فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۴٬۲۲۷ مورد.
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
111 - 140
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر تبیین عوامل تأثیرگذار بر پذیرش و توسعه کشت گندم دوروم در مناطق روستایی پنج استان فارس، خوزستان، کرمان، ایلام و تهران با استفاده از مدل معادلات ساختاری بود و برای جمع آوری اطلاعات لازم از پرسشنامه استفاده شد. جامعه آماری تحقیق شامل کلیه گندم کاران استان های یادشده بود. حجم نمونه آماری با استفاده از جدول تعیین حجم نمونه کرجسی و مورگان 274 نفر تعیین شد و نمونه های آماری با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای با انتساب متناسب انتخاب شدند. برای تعیین میزان پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و شاخص پایایی مرکب (CR) و به منظور تعیین روایی همگرای مؤلفه ها نیز از شاخص میانگین واریانس استخراج شده (AVE) استفاده شد، که نتایج حاکی از مطلوب بودن شاخص های مورد بررسی بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری با بهره گیری از نرم افزار LISREL نسخه 5/8 و SPSS نسخه 22 صورت گرفت. نتایج مطالعه مؤید تأثیر مثبت و معنی دار بین مؤلفه های تبیین کننده تأثیرگذار بر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم بود؛ همچنین، مدل معادلات ساختاری، در مجموع، 47 درصد از تغییرات متغیر تمایل به پذیرش کشت گندم دوروم را پیش بینی می کرد. در نهایت، انتظار می رود که نتایج پژوهش حاضر در تدوین راهکارهای ترویج و توسعه گسترده تر کشت گندم دوروم در مناطق روستایی کشور توسط مروجان مفید واقع شود.
بررسی پیامدهای عملکرد دولت نهم و دهم در زمینه سیاست گذاری توسعه اقتصادی در ایران؛ مطالعه موردی استان خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۲
107 - 130
حوزههای تخصصی:
شرایط نسبتاً خوب و مناسب ژئواکونومیک، منابع فراوان نفت و گاز و مزیت های نسبی بالفعل و بالقوه فراوان استان خوزستان، ایجاب می کند این استان به یکی از توسعه یافته ترین مناطق کشور تبدیل شود، اما این مهم تاکنون محقق نشده است. تحقیق پیش رو سعی دارد موضوع را واکاوی نماید. اگرچه مؤلفه ها و عوامل مختلفی می توانند در توسعه نیافتگی این منطقه، دخیل و تأثیرگذار باشند، اما فرضیه مقاله، سیاست گذاری و تصمیم گیری های نادرست نخبگان و استمرار ساخت دولت رانتیر از علل مهم توسعه نیافتگی استان برشمرده و بر آن تأکید می کند. هدف این پژوهش، تحلیل، تبیین و واکاوی پیامدهای سیاست گذاری توسعه اقتصادی دولت نهم و دهم در استان خوزستان است. سیاست های اقتصادی دولت مشارالیه به دلایلی چون عدم توجه به الزامات عقلانیت عملی و اقتصادی و توجه بیش ازاندازه به الزامات عقلانیت سیاسی، متفاوت ازآنچه وعده داده شد و انتظار می رفت، عملیاتی شده است. یافته های تحقیق، نشان می دهد براثر سیاست گذاری دولت یادشده، بیش از پنجاه درصد از مراکز و واحدهای مهم صنعتی و تولیدی استان خوزستان دچار چالش های جدی و اساسی مانند؛ رکود، تعطیلی و یا توقف اجباری درروند تولید گردیدند. چالش های مذکور، موجب تنزل شاخص های توسعه و به دنبال آن، باعث بروز ناهنجاری های اجتماعی و تضییع سرمایه ها و حقوق بین نسلی شدند. روش تحقیق، ترکیبی از نوع توصیفی- تحلیلی با استفاده از تجزیه وتحلیل داده های گردآوری شده به روش کتابخانه ای و پیمایشی از نوع ارائه پرسشنامه و مصاحبه حضوری است.
تاثیر جرایم دریایی در دریای جنوبی چین بر همگرایی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۳
157 - 174
حوزههای تخصصی:
آب های دریای جنوبی چین جزء خطوط مهم کشتیرانی بین المللی و شریان مسیرهای دریایی جهان محسوب می شود. بیش از نیمی از تجارت جهانی و یک سوم حمل ونقل دریایی از این منطقه عبور می کند. در سال های اخیر پهنه آبی دریای جنوبی چین بویژه تنگه مالاکا و دریای سولو-سولاوسی (مرز آبی سه کشور مالزی، اندونزی و فیلیپین) به دلیل موقعیت خاص جغرافیایی و ژئواکونومیکی در توسعه اقتصادی و سیاسی کشورهای این منطقه بسیار حائز اهمیت بوده است. با این وجود، تجارت دریایی در این پهنه آبی با چالش های فزاینده ای در حوزه تهدیدات امنیتی دریایی در سالهای اخیر نیز مواجه بوده است. مهمترین تهدیدهای امنیت دریانوردی در منطقه مذکور شامل دزدی دریایی، تروریسم دریایی، ماهیگیری غیرقانونی و آلودگی دریایی ایجاد شده به دلیل فعالیت میادین نفت و گاز در دریا است. در همین راستا سئوال اصلی پژوهش این است که تاثیر جرایم دریای جنوبی چین چه تاثیری بر همگرایی منطقه ای داشته است؟ در پاسخ به این سئوال، فرضیه اصلی پژوهش این است که علیرغم تهدیدهای مشترک ناشی از جرایم دریایی در دریای جنوبی چین، اما به دلیل رقابت های ژئوپلیتیک و منافع متعارض بازیگران همچنین حضور بازیگران فرامنطقه ای، روند همگرایی برای مبارزه با جرائم دریایی در این منطقه موفق نبوده است. ضمنا روش پژوهش در این مقاله توصیفی-تحلیلی است.
