فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۴۱ تا ۸۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش با استفاده از شاخص اقلیم توریستی میکزکوفسکی (TCI) ، به ارزیابی اقلیم توریستی استان آذربایجان شرقی پرداخته شده است. این شاخص به شکلی سیستماتیک شرایط اقلیمی را برای توریسم مورد ارزیابی قرار می دهد. برای محاسبهً این شاخص پارامترهای میانگین حداکثر ماهانهً دمای روزانه، حداقل رطوبت نسبی، میانگین رطوبت نسبی روزانه، بارش، کل ساعات آفتابی و سرعت باد مورد استفاده قرار می گیرند. در این پژوهش شاخص مورد نظر برای 9 ایستگاه سینوپتیک استان آذربایجان شرقی برای یک دورهً 20 ساله (2010- 1990) محاسبه و نتایج حاصله به محیط GIS وارد شد. سپس با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی، پهنه بندی از شرایط اقلیم گردشگری استان در ماه های مختلف انجام گرفت. نقشه های حاصله نشان می دهد که اقلیم گردشگری استان آذربایجان شرقی دارای تنوع زیادی می باشد. به طوری که ماه های اردیبهشت، خرداد، تیر، مرداد و شهریور دارای بهترین شرایط از نظر آسایش اقلیمی گردشگران می باشد و ماه های آذر، دی، بهمن و اسفند دارای بدترین شرایط از این نظر هستند.
ارزیابی شاخص های کیفیت زندگی با تاکید بر اصول شهر زیست پذیر در منطقه 22 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه روزافزون جمعیت شهری و جایگزینی رویکردهای کیفی به جای توجه به استانداردهای کمی باعث طرح موضوعاتی نظیر کیفیت زندگی شهری و زیست پذیری شهری شده است که در مقیاس ها، قلمروها و ابعاد مختلف قابل بررسی است، شهرک گلستان واقع در منطقه ۲۲ شهر تهران از جمله سکونت گاه های جدید و واقع در جهت توسعه شهر تهران است که با توجه به توسعه های متعددی شهرک مانند در غرب تهران به خصوص در منطقه 22، لزوم سنجش و ارزیابی این نوع از سکونتگاه ها در قلمروهای مختلف بر پایه مشارکت مردمی (بعد ذهنی) و استاندارد های برنامه ریزی (بعد عینی) ضروری به نظر می رسد. در این پژوهش با توجه به چارچوب نظری حاصل از اشتراک قلمروهای کیفیت زندگی و شهر زیست پذیر، این شهرک در دو بعد عینی و ذهنی در قلمروهای اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیبایی شناختی، دسترسی و حمل ونقل و خدمات شهری مورد بررسی قرارگرفته است. هدف از این پژوهش سنجش میزان زیست پذیری شهرک گلستان در دو بعد عینی و ذهنی و شناسایی عوامل مهم و موثر در ارتقای کیفیت زندگی در آن است که بدین منظور با استفاده از مدل تاپسیس میزان برخورداری عینی و رضایت ذهنی در قلمروهای مختلف اندازه گیری گیری شده است، نتایج مدل تاپسیس میزان رضایت کلی در همه قلمروها را عدد 0.51 نشان می دهد که با توجه به طیف لیکرت این شهرک در وضعیت متوسط قرار دارد و بررسی قلمروها در بعد عینی نشانگر برخورداری بسیار مناسب در عرصه مسکن (0.86) و برخورداری نامناسب (.35) در قلمرو کالبدی است ، از سویی دیگر بررسی رضایت ذهنی نشانگر مناسب تر بودن وضعیت قلمروهای مسکن (0.58) و محیط زیست (0.67) نسبت به وضعیت اقتصادی (.44) و اجتماعی (0.46) است و در نهایت با توجه به همبستگی 0.28 بین رضایت ذهنی و برخورداری عینی رابطه معناداری بین دو بعد عینی و ذهنی کیفیت زندگی مشاهده نمی شود که این عدم توافق، نشانگر عدم تعریف مناسب سرانه ها و شعاع های دسترسی استاندارد می باشد و اهمیت برنامه ریزی مشارکتی برپایه نظر مردم را بیش از پیش نشان می دهد.
تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی (مطالعه موردی: شهرستان تویسرکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: در این تحقیق، شناسایی و تحلیل موانع و محدودیت های اشتغال زنان روستایی در شهرستان تویسرکان به عنوان هدف اصلی مدّ نظر قرار گرفته و با بهره گیری از تکنیک تحلیل عاملی، به شناسایی و تحلیل مهم ترین موانع و محدودیت های ایجاد و توسعه اشتغال توسّط زنان روستایی پرداخته شده است.
