فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۴۱ تا ۹۶۰ مورد از کل ۲٬۲۹۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: تعادل فضایی سلامت، یکی از اصول زمینه ساز تحقق عدالت و پایداری اجتماعی است و در این راستا، شناخت فضایی نسبت به نابرابری سلامت، در سطح استان، کمک شایانی به برنامه ریزان، جهت تصمیم گیری برای کاهش شکاف ، فراهم می کند؛بنابراین در تحقیق حاضر با هدف تبیین نابرابری فضایی سلامت، به سنجش سطح سلامت شهروندان در شهرستان های استان خراسان رضوی پرداخته می شود.
روش: روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای تحلیل وضعیت سلامت در استان و رتبه بندی شهرستان ها، از تکنیک الکتره استفاده می شود. ازجمله ورودی مدل الکتره، وزن معیار ها است که در تحقیق با مدل ANP و نرم افزارSuper Decision با تکیه بر نظر ۱۳ نفر از خبرگان به دست آمده است. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و بر پایه داده های خام سرشماری عمومی و سالنامه های آماری استان، در سال های ۱۳۸۳ تا ۱۳۸۷ است.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان می دهد نابرابری فضایی سلامت، در سطح استان، بالا بوده است، به طوری که نوزده شهرستان استان در یازده طبقه قرار گرفته اند. دو شهرستان سبزوار و کاشمر با رتبه یک و شهرستان مشهد با رتبه دو، از وضعیت سلامت مطلوبی برخوردارند. دو شهرستان خلیل آباد و مه ولات با رتبه یازدهم، در پایین ترین سطح قرار دارند.
نتیجه گیری: وجود نابرابری فضایی سلامت بین شهرستان های استان، بیانگر آن است که در استان سیاست ها و برنامه های بهداشتی- درمانی، به دور از عدالت اجتماعی بوده است؛ بنابراین لازم است به توزیع عادلانه منابع، خدمات مراقبت های بهداشتی و دیگر عوامل بهداشتی مؤثر، در سطح سلامت، توجه شود.
دست سازه های نمایش سه بعدی نقشه های توپوگرافی
حوزههای تخصصی:
کاربرد روش بازنمونه گیری بوت استرپ و تصمیم گیری چند معیاره در اولویت بندی پتانسیل سیل خیزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جامعه انسانی و گستره طبیعی به طور فزاینده ای به مناطق آسیب پذیر در مقابل بلایای طبیعی مانند سیل تبدیل شده اند. این وضعیت در دو دهه گذشته به ویژه در استان گلستان به خصوص حوضه آبخیز قورچای که یکی از مهم ترین مناطق سیل خیز استان که در چند سال گذشته سیل های مخرب و ویرانگری به وقوع پیوسته است، تشدید شده است. با توجه به منابع محدود مالی، اولویت بندی مکانی اجرای پروژه های آبخیزداری در مناطق با پتانسیل سیل خیزی بالاتر سبب افزایش حداکثری نتایج می شود. ازآنجاکه پارامترهای متعدد کمی و کیفی بر پتانسیل سیل خیزی تأثیرگذار هستند و بعضاً متضاد با یکدیگر، انتخاب مناطق حساس دشوار و پیچیده می باشد. از طرف دیگر با توجه به عدم قطعیت در تصمیم گیری به دلیل خطای موجود در دقت داده های پایه و نظرات متضاد کارشناسی، برای بررسی اهمیت نسبی معیارها و زیرمعیارها یک فرایند دومرحله ای برای حل مسئله ارائه شده است. در الگوریتم پیشنهادی ابتدا با روش بردار ویژه و آنتروپی اهمیت نسبی معیارها تعیین سپس روش بازنمونه گیری بوت استرپ به منظور به روزرسانی ماتریس اولیه با توجه به وزن های اولیه محاسبه شده استفاده گردید. سپس ماتریس تشکیل شده با روش ویکور بی وزن شده و مناطق بحرانی ازنظر پتانسیل سیل خیزی اولویت بندی شد. مزیت روش ویکور نسبت به سایر روش های تصمیم گیری چند متغیره استفاده از داده های خام در سطح زیر معیارها و بدون در نظر گرفتن نظرات کارشناسی است.
