فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۰۱ تا ۹۲۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی – فیزیکی شهرها در برابر زلزله (مطالعه موردی: شهرستان های استان آذربایجان غربی)
حوزههای تخصصی:
شهرهای امروزی در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد ازجمله نوع مکان گزینی، توسعه فیزیکی نامناسب، عدم رعایت استانداردهای لازم همواره در معرض خطرات ناشی از بلایای طبیعی قرار دارند. یکی از این خطرات که بسیاری از شهرهای جهان ازجمله کشور ما را تهدید می کند، زمین لرزه است. ایران یکی از زلزله خیزترین کشورهای دنیا محسوب می شود و شهرهای آن در رابطه با این پدیده طبیعی خسارت های مالی و جانی زیادی را متحمل شده است. استان آذربایجان غربی نیز بدلیل مجاورت با گسل های فعالی چون گسل شمال تبریز، پیرانشهر- سلماس، سد مهاباد و گسل های فعال در کشور ترکیه از این قاعده مستثنی نمی باشد. پژوهش حاضر، توصیفی-تحلیلی با هدف کاربردی می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی - فیزیکی شهرستان ها استان آذربایجان غربی در برابر زلزله های احتمالی است. برای ارزیابی و رتبه بندی شدت آسیب پذیری از مدل TOPSIS و GIS استفاده شده است. میزان آسیب پذیری اجتماعی شهرستان ها در پنج گروه شامل پهنه های آسیب پذیر خیلی کم، کم، متوسط، زیاد و خیلی زیاد تقسیم شد. نتایج پژوهش نشان می دهد که شهرستان ارومیه با میزان تاپسیس87/0از آسیب پذیری خیلی کمی در برابر زلزله به عنوان مرکز استان برخوردار می باشد و شهرستان های اشنویه، تکاب، پلدشت و چالدران در معرض آسیب پذیری خیلی زیاد با میزان تاپسیس13/0 قرار دارند.
ملاحظاتی در قضیه «ماهیت و قلمرو» دانش جغرافیا
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 22 گانه شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به مثابه بخشی از سلسله مراتب سیستم فضایی و تقسیمات سیاسی- جغرافیایی هر کشور بر اساس شاخصه های مختلفی مانند نوع حکومت، مدیریت، سطح آگاهی، علاقمندی اجتماعی و مشارکت مردم در نظام تصمیم گیری شکل می گیرد. از آنجا که هر عنصر در چارچوب ویژگی های عملکردی اش قابل تعریف است، لذا براساس نقش های مختلفی که در زیرسیستم های نظام شهری تعریف می شود، می توان انواع مختلفی از اجزای تشکیل دهنده سیستم را شناسایی نمود. با توجه به نقش مدیریت یکپارچه شهری به عنوان سیستم و عامل کنترل و هدایت نظام شهری در کلان شهرها، م ی توان از عناصر تحت نظارت مدیریت یاد شده ی عنی مناطق ش هرداری به عنوان عناصر تشکیل دهنده سیستم شهری نام برد. از طرفی دیگر وسعت و پراکندگی کلان شهرها نیازمند تعادل در حجم عملیاتی متناسب با توان آن می باشند. هدف از این تحقیق اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری مناطق تهران به منظور حل مسائل مدیریت شهری بوده است. روش تحقیق در این مقاله به دو صورت توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. به منظور دستیابی به هدف پژوه ش از روش های تصمیم گیری چ ندمعیاره، مدل های تحلیلی (VIKOR و AHP) جهت رتبه بندی مناطق شهری تهران استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داده که از میان مناطق شهری تهران، منطقه 6 شهرداری از مسأله خیزترین مناطق شهری بوده، پس از آن نیز مناطق شهری 2 و 14 قرارداشته است. هم چنین نتایج این مدل نشان داده که مناطق شهری 16، 8 و 22 از نظر سیستم مدیریت شهری مشکلات کم تری نسبت به دیگر مناطق دارابوده است. در نهایت تحلیل های فضایی جهت اولویت بندی فضایی سیستم مدیریت یکپارچه شهری در منطقه مورد مطالعه صورت گرفته و پیشنهاداتی نیز ارائه گردیده است.
