فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
حوزههای تخصصی:
در حال حاضر، تکنولوژی به آن درجه از تکامل نرسیده است که از بروز سیلاب های زیان بار جلوگیری و در عوامل و عناصر جوی تغییری ایجاد کند. بنابراین، هرگونه راه حل اصولی و چاره ساز را باید در روی زمین و خصوصاً در عرصه ی حوضه های آبخیز جستجو کرد. در این باره اولین اقدامی که برای کاهش خطر سیل مطرح می شود مهار سیل در سرمنشأ آن، یعنی زیر حوضه های آبخیز، است. به این جهت شناسایی مناطق سیل خیز در داخل حوضه دارای اهمیت فراوانی است. از این رو، باید مناطقی که پتانسیل بالایی در تولید سیل دارند شناسایی شوند تا امکان بهینه سازی عملیات اجرایی در سطوح کوچک و خطرساز فراهم شود و از هزینه های اضافی طرح های کنترل سیل جلوگیری گردد. هدف از این تحقیق نیز ارائه ی روشی است تا با استفاده از آن بتوان ضمن در نظر گرفتن آثار متقابل عوامل مؤثر بر سیل خیزی مناطق خطرساز و سیل خیز را در داخل حوضه تعیین کرد. محدوه ی مطالعه این تحقیق بازه ای از رودخانه ی مرغک در حوضه ی تالاب انزلیِ استان گیلان بین دو ایستگاه هیدرومتری امام زاده شفیع و کتمجان به طول سی کیلومتر است. در این پژوهش، هدف معرفی یکی از روش های پهنه بندی سیل با استفاده از تلفیق نرم افزارهایARCVIEW وHEC-RAS و الحاقیه HEC-GEORAS-431 است تا ضمن تعیین حریم سیل در قسمتی از رودخانه ی مرغک جدیدترین، باصرفه ترین و کوتاه ترین روش پهنه بندی سیل از نظر اقتصادی و زمانی معرفی و مزایا و توانایی های آن بررسی شود. از این رو، مقاطعی از بازه ی رودخانه که بیشترین عرض و گستره ی سیل را با دوره ی بازگشت 25 ساله دارد مشخص شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که این مقاطع در پایین دست رودخانه حد فاصل جاده ی اصلی فومن به پونل تا بازه ی انتهایی رودخانه (ورودی به تالاب انزلی) در هشت کیلومتر پایانی از مجموع حدود سی کیلومتر بازه ی رودخانه قراردارد.
ارزیابی و رتبه بندی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله با مدل TOPSIS و GIS (نمونه موردی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاهش بحران و نیل به توسعه پایدار نیازمند شناخت و تبیین درست از ماهیت و ابعاد جوامع و مکان ها در برابر مخاطرات طبیعی(زلزله) دارد. از اینرو ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله در ابعاد مختلف می تواند نقش بسزایی در مدیریت و ارزیابی خطر پذیری ناشی از این پدیده طبیعی ایفا نماید. که پژوهش حاضر با ماهیت توسعه ای- کاربردی، روش توصیفی- تحلیلی، هدف ارزیابی و اولویت بندی میزان آسیب پذیری اجتماعی شهر در برابر مخاطره طبیعی(زلزله)، و بهره گیری از مدل های کمی TOPSIS و GIS، نرم افزارهای Excel و SPSS به بررسی موضوع پرداخته است. همچنین به منظور کاهش ضریب خطا و تعیین دقیق تر پیش بینی ها، 50 متغیر از زیرمجموعه شاخص های اجتماعی-اقتصادی، فیزیکی-کالبدی و جمعیت مناطق شهر یزد را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. نتایج نشان می دهد میانگین آسیب پذیری در مناطق برابر 412/0 درصد بوده که منطقه 2 با میزان TOPSIS، 642/0 درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد، آسیب پذیری در حد متوسط و در نهایت منطقه 1 با میزان TOPSIS، 183/0 درصد کمترین آسیب پذیری اجتماعی در برابر زلزله را در مناطق شهر یزد دارا می باشد.
درصد آسیب پذیرترین منطقه، منطقه 3 با میزان TOPSIS، 411/0 درصد،
پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش با استفاده از تئوری بیزین (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیاهرود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از زمین لغزش های ثبت شده در منطقه و 11 پارامتر طبیعی (سنگ-شناسی، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، شاخص حمل رسوب (STI)، شاخص توان آبراهه (SPI)، بارش، شاخص رطوبت توپوگرافیک (TWI)، درجه شیب، جهت شیب، کاربری زمین و تراکم پوشش گیاهی (NDVI) نقشه حساسیت زمین لغزش برای حوضه سیاهرود استان گیلان تهیه گردیده است. جهت انجام این کار از تئوری بیزین استفاده شده است. با استفاده از احتمالات تئوری بیزین ارتباط بین پارامترها و مناطق لغزشی (دو سوم مناطق لغزشی) تعیین شد و وزن هر طبقه از پارامترها به دست آمد. اجرای مدل و اعمال وزن لایه ها با استفاده از نرم افزار Arcmap صورت گرفت و درنهایت نقشه حساسیت زمین لغزش در پنج کلاس حساسیت به دست آمد. با توجه به نقشه به دست آمده و نیز وزن کلاس های هر یک از پارامترها، کلاس تراس های آبرفتی قدیمی و مخروط افکنه های مرتفع در لایه سازند، مرتع متوسط در بین کلاس های کاربری زمین، جهات شمالی و شمال غربی، شیب های 20-5 درجه و نیز فاصله 100-0 متر از رودخانه بیشترین وزن و تأثیر را در وقوع زمین لغزش های منطقه دارند. دقت نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از یک سوم (30 نقطه لغزشی) مناطق لغزشی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتیجه ارزیابی نشان داد که مدل با قابلیت پیش بینی 3/83 درصد زمین لغزش ها در کلاس خطر زیاد و خیلی زیاد، دقت قابل قبولی در ارزیابی و تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش دارد.
الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریسم در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روددره های گردشگری استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه تنوع بخشی به اقتصاد روستایی از طریق توسعه کارآفرینی، بیش از پیش توجه محققان و برنامه ریزان را به خود جلب کرده است. براین اساس یکی از فرصت های جدید اقتصادی، صنعت گردشگری روستایی به ویژه اکوتوریسم در روستاهای مناطق حاشیه شهرهای بزرگ، از جمله تهران بوده که برای اوقات فراغت و نیاز شهروندان به مناطق طبیعی با چشم انداز زیبا و دور از آلودگی ها، اهمیت یافته است. در این راستا، سؤال اساسی این است که توسعه کارآفرینی اکوتوریستی بر اساس کدام الگو امکان پذیر است؟ لذا هدف مطالعه، ارائه الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در مناطق روستایی با پتانسیل گردشگری دره ای است. بر این اساس، در پژوهش پیش رو هفده روستا در هفت مسیر رود دره ای نمونه های مطالعه انتخاب شدند و با استفاده از روش کمی پیمایشی، در سطح صاحبان کسب وکارهای گردشگری که کارآفرینان اکوتوریستی در روستاهای منتخب به شمار می روند، به بررسی سهم و ارتباط عوامل سه گانه (شرایط محیطی، سیاست ها و رویه های قانونی) ویژگی های کارآفرینانه پرداخته شد. نتایج نشان می دهد که بر حسب شاخص های انتخابی و بر اساس آزمون همبستگی پیرسن، ارتباط معناداری بین عوامل سه گانه تأثیرگذار بر توسعه کارآفرینی برقرار است. همچنین براساس نتایج رگرسیون چندمتغیره و تحلیل مسیر به عمل آمده، پس از مشخص شدن میزان تأثیرات غیر مستقیم متغیرها، به محاسبه کل تأثیرات مستقیم و غیر مستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن، ویژگی های کارآفرینانه با بیشترین تأثیر در کارآفرینی اکوتوریستی قرار دارد. درنهایت مشخص شد الگوی توسعه کارآفرینی اکوتوریستی ارائه شده این پژوهش، 2/35 درصد تبیین کننده توسعه کارآفرینی اکوتوریستی در منطقه است.
مطالعه و پهنه بندی ویژگی های جغرافیایی کشت پسته در استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف شناخت ویژگی های جغرافیایی مؤثر در کشت درخت پسته، در استان زنجان و پهنه بندی نواحی مستعد کشت این محصول انجام شده است. برای انجام این مطالعه، از داده های 12 ایستگاه هواشناسی سینوپتیک، 5 ایستگاه کلیماتولوژی و 15 ایستگاه باران سنجی منطقه مورد مطالعه و ایستگاه های مجاور استان استفاده شده است. برای انجام پهنه بندی نواحی مستعد کشت، از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) در قالب مدل های بولین و تحلیل سلسله مراتبی (AHP) استفاده شده است. بر این اساس، با استفاده از نرم افزارArc/GIS10 ، نقشه های هم ارزش تهیه ش ده، و سپس ماتریس دودوئی هر یک از لایه ها به ترتیب اهمیت در نرم افزار Idrisi ترسی م و میزان اهمیت هر یک از عناصر مشخص گردید. در نهایت با تلفیق نقشه ها در محیط Arc/GIS10 نقشه نهایی استخراج شد. نتایج به دست آمده حاکی از این است که تنها محدوده های شمال غرب و شمال شرق، شامل دو ایستگاه آببر و ماهنشان، از لحاظ شرایط جغرافیایی، محدودیتی برای کشت درخت پسته ندارند و در نتیجه، پتانسیل کشت این محصول در این نواحی وجود دارد. در نهایت مشخص گردید که مدل سلسله مراتبی (AHP) به دلیل دقت و توجه به جزئیات، نتایج بهتری را نسبت به مدل بولین ارائه می دهد.
