فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۹۶۱ تا ۱٬۹۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
کشور ایران به علت موقعیت جغرافیایی خود (قرارگیری روی کمربند زلزله آلپ - هیمالیا) به طور مکرر با وقوع سوانح طبیعی، به ویژه زلزله مواجه بوده است. به دلیل شدت یافتن روند گسترش شهرها و تمرکز جمعیت و سرمایه در آنها، اهمیت خطر زلزله در کشور ما بیشتر شده است. شیراز - مهم ترین شهر جنوب کشور- به دلیل وجود چندین گسل فعال در اطراف و درون آن، ریسک بالایی در برابر خطر زلزله دارد. شناسایی میزان آسیب پذیری اجزا و عناصر شهری با استفاده از مدل ها و روش های موجود اولین گام در این زمینه است. با توجه به اهمیت موضوع ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله در مباحث مربوط به برنامه ریزی شهری، در این مقاله سعی شده است با به کارگیری روش RADIUS با استفاده از شاخص هایی چون جنس خاک منطقه، فاصله از گسل و... برآورد مناسبی از آسیب پذیری منطقه 3 شهرداری شیراز در برابر زلزله ارائه شود. بعد از تحلیل های انجام گرفته، مشخص گردید که ناحیه ذکرشده با در نظر گرفتن این عوامل آسیب پذیری زیادی در برابر زلزله دارد. به طوری که در صورت وقوع زلزله ای با بزرگی 4/7 ریشتر بیش از یک سوم بناهای منطقه تخریب خواهد شد و حدود 3700 نفر کشته و 30508 زخمی بر جا خواهد ماند. این مطالعه نشان می دهد بافت ارگانیک، شبکه ارتباطی نامنظم و نبود تجهیزات شهری مناسب، آسیب پذیری شهرها را در برابر زلزله افزایش می دهد. به این ترتیب، از نتایج این ارزیابی می توان در پیش بینی برنامه های مدیریتی و شهری برای کاهش آسیب ها و تلفات استفاده کرد.
متغیرهای مؤثر در تحولات ساختار فیزیکی – کالبدی شهر بم با تأکید بر ارتباط شهر و طبیعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران با تأکید بر رویکرد باز آفرینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرنشینی پیامدهای زیادی را برای شهرها در پی داشته است که در پی آن بسیاری از بافت های شهری دچار چالش شده است. بهسازی و نوسازی بافتهای شهری در بخش مرکزی شهرها موجب ساماندهی بافت می گردد. منطقه 12 به عنوان میراث دار تهران قدیم و به عنوان قلب اقتصادی کشور محسوب می شود. هدف از پژوهش بررسی بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده منطقه 12 شهر تهران با تأکید بر رویکرد بازآفرینی امی باشد. روش تحقیق از نوع کاربردی- توصیفی می باشد و با استفاده از روش اسنادی و کتابخانه ای به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کارشناسان و روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای می باشد. اطلاعات یدست آمده با استفاده از تکنیک سوات تحلیل شده و نتایج نشان می دهد که ضعف همبستگی بین اجتماع و کالبد، موجب فرسودگی ساختار اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی منطقه شده است. Abstract Urban development has had many consequences for the cities, which has been challenged by many urban contexts. Improvement and modernization of urban texture in the central part of cities leads to texture management. The 12th area is considered to be the heritage of Tehran and it is considered as the economic heart of the country The purpose of this research is to investigate the renovation and renovation of worn-out tissues in the 12th district of Tehran with an emphasis on recreational approach. The research method is applied-descriptive And has been collecting information using documentary and library methods. The statistical population of this research consists of experts and multi-stage cluster random sampling The information was obtained using the SWOT technique And the results show that the weakness of the correlation between the community and the body has caused the exhaustion of the economic, social and environmental structure of the region.
بررسی تحلیلی عوامل بازدارندة توسعة کشاورزی در نواحی روستایی (مطالعة موردی: شهرستان خنداب، استان مرکزی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: به طورکلی، نگاهی موشکافانه به وضعیت کشاورزی در منطقة مورد مطالعه ما را به سمت مشکلات عمومی موجود در بخش کشاورزی کشور سوق می دهد و فرایند تحقیق را به رویه ای می کشاند که هرگونه قصور از شناسایی معضلات نهادینه شده در نظام تصمیم گیری توسعه سر به بیراهه گذاشتن است؛ بنابراین، تحقیق حاضر عوامل بازدارندة توسعة کشاورزی روستاهای شهرستان خنداب را درمقام معلول علل پیشین؛ یعنی، نظام برنامه ریزی برخاسته از رفتار دولت در سطح کلان کشور می داند؛ افزون براینکه از عوامل طبیعی نیز غافل نمی شود.
