. روش پژوهش «توصیفی و تحلیلی» است، که از مدلهای کمّی استفاده شده است. برای تحلیل سلسلهمراتبی در مدیریت بحران بیمارستانهای شهر اصفهان، 41 متغیر در 9 عامل اصلی در 25 بیمارستان شهر با استفاده از تحلیل سلسلهمراتبی A.H.P[1] مورد بررسی قرار گرفت. نتایج به دست آمده از تحلیل سلسلهمراتبی شاخصهای مختلف نشان میدهد که عوامل نوع اسکلت، قدمت ساختمان و تعداد تخت بیمارستان به ترتیب با میزان اهمیت 65/22، 12/21 و 959/11 بایستی در اولویت توجه قرار گیرند، در واقع این عوامل در صورت عدم توجه کافی در زمان ساخت و تجهیز، باعث افزایش آسیبپذیری در بیمارستانهای شهر میشوند. همچنین بیمارستانهای مناطق 3 و1 به ترتیب بالاترین میزان آسیبپذیری را در بین بیمارستانهای شهر دارند. بنابراین وجود تفاوت در میزان آسیبپذیری بیمارستانها در مناطق مختلف شهر اصفهان از نظر ساختار سازهای و غیرسازهای (فرض پژوهش) مورد تأیید میباشد.
اصول حمل و نقل دریائی
حوزههای تخصصی:
بررسی تحولات اندیشه های موثر بر شکل گیری اصول طراحی منظر شهری در قرن بیستم و پس از آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کردستان در مسیر مشارکت سیاسی
حوزههای تخصصی:
در پژوهشی که پیرامون موضوع جغرافیایی انتخابات پارلمانی در ایران صورت گرفت‘ این نتیجه بدست آمد که تحولی چشمگیر در استانهای حاشیه ای واگرا در حال شکل گیری است. استانهایی که همواره در مطالعات جغرافیای سیاسی ایران از آنها به عنوان سرزمینهای واگرا نام برده می شد‘ در سالهای اخیر گرایش شدیدی را نسبت به مشارکت در تصمیم گیریهای ملی نشان داده اند که بیانگر نقش مؤثر جمهوریت در تقویت هویت ملی بجای هویت محلی سابق است. مطالعه جغرافیای انتخابات در استان کردستان (که سابقاً منطقه ای واگرا قلمداد می شد) نشان می دهد که طی دوره های اول تا پنجم مجلس‘ اولاً به میزان شرکت کنندگان هر دوره نسبت به دوره قبل افزوده شده است و این افزایش در همه حوزه های انتخابیه استان ملاحظه می شود. ثانیاً مردم در هر دوره نسبت به دوره قبل‘ بیشتر تحت تأثیر نفوذ جریانات سیاسی داخلی کشور بویژه دو جناح روحانیت و روحانیون قرار گرفته اند؛ بنحوی که نمایندگان مستقل در اولین دوره های مجلس شورای اسلامی را بتدریج به نامزدهای معرفی شده این دو جناح در دوره های بعدی جابجا نموده اند. در این مقاله سیر تحولات سیاسی حول محور انتخابات پارلمانی با نگرشی جغرافیایی در استان کردستان به بحث گذاشته شده و با بررسی دو مورد مذکور و نتایج حاصل از آن‘ همگرایی این منطقه نسبت به حکومت مرکزی از طریق افزایش مشارکت در تصمیم گیریهای پارلمانی عنوان شده است.