روش: تحقیق حاضر، نوعی تحقیق توصیفی و کاربردی است که به شیوه مطالعات پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق را زنان روستایی شاغل در شهرستان تویسرکان تشکیل دادند که به طور تصادفی، تعداد ۱۵۰ نفر از آن ها به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و دیدگاه های آن ها در مورد موانع و محدودیت-های اشتغال زنان در جامعه روستایی مورد بررسی قرار گرفت. پرسش نامه مهم ترین ابزار جمع آوری اطّلاعات تحقیق بود که روایی ظاهری و محتوایی آن توسّط گروهی از متخصّصان موضوع، مورد بررسی و تأیید قرار گرفت و برای ارزیابی میزان پایایی پرسش نامه نیز ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد که رقم ۸۱/۰ به دست آمد. هم چنین، برای بررسی اعتبار سازه ای پرسش نامه و برازش الگوی اندازه گیری سازه «موانع اشتغال زنان روستایی» داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار LISREL از طریق تحلیل عاملی تأییدی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که شاخص های نیکویی برازش (RMSEA=۰.۰۶۳، AGFI=۰.۸۵ و GFI=۰.۹۳) تناسب کامل الگو با داده های مشاهده شده را تأیید کرد.
یافته ها: در این تحقیق به منظور دست یابی به تحلیل دقیق تری از موانع و مشکلات پیش روی اشتغال زنان روستایی، از تکنیک تحلیل عاملی استفاده شد که بر این اساس، موانع و محدودیت های پیش رو در چهار عامل اصلی دسته بندی شد؛ عامل اوّل با توجّه به ماهیت متغیّرهای تشکیل دهنده آن «موانع اجتماعی-فرهنگی» نام گرفت که با تبیین ۰۳/۲۲ درصد از واریانس به عنوان مهم ترین عامل معرفی شد. این عامل هم راه با دیگر موانع نظیر «موانع اقتصادی-محیطی»، «موانع شخصیتی» و «موانع آموزشی-حمایتی» در مجموع، ۳۰/۶۲ درصد از واریانس موانع اشتغال زنان روستایی را تبیین کردند.
راه کارهای عملی: در راستای تسهیل روند اشتغال زنان روستایی، اصلاح و رفع برخی موانع فرهنگی اجتماعی؛ شامل ذهنیت های سنّتی و نادرست نسبت به توان مندی های زنان و ضرورت مشارکت آن ها در فعّالیت های اقتصادی جامعه توصیه می شود. بر مبنای نتایج تحقیق، تأمین فرصت های یادگیری متنوّع برای آحاد جامعه روستایی به ویژه زنان به منظور تغییر و اصلاح نگرش ها و کسب توان مندی های لازم برای ورود به عرصه فعّالیت های اقتصادی اجتماعی ضروری است.
اصالت و ارزش: با توجّه به اهمیت موضوع اشتغال، به ویژه در جامعه روستایی، یافته های تحقیق حاضر می تواند راهنمایی برای سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه روستایی در تدوین برنامه های کلان و عملیاتی مناسب برای رفع موانع اشتغال زنان در مناطق روستایی باشد.
میان افزایی؛ راهکاری برای افزایش پایداری کالبدی محور تاریخی-فرهنگی کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ااگرچه افزایش جمعیت علت اولیه گسترش شهرها محسوب می شود، لیکن پراکندگی نامعقول آن اثرات نامطلوبی بر محیط طبیعی و فرهنگ جوامع می گذارد. الگوی توسعه میان افزا یکی از ابزارهای رشد هوشمند است و در صورت تحقق از مصادیق بارز توسعه پایدار می باشد. کمبود زمین، موانع طبیعی و مصنوعی گسترش افقی شهرها، گسترش شهر بر روی پهنه های مخاطره آمیز و گسل ها، هزینه بالای ایجاد خدمات زیربنائی و تسهیلات شهری، همچنین برخی ملاحظات مربوط به پایداری محیط، بهسازی و اصالت بخشی به بافتهای فرسوده شهری، کاهش اتلاف سرمایه و انرژی، ایجاد شبکه حمل و نقل مناسب، اختلاط کاربری ها و مسائلی از این دست، موجب گردیده است تا حرکت به سوی اهداف توسعه پایدار مورد توجه قرار گیرد. شهر تبریز یکی از قدیمی ترین مراکز سکونتی است که از جهات مختلف طبیعی، سیاسی، دموگرافیکی و... دارای اهمیت می باشد. گسترش پراکنده و توسعه افقی شهر، ضمن اینکه گاهاً با محدودیت های طبیعی روبروست هزینه های خدمات شهری را نیز افزایش می دهد. همچنین حدود یک سوم جمعیت شهر تبریز را حاشیه نشینان تشکیل می دهند، اگر به رقم فوق ساکنان بافت فرسوده را اضافه کنیم شاید در حدود نیمی از جمعیت شهر در شرایط نامناسب و ناهنجار زندگی می کنند. الگوی توسعه پایدار و توجه به بهسازی بافت فرسوده و تشویق اسکان جمعیت در نواحی کم تراکم مرکز شهر، مشکلاتی از این دست را حل می کند. در این تحقیق به منظور تحلیل توسعه کالبدی محدوده و ارزیابی پتانسیل میان افزایی آن، مدلی تهیه و شاخص هایی جهت بررسی وضعیت کالبدی و پایداری بناها و اماکن تعریف شده و با ادغام نتایج حاصل از هر شاخص، میزان توسعه کالبدی محور تاریخی- فرهنگی تبریز مورد ارزیابی قرار گرفته است. سپس محلات بر اساس سطح توسعه کالبدی طبقه بندی شده و سناریوهای افزایش پایداری برای محدوده پیشنهاد شده است. در نهایت با توجه به وضع موجود و خروجی مدل، این نتیجه حاصل شد که با استفاده از توسعه میان افزا و ایجاد تغییراتی در بافت موجود شهر می توان سطح پایداری را در شهر ارتقاء داده و ساختار کالبدی مناسبی فراهم آورد.
