فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۶۱ تا ۸۸۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اقلیم، توپوگرافی و کاربری اراضی از مهم ترین مؤلفه های محیطی هستند که استعداد و قابلیت تولید محصول زراعی در یک منطقه به آن ها وابسته است. در این تحقیق با استفاده از داده های اقلیمی از قبیل دما، بارش، تعداد روزهای یخبندان و ساعات آفتابی و رطوبت نسبی مربوط به مراحل فنولوژیکی رشد زعفران و داده های منابع زمینی از قبیل لایه های توپوگرافی و کاربری اراضی که با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست 8 مربوط به تاریخ 28/2/1392 در شهرستان ملایر تهیه شده، برای ارزیابی تناسب اراضی مستعد کشت زعفران در سطح شهرستان ملایر استفاده شده است. مطالعه و بررسی هر یک از آن ها در رابطه با نیازهای اقلیمی و اکولوژی زعفران صورت گرفته است. با تعمیم داده ها به سطح، و پردازش آنها با استفاده از فن آوری GIS لایه های اطلاعاتی مربوط به هر یک از آن ها تهیه شد. به منظور اولویت بندی و ارزیابی معیارها و لایه های اطلاعاتی در رابطه با هم و تعیین وزن آن ها از روش تحلیل تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM)، مبتنی بر روشvikor استفاده شد. سپس با وزن دهی به لایه های تهیه شده بر اساس معیارها و مدل مورد نظر، همپوشانی و تحلیل فضایی لایه ها در محیط GIS صورت گرفت و لایه نهایی ارزیابی تناسب اراضی برای کشت زعفران تهیه شد. در این تحقیق مقدار 23/10درصد از مساحت کل شهرستان را مناطقی که دارای تناسب اراضی مناسب هستند در بر می گیرد، 25/40 درصد از کل مساحت را مناطقی با تناسب متوسط برای کشت زعفران پوشش می دهد. و مابقی شهرستان را که سهم بیش تری هم دارد و 52/45 درصد از شهرستان را پوشش می دهد اراضی با تناسب ضعیف هستند. با توجه با این تحقیق روشvikor م ی تواند عملکرد مناسبی در انتخاب ارزش های تناسب برای هر کدام از طبقات داشته باشد.
ارزیابی و تحلیل پتانسیل ها و راهبردهای مؤثّر گردشگری شهر راین با استفاده از مدل برنامه ریزی استراتژیک کمّی QSPM
حوزههای تخصصی:
شهر راین یکی از غنی ترین مراکز گردشگری در استان کرمان، با داشتن کانون جذب گردشگری مانند ارگ، آبشار، مناظر زیبای اطراف، چشمه سارهای کوه هزار، وجود بزرگ ترین دهانه آتشفشانی منطقه، معادن مرمر سبز و صورتی و چشمه های آب معدنی، بقاع متبرکه و فرصت های پیش رو چون موقعیت مواصلاتی استان و خدماتی شهر، ایجاد بازارهای مناسب صنایع دستی و ارائه قابلیت های محلی و ... با ضعف ها و تهدیدهایی مواجه است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقاط قوّت، ضعف، فرصت و تهدیدهای شهر راین در زمینه توسعه صنعت گردشگری است. روش تحقیق حاضر تلفیقی از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی است که با استفاده از مدل SWOT به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته و راهبردهای مناسب توسعه گردشگری شهر در چهار دسته SO، ST، WO و WT تعیین نموده است. در مرحله بعد برای انتخاب بهترین راهبرد برای توسعه این صنعت ماتریس برنامه ریزی کمّی (QSPM) به کار گرفته شد، جهت تعیین وزن ها عوامل SWOT بر اساس مصاحبه و تکمیل پرسشنامه از کارشناسان و گردشگران کمک گرفته شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که راهبرد تنوعی، مناسب ترین راهبرد برای توسعه گردشگری منطقه می باشد. راهبردST۳ با میانگین ۴۳/۲ با تأکید بر تبلیغات و اطلاع رسانی به گردشگران درباره قابلیت های منطقه و تدوین قوانین ویژه به منظور استفاده بهینه از پتانسیل ها و جلوگیری از تخریب آنها به عنوان بهترین راهبرد پیشنهاد شده است.