تأثیر بلندمرتبه سازی بر میزان جرایم شهری(مطالعه ی موردی: مناطق بیست ودوگانه ی تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توجّه به مفهوم امنیّت و روش های بالابردن آن، امروزه به یکی از اولویّت های اساسی نظریه پردازان و برنامه ریزان شهری تبدیل شده است. با وجود نظریه ها و تئوری های زیادی که در زمینه ی جرایم شهری وجود دارد، دیدگاه های مربوط به نقش توسعه ی کالبدی و فیزیکی شهر بر کاهش جرایم شهری یا کاستن از وقوع جرم، موضوع مستقل و با اهمّیّتی است که در قالب تئوری های نوین شهرسازی و برنامه ریزی شهری بدان اشاره می شود. در مقاله ی حاضر که با هدف بررسی رابطه بین بلندمرتبه سازی با میزان و نوع جرایم شهری و همچنین شناسایی نقاط جرم خیز در مناطق بیست ودوگانه ی شهر تهران صورت گرفته است، پس از بررسی دیدگاه ها و نظرهای مختلف در باب جرم وجنایت و امنیّت شهری، به سابقه ی بلندمرتبه سازی در شهر تهران پرداخته شده است؛ سپس برای بررسی میزان معناداری، شاخص هایی در زمینه ی دو متغیّر امنیّت و عمودی سازی انتخاب شده است. شاخص های جرایم شهری عبارت اند از وقوع قتل، نزاع جمعی، نزاع فردی، مجموع سرقت ها، مفاسد اجتماعی، جعل اسناد مالکیّت، وقوع کلاهبرداری و شاخص های عمودی سازی عبارت اند از تعداد ساختمان های بلندمرتبه، تعداد آپارتمان ها و تراکم ساختمانی. نتایج روابط آماری به دست آمده بیانگر این مطلب است که رابطه ی کاملاً معناداری بین این دو نوع از شاخص ها وجود دارد، چنان که مناطق جرم خیز شهر تهران سراسر منطبق بر مناطق عمودی سازی شده شهر هستند و ضرایب همبستگی به دست آمده و خطّ رگرسیون کشیده شده نیز این نکته را کاملاً تأیید می کنند. بنابراین در زمینه ی امنیّت شهری تنها نباید به پلیس و نقش آن در ایجاد امنیّت توجّه کرد، بلکه باید به نقش عوامل تأثیرگذار بر میزان جرایم و ارائه ی راه کارهایی برای کاستن از جرم با استفاده از طرّاحی محیطی و نوع مساکن نیز اهمّیّت داده شود تا با این راه کارها از وقوع جرم در محیط های شهری پیشگیری کرد.
پتانسیل سنجی استقرار نیروگاه های خورشیدی در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدلAHP و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انرژی خورشیدی از جمله انرژی های پاک و تجدیدپذیری است که در همه جای جهان قابل بهره برداری است. این انرژی به لحاظ قدرت بازدهی و اقتصادی از جایگاه ویژه ای برخوردار است. بسیاری از نقاط ایران برای بهره برداری از انرژی خورشیدی و تولید انرژی پاک دارای پتانسیل است. با توجه به اینکه محل قرار گرفتن نیروگاه خورشیدی تأثیر بسزایی در میزان تولید و بازدهی آن دارد، تعیین مناطق مناسب برای احداث آن نیز اهمیت ویژه ای دارد. در این مقاله پتانسیل شهرستان های استان سیستان و بلوچستان به منظور احداث نیروگاه خورشیدی مورد سنجش قرار گرفته است. معیارهای اصلی این پتانسیل سنجی شامل ساعت های آفتابی، درجه حرارت منطقه، ابرناکی، بارندگی، گرد و غبار و ارتفاع است. پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی است. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات، با روش درون یابی ( IDW ) و فازی سازی لایه ها با استفاده از فرمول نویسی منطق فازی در محیط GIS صورت گرفته است. همچنین برای تعیین میزان اهمیت متغیّرها، از مدل تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) استفاده شده است. با تلفیق لایه ها ی وزن دهی شده فازی، نقشه مناطق هم پتانسیل برای احداث نیروگاه خورشیدی در استان سیستان و بلوچستان به دست آمد که در نهایت نتایج نشان می دهد، شهرهای سراوان و نیک شهر برای احداث نیروگاه خورشیدی کاملاً مناسب، خاش و قسمت هایی از شهرستان ایرانشهر به عنوان مناطق مناسب و نسبتاً مناسب؛ زابل، زاهدان، چابهار، کنارک و قسمتی از شهرستان ایرانشهر نسبتاً نامناسب و کاملاً نامناسب هستند.
