فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۲۱ تا ۲٬۵۴۰ مورد از کل ۴٬۳۹۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به وسیعتر و پیچیده تر شدن فضای بسته داخل ساختمان ها مانند فرودگاه ها، مراکز خرید و بیمارستان ها نیاز به سیستم های ناوبری در فضای بسته ( Indoor ) جهت راهنمایی کاربر مخصوصا در مواقع بحران مانند زلزله و آتش سوزی احساس میشود. هدف اصلی این پژوهش طراحی و پیاده سازی سیستم تحت وب ناوبری در فضای سه بعدی داخل ساختمان است. این سیستم بطور اتوماتیک مدل داده CityGML را پردازش کرده، و اطلاعات مفهومی، توپولوژی و ژئومتری مانند، پلان طبقات، کاربری فضاهای داخلی و نحوه اتصال این فضا ها را از آن استخراج و سپس یک گراف مسیریابی از اطلاعات استخراج شده تولید می کند. پردازش مدل داده CityGML و آنالیز گراف و مسیریابی در سمت سرور و با استفاده از زبان برنامه نویسی Python انجام شده، و رابط کاربری نیز با استفاده از زبان های توسعه وب مانند HTML ، JavaScript ، JQuery و AJAX توسعه یافته است. از ویژگی های این وب اپلیکیشن، ارائه مسیر و مدل سه بعدی ساختمان در یک محیط سه بعدی است که با استفاده از کره مجازی Cesium ایجادشده و علاوه بر آن به همراه مسیر محاسبه شده یک راهنمای توصیفی نیز در اختیار کاربر قرار می گیردکه باعث درک بهتر از مسیر شده است. انجام اتوماتیک پردازش مدل داده CityGML و تولید گراف و مسیریابی، توسط موتور نرم افزاری توسعه داده شده در این پژوهش باعث شده تا نیازی به استفاده از هرگونه نرم افزار جانبی برای اینگونه محاسبات نباشد. امکان اجرای این نرم افزار روی هر وسیله ای که به شبکه اینترنت متصل و مجهز به یک مرورگر رایج وب باشد، وجود دارد
The Socio-economic Prerequisites of Democratic Transition; Case Study: Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴ (پیاپی ۴۸)
294 - 307
حوزههای تخصصی:
This paper initially attempts to demonstrate that Iranian society has constantly attempted to democratize the authoritarian regime, but it usually fails in the transition stage. I have shown that the democratization process in Iran has often resulted in the creation of a newly shaped authoritarian structure rather than an institutionalized democratic regime. Meanwhile, I have argued that the democratic process has not been interrupted and some of the minimum criteria of the transition process, such as the politics of periodic elections, have been realized in Iran. In this study the democratic transition has been explained through socioeconomic development. The data for this paper consist of forty-two cases of parliamentary and presidential elections. The hypothesis is evaluated using regression analysis technique. The empirical findings indicate that the proportion of the total variance of democratic transition which is explained by the socioeconomic development is 0.56 percent. This relation is positive and is statistically significant at .05 level. <br /> <br />
خانه های دوم و نقش آنها در دگرگونی ساختار کارکردی روستاهای حوزه نفوذ کلان شهرها: مطالعه موردی روستاهای هروی، حاج عبدال و دیزج لیلی خانی، دره لیقوان استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیستم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
1 - 15
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی نقش خانه های دوم در تغییرات ساختار کارکردی روستاهای واقع در دره لیقوان در محدوده جغرافیایی روستاهای کلان شهر تبریز پرداخته و بر اساس هدف، از نوع کاربردی- توسعه ای و به لحاظ روش، از نوع توصیفی- تحلیلی است. داده های مورد نیاز از منابع اسنادی و عمدتاً عملیات پیمایشی (تکمیل پرسشنامه) گردآوری شد. نمونه آماری مطالعه را تمامی 368 خانوار ساکن در خانه های دوم روستاهای هروی، حاج عبدال و دیزج لیلی خانی تشکیل می دادند. یافته های تحقیق نشان داد که تغییرات کارکردی صورت گرفته بیشتر در سال های اخیر رخ داده و کارکرد روستاهای مورد مطالعه از کشاورزی به خدماتی تبدیل شده است، به گونه ای که شغل فعلی 7/71 درصد سرپرستان خانوارهای ساکن در خانه های دوم را فعالیت های مربوط به بخش خدمات تشکیل می دهد و 6/16 درصد آنها در بخش صنعت و 7/11 درصد نیز در بخش کشاورزی اشتغال دارند.