ارزیابی جایگاه ایران از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) در میان کشورهای منطقه با تأکید بر سند چشم انداز ایران 1404
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۷
۱۲۵-142
حوزههای تخصصی:
فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) به عنوان یک فناوری کلیدی و توانمند ساز در راستای دستیابی به اهداف کلان توسعه ملی مانند سند چشم انداز ایران 1404 و تحقق جامعه اطلاعاتی نقش محوری ایفا می-کند. ازاین رو، پژوهش حاضر به ارزیابی وضعیت و جایگاه ایران در میان کشورهای چشم انداز ایران 1404 از منظر شاخص توسعه فناوری اطلاعات و ارتباطات (IDI) پرداخته است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی باهدف کاربردی است. جامعه آماری پژوهش، کشور ایران و 23 کشور منطقه سند چشم انداز 1404 در سال 2016 است. برای ارزیابی جایگاه ایران در میان کشورهای منطقه سند چشم انداز 1404 از روش ارائه شده توسط اتحادیه بین المللی مخابرات (ITU) و 11 شاخص معرفی شده در این روش استفاده شده است. نتیجه حاصل نشان می دهد کشور ایران با امتیاز 99/4 در میان 24 کشور منطقه چشم انداز در رتبه 16 قرار دارد. کشورهای بحرین، اسرائیل و امارات با امتیازهای 46/7، 40/7 و 11/7 در وضعیت و جایگاه مناسب و کشورهای پاکستان، یمن و افغانستان در وضعیت نامناسب و جایگاه های آخر در میان کشورهای منطقه قرار دارند. آزمون همبستگی پیرسون نیز حاکی از همبستگی منفی بین جمعیت و برخورداری کشورها از ICT و همبستگی مثبت بین سرانه تولید ناخالص ملی و برخورداری کشورها از ICT می باشد. نتایج حاصل از محاسبه ضریب ویلیامسون نشان می دهد که بیشترین نابرابری در توزیع فضایی زیر شاخص ها مربوط به زیر شاخص مشترکین پهن باند ثابت و پهن باند موبایل با ضرایب 775/0 و 724/0 و کمترین نابرابری مربوط به زیر شاخص نسبت ثبت نام در مقطع دوم تحصیلی و پهن باند اینترنت بین الملل با ضرایب 236/0 و 121/0 می باشد.
کنش جمعی، توسعه اجتماعات محلی و نقش آن ها در کاهش فقر شهری مورد شناسی: نعمت آباد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همزمان با تغییر در تعریف و تفسیر فقر، سیاست ها و روش های مقابله با آن نیز متحول شده و از توجه به نظریات کلاسیک رشد اقتصادی به تمرکز بر روی درگیر کردن اجتماعات محلی در فرآیند برنامه ریزی، پیاده سازی و مبارزه با فقر تغییر رویه داده اند، که متأسفانه این چرخش در برنامه های کاهش و مبارزه با فقر شهری در کشورمان کمتر مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر ابتدا سعی نموده است چارچوبی نظری برای تحلیل رابطه بین برنامه ریزی توسعه اجتماعات محلی و تلاش های کاهش فقر در سطح شهرها پی ریزی نماید که در این راستا از مفاهیم کنش جمعی، سرمایه اجتماعی- محلیو تجلی گاه توسعه اجتماعات محلی، کمک گرفته است. متغیرهای تحقیق نیز از این سه حوزه مستخرج شده که نشان دهنده ظرفیت توسعه اجتماع محلی در برخورد با فقر است. ازروش هایتوصیفی (اسنادی)برایدستیابیبهادبیاتتئوریک موضوعوپیمایشیبا تکمیلپرسشنامه هایموردیومصاحبه هایعمیق در دو محله میانه ای ها و زنجانی های نعمت آباد واقع در جنوب شهر تهران (که از آن ها به عنوان منطقه فقیرنشین یاد می شود) در این تحقیق استفاده شده است. نتایج حاصله نشان می دهد که شش عامل میزان ترس از منفعت بیشتر دیگران در کارگروهی، میزان صرف زمان در فعالیت های محیطی محله، میزان تمایل به تجمیع، فعالیت های اقتصادی زنان، ترس از مشارکت کمتر دیگران در کارگروهی و در نهایت میزان ارتباط با ارگان های دولتی راجع به مسائل محله، به ترتیب مهمترین فاکتورهای متمایز کننده دو محله در توسعه اجتماع محلی محسوب می شود.همچنین اگرچه در متغیرهای زمینه ای از قبیل سن، سواد و حتی زبان و قومیّت بین دو محله میانه ای ها و زنجانی ها تفاوتی وجود ندارد، لیکن میانه ای ها ظرفیت اجتماعی بهتری برای کنش جمعی داشته که این کنش جمعی منجر به تحول اقتصادی و خروج از تله فضایی فقر شده و جهش اقتصادی مناسبی را برای این محله در قیاس با محلات پیرامون به بارآورده است. در مجموع می توان استنتاج نمود که این رویکرد با توجه به ویژگی های اساسی اش از جمله، مقتدرسازی و توانمند سازی ساکنان محلی، هدایت تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها به پایین ترین سطح جغرافیایی و تکیه بر یادگیری اجتماعی می تواند راهبرد مناسبی برای مبارزه با فقر شهری و حتی سایر حوزه ها باشد.