مخاطره محیطی آسیب پذیری منابع آب زیرزمینی تحت تاثیر ژئومورفولوژی کارست (مطالعه موردی: حوضه های الشتر و نورآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مناطق کارستی متناسب با میزان توسعه یافتگی ژئومورفولوژی کارست، منابع آب از آسیب پذیری متفاوتی در برابر آلودگی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی و پهنه بندی آسیب پذیری ذاتی منابع آب آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد با استفاده از روش PaPRIKa است. بنابراین در مرحله اول پهنه بندی توسعه و ارزیابی ژئومورفولوژی کارست با مدل فازی و عملگر گاما انجام شد. همچنین با به کارگیری مدل منحنی های بسته CCL S و تکمیل این مطالعات با پیمایش های میدانی، توزیع فضایی اشکال کارستی دولین مدل سازی شدند. در ادامه با به کارگیری روش PaPRIKa آسیب پذیری آبخوان های کارستی حوضه های الشتر و نورآباد پهنه بندی گردید. بررسی ژئومورفولوژی کارست نشان می دهد که در ارتفاعات تاقدیس گرین به علت بارش زیاد برف، دولین ها به عنوان فراوان ترین اشکال کارستی هستند که تحت عنوان کارست نیوال شناخته شده اند. ارزیابی آسیب پذیری با روش PaPRIKa ، نشان می دهد که محدوده های مطالعاتی به پنج طبقه آسیب پذیر با درجات (خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم و خیلی کم) تقسیم شده است. به طوری که نواحی دارای خطر آسیب پذیری خیلی کم، کم و متوسط به ترتیب 3/27 ،6/20 و 3/22 درصد از مساحت محدوده تاقدیس گرین را دربر گرفته است. همچنین 17و 8/12 درصد از مساحت منطقه به ترتیب دارای آسیب پذیری زیاد و خیلی زیاد بوده است. صحت سنجی ارزیابی آسیب پذیری آبخوان های کارستی با داده های EC و دبی چشمه ها نشان می دهد که چشمه های زز و آهنگران در محدوده با آسیب پذیری زیاد واقع شده اند. اما در چشمه های نیاز و عبدالحسینی در حوضه نورآباد نمودار EC در برابر دبی ماهانه تغییرات زیادی نداشته که نشان دهنده توسعه نیافتگی و یا توسعه اندک آبخوان این چشمه ها می باشد.
بررسی کارکردهای اجتماعی قنات در نواحی روستایی با تأکید بر شاخصهای سرمایه اجتماعی ( مورد مطالعه: شهرستان همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قنات ها در ایران کارکردهای اقتصادی، اجتماعی - فرهنگی و زیست محیطی مختلفی در شهرها و روستاها دارند. یکی از عواملی که بر توانایی جامعه در مدیریت منابع آب مشترک تاثیر می گذارد سرمایه ی اجتماعی است. از طرف دیگر وجود قنات موجب ایجاد فضای مشارکتی در روستاها می شود و این فضای مشارکتی منشاء سرمایه ی اجتماعی در روستاها است. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است که با هدف بررسی نقش قنات در افزایش سرمایه ی اجتماعی ساکنین نواحی روستایی در بخش مرکزی شهرستان همدان انجام شده است. میزان سرمایه ی اجتماعی در روستاهای مورد مطالعه در چهار مؤلّفه انسجام اجتماعی، مشارکت اجتماعی، اعتماد اجتماعی و امنیت اجتماعی مورد سنجش قرار گرفت. پایایی پرسش نامه با مقدار آلفای کرونباخ 82/0 تأیید شد. جهت روایی از نظرات کارشناسان و خبرگان دانشگاهی استفاده گردید. جامعه آماری شامل 15 روستا بود که به دو گروه، روستاهای دارای قنات و فاقد قنات تقسیم شدند. از تعداد 9257 خانوار در جامعه آماری، حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 369 خانوار تعیین گردید که سهم روستاهای دارای قنات 244 خانوار و روستاهای فاقد قنات 125 خانوار مشخص شد. داده های مورد نیاز بر اساس مطالعات میدانی و اسناد کتابخانه ای جمع آوری شد. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری نظیر آزمون T مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفت. نتایج تحقیق نشان داد که سرمایه اجتماعی در روستاهای دارای قنات با میانگین 98/3 و روستاهای فاقد قنات با میانگین 37/3 در وضعیت مطلوب قرار دارند اما آزمون T در سطح 99 درصد، تفاوت معنی داری را در میزان سرمایه اجتماعی در دو گروه روستاهای مذکور نشان داد بدین معنی که میزان سرمایه ی اجتماعی در روستاهای دارای قنات بیش تر بود. تقویّت سرمایه ی اجتماعی می تواند به عنوان ابزاری در جهت دست یابی به مدیریت پایدار منابع آب و توسعه ی پایدار روستایی عمل نماید که این سرمایه ی اجتماعی باعث توانمندسازی روستاییان، اعتمادبه نفس و خود باوری در آن ها می شود.