بررسی تأثیرات فرهنگی عشایر بر نظم و امنیت جامعه (مطالعه موردی: استان اردبیل ایل شاهسون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه عشایری ایران به عنوان یکی از ترکیب های جمعیتی در کنار جوامع شهری و روستایی، همواره نقشی بارز و تعیین کننده در سرنوشت سیاسی و نظم و امنیت کشور داشته است و در این میان، نقش فرهنگ موجود در زندگی عشایری (ایل شاهسون) در نظم و امنیت استان اردبیل بسیار چشمگیر است. هدف تحقیق حاضر، بررسی تأثیرات فرهنگی عشایر بر نظم و امنیت جامعه عشایری استان اردبیل است. به این منظور با استفاده از روش پیمایشی-همبستگی یک نمونه 208 نفری از جامعه عشایری شهرستان های استان اردبیل به شیوه نمونه گیری خوشه ای انتخاب و پرسشنامه محقق ساخته بعد از برآورد روایی و پایایی ابزار مورد نظر در اختیار آنها قرار گرفت. سپس داده ها با استفاده از روش های آماری رگرسیون و ضریب همبستگی پیرسون تجزیه و تحلیل شد و نتایج به این شرح به دست آمد؛ بین فرهنگ حاکم در منطقه و نظم و امنیت جامعه عشایری ایل شاهسون رابطه معنی داری با 95% درصد اطمینان و 5% درصد خطا وجود دارد. به علاوه نتایج نشان داد که بین خرده فرهنگ عشایری و نظم و امنیت منطقه، رابطه مستقیم وجود دارد.
تبیین شاخص های مؤثر در مدیریت مرزها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با ورود به هزاره سوم میلادی و شکل گیری فرایند جهانی شدن و افزایش تحرکات انسان ها، کالاها، سازمان ها و... نقش و جایگاه مرزها به طور فزاینده ای پیچیده و بیشتر شده به طوری که بسیاری از دولت ها در سراسر جهان در پی تأمین امینت مرزهای خود، جلوگیری از مهاجرت های ناخواسته و تحرکات دیگر و از سوی دیگر در تلاش برای به حداکثر رساندن فرصت تعاملات مطلوب فرامرزی هستند. این امر سبب شکل گیری و برجسته شدن مفهوم جدیدی با عنوان «مدیریت مرز» در طی دهه های اخیر شده است. در جهت دستیابی به شناخت کامل و درک بهتر شاخص های مؤثر در مدیریت مرزها، مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چه شاخص هایی بر مدیریت مرزها مؤثراند. بر این اساس پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی صورت گرفته است و شاخص های مؤثر بر مدیریت مرز در پنج قسمت واقعیت های جغرافیایی، ژئوپلیتیکی و استراتژیکی؛ سیاست ها؛ بازیگران؛ عوامل ساختاری و عوامل مرزی به دست آمده است. از آنجا که مرزها دارای دو طرف هستند که مکمل یکدیگرند، این شاخص ها عیناً در طرف مقابل نیز تکرار می شود و برای مدیریت مرزها باید شاخص ها را در دو بخش شاخص های درون مرزی و فرامرزی مد نظر قرار داد.
بررسی و تحلیل موانع ژئوپلیتیکی مناسبات اقتصادی ایران جمهوری آذربایجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً برقراری روابط تجاری اقتصادی عمیق بین کشورها، مستلزم وجود بسترها و زمینه های هم تکمیلی است. بسترهای و زمینه های هم تکمیلی در برقراری روابط اقتصادی، همچون ظرف اصلی و بستر پویای روابط تجاری اقتصادی بین کشورها عمل می کنند. روابط تجاری اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان نیز از این امر مستثنا نیست. در روابط اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان، تعلقات ژئوپلیتیکی گوناگونی، از جمله اشتراکات تاریخی، فرهنگی و وابستگی های فضایی جغرافیایی بین طرفین، شاکله اصلی بسترهای هم تکمیلی است؛ با این حال طبق شواهد و مستندات موجود، روند جاری در روابط تجاری اقتصادی ایران و جمهوری آذربایجان در قیاس با روابط اقتصادی جمهوری آذربایجان با رقبای ایران در منطقه، اصلاً رضایت بخش نیست. در واقع با توجه به وضعیت موجود، سؤال پژوهش حاضر این است که با وجود چنین وابستگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی توانمند یا فضای کاملاً بارور برای تعمیق مناسبات تجاری اقتصادی بین ایران جمهوری آذربایجان، مهم ترین دلایل ژئوپلیتیکی ضعف در مناسبات طرفین چیست؟ در همین راستا، طبق نتایج این پژوهش، مناسبات اقتصادی بین ایران و جمهوری آذربایجان از وجود موانع ژئوپلیتیکی همچون اختلافات طرفین در زمینه رژیم حقوقی دریای خزر، تبعات سیاسی ژئوپلیتیکی بحران قره باغ، تقابل رویکردهای ناسیونالیستی طرفین و مناسبات راهبردی جمهوری آذربایجان با ایالات متحده آمریکا و اسرائیل رنج می برد؛ اگرچه دلایل سیاسی نیز در وقوع وضعیت جاری در مناسبات اقتصادی طرفین بی تأثیر نیست، بررسی آن از مجال این پژوهش خارج است.