بررسی نگرش دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران نسبت به دستاوردهای دورههای کارآموزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق با هدف بررسی نگرش دانشجویان رشتههای کشاورزی نسبت به دوره کارآموزی صورت گرفته است. به لحاظ روششناختی این تحقیق به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق آن دسته از دانشجویان دانشکده کشاورزی دانشگاه تهران را شامل شده که دوره کارآموزی خود را در سال تحصیلی84-1383 گذرانده بودند (N=150). برای گردآوری دادهها از روش سرشماری و یک پرسشنامه محقق ساخته بهره گرفته شده است. روایی محتوایی پرسشنامه از سوی گروهی از اعضای هیات علمی ترویج و آموزش کشاورزی دانشگاه تهران مورد تایید قرار گرفته است. پایایی پرسشنامه نیز با توجه به ضریب آلفای کرونباخ بدست آمده (برابر با 82/0)، مناسب تشخیص داده شد. تحلیل دادههای گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS10.5 صورت گرفت. یافتههای تحقیق حاکی از این است که تفاوت معنیداری بین دانشجویان مورد مطالعه در ارتباط با نگرش نسبت به دستاوردهای دوره کارآموزی بر حسب متغیرهای گروهبندی جنسیت، ارتباط استاد درس در طول دوره، برگزاری جلسه توجیهی، شیوه انتخاب محل کارآموزی و رشته تحصیلی، وجود دارد. همچنین یافتههای تحقیق نشان دادهاند که بین متغیرهای میزان اهمیت دوره کارآموزی نزد پرسنل و مدیریت محل کارآموزی، استفاده از ایدهها و آموزههای کارآموزان، پرداختن به فعالیتهای حرفهای و عملی، میزان ارتباط فعالیتهای انجام داده در طول دوره با آموختههای دانشگاهی، میزان رضایت از دوره کارآموزی، میزان حضور در محل کارآموزی، تناسب محل کارآموزی با رشته تحصیلی، امکان انتخاب داوطلبانه فعالیتهای متنوع از سوی کارآموز، امکان استفاده از امکانات و تجهیزات محل کارآموزی با نگرش دانشجویان به دستاوردهای دوره کارآموزی رابطه مثبت معنیداری وجود دارد.
تحلیل جغرافیایی کانون های جرم خیز در مناطق شهری اهواز (مورد مطالعه: جرایم اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بزه کاری از جمله مفاهیمی است که به شدت تحت تأثیر مشخصه های مکانی و زمانی، زمینه های فرهنگی، مناسبات اجتماعی، ساختار اقتصادی و ملاحظات سیاسی قرار دارد. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است، با هدف تحلیل وضعیت مناطق شهری اهواز به لحاظ برخورداری از جرایم اجتماعی، از پنج شاخص (سرقت، قتل، نزاع، منافی و جعل) استفاده و اطلاعات جمع آوری شده با استفاده از مدل الکتره ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج پژوهش نشان داد که منطقه چهار و منطقه یک بیشترین جرایم را دارند و منطقه پنج از جرایم کمتری برخوردار است. سپس در محیط ARC/GIS با استفاده از مدل کریجینگ ، از توابع زمین آماری به پهنه بندی جرایم (از درگیری لفظی تا قتل) در مناطق شهری اهواز پرداخته و با استفاده از تجزیه تحلیل نقاط داغ از توابع Spatial Statistics Tools, Mapping Clusters کانون عمده (به عبارتی نقاط داغ) هر کدام از جرایم بر روی نقشه مشخص شده است.