پایش تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان تالاب بین المللی هامون با استفاده از ماتریس متقاطع کی سیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
91 - 106
حوزههای تخصصی:
تغییرات بوم شناختی شدید تالاب های بین المللی هامون در دهه های اخیر منجر به قرار گرفتن آن در لیست سیاه مونترال شده است. از این رو در این پژوهش پیش بینی و اعتبارسنجی تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان در آینده برای این تالاب ها مورد توجه قرار گرفت. روش مورد استفاده ماتریس آثار متقاطع کی سیم بوده که توسط آن اثر هر متغیر بر دیگر متغیرها در بازه عددی 3+ (اثر شدید و مثبت) تا 3- (اثر شدید و منفی) توسط متخصصان محیط زیست ارز ش گذاری شده است. با توجه به محدودیت های این روش از نظر تعداد متغیرها و فراوانی متغیرها، عوامل اثرگذار بر این نمایه ها در چهار دسته کلی تحت عنوان متغیر اقتصادی، اجتماعی، مدیریت حیات وحش و مدیریت منابع آب در نظر گرفته شد. به منظور به دست آوردن احتمالات متغیرها و پیش بینی ارزش نمایه ها در سال 1412، از مُد نظرات استفاده و روند آینده شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل با استفاده از بازدیدهای میدانی طی دو سال متوالی انجام گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی کی سیم نشان داد که نمایه های پرندگان و ماهیان در طول سال های 1383 تا 1412 روند نزولی خواهند داشت. نمایه پرندگان به ترتیب از 77/0 به 28/0 و ماهیان از 60/0 به 22/0 خواهد رسید. بر اساس نتایج اعتبارسنجی، صحت مدل قابل قبول است و می توان با اطمینان به نتایج به دست آمده از نظرات کارشناسان در ماتریس اثرات متقاطع اعتماد کرد. این مطالعه نشان داد روش کی سیم به خوبی اثرات متقابل بین اجزاء سیستم را بررسی می کند و از این طریق قادر به پیش بینی اثرات آینده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی ضعیف، خود منجر به بدتر شدن وضعیت نمایه های ماهیان و پرندگان می شود و با بدتر شدن این شرایط، فشار بر منابع نیز بیشتر خواهد شد. روند نزولی مدیریت حیات وحش و منابع آب نیز هشداری جدی است که باید مورد توجه تصمیم گیران قرار گیرد. <span style="font-size: 10.0pt; mso-ansi-font-size: 8.0pt; font-family: 'B Nazanin'; mso-ascii-font-family: 'Times New Roman Bold'; mso-hansi-font-family: 'Times New Roman Bold'; mso-bidi-language: FA;" lang="FA">تغییرات بوم شناختی شدید تالاب های بین المللی هامون در دهه های اخیر منجر به قرار گرفتن آن در لیست سیاه مونترال شده است. از این رو در این پژوهش پیش بینی و اعتبارسنجی تغییرات نمایه های پرندگان و ماهیان در آینده برای این تالاب ها مورد توجه قرار گرفت. روش مورد استفاده ماتریس آثار متقاطع کی سیم بوده که توسط آن اثر هر متغیر بر دیگر متغیرها در بازه عددی 3+ (اثر شدید و مثبت) تا 3- (اثر شدید و منفی) توسط متخصصان محیط زیست ارز ش گذاری شده است. با توجه به محدودیت های این روش از نظر تعداد متغیرها و فراوانی متغیرها، عوامل اثرگذار بر این نمایه ها در چهار دسته کلی تحت عنوان متغیر اقتصادی، اجتماعی، مدیریت حیات وحش و مدیریت منابع آب در نظر گرفته شد. به منظور به دست آوردن احتمالات متغیرها و پیش بینی ارزش نمایه ها در سال 1412، از مُد نظرات استفاده و روند آینده شبیه سازی شد. اعتبارسنجی مدل با استفاده از بازدیدهای میدانی طی دو سال متوالی انجام گرفت. نتایج حاصل از شبیه سازی کی سیم نشان داد که نمایه های پرندگان و ماهیان در طول سال های 1383 تا 1412 روند نزولی خواهند داشت. نمایه پرندگان به ترتیب از 77/0 به 28/0 و ماهیان از 60/0 به 22/0 خواهد رسید. بر اساس نتایج اعتبارسنجی، صحت مدل قابل قبول است و می توان با اطمینان به نتایج به دست آمده از نظرات کارشناسان در ماتریس اثرات متقاطع اعتماد کرد. این مطالعه نشان داد روش کی سیم به خوبی اثرات متقابل بین اجزاء سیستم را بررسی می کند و از این طریق قادر به پیش بینی اثرات آینده است. عوامل اقتصادی و اجتماعی ضعیف، خود منجر به بدتر شدن وضعیت نمایه های ماهیان و پرندگان می شود و با بدتر شدن این شرایط، فشار بر منابع نیز بیشتر خواهد شد. روند نزولی مدیریت حیات وحش و منابع آب نیز هشداری جدی است که باید مورد توجه تصمیم گیران قرار گیرد.
بررسی واکنش سازمان ملل به پدیده تغییرات آب و هوایی (رویکرد انتقادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای سیاسی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۴
21 - 41
حوزههای تخصصی:
پدیده تغییرات اقلیمی یا تغییرات آب وهوایی از مسائل مهم سازمان های بین المللی و کشورهای عضو آن است.توجه به این پدیده در دو دهه اخیر در دستور کار جدی سازمان ملل قرار داشته است. در رویکرد جدید در مطالعات امنیتی نظریه پردازان مکتب انتقادی تلاش دارند تا معناسازی جدیدی را برای موضوعات امنیتی ایجاد نمایند.در چارچوب این دیدگاه فقدان جنگ و برخوردهای نظامی بین کشورها به خودی خود تأمین کننده صلح و امنیت بین المللی نیست و اشکال جدید تهدیدات امنیتی مانند امنیت اقتصادی، فرهنگی، محیط زیستی و غیره ایجادشده است. امنیت محیط زیست درحالی که حاضر جایگزین تهدید جنگ جهانی هسته ای شده است با توجه به اهمیت پدیده تغییرات آب وهوایی به عنوان یکی از ابعاد و نگرانی های مهم امنیتی در عرصه روابط بین الملل پرسشی که در این نگارش مطرح است این است که چرا و چگونه پدیده تغییرات آب و هوایی در سازمان ملل به مسئله ای امنیتی تبدیل شده است؟ فرضیه اصلی نگارندگان این است که پدیده تغییرات آب و هوایی با افزایش تهدیدات امنیتی زیست بشر که فراتر از ابعاد سنتی امنیت( نظامی، هسته ای) است به اشکال جدید همکاری و تعارض کشورها در سازمان ملل تبدیل شده است در این نگارش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و با جمع آوری داده های کتابخانه ای به تأثیرات تغییر اقلیم بر ابعاد مختلف امنیت و اقدامات سازمان ملل در این زمینه می پردازیم
From a Conventional Battle of The 1967’s Conflict to the Invisible War of the COVID-19 Pandemic: Re-Examining the British Healthcare and Humanitarian Aid to Palestine(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ ویژه نامه
1 - 21
حوزههای تخصصی:
This study re-examines the healthcare and humanitarian aid contributed by the British government and the British NGOs to the Palestinians during the Arab-Israelis War of 1967 and the current Covid-19 pandemic age. The objective of the research is to compare the significant efforts initiated by the British government and their NGOs to Palestine in two different occasions. After the end of Six-Day War of 1967, many Palestinian displaced persons lived in a poor condition at refugee’s camps scattered in Syria and Jordan. As a result of the unhygienic and inadequacy of a basic living facilities such as a clean sanitation system, the refugees experienced various contagious and non-contagious diseases such as gastroenteritis, hepatitis A and diverse skin infections. During this difficult time, the British government, and NGOs tirelessly contributed in various means to assist the displaced individuals and refugees in handling health disaster. Subsequently, the same thing occurs when the World, including Palestine is haunted with the current invisible Covid-19 virus, which appears to be another health catastrophe to the Palestinians. Hence, this study is re-examining the role and contribution of the British government and their NGOs to assist the Palestine Authority to face the imperceptible enemy which caused a pernicious plague. Regardless of religious beliefs, the noble efforts of those parties are appearing to be a humanitarian bridge which connecting humankind across continents, generations, and political ideology.
سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشک شدن دریاچه ارومیه باعث ایجاد بحران و مخاطرات اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی در روستاهای پیرامونی استان های آذربایجان شرقی و غربی شده است. پدیده های طبیعی و عامل انسانی نقش مهم و موثری در خشک شدن دریاچه داشته اند بنابراین خشک شدن دریاچه ارومیه می تواند اثرات زیان بار و غیرقابل جبرانی را بر روستاییان، روستاهای پیرامونی دریاچه ارومیه بر جای بگذارد. هدف این پژوهش سنجش پیامدهای خشک شدن دریاچه ارومیه بر روی شاخص های اقتصادی روستاهای پیرامونی(کاهش میزان اشتغال، افزایش فقر، افزایش نرخ بیکاری و کاهش درآمد و کاهش سرمایه گذاری و پس انداز) می باشد. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی بوده و داده ها به صورت کتابخانه ای و پیمایشی(پرسشنامه ای)جمع آوری گردیده است. جامعه آماری پژوهش روستاهای پیرامونی استان آذربایجان شرقی و استان آذربایجان غربی مشتمل بر 25648 نفر و 7600 خانوار می باشد. برای محاسبه حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده گردید. هم چنین با استفاده از آلفای کرونباخ پایایی پرسشنامه 83/0 درصد محاسبه گردید. در تجزیه و تحلیل داده های این پژوهش از نرم افزار Spss23 و از آزمون تی تک نمونه ای استفاده شده است و نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای در روستاهای پیرامونی نشان دهنده این است که در میان ابعاد اقتصادی شاخص های افزایش فقر و کاهش میزان اشتغال از بیشترین تاثیر پذیری و هم چنین شاخص های افزایش نرخ بیکاری، کاهش پس انداز و کاهش درآمد از کمترین تاثیرپذیری در مقابل خشک شدن دریاچه ارومیه برخوردار هستند. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد. بنابراین با انجام اقداماتی از جمله ایجاد مکان ها و تفرجگاه ها در کنار دریاچه برای جذب گردشگر و احداث کارخانه تصفیه و بسته بندی نمک دریاچه جهت صادرات به کشورهای دیگر می توان زمینه اشتغال برای ساکنین و جلوگیری از مهاجرت آنان را به عمل آورد.
ریشه یابی علل نابودی مراتع با رویکرد آینده پژوهی در منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۸
171 - 186
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تعیین عوامل ریشه ای نابودی مراتع به روش توصیفی- تحلیلی در منطقه سیستان انجام شد. به این منظور در ابتدا به روش میدانی، مرور منابع و طوفان فکری ۸۱ عامل شناسایی شده و در چهاربخش ۱) مدیریتی- سیاسی ، ۲) اجتماعی، فرهنگی و آموزشی، ۳) اقتصادی و ۴) بوم شناختی قرار گرفت.ماتریس اثرات متقابل با عوامل شناسایی شده در قالب پرسشنامه تشکیل و توسط ۳۶ پاسخگو از متخصصین، کارشناسان و بهره برداران تکمیل شد.عوامل شناسایی شده با استفاده از روش تحلیل ساختاری در نرم افزار MICMAC جهت به دست آوردن عواملی با بیشترین تأثیرگذاری و کمترین تأثیرپذیری غربال شدند. وضعیت پراکندگی عوامل در محورهای تأثیرپذیری و تأثیرگذاری در روش های مستقیم و غیرمستقیم و همین طور اثرات احتمالی مستقیم و غیرمستقیم تحلیل ساختاری نشان داد که سیستم از پایداری برخوردار است. براساس نتایج به دست آمده مهم ترین عواملی که باتوجه به آنها می توان تحولات آینده راکنترل کرد نه مورد بوده که برای هر گونه برنامه و اقدام جهت بازسازی مراتع باید اول وضعیت این عوامل را بهبود بخشید. هشت مورد از این عوامل در بخش مدیریتی- سیاسی و یک مورد در بخش اجتماعی، فرهنگی و آموزشی قرار دارد. از این بین سه عامل عدم انتخاب مسئولین شایسته، حاکم بودن روابط بر ضوابط و بی مسئولیتی نمایندگان مجلس در همه روش ها به عنوان موثرترین عوامل شناسایی شد. عوامل عدم حفاظت صحیح از منابع پایه و ژنتیکی، عدم استفاده صحیح از خدمات و مواهب طبیعی و فرهنگی، و مشکلات مرزنشینی نیز وابسته ترین عوامل بوده و به عنوان شاخص وضعیت مراتع شناسایی شد که پایش وضعیت آنها به- عنوان معیاری جهت سنجش میزان موفقیت مدیریت پیشنهاد می شود. نتایج این مطالعه نشان داد که بحران وضعیت مراتع در سیستان بیش از هر چیز یک بحران مدیریتی- سیاسی در سطوح بالای دولتی و نه بوم شناختی در سطوح پایین محلی است.