چالش های بین المللی سازی کسب و کارهای گردشگری کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۲۳)
113 - 130
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، گردشگری به صنعتی قدرتمند و تجارتی پرسود تبدیل شده است. این تجارت نوظهور، باعث افزایش رقابت در بنگاه های اقتصادی برای تنوع بخشی به خدمات و محصولات در جهت جذب بیشتر گردشگران شده است. در بین انواع گردشگری، امروزه، گردشگری کشاورزی در بسیاری از کشورها مورد توجه ویژه قرار گرفته است. این نوع از گردشگری، علاوه بر این که می تواند محلی برای تفریح و آموزش گردشگران باشد، موجب ایجاد اشتغال، کسب درآمدهای مضاعف، سرمایه گذاری پایدار، رونق تولید، جلوگیری از مهاجرت و درنهایت سبب توسعه پایدار کشاورزی خواهد شد. با وجود ظرفیت های بالقوه روستاهای کشور، گردشگری کشاورزی، نتوانسته جایگاه مناسبی را به دست آورد و به گردشگر جهانی معرفی شود. بنابر اﯾﻦ ﭘﮋوﻫﺶ حاضر، با هدف بررسی و شناسایی چالش های بین المللی سازی کسب و کارهای گردشگری کشاورزی در کشور انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کیفی، تعداد 23 نفر از خبرگان عرصه گردشگری کشاورزی کشور بود و فرآیند گردآوری داده ها با نمونه گیری گلوله برفی، از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام شد. کدگذاری داده ها، انتخاب مقوله ها و استخراج نتایج، توسط نسخه 2/2018 نرم افزار MAXQDA انجام شده و برای نیل به اعتبار پژوهش، داده های مستخرج، در گروه کانونی مورد بررسی و تحلیل نهایی قرار گرفت. یافته ها نشان داد که دو دسته چالش به صورت"مستقیم" و "غیر مستقیم" در بین المللی سازی کسب و کارهای گردشگری کشاورزی وجود داشت که شامل؛ عدم شناخت، فقدان آموزش، قوانین و مقررات، چالش های اختصاصی، راهبردی، ضعف در بازاریابی، شرایط فرهنگی سیاسی و مشکلات تورها بود. بررسی این چالش ها، از ناشناخته بودن گردشگری کشاورزی در کشور و عدم توفیق در بین المللی سازی این نوع از کسب و کارها حکایت دارد.
بررسی میدانی تأثیر سیاست های آبی افغانستان بر منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمبود آب، به ویژه در مناطق خشک و نیمه خشک جهان از مس ائل و مش کلات س ده ی کن ونی است. براساس پیش بینی هایی برای سال 2030، حدود 47 درصد از جمعیت جهان، در مناطقی با کمبود شدید آب زندگی خواهند کرد. از طرفی نیز رودها مرزهای سیاسی نمی شناسند و این واقعیت، موقعیت منحصربه فرد و پیچیده ای را برای ایران و رودهای مرزی اش رقم زده است که یکی از حساس ترین آنها در رابطه با آب های مرزی ایران و افغانستان است. از جمله، اختلافات بر سر آب رودخانه هیرمند که از افغانستان سرچشمه گرفته و به تالاب هامون ایران سرازیر می شود، قدمتی 150 ساله دارد و ایران و افغانستان را بارها پای میز مذاکره کشانده است که قراردادهای مختلفی نیز منعقد شده است که تاثیرات چندانی بر روی مسئله بحران آب در سیستان نداشته است که منشا آن سیاست های تامین آب توسط افعانستان از این منطقه می باشد. در این راستا هدف پژوهش پاسخگوئی به این سئوال اصلی است که بحران آب در سیستان و سیاست های آبی افغانستان چه بحران ها و پیامدهایی را برای سیستان و بلوچستان داشته است؟ برای پاسخ به این سوال و با هدف شناخت وضعیت منابع آبی در سیستان و بلوچستان که متاثر از این سیاست ها می باشد با استفاده از روش میدانی به بررسی آن پرداخته شده است. نتایج نشان میدهد که هیرمن د تنه ا منب ع تأمین کننده ی آب سیستان است. حجم کم آورد رودخانه موجب شده که مردم به دلیل وابستگی مستقیم و غیرمستقیم به هیرمند شغل و درآمد خود را از دس ت بدهن د. مه اجرت گس ترده از منطقه ی سیستان، از بین رفتن اقتصاد محلّی و تغیی ر ش یوه زن دگی م ردم س اکن دش ت سیستان از پیامدهای این مسئله است که باعث تائید این فرضیه می گردد که سیاست های آبی افغانستان در سیستان و بلوچستان باعث ایجاد بحران های زیست محیطی و انسانی شده است. بنابراین پیشنهاد میشود هر دو کشور ب ا رس یدن ب ه درک مشترکی از مسئله، برای توافق بر یک طرح جامع مدیریتی آب ت لاش کنن د. در ای ن راه سرمایه گذاری در اجرای طرحهای مشترک آبیاری و تغییر ن وع کش ت محص ولات م یتوان د راهگشا باشد.