روش: تکنیک به کاربرده شده برای انجام پژوهش حاضر روش اسنادی و پیمایشی (میدانی- پرسشنامه مصاحبه ای) است. 370 بهره بردار کشاورزی در 25 سکونتگاه روستایی شهرستان خنداب و 18 نفر از محققان و کارشناسان دانشگاهی حجم نمونة تحقیق را تشکیل می دهند.
یافته ها: نتایج به دست آمده از روش آنتروپی شانون نشان می دهد سطح توسعة کشاورزی با میانگین 030/0 پایین تر از حد ایده آل موردانتظار است. سطح توان طبیعی منطقه براساس مقیاس لیکرت 64/3 می باشد که از میانة نظری 3 بالاتر است. میانگین مطلوبیت الگوی رفتاری دولت در محیط برنامه ریزی توسعة کشاورزی در طیف لیکرت 80/1 است که در سطحی پایین تر از میانة نظری تحقیق می باشد. تأثیر چنین رفتاری در میانگین 019/0 شاخص های تعیین عملکرد برنامه ریزی توسعة کشاورزی قابل مشاهده است. دراین بین، مؤلفه های تأسیسات زیربنایی، آموزش و ترویج و جذب سرمایه از بانک های عامل به ترتیب با ضرایب همبستگی 491/0، 670/0 و 438/0 و سطح معناداری 000/0، 000/0 و 002/0 با میزان توسعة کشاورزی ارتباط برقرار کرده اند که این رابطه نشان دهندة هدفمندنبودن سرمایه گذاری و مبتنی بر کارکرد انحرافی دولت در عرصة اقتصاد است. اهمیت اوزان شاخص های تنظیم ترتیبات قیمتی بازار محصولات کشاورزی در روستاهای شهرستان خنداب با میانگین 011/0 نشان از وضعیت نامساعد این بعد دارد. این درحالی است که اهمیت شاخص های تنظیم ترتیبات قیمتی بازار مبتنی بر میزان توسعة کشاورزی یکسان است.
محدودیت ها/ راهبردها: نبود اطلاعات کافی و دسترسی نداشتن آسان به اطلاعات موجود در سازمان های مربوط.
راهکارهای عملی: روابط بین دولت و بهره برداران کشاورزی در یک نقطة اشتراک بایستی به تأمین اهداف کلان توسعة کشور منجر شود و به موازنه ای فعال برای رشد اقتصادی در بخش کشاورزی برسد.
اصالت و ارزش: بیشتر پژوهش های صورت گرفته درزمینة کشاورزی صرفاً به ساختار درونی روستا اکتفا کرده اند و در تبیین عوامل بیرونی از خود ضعف نشان داده اند. دراین راستا، تحقیق حاضر به مبنای نظری دخالت دولت در فرایند توسعة کشاورزی به عنوان بخشی از اقتصاد کشور رجوع کرده است و کلید درک عوامل بازدارندة توسعة بخش کشاورزی را در ویژگی های نهادی دولت که در سازوکارهای یک اقتصاد سیاسی خاص(خصلت رانتیر دولت و اتکا به درآمدهای نفتی) جاسازی شده است، نهفته می بیند.