بررسی مقایسه ای اثر استفاده از مقادیر پیکسل، بازتابش و بازتابندگی در محاسبة شاخص های گیاهی از تصاویر ماهواره ای LANDSAT 8(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات مهم در محاسبة شاخص های گیاهی کمیتی است که شاخص براساس آن محاسبه می شود. نوع کمیت انتخابی می تواند مقدار پیکسل، بازتابش و بازتابندگی باشد. بررسی تفاوت مقادیر شاخص های گیاهی محاسبه شده از این کمیت ها چه بسا راهگشای ساده ترکردن محاسبات مربوط به شاخص ها و نیز وضوح بخشیدن به نتایج حاصل از انتخاب هریک از کمیت ها شود. در تحقیقات گذشته، معمولاً یک شاخص گیاهی خاص بررسی شده است و اثر پوشش زمین در محاسبة مقدار آن شاخص براساس سه کمیت مقدار پیکسل، بازتابش و بازتابندگی در نظر گرفته نشده است. در تحقیق حاضر، شاخص های گیاهی تولیدشده از سه دادة یادشده مقایسه می شوند. برای این منظور، 10 شاخص PD43، GVI، RVI، SAVI، EVI، NDVI، DVI، NDWI، GRVI و VARI از روی تصویر LANDSAT 8تولید شد. این شاخص ها برای کل تصویر و همچنین برای پوشش های گوناگون آب، خاک، گیاه و منطقة شهری به طور جداگانه محاسبه شده اند. پس از محاسبة شاخص های گیاهی مورد نظر براساس سه کمیت تابشی، ضریب همبستگی خطی میان این مقادیر برای هر شاخص گیاهی محاسبه شد. مقایسه ها براساس پارامتر همبستگی انجام شده است که نتایج حاصل همبستگیِ بالا بین شاخص های هر سه کمیت تابشی را نشان می دهد. بیشترین ضریب همبستگی به دست آمده برابر با 1 است که در همة کلاس های پوششی برای بسیاری از شاخص ها تکرار شده است. کمترین میزان همبستگی برای کلاس منطقة مسکونی برابر با 0.8339 مربوط به شاخص PD43، برای کلاس گیاه برابر با 0.9489 مربوط به شاخص NDWI، برای کلاس آب برابر با 0.8696 مربوط به شاخص DVI، برای کلاس خاک برابر با 0.916 مربوط به شاخص GVI و برای کل تصویر برابر با 0.9257 مربوط به شاخص DVI است. با توجه به نتایج، در جایی که مقدار دقیق این شاخص ها مهم نباشد این شاخص ها را می توان با کنارگذاردن چند استثنای معدود، بدون نیاز به محاسبة مقدار شاخص براساس کمیته ای رادیانس و بازتابندگی فقط با استفاده از مقادیر پیکسل محاسبه کرد
تحلیلی بر نابرابری های اجتماعی- اقتصادی مبتنی بر مدل های VIKOR و SAW در استان آذربایجان شرقی مطالعه موردی: خدمات بهداشتی درمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید فرایند توزیع منابع اجتماعی- اقتصادی جوامع، برآمده از رویکرد برنامه ریزان نسبت به مقوله برنامه ریزیست. در این میان، تبین و شناخت الگوهای کنونی توزیع منابع، نخستین گام در شناخت الگوهای مسلط توزیع محسوب می شود. البته اگر این شناخت مبتنی بر واقعیت های خاص هر جامعه، روش شناسی علمی و نیز بر اساس مدل های کاربردی باشد، می تواند به بازتوزیع عادلانه منابع منتهی گردد. تحقیق حاضر نیز بر اساس این انگاره، تدوین شده است. توزیع نابرابر منابع و در نتیجه نابرابری های اجتماعی نه تنها از مهم ترین چالش های جوامع در حال توسعه از جمله ایران بوده بلکه منشاء بسیاری از مشکلات اقتصادی، از جمله تشدید روزافزون مهاجرت های روستا شهری، گسترش فقر و ناهنجاری های اجتماعی نیز است. توزیع عادلانه برخی از این منابع از جمله تسهیلات بهداشتی درمانی نه تنها ضروری، بلکه برای سلامتی جوامع بسیار حیاتی است، همچنانکه شعار و محوریت گزارش توسعه انسانی سازمان ملل متحد (HDR, 2011) نیز چنین است: سلامتی، مهم ترین ثروت ملل است. مقاله حاضر ضمن بررسی این موضوع با استفاده از مدل های VIKORو SAW، به رتبه بندی و تحلیل الگوهای توزیع خدمات بهداشتی درمانی در سطح شهرستان های استان آذربایجان شرقی می پردازد. بر این اساس این تحقیق، نحوه پراکنش جمعیت و توزیع خدمات بهداشتی و درمانی (بر اساس نتایج مدل آنتروپی) مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین در محاسبه همبستگی بین این دو متغیر (میزان جمعیت و دسترسی به خدمات بهداشتی و درمانی) در شهرستان های استان آذربایجان شرقی از مدل اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بدست آمده از ضریب آنتروپی پراکنش جمعیت (0.73583) بیانگر این است که پراکنش جمعیت در شهرستان های استان متناسب است اما نتایج بدست آمده از دو مدلVIKOR و SAW مشخص می کند که توزیع خدمات درمانی و بهداشتی در شهرستان های این استان چندان عادلانه نیست. همچنین میزان همبستگی بین پراکنش جمعیت و رتبه شهرستان ها در مدلVIKOR و SAW مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج ناشی از بررسی ضریب همبستگی اسپیرمن، حکایت از آن دارد که امکانات و خدمات بهداشتی-درمانی نیز بر اساس عامل پراکنش جمعیت، به صورت متعادل توزیع نشده است.
ساماندهی فضایی کاربری فضای سبز شهری با استفاده از GIS (مطالعه موردی: منطقه ۷ شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
فضای سبز، به عنوان یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع دارای ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی است. برای اینکه بتواند نقش ها و عملکردهای خود را به خوبی ایفا کند، اولین و مهمترین گام تعیین مکان های مناسب برای آن است. هدف از انجام این تحقیق، ساماندهی فضای سبز شهری در منطقه ۷ تهران می باشد. برای این منظور از مدل AHP Fuzzy استفاده شد. روش تحقیق از نوع توصیفی - تحلیلی است. در این تحقیق با بررسی و ارزیابی معیارهای مورد نیاز در مکان گزینی فضای سبز شهری اقدام به تهیه نقشه و ایجاد لایه اطلاعاتی برای هر یک از معیارها در محیط GIS گردید و جمعاً از ۱۰ معیار استفاده شد. سپس به منظور مدل سازی، به هرکدام از لایه های اطلاعاتی بر اساس مدل AHP وزن مناسبی اختصاص داده شد. در نهایت نقشه ها با یکدیگر تلفیق شده و نقشه نهایی حاصل گردید. با قرار دادن لایه پارک های موجود با نقشه مطلوبیت، فضایی جهت جانمایی کاربری فضای سبز مشخص گردید که هیچ کدام از پارک های موجود در منطقه ۷ در پهنه های بسیار مطلوب قرار نگرفته و نزدیک به نیمی از پارک های موجود در این منطقه یعنی بالغ بر ۴۳ درصد در پهنه نامطلوب، حدود ۳۴ درصد در مطلوبیت متوسط و ۲۳ درصد نیز در پهنه مطلوب قرار داشته اند. با توجه به اینکه نزدیک به نیمی از پارک های موجود منطقه در پهنه نامطلوب قرار دارند، می تواند بیان کننده این نکته باشد که در مکان یابی کاربری فضای سبز ضوابط سازگاری برنامه ریزی کاربری اراضی نادیده گرفته شده است.