طراحی الگوی تاب آوری در صنعت گردشگری براثر بیماری کووید 19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۱)
131 - 144
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف طراحی الگوی تاب آوری در صنعت گردشگری در مواجهه با بحران کووید 19 انجام شده است. روش پژوهش کیفی است که از روش نظری داده بنیاد استفاده شده است. برای این منظور، با استادان حوزهٔ گردشگری و خبرگان صنعت گردشگری در استان مرکزی مصاحبه شد و، از مصاحبهٔ 11 به بعد، تحلیل داده ها به کشف مفاهیم و مقوله های جدیدی منجر نشد. با وجود این، برای اطمینان از حصول اشباع نظری، 4 مصاحبه دیگر نیز انجام شد و داده های مربوط به آن ها تحلیل شد. ابزار جمع آوری داده ها مصاحبهٔ نیمه ساختاریافته بود و از نرم افزار اطلس تی آی برای کدگذاری مصاحبه ها استفاده شد. براساس یافته های این پژوهش، نوآوری در صنعت گردشگری و دیجیتال سازی این صنعت در شیوع بیماری کووید 19 به مثابهٔ شرایط علّی در تاب آوری صنعت گردشگری تأثیرگذار هستند، عوامل اجتماعی موجود در جامعه و استفاده از تجربیات مدیران خبره در حوزهٔ صنعت گردشگری به منزلهٔ عوامل بسترساز، آموزش کارکنان و سیاست های انگیزشی و حمایتی به منزلهٔ عوامل مداخله گر در تاب آوری صنعت گردشگری، نقش رسانه ها و عوامل فردی در راهبردهای تاب آوری در صنعت گردشگری و توسعهٔ اقتصادی به منزلهٔ پیامدهای تاب آوری در صنعت گردشگری استخراج و شناسایی شدند. در انتهای این مطالعه، توصیه هایی مدیریتی برای حل بسیاری از مسائل پدیدآمده در حوزهٔ کسب وکار، که ناشی از شرایط فعلی است، اشاره شده است و همچنین دربارهٔ محدودیت ها و دامنهٔ تحقیقات آینده نیز بحث شده است.
عوامل موثر بر راه اندازی کسب و کارهای مستقل در نواحی روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
113 - 134
حوزههای تخصصی:
تشویق و توسعه کارآفرینی در نواحی روستایی و راه اندازی کسب وکارهای مستقل در گرو بسیاری از عوامل و نهاده هاست که یکی از مهم ترین آنها دسترسی به اعتبارات و سرمایه به شمار می رود. در این راستا، تحقیق پیمایشی حاضر با هدف شناخت عوامل مؤثر بر راه اندازی کسب وکارهای مستقل در بین دریافت کنندگان اعتبارات خرد بانکی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 24980 نفر از دریافت کنندگان اعتبارات خرد (وام زیر پانصد میلیون ریال) از شعبه های روستایی بانک های کشاورزی استان قم بود. با استفاده از رابطه کوکران ،تعداد نمونه ها 255 نفر تعیین شد. همچنین، انتخاب نمونه ها با بهره گیری از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای در سطح چهار بخش و هشت روستا صورت گرفت. ﻧﺘﺎیﺞ ﺑﺮآورد ﻣﺪل لوجیت «احتمال راه اندازی کسب وکار مستقل» نشان داد که تأثیر متغیرهای وضعیت تأهل، خوداشتغالی اعضای خانوار، آورده شخصی زمین، آورده شخصی آب، شاخص منزلت اجتماعی، شاخص تعهد به بانک کشاورزی، روحیه و نگرش کارآفرینانه و شاخص مخاطره پذیری با اطمینان 99 درصد و متغیرهای سابقه شغل قبلی، نوع وام دریافتی، میزان نظارت بر استفاده از وام و آورده شخصی سرمایه با اطمینان 95 درصد مثبت و معنی دار بوده، در حالی که متغیر مدت زمان انتظار برای دریافت وام دارای تأثیر منفی و معنی دار با اطمینان 99 درصد است. بنابراین، توصیه می شود که قبل از پرداخت اعتبارات، از طریق مقیاس های استاندارد، روحیه و نگرش کارآفرینانه، مخاطره پذیری، منزلت اجتماعی و تعهد به بانک متقاضیان این گونه اعتبارات ارزیابی و سپس، نسبت به تخصیص اعتبار اقدام شود.