مدیریت بحران و مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت با استفاده از منطق فازی و مدل تحلیل شبکه ای (مطالعه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصولاً مخاطرات محیطی سالانه خسارات مالی و جانی فراوانی به همراه می آورد و یکی از ضروری ترین اقدامات در این زمینه، به کارگیری اصول مدیریت بحران است. اولین و مهم ترین نیاز اساسی آسیب دیدگان ناشی از مخاطرات محیطی داشتن یک سرپناه می باشد و در واقع اسکان موقت ازجمله اقدامات مهم مدیریت بحران است. بدین منظور در این پژوهش به مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت شهر پیرانشهر با استفاده از الگوریتم فازی و مدل ANP پرداخته شده است. اطلاعات مورد نیاز از طریق نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال1390، طرح های جامع و تفصیلی شهر و سایر یافته های مرتبط با موضوع اخذ گردیده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم افزارهای AUTO CAD، ARC GIS، Super Decisions، IDRISI استفاده شده است. پس از تعیین معیارهای مؤثر در امر مکان یابی اسکان موقت به تهیه لایه ها و نقشه های مختلف شامل ده لایه تراکم جمعیت، هم جواری کاربری ها، آسیب پذیری، دسترسی به راه، مراکز درمانی، مراکز آموزشی، مراکز انتظامی، فضای سبز، اراضی بایر و ایستگاه های آتش نشانی اقدام شد. سپس نقشه مکان های مناسب جهت اسکان موقت تهیه و با تلفیق این لایه ها به ارائه نقشه نهایی تدقیق شده مکان یابی بهینه پایگاه های اسکان موقت در پیرانشهر اقدام شد. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها بیانگر آن است که در مجموع 17 هکتار از اراضی شهری متشکل از 4 پارک، 7 مدرسه و چند قطعه زمین بایر به عنوان بهترین مکان ها و با سازگاری بسیار بالا به عنوان پایگاه های اسکان موقت قابل برنامه ریزی هستند.
تحلیل فضایی و سنجش سطح توسعه یافتگی نواحی روستایی (مطالعه موردی: شهرستان های استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل فضایی یا سازمان دهی فضایی روندی برای بهره سازی، آرایش منطقی، حفظ تعادل، توازن و هماهنگی بین جمعیت و تأسیسات در فضای جغرافیایی و جلوگیری از بروز عدم تعادل و بازتاب های تخریبی و منفی در فضای سرزمین است. به منظور حل مسائل ناشی از عدم تعادل های منطقه ای در محدوده موردمطالعه، گام نخست شناخت و سطح بندی روستاها ازنظر برخورداری است، برای این منظور؛ از 8 معیار اصلی شامل: خدمات آموزشی، فرهنگی- ورزشی، سیاسی-اداری، تأسیسات زیربنایی، ارتباطات و حمل ونقل، بهداشتی-درمانی، جمعیت و بازرگانی-خدماتی، در قالب 76 متغیر فرعی استفاده شده است تا بتوان بر اساس دیدگاه توسعه همه جانبه، به تحلیل فضایی و سنجش توسعه یافتگی جوامع روستایی به عنوان زیربنای برنامه های ملی همت گماشت.
روش: رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل AHP FUZZY به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی در 9 دسته از بسیار زیاد تا بسیار کم تقسیم بندی گردید.
یافته ها: نتایج پژوهش حاضر حاکی از آن است که تفاوت فاحش بین دهستان های استان چهارمحال و بختیاری وجود دارد به طوری که دهستان های موجود در شهرستان کوهرنگ، لردگان و اردل، با توجه به اینکه بیش از 62 درصد جمعیت روستایی استان را دارا هستند اما در بعد توسعه یافتگی از وضعیت مطلوبی برخوردار نیستند و باید در اولویت توسعه قرار بگیرند.
اصالت و ارزش: این مطالعه به دلیل پرداختن به بعد فضایی (صرفاً جغرافیایی) و ترکیب اوزان فازی در محیط GIS در بعد مطالعات روستایی، جدید است و محققان برنامه ریزی روستایی می توانند از یافته ها و راهکارهای آن استفاده کنند.