طراحی سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی(SDSS) جهت مدیریت بهینه شبکه توزیع آب شهری (مطالعه موردی: شهرستان فریدو ن شهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محققان همواره به دنبال توسعه روش های بهتر در طراحی، اجرا و بهره برداری از شبکه های توزیع آب در قالب سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) بوده اند. اما GIS را، به دلیل نداشتن توابع تحلیلی هیدرولیکی، نمی شود به تنهایی به منزله سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی (SDSS) در بحث مدیریت این گونه شبکه ها درنظر گرفت. این پژوهش درصدد است ازطریق تلفیق توابع تحلیلی هیدرولیکی پیشرفته با قابلیت های تحلیل مکانی نرم افزار GIS، سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی را در قالب نرم افزاری مستقل توسعه دهد تا شبکه توزیع آب شهرستان فریدون شهر را مدیریت کند. در این راستا پس از مرحله شناخت و نیازسنجی، جهت توسعه مؤلفه های SDSS ازطریق توسعه مؤلفه های مدیریت پایگاه داده، مدیریت مدل ها و واسط های کاربری به منزله عناصر اصلی SDSS، اقدام شد. در مؤلفه مدیریت پایگاه داده با پیاده سازی مدل های مفهومی، منطقی و فیزیکی، پایگاه داده مکانی منطقه مورد نظر توسعه داده شد. در مؤلفه واسط های گرافیکی، برای ارتباط مؤثر کاربران با سیستم، از واسط های گرافیکی کاربرپسند و با درک آسان استفاده شد. سپس در مؤلفه مدیریت مدل ها، مدل های هیدرولیکی کاربردی در شبکه های توزیع آب همچون مدل های تحلیل سرعت در لوله ها و فشار بر گره ها توسعه داده شد.درنهایت، مدل های ارزیابی سناریوها برای حل مسائل نیمه ساختاریافته شبکه های توزیع آب شهری طراحی شد. با پیاده سازی سیستم یادشده بر مبنای رویکردی علمی، برای نخستین بار در کشور، مدیران و تحلیلگران این شبکه ها می توانند این نرم افزار را همچون سیستم پشتیبان تصمیم گیری مکانی جامعی در تحلیل شبکه های توزیع آب شهری به کار گیرند.
ارزیابی توسعه کالبدی شهر دامغان بر اساس تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر، توسعهفیزیکیورشدجمعیتیشهرهایایرانبسیارسریعوشتابندهعملکردهاست،به طوری که رشدوگسترش شهرهابهصورت نوعیمعضلیامسئلهدرآمدهولزومتوجهبهمسائلشهریوبه ویژهمسائلکالبدیآندر قالبچارچوبیعلمی، اهمیتوضرورتیافتهاست. در این راستا، پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی برآناستتاباارزیابی توسعه کالبدی شهرها به فراهمکردناطلاعاتتحلیلی در زمینهابعادمختلف رشدوتوسعهکالبدیشهر،ماهیت مسائلوعواقبناشیازآنبپردازد. در این پژوهش شهر دامغان به عنوان نمونه مطالعاتی مورد بررسی قرار می گیرد، جمعیت شهر در طی 55 سال، بیش از 6 برابر و همچنین مساحت آن بیش از 15 برابر رشد داشته است. اطلاعات گردآوری شده به روش اسنادی و میدانی، به کمک تکنیک های درجه تجمع، ضریب جینی و ضریب آنتروپی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از مطالعه الگوی توسعه کالبدی شهر بیان می دارد که با گذشت زمان هرچه به سال 1390 نزدیک شده ایم، توسعه شهر به سوی پراکندگی و پراکنش افقی نیل داشته است.
استفاده از مدل تبرید تدریجی عصبی (NDE) در تخمین بار معلق رسوبی و مقایسه ی آن با مدل ANFIS و RBF مطالعه موردی: رودخانه گیوی چای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، مدل تبرید تدریجی عصبی (NDE)با بهره گیری از ترکیب های ورودی مختلف برای تخمین بار معلق رسوبی روزانه به کار گرفته شد. به این منظور در اولین بخش از تحقیق، مدل NDEبا استفاده از داده های دبی روزانه و بار معلق رسوبی روزهای پیشین تعلیم داده شده و برای تخمین بار معلق رسوبی رودخانه گیوی چای مورد استفاده قرار گرفت. در دومین بخش از تحقیق، مدل NDE با استفاده از پارامترهای ضریب تبیین (R2) و خطای مجذور میانگین مربعات (RMSE )با مدل های سیستم استنتاجی فازی عصبی (ANFIS)و تابع پایه شعاعی (RBF) مقایسه گردید. نتایج نشان داد که مدل NDE با برخورداری از مقادیر ضریب تبیین (R2) معادل9586/0 و RMSE معادل 160 میلی گرم در لیتر در مقایسه با سایر مدل ها از قابلیت بهتری در تخمین بار معلق رسوبی برخوردار است. در تخمین حداکثر بار معلق رسوبی نیز مدل NDE، با برخورداری از مقادیر خطای نسبی (RE) معادل 47- درصد به نتایج بهتری دست یافته است.