نقش عوامل محیطی و اقلیمی بر انتقال و انتشار آلاینده ی منواکسید کربن کشور ایران در سال 2018(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحلیل فضایی مخاطرات محیطی سال هشتم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
190-179
حوزههای تخصصی:
آلودگی هوا به عنوان یکی از مهم ترین مخاطرات محیطی در فضای شهری، ارتباط نزدیکی با شرایط آب وهوایی دارد. امروزه آلودگی در سطح کلان شهرها به صورت یک مسئله مهم درآمده که ضرورت مطالعه و ارائه راه حل های کاربردی برای بهبود شرایط زیستی در این زمینه را دارد. بنابراین شناخت رابطه بین سیستم های سینوپتیکی و آلاینده های هوا کمک فراوانی به چگونگی حل مسائل زیست محیطی و برنامه ریزی های آینده دارد. لذا در این پژوهش به تحلیل آلگوهای فشاری انتشار و انتقال منواکسید کربن از منابع داخلی و خارجی کشور پرداخته شد. برای این کار از تصاویر ماهواره ای GEOS-5 / GMAO / NASA بهره گرفته شد.نتایج نشان داد که بیشترین مقدار الودگی از نطر فصلی مربوط به فصول سرد و صبح زود است و کمترین آن مربوط به اوایل بعدازظهر و فصل گرم سال است اتمسفر تهران و خوزستان هسته های پر تراکم منواکسید کربن اند. کم فشارهای شرق مدیترانه در کاهش آلاینده های جنوبغرب کشور نقش بسزایی دارند و در جنوب کشور تحت تاثیر جریانات جوی از بریدگی توپوگرافیکی بندرعباس، جریانات هوای آلوده به منواکسید کربن توانایی نفوذ به بخشهای داخلی کشور تا نیمه ی جنوبی کرمان را دارند در این بخش قدرت نفوذ توسط سامانه های کم فشاری در افغانستان و پاکستان بیشتر میشود. رشته کوههای زاگرس نیز در واقع نقش مهمی در جلوگیری کردن از ورود آلاینده های تولید شده همسایه های غربی به ایران را دارند. در تابستان نیز ایران دچار آلودگی منواکسید کربن حامل توسط جریانات موسمی از بخشهای میانی و جنوب افریقا به کشور ایران میشوند و سبب آلودگی زیادی هم شده است.
پهنه بندی و تحلیل فضایی خطر وقوع سیلاب مورد مطالعه (روستاهای نمونه شهرستان قائن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۹
53 - 68
حوزههای تخصصی:
مخاطرات محیطی در شکل ، مقیاس وچشم اندازهای مختلف عملکردهای متفاوتی دارند. بطوری که میزان خسارات و تلفات بوجود آمده از هر بحران یا حادثه ناشی از آن، رابطه ای مستقیم با آسیب پذیری جوامع انسانی دارد. پژوهش های انجام شده نشان می دهد که بحران ها به تنهایی تعیین کننده میزان خسارات نیستند، بلکه پاسخ عملکرد مسئولان به بحران است که میزان خسارت های وارده را تعیین می کند. دراین میان سیلاب به عنوان مخرب ترین عوامل آسیب رسان به انسا و جامعه از جمله مخاطرات محیطی است که درحال حاضرحوادث ناشی از آن نیز گسترش بیشتری پیداکرده است. بر این اساس هدف از این تحقیق، پهنه بندی خطر وقوع سیلاب در روستاها می باشد. منطقه مورد مطالعه شهرستان قائن در خراسان جنوبی است که اگرچه دارای میزان بارندگی کم با میانگین سالانه 80 میلی متر می باشد، اما به واسطه وجود خشکسالی های چندساله و عدم رعایت مسائل مربوط به آبخوان و آبخیزداری قسمت اعظم پوشش گیاهی منطقه از بین رفته و این امر موجب افزایش ضریب رواناب گردیده است به طوری که با وجود بارندگی کم و هرچند رگباری سیلاب شکل می گیرد. لذا برمبنای هدف پژوهش، با توجه به شناسایی و تحلیل فضایی عوامل موثر بر وقوع و رخداد سیلاب با استفاده از تکنیک تحلیل سسلسله مراتبی، عامل شیب با وزن 279/0 ، عامل نقطه تمرکز با وزن 224/0 و عامل ارتفاع با وزن 149/0 به ترتیب بیشترین تاثیر در وقوع سیلاب را در منطقه مورد مطالعه داشته اند. همچنین با توجه به نقشه تهیه شده از پهنه بندی وقوع سیلاب در محدوده مورد مطالعه، مناطق به پنج دسته از خطر بسیار کم تا بسیار خطرناک تقسیم شدند و روستاهای در معرض خطرسیلابی و شدیدا سیلابی شناشایی و در بخش یافته های تحقیق معرفی شدند.