مطالعه تطبیقی کلانشهرهای ایران از لحاظ شاخص های توسعه پایدار
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها به عنوان مصرف کننده و توزیع کننده اصلی کالاها و خدمات تبدیل به نقاط کانونی پایداری شده اند. هدف این پژوهش، مطالعه کلان شهرهای ایران از لحاظ انطباق آنها با شاخص های توسعه پایدار و بررسی تطبیقی بین آنها است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و اسنادی مانند سالنامه آماری مرکز آمار و سالنامه آماری شهرداری های کلانشهرهای ایران و نیز ۴۳ شاخص در سه بخش زیست محیطی، اقتصادی و کالبدی استفاده شده است. جهت رتبه بندی شهرها، از مدل های ویکور، الکترا و تاپسیس و همچنین از مدل آنتروپی شانون جهت وزن دهی به شاخص ها استفاده شده است. نتایج به دست آمده از ترکیب روش های سه گانه به وسیله تکنیک کپلند نشان داد که تهران با امتیاز ۴ در رتبه اول قرار گرفت و پس از آن به ترتیب شهرهای اهواز با امتیاز 2، اصفهان با امتیاز ۰، تبریز با امتیاز ۱- و مشهد با امتیاز ۴- در رتبه های بعد قرار گرفتند. بررسی مجموعه معیارهای پژوهش نشان داد که مقدار معیارهای توسعه پایدار در هر یک از شهرها به شکل یکنواخت و همگن نبوده و هر شهر از نظر برخی از معیارها در وضعیت بهتری نسبت به دیگر شهرها قرار دارد.
بافت فرسوده ملایر و راههای ساماندهی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بافت تاریخی و قدیمی شهرهای کشور که در اغلب موارد هسته اولیه و اصلی آن شهرها را تشکیل می دهد از یک طرف جزو میراث فرهنگی و تاریخی آن شهرها محسوب شده و حفظ، بهسازی کالبدی و توانمند سازی عمل کردی آنها اجتناب ناپذیر می باشد و از طرف دیگر اغلب این بافت ها با گذشت زمان و عدم توجه و نگهداری مناسب، دچار فرسودگی و اضمحلال کالبدی و عملکردی می گردند.
شناسایی وضعیت کالبدی و عملکردی این بافت ها به منظور برنامه ریزی و مدیریت حفظ و نگهداری آنها از اقدامات اولیه و مهمی است که باید صورت پذیرد. بافت 20 هکتاری شهر ملایر از جمله این گونه بافت ها است که در این پروژه شاخص های عمده چون ویژگی های بنا، وضعیت کاربری اراضی موجود، ویژگی اقتصادی و اجتماعی و در آخر بناهای قدیمی ملایر مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است.
نتایج حاصل از انجام این پروژه نشان می دهد که فرسودگی فضاهای کالبدی و آلودگی های زیست محیطی در مرکز شهر (خرابه ها و چشم اندازهای ناگوار منازل و محلات، فقر، بی سوادی و پایین بودن سطح فرهنگ شهری، ناشی از مکان گزینی مهاجران روستایی و قشرهای کم درآمد شهری) منجر به حرکت گروه های توان مند از محلات به سایر بخش های حاشیه شهر و جای گزین شدن گروه های اجتماعی غیربومی و ناهماهنگ گردیده و در نتیجه فرآیند رکود و تنزل، دو چندان می شود.
برنامه ریزی گردشگری و گذران اوقات فراغت در شهر مشهد با تاکید بر شناسایی الگوهای گذران اوقات فراغت ساکنین مناطق شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ز جمله موضوعات مهم در برنامه ریزی گردشگری، شناسایی تفاوتهای موجود در خصوص نحوه گذران اوقات فراغت ساکنین شهری است، این مطالعه، نگاهی جغرافیایی به موضوع اوقات فراغت در شهر مشهد دارد، به عبارتی در هر پهنه فضایی، چه الگویی از گذران اوقات فراغت قابل مشاهده است؟ و اینکه برنامه ریزی گردشگری در شهر مشهد چه رویکردی را در قبال این الگوها مدنظر قرار دهد؟ سطح مطالعه، مناطق 13 گانه شهرداری مشهد می باشد، برای این منظور نظرات شهروندان هرمنطقه در خصوص گرایش به جاذبه های مهم گذران اوقات فراغت پیرامون شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفت، نتایج اولیه به تفکیک منطقه، با استفاده از نرم افزار ArcGIS، در پایگاه اطلاعات مکانی، ذخیره و گرایش ساکنین مناطق به هرجاذبه جهت گذران اوقات فراغت در قالب نقشه های گوناگون مشخص گردید، نتایج این مرحله گرایش به 10 جاذبه (شامل 6 جاذبه مذهبی و 4 جاذبه طبیعی) پیرامون شهر مشهد را نشان داد، استفاده از آزمون تحلیل واریانس وجود تفاوت معنادار بین گرایشهای ساکنین هر منطقه به جاذبه های فوق الذکر را تایید کرد که به نوعی نشان از تفاوت نگرش شهروندان در خصوص گذران اوقات فراغت در شهر مشهد است، در ادامه از طریق استانداردسازی داده های به دست آمده از گرایشهای ساکنین و نمایش آنها بر روی نمودار پراکنش، الگوی گذران اوقات فراغت هر یک از مناطق شهر مشهد تعیین گردید، نتایج این مرحله نشان داد که در 4 منطقه الگوی گذران اوقات فراغت، گرایش به جاذبه های طبیعی، در 2 منطقه گرایش به جاذبه های مذهبی، در 4 منطقه گرایش به ترکیبی از جاذبه های طبیعی و مذهبی و در 3 منطقه نیز گرایش ضعیف به هر دو دسته جاذبه ها وجود دارد، همچنین نتایج تحلیل همبستگی بیانگر آن بود که بین سطح تحصیلات و درآمد سرپرست خانوار و گرایش به جاذبه های طبیعی رابطه مثبت و درخصوص گرایش به جاذبه های مذهبی رابطه منفی وجود دارد، همچنین ارتباط مستقیمی بین نزدیکی به جاذبه های طبیعی و گرایش شهروندان وجود دارد اما در خصوص جاذبه های مذهبی چنین رابطه ای مشاهده نمی شود،
الگوی باغ- شهرها؛ راهکاری برای توسعه شهرهای کوچک در فضاهای روستایی
حوزههای تخصصی:
طی دو سده اخیر، جهان به سرعت در حال شهری شدن است. مهمترین جنبه و پیامد این فرایند، گسترش فضایی و پیشروندگی فیزیکی شهرها به سوی فضاهای روستایی میباشد که با انضمام روستاها به محدوده شهرها و تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک انجام می پذیرد. شهرهای کوچک اگر چه در آغاز جمعیت و محدوده اندکی دارند اما به سرعت به سوی اراضی کشاورزی و عرصه های روستایی پیرامون گسترش می یابند. در اروپا دغدغه مقابله با چنین روندی از اواخر سده نوزدهم با جنبش باغ شهرها آغاز گردید و از نیمه نخست سده بیستم، کشورهای اروپایی، ایالات متحده ژاپن و حتی فیلیپین، برنامههایی را برای مقابله با روند گسترش فیزیکی شهرها در اراضی حاصلخیز کشاورزی به اجرا گذاشتند و به موفقیتهایی نیز دست یافتند. اما کشورهای درحال توسعه که در تب و تاب گذار از جامعه کشاورزی به جوامع صنعتی شهری قرار داشتند، به سرعت مقدار زیادی از اراضی حاصلخیز خود را در برابر رشد فزاینده شهرها از دست دادند، در ایران نیز این روند از نیمه دوم سده بیستم آغاز گردید و به سرعت بر تعداد شهرهای کشور و جمعیت شهر نشین اضافه شد. در مقابل تعداد زیادی از روستاها یا به شهر تبدیل شدند و یا ضمیمه شهرهای بزرگ گردیدند. طی دهه اخیر، روند شتابان تبدیل روستاها به شهر، اگر چه با هدف بهره مندی روستاییان از خدمات شهری انجام پذیرفته است اما در مناطقی همچون جلگه های خزری، به تغییر کاربری اراضی کشاورزی و تخریب چشم اندازهای طبیعی منطقه منجر خواهد گردید، بویژه در مواردی که شهرهای تازه تاسیس از ترکیب چند روستا تشکیل شده اند، محدوده کم تراکم، نامتجانس و متخلخل آنها، در آینده ای نزدیک با ساخت و سازهای شهری پر خواهد گردید. برای جلوگیری از این روند نگران کننده نمی توان یکسره برنامه تبدیل مراکز روستایی به شهرهای کوچک را کنار نهاده و آن را اقدامی بیهوده قلمداد نمود، بلکه باید توسعه چنین شهرهایی را مطابق الگوهای فضایی و کارکردی متناسب با ناحیه پیش برد. مثلا در منطقه خزری، الگوی باغ - شهرها می تواند علاوه بر حفظ اراضی کشاورزی و چشم اندازهای روستایی و بهره مندی اهالی از خدمات و امکانات شهری، توانمندی های گردشگری حوزههای روستایی را نیز فعال نماید.