رابطه خدمات برون دانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضاء هیات علمی کشاورزی (مطالعه موردی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی رابطه خدمات برون دانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضای هیات علمی انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل 95 نفر از اعضای هیات علمی پردیس کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران بود. دادههای مربوط به خدمات برون دانشگاهی از طریق پرسشنامه و اطلاعات مربوط به بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس از طریق اسناد و مدارک جمعآوری شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین خدمات بروندانشگاهی با بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس رابطه معنیداری وجود ندارد. همچنین نتایج حاصل از تحقیق حاکی از عدم تفاوت معنیدار خدمات برون دانشگاهی، بهرهوری پژوهشی و عملکرد تدریس اعضاء هیات علمی از نظر جنسیت، سابقه اشتغال، وضعیت استخدام، سن و رشتهی تحصیلی میباشد. در این بررسی رابطه معنی داری در سطح یک درصد بین بهرهوری پژوهشی و مرتبه علمی **602/0=t ، میزان تحصیلات **001/0 = z و دانشگاه محل تحصیل **000/0 = t مشاهده گردید ولی از نظر خدمات برون دانشگاهی و عملکرد تدریس تفاوت معنی داری بین این عوامل بدست نیامد.
مطالعات روستایی در اروپا بررسی دو کنفرانس بین المللی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
برزکو و مشایخ دایو
ارزیابی کمی و کیفی مقاله های فصلنامه پژوهش های جغرافیایی طی دوره 10 ساله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی روند شمارگان منتشر شده فصلنامه پژوهشهای جغرافیایی در 10 سال گذشته از شماره 36 ( مهر ماه 1378) تا شماره 66 ( زمستان 1387) در قالب 8 پارامتر:«سهم موضوعی مقالات »، «مشارکت گروههای علمی ـ تخصصی»، «منابع و مآخذ»، تفکیک مقالات برحسب منبع استخراجی«و »روش و تکنیک های مورد استفاده« پرداخته است. در این پژوهش 320 مقاله در 30 شماره منتشره مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش روش تحلیل محتوای کمی می باشد. این تحقیق به منظور توصیف عینی و کیفی محتوای مفاهیم به صورت نظامدار انجام می شود. نتایج به دست آمده نشان دهنده پیشرفت کمی و کیفی در 8 پارامتر مورد بررسی است. مقالات در 15 رشته علوم جغرافیایی بررسی که موضوعات جغرافیای طبیعی بیشترین سهم را از علوم جغرافیا داراست؛ به طوری که اقلیم شناسی با 5/17 درصد بیشترین موضوع مورد استفاده در این مقالات بوده است. بررسی مولفین مقاله نشان می دهد، مؤلفین با رتبه علمی استادیار بیشترین تعداد از نویسندگان را به خود اختصاص داده اند. مقالات از 19 گروه علمی ـ تخصصی ارسال و در مجله مشارکت داشته اند. همچنین تنها 6/6 درصد از مقالات مورد بررسی حاصل استخراج از کارهای علمی ـ پژوهشی قبل بوده است و در اغلب مقالات روش تحقیق در مقاله به روشنی ذکر نشده است و بیشترین روش تحقیق استفاده شده در مقالات روش تحلیلی ـ توصیفی بوده است.