تبیین نابرابری های آموزشی و ارائه مدل توسعه آموزشی به منظور آمایش و نیل به عدالت آموزشی مورد شناسی: مناطق آموزشی استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تبیین نابرابری های آموزشی مناطق 24 گانه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی با استفاده از تحلیل شاخص های آموزشی انجام گرفته است. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری، مناطق 24 گانه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی است. شیوه جمع آوری آمار و اطلاعات به صورت اسنادی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های تاپسیس، ضریب پراکندگی، تحلیل رگرسیون، تحلیل مسیر و شبکه های عصبی استفاده شده است. نتایج رتبه بندی مناطق با استفاده از تکنیک تاپسیس نشان می دهد که بین مناطق آموزشی استان نابرابری وجود دارد و از 24 منطقه آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی منطقه بوکان به عنوان برخوردارترین و منطقه صومای برادوست به عنوان محروم ترین مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی هستند. با استفاده از مدل ضریب پراکندگی برای اندازه گیری نابرابری معلوم می شود بیشترین میزان نابرابری با 0.828 در شاخص های دانش آموزی و کمترین میزان نابرابری با 3/0 در شاخص های پیشرفت تحصیلی بوده است. براساس نتایج تحلیل مسیر شاخص های امکانات دانش آموزی دارای بیشترین و شاخص های امکانات فیزیکی دارای کمترین تأثیرات بر نابرابری مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی بوده اند. نتایج پیش بینی با استفاده از شبکه عصبی نیز نشان می دهد، بیشترین تأثیر را بخش شاخص های اقتصادی و کمترین تأثیر را شاخص نیروی انسانی در پیشگویی نابرابری مناطق آموزش وپرورش استان آذربایجان غربی داشته اند.
ارزیابی دقت روش های رگرسیون چند متغیره (MR)، رگرسیون لجستیک (LR)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی (FL) در پهنه بندی خطر زمین لغزش حوضه آبخیز طالقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پهنه بندی خطر زمین لغزش، سطح زمین را به نواحی ویژه و مجزایی از درجات بالفعل و بالقوه خطر (از هیچ یا بسیار زیاد) تقسیم می کند. این فرآیند که بر مبنای شناخت ویژگی های طبیعی و مدل سازی کمی بر پایه داده های ناحیه مورد مطالعه صورت می گیرد، می تواند مبنایی برای اقدامات بعدی و برنامه ریزی های آتی توسعه و عمران در مقیاس منطقه ای، ناحیه ای و محلی محسوب گردد. این پژوهش به ارزیابی میزان دقت روش های رگرسیون چند متغیره (MR)، رگرسیون لجستیک (LR)، تحلیل سلسله مراتبی (AHP) و منطق فازی (FL) جهت تعیین مناسب ترین روش برای تهیه ی نقشه ی خطر زمین لغزش در حوضه آبخیز طالقان پرداخت. فاکتورهای ارتفاع، شیب، جهت شیب، زمین شناسی، کاربری اراضی، تراکم پوشش گیاهی، تراکم آبراهه، جاده، گسل و بارش به عنوان پارامترهای مؤثر بر وقوع پهنه های لغزشی، متغیرهای مستقل پژوهش را تشکیل دادند. پهنه های لغزشی هم متغیر وابسته در اجرای مدل-های ذکر شده بودند. مقدار شاخص مجموع کیفیت (Qs) که مقایسه و ارزیابی روش ها را در قیاس با یکدیگر نشان می دهد، در روش رگرسیون لجستیک 26/0 محاسبه شده است که مطلوبیت و صحت بیش تر استفاده از این روش را در پهنه بندی خطر سطح های لغزشی حوضه آبخیز مورد بررسی نشان می دهد. پس از آن، روش گامای فازی 7/0 با مجموع کیفیت 25/0 در درجه ی دوم مطلوبیت و صحت قرار دارد. مقدار Qs روش های رگرسیون چند متغیره، گامای فازی 8/0، گامای فازی 9/0 و تحلیل سلسله مراتبی بترتیب 24/0، 23/0، 22/0 و 16/0 بدست آمده است که بیانگر صحت کم تر آن ها نسبت به رگرسیون لجستیک می باشد. در مورد شاخص دقت پیش بینی خطر (P) هم مشاهده می شود که رگرسیون لجستیک با مقدار 22/0، تفکیک پذیری یکسان تر و مناسب تری از پهنه های خطر را نسبت به دیگر روش ها مورد استفاده تأیید می کند. مقدار این شاخص برای روش های گامای فازی 7/0 و رگرسیون چند متغیره، که دارای مجموع کیفیت بالاتری نسبت به سایر روش ها بودند، 18/0 برآورد شده است که نشان از تفکیک پذیری مناسب و یکسان پهنه های خطر لغزش در این دو روش دارد. دقت روش محاسبه شده برای گامای فازی 8/0 و 9/0 نیز 18/0 است.