واکاوی هویت اجتماعی جوانان روستایی با تأکید بر هویت مجازی: مطالعه موردی دهستان سررود جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
60 - 93
حوزههای تخصصی:
هویت هر شخص به آن فرد ویژگی ای می بخشد که او را از سایر افراد متمایز می سازد. افزایش استفاده از اینترنت و شبکه های اجتماعی بین جوانان سبب شکل گیری محیطی جدید با عنوان «دنیای مجازی» و به دنبال آن، «هویت مجازی» شده است. در پژوهش حاضر، با هدف واکاوی هویت جوانان و با بهره گیری از روش های توصیفی- تحلیلی و پیمایشی، تفاوت بین هویت افراد در دو دنیای واقعی و مجازی در دهستان سررود جنوبی شهرستان بویراحمد بررسی شد. گردآوری داده های مورد نیاز از طریق روش های میدانی (پرسشنامه) و اسنادی صورت گرفت. جامعه آماری پژوهش شامل جوانان ساکن دهستان سررود جنوبی بود که از آن میان، 376 نفر در بیست سکونتگاه روستایی به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و هدفمند انتخاب شدند و مورد آزمون قرار گرفتند. ابعاد مورد بررسی در تحقیق حاضر نیز شامل هویت مذهبی، هویت خانوادگی، هویت مدرن (امروزی) و هویت قومی بود. نتایج نشان داد که بین هویت واقعی و هویت مجازی جوانان با خوداختلافی 68/0 تفاوت وجود دارد؛ همچنین، بیشترین و کمترین خوداختلافی با میانگین 85/1 و 24/0-، به ترتیب، به هویت خانوادگی و هویت امروزی برمی گردد؛ به دیگر سخن، میانگین هویت خانوادگی در دنیای واقعی بیش از دنیای مجازی و میانگین هویت امروزی در دنیای واقعی کمتر از دنیای مجازی است. همچنین، نتیجه تحلیل آزمون پیرسون نشان داد که بین همه ابعاد هویت در دو دنیای واقعی و مجازی روابط معنی دار وجود دارد؛ این همبستگی در ابعاد هویت مذهبی و خانوادگی منفی و در ابعاد هویت امروزی و هویت قومی مثبت است.
عوامل مؤثر بر افزایش رضایت گردشگران از اقامتگاه های بوم گردی مورد مطالعه: اقامتگاه های بوم گردی شهرستان دماوند
منبع:
گردشگری و اوقات فراغت دوره ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۱
155 - 172
حوزههای تخصصی:
لزوم ایجاد امکانات پذیرش گردشگران و فراهم آوردن تسهیلات متناسب با انتظارات آن ها و بر اساس معیارهای گردشگری پایدار از موضوعاتی است که در گردشگری ضرورتاً مورد توجه قرار می گیرد. یکی از چالش های دست اندرکاران مراکز اقامتی جلب رضایت گردشگران است، به نحوی که زمینه بازگشت دوباره گردشگر، تبلیغات دهان به دهان و تداوم کار خود را فراهم آورند. در این پژوهش عوامل مؤثر بر افزایش رضایت گردشگران از اقامتگاه های بوم گردی شهرستان دماوند بررسی شده است. پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی پیمایشی است و با روش همبستگی و رگرسیون چندمتغیره صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش دربردارنده چهارصد گردشگری است که در بهار و تابستان 1399 تجربه اقامت در اقامتگاه های بوم گردی شهرستان دماوند را داشته اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران و به صورت غیرتصادفی دردسترس، 196 نفر برآورد شده است. ابزار گردآوری داده ها و سنجش متغیر ها پرسش نامه بوده که میزان اعتبار روایی آن از سوی ده نفر از استادان حوزه گردشگری و متخصصان نرم افزار تجزیه و تحلیل آماری تأیید شده است. میزان پایایی پرسش نامه با بهره گیری از آزمون کرونباخ با رقم 86/0 در سطح بالایی تأیید شده و داده ها با بهره گیری از نرم افزار اس پی اس اس تجزیه و تحلیل شده است. بنابر نتایج پژوهش، بین متغیرهای موقعیت و دسترسی اقامتگاه با افزایش رضایت گردشگران رابطه معنادار وجود ندارد، درحالی که رابطه بین متغیرهای ارائه خدماتِ با کیفیت بالا و عملکرد کارکنان با افزایش رضایت گردشگران معنادار است. گردشگران مطالعه شده از موقعیت و دسترسی اقامتگاه های مدنظر راضی و از متغیرهای کیفیت بالای خدمات و عملکرد کارکنان ناراضی بوده اند. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون بیانگر تأثیر نسبی موقعیت و دسترسی اقامتگاه، کیفیت خدمات و عملکرد کارکنان اقامتگاه بوم گردی در افزایش میزان رضایتمندی گردشگران است و در این میان، کیفیت خدمات تأثیر نسبتاً بیشتری در افزایش رضایت گردشگران دارد.
راهبردهای توسعه ساماندهی عشایر حوزه زاگرس: کاربرد نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
94 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام تحقیق کیفی حاضر واکاوی راهبردهای توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس بر اساس نظریه زمینه ای بود. داده های پژوهش با مصاحبه نیمه ساختارمند و روش نمونه گیری هدفمند با سی نفر از متخصصان، مدیران و صاحب نظران حوزه عشایر گردآوری شد. همچنین، مراحل استخراج نظریه و فرآیند کدگذاری با بهره گیری از نرم افزار MAXqda18 انجام شد. بر پایه یافته های پژوهش، مقولاتی چون عدم موفقیت طرح های پیشین، عدم توجه به پایداری محیط زیست، عدم توجه به سرمایه انسانی، طبیعی و توان بوم شناختی مناطق عشایری، عدم آسیب شناسی فرهنگی- اجتماعی و عدم توجه به اسناد بالادستی به عنوان شرایط علی مؤثر بر توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس شناسایی شدند؛ شرایط زمینه ای نیز شامل مقولاتی چون عدم هماهنگی در برنامه ریزی و اجرا، کمبود منابع مالی، موانع فرهنگی، کمبود نیروی انسانی متخصص، موانع فناوری و موانع طبیعی بودند. این در حالی است که تغییر مداوم الگوی زیست، عدم سرمایه گذاری و بازاریابی، بی توجهی به توان های موجود در منطقه، اجرای سیاست های توسعه ای موازی و ناهماهنگی بین استان های حوزه زاگرس نیز به عنوان شرایط مداخله گر مشخص شدند. همچنین، به منظور توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس، راهبردهایی چون برنامه ریزی غیرمتمرکز و منطقه ای، نظام مدیریت مشارکتی، نظام مدیریت محلی(ایلی)، ایجاد تعاونی های عشایری، بوم گردی عشایری و ایجاد بازارچه های محلی شناسایی شدند. در نهایت، مشخص شد که توسعه سامان دهی عشایر حوزه زاگرس پیامدهایی از قبیل پایداری محیط زیست، برقراری عدالت اجتماعی، اشتغال پایدار، احیای زیست بوم های جنگل و مرتع، امنیت غذایی و بهره وری را در جامعه مورد بررسی به دنبال خواهد داشت. با استناد به یافته های پژوهش حاضر، ضمن توجه بیشتر به عشایر منطقه در حمایت از تصمیم گیری های سیاست گذاران، برنامه ریزان و مدیران ذی ربط، می توان در راستای دستیابی به توسعه پایدار گام برداشت.