سرخپوستان قربانیان نژادپرستی و ویرانگری استعمار
حوزههای تخصصی:
اقتصاد سیاسی فضا و تعادل منطقه ای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برقراری توازن و رسیدن به تعادل در بین مناطق، به عوامل عدیده ای بستگی دارد که ثروت و قدرت از مهم ترین آنها به شمار می رود. هندسه ی توزیع و ترسیب این دو عامل، تحت امر جریان اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا شکل می گیرد. با توجه به نقش بنیادین رویکرد اقتصاد سیاسی در تولید فضا و ایجاد ناهمسانی فضایی، در این تحقیق تلاش شده است تحلیلی فضایی از رویکرد اقتصاد سیاسی حاکم بر ایران در دهه ی اخیر صورت پذیرد و ضمن ارزیابی توازن منطقه ای کشور، چگونگی نقش یابی اقتصاد سیاسی فضا بر نامتعادل سازی منطقه ای در ایران تبیین و تشریح شود. تحقیق حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی و همبستگی صورت گرفته است و داده های مورد نظر در قالب 28 شاخص و متغیر برای دوره ی آماری 93-1384 از مطالعات اسنادی تهیه شده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نقشه های توزیع درصدی در محیط نرم افزار GEO DaTM، روش های تصمیم گیری چندمعیاره TOPSIS و COPRAS، آماره موران محلی در محیط GIS 10 و رگرسیون خطی در SPSS استفاده شده است. نتایج نشان داد در جریان توزیع قدرت و ثروت کشور بین مناطق، گرایش و ساخت تک قطبی در اقتصاد سیاسی حاکم بر فضا وجود دارد. همچنین رویکرد فضایی اقتصاد سیاسی، منجر به پایابی نابرابری منطقه ای و شدت بخشی به نامتوازنی فضایی شده است که در نتیجه ی آن، یک قطب و خوشه برخوردار از مواهب اقتصادی – اجتماعی در فضای سرزمینی متشکل از مناطق تهران، البرز و اصفهان پدیدار شده است.
تبیین عوامل مؤثر در بحران زایی و مدیریت مرزهای ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای بین المللی به عنوان خطوطی که موجودیّت های سیاسی را از یکدیگر جدا می کند دارای اهمیت ویژه ای هستند و کشورها تلاش زیادی را برای کنترل آنها انجام می دهند.اما تهدیدهایی که از سوی مرز متوجه کشورها می شود تنها با کنترل امنیتی و انتظامی خط مرزی رفع نمی گردد و در اینجاست که مدیریت مرزها اهمیت پیدا می کند. مدیریت مرزها شامل فعالیّت های سیاسی، اقتصادی، عمرانی نیز می شود و علاوه بر خط مرزی، مناطق مرزی را نیز در بر می گیرد.
ایران در شمار کشورهایی است که دارای بیشترین همسایه است و عوامل متعدد داخلی و نابسامانی سیاسی و اقتصادی در کشورهای همسایه مشکلات زیادی را در راستای کنترل و مدیریت مرزها ایجاد کرده است. به گونه ای که می توان برخی از مرزهای ایران را بحران زا نامید. این موضوع در مرزهای شرقی و به ویژه مرزهای ایران و پاکستان نمود بیشتری یافته است به گونه ای که به رغم تلاش های انجام شده توسط نهادهای ذیربط، در زمینه ی مدیریت مرزها اقدامات مطلوبی صورت نپذیرفته است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان می پردازیم. هدف نگارندگان پاسخگویی به این پرسش است که: عوامل مؤثر در بحران زایی مرزهای ایران و پاکستان کدامند؟ و ایران برای مدیریت مرزهای خود با پاکستان با چه چالش هایی روبرو است؟
نتایج بررسی نشان داد که ویژگی های مرز از جمله تاریخچه مرز، نحوه ی شکل گیری و نوع مرز به همراه توان مدیریتی کشور در عرصه امنیتی و انتظامی و ویژگی های فرهنگی و اقتصادی مناطق مرزی و همکاری های کشور همسایه از عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان است. ضعف اقتصاد محلی، ضعف فرهنگی در مناطق مرزی، ناهمگونی با فرهنگ غالب کشور، نفوذ بنیادگرایی و تروریسم و نابسامانی اقتصادی و سیاسی همسایگان نیز مهم ترین چالش های ایران برای مدیریت بهینه ی مرزهای خود با پاکستان است.