تحلیل و مقایسه ی توزیع اندازه ی شهرها در سیستم شهری ایران و کشورهای همسایه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بر اساس سند چشم انداز بیست ساله، ایران باید در سال 1404 جایگاه اوّل در سطح منطقه، شامل آسیای میانه، قفقاز، خاورمیانه و کشورهای همسایه را در شاخص های توسعه داشته باشد. یکی از این شاخص ها، تعادل و تمرکززدایی در نظام شهرنشینی است. تمرکزگرایی به عنوان الگوی پیشرفت و توسعه در ایران و کشورهای همسایه، بیشتر امکانات و فرصت های توسعه را به خود اختصاص داده است. پس از چندی مشکلات و پیامدهای سوء تمرکزگرایی به صورت ایجاد نابرابری در بسیاری زمینه ها، گسیختگی در شبکه ی شهری و جذب تمامی فرصت ها و برهم زدن برابری و رشد و توسعه در سطح این کشورها پدیدار شده است. هدف از این مطالعه، بررسی جایگاه ایران از نظر شاخص های توزیع اندازه ی شهرها در بین کشورهای همسایه است. پرسشی که این پژوهش به آن پاسخ می دهد این است که آیا توزیع اندازه ی شهرها که تبلور تمرکز جمعیّت در شهر نخست است، در سه دوره ی بررسی شده، کاهش یافته یا افزایش یافته است. برای بررسی این مسائل از دو روش شاخص های نخست شهری و شاخص های بدون تمرکز استفاده شد. نتایج کلّیّه ی شاخص ها نشان می دهد که پدیده ی نخست شهری در ایران و همسایگان، در تمام این دوران وجود داشته و نظام شهری نابرابر و توزیع جمعیّت نامتعادل است. این امر درحالی ست که این تمرکز در ایران به سمت تعادل در حرکت است. با توجّه به نتایج پژوهش پیشنهاد می شود با دیدگاه و تفکّری برپایه ی اصول آمایش سرزمینی و به کارگیری راهکارهایی از جمله سیاست های تمرکززدایی، سرمایه گذاری در زیرساخت های بین شهری و واگذاری اختیارات به نهادهای منطقه ای و محلّی، از تمرکز بیش ازحد در نخست شهرها جلوگیری کنیم و گامی در راستای تحقق تعادل و توازن در شبکه ی شهرهای خود برداریم تا بتوانیم به اهداف چشم انداز بیست ساله کشور دست یابیم.
بررسی میزان رضایت مندی از کیفیت خدمات سازمان های متولی مدیریت محلی روستایی در شهرستان ایجرود (استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، کارآیی هر سازمان بویژه سازمان های متولی مدیریت روستایی در گرو تأمین نیازها و پاسخگویی به خواستههای فزاینده مردم است که به کارگیری هرچه مؤثرتر امکانات و منابع و ارتقای سطح کیفی خدمات را در مناطق روستایی بیش از پیش اجتناب ناپذیر ساخته است. به طور کلی، شناسایی نیازهای مردم و آگاهی از خواستههای آن ها نقشی تعیین کننده در تعیین اولویت های مدیریتی و کارآمدسازی نظام اداری دارد. در واقع، توجه به نقش مردم و آگاهی از خواستههای آن ها چارچوب مفیدی برای انتخاب راهبردهای مناسب و ارتقای سطح کیفی خدمات فراهم می آورد. به همین منظور تحقیق حاضر بر آن است تا با ارزیابی و سنجش سطح رضایت مندی روستاییان از خدمات ارائه شده توسط سازمان های متولی مدیریت روستایی، اولویت های سازمان ها را جهت ارائه خدمات مورد شناسایی قرار دهد. از این رو برای پوشش کامل تمامی سطوح و انتظارات ساکنان، از مدل راتر جهت تعیین ابعاد خدمات در سطح 59 سکونتگاه روستایی شهرستان ایجرود استان زنجان استفاده شد. جمعآوری داده ها از طریق پرسشنامه در حجم نمونه 436 نفر و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های مناسب در نرم افزار SPSS انجام شده است. بر اساس آزمون t استیودنت، سطح رضایت مندی از سازمان های مور نظر در تمامی شاخص ها، به طور معناداری کمتر از حد انتظار است. در رتبهبندی شاخص های مؤثر در میزان رضایت مندی شاخص هایی همچون ارتباط صمیمانه و دوستانه مردم و مسوولان، پاسخگویی به مشکلات مردم توأم با احترام و ادب، نحوه رسیدگی مسوولان به وظایف خود و میزان علاقه و انگیزه مسوولان در انجام وظایف خود بیشترین سهم را در تبیین میزان رضایت مندی مردم از سازمان ها داشته اند. نتایج رگرسیون چند متغیره نشان داد که معیار قابل اعتماد بودن با ضریب تعیین 432/0، بیشترین تأثیر را بر میزان رضایت مندی مردم داشته است. به طور کلی در جهت بهبود وضعیت خدمات رسانی توسط سازمان های متولی آگاهی از نیازهای روزمره مردم و شناسایی زمینههای خدماتی برای تأمین نیازها و خواستههای مردم اجتناب ناپذیر می باشد.