پهنه بندی خطر زمین لغزش شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع زمین لغزش و تحمیل خسارت جانی و مالی فراوان، شناسایی و اولویت بندی مناطق حساس و تدوین برنامه های خاص مکانی جهت کاهش وقوع و خسارت های آن در نواحی مستعد را ضرورت بخشیده است. بنابراین با توجه به اینکه زمین لغزش نسبت به سایر بلایای طبیعی مدیریت پذیر تر می باشد لذا شناخت این پدیده در جهت جلوگیری از خسارات ناش ی از آن از اهمیت زیادی برخوردار است. در این راستا هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی خطر زمین لغزش در شهرستان نور با استفاده از مدل تحلیل شبکه می باشد. روش پژوهش حاضر از لحاظ اجرا تحقیقی است چون با توجه به داده ها و روش های تجزیه و تحلیل به یافته های جدیدی دست می یابد و در این راستا روال تحقیق به دلیل ارتباط متقابل فضاها و توسعه شهری، با دیدگاه سیستمی پیش می رود و از بعد هدف، کاربردی است. واحد تحلیل شهرستان نور می باشد و برای تهیه لایه های اطلاعاتی، از معیارهای مؤثر مخاطره را که با بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای به دست آمد (از قبیل شیب، مقادیر ارتفاعی، کاربری اراضی و ...) از نقشه های توپوگرافی 1/25000 و 1/50000، نقشه های زمین شناسی1/100000 استفاده شد. در مرحله بعد، لایه های اطلاعاتی مؤثر که با نظر کارشناسان و بررسی های میدانی و کتابخانه ای به دست آمدند، در قالب مدل تحلیل شبکه مورد بررسی قرار گرفت. جهت تجزیه و تحلیل داده ها نیز از روش ANP فازی جهت وزن دهی معیارهای پژوهش و از نرم افزار Arc Gis برای شناسایی مناطق با خطر بالا از نظر خطر زمین لغزش استفاده گردیده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مناطقی که در شمالی، شمال غرب و شمال شرق قرار گرفتند بیشتر زمین لغزش دارا می باشد که 14/94 درصد از کل مساحت شهرستان می باشد. همچنین حواشی شهر نور نیز بر اساس زمین لغزش در طبقه احتمال کم و احتمال خیلی کم قرار گرفته است که علت آن را می توان بارش کم، ارتفاعات و شیب های کم و ... عنوان کرد.
واکاوی ارتباط امواج گرمایی با جزایر حرارتی شهر (مطالعه موردی: شهرستان آبادان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۰
193 - 207
حوزههای تخصصی:
عوامل انسانی و طبیعی متعددی در ایجاد جزایر حرارتی نقش دارند. بر این اساس هدف مقاله حاضر تحلیل وقوع موج گرمایی در شهرستان آبادان و تأثیر آن در جزایر حرارتی است. امواج گرمایی با استفاده از شاخص صدک 95 و اعمال آن بر داده دمای بیشینه روزانه طی بازه زمانی 2017-1985 شناسایی شد. از میان امواج گرمایی حادث شده دو موج با تداوم بیشتر طی فصل گرم و سرد سال انتخاب، تصاویر ماهواره ای آن ها از فراورده MYD11A2 سنجنده مودیس طی شبانه روز دریافت سپس با اجرای تکنیک های پردازش تصاویر، نقشه دمای سطح زمین استخراج و به منظور تعیین محدوده جزایر حرارتی در شهرستان آبادان استفاده گردید. نقشه کاربری اراضی با 4 کلاس کاربری از فراورده MCD12Q1 سنجنده مودیس به روش طبقه بندی نظارت شده استخراج شد. نتایج نشان داد که متوسط وقوع موج گرم در هر یک از ماه های سال بین 3 تا 8 موج است. ماندگارترین امواج گرمایی در بازه زمانی 11/6/2010 تا 16/6/2010 و 19/3/2008 تا 27/3/2008 به ترتیب با تداوم 6 و 8 روزه رخ داده اند. جزایر حرارتی در آبادان دارای نوسانات مکانی و زمانی مشخص و مقدار دمای سطحی در فصل گرم بیشتر است. دمای بالا در زمین های بایر به علت اﻧﻌکﺎس زیﺎد ﺗﺸﻌﺸﻌﺎت ﺣﺮارﺗی ﺳﺎﻃﻊ ﺷﺪه از ﺧﻮرﺷیﺪ ﺑﻪ ﻟﺤﺎظ وﺟﻮد ﻗﺸﺮی از ﻧﻤک در ﺳﻄﺢ زﻣیﻦ و در محدوده صنعتی به علت سوزاندن سوخت های فسیلی و تولید گازهای آلاینده است که باعث اثر گلخانه ای، تشدید گرما و درنهایت تراکم بالا جزایر حرارتی و تشدید اثرات امواج گرمایی می شود.