پراکندگی جغرافیایی قومی (قبیله ای) در آفریقای غربی
حوزههای تخصصی:
خاستگاه آراء در نهمین دوره انتخابات مجلس در شهرستان کازرون بر پایه دیدگاه های اینگلهارت، پییا نوریس و مکتب شیکاگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از طریق انتخابات، شهروندان ضمن نظارت بر عملکرد منتخبان خود، به حکومتِ حاکمان مشروعیت می بخشند. در حقیقت، انتخابات مناسب ترین ابزاری است که به وسیله آن می توان اراده شهروندان را در انتخاب متصدیان امور کشور مداخله داد. به دلیل چنین اهمیتی، جغرافیدانان سیاسی با بررسی روشمند و علمی رابطه میان انتخابات و محیط جغرافیایی، حرکتی فراسوی شمارش آراء را آغاز کرده اند تا جغرافیای انتخابات را به سوی تشریح الگوهای کلی سیاسی و روندشناسی تشکیل حکومت ها به پیش برند. در این مقاله به بررسی و تبیین الگوهای رفتاری تأثیرگذار در رأی آوری نماینده شهرستان کازرون در نهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی پرداخته شده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی- تحلیلی به شمار می رود که در گردآوری اطلاعات نیز از روش کتابخانه ای و کار میدانی (مصاحبه حضوری) استفاده شده است. نتیجه این تحقیق نشان می دهد که از میان خاستگاه های مختلف رای، ترکیب سه نظریه اینگلهارت، پییانوریس و مکتب شیکاگو، الگویی جغرافیایی برای مطالعه رفتار رای دهی به عنوان یک کنش سیاسی- مکانی فراهم می آورد و در سه چارچوب «جغرافیای سیاسی محلی»، «جغرافیای اقتصادی» و «جغرافیای قدرت»، الگوی رای آوری و رای دهی را مشخص می سازد. بر این اساس، در جغرافیای انتخابات شهرستان کازرون، سه خاستگاه تجربه ی انباشته ی سیاسی گذشته، پایگاه اقتصادی- اجتماعی و طرح واره نظام سیاسی در چارچوب بسترهای مکانی و بنیادهای زیستی، در رأی آوری نماینده این شهرستان نقش ایفا کرده است.
مقدمه ای درباره جغرافیای استراتژیک
حوزههای تخصصی:
دولت و شهرنشینی در ایران (مبانی و اصول کلی نظریه توسعه شهر و شهرنشینی در ایران)
حوزههای تخصصی:
محتوای مقاله حاضر از یک سو نقد نظریه سرمایه داری بهره بری هانس بوبک و از سویی دیگر ارائه نظریه جدیدی است برای پاسخ دادن به چرایی و چگونگی توسعه پرشتاب شهر و شهرنشینی در ایران امروز. بوبک معتقد بود که حیات و زندگی شهری در ایران به انباشت سرمایه ای وابسته است که از تجاری کردن مازاد تولیدات کشاورزی در شهرها به دست می آید. به نظر می رسد که بوبک در تدوین و طراحی نظریه خود، نقش دولت و تحول آن را در ایران نادیده گرفته است. حداقل می توان گفت که نظریه او تا پیش از اجرای قانون اصلاحات ارضی و گسستگی رابطه حقوقی مالکین با روستاها می توانست معتبر باشد. چه بعد از دهه 1340 یا 1960 دولت از موقعیت کارگزاری به موقعیت کارفرمایی بزرگ و کلانی در کشور رسید. از آنجایی که شهرها پایگاه اصلی حکومت و دولت جدید بودند، این دولت با بهره گیری از منابع درآمدهای نفتی تزریق اعتبارات عمرانی و جاری در شهرها، عملاً در توسعه شهر و شهرنشینی به دخالت گسترده ای پرداخت. بر اساس نظریه دولت و شهرنشینی در ایران، اینک این دولت است که با تجاری کردن پول و سرمایه در شهرها، از طریق نظام بانکی گسترده ای که در اختیار دارد، به توسعه شهر و شهرنشینی کمک می کند.