بررسی سیاست بازآفرینی در بافت های فرسوده شهری با استفاده از ماتریس SWOT و QSPM (مطالعه موردی: منطقه 12 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای ناموفق طرح های شهری در بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری باعث توجه به رویکردی جدید در پروژه های شهری شده است. تأکید طرح های جدید شهری بر بازآفرینی بافت های فرسوده به منظور استفاده از پتانسیل های موجود در مناطق فرسوده، با ارائه زمینه ای از همکاری و توافق مشارکت شهروندان و طرح دیدگاه های ضروریشان همراه است. با توجه به اهمیت پایداری بازآفرینی شهری در تجهیز بافت فرسوده، هدف از این تحقیق کشف متغیرها و عامل های اصلی مؤثر در بازآفرینی بافت فرسوده منطقه 12، ازنظر ساکنان است. بدین منظور پرسش نامه هایی توسط آن ها تکمیل و بعد ارزیابی شد. روش تحقیق حاضر ازلحاظ هدف، کاربردی و ازنظر روش، توصیفی- تحلیلی است. تجزیه و تحلیل از طریق ماتریس تحلیلی SWOT و ماتریس کمی QSPM صورت گرفته است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که در نحوه اجرای طرح های شهری در منطقه 12، باید مشارکت اقشار گوناگون ساکنان و ایجاد سازوکار حمایتی لازم برای جلب سرمایه گذاری اقشار مرفه، به عنوان عواملی مهم در پایداری منطقه 12 در نظر گرفته شود.
بررسی و ارزیابی کاربری اراضی مناطق 9گانه شهر شیراز با استفاده از مدل LQ در محیط GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برنامه ریزی کاربری اراضی"" در واقع مجموعه فعالیت هایی است که محیط انسانی را مطابق خواسته ها و نیازهای جامعه شهری سامان می بخشد و این مقوله هسته اصلی برنامه ریزی شهری را تشکیل می دهد. امروزه با توجه به توسعه روزافزون شهرها و عدم تعادل در پراکنش کاربری ها،ساماندهی کاربری اراضی شهری از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. دسترسی عادلانه به این کاربری ها و استفاده بهینه از آنها،یکی از مولفه های اساسی در توسعه پایدار و عدالت اجتماعی است. این مطالعه شهر شیراز را به علت قرار داشتن در زمره شهرهای تاریخی – فرهنگی و دارا بودن ارزشهای ملی و ویژگیهای بین المللی،همچنین توسعه شتابزده شهر در دهه های اخیر و دارا بودن مسائل و مشکلات شهرسازی، به عنوان نمونه موردی جهت بررسی و ارزیابی کاربری های مناطق آن برگزیده است . پژوهش صورت گرفته، با روش تحلیلی مقایسه ای بر پایه روش تجربی انجام شده است که هدف از انجام آن شناخت وضعیت کاربری اراضی مناطق 9 گانه شهر شیراز با رویکردی جغرافیایی و بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)است. به منظور ارزیابی کاربری ها،از یک سو با استفاده ازروش های مقایسه ای، میزان کاربریهای شهری مناطق 9 گانه شهر شیراز با کل شهر شیراز، ایران و جهان مقایسه شده و از سوی دیگر با استفاده از مدل ضریب مکانی LQi به تفاوت های مکانی کاربری ها در سطح شهر شیراز پرداخته شده و وزن هر کاربری در سطح مناطق شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گرفته است.درنهایت نیز اطلاعات به دست آمده را به محیط excell و spss برده تا مورد کنکاش قرار گیرند.آنچه از یافته های این تحقیق به دست آمده نشان می دهد که : توزیع کاربری ها در شهر شیراز،با استانداردهای رایج کشور و جهان مغایرت دارد.همچنین،در خود شیراز، توزیع کاربریها در مناطق مختلف شهر با مساله عدم تعادل روبروست که در این میان،کاربری های فرهنگی- مذهبی ،حمل و نقل ،آموزشی،تاسیسات شهری و جهانگردی، نسبت به سایر کاربری ها تعادل فضایی نامناسب تری دارند.همچنین،بررسی ها نشان می دهند که صرف ارزیابی کمی کاربری ها کافی نبوده و باید با درنظر گرفتن تمامی جوانب و ارزیابی کیفی کاربری ها همراه باشد تا زمینه ساز توسعه پایدار شهر گردد . واژه های کلیدی : ارزیابی کاربری اراضی شهری، مناطق 9گانه شیراز، ، مدل LQ ،GIS