مقایسه شاخص های آب به منظور تفکیک خودکار رودخانه های کم عرض و کم عمق در تصاویر لندست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت رفتار و خصوصیات رسوب گذاری رودخانه های منتهی به مخازن سدهای بزرگ باعث سهولت تصمیم گیری های راهبردی درمورد احداث سازه های مهندسی در طول رودخانه برای مدیریت رسوب ورودی به مخزن سد خواهد شد. فناوری سنجش از دور با داده های چندزمانه و چندطیفی تا حد زیادی سهولت کشف تغییرات ریخت شناسی رودخانه ها را در طول زمان به همراه داشته است. با وجود این، ماهیت خاص رودخانه های کم عرض و کم عمق باعث افزایش پیچیدگی مطالعات بررسی ریخت شناسی چنین رودخانه هایی، با استفاده از داده های موجود شده است. در این مطالعه قابلیت خودکار شش شاخص پرکاربرد آب شامل: شاخص تفاضل بهنجار آب، شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده، شاخص استخراج خودکار آب با سایه، شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه، شاخص آب پیشرفته و شاخص آب 2015 مستخرج از دو سنجنده ETM+ و OLI ماهواره لندست در تفکیک رودخانه های کم عرض و کم عمق بررسی شد. آستانه بهینه هر یک از این شاخص ها با استفاده از نمودار ROC تعیین شد. فرایند اعتبارسنجی نیز با استفاده از تصاویر گوگل ارث مربوط به آگوست سال 2013 انجام پذیرفت. صحت نتایج با آمار های متفاوت شامل خطای ترکیبی، صحت تولیدکننده، صحت کاربر، خطای omission و خطای commission بررسی شد. نتایج نشان می دهد اگرچه صحت شاخص های مستخرج از سنجنده ETM+ به نسبت بیش از سنجنده دیگر است، به طور کلی بیشترین صحت تفکیک عارضه مورد نظر مربوط به شاخص تفاضل بهنجار آب اصلاح شده و شاخص استخراج خودکار آب با سایه است و شاخص استخراج خودکار آب بدون سایه نیز کمترین صحت را در تفکیک عارضه رودخانه داشته است.
شناسایی پهنه های مناسب جهت ایجاد مراکز اقامتی- سیاحتی در شهر بجنورد (با استفاده از مدل ANP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اهداف: جریان گردشگری براساس عرضة محصول گردشگری شکل می گیرد و توسعه می یابد. مراکز اقامتی و استراحتگاهی یکی از عوامل اصلی تسهیل کنندة جذب گردشگر برای استفاده از محصول گردشگری بک ناحیه است. مکان یابی بهینة مراکز اقامتی به ویژه در شهرها و نواحی که گذرگاه گردشگران محسوب می شوند، نقش مهمّی در استفادة گردشگران از این مراکز دارد. شهر بجنورد و نواحی پیرامون آن به دلایل مختلف از جمله گذرگاه اتّصال نواحی شرقی و شمال شرق، طبیعت زیبا و همچنین جاذبه های فرهنگی، ظرفیّت بالایی برای عرضة محصول گردشگری به طبقات مختلف اجتماعی در سطح ملّی و بین المللی دارد. مسأله ای اساسی که تاکنون کمتر به آن توجّه شده است، استفادة بسیار محدود از ظرفیّت های اقتصادی خیل عظیم گردشگران برای ایجاد توسعه و رونق اقتصادی در شهر بجنورد و حومه به دلیل کمبود مراکز اقامتی و تسهیلاتی است.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است که به کمک مطالعات اسنادی - میدانی و از طریق فرایند تحلیل شبکه ای و استفاده از نرم افزار (GIS) صورت گرفته است.
یافته ها/ نتایج: نتایج پژوهش نشان می دهد معیارهای اقتصادی با ضریب اهمّیت 252/0 بیشترین و معیارهای اجتماعی با میزان 067/0 کمترین تأثیر را در مکان یابی مراکز اقامتی به خود اختصاص داده اند که بر این اساس چهار پهنة مناسب شامل قسمتی از محدودة مرکز شهر، موقعیّت هایی در محدودة گردشگری باباامان، پهنه ای در منطقة توریستی بش قارداش و قسمتی از محدودة غربی شهر در مسیر جادة شمال، جهت ساخت مراکز اقامتی شناسایی و معرّفی شده است.
نتیجه گیری: در نظام برنامه ریزی به منظور جذب گردشگران و افزایش زمان اقامت آن ها شهر باید به معیارهایی همچون دسترسی آسان مسافران، نزدیکی به مراکز خرید، نزدیکی به جاذبه های طبیعی و تاریخی و غیره توجّه ویژه ای مبذول داشت که این مهم با مکان گزینی بهینة مراکز اقامتی محقّق خواهد شد.