تأثیر متقابل بیابان زایی توسعه ناهمگون شهری و روستایی
حوزههای تخصصی:
بررسی عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان ممتاز در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری که به عنوان عمومی ترین فضاهای باز شهری می تواند، کانون و بستر بروز حیات مدنی و شهرگرایی باشد با وجود سادگی ناشناخته است، با این حال موضوع فضای شهری را می توان این چنین تعریف کرد : فضای شهری یکی از عناصر ساخت فضایی شهر است که همواره با تاریخ یک ملت که در ادوار مختلف به وجود می آید شکل می گیرد و دگرگون می شود. این عنصر که فعالیت های مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی همواره در آن جریان داشته همیشه به عنوان یکی از عناصر اصلی در ساختار شهر اهمیت داشته است. خیابان های شهری نیز به عنوان یکی از مهم ترین فضاهای شهری از دیر باز بستر تعاملات اجتماعی بوده که بیش تر برخوردها و کنش ها میان افراد در آن ها به وقوع می پیوندد. بنابراین اهمیت خیابان ها در فضاهای شهری باعث شکل گیری این پژوهش شد هدف کلی از پژوهش حاضر، تببین عوامل تاثیرگذار در دستیابی به خیابان های ممتاز شهری و میزان اهمیت هر یک از این عوامل می باشد. مبانی نظری تحقیق و عوامل و مولفه های تاثیرگذار براساس مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. مدل ارزیابی عوامل تاثیر گذار در قالب چهار معیار اجتماعی و فرهنگی، خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیباشناسی به صورت سلسله مراتبی ایجاد گردید. روش تحقیق تحلیلی _ توصیفی است و به منظور ارزیابی نهایی و تحلیل داده ها از فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP ) بهره گرفته شد. شیوه جمع آوری اطلاعات براساس تکمیل پرسشنامه از متخصصان و کارشناسان بوده است. ارزیابی و نتایج تحلیل داده ها نشان از آن دارند که معیار اجتماعی و فرهنگی با وزن 0.370 بیش ترین اهمیت را برای دستیابی به خیابان های ممتاز دارند و معیارهای خدماتی و رفاهی، محیط زیستی و منظر و اصول زیبا شناسی با وزن های 0.345، 0.185 و 0.100 در اولویت های بعدی قرار دارند.
تحلیل ردپای بوم شناختی گردشگری در نواحی روستایی (مطالعه موردی: روستای وشنوه- شهرستان قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: ارزیابی اثرات فعالیت انسانی بر روی محیط زیست، سالیان متمادی است که کانون توجه محقّقان، کارشناسان، برنامه ریزان قرار گرفته است. بنابراین، ارزیابی اثرات فعالیت های گردشگران بر روی محیط طبیعی با استفاده از شاخص ردپای بوم شناختی، هدف اصلی پژوهش حاضر می باشد.
روش: ردپای بوم شناختی، شاخصی است که با ارزیابی و محاسبه انرژی و مواد کاربردی در یک شهر، منطقه و یا کشور، فشاری را که جمعیت و فرآیندهای صنعتی بر اکوسیستم وارد می سازند، برآورد می کند. مؤلّفه های اصلی مورد نیاز در این روش، شامل حمل و نقل، الکتریسیته، سوخت (نفت و گاز)، آب، غذا و زباله می باشد.
یافته ها: نتایج به دست آمده، بیان گر آن است که ردپای بوم شناختی گردشگری روستای وشنوه در گروه های مصرف غذایی، حمل و نقل، گرمایش، آب، برق و نیز تولید زباله برابر با 08/1 هکتار (سرانه هر گردش گر) بوده است. مقایسه این مقدار با فضای پشتیبان آن، حاکی از آن است که گردشگری در روستای وشنوه برای برآوردن نیازهای زیستی و پایداری زیست محیطی خود، متّکی به منطقه ای فراتر از این روستا می باشد.
محدودیت ها: پراکندگی اطلاعات مربوط تعداد گردشگران واردشده به روستا، مهم ترین چالش پیش روی تحقیق حاضر بود. از این رو، داده های مورد نیاز از جمع بندی اطلاعات ثبت شده در مراکز اقامتی روستا و اطلاعات ارائه شده توسط شورای اسلامی و دهیاری روستا به دست آمد.
راهکارهای عملی: توسعه سیستم حمل و نقل عمومی جهت مراجعه گردشگران به روستا، آموزش همگانی در خصوص نحوه مصرف و رعایت بهداشت محیط، گازرسانی به روستا و جای گزینی آن با نفت و گازوئیل که آلایندگی بالاتری دارند، برخی از مهم ترین رهیافت های کاهش اثرات فعالیت های گردشگری در این روستا به شمار می آید.
اصالت و ارزش: تا کنون تحقیقات متعدّدی پیرامون تحلیل ردپای بوم شناختی در حوزه مطالعات شهری و روستایی صورت گرفته است. با این حال، پژوهش حاضر به این دلیل حائز ارزش و اعتبار است که به بررسی اثرات فعالیت های گردشگری بر روی محیط زیست پرداخته است و با توجّه به این که این مدل انتخابی، قابلیت ارزیابی از مقیاس محلّی تا مقیاس جهانی را دارد، بنابراین، یکی از روستاهای هدف گردشگری استان قم (روستای وشنوه) به عنوان محدوده مورد مطالعه، انتخاب و مورد بررسی قرار گرفته است.