تحلیل فضایی الگوی مشارکت سیاسی شهروندان در چهارمین دوره انتخابات شورای اسلامی شهر آمل (1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شورای شهر یکی از مهم ترین ارکان تصمیم گیری و اداره امور شهر به شمار می رود که با گذشت بیش از صد سال از تصویب اولین قانون رسمی در این زمینه، در سال 1377 کار خود را به طور جدی شروع کرد. شهروندان ایرانی با حضور در چهار دوره انتخابات شورای شهر، در مدیریت شهری خود تأثیرگذار بودند. پژوهش حاضر چگونگی حضور مردم را از دیدگاه فضایی - سیاسی در شهر آمل بررسی می کند تا نشان دهد الگوی فضایی مشارکت در چهارمین دوره انتخابات شورای شهر چگونه بوده است. با استفاده از نتایج تفصیلی انتخابات دوره چهارم و توابع آمار فضایی، الگوی فضایی تمایل ساکنان مناطق مختلف شهر به هر یک از نامزدهای حاضر بررسی شد. تحلیل درصد آرای نفرات برگزیده به کل آرا نشان دهنده کم بودن مقدار آن در کل دوره های انتخابات است. به طوری که این نسبت هیچگاه از 36 درصد بیشتر نشده است. شاخص موران برای چگونگی توزیع آرا 07/0 است که حاکی از فقدان تشابه و همبستگی بین محلات در توزیع آرا و همچنین پراکندگی در الگوی توزیع فضایی آرا است. بر اساس یافته ها، الگوی مشارکت در شهر یکسان نبوده و پهنه شرقی - غربی از مشارکت بیشتری برخوردار بوده است. نتایج نشان می دهد که بین وضعیت اقتصادی و اجتماعی محلات و مشارکت سیاسی رابطه معنادار وجود دارد. ضریب همبستگی بین میزان مشارکت شهروندان و نرخ اشتغال 41/0 و جمعیت شاغل 73/0 است که از نرخ بیکاری با 28/0 و جمعیت بیکار با 63/0 بیشتر است. این ضریب برای بار تکفل عمومی 4/0 به دست آمد. از دیگر نتایج این پژوهش، تأثیر نقش همسایگی در انتخابات شورای شهر آمل است، به گونه ای که پیامد عوامل و زمینه های جغرافیایی مؤثر در رفتار رأی دهندگان مناطق مختلف شهر آمل باعث شده رأی گیری در این شهر به صورت محلی گرا، طایفه گرا و قومی دربیاید. بنابراین چنین زمینه فرهنگی، یکی از بازدارنده های اساسی در تحقق فرایند مردم سالاری محلی به شمار می رود.
پیش بینی تغییرات پارامترهای اقلیمی استان لرستان در 50 سال آتی با استفاده از مدل HADCM3(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش گازهای گلخانه ای در چند دهه اخیر باعث بر هم خوردن تعادل اقلیمی کره زمین شده که به آن پدیده تغییر اقلیم اطلاق می شود. مهم ترین تبعات تغییر اقلیم افزایش دمای متوسط کره زمین، افزایش پدیده های حدی اقلیمی نظیر سیل، طوفان، تگرگ، امواج گرمایی، افزایش سطح آب دریاها، ذوب شدن یخ های قطبی و سرماهای نابهنگام خواهد بود. استفاده از مدل های ریز مقیاس نمایی آماری در برآورد نوسانات اقلیمی، این امکان را فراهم ساخته که بتوان داده های آب و هوایی را در مقیاس مکانی و زمانی مناسب تولید کرد. چنین قابلیتی کمک شایانی به مطالعه نوسانات اقلیمی در مقیاس محلی و منطقه ای کرده است. در این تحقیق کارایی مدل LARS-WG برای تولید و شبیه سازی داده های روزانه دما، بارش و ساعت آفتابی در استان لرستان با استفاده از پارامترهای آماری MAE, T-STUDENT,MAE,R2 مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفت و تغییرات ناشی از آن ها نیز در آینده آشکارشد. نتایج حاصل از آن نشان داد که در سطح اطمینان 99 درصد تفاوت معنی داری بین داده های واقعی و داده های حاصل از مدل وجود ندارد و مدل کارایی لازم را در جهت تولید داد ه های روزانه داراست. پس از اطمینان از کارایی مدل، از خروجی های مدل HADCM3 استفاده شد و داده های روزانه دما، تابش و بارش برای دوره پایه (2005-1961) ، تحت سه سناریوی A1B (سناریوی حد وسط)، A2 (سناریوی حداکثر) و B1 (سناریوی حداقل) شبیه سازی گردید. بر اساس برآورد مدل HADCM3 برای سناریوهای مورد بررسی در دوره های آتی، میانگین دمای بیشینه و بارش استان به ترتیب حدود(9/0 تا 03/1 درجه) و(04/12 درصد)افزایش و میانگین ساعات آفتابی حدود6/0 کاهش خواهد یافت.همچنین با وجود تغییرات کمتر دمای بیشینه نسبت به دمای کمینه، افزایش متوسط دمای هوا در این دوره قابل انتظار می باشد. طبق این نتایج شرایط اقلیمی استان لرستان در 50 سال آینده تفاوت محسوسی با شرایط فعلی خواهد داشت و برنامه ریزی های بلند مدت و استراتژیک برای مدیریت این شرایط ضروری بنظر می رسد.