آنتروپی های سیاسی و ژئوپلیتیکی موثر بر فروپاشی حکومت ها (مورد مطالعه: اتحاد شوروی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال هفدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
214 - 244
حوزههای تخصصی:
برونداد حکومت به عنوان یک سیستم سیاسی در مقیاس داخلی تولید امنیت، افزایش رفاه و آسایش و در بعد خارجی نیز تعامل با کشورهای دیگر، تقویت حضور در عرصه های مختلف بین المللی و تعقیب منافع ملی کشور است. کوتاهی سیستم سیاسی در انجام وظایف خویش باعث پیدایش آنتروپی های گوناگون می گردد. این پژوهش که از نوع توصیفی-نحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای انجام شده، تلاش می کند مهم ترین آنتروپی های موثر در فروپاشی حکومت ها را تبیین نماید. با توجه به قلمرو پژوهش، دو گروه از آنتروپی ها مورد بررسی قرار گرفته اند: آنتروپی هائی که بنیان سیاسی دارند و آنتروپی هائی که دارای بنیان ژئوپلیتیکی هستند. یافته های پژوهش تاکید دارند که مهم ترین آنتروپی هائی که یک سیستم سیاسی را تهدید می کنند عبارتند از: فساد اداری-سیاسی، کاهش سطح و میزان سرمایه اجتماعی، محدود شدن آزادی های فردی، و آزادی بیان، واگرائی و چالش های ژئوپلیتیکی. دوام و تقویت آنتروپی ها باعث تضعیف بیشتر سیستم و بازخورد منفی آن باعث حرکت سیستم سیاسی به سمت وضعیت آنتروپیک می گردد و دوام وضعیت آنتروپیک به میرائی و در نهایت به فروپاشی منتهی می گردد؛ سرنوشتی که اتحاد شوروی به آن گرفتار شد.
تبیین الگوی ارزیابی اخلاقیات سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی با تاکید بر توسعه روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
105 - 134
حوزههای تخصصی:
برخی مطالعات نشان دهنده ضعف محسوس در اخلاق سازمانی ادارات دولتی ایران است. از سوی دیگر، دیدگاه هایی متفاوت در این زمینه وجود دارد، به گونه ای که برخی صاحب نظران، با تأکید بر سطوح کلان، روی متغیرهای کلان اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی انگشت می گذارند و برخی دیگر، ضمن توجه به سطوح میانی و خرد، متغیرهای میانی و خرد مؤثر بر اخلاق سازمانی را برجسته می سازند. پژوهش حاضر، با هدف شناسایی مضامین ارزیابی اخلاقیات سازمانی و تبیین الگوی ارزیابی اخلاقیات سازمانی در وزارت جهاد کشاورزی با رویکرد توسعه روستایی، به روش تحلیل مضمون انجام شد و حجم نمونه شامل ده نفر از اعضای هیئت علمی دانشگاه ها، خبرگان و مدیران وزارت جهاد کشاورزی بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته صورت گرفت. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، شاخص های ارزیابی اخلاقیات سازمانی در شش بعد جو سازمانی، اخلاق فردی، مخاطبان سازمان، محیط سازمانی، اهداف سازمانی و قوانین، رویه ها و ساختار سازمانی دسته بندی شدند. نتایج نشان دهنده نقش مهم اخلاقیات سازمانی در انجام مأموریت وزارت جهاد کشاورزی و مسئولیت اجتماعی این دستگاه دولتی در توسعه روستاها بود.
پهنه بندی مناطق مستعد آتش سوزی در بوم سازگان های جنگلی زاگرس شمالی (مطالعه موردی: جنگل های سردشت درآذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۳۰
105 - 126
حوزههای تخصصی:
تعادل بوم شناسی طبیعت وابسته به سلامتی بوم سازگان های جنگلی است. آتش سوزی تأثیرات جبران ناپذیری بر کارکردهای بوم شناسی بوم سازگان جنگلی می گذارد، بطوری که سبب اختلال در تولید اکسیژن و ترسیب کربن، کاهش تنوع زیستی، گسترش آفات و بیماری ها و درنهایت برهم خوردن تعادل طبیعت می شود که نقش بی همتایی بو م سازگان جنگلی دارد. تحقیق حاضر با هدف پهنه بندی خطر آتشسوزی در جنگل های شهرستان سردشت در استان آذربایجان غربی با وسعت 8/1784 هکتار برای دستیابی به راهکارهای مدیریتی جهت مقابله با آن انجام شد. به این منظور پس از گردآوری داده های مورد نیاز، اقدام به تهیه لایه های اطلاعاتی شامل ارتفاع، شیب، جهت دامنه، متوسط بارندگی سالانه، متوسط دمای ماهانه، کربن آلی، بافت خاک و تراکم پوشش گیاهی گردید. در مرحله بعد، اولویت بندی و ارزیابی معیارها و تعیین وزن لایه ها توسط فرایند تحلیل سلسله مراتبی انجام شد. با اختصاص وزن های حاصل به لایه های رستری، عوامل تاثیرگذار و روی هم گذاری لایه های اطلاعاتی در محیط سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه امکان وقوع آتش سوزی در جنگل های منطقه تهیه گردید. نتایج نشان داد که 7/12 درصد منطقه در محدوده خطر آتش سوزی زیاد، 9/39 درصد در محدوده متوسط، 9/31 درصد در طبقه با خطر کم و 5/15 درصد منطقه نیز در محدوده بی خطر واقع شده است. همچنین، بیشترین تهدید آتش سوزی، در نواحی شمال شرق منطقه مورد مطالعه و کمترین خطر آتش سوزی نیز، در شمال، بخش هایی در جنوب و نوار باریکی در نواحی مرکزی منطقه مورد مطالعه مشاهده شد. مقدار شاخص آنگستروم نیز نشان داد که بیشترین احتمال رخداد آتش سوزی ها در فاصله زمانی خرداد تا شهریور است.