رویکردهای توانمندسازی مناطق حاشیه ای شهری مورد شناسی: سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سکونتگاه غیر رسمی از عوامل عمده ایجاد ناپایداری در مناسبات شهری، بویژه در کشورهای در حال توسعه است. اسکان غیر رسمی به طور عمده با تصرف و ساخت غیر رسمی زمین و مسکن، عدم رعایت ضوابط و مقررات رسمی و متعارف شهرسازی، کمبود شدید خدمات زیرساختی، رشد سریع کالبدی و جمعیتی، اشتغال غالب غیر رسمی، ناپایداری سازه ای و تأسیساتی، ناپایداری درآمد، بستر کالبدی مناسب برای رشد آسیب های اجتماعی و شکل گیری خرده فرهنگ های کجرو و ایجاد پایگاه مجرمین و بزهکاران اجتماعی شناخته می شود. این پدیده در اثر رشد شهرنشینی، مهاجرت های روستا شهری و فقر شهری به وجود آمده است. رویکرد توانمندسازی، راهکاری است که با تأکید بر ماهیّت درونزای حل مشکل، می تواند زمینه های کاهش آثار منفی سکونتگاه های غیر رسمی را فراهم آورد. این پژوهش با هدف توانمندسازی سکونتگاه غیر رسمی حسن آباد شهر یزد برای ارائه الگوی مناسب ساماندهی آن انجام شده است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی و توسعه ای است. داده ها از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی و نیز تکمیل پرسشنامه جمع آوری و با بهره گیری از روش تحلیل عاملی نیازهای محله اولویت بندی و راهکارهای توانمندسازی ارائه شده است. در بررسی 34 گویه مطالعه شده عوامل مؤثر در توسعه پایدار محله به 9 عامل کاهش یافت و با توجه به میزان همبستگی هر یک از گویه های بارگذاری شده در عوامل، عناوین مناسب انتخاب شد. این عوامل 124/67 درصد واریانس را پوشش می دهند که عامل زیست محیطی با 152/19 بیشترین درصد واریانس و عامل مهارت آموزی با 696/3 کمترین درصد واریانس را داشته است؛ بنابراین، با توجه به درصد واریانس، عوامل بر اساس شدت اثرگذاری در توانمندسازی محله به صورت زیست محیطی، اجتماعی، آموزشی، درمانی-ورزشی، مشارکتی، کالبدی، اقتصادی، زیرساختی و مهارت آموزی اولویت بندی شدند.
نقش شهرهای میانی در تعادل ناحیه ای: مورد مطالعه: شهر میانی شهرضا(استان اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در بحث تمرکز زدایی یکی از پایه ای ترین مباحث مطرح شده لزوم نگرش به بخش های میانی سلسله مراتب سکونتگاه-هاست که در این میان شهرهای میانی توجه ویژه ای را به خود می طلبند. از این رو هدف این مقاله بررسی تاثیر شهر میانی شهرضا در ساختار اقتصادی سکونتگاه های پیرامون ، شناخت حوزه ی نفوذ شهرضا و ارزشیابی عملکرد این شهر در حوزه ی نفوذ خود به عنوان یک شهر میانی است. روش تحقیق از نوع «توصیفی – تحلیلی» و روش گردآوری اطلاعات مبتنی بر دو روش کتابخانه ای و میدانی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که تمرکز جمعیت و نخست شهری در استان رو به کاهش بوده و از این رو شهر شهرضا از توان کشش پذیری جمعیت برخوردار است، به صورتی که بدون در نظر گرفتن این شهر در شبکه ی شهری استان عدم تعادل بیشتر می شود. الگوهای اقتصادی بیانگر نقش قوی صنعتی و خدماتی این شهر طی دوره های مختلف است. نتایج حاصل از بررسی های حوزه ی نفوذ شهرضا نیز نشان می دهد که این شهر با قدرت خدماتی خود در امور تجاری، بهداشتی و درمانی و آموزش، توانسته است نقشی فرا ناحیه ای ایفا کرده و حوزه ی نفوذ خود را تا استان های هم جوار بگستراند. از طرفی با توجه به انتخاب این شهر به عنوان یکی از چهار قطب توسعه ی استان در صورت تقویت زیرساخت ها این شهر می تواند به عنوان مرکز خدماتی و صنعتی برای سکونتگاه های جنوبی استان مطرح شود.