مدل سازی روابط بین شاخص های شناسایی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در اطراف حرم امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری به عنوان مانعی بر سر راه تحقق روش های مدرن مدیریت شهری، همواره شاخص های توسعه پایدار شهری را تحت تأثیر قرار داده که با توسعه شهرها و مطرح شدن رویکرد توسعه پایدار، توجه و رعایت اصول پایداری و پیگیری اهداف آن، هر چه بیشتر در برنامه ریزی توسعه شهرها مورد توجه است. در این مطالعه، محدودة اطراف حرم مطهر رضوی با وجود اهمیتی که در رابطه با ورود سالانه بیش از 15 میلیون زائر به شهر داشته است، دارای حجم زیادی بافت فرسوده و قدیمی است که پاسخگوی نیاز زائران و حتی ساکنان شهر مشهد نبوده است. هدف اصلی این پژوهش، توسعه مدل مفهومی جهت تعیین تغییرات واریانسی موجود در شاخص های توسعه پایدار شهری و تعیین روابط بین نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده شهری و شاخص های توسعه پایدار در منطقه ثامن مشهد است که با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه، جمع آوری داده های تحقیق در بین ساکنان بافت فرسوده اطراف حرم رضوی به تعداد 170 نفر مطابق با روش نمونه گیری مطبق متناسب انجام و از نرم افزارهای آماری SPSS و LISREL جهت تجزیه و تحلیل استفاده شده است. نتایج مدل رگرسیونی نشان داد که، شاخص های شناسایی بافت فرسوده در تبیین واریانس های پایداری شهری از نظر آماری معنی دار هستند؛ شاخص شناسایی نفوذناپذیری بافت فرسوده به اندازة 31/0-، ناپایداری به اندازة 24/0- و ریزدانگی به اندازه 09/0- از واریانس های موجود در شاخص های توسعه پایدار را تبیین کرده اند. نتایج تفسیری از مدل سازی ساختارهای کوواریانسی دال بر وجود اثرگذاری معنادار شاخص های شناسایی بافت فرسوده در منطقه ثامن مشهد روی شاخص های توسعه پایدار شهری دارد. مطابق با نتایج مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نهایی پذیرفته شده به اندازة 51/0- از تغییرات پایداری شهری را تبیین کرده است. بنابراین، نتایج به دست آمده نشان می دهد: اولاً با بالا رفتن سطح شاخص های شناسایی بافت فرسوده به ترتیب از نظر نفوذناپذیری، ناپایداری و ریزدانگی، روند توسعه پایدار در بافت فرسوده اطراف حرم با مشکلات جدی مواجه شده است؛ ثانیاً مدیریت شهری با برطرف کردن شاخص های شناسایی بافت فرسوده بدون توجه به ماهیت درونی بافت از نظر اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی، مسیر ناپایداری در شاخص های توسعه پایدار شهری را تداوم بخشیده است.