واکاوی و ردیابی پدیده گردوغبار در جنوب و جنوب شرق ایران با استفاده از مدل HYSPLIT و اصول سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال پنجم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
103-119
حوزههای تخصصی:
گردوغبار یکی از مخاطرات محیطی و از پدیده های جوی آشنا برای ساکنان مناطق جنوب و جنوب شرقی کشور است. که هر ساله خسارات فراوانی را به بخش های مختلف وارد می سازد. لذا در این پژوهش به بررسی و شناسایی منابع گردوغبار منطقه، شدت و فرکانس گردوغبار، الگوهای حاکم بر آن و مناطق تحت سیطره گردوغبار در طول دوره آماری 30 ساله (2013-1984) پرداخته شد . بدین منظور از ترکیب تحلیل های آماری، همدیدی و سنجش ازدوری و داده های GDAS ، داده های دما، سمت و سرعت باد و ارتفاع ژئوپتانسیل، تصاویر MODIS و داده های ساعتی ایستگاه های هواشناسی بهره گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که ماه های ژوئن، جولای ، اوت و می به ترتیب از نظر فراوانی و شدت با دید کمتر از 1000 متر بیشترین رخداد و ماه دسامبر کمترین رخداد گردوغبار را دارند و دریاچه خشک شده هامون، بیابان های افغانستان، حاشیه ها جنوبی و شرقی لوت، بیابان ربع الخالی، مناطق مرکزی و شمال شرقی عربستان و جنوب عراق، منابع اصلی و مولد گرد وغبار منطقه مورد مطالعه هستند. همچنین مسیر شمال – شمال غربی و شمال غربی - جنوب شرقی و در موارد محدودی غربی- شرقی مسیرهای اصلی ورود این پدیده به منطقه مورد مطالعه هستند. نتایج واکاوی همدیدی نیز نشان داد که در دوره گرم سال کم فشار موسمی و کم فشار جنوب شرق ایران با هم تلفیق شده و در نهایت در تقابل با پرفشار مستقر بر دریای خزر و شمال ایران سبب شیو فشار شدید و ایجاد بادهای پرسرعت بر روی جنوب شرق ایران می شود که با توجه به نبود رطوبت و خشکی منطقه، هسته گردوغبار شکل می گیرد و موقعیت مکانی کم فشار سبب مکش شدید هوا و انتقال این پدیده به جنوب شرق ایران می شود. در دوره سرد سال نیز با ورود بادهای غربی ناوه عمیقی بر روی مدیترانه در تراز میانی و پیرو آن ایجاد همگرایی سطحی و فعالیت بین دو مرکز واگرایی بالایی و همگرایی سطحی سبب ناپایداری شدید و صعود هوا روی عراق و عربستان می شود. نتیجه چنین سازوکاری ایجاد جریان های پر سرعت باد و در صورت کم بودن رطوبت، هسته گردوغبار بر روی منطقه شکل می گیرد.
Principles of the School of Humanist Geopolitics (A New Approach and way to the Political and Moral Life of Humankind)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Geopolitics as a branch of political geography is scientific in nature and, similar to other scientific disciplines, has two aspects: basic (fundamental) and applied. The basic aspect deals with the production of scientific theories, theoretical propositions and the development of geopolitical knowledge. The applied aspect deals with the production of practical theories, patterns and practical geopolitical methods to meet the needs of nations, countries and human societies. Applied knowledge of geopolitics, like applied propositions and theories of other disciplines, can be affected to some extent by worldviews, ideologies, cultures, attitudes, as well as the interests of nations, political users, and governments.
Therefore, geopolitical science and knowledge, similar to other scientific disciplines, are inherently worthwhile and useful, and must be developed to meet the needs of nations and humankind. However, geopolitical knowledge must not be abused by governments and political actors on any scale, whether global, national or local. In contrast, it must be at the service to provide the needs of the citizens, human constructs, nations and human societies. Also, governments and political actors should exercise it in the same direction.
Accordingly, the author (Dr. M. R. Hafeznia) has established and proposed a new theoretical /practical approach in the application of geopolitical science and knowledge in the political and moral life of humankind and human constructs, especially nations, under the title of "The Humanist Geopolitics". This view was published for the first time in the form of an article under the same title by the author in Geopolitics Quarterly, Volume: 3, No 4, Winter 2008, and later in the Journal of Conflicts in France, Paris in 2015. Since this geopolitical school has attracted the attention of some interested readers and has raised some questions and ambiguities for them, the author decided to formulate its principles and make them available to those interested to clarify the attitude and dimensions of this school of thought, with the hope that a step can be taken in the direction of relieving the suffering of humankind as the chosen ones by the God as creator of the universe and enhancing the living pattern of humankind and human constructs.