ارزیابی نقش تعاونی های فرش دستباف روستایی در توانمندسازی زنان قالیباف مطالعه موردی: استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعاونی های فرش دستباف روستایی از مهمترین تشکل های فعال در صنعت فرش کشور هستند که با هدف حمایت از قشر محروم و مولد قالیباف کشور و سازماندهی آنها در قالب نظام تعاون به منظور دستیابی به عدالت اجتماعی و اقتصادی در این هنر و صنعت ملی تشکیل شده اند و تعداد زیادی از زنان قالیباف زیر نظر این تعاونی ها مشغول به فعالیّت هستند. با توجه به اهداف تشکیل تعاونی های فرش دستباف، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی نقش این تعاونی ها در توانمندسازی زنان قالیباف استان همدان انجام شده است. بدین منظور 202 نفر از زنان قالیباف عضو تعاونی های فرش دستباف استان همدان برمبنای فرمول کوکران انتخاب شدند و به منظور بررسی نقش تعاونی ها در توانمند سازی آنها به تعداد برابر (202 نفر) از زنان قالیباف غیر عضو تعاونی نیز انتخاب و توانمندی دو گروه در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج بدست آمده نشان داد که اختلاف معنی داری بین دو گروه به لحاظ توانمندی در ابعاد اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و حرفه ای در سطح 1 درصد وجود دارد و میزان توانمندی زنان قالیباف عضو تعاونی در ابعاد چهارگانه بیش از زنان قالیباف غیر عضو است. نتایج حاصل از مقایسه میانگین شاخص های تشکیل دهنده هر یک از ابعاد توانمندی نیز بیانگر وجود تفاوت معنی دار بین دو گروه در سطح 1 درصد است و تنها در شاخص میزان شرکت در دوره های آموزشی تفاوت معنی داری بین دو گروه وجود ندارد.
ارزیابی میزان تأثیرگذاری گویه های تبلیغاتی بر افزایش جذب گردشگر در شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر گرگان دارای موقعیت ممتاز از لحاظ سابقه تاریخی، فرهنگی، موقع جغرافیایی و دسترسی ها می باشد، با این حال عمده جاذبه های گردشگری شهر ناشناخته مانده است، بدیهی است که بهره برداری مناسب از ظرفیت های گردشگری شهر نیازمند مطالعه، بررسی و برنامه ریزی دقیق است. به طوری که موفقیت فعالیت های تبلیغاتی تا حد زیادی بستگی به رسانه و شیوه استفاده از آن دارد. هدف انجام این پژوهش مشخص نمودن کارآمد ترین گویه های تبلیغاتی بر افزایش جذب گردشگر به شهر گرگان از دید مردم و متخصصان امر می باشد. در این مقاله روش تحقیق، ترکیبی از روش های توصیفی- تحلیلی و ژرفانگر است. سعی شده است، با استفاده و بهره گیری از مدل شباهت به گزینه ایده آل فازی (Ftopsis)، نظر کارشناسان را در رابطه با اثرگذاری گویه های مختلف تبلیغاتی بر جذب گردشگر با توجه به مولفه های یک رسانه کارآمد گردشگری در شهر مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفته شود. از طرف دیگر نیز نظر جامعه مهمان را در رابطه با عوامل ترغیب کننده سفر به شهر گرگان پرسیده شود و همچنین از فریدمن جهت ارزیابی نظرات آن ها استفاده شده است. و در نهایت برای مشخص نمودن رسانه کارآمد تبلیغاتی در شهر مورد مطالعه، اوزان بدست آمده از نظر جامعه مهمان و کارشناسان را در هم ضرب کرده ایم. یافته ها تحقیق نشان می دهد به ترتیب تلوزیون، اینترنت، روزنامه و مجلات، بروشور، کتاب راهنما، سمینارها و کنفرانس ها بیشترین تاثیر را در جذب گردشگر به شهر گرگان دارا می باشند.