مقایسه روش های مختلف تهیه مدل ارتفاع رقومی مورد شناسی: حوضه آبخیز نوفرست، شهرستان بیرجند، استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد دقیق خصوصیات کمی و کیفی پدیده های طبیعی، مستلزم صرف زمان و هزینه زیادی می باشد. بنابراین، روش های درون یابی به عنوان راه حل مناسبی در تخمین محل های بدون اطلاعات و نمونه برداری نشده مورد استفاده قرار می گیرند. از آنجا که نقشه های مشتق شده از مدل ارتفاع رقومی زیاد است و این نقشه در تحلیل های مختلف کاربرد دارند و ممکن است با وزن های متفاوت در نتایج یک کار تحلیلی، نقش داشته باشند. اگر منبع اصلی که همان نقشه مدل ارتفاع رقومی است، ایرادی داشته باشد؛ اشکال در کل پروژه زیاد خواهد شد. انتخاب مناسب ترین روش ساخت مدل ارتفاع رقومی که با دقت بالاتری بتواند مدل واقعی تری را از شرایط طبیعی زمین ارائه نماید، موضوع اصلی این تحقیق است. هدف از این تحقیق، مقایسه برخی روش های تهیه مدل ارتفاع رقومی شامل؛TIN, TOPOGRID و نیز مدل ارتفاع رقومی استخراج شده از تصاویر ماهواره ای سه بعدی است. روش های مذکور بر روی داده های حوضه آبخیز نوفرست در 40 کیلومتری شرق شهر بیرجند انجام شده و نتایج آن با همدیگر و نیز با داده های برداشت شده از سیستم های تعیین موقعیت جهانی دو فرکانسه مورد ارزیابی دقت، قرار گرفته است. نتایج حاصل از مقایسه مقادیر حداقل و حداکثر اختلافات و نیز مقایسه مقادیر RMSE بین مدل های ارتفاعی رقومی و داده های سیستم موقعیت جهانی دو فرکانسه 4DGPS در 10 محدوده مطالعاتی نشان می دهد که روش TIN با پنج بار کسب مقادیر، حداکثر اختلاف و کسب نکردن هیچ مقدار حداقلی، بیشترین خطا و مدل رقومی SRTM با سه بار کسب مقادیر حداقلی اختلاف و کسب نکردن هیچ مقدار حداکثری از دقت بالاتری برخوردار می باشد. در این مقایسه روش TOPOGRID و TOPOGRID IN5 و مدل رقومی استخراج شده از تصاویر ASTER در رتبه های بعدی قرار دارند
سنجش عوامل آسیب رسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهر تهران با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایران از جمله کشورهای زلزلهخیز جهان است. نود درصد خاک ایران بر روی کمربند زلزله واقع است. کلانشهر تهران بر اساس نقشههای پهنهبندی زلزله، جزو مناطق پرخطر محسوب میشود. منطقه یک شهرداری تهران بر روی یکی از اصلیترین گسلهای شهر تهران به نام گسل شمال تهران واقع است. از آنجایی که شناسایی عوامل آسیبرسان در کاهش مخاطرات ناشی از زلزله نقش به سزایی دارد، لذا سنجش عوامل آسیبزا به منظور کنترل این عوامل و کاهش خسارات جانی و مالی میتواند در کاهش آسیبها نقش بسزایی داشته باشد.