سطح بندی پایداری توسعه روستایی، مطالعه موردی بخش هیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به اهمیت همه جانبهای که پایداری بهعنوان پارادایم حاکم در موضوع توسعه به دست آورده، پرداختن به توسعه پایدار روستایی کاری در خور توجه ویژه است. در این زمینه شاخصسازی متناسب با مکان/ فضا و ایجاد چارچوبی برای طرح معرف ها میتواند بحث جدیدی را مطرح سازد. این بحث جدید در قالب فرضیههایی چون: 1- پایداری روستاهای بخش هیر نامطلوب است و 2- توزیع جغرافیایی شدت پایداری روستاهای بخش هیر از عامل وضعیت محیطی بیش از عوامل انسانی تبعیت میکند، مطرح است. در این تحقیق با نگرش اندام وار به توسعه پایدار و با شاخصسازی بر اساس خصوصیات نظامهای پایدار در قالب ماتریس انداموار توسعه پایدار با روش شناختی توصیفی- تحلیلی و در نظر گرفتن 85 معرف و گردآوری اطلاعات ثانویه و همچنین تولید اطلاعات از طریق پرسشنامه به ارزیابی و سطحبندی پایداری توسعه روستاهای بخش هیر با تکنیکهای بارومتری و تحلیلهای فضایی نظامهای اطلاعات جغرافیایی اقدام شده است. نتایج تحقیق حاکی از وضعیت نامطلوب پایداری در منطقه مطالعه شده است. در این منطقه وضعیت توسعه به نحوی است که اغلب سکونتگاهها در طبقه متوسط قرار میگیرند. در خصوص عوامل مؤثر در توسعه پایدار با تجزیه و تحلیل آماری (تحلیل واریانس) بر روی پنج عامل وضعیت طبیعی، فاصله تا مرکز بخش، جمعیت، اشتغال و باسوادی، مشخص شد که عامل وضعیت طبیعی و جمعیت روستاها بیشترین همبستگی را با پایداری توسعه روستایی دارد.
نقدی بر متدولوژی سنجش سطح توسعه انسانی UNDP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سال های متمادی، ملل مختلف توسعه ملی خود را در ارقام GNP، درآمد سرانه، و سایر شاخص های توسعه اقتصادی جستجو می کردند. این کشورها دستیابی به شاخص های بالای اقتصادی را هدف توسعه خود تلقی می کردند و پیشرفت همه جانبه خود را در این گونه شاخص ها می دیدند. اما دیری نگذشت که بسیاری از کشورهای توسعه یافته به این نتیجه رسیدند که نرخ بالای رشد GNP قادر به کاهش محرومیت های اجتماعی در بین گروه های مختلف مردم نیست. جوامع صنعتی اگر چه به دستیابی خود به درآمد سرانه بالا می بالیدند اما نتوانستند از این طریق دردهای انسانی را تسکین دهند. به همین دلیل این نتیجه حاصل شد که توسعه اقتصادی لزوما منجر به توسعه انسانی نمی گردد.اگر چه اولین حرکت در زمینه ساختن شاخص های اجتماعی – انسانی، در سال 1929 انجام گرفت، اما اقدام جدی در سطح بین المللی تا سال 1990 انجام نگرفت. در این سال سازمان ملل بر مبنای تعریف عملی از توسعه انسانی، براساس شاخص های امید به زندگی در بدو تولد، نرخ باسوادی بزرگسالان، و تولید ناخالص داخلی سرانه واقعی، به سنجش سطح توسعه انسانی در کشورهای مختلف پرداخت و از آن سال به بعد نتایج این بررسی ها در قالب گزارش های سالانه تحت عنوان Human Dcvelopment Report منتشر گردید. اگر چه شاخص های مورد استفاده سازمان ملل عملا ابعاد مختلف توسعه انسانی را در بر نمی گیرد، از نظر تکنیک و روش رفع اختلاف مقیاس Scale Frec شاخص ها و محاسبه شاخص ترکیبی Composite Index نیز دارای اشکال های اساسی است. از میان روش های مختلف موجود در این زمینه، سازمان ملل روش ضریب محرومیت Deprivation Score را به کار می برد، که در فرآیند رفع اختلاف مقیاس و محاسبه شاخص ترکیبی نه تنها باعث تغییر در مبدا و از بین رفتن بخشی از اطلاعات می گردد، بلکه شکاف توسعه بین کشورها نیز با آنچه که در واقعیت وجود دارد متفاوت می باشد. این مقاله ضمن نقد روش سنجش سطح توسعه انسانی سازمان ملل و بیان اشکال ها و کاستی های آن، روش مناسب تری را در زمینه پیشنهاد کرده است.