پهنه بندی خطر سیلاب های شهری با استفاده از داده های هیدرولوژی پالئوسیلاب (مطالعه موردی: شهر کلات نادری، خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر کلات در امتداد رودخانه ای به همین نام در معرض سیلاب های نسبتاً شدیدی قرار دارد که از جمله این سیلاب ها می توان به سیلاب بزرگ سال 1380 اشاره کرد. با توجه به کوتاه بودن دوره آماری ایستگاه هیدرومتری کلات و غیر واقعی بودن حریم تعیین شده رودخانه توسط سازمان های مسئول، نگارندگان بر آن شدند تا با استفاده از هیدرولوژی پالئوسیلاب به برآورد دبی سیلاب های بزرگ رودخانه مورد نظر پرداخته و از این طریق مناطق تحت خطر سیلاب را مبتنی بر داده های واقعی و قابل اطمینان که به وسیله خود طبیعت ثبت گردیده تعیین نمایند. در این پژوهش ابتدا با مطالعه تفصیلی عکس های هوایی و تصاویر ماهواره ای بزرگ مقیاس روند توسعه بافت فیزیکی شهر کلات مشخص و همچنین سایت های احتمالی رسوبات آب راکد علامت گذاری گردید. سپس طی بازدیدهای میدانی نسبت به شناسایی دقیق سایت ها، به بررسی وجود سایر شواهد دیرینه تراز و انجام تحلیل های چینه شناسی پرداخته شد. در مرحله بعد جهت برآورد حداکثر سطح سیلاب با توجه به ارتفاع رسوبات آب راکدی و شواهد داغاب سیلاب، پس از نقشه برداری از مقاطع عرضی و طولی کانال رود در سایت های نمونه، حداکثر اوج سیلاب در منطقه مدل سازی شده که دبی اوج براساس رسوبات آب راکدی 25/554 و242/540 مترمکعب و براساس داغاب سیلاب 43/624 مترمکعب برآورد شده است. این نتایج با برآوردهای انجام شده به روش های مرسوم هیدرولوژی در رودخانه موردنظر اختلاف چشمگیری داشته که با توجه به این نتایج حریم رودخانه کلات نسبت به سیلاب های بزرگ مشخص و مناطق در معرض خطر سیلاب تعیین حدود گردید. همچنین با توجه به نتایج قابل اطمینان حاصل از روش پالئوسیلاب، می توان در مناطقی با شرایط یکسان با بهره گیری از روش و نتایج پالئوسیلاب نسبت به خطر سیلاب در مسیل ها و دشت های سیلابی و مناطق ساحل نشین رودخانه ها اقدام نمود.
امکان سنجی نواحی مستعد توسعة اکوتوریسم در شهرستان تالش با بهره گیری از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به منظور اجتناب از پیامدهای نامطلوب گردشگری، توسعة آن باید اندیشیده شده باشد. یکی از اولین اقدام ها جهت حصول به این مهم، شناسایی مکان های مناسب برای توسعة گردشگری و برنامه ریزی زمین است که در نهایت به الگوی بهینة توسعة مقصد گردشگری منجر می شود. شهرستان تالش به دلیل برخورداری از جاذبه های کم نظیر طبیعی، از منظر اکوتوریسم دارای پتانسیل های بسیار مناسبی است؛ اما، متأسفانه عدم مدیریت صحیح گردشگری و توسعة ناپایدار آن، با روندی فزاینده منجر به نابودی این منابع منحصر به فرد شده است. لذا، در این پژوهش با هدف شناسایی پهنه های مستعد توسعة اکوتوریسم بر آن شدیم تا ضمن شناسایی بهترین مکان ها، راهکارهایی جهت توسعة پایدار اکوتوریسم در شهرستان تالش ارائه دهیم. بدین منظور با بهره گیری از ابزار GIS و با استفاده از مدل اکولوژیکی اکوتوریسم برای ایران، پهنه های مستعد توسعة اکوتوریسم شناسایی شد. یافته ها حاکی از آن است که 406 کیلومترمربع از پهنه های شهرستان مناسب برای اکوتوریسم متمرکز و 1541 کیلومترمربع، مناسب برای توسعة اکوتوریسم گسترده است. همچنین، بخش مرکزی از بیشترین توان برای توسعة اکوتوریسم متمرکز و گسترده برخوردار است.
ارزیابی تناسب اراضی جهت استقرار مزارع بادی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چند معیاره و GIS (مطالعه موردی: آذربایجان شرقی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به واسطه تأثیرات منفی استفاده از سوخت های فسیلی و همچنین محدود بودن این منابع، استفاده از انرژی های تجدید پذیر و به خصوص انرژی حاصله از باد برای تولید انرژی پاک در سالیان اخیر مورد توجه قرار گرفته است. به طوری که بیشترین ظرفیت تولید الکتریسیته در انرژی های نو در اروپا در سال 2008 متعلق به انرژی بادی (۴۳%) بوده است. به منظور بهره برداری مناسب و مطلوب از انرژی بادی، اولین گام مطالعه و معرّفی مناطق مناسب برای انجام پروژه است. در این پژوهش با بهره گیری از نظر کارشناسان خبره و مطالعه طرح ها و پژوهش های صورت گرفته در این زمینه، از 12 پارامتر پتانسیل باد، فاصله از شهرها، روستاها، رودخانه ها، دریاچه ها، جاده ها، خطوط ریلی، فرودگاه، گسل و همچنین کاربری اراضی، شیب و ارتفاع برای ارزیابی تناسب اراضی جهت ایجاد مزارع باد در استان آذربایجان شرقی استفاده شده است. این پارامترها ابتدا از سه دیدگاه اقتصادی، اجتماعی_فرهنگی و زیست محیطی مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته و سپس برای وزن دادن و همپوشانی لایه ها و معیارها از مدل AHP و منطق فازی در محیط سیستم اطلاعات مکانی (GIS) استفاده گردید. در نقشه حاصله، از کل مساحت منطقه در مدل AHP و منطق فازی به ترتیب، در حدود 025/0 و 3 درصد برای انجام چنین پروژه ای مناسب تشخیص داده شد. ضریب همبستگی روش فازی وAHP با لایه پتانسیل باد، به عنوان مهم ترین لایه مورد استفاده به ترتیب 55 و 43 درصد بدست آمد، که حاکی از برتری نسبی روش فازی نسبت به روش AHP در مسئله مورد تحقیق است. همچنین بر اساس یافته های پژوهش حاضر مهم ترین فاکتورهای موثر در مکانیابی مزارع باد لایه های پتانسیل باد، ارتفاع، فاصله از دریاچه ها، کاربری اراضی، شهرها و روستا هستند.