تحلیلی در مخاطرات محیطی و ژئومورفولوژیکی جاده مرند- جلفا
حوزههای تخصصی:
جاده مرند- جلفا واقع در شمال استان آذربایجان شرقی در مسیر خود از واحدهای توپوگرافی و ژئومورفولوژیکی زیادی عبور می کند که آگاهی از ویژگی های هر کدام از این واحدها و شناخت عوامل مورفوژنز و مورفودینامیک فعال، هدف اصلی این پژوهش می باشد. براساس مطالعات و پیمایشهای میدانی و نتایج به دست آمده از این تحقیق، گسلها، سیل، فرسایش رودخانهای، حرکات دامنهای نظیر ریزش، لغزش، جریانات واریزهای، مورفوژنز بهمنهای برفی و بهمنهای سنگی، کریوکلاستی و مورفوژنز انسانی از عمدهترین عوامل ژئومورفولوژیکی شناخته شده در طول مسیر جاده ریلی و آسفالته مورد مطالعه میباشند. بحرانیترین حرکات دامنهای در محدوده تنگ درهدیز از جایگاه ویژهای برخوردار است. در سالهای اخیر اثر فعالیتهای مردم در تغییر چشمانداز مورفولوژیکی مسیر جاده مورد پژوهش فزونی یافته که نتیجه آن افزایش ناپایداری دامنهها، تخریب پوشش گیاهی و سیل میباشد. نتایج تحقیق، ضرورت درک و آگاهی عمیق و منطقی از فرایندهای ژئومورفولوژیکی منطقه را نشان میدهد بنابراین قبل از هرگونه اقدام و فعالیتهای عمرانی در مسیر جاده، برنامههای مربوط به آمایش سرزمین میبایست بر مبنای شاخصهای ژئومورفیکی لحاظ شوند.
اثر الگوی بزرگ مقیاس گردش جوی ـ اقیانوسی «انسو» بر تغییرپذیری فصلی اقلیم در ایران: آثار «النینو» و«لانینا» بر تغییرپذیری بارشهای بهاری در آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با استفاده از «شاخصهای دمای سطح آب» نقش پدیده جوی ـ اقیانوسی انسو در تغییرپذیری بارشهای بهاری استان آذربایجان شرقی مطالعهشده است. نتایج حاصل از بهکارگیری روش تحلیل همبستگی «پیرسون» بیانگر ارتباط معنادار مثبت بین شاخصهای 2+1Nino و3Nino و بارشهای بهاره ایستگاههای آذربایجان شرقی است. این امر به معنای افزایش میزان بارشهای بهاری به هنگام النینو(فاز مثبت یا گرم) و بر عکس آن، یعنی کاهش بارشها در فاز منفی یا لانینا (فاز سرد) است. در بین ایستگاههای مطالعه شده بیشترین میزان همبستگی بارش بهاری با شاخصهای انسو در ایستگاه میانه و مراغه است و کمترین میزان همبستگی در ایستگاه سراب محاسبه شده است. مقادیر ضریب همبستگی محاسبه شده بین بارش و شاخصهای انسو بیانگر نقش عوامل جغرافیایی در میزان تأثیرپذیری از پدیده انسو میباشد؛ به این معنا که در استان آذربایجان شرقی از غرب به شرق و از شمال به جنوب بر میزان همبستگی یا به عبارت دیگر بر میزان تأثیرپذیری بارش از پدیده انسو افزوده میشود که اوج این افزایش در ایستگاه میانه قابل مشاهده است.