ساختار فضا
حوزههای تخصصی:
مدیریت شهری و تعارض ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدوده شهرها (نمونه موردی: شهر اسلامشهر و روستای شاطره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از تأثیرهای شهرگرایی شتابان بر ساختار فضایی و جمعیتی کشور، رشد فزایندة شهرها و تبدیل مراکز روستایی به نقاط متصل یا منفصل شهری است که سبب برهم خوردن تعادل توزیع فضایی جمعیت می شود. با توجه به ناهمخوانی عوامل متعدد مانند اجتماعی، اقتصادی، کالبدی، مدیریتی و... در نقاط شهری و روستایی، الحاق نقاط روستایی به محدودة شهرها، به ایجاد مشکل های عدیده منجر خواهد شد. یکی از مهم ترین عوامل ایجاد تعارض، نبود رویکرد یکسان مدیریتی در نقاط شهری و روستایی است که بر سایر عوامل نیز تأثیرگذار است؛ بنابراین، در مقالة حاضر با موردکاوی الحاق روستای شاطره به محدودة اسلامشهر سعی شده است تأثیر نبود رویکرد مدیریتی یکسان در نقاط روستایی و شهری و همچنین جایگاه مدیریت شهری در حل تعارض های ناشی از الحاق نقاط روستایی به محدودة شهری بررسی شود. این پژوهش از نوع کاربردی و به روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از مطالعه های اسنادی و میدانی وسیع و تکمیل 220 پرسشنامه از سوی خانوارهای ساکن در اسلامشهر و روستای شاطره و همچنین اخذ 30 پرسشنامه از مسئولان و کارشناسان سازمان های ذیربط استان تهران انجام شده است. نتایج نشان می دهد که برخلاف نبود تفاوت معنادار بین عوامل مدیریتی اسلامشهر و روستای شاطره، عوامل کالبدی شهر و روستا تفاوت معناداری دارند و ناهمگونی رویکرد مدیریت در نقاط شهری و روستایی، عاملی مؤثر در ایجاد تعارض است. از سویی دیگر، مدیریت شهری در حل این تعارض ها نقشی اساسی دارد.
سنجش پایداری مسکن در سیاست های مسکن اجتماعی ایران (مطالعه موردی: مسکن استیجاری هزار دستگاه شهر خرم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق، ارزیابی سیاست ساخت مسکن اجاره به شرط تملیک (نمونه: هزار دستگاه شهر خرم آباد) با توجه به شاخص های پایداری مسکن است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است و برای جمع آوری داده ها از دو روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و متعاقباً از مدل هایی همچون آزمون T، رگرسیون خطی و چندگانه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که میزان پایداری (66/2) و میزان کارایی مسکن در نمونه تحت مطالعه، کمتر از میانگین بوده است. در میان شاخص های سطح چهارم، شاخص تعلق به مکان دارای کمترین میانگین بوده است. نتایج آزمون T بیانگر آن است که بیشترین میزان میانگین متعلق به دو شاخص دسترسی (00/3) و ابعاد کمی (2/3) بوده است. نتایج تحلیل رگرسیون چندمتغیره نشان می دهد که شاخص روابط اجتماعی (67/0) در سطح چهارم مدل، شاخص ابعاد فرهنگی (47/0) و شاخص ابعاد کمی (31/0) در سطح دوم مدل و شاخص ابعاد اجتماعی- فرهنگی در سطح دوم مدل بیشترین نقش را در کارایی مسکن داشته اند. همین طور نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد که احساس تعلق به مکان با ضریب همبستگی 57/0 و ابعاد اجتماعی با ضریب 50/0 بیشترین همبستگی را با کارایی مسکن داشته اند. ضمناً میزان همبستگی دو شاخص پایداری و کارایی مسکن 534/0 محاسبه شده که بیانگر همبستگی قوی میان این دو متغیر است.
تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری (مطالعه ی موردی: مناطق شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این مقاله بررسی و تحلیل فضایی شاخص های رشد هوشمند شهری و عوامل مؤثر بر آن از طریق 75 شاخص مختلف (اجتماعی اقتصادی، کالبدی و کاربری اراضی، زیست محیطی و دسترسی و ارتباطات) است. روش پژوهش تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل های کمّی برنامه ریزی، ازجمله تصمیم گیری های چندمعیاره ی تاپسیس، آنتروپی، ضریب پراکندگی، تحلیل خوشه ای و تحلیل رگرسیون استفاده شده است. بر اساس بررسی های صورت گرفته از بین 14 منطقه ی شهرداری اصفهان، منطقه ی 8 در شاخص اجتماعی اقتصادی، منطقه ی 5 در شاخص کالبدی و کاربری اراضی، منطقه ی 2 در شاخص زیست محیطی و منطقه ی 3 در شاخص دسترسی و ارتباطات، رتبه ی اول را به خود اختصاص داده اند. در شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری، منطقه ی 5 شهرداری بهترین حالت و منطقه ی 14 بدترین وضعیّت را داشته است. استفاده از ضریب پراکندگی نشان می دهد در بین شاخص های مختلف، بیشترین میزان نابرابری در شاخص های کاربری اراضی و کالبدی و کمترین میزان نابرابری در شاخص های اجتماعی اقتصادی بوده است. برابر آزمون آماری انجام گرفته بین شاخص های کالبدی و کاربری اراضی با شاخص های تلفیقی رشد هوشمند، همبستگی معنادار وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل ""رگرسیون توأم"" نشان می دهد از بین شاخص های چهارگانه، شاخص های کاربری اراضی و (دسترسی و ارتباطات) بیشترین سطح معناداری در تبیین و پیش بینی رشد هوشمند شهری را دارند.
جستاری در دیدگاه ها؛ فرصت ها و چالش های جمعیتی بر روی شهرها با تأکید بر توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف تحقیق حاضر بررسی دیدگاه های جمعیتی، فرصت ها و چالش های جمعیتی پیش روی شهرهاست؛ یعنی مسائلی که در راستای ارتباط منطقی جمعیت با شهرها مطرح می باشد و برنامه ریزان و مدیران شهری برای برنامه ریزی در شهرها و خدمات رسانی هرچه بهتر به شهروندان باید آنها را مدنظر قرار دهند. از یافته های تحقیق حاضر می توان به این موارد اشاره کرد: نظر خوش بینانه به افزایش جمعیت در صورت آماده سازی بسترهای لازم برای آن، توزیع مناسب فضایی جمعیت در سطح شهرها و برقراری عدالت اجتماعی در سطح شهرها، و افزایش جمعیت فعلی کشور به دلیل روند پیر شدن جمعیت کشور در سال های آتی.
مقاله حاضر با روش توصیفی تحلیلی و با استفاده از کتب، مقالات، گزارش ها و اسناد به بررسی دیدگاه های مختلف جمعیتی و فرصت ها و چالش های جمعیتی و اثرات آن بر روی محیط شهری پرداخته و در پایان برای رسیدن به شهرهای پایدار راهکارهایی ارائه نموده است.
بکارگیری نگرش سیستمی در تحلیل نقش عوامل اقتصادی- مالی در شکل گیری دولت محلی در ایران
حوزههای تخصصی:
اهداف: اتخاذ سیاست تمرکز زدایی و ایجاد و توسعه سازمانها و نهاد های محلی، از جمله ویژگی های سازماندهی سیاسی فضا در قرن حاضر است که گرایش فزاینده ای نسبت به آن در سراسر دنیا مشاهده میشود. یکی از دلایل این امر، آن است که بسیاری از کشورها سیاست تمرکز زدایی را به عنوان روشی برای بهبود عملکرد بخش عمومی و رشد اقتصادی به کار می برند. با توجه به نقش مطلوب و کاربرد موثر روش تفکر سیستمی در مطالعه و تحلیل حوزه های مختلف اقتصادی، اجتماعی و مدیریتی، در این مقاله به بررسی سیستمی نقش عوامل اقتصادی در شکل گیری دولت محلی با تأکید بر ایران پرداخته شده است.
روش : روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و استنباطی است. گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی انجام شده است. در بخش مطالعات میدانی از دو روش کمی و کیفی استفاده شده است. در بخش کمی جامعه آماری صاحب نظران بحث دولت محلی می باشند که بر اساس برآورد محقق تعداد ۴۰ نفر می باشند. در قسمت کیفی ۷ نفر از صاحب نظران بحث دولت محلی به روش گلوله برفی برای مصاحبه انتخاب شدند. برای میزان تأثیر عوامل اقتصادی- مالی در شکل گیری دولت محلی در ایران از آزمون t تک نمونه و برای اولویت بندی میزان تأثیر هر یک از عوامل مربوط به بعد اقتصادی- مالی از آزمون فریدمن استفاده شده است. به منظور ترسیم دیاگرام های علی و معلولی بر اساس تفکر سیستمی از نرم افزار Vensim استفاده شده است
یافته ها و نتایج: نتایج تحقیق نشان می دهد که میزان تأثیر عوامل اقتصادی- مالی برای شکل گیری دولت محلی در ایران متوسط به پایین است و وضعیت موجود این بُعد برای شکل گیری دولت محلی در ایران ضعیف است.