مدل سازی خطر وقوع زمین لغزش با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک مطالعه موردی : استان کردستان، شهرستان بیجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها و ناپایداری های دامنه ای مخاطرات مهمی برای فعالیّت های انسانی هستند که اغلب سبب از دست رفتن منابع اقتصادی، خسارات به اموال و تأسیسات می شوند. این مخاطرات در شیب های طبیعی و یا شیب هایی که به دست انسان تغییر یافته اند اتفاق می افتد. هدف اصلی این پژوهش شناسایی عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش های شهرستان بیجار واقع در استان کردستان و ارزیابی مناطق دارای پتانسیل زمین لغزش جهت تهیه ی نقشه پهنه بندی با استفاده از مدل آماری رگرسیون لجستیک می باشد در این پژوهش ابتدا با استفاده از بازدیدهای میدانی، پرسشنامه ای، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و مرور مطالعات انجام شده، 9 عامل مؤثر شامل متغیّرهای ارتفاع از سطح دریا، درجه شیب، جهت شیب، زمین شناسی، فاصله از عناصر خطی گسل، جاده، رودخانه، بارندگی و کاربری اراضی مورد استفاده قرار گرفت. پس از شناسایی آن ها اقدام به پردازش با استفاده از نرم افزارهایARC GIS10، ILWIS 3.3،گردید. سپس از 144 دامنه مستعد به زمین لغزش به عنوان داده های لغزشی(کد یک) و همسو با آن 144 دامنه پایدار به زمین لغزش به صورت کاملاً تصادفی در سراسر منطقه برای داده های بدون لغزش (کد صفر) به عنوان متغیّر وابسته استفاده شد. با روی هم اندازی مجموع این داده ها بر روی هر کدام از متغیّرهای مستقل، داده های لازم برای ورود به نرم افزارSPSS 18استخراج شدند. نتایج نشان داد که شیب مهم ترین نقش را در بروز زمین لغزش های منطقه بر عهده دارد، پس از آن به ترتیب لایه های کاربری اراضی، جهت دامنه، گسل، فاصله از شبکه زهکش، طبقات ارتفاعی، فاصله از جاده و لیتولوژی در درجه بعدی اهمیت قرار می گیرند.
نتایج ارزیابی صحت نشان داد که مدل آماری رگرسیون لجستیک با مقدار 4/83 برای شاخص PCPT و 226/229 برای شاخص -2LL و 5/98 درصد برای شاخص ROC همچنین نقشه خطر پهنه بندی زمین لغزش بر اساس شاخص SCAIاز صحت بالایی برخوردار می باشند. بر این اساس 489/75 درصد از مساحت منطقه در محدوده با خطر بسیار کم ، 037/10 درصد با خطر کم، 628/3 درصد با خطر متوسط، 062/4 درصد با خطر بالا و 784/6 درصد با خطر بسیار بالا مواجه است. این نتایج می تواند در پیش بینی وقوع زمین لغزش های آینده، کاهش خطرات همراه آن ها و برنامه ریزی جهت کاربری زمین مورد استفاده قرار گیرد
گرمایش جهانی و جایگاه آن در تحولات ژئوپلیتیک نظام جهانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گرمایش جهانی یکی از اساسی ترین مسائلی است که امروزه توجه بسیاری از کشورها را به خود جلب کرده است. این پدیده، به عاملی مهم در ایجاد فضای رقابت بر سر افزایش و کاهش گازهای گلخانه ای تبدیل شده است. از این رو، کارشناسان گرم شدن زمین را یکی از مهم ترین مشکلات محیطی، اقتصادی و سیاسی در قرن بیست و یکم قلمداد می کنند. این نوشتار تلاش دارد، پدیده گرمایش جهانی و چالش های بین المللی ناشی از آن را در چارچوب نظام ژئوپلیتیک تجزیه و تحلیل کند. در این راستا، موقعیت ژئوپلیتیک کشورها و نیز نگرش و موضع گیری آنها در مواجهه با پیامدهای این پدیده مد نظر بوده است. به همین منظور، ابتدا روند تغییرات دما و تراز آب دریا با استفاده از خروجی مدل های گردش عمومی جو، تحت سناریوی انتشار 50 و با استفاده از مدل ریزمقیاس نمایی MAGICC-SCENGEN شبیه سازی شد. سپس با استناد به خروجی های مدل به کار رفته، دیدگاه ها و درنهایت تحولات ژئوپلیتیک در نظام بین الملل، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج نشان می دهد که بر اساس خروجی سناریوی بدبینانه انتشار 50P، دمای جهان در سال 2100 به میزان 2/3 درجه سلسیوس نسبت به دوره 1990-1961 افزایش خواهد داشت و در مجموع مناطق مختلف جهان به طور یکسان از شرایط ناشی از گرمایش جهانی برخوردار نخواهند بود. از سویی این شرایط ارتباط معناداری با موقعیت ژئوپلیتیک کشورها دارد؛ زیرا موضع گیری و دیدگاه های مختلفی را بر سیاست خارجی کشورها تحمیل کرده و به مثابه فرصت یا تنگنا، صحنه رقابت برخی از دولت ها شده است. از این رو گرمایش جهانی پدیده ای است که در آینده نقش برجسته ای را در منازعات ژئوپلیتیک ایفا خواهد کرد. در این راستا، تعیین بهترین استراتژی، شامل تدوین طرح های ملی و مدیریت محلی، یکی از راهکارهای ایجاد توازن در تحولات ژئوپلیتیک جهانی خواهد بود.