جهت گیریهای آتی نقشهای ترویج در توسعه کشاورزی از منظر کنشگران نظام دانش واطلاعات کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی نقش ترویج در توسعه کشاورزی ازمنظر 4 گروه کشاورزان،
محققان، آموزشگران و کارشناسان ترویج در استان های سمنان، مازندران، ایلام، قم، آذربایجان غربی وخوزستان انجام شد. تحقیق از نوع علی- ارتباطی، و متغیر وابسته توسعه کشاورزی بود. متغیرهای مستقل عبارت بودند از: نیازسنجی، مدیریت بهینه نهاده ها، مشارکت کشاورزان، مشکل یابی، کاهش ضایعات، بهبود فرصت های اقتصادی، بهبود زیرساخت ها، ارزیابی از عرضه فناوری ها، ارتباط میان متخصصان، سیاست گذاران و کشاورزان، بهبود بازاریابی، و بهبود به کارگیری ماشین آلات. تحلیل مسیر نشان داد نقش های ترویج در توسعه کشاورزی به ترتیب شامل توسعه انسانی، نیازسنجی، عرضه فناوری، افزایش مشارکت، ارزیابی از عرضه فناوری ها، ایجاد شبکه بین متخصصان، سیاست گذاران وکشاورزان، مشکل یابی و مدیریت بهینه نهاده ها بود. در تبیین مدل علی تحقیق، توسعه منابع انسانی بیشترین اثر مستقیم و نیازسنجی، مشکل یابی و عرضه فناوری بیشترین اثر غیرمستقیم را بر توسعه کشاورزی داشتند.
تحلیل ژئوپلیتیکی روابط ایران و عمان در قبل و بعد از انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و عمان چه در دوره قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی کمتر از قاعده کلی روابط با اعضای شورای همکاری خلیج فارس تبعیت کرده به گونه ای که این رابطه حتی در اوج قطب بندی منطقه ای همچنان حفظ شده است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی و تکیه بر منابع کتابخانه ای در نظر دارد به چرایی ثبات در روابط تهران و عمان بپردازد. فرضیه این پژوهش این است که اشتراکات تاریخی- فرهنگی در قالب وجود مذهب اباضیه در عمان و تشیع در ایران و تاریخ و فرهنگ مشترک در کنار ژئوپلیتیک تنگه هرمز و رویکرد اعتدال گرایانه سلطان قابوس، موجب نوعی روابط پایدار شده است. از این رو برای توضیح روابط دو کشور، نظریه سازه انگاری مورد استفاده قرار خواهد گرفته است.
جاذبه های ژئوتوریستی گل فشان ها در استان سیستان و بلوچستان
حوزههای تخصصی:
استان سیستان و بلوچستان با داشتن اشکال زیبا و متنوع ژئومورفولوژیکی می تواند یکی از مناطق جاذب گردشگری ایران باشد و همواره ژئوتوریست های بسیاری را به این نقطه از ایران بکشاند. از جمله مهمترین اشکال ژئومورفولوژیکی، گل فشان ها هستند که بسیارجذاب، بدیع و دیدنی می باشند. مشهورترین گل فشان ها،گل فشان ناپگ، پیر گل، عین و بربرک است. هر کدام از اینها با توجه به ویژگی و کابردهایی که دارند دارای جاذبه های خاصی برای ژئو توریست ها هستند و می توانند با جذب گردشگران استان سیستان و بلوچستان را از ره آوردهای مثبت این نوع گردشگری بهره مند سازند و به مثابه یک گزینه سودمند اقتصادی تلقی گردند.در این پژوهش سعی بر آن است با تشریح ویژگی ها، کاربردها و نمونه های برجسته گل فشان ها نظر مسئولین و پژوهشگران متوجه اهمیت و نقش ژتوریستی گل فشان ها شود و از این رهگذر گامی در جهت توسعه این منطقه محروم برداشته شود.