تحلیل درک ذی نفعان از آثار و پیامدهای توسعه ی گردشگری در نواحی روستایی نمونه موردی: منطقه لواسانات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری در نواحی روستایی آثار و پیامدهای مختلف و متفاوتی را به همراه دارد که آگاهی از این آثار می تواند به برنامه ریزان در راستای توسعه ی پایدار گردشگری کمک مؤثری نماید. در این بین موضوع در خور توجهشناخت و مقایسه ی این آثار از دیدگاه ذی نفعان گردشگری است. گردشگری در بستری تحت عنوان محیط شکل می گیرد. در کنار این عامل مهم، ساکنان محلی، کارآفرینان و گردشگران هستند که با روابط متقابلی که دارند در شکل دهی گردشگری و آثار آن نقش دارند. لذا در یک مطالعه ی جامع و نظامند می باید آثار از دیدگاه تمامی ذی نفعان مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد. چرا که بدون توجه به همه ی ذی نفعان، توسعه ی گردشگری به شکل پایدار تقریباً غیرممکن است، این موضوعی است که در مطالعات داخلی کمتر بدان توجه شده است. لذا در این پژوهش با بررسی و شناخت آثار گردشگری در نواحی روستایی منطقه ی لواسانات به تحلیل درک و نگرش ذی نفعان از آثار و پیامدها پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش توصیفی تحلیلی است و در گردآوری اسناد و داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. روش میدانی مبتنی بر ابزار پرسشنامه (پرسشنامه ساکنان محلی، گردشگران، کارآفرینان و مدیران محلی) می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری استفاده شده است. نتایج به دست آمده مبین آن است که بین درک ذی نفعان از آثار و پیامدهای گردشگری در ناحیه ی مورد مطالعه تفاوت معنادار آماری وجود دارد که مربوط به تفاوت در درک ساکنان محلی و گردشگران، ساکنان محلی و کارآفرینان، مدیران محلی و گردشگران، مدیران محلی و کارآفرینان می باشد.
شناسایی عرصه های مداخله در بافت های تاریخی براساس اصل توسعه میان افزا (مورد شناسی: بافت تاریخی شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت های تاریخی تجلی زندگی نسل های گذشته، هویت و سرمایه شهرها و کشورها می باشند. رشد و توسعه فزاینده شهرها سبب ایجاد مسائل اجتماعی، کارکردی، زیست محیطی و کالبدی در این بافت ها شده است. وجود این مسائل نیازمند تغییر رویکرد مدیریت توسعه شهر و استفاده از رویکردهایی مانند بازآفرینی و توسعه میان افزا به منظور تجدید حیات و دمیدن روحی تازه در بافت های تاریخی است. هدف این پژوهش، شناسایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی شهر براساس رویکرد توسعه میان افزاست. این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و ازنظر روش توصیفی-تحلیلی است. معیارهای استفاده شده در این تحقیق کاربری اراضی، کیفیت بنا، عمر بنا، اسکلت بنا،مالکیت، تعداد طبقات، دانه بندی قطعات به عنوان شاخصکالبدی، معیارهای سواد، اشتغال و تراکم جمعیت به عنوان شاخص اجتماعی و دسترسی به کاربری های فضای سبز، درمانی، تجاری و آموزشی به عنوان شاخص دسترسی می باشند. لایه های مناسب در محیطArcGis با استفاده از توابع عضویت فازی نرمال سازی شده اند. به منظور تعیین وزن معیارها، از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد و با ضرب وزن ها در لایه ها، نقشه نهایی عرصه های مداخله در بافت تاریخی در 5 طبقه به دست آمده است. نتایج نشان می دهد، اولویت اول 10 درصد، اولویتدوم 17 درصد، اولویت سوم 38 درصد، اولویت چهارم 25 درصد و اولویت پنجم 10 درصد از مساحت بافت تاریخی یزد را به خود اختصاص داده اند. باید تدابیری اتخاذ شود تااز عرصه های شناسایی شده با رعایت حریم بناهای ارزشمند به منظور بهبود شرایط کالبدی و اجتماعی بافت و افزایش حضور گردشگران بهره برداری شود.