تبیین عوامل مؤثر در بحران زایی و مدیریت مرزهای ایران و پاکستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مرزهای بین المللی به عنوان خطوطی که موجودیّت های سیاسی را از یکدیگر جدا می کند دارای اهمیت ویژه ای هستند و کشورها تلاش زیادی را برای کنترل آنها انجام می دهند.اما تهدیدهایی که از سوی مرز متوجه کشورها می شود تنها با کنترل امنیتی و انتظامی خط مرزی رفع نمی گردد و در اینجاست که مدیریت مرزها اهمیت پیدا می کند. مدیریت مرزها شامل فعالیّت های سیاسی، اقتصادی، عمرانی نیز می شود و علاوه بر خط مرزی، مناطق مرزی را نیز در بر می گیرد.
ایران در شمار کشورهایی است که دارای بیشترین همسایه است و عوامل متعدد داخلی و نابسامانی سیاسی و اقتصادی در کشورهای همسایه مشکلات زیادی را در راستای کنترل و مدیریت مرزها ایجاد کرده است. به گونه ای که می توان برخی از مرزهای ایران را بحران زا نامید. این موضوع در مرزهای شرقی و به ویژه مرزهای ایران و پاکستان نمود بیشتری یافته است به گونه ای که به رغم تلاش های انجام شده توسط نهادهای ذیربط، در زمینه ی مدیریت مرزها اقدامات مطلوبی صورت نپذیرفته است.
در این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی به بررسی عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان می پردازیم. هدف نگارندگان پاسخگویی به این پرسش است که: عوامل مؤثر در بحران زایی مرزهای ایران و پاکستان کدامند؟ و ایران برای مدیریت مرزهای خود با پاکستان با چه چالش هایی روبرو است؟
نتایج بررسی نشان داد که ویژگی های مرز از جمله تاریخچه مرز، نحوه ی شکل گیری و نوع مرز به همراه توان مدیریتی کشور در عرصه امنیتی و انتظامی و ویژگی های فرهنگی و اقتصادی مناطق مرزی و همکاری های کشور همسایه از عوامل مؤثر در بحران زایی و همچنین مدیریت مرزهای ایران و پاکستان است. ضعف اقتصاد محلی، ضعف فرهنگی در مناطق مرزی، ناهمگونی با فرهنگ غالب کشور، نفوذ بنیادگرایی و تروریسم و نابسامانی اقتصادی و سیاسی همسایگان نیز مهم ترین چالش های ایران برای مدیریت بهینه ی مرزهای خود با پاکستان است.
فلسفه جغرافیایی تداوم رقابت در روابط بین الملل پس از جنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از پایان جنگ سرد دیدگاههای مختلف و متفاوتی درباره ماهیت و چگونگی ادامه رقابت در روابط بین الملل مطرح گردید. پاره ای از اندیشمندان این حوزه بر این اعتقاد بودند که با پایان گرفتن رقابتهای ایدئولوژیک در سطح کلان و سیطره غیرقابل هماورد لیبرالیسم دیگر مبنای برای ادامه رقابت مابین کشورها و بلوک های قدرت وجود ندارد و جهان از این زمان به بعد حداقل در سطح کلان دوره ای از صلح لیبرالی را تجربه خواهد کرد . در نقطه مقابل پاره ای دیگر از اندیشمندان بر این اعتقاد بودند که سرشت ذاتی انسان و فضای جغرافیایی ، به عنوان مکان و محل زیست انسان به گونه ای است که به صورت مبنایی عامل رقابت را میان گروههای متشکل انسانی و حکومتها بازتولید خواهد نمود و در فرایندهای تاریخی تنها ممکن است که شکلواره های رقابت در زمانهای مختلف دچار تغییر گردد . بر این مبنا در این مقاله کوشش شده است با رویکردی توصیفی تحلیلی فلسفه جغرافیایی تداوم عامل رقابت در روابط بین الملل تبیین گردیده و شکلوارهای روبنایی آن بررسی گردد . یافته های پژوهش بیانگر آن است که بطور کلی کالبد جغرافیای سیاسی جهان حائز شرایطی است که به عنوان یک عامل زیرساختی در روابط بین الملل ، عامل رقابت را در زمانهای مختلف مابین کشورها و بلوکهای قدرت بازتولید خواهد نمود .