تبیین جایگاه سامانه بام سبز در تعدیل جزیره حرارتی شهر، نمونه موردی: کرج
حوزههای تخصصی:
براساس شواهد و یافته های آماری اقلیم کره زمین بویژه در مناطق شهری به طرف گرمایش می رود. برای نمونه دمای متوسط سالانه کرج سومین کلانشهر آلوده هوایی ایران در طی دوره 1960 تا 2008 حدود 2.25 درجه سلسیوس گرم شده است. این گرمایش در بیشتر ویژگی های محیط زندگی انسان اثر دارد، پدیده جزیره گرمایی شهر تشدید می شود و با افزایش مصرف انرژی برای ایجاد شرایط مطلوب زندگی آلودگی هوای محیط شهری افزایش می یابد. در مجموع افزایش دما در محیط شهری مشکلات و هزینه های سنگینی ایجاد می کند. تنها راه چاره برای جلوگیری و یا حداقل تعدیل این مشکلات تغییر ساختار کالبدی شهر در جهت سازگاری با این فرایند گرمایش است.
با توجه به ارزش افزوده بالای زمین و پایین بودن مساحت فضای سبز بنظر می رسد استفاده از فناوری بام سبز در کلان شهرهای ایران به علت بهبود و پایداری کیفیت محیط های شهری گزینه مناسبی می باشد. این مطالعه میان رشته ای با هدف معرفی سامانه بام سبز و نقش آن در کاهش پدیده جزیره حرارتی شهری، به بررسی تاثیر حرارتی استفاده از بام سبز در مقایسه با بام های رایج به کمک شبیه سازی با نرم افزار Derob در مقیاس خرد اقلیم می پردازد. یافته ها به وضوح نشان می دهد که کاهش قابل توجهی در ظرفیت حرارت، در یک وضعیت مقایسه ای وجود دارد که ثابت می کند که مسئله قابل پیش بینی اثر جزیره گرمایی را می توان با توسعه سامانه بام سبز کاهش داد
مقایسه تطبیقی رویکرد مدیریت سنتی و جدید شهری در ایران
حوزههای تخصصی:
امروزه مدیریت عامل اصلی و تعیین کننده موفقیت هر سازمان و تشکیلاتی شناخته می شود و هدف آن سیاست گذاری و اجرای برنامه ها است. شهرها نیز به عنوان یک سیستم و نظام اجتماعی پیچیده و متنوع نیازمند به مدیریت سازمان یافته ای (مدیریت شهری) برای تعیین و دستیابی به اهداف و هماهنگی فعالیت ها و... در ابعاد و عرصه های مختلف توسعه پایدار شهری هستند. در این مقاله ضمن شناخت و بررسی چگونگی، سیر تحولات سطوح مدیریتی شهری ایران در ادوار مختلف، و بیان وضعیت موجود، نقاط قوت و ضعف آن ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است و با استفاده از روش های توصیفی (مطالعات کتابخانه ای)، تحلیل داده های ثانویه (اسنادی) و تکنیک تحلیل محتوا به بررسی و مقایسه تطبیقی میان رویکرد مدیریت سنتی و جدید شهری پرداخته شده است. در پایان پیشنهاد هایی برای کارآمد سازی مدیریت شهری در راستای توسعه و مدیریت شهری غیر متمرکز در ایران با توجه به چالش ها و چشم اندازهای مدیریت نوین شهری در شهرها (مدیریت الکترونیکی و هوشمند، دانش محور، درونزا و ...) مطرح گردیده است.
شناخت عوامل مؤثر بر تمایل کشاورزان به مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی مورد: شهرستان خوسف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم یکپارچگی زمینهای کشاورزی در سطح کشور، دشواریهای فراوانی در استفاده ی مناسب از عوامل تولید و دستیابی به توسعه ی پایدار کشاورزی و روستایی به وجود آورده است. بهرهبرداری مناسب از عوامل تولید برای به فعالیت درآمدن امکانات بالقوه، اجرای کامل قانون یکپارچه سازی اراضی، تعاونی کردن تولید یا تجمیع اراضی خرد و پراکنده، ایجاد قطعات اراضی مناسب برای تولید و تجمیع سرمایههای انسانی و مادی پراکنده ی کشاورزان از راهبردهای اساسی و مهم در رسیدن به توسعه ی پایدار کشاورزی و روستایی محسوب می شود. بدیهی است مشارکت کشاورزان در امر یکپارچه سازی اراضی زراعی می تواند زمینه ساز اهداف راهبردی مذکور باشد، قابل ذکر است کشاورزی خراسان جنوبی نیز با بافت سنتی و با واحدهای کوچک بهره برداری با مشکلات فرآینده ای روبروست. از این رو به منظور افزایش بازده تولید، مکانیزه کردنکشت، مصرف بهینه ی آب و بهبود مدیریت مزرعه، طرح یکپارچهسازی اراضی زراعی در72 هکتار از اراضی زراعی شهرستان خوسف، واقع در استان خراسان جنوبی اجراشده است.