تحلیل مناسبت محیطی GIS پایه برای حفاظت از نواحی طبیعی با ارزش در چارچوب برنامه ریزی محیطی (نمونه موردی: شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر رشت و محیط پیرامون آن با انواع مشکلات مرتبط با اُفت مرتبة محیط طبیعی دربرگیرندة تخریب زمین های کشاورزی و جنگلی واقع در محیط پیرامون شهر، نابودی اکوسیستم های طبیعی باارزشی چون رودخانه ها و تالاب ها، انتشار آلاینده های محیطی و انباشت آنها در زیستگاه های طبیعی و رشد افقی و گسترش کالبدی شهر به سوی نواحی طبیعی باارزش رویاروست. در پاسخ به ناکارآمدی رویکردها و رهیافت های سنتی برنامه ریزی شهری در رویارویی با انواع مشکلات اُفت مرتبة محیط طبیعی، به کارگیری رهیافت جدید ""برنامه ریزی محیطی"" و لزوم برنامه ریزی به جهت حفاظت از محیط و نگهداشت منابع طبیعی مورد نظر و تأکید بسیاری از صاحبنظران برنامه ریزی قرار گرفته است. یکی از مهم ترین زمینه های عمل برنامه ریزی محیطی تشخیص نواحی است که از نظر محیطی منحصر به فرد یا در وضعیت بحرانی اند. از مهم ترین فنون مورد استفاده توسط برنامه ریزان محیطی برای شناسایی نواحی طبیعی باارزش و نواحی که از نظر بوم شناختی حساس هستند، ""فن تحلیل مناسبت محیطی"" است. هدف از این مقاله معرفی رهیافتی است که برای پرداختن به موضوع تحلیل مناسبت محیطی برای شناسایی نواحی طبیعی باارزش و مناسب ترین نواحی برای حفاظت محیطی، ""فنون تصمیم گیری چندمعیاری"" و به طور خاص ""روش ترکیب خطی وزنی"" را با فناوری GIS یکپارچه می کند. مطالعه حاضر بر این فرضیه مقدم استوار است که تحلیل مناسبت حفاظت محیطی می تواند به عنوان پایه و اساسی برای تصمیم گیری و تدوین سیاست ها در چارچوب رهیافت برنامه ریزی محیطی به کار رود. برای دستیابی به این هدف ابتدا با استفاده از روش های تحقیق میدانی و اسنادی، مشکلات مرتبط با اُفت مرتبة محیط طبیعی شهر رشت و محیط پیرامون آن شناسایی می شوند. سپس بر پایة روش تحقیق توصیفی و با طراحی و تکمیل پرسشنامه، نظرات شهروندان درباره اهمیت و وخامت مشکلات مرتبط با تخریب محیط طبیعی بررسی و تحلیل و در نهایت با به کارگیری فن تحلیل مناسبت محیطی جی آی اس-پایه، نواحی دارای مناسبت بالا برای حفاظت محیطی و نواحی مناسب توسعه شهری تعیین می شوند. نتایج پژوهش مزیت تلفیق فنون تصمیم گیری چندمعیاری و GIS را در شناسایی نواحی طبیعی باارزش و سپس تدوین سیاست های محیطی کارا در چارچوب رهیافت برنامه ریزی محیطی برای هدایت گسترش کالبدی شهر و جلوگیری از افزایش و انباشته شدن مشکلات مرتبط با تخریب محیط طبیعی شهر رشت و محیط پیرامون آن نشان می دهد. برآمد رهیافت توسعه یافته می تواند به عنوان پایه ای برای برنامه ریزان و تصمیم گیرندگانی مورد استفاده قرار گیرد که با توسعه شهرها و محیط پیرامون آنها در نواحی سروکار دارند که از نظر بوم شناختی بسیار حساس هستند.
ارزیابی و بهبود عملکرد الگوریتم شبیه سازی تبرید به منظور تهیه نقشه پوشش اراضی در سطح زیرپیکسل با استفاده از تصاویر چندطیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از چالش های بسیار مهم در تهیه نقشه پوشش اراضی با استفاده از تصاویر سنجش از دور، مشکل مربوط به پیکسل های مخلوط است. با توسعه روش های تجزیه اختلاط طیفی و طبقه بندی کننده های نرم، امکان برآورد سهم کلاس ها در سطح زیرپیکسل فراهم می آید و برچسب های چندگانه به پیکسل ها اختصاص داده می شود. با وجود این، تولید نقشه پوششی در سطح زیرپیکسل نیازمند جانمایی مکانی زیرپیکسل ها است. در سال های اخیر، روش های تهیه نقشه در سطح زیرپیکسل توسعه یافته اند و با استفاده از نتایج طبقه بندی کننده های نرم و بهره گیری از مفاهیم وابستگی مکانی، آرایش مکانی زیرپیکسل ها را بهینه سازی می کنند. در این تحقیق، دقت کلی الگوریتم شبیه سازی تبرید برای تهیه نقشه پوششی در سطح زیرپیکسل مورد ارزیابی قرار گرفته و همچنین، مکانیزم جدیدی در این روش، برای تولید پاسخ های جدید در هر مرحله از الگوریتم پیشنهاد شده و با نتایج روش موجود مقایسه شده است. از دیگرسو، پارامترهای مؤثر بر عملکرد الگوریتم مانند ضریب بزرگنمایی، نوع تابع خنک سازی و تکرارهای ایستا و پویا در عملکرد الگوریتم بررسی شده اند. در فرایند ارزیابی دقت کلی الگوریتم، دو روش مستقل از خطای طبقه بندی نرم و وابسته به این خطا لحاظ شده است. براساس نتایج، افزایش ضریب بزرگنمایی موجب کاهش دقت الگوریتم شبیه سازی تبرید شده و همچنین، تابع خنک سازی هندسی به لحاظ دقت و زمان اجرای الگوریتم، به منزله تابع بهینه انتخاب شده است. از طرف دیگر، تکرارهای پویا نیز، در مقایسه با حالت ایستا دقت بیشتری داشته است. روش پیشنهادی برای تولید پاسخ های جدید در الگوریتم شبیه سازی تبرید دستاورد مهم تحقیق به شمار می آید که دقت کلی را به نسبت روش موجود، افزایش داده و همچنین، زمان اجرای الگوریتم را تا 50% کاهش داده است. بیشترین دقت کلی الگوریتم براساس روش پیشنهادی و مستقل از خطای طبقه بندی نرم 97/94% برآورد شد.