تحلیل گستره فضایی عناصر آلاینده در محدوده شهری باقرشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۲
163 - 178
حوزههای تخصصی:
دشت آبرفتی جنوب ری از دهه 1330 به واسطه نزدیکی به تهران و خطوط ارتباطی، داشتن زمین های هموار و منابع آب، کانون استقرار صنایع عظیمی چون پالایشگاه نفت تهران و مجموعه های مرتبط گردیده که آلایندگی خصلت ذاتی همه آنهاست. هدف این تحقیق بررسی منابع آلایندگی و گستره فضایی عناصر آلاینده، مشتمل بر ترکیبات نفتی، نیکل، وانادیم، روی و گوگرد در هوا، خاک و گیاهان در محدوده شهری باقرشهر بوده است. محدوده مطالعاتی در 4 کیلومتری جنوب شهر تهران قرار گرفته و 5/551 هکتار وسعت دارد. منبع داده ها، سنجش های مستقیم صورت گرفته به کارفرمایی شهرداری باقرشهر بوده که با استفاده از ابزارIDW در سیستم اطلاعات جغرافیایی میان یابی شده و تفسیر نتایج، از روی نقشه های حاصل، صورت پذیرفته است. یافته های تحقیق گویای سطح بالای آلودگی در هوا، خاک و گیاهان است. در نیمی از اوقات، غلظت ذرات معلق در هوا فراتر از حد استاندارد بوده و برای خاک ها نیز میانگین رقم mg/kg15362 ترکیبات نفتی درخاک، روشنگر شدت آلودگی هاست. پهنه بندی کلی آلاینده ها نشانگر آلودگی بیشتر نواحی جنوب شرقی شهر است که با پهنه بندی آلاینده ها در خاک انطباق زیاد داشته و با پهنه بندی در گیاهان نیز کم و بیش منطبق است اما با پراکندگی آلاینده های هوا منطبق نمی باشد. منشاء آلودگی های جوی، صنایع منطقه، عملیات بارگیری و حمل سوخت و حمل و نقل بوده است. نفوذ آلودگی ها به خاک و گیاهان کمتر از منشاء جوی بوده و عبور کانال فاضلاب وآبیاری فضای سبز با آب های آلوده چاه هایی که در داخل و اطراف شهر قرار دارند در پراکنش آلودگی ها تاثیرگذار بوده اند.
بررسی افت سطح آب های زیرزمینی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (مطالعه موردی: آبخوان دشت خوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهره برداری بیش از ظرفیت منابع آب های زیرزمینی منجر به پایین رفتن سطح آن ها ازیک طرف و از طرف دیگر منجر به ایجاد فرونشست زمین در بعضی مناطق ایران شده است. به دلیل دسترسی آسان و سادگی بهره برداری از منابع آب زیرزمینی، میزان برداشت از این منابع افزایش قابل ملاحظه ای یافته و متأسفانه در سال های اخیر حتی در بعضی مناطق، بهره برداری از منابع آب زیرزمینی بیشتر از امکانات تغذیه ای بوده است. معیارهای اصلی برای پهنه بندی شامل بود و نبود شکاف ها، مقدار افت سطح آب، نوع رسوبات و عمق سطح آب می باشد. در اصل چهار پهنه بندی تشخیص و نقشه برداری شد که شامل پهنه های خیلی بالا، بالا، متوسط و کم است. نقشه های تهیه شده از این منطقه نشان می دهد که گسترش پهنه های فرونشست خیلی زیاد و زیاد در منطقه فیرورق وجود دارد. در نقشه های مشاهده شده به ترتیب 10 درصد و 29 درصد پهنه های خیلی بالا و پهنه های بالا وجود دارد. با توجه به نتایج به دست آمده طی 12 سال گذشته دشت فیرورق حدود 04/5 متر افت سطح آب داشته اند که به طور متوسط سالیانه افت سطح آب در دشت فیرورق حدود 42 سانتی متر بوده است. این افت سطح آب باعث فرونشست زمین در این دشت شده است.
تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی به توسعه فعالیت اقتصادی در روستا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 22
حوزههای تخصصی:
بیکاری از مشکلات اساسی کشور به ویژه در مناطق روستایی است. کسب وکارهای روستایی نقشی مهم در کاهش بیکاری و مهاجرت روستایی و به طورکلی، در توسعه پایدار روستایی دارد. در این راستا، هدف مطالعه حاضر تحلیل عوامل مؤثر بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی غیرکشاورزی شهرستان ملکان برای توسعه فعالیت اقتصادی در روستا بود. پژوهش حاضر از نظر ماهیت جزو تحقیقات کمی و از نظر هدف، کاربردی و همچنین، از نظر میزان کنترل متغیرها، غیرآزمایشی و از نظر گردآوری داده ها، پیمایشی و از لحاظ شیوه تحلیل داده ها نیز از نوع تحقیقات علی بود. جامعه آماری تحقیق 120 نفر از مالکان کسب وکارهای روستایی شهرستان ملکان بودند. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه استفاده شد که روایی آن توسط پانل متخصصان و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحلیل تشخیصی نشان داد که متغیرهای تاب آوری مالک کسب وکار، دلبستگی به روستا، سرمایه اجتماعی، تاب آوری طول عمر کسب وکار و رضایت مندی از خدمات کسب وکار بیشترین تأثیر را بر تمایل مالکان کسب وکارهای روستایی برای توسعه فعالیت اقتصادی خود در روستا دارند.