این تحقیق ضمن بیان ابعاد پذیرش کشاورزان، به بررسی عواملی که بر تمایل آنان به پذیرش و مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعیمؤثر می باشند، پرداخته است. تحقیق حاضر از نوع مطالعات کاربردی- توسعه ای و روش آن توصیفی- تحلیلی است. دادههای لازم از طریق دو نوع پرسشنامه (پرسشنامه کشاورزان و پرسشنامه کارشناسان)، مصاحبه، مشاهده و پرسشگری جمعآوری و با استفاده از فنون آماری و نرمافزارهای Excel وSpss مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته است. نتایج تحقیق نشان میدهد که بین متغیّرهای مستقل سن، جنس، شغل و میزان تحصیلات بهرهبرداران و تمایل آن ها برای مشارکت در اجرای طرح یکپارچه سازی اراضی زراعی رابطه ی معنی داری وجود دارد.
توسعة یک روش ابتکاری برای بهینه سازیمسئلة مکان یابی و تخصیص در عملیات امدادرسانی به مصدومان زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیشتر راه حل های مطرح شده برای مسائل مکان یابیوتخصیص- که در آن متقاضیان خدمات و مراکز خدماتی دارای ظرفیت مشخصی باشند- از لحاظ محاسباتی پیچیده اند.برای حل این مشکل، روش های ابتکاری متناسب با شرایط مسئله توسعه یافته اند. مکان یابی مراکز و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز درمانییکی از مسائل مهم در مدیریت بحران زلزله است؛ زیراتوسعة روشی مناسب برای بهینه سازیِ تخصیص مصدومان به مراکز درمانی می تواند در کاهش زمان امداد رسانی و در نتیجه کاهش آسیب های جانیاثر مهمی داشته باشد. در این مقاله، توسعة روشی ابتکاری بر پایةیک الگوریتم ژنتیک تو در تو برای بهینه سازی مکان یابی مراکز درمانی و تخصیص مصدومان زلزله به این مراکز، با استفاده از قابلیت های علم سیستم اطلاعات مکانی توضیح داده می شود. باتوجه بهاینکهمکان یابیوتخصیصمنابعدومسئلةجدااز هم نیستند وبرهمتأثیرمستقیمدارند،درروشپیشنهادی،ایندومسئلهبه صورتهم زمانحلمی شوند.با بررسیداده هایتحقیق و با توجه به نتایج آنمی توان گفت ساختار طراحی شده توانایی لازم جهت حل این نوع مسائل را با انتخاب میزان جمعیت اولیة مناسبداراست.
تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان
حوزههای تخصصی:
باغ ایرانی از قدیمی ترین تجربه های باغ آرایی در جهان است و تاریخ باغ سازی ایران نشان از قدمت آن دارد. باغ ایرانی و عناصر آن کمک خواهند کرد که پارک ها و فضاهای سبز امروز از یکنواختی کسل کننده درآمده و به فضاهایی با نشاط و هویت بخش مبدل شوند. در حال حاضر می توان از باغ سازی ایرانی الگو گرفت تا خوانشی مجدد از جلوه های باغ ایرانی صورت پذیرد به نحوی که با فضای سبز مدرن زندگی امروز متناسب باشد. باغ ایرانی مجموعه ای فرهنگی، تاریخی و کالبدی است که در آن آب، گیاه و ابنیه در نظام هندسی مشخصی با هم تلفیق شده و محیطی مطلوب برای انسان بوجود می آورد. یکی از ویژگی های شهر اصفهان گسترش فضاهای سبز و خلق مناظر روح بخش و همچنین شمار زیاد باغ های ایرانی است، به گونه ای که شهر اصفهان به عنوان باغ شهر خوانده می شده است. در این پژوهش به تحلیل تطبیقی عناصر فضایی باغ ایرانی در طراحی پارک های شهر اصفهان پرداخته شده است. در این راستا تلاش شده با استفاده از روش ""توصیفی- تحلیلی"" و با تکمیل 384 عدد پرسشنامه از شهروندان و کارشناسان در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان و با استفاده از نرم افزار SPSS، عناصر فضایی باغ های ایرانی را به منظور بهره برداری در پارک های شهری مورد تحلیل قرار گیرد. فرضیه اصلی تحقیق این است که عناصر فضایی موجود در پارک های شهر اصفهان با عناصر فضایی باغ های ایرانی تطابق چندانی ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که اکثریت عناصر موجود در باغ های اصفهان در پارک های شهری نیز دیده می شود اما هنوز تا رسیدن به باغ ایرانی که دارای ویژگی های فضایی منحصر به فرد است فاصله زیادی وجود دارد.همچنین با توجه به ارزیابی ویژگی های باغ ایرانی در پارک های شهری نیز مشخص گردید که تدوین معیارهای طراحی باغ و پارک بر اساس الگوی باغ ایرانی مورد پذیرش شهروندان بوده است. پارک هایی دارای ویژگی هایی با هویت فضایی همانند هندسه مشخص و منحصر به فرد، وجود کوشک و سردر، فراوانی و سبکی خاص در نحوه حضور آب، کثرت سایه، نظمی ویژه در کاشت درختان و. .. می تواند رضایت شهروندان را افزایش دهد.