هدف اصلی این پژوهش شناسایی مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبرسان ناشی از زلزله در منطقه یک شهرداری تهران و همچنین شناسایی آسیبپذیرترین نواحی در سه گروه نواحی با آسیبپذیری زیاد، متوسط و آسیبپذیری کم میباشد. دادهها و اطلاعات جمعآوری شده در این پژوهش، دادههای فضایی، آماری و توصیفی است. روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی با بهرهگیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. نتایج حاصله مشخص میسازد مهمترین عوامل تشدیدکننده آسیبها در منطقه یک به ترتیب اولویت؛ فاصله از گسل، شیب زمین، همجواری با کاربریهای ناسازگار، عمر بنا، تراکم زیاد جمعیت، عدم دسترسی به فضاهای باز شهری و مساحت نامناسب قطعات زمین کاربریها میباشد. همچنین آسیبپذیرترین نواحی در این منطقه به ترتیب اولویت نواحی؛ هشت، شش، ده و چهار میباشند
به کارگیری روش هدانیک در ارزش گذاری واحدهای مسکونی مورد شناسی: محله باغ صبا در منطقه 7 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر، همگام با افزایش سطح آگاهی جامعه، برنامه ریزان و سیاست گذاران شهری در جهت تحقق منافع عمومی، تلاش می کنند تا برنامه هایی تولید و سرمایه گذاری کنند که نظر و سلیقه افراد جامعه را نیز پوشش دهد. در این بین، آنچه به طور خاص در زمینه مسکن و برنامه ریزی آن قابل تأمل است، نحوه پیوند تمایلات مصرف کننده و عرضه کننده در بازار و برنامه ریزی مسکن و فرایند ارزیابی آن است. از آنجا که ویژگی های مسکن اغلب ماهیت غیر بازاری دارند، ضرورت کاربرد روش دیگری به غیر از روش های رایج تحلیل عرضه و تقاضای آن ویژگی ها، هویدا می شود. مطالعات حاضر، با تأکید بر روش ارزش گذاری هدانیک که در چند دهه اخیر استفاده از آن در مقوله های مرتبط با مسکن رایج شده است، سعی در بررسی عوامل مؤثر در ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی و در نهایت، تدوین مدل هدانیک ارزش واحدهای مسکونی آپارتمانی در محله دارد. بدین منظور، قیمت فروش 80 واحد مسکونی آپارتمانی در بازه سال های (1390-1389)، به طور تصادفی در محله باغ صبا منطقه 7 تهران انتخاب و ویژگی های تبیین کننده ارزش واحد مسکونی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این راستا، در محیط نرم افزار spss و با استفاده از تحلیل رگرسیونی در دو فرم خطی و نیمه لگاریتمی، تحلیل ها صورت پذیرفته است. طبق یافته ها، فرم رگرسیونی نیمه لگاریتمی بهتر می تواند در تحلیل ها مفید واقع شود. همچنین، ویژگی های ساختاری و فیزیکی بنا، سهم بیشتری در تبیین ارزش واحد مسکونی آپارتمانی ایفا می کنند و در سطح اطمینان 95 درصد، متغیرهای زیربنای واحد مسکونی، وجود آسانسور، وجود پارکینگ و قدمت بنا معنادار بوده، هرچند اثر متغیر قدمت بنا بر ارزش بنا منفی است. همچنین در سطح اطمینان 90 درصد، متغیر فاصله از کاربری اداری نیز معنادار (با اثر منفی) است.
کاربرد مدل NWP دماهای سطحی در ردگیری ابراز طریق ماهواره
حوزههای تخصصی:
توسعه سیستم اطلاعات مکانی شهروند-محور به منظور پایش و تحلیل جرائم شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
وقوع جرائم یکی از معضلات روزافزون در جوامع امروزی، به خصوص در کلان شهرهاست و پیشگیری و کنترل جرائم در این شهرها به بهره گیری درست و بهینه از توان ها و استعدادهای شهروندان در قالب برنامه های مشارکتی نیازمند است. امروزه با توسعة وب 2.0 به عنوان رویکردی نو با امکان تعامل و مشارکت بیشتر، اتصال به شبکه های گسترده تر و کانال های ارتباطی متعدد، زمینة مشارکت شهروندان در امر پایش، تحلیل و تصمیم گیری در حوزة جرائم شهری فراهم شده است. بهره گیری از سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) شهروند-محور در بستر وب سبب سهولت دسترسی به اطلاعات مکانی به هنگام جرائم می شود و زمینة حضور هرچه بیشتر شهروندان در حوزة پیشگیری و کنترل جرائم را فراهم می کند. با استفاده از سیستم مذکور، مردم جامعه به پایشگران فعال جرائم تبدیل می شوند و می توانند به منزلة حسگرهای فعال، تحلیل گر، هوشمند، مسئولیت پذیر، محیط-آگاه، سیار، توزیع یافته و تعامل پذیر جرائم پیرامون خود را رصد کنند و گزارش دهند. پژوهش حاضر با هدف توسعة سیستم پایش شهروند-محور جرائم مبتنی بر وب GIS صورت گرفته است. ابزارهای پیاده سازی شده در این سیستم شامل ارسال اطلاعات دقیق مکانی، نوع، تاریخ و ساعت وقوع جرائم شهروندان، مشاهدة جرائم گزارش شده و تجزیه وتحلیل این اطلاعات است. نتایج این پژوهش نشان می دهد این سیستم ابزار مناسبی برای پایش جرائم است و سبب سهولت مشارکت شهروندان به منظور جمع آوری، تحلیل و تصمیم گیری برای پیشگیری و کنترل جرائم می شود.