کاربرد مدلLARS-WG در پیش بینی پارامترهای هواشناسی حوضه قره سو استان گلستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یک مولد آب و هوائی به عنوان ابزاری نسبتاً دقیق و ارزان برای تولید سناریوهای تغییر اقلیم چندساله در مقیاس روزانه به کار برده می شود و تغییرات در متغیرهای اقلیمی و میانگین های اقلیمی را ترکیب می کند. در این تحقیق کارایی مدل LARS-WG جهت تولید داده های روزانه بارش، دمای حداقل و حداکثر و ساعت آفتابی در حوضه آبخیز قره سو استان گلستان در ایستگاه گرگان مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از آن تغییرات پارامترهای اقلیمی در آینده بررسی شده است. در اولین گام مدل برای دوره 1999- 1970 اجرا گردیده و میانگین های ماهانه مشاهداتی و تولید شده پارامترهای اقلیمی مذکور مقایسه شد. همبستگی مقادیر با استفاده از آزمون T استیودنت نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنی داری بین داده های واقعی و داده های حاصل از مدل وجود ندارد. مقادیر میانگین های ماهانه مشاهداتی و تولید شده متغیرهای هواشناسی با استفاده از پارامترهای آماری NA، RMSE وMAE نیز مورد مقایسه قرار گرفتند و اثبات شد که مدل کارآیی لازم جهت تولید داده های روزانه در حوضه آبخیز قره سو استان گلستان را داراست. هم چنین نمودارهای پراکنش مشاهداتی و شبیه سازی شده نشان داد که مقادیر دمای حداقل و حداکثر بیشترین همبستگی را داشته و مقادیر مربوط به ساعت آفتابی کمترین میزان همبستگی را داراست. در مرحله بعد پس از اطمینان از کارآیی این مدل در شبیه سازی پارامترهای هواشناسی مذکور در حوضه آبخیز قره سو استان گلستان، داده های سه سناریوی A2 (سناریوی حداکثر)،A1B (سناریوی حد وسط) و B1 (سناریوی حداقل) مدل HadCM3 در دو دوره 2030-2011 و 2099-2080 با مدل آماری LARS-WG کوچک مقیاس گردید. نتایج نشان داد که بر اساس برآورد مدل LARS-WG برای سناریوهای مورد بررسی در دوره های آتی میانگین دمای حوضه آبخیز قره سو به میزان 56/0 تا 04/4 درجه سلسیوس افزایش و مقدار بارش نیز در مقایسه با دوره پایه به میزان 28/10 تا 71/23 درصد افزایش می یابد.
تعیین قابلیت و توان بوم شناختی شهرستان رودان به منظور کاربری طبیعت گردی با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی ظرفیت و توان بوم شناختی شهرستان رودان برای کاربری طبیعت گردی و انتخاب مناسب ترین مکان های توسعه آن با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره[1] می پردازد. برای این منظور، با شناسایی 11 معیار و 36 زیرمعیار و ارزیابی آنها با استفاده از روش دلفی، 9 معیار و 28 زیرمعیار به عنوان معیارهای مورد بررسی انتخاب شد. سپس با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی[2] و با بهره گیری از نرم افزار [3]EC معیارهای انتخاب شده وزن دهی و اولویت بندی شد و در نهایت، نقشه لایه های مکانی برای معیارهای گزینش شده با استفاده از نرم افزار ArcGIS10 در محیط GIS تهیه و پس از اعمال ضریب اهمیت، روی هم گذاری و تلفیق و مناطق مستعد توسعه طبیعت گردی شناسایی شد. نتایج نشان داد که مناطق دارای درجه توان اندک با 5/141323 هکتار و 4/43 درصد از کل اراضی، بیشترین مساحت اراضی را در شهرستان رودان به خود اختصاص داده است. 1/9 درصد از مساحت کل شهرستان شامل 3/29711 هکتار دارای توان زیاد، 9/57327 هکتار از سطح شهرستان معادل 6/17 درصد دارای توان متوسط و حدود 4/97344 هکتار معادل 9/29 درصد آن، اراضی فاقد توان برای توسعة طبیعت گردی است.
ارزیابی و پهنه بندی خطر زمین لغزش با استفاده از مدل ویکور ( مطالعه ی موردی: حوضه آبخیز آق لاقان چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمین لغزش ها ازجمله مخاطرات طبیعی هستند که همه ساله موجب خسارات جانی و مالی زیاد، به ویژه در نواحی کوهستانی می شوند. حوضه آبخیز آق لاقان چای با داشتن چهره ی کوهستانی و با توجه به وضعیت زمین شناسی، لیتولوژی و اقلیمی، عمده شرایط لازم جهت شکل گیری حرکات لغزشی را دارد. این پدیده همه ساله موجب خسارات به مناطق مسکونی، تخریب راه ارتباطی، رسوب زایی گسترده و پر شدن مخزن سد یامچی و بستر رودخانه از رسوب می شود. بنابراین هدف تحقیق حاضر، سطح بندی حوضه ی آق لاقان چای ازلحاظ خطر زمین لغزش می-باشد. در این مطالعه ابتدا با بررسی های میدانی و مطالعه منابع، ده عامل شیب، جهت شیب، لیتولوژی، فاصله از جاده، فاصله از آبراهه، فاصله از گسل، فاصله از مناطق مسکونی، بارش، کاربری اراضی و خاک، به عنوان عوامل مؤثر برای ایجاد لغزش در منطقه شناسایی شدند. سپس لایه های اطلاعاتی در سیستم اطلاعات جغرافیایی تهیه گردید. تحلیل و مدل سازی نهایی، در محیط ادریسی، با استفاده از روش ویکور به عنوان یکی از روش های تحلیل تصمیم-گیری چند معیاره، انجام شد. درنهایت، نقشه پهنه بندی خطر زمین لغرش، در پنج رده با خطر بسیار کم تا خطر بسیار زیاد طبقه بندی گردید. طبق نتایج به دست آمده، 8 درصد از مساحت حوضه در طبقه بسیار پرخطر و 27 درصد نیز در طبقه پرخطر قرار دارد. همچنین، طبقات با خطر متوسط، کم خطر و بسیار کم خطر به ترتیب، 31، 25 و 9 درصد مساحت حوضه را تشکیل می دهد. به طور عمده مناطق بسیار پرخطر و پرخطر در قسمت کوهستانی شمال و جنوب غربی حوضه مطالعاتی، در سازندهایی با زیربنای سنگ سخت به همراه مواد رسوبی و سست سطحی، شیب های 35-20 درصد و مقدار بارش بالا (550-350 میلی متر) قرار دارند. به طورکلی نتایج مطالعه نشان می دهد که حوضه آق لاقان چای دارای توان بسیار بالا ازلحاظ رخداد حرکات لغزشی می باشد. لذا انجام اقدامات حفاظتی، آبخیزداری و مدیریتی در حوضه مطالعاتی ضروری به نظر می رسد.