تحلیلی بر نحوه توزیع فضایی امکانات و خدمات روستایی و سطح بندی دهستانهای استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ظرفیت سنجی فضاهای گمشده شهری با رویکرد توسعه فضای سبز پایدار مورد شناسی: محله آخوند شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه پایدار شهری با به کارگیری تمام عناصر و فضای موجود شهرها قابل پیگیری است. در شهرها فضاهای خالی و بدون استفاده ای وجود دارند که با نداشتن خاصیت ظاهری، دارای قابلیت های فراوانی هستند. فضاهای گمشده شهری به منظور شکوفایی عوامل پایدار و همچنین مناسب برای اهداف توسعه پایدار، با داشتن شاخصه ها و توانایی های بالقوه، دارای ارزش بازسازی و همچنین ترمیم هستند. برای بالفعل نمودن ظرفیت تبدیل این فضاها به کاربری فضای سبز، باید آنها را شناخت و سنجشی از لحاظ ظرفیت سنجی عوامل مؤثر در بهبود طراحی با مدیریت زیست محیطی لازم است تا بازده محیطی این فضاهای شهری افزایش یابد. به نوعی می توان بیان نمود که باید با تعیین اولویت ها و تعیین سلسله مراتب ارزشی با رویکرد به توسعه فضای سبز پایدار، فضاهای قابل بازدهی به ترتیب اولویت شناسایی گردند تا به درستی از ظرفیت ها و سرمایه گذاری ها استفاده شود؛ زیرا که تمامی این فضاها دارای بازدهی بالا نیستند.
این پژوهش با رویکرد تحلیلی- کاربردی، در ابتدا با مطالعات کتابخانه ای و میدانی، با بررسی مبانی فضاهای گمشده، شناسایی عوامل مؤثر در شکل گیری آنها را با شاخصه های «فضاهایی با شاخصه های جمع شدن زباله، تخریب، رها شده، منظر نامطلوب، احساس فضای بی دفاع، مکان ولگردها و اوباش ها، برنامه ریزی نشده و بدون کاربری مشخص» یاد می شود و با مطالعه موردی در محله آخوند، چهار فضا با این ویژگی ها شناسایی شد و در نهایت با هدف تغییر کاربری این فضاها به فضای سبز با روش تحلیل سلسله مراتبی با استفاده از نرم افزار Expert choice و نظر کارشناسان امور شهری و شهرسازی شهرداری قزوین، ظرفیت تبدیل فضاهای گمشده در محدوده محله آخوند با مشخصه های مساحت مناسب، تراکم جمعیت، فاصله از فضای سبز موجود، کاربری فضای سبز در طرح تفصیلی، دسترسی به شبکه های ارتباطی موجود، نزدیکی به مراکز آموزشی موجود و مراکز مسکونی، اولویت بندی شدند. نتایج نشان داد که فضای شماره یک با وزن نهایی 337/0 در اولویت اول توسعه فضای سبز قرار گرفت و فضاهای دو، سه و چهار با ترتیب 282/0، 223/0 و 158/0 در اولویت های بعدی بوده و نشانگر این است اولویت ها به ترتیب، بازده و تناسب کمتر به منظور تبدیل و ترمیم این فضاهای گمشده به فضای سبز را دارا هستند.