ارزیابی عملکرد اجتماعی، فرهنگی طرح تجهیز و نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری مورد شناسی: دهستان قره طغان شهرستان نکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی کشاورزی پایدار و زیرنظام های آن به منظور شناخت و آگاهی بیشتر از وضعیت این نظام ها و تدوین راهبردها و برنامه های مناسب برای نیل به توسعه کشاورزی پایدار اهمیت اساسی دارد. هدف اصلی این تحقیق مطالعه اثرات اجتماعی، فرهنگی طرح تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری و ارزیابی میزان موفقیت آن از لحاظ شاخص اجتماعی، فرهنگی از دیدگاه کشاورزان و کارشناسان می باشد. جامعه آماری تحقیق شامل دو گروه مطالعاتی می باشد. ابتدا روستاهایی می باشند که در اراضی آن ها طرح تجهیز، نوسازی و یکپارچه سازی اراضی شالیزاری اجرا شده است که تعداد آن ها 9 روستا از دهستان قره طغان می باشد که واقع در بخش مرکزی شهرستان نکا در استان مازندران می باشد که به عنوان روستاهای هدف تحقیق جهت ارزیابی طرح در نظر گرفته شده است. گروه بعدی کارشناسانی می باشند که طرح توسط آن ها طراحی یا اجرا شده و یا به شکلی در طرح اجرا شده، مسئولیت داشتند. متغیر مستقل تحقیق، شاخص های بعد اجتماعی و فرهنگی طرح مورد نظر و متغیر وابسته، موفقیت طرح از بعد اجتماعی-فرهنگی می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی می باشد. داده های مورد استفاده در این مطالعه حاصل عملیات میدانی و پرکردن پرسشنامه از کل 260 بهره بردار در منطقه مورد مطالعه و 68 کارشناس متخصص در طرح می باشد. نتایج تحقیق نشان می دهد، در حالی که کارشناسان اعتقاد دارند که اجرای طرح، از لحاظ بعد اجتماعی– فرهنگی موفق بوده، ولی به نظرکشاورزان اجرای طرح از این بعد، ناموفق بوده است. ضریب همبستگی بعد اجتماعی و فرهنگی 072/0- می باشد. بنابراین بین دیدگاه کشاورزان و کارشناسان در میزان موفقیت طرح از بعد اجتماعی و فرهنگی، همبستگی وجود ندارد.
تحلیل فضایی- امنیتی خطوط انتقال انرژی در ایران(خطوط لوله نفت و گاز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تطابق مراکز و نواحی تولید و مصرف منابع انرژی زمینه شکل گیری چگونگی انتقال انرژی در مقیاس های مختلف را فراهم نموده است. کشور ایران همواره تلاش نموده تا با استفاده از خطوط لوله انتقال انرژی میزان بهره وری از ظرفیت های تولید و مصرف خود را به حداکثر برساند. یکی از موارد مهمی که در زمینه طراحی خطوط انتقال انرژی باید مورد دقت قرار گیرد، توجه به مسائل امنیتی می باشد. براین اساس، این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل فضایی سعی دارد تا به تحلیل فضایی- امنیتی خطوط لوله انتقال انرژی در ایران بپرازد. نتایج حاصله نقش متغیرهای اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و جغرافیایی را از بعد امنیتی در طراحی مسیر و استقرار خطوط انتقال انرژی در ایران نشان می دهد.
امکان سنجی اقلیمی کشت کلزا در استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلزا یکی از مهمترین دانه های روغنی است که در سال های اخیر در مناطق مختلف کشور کشت می شود. با توجه به حمایت های گسترده ی دولت در زمینه ی کشت دانه های روغنی، به خصوص کلزا به منظور کاهش وابستگی به واردات این محصول و نزدیکی به مجتمع کشت و صنعت ماهیدشت به منطقه به عنوان بازار خرید تضمینی این محصول در استان، امکان سنجی اقلیمی و گسترش کشت کلزا در این منطقه بسیار مفید است. در این پژوهش ویژگی های دما و بارش طیّ دوره ی رشد کلزا و هر یک از مراحل رشد و تاریخ گذر دماهای حدی 7- ،15- و 40 درجه سانتیگراد در سطح ایستگاه های مورد مطالعه طیّ دوره ی آماری 19 ساله (2010-1992) مورد بررسی قرار گرفت و پس از آن با استفاده از نرم افزار GIS پهنه های کاملاً مناسب، مناسب،ضعیف و نامناسب کشت کلزا در سطح استان مشخص شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که مناطق کاملاً مناسب و مناسب که منطبق بر مناطق مرکزی و دشتی این استان باشد، حدود 70 درصد منطقه ی مورد مطالعه را در برمی گیرد. پهنه ی نامناسب که منطبق بر مناطق کوهستانی و مرتفع است کمترین مساحت (2302 کیلومتر مربع) از منطقه ی مورد مطالعه را پوشش می دهد و پهنه های با قابلیت های ضعیف برای رشد کلزا حدود 7801 کیلومترمربع است که حاشیه ی ارتفاعات این استان را به خود اختصاص می دهد.