بررسی نحوه استقرار مراکز انتظامی شهر مشهد براساس مدل SWOT و QSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی راهبردی مقوله ای است که هدف آن ارائه برنامه ای مدون و جامع با توجه شرایط درونی و بیرونی سازمان است. در این نوع برنامه ریزی با شناسایی، بررسی و ارزیابی وضعیت سازمان، راهبردهای متناسب با شرایط سازمان ارائه می شود. برنامه ریزی راهبردی به ویژه برای مراکز انتظامی که وظیفه ایجاد و گسترش امنیت را در جامعه دارند، حائز اهمیت فراوانی است، به طوری که در صورت فقدان چنین برنامه ای، این مراکز عملکرد مناسب و چندان مفیدی نخواهند داشت؛ بر این اساس، در این پژوهش به شناسایی نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید مراکز انتظامی شهر مشهد و ارائه راهبردهایی با استفاده از تکنیک های SWOT و QSPM پرداخته شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که موقعیت جاری مراکز انتظامی شهر مشهد در حالت تهاجمی قرار دارد؛ از این رو این مراکز باید از نقاط قوت و فرصت موجود در مراکز خود استفاده کرده تا بتوانند بر نقاط ضعف و تهدید پیشروی فائق آیند.
بهبود شناسایی تغییرات در مناطق شهری با انتخاب ویژگی های طیفی و مکانی بهینه مبتنی بر الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنالیز تصاویر چندزمانه سنجش از دور، تکنیک کارآمدی برای شناسایی تغییرات کاربری و پوشش اراضی در مناطق شهری می باشد. جدا از تکنیک بکار رفته برای شناسایی تغییرات،فضای ویژگی تأثیر بسیار زیادی در صحت نتایج دارد. حصول نتایج رضایت بخش در شناسایی تغییرات مناطق شهری، مستلزم بکارگیری ویژگی های طیفی و مکانی (بافت) بهینه می باشد. اگرچه جستجوی سراسری تنها تضمین دست یابی به مجموعه ویژگی های بهینه است، ولی در عمل فرآیندی بسیار زمانبر و غیرعملی است. در تکنیک های کاهش بعد همچون تکنیکPCA تنها استقلال آماری داده ها برای رسیدن به مؤلفه هایی جدید با وابستگی کمتر مدنظر بوده و بهبود صحت شناسایی تغییرات بطور مستقیم دنبال نمی شود. تعیین حدآستانه مناسب برای انتخاب ویژگی های بهینه در تکنیک تفکیک پذیری آماری (SAA) با فاصله JM نیز عملاً از کارایی این تکنیک می کاهد. تمرکز اصلی مقاله حاضر، انتخاب ویژگی های طیفی و بافت بهینه با الگوریتم ژنتیک و طبقه بندی کننده بیزین می باشد. جهت بررسی کارآیی تکنیک پیشنهادی، تغییرات شهر جدید سهند (شمال غرب ایران) با بکارگیری تصاویر سنجنده های IRS-P6 و Geo-Eye1اخذ شده در 14 جولای 2006 و 1 سپتامبر 2013 مورد بررسی قرار گرفت.تمامی تکنیک های مذکور در محیط برنامه نویسی MATLABR2013aپیاده سازی شدند.نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد ویژگی های بافت می تواند به عنوان منبع اطلاعاتی مکمل، سبب بهبود نتایج شناسایی تغییرات در مناطق شهری شود. انتخاب ویژگی یک فرآیند تأثیرگذار در شناسایی تغییرات مبتنی بر ویژگی های طیفی و بافت می باشد. هریک از تکنیک های انتخاب ویژگی، محدودیت ها و مزایای خاص خودشان را داشته ولی در کل بهبود صحت شناسایی تغییرات را بدنبال دارند. مقایسه کارآیی تکنیک های انتخاب ویژگی نشان داد، تکنیک پیشنهادی در مقایسه با دو تکنیک متداولPCA و SAA (که نتایج مشابهی داشتند) از کارآیی و صحت بالاتری برخوردار است.با بکارگیری روش پیشنهادی، ضریب کاپا و صحت کلی نقشه تغییرات به ترتیب از 66/53% به 49/88% و از 94/58% به 39/90%،(در مقایسه با بکارگیری باندهای اصلی تصاویر)،افزایش یافت.