تحلیل همدید گرد وغبار شمال شرق ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
23 - 44
حوزههای تخصصی:
شناسایی الگوهای جوی گرد وغبار و فرین های گرد وغبار در شمال شرقی ایران، هدف مطالعه است. این مهم با استفاده از داده روزانه دید افقی 10 ایستگاه سینوپتیک از بدو تأسیس تا سال2009 وداده های رقومی ارتفاع ژئوپتانسیل متر و مؤلفه های باد از مرکز پیش بینی محیطی و مطالعات جوی آمریکا با روش تحلیل مؤلفه اصلی و خوشه بندی، تعیین گردید. در شمال شرق ایران، به ترتیب گرد وغبار نیمه سرد مرتبط با ناوه آسیای غربی،کم ارتفاع شرق ایران، کم فشارمنطقه تا آسیای مرکزی و مسبب گرد وغبار نیمه گرم، پرفشار جنب حاره، کم فشار پاکستان تا ایران و پرفشار دریای خزر با بیشینه شیب فشار در منطقه می باشند. این شرایط در تابستان با هم ارتفاع 5900 متر بر روی منطقه، تشدید می شود. گرد وغبارهای شدید نیمه سرد را سردچال شمال و شمال غرب دریای خزر با کم فشار قوی در منطقه و در نیمه گرم با شکل گیری مانع و سردچال آسیای غربی، کم فشار پاکستان و پرفشار دریای خزر، فرین های گرد وغبار منطقه حادث می گردد. بنابراین گرد وغبار فرین، مشابه دیگر رخدادهای اقلیمی با الگوی سردچال و مانع نزدیک به ایران مرتبط است. با توجه به موقعیت استقرار الگوهای جوی فوق در طول سال، بیابان آسیای مرکزی و شرق منطقه با جریان شمال و شمال شرقی، منبع گرد وغبار نیمه گرم( بیشینه گرد وغبار) و منبع گرد وغبارهای نیمه سرد مرتبط با موقعیت جبهه های سیکلون و ناپایداری هوا، بیابان های داخلی ایران می باشند.
ارزیابی موقعیت انبارهای توزیع با استفاده از تصمیم گیری چندمعیارة مکانی به روش تلفیقی ANP-OWA(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انبارهای توزیع در اقتصاد کشور اهمیت فراوانی دارند و درصد معتنابهی از دارایی ها در انبارها انباشته شده است. انتخاب بهترین مکان تأثیر مهمی در عملکرد و بازدهی اقتصادی انبارها و کاهش هزینة زنجیرة تأمین دارد. ارزیابی موقعیت انبارها مسئلة تصمیم گیری چندمعیاره، شامل معیارهای کمی و کیفی است. در این پژوهش، یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر سیستم اطلاعات مکانی، برای ارزیابی موقعیت های بالقوه مناسب جهت جانمایی انبارهای توزیع محصولات در سطح استان تهران، مطرح شده است. فرایند ارائه شده شامل چهار مرحلة اصلی است. در مرحلة اول، معیارهای گوناگون استخراج و داده های مورد نیاز در بستر GIS جمع آوری شد. در گام دوم، کارشناسان و متخصصان مورد نظر شاخص های ارزیابی را مشخص و با استفاده از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP)، آنها را وزن دهی و تلفیق کردند. سومین مرحله اجرای مدل و نیز تعریف سناریوهای متفاوت مبتنی بر روش میانگین وزن دار ترتیبی (OWA) برای لحاظ کردن میزان ریسک و جبران شدگی در فرایند تصمیم سازی است. درنهایت، با استفاده از داده های استان تهران، کارآیی مدل ارزیابی و نتایج تحلیل شد. در پایان، ازطریق تلفیق خروجی حاصل از سناریوهای گوناگون، مکان هایی که در بیشتر سناریوها به منزلة گزینة خوب تعیین شده بودند، گزینه های مناسب با پایداری در نتایج تصمیم در نظر گرفته شدند. استفاده از روش تلفیقی ANP-OWA در تولید و ارزیابی سناریوهای متفاوت مبتنی بر میزان ریسک در تصمیم گیری و تحلیل حساسیت، در قالب تولید نقشة جدید حاصل از تلفیق سناریوهای گوناگون، ازجمله نوآوری های این تحقیق است که به بهبود انجامیده است.