تحلیل نقش بازارچة مرزی ماهیرود در توسعة فضایی - کالبدی منطقة مرزی با تأکید بر عامل مهاجرت و کاهش محرومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: توسعه و امنیت مناطق مرزی یکی از مهم ترین دغدغه های دولتمردان است. درراستای تحقق این امر، تأسیس بازارچة مرزی یکی از شناخته شده ترین روش های توسعة اقتصادی این نواحی محسوب می شود. این مراکز اقتصادی می توانند نقش قابل توجهی در به ارمغان آوردن توسعه وامنیت مناطق مرزی داشته باشند. در این پژوهش، به بررسی تأثیرات فضایی- کالبدی بازارچة مرزی ماهیرود شهر سربیشه در منطقه، بعد از تأسیس آن پرداخته می-شود.
روش: این پژوهش ازحیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات موردنیاز پژوهش به دو شیوة کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و بازدید میدانی) گردآوری شده اند. اطلاعات گردآوری شده از 135 نفر جامعة نمونه، با استفاده از نرم-افزار SPSS درقالب روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاکی از آن است که با فعال شدن بازارچة مرزی ماهیرود سربیشه، در بخش تغییرات کالبدی اقدامات عمرانی ازقبیل احداث جاده، فراهم نمودن تأسیسات زیربنایی آب، برق، تلفن و مراکز بیمه و بانک صورت گرفته است. در این بازارچه علاوه بر افزایش انگیزه برای سکونت و افزایش اشتغال، کاهش محرومیت را به دنبال داشته است.
نتیجه گیری: این بازارچه در سطح خرد در محدودة سکونتگاه های روستایی و در سطح منطقة مرزی، تأثیرات مثبتی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی داشته است. این مطلب نشان می دهد که باید به بازارچة مرزی در چارچوب برنامه های آمایش ملی، استانی و مناطق مرزی توجه جدی شود.
تحلیل شاخص های مؤثر در توسعه کشاورزی و مدیریت منابع آب سکونتگاه های روستایی مورد: دشت تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش کشاورزی با حدود۱۱درصد تولید ناخالص ملی، 23 درصد اشتغال و تأمین غذای بیش از۸۰ درصد افراد جامعه، نقشی حیاتی دراقتصاد ایران دارد. آب به عنوان مهم ترین عامل، در تولید کشاورزی تأثیر بسزایی دارد. این پژوهش به منظور شناسایی شاخص های مؤثر در توسعه کشاورزی و مدیریت آب کشاورزی مناطق روستایی دشت تبریز با استفاده از روش تحلیل عاملی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق شامل 39 روستای دشت تبریز می باشد و اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه، مطالعات کتابخانه ای، مراجعه به سازمان آب منطقه ای و مدیریت جهاد کشاورزی فراهم گردیده است.در این مطالعه به منظور تبیین عوامل و متغیرهای اثرگذار بر مدیریت منابع آب و توسعه کشاورزی، تعداد 25 شاخص برای توسعه کشاورزی و تعداد 11 شاخص برای مدیریت آب کشاورزی در سطح روستاها انتخاب شده است. در مرحله بعد برای کاهش تعداد شاخص ها به تعداد کمتری از سازه های زیربنایی و شاخص های مؤثر از تحلیل عاملی استفاده گردید. نتایج نشان داد چهار عامل مکانیزاسیون، ساختاری، عملکرد و کشت آبی حدود 79 درصد از تغییرات واریانس کل توسعه کشاورزی و سه عامل آب های سطحی، چاه های عمیق و چاه های نیمه عمیق حدود 61 درصد از تغییرات واریانس کل مدیریت آب کشاورزی را تبیین نموده اند. همچنین در ﺷﻬﺮﺳﺘﺎنﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ دارای ﻣﺰﯾﺖ ﻧﺴﺒﯽ در ﺗﻮﻟﯿﺪ ﻣﺤﺼﻮﻻت ﮐﺸﺎورزی (زراﻋﺖ و ﺑ ﺎغداری) و عدم ﻣﺤﺪودﯾﺖ ﻧﻬﺎده و آب هستند، ضروری است ﻃﺮح ﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌﻪ ﮐﺸﺎورزی با اولویت محصولات دارای ﻣﺰﯾﺖ ﻧﺴﺒﯽ اجرا شده و در ﻣﻨﺎﻃﻘﯽ ﮐﻪ اﻓﺰاﯾﺶ ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺳﻄﺢ زﯾﺮکشت ﺑﺎ ﻣﺸﮑﻞ مواجه اﺳﺖ، ﻃﺮحﻫﺎی ﺗﻮﺳﻌه ﮐﺸﺎورزی می بایست ﺑ ﻪ ﺳﻤﺖ ﺣﻔﻆ و اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻬﯿﻨﻪ از ﻣﻨﺎﺑﻊ ﺑﺎﺷﺪ.