تحلیل فضایی پراکنش جمعیت و خدمات شهری از منظر عدالت اجتماعی با استفاده از روش ترکیبی (مطالعه موردی: شهر بناب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، ارزیابی میزان هماهنگی در پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر بناب و ارائة راهکاری برای نیل به توزیع متعادل خدمات در سطح نواحی شهر، به منظور بهره مندی همة شهروندان از خدمات شهری مناسب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است .گردآوری داده ها به شیوة کتابخانه ای انجام شده است. در تحلیل داده ها از مدل های Topsis، Vikor، SARو روش ترکیبی (ادغام)، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات شهری در سطح نواحی شهر بناب بهره گرفته شد. برای بررسی میزان تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهر، از ضریب آنتروپی شانون استفاده شد. جامعة آماری تحقیق شامل نواحی پنج گانة شهر بناب بر اساس طرح جامع پیشنهادی شهر است که هشت شاخصِ خدمات شهری ارزیابی شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پراکندگی جمعیت در نواحی شهر متعادل است، اما جمعیت نواحی شهر بناب از خدمات و امکانات شهری متعادل بهره مند نیست. همچنین، حدود 20 درصد از کل جمعیت در شرایط متعادل و تقریباً 80 درصد باقی مانده در شرایط نامتعادل بهره مندی از خدمات شهری به سر می برد. نتایج ضریب همبستگی اسپیرمن بین پراکندگی جمعیت و توزیع خدمات در نواحی شهر، نشانگر نبود رابطة معنادار بین دو متغیر است. بنابراین، افزایش شاخص های خدمات شهری سطح نواحی و رساندن این خدمات به حد متعادل در نواحی شهر بناب ضروری به نظر می رسد.
نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر با استفاده از تصاویر چند زمانه DMSP/OLS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظارت بر چگونگی گسترش مناطق شهری در مقیاس کلان امری بسیار مهم به منظور برنامه ریزی توسعه شهری و پیشگیری از مشکلات فاجعه بار در مناطق کلان شهری می باشد. با این حال، در اغلب موارد کمبود اطلاعات اولیه در این زمینه به ویژه در کشورهای در حال توسعه یکی از موانع اصلی برای رسیدن به این امر است. بنابراین به منظور بررسی تعادل در نظام شهری ایران از شاخص نخست شهری و رتبه اندازه شهرهای ایران از سال 1335 تا 1390 با استفاده از داده های جمعیتی نقاط شهری در دوره های مختلف سرشماری بهره برده شد. همچنین به منظور نظارت بر پویایی شهرنشینی در ایران معاصر از دید فضایی-زمانی از تصاویر چند زمانه DMSP/OLSمربوط به سال های 1371 تا 1391 بهره برده شد. نتایج تحقیق نشان داد ک ه پدیده نخست شهری، با توجه به تمام شاخص ها در نظام شهری ایران، در تمام این دوره ها وجود داشته است؛ و به طور کلی نتایج حاصل از توزیع لگاریتمی مرتبه- اندازه شهرهای ایران در فاصله زمانی 1335 تا 1390 نشان می دهد که در 55 سال اخیر با گذر زمان توزیع شهرها به سمت عدم تعادل میل کرده و در سال 1385 نامتعادل ترین توزیع را با شیب خط مطلق 142/1 نشان می دهد. در نهایت تجزیه و تحلیل تصاویر DMSP در ارتباط با مناطق شهری و تولید ناخالص ملی از مدل رگرسیون خطی بهره برده شد، که نتایج نشان داد که رابطه خطی بین نور در شب و جمعیت کشور، جمعیت شهری کشور و تولید ناخالص ملی وجود دارد. میزان R2 برای جمعیت شهری برابر با 854/0 می باشد؛ که نشان می دهد از این تصاویر می توان به عنوان عاملی برای شناسایی پویایی در نظام شهری ایران بهره برد.