ارزیابی ریسک زیست محیطی تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکوسیستم های تالابی، به ویژه تالاب های ساحلی دریایی از مهم ترین و در عین حال آسیب پذیرترین منابع محیط زیستی جهان محسوب می شوند که همواره به جهت حساسیت و شکنندگی بالای نوار ساحلی، تراکم بالای جمعیت و انجام فعالیت های شدید انسانی با خطر تخریب و نابودی مواجه بوده اند. مطالعه حاضر بر اساس روش های تصمیم گیری چندمعیاره با هدف شناسایی و تجزیه و تحلیل ریسک های تهدیدکننده تالاب بین المللی رودهای شور، شیرین و میناب در شمال خور هرمز واقع در استان هرمزگان صورت پذیرفت. بر این اساس جهت شناسایی ریسک های شاخص از روش شناسی دلفی، و به منظور اولویت بندی و تعیین عدد اولویت ریسک از روش های تصمیم گیری چند معیاره استفاده گردید. در نهایت با توجه به مخاطره پذیری ریسک ها، اولویت های مدیریتی تعیین شد. براساس نتایج، 32 عامل ریسک در دو گروه طبیعی و محیط زیستی بر اساس سه شاخص شدت اثر، احتمال وقوع و حساسیت محیط پذیرنده طبقه بندی شدند. نتایج حاکی از آن است که به ترتیب برحسب میزان نزدیکی ( Cj + ) چهار عامل آلودگی نفتی (91/0)، احداث سد در بالادست (81/0)، پدیده خشکسالی و تغییرات اقلیم (80/0) و قاچاق سوخت (75/0) در رده غیرقابل تحمل برای تالاب قرار دارند. بنابراین بدون تردید شناخت درست و دقیق از عوامل تهدید کننده تالاب ها بر اساس اهمیت و میزان تأثیرگذاری آن ها می تواند زمینه را برای جلوگیری و مقابله اصولی تر با این عوامل و نیز تهیه و اجرای دقیق طرح های حفاظت از تالاب ها و مدیریت محیط زیستی آن ها فراهم آورد .
تاثیر خنقش معنای مکان در شکل گیری تصویرذهنی گردشگران(مطالعه موردی:محله جنت شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۲۶)
125 - 142
حوزههای تخصصی:
موفقیت یا شکست توسعه گردشگری مقصدها در جهان به تصویر ذهنی گردشگران نسبت به آنها و چگونگی مدیریت این نگرش توسط دولت و برنامه ریزان گردشگری وابسته است؛این تصویر تحت تأثیر استنباط گردشگران از معنای مکان و ادراک قرار می گیرد که از ابتدای مرحله انتخاب مقصد سفر مشاهده می شود. هدف این پژوهش تحلیل نقش معنای مکان در ایجاد تصویرذهنی روشن در گردشگران می باشد.این پژوهش در محله جنت به عنوان یکی از محلات تاریخی و گردشگرپذیر شهر مشهد انجام شده است. پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت پیمایشی است.در این پژوهش از روش کمی برای تحلیل تعداد384پرسشنامه که توسط گردشگران در محیط نمونه پژوهش پاسخ داده شده است و همچنین از روش کیفی برای تحلیل تصاویرذهنی گردشگران و رفتار آنها استفاده شده است ؛گردآوری داده ها از طریق پرسشنامه، بازدید میدانی و مشاهدات توسط ناظرتعلیم یافته انجام شده است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از معادلات ساختاری واستفاده از نرم افزارSMART PLS و تحلیل نقشه های شناختی استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش حکایت از آن دارد که بیشترین نقش مولفه معنای مکان در شکل گیری تصاویرذهنی گردشگران از نظر عوامل محیطی شامل خوانایی نشانه های شهری، برآورده شدن انتظارات جامعه و وجود کیفیت و تناسبات محیطی برای درک راحتتر و از نظر عوامل انسانی شامل ایجاد ارتباط بصری قوی، حواس و تجربه شخصی در تصویرذهنی گردشگر خواهد بود.
The Role of Geographical Imagination and Geopolitical Representation in Dividing Space/Place into "our" and "their"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
79 - 100
حوزههای تخصصی:
Human life is tied with space through spatial emotions and the sense of place. Although existence of spatial emotions plays a vital role in the creation of space and in some ways reflects the presence, tale, culture, and feeling in the place and space and in this way assists man in there, in some situations this issue can lead to some challenges which are rooted in discriminative approaches that divide humanity into "us" against "others". In the critical human geography and critical geopolitics, scholars mentioned numerous factors which are influential in this dividing. One of the main factors which plays a significant role in this process is "geographical imagination" which obtains semi-logical reasons for a group of individuals and some states and powers to exclude other social, political, and ethical groups from "us". This subject can influence people and encourage them to ascribe wrong facts to individuals who are categorized as "others" and misattribute their spaces and places as dangerous locations. This spatial approach, consequently can result in labeling some spaces as "spaces of fear" and through this generates a wide range of social, economical, political and spatial problems and restrictions for individuals who are considered as "others or them".
کارایی آنالیز کمی پارامترهای ژئومورفومتریک در تهیه نقشه حساسیت فرسایش خاک (مطالعه موردی: حوضه منج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژئومورفومتری زیرمجموعه ای از ژئومورفولوژی است که دارای رویکرد اندازه گیری کمّی و کیفی عوارض سطح زمین می باشد. ژئومورفومتری شبکه زهکشی در فهم فرآیندهای تشکیل دهنده لندفرم ها، خواص فیزیکی خاک و ویژگی های فرسایشی آن بسیار مهم است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز پارامترهای ژئومورفومتریک و روش های فاکتور ترکیب و VIKOR به اولویت بندی فرسایش پذیری زیرحوضه های حوضه آبخیز منج در استان چهارمحال و بختیاری که یک منطقه حساس به فرسایش می باشد، پرداخته شده است. بدین منظور از مدل رقومی ASTER با دقت 30 متر و ArcGIS برای استخراج و آنالیز 22 پارامتر ژئومورفومتریک که شامل پارامترهای پایه، خطی، شکلی و توپوگرافیک است، استفاده گردید. به منظور صحت سنجی روش ها از مقادیر عددی فرسایش ویژه استخراج شده برای هر یک از زیرحوضه ها استفاده شده است. طبق نتایج پارامترهای تراکم زهکشی، شیب و عدد نفوذ بیشترین تأثیر را در فرسایش پذیری داشته اند. نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها نشان داد که در هر دو روش زیرحوضه 1 دارای بیشترین حساسیت به فرسایش است که علت آن بالا بودن مقادیر پارامترهای خطی و توپوگرافیک و پایین بودن مقادیر پارامترهای شکلی در آن می باشد. پس از اولویت بندی زیرحوضه ها، حوضه منج با مساحت 707/70 کیلومترمربع، از لحاظ حساسیت به فرسایش به 3 کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد و متوسط در مدل فاکتور ترکیب و به چهار کلاس حساسیت خیلی زیاد، زیاد، متوسط و کم در مدل VIKOR طبقه بندی گردید. مقایسه نتایج حاصل از اولویت بندی زیرحوضه ها با مقادیر عددی فرسایش ویژه اندازه گیری شده برای هر یک از زیرحوضه ها نشان داد که پارامترهای ژئومورفومتریک دارای کارایی بالایی در شناسایی مناطق حساس به فرسایش بوده و همچنین روش VIKOR دارای دقت پیش بینی بالاتری نسبت به روش فاکتور ترکیب است.
Energy Geopolitics with Emphasis on Iran Gas Potential to Promote Europe Energy Security(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۶۰)
36 - 78
حوزههای تخصصی:
Due to geographic importance, India, China and European states are the largest potential natural gas markets of Iran. Iran natural gas and gas condensate production reached to 6.5 million barrels until February 2019. This gas will be received by Europe, finally. Europe depends on gas import from Russia, a matter that concerns gas importing states. Europe security strategy is focused on decrease in the level of dependence on Russia which is emphasized by Europe security perspectives. The research is intended to investigate these issues: what is Europe strategy to provide its energy security? And how do Iran’s gas resources affect Iran and Europe relations? The research hypothesis is that Europe is intended to develop its relation with Iran in order to decrease in Europe energy dependence on Russia. The research is based on descriptive-analytic method and also it is applied in terms of its goal. The research results show that Iran is the only state that can end Russia dominance on Europe energy supply, and European states can reconsider Iran’s role to promote Europe energy security and to decrease in the EU dependence on Russia.
ترسیم نقشه دانش گردشگری پایدار مسئولانه: تحلیل شبکه همکاری و هم تألیفی با رویکرد علم سنجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال یازدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۳۰)
159 - 176
حوزههای تخصصی:
گردشگری تحت تأثیر نگرانی درباره محیط های طبیعی و اجتماعی قرار گرفته است. به منظور برطرف کردن این نگرانی، گردشگری پایدار به رویکردی غالب در توسعه گردشگری تبدیل شده است. با این حال بحث درباره این حوزه و در برخی موارد انتقاد از آن همچنان ادامه دارد. گردشگری مسئولانه راهکار دیگری است که برای تعامل محیط و گردشگر مطرح شده است. این مقاله به منظور بررسی محتوای پژوهش های صورت گرفته درباره گردشگری پایدار و مسئولانه و ارتباط بین آن ها نگاشته شده است تا بتوان شرایط موجود را درک و جهت گیری پژوهش های آینده در این حوزه را تعیین کرد. از این رو مقالات این حوزه در بازه زمانی1990 تا 2019 با رویکرد علم سنجی مرور شده است. مجموعاً 1518 مقاله بازیابی شده از پایگاه داده وِب آو سایِنس، با استفاده از تحلیل شبکه همکاری و شبکه هم استنادی و شبکه هم واژگانی، تحلیل شده اند. یافته ها نشان می دهد که تمرکز موضوعات از مفهوم سازی گردشگری پایدار به سمت موضوعات حکمرانی و مسئولیت اجتماعی تغییر یافته است و در سایه گردشگری پایدار، مفهوم جدیدتری در حال شکل گیری است که به موضوع مسئولیت پذیری در حوزه گردشگری می پردازد. بر مبنای نتایج پژوهش موضوعات داغ پژوهشی و روند تحول پژوهش های آینده در این حوزه تبیین شده است.