سنجش شاخص های مؤثر بر مطلوبیت محلات شهری با استفاده از معادله رگرسیونی چند متغیره(مطالعه موردی: محلات شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنجش مطلوبیت محلات مسکونی برای شناخت الگوی زندگی شهری بسیار با اهمیت می باشد.به طوری که امروزه ارتقای کیفیت محیط سکونت، به عنوان یکی از اهداف اساسی سیاستگذاران و برنامه ریزان شهری بدل شده است.مهمترین مسأله ای که در محلات مختلف شهر اصفهان دیده می شود تمایز بسیار زیاد در بین محلات از نظر مطلوبیت محیطی و اجتماعی می باشد، به طوری که برخی از محلات با استقبال و پذیرش همه مردم، بخصوص طبقات اجتماعی و اقتصادی بالا مواجهه اند و برخی دیگر از محلات به ناچار سکونتگاه قشرهای فقیر اقتصادی و اجتماعی می باشند. پژوهش حاضر با هدف سنجش شاخص های مؤثر بر کیفیت محلات مطلوب شهر اصفهان می باشد، ابتدا 15محله مطلوب برتر شهر اصفهان از دید 52 مدیر ارشد شهرسازی معرفی شده، سپس14 شاخص کالبدی، اجتماعی و اقتصادی در این محلات ارزیابی و مقایسه شده اند. روش تحقیق به صورت توصیفی – تحلیلی است که برای تحلیل داده ها از مدل رگرسیون چند متغیره استفاده شده است. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد میزان همبستگی متغیرهای مستقل(سودآوری اقتصادی، خدمات رسانی، آرامش محیطی، دسترسی به رودخانه زاینده رود، عرض مناسب معابر ، دسترسی به سایر مناطق) با متغیر وابسته(مطلوبیت) 996/0 می باشد که نشان از همبستگی قوی بین متغیرها می نماید. همچنین مقادیر مربوط به ضرایب تعیین 99/0، تعیین تعدیل شده 98/0، و سطح معناداری آنها000/0 sig: نشان می دهد که با سطح اطمینان 99 درصد 6 متغیرهای مستقل مذکور،98 درصد متغیر وابسته (مطلوبیت محلات) را تبیین می نمایندو سایر شاخص ها فقط 2 درصد از مطلوب بودن محلات را تبیین می نمایند.
تغییرات کاربری زمین شهری و اثر آن بر کاربری های عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. به طوری که مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاست گذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربری های عمومی یکی از این مشکلات می باشد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل گسترش فضایی شهر و اثر آن بر تغییرات کاربری های عمومی به کاربری های سودآور و کمبود کاربری های عمومی در سطوح منطقه ای و شهری در شهر تبریز و عوامل مؤثر در این تغییرات می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است. در بررسی و تحلیل کاربری های عمومی شهر، روش سرانه و هم چنین جهت ارزیابی درجه بهره مندی مناطق مختلف شهر از کاربری های عمومی، از تاکسونومی عددی استفاده گردید. برای بررسی های لازم از آمار و اطلاعات بلوک های آماری شهر تبریز در سال 1385 و نقشه کاربری اراضی شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آنست که شهر تبریز از لحاظ دسترسی به کاربری های هفتگانه عمومی از وضعیت نامناسبی برخوردار می باشد. به طوری که از سرانه 71/16 مترمربع، پیشنهادی طرح جامع شهر، کم تر از 8 مترمربع تأمین گردیده است که نشان دهنده وضعیت بحرانی از لحاظ برخورداری از این نوع کاربری ها در شهر تبریز می باشد. کاربری فضای سبز شهری در همه مناطق شهر با کمبودهای فراوانی مواجه می باشد که ناشی از گسترش بی برنامه شهر بر روی باغات و فضاهای سبز اطراف شهری و تغییرات مداوم کاربری فضای سبز و باغات در داخل محدوده شهر می باشد. بررسی و ارزیابی میزان بهره مندی مناطق با استفاده از تاکسونومی عددی نشانگر این است که منطقه یک تبریز با درجه بهره مندی 0.30 در رتبه اول و بهره مندترین منطقه شهر و منطقه نه نیز با درجه بهره مندی 83/0 محروم ترین منطقه از لحاظ دسترسی به کاربری های عمومی هفتگانه می باشد.
بررسی و ارزیابی عملکرد دهیاران در فرایند مدیریت و توسعه روستایی (مطالعه موردی بخش مرکزی شهرستان بیرجند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از ابتکارات قانون شورا ها تعریف یک مقام اجرایی به نام دهیار در هر روستا است که وظیفه اجرای مصوبات شورای اسلامی روستا را بر عهده دارد عملکرد دهیاریها در قالب سه دسته شاخصهای اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی گنجانده می شود.در این پژوهش هدف ارزیابی شاخصهای موثر بر عملکرد دهیاریها در فرآیند توسعه روستاهای بخش مرکزی بیرجند می باشد. نوشتار حاضر حاصل یک پژوهش میدانی بوده، که با استفاده از نمونه گیری تصادفی تعداد 30روستا و به تبع آن30 دهیاری به عنوان جامعه نمونه انتخاب و با از استفاده از فرمول کوکران 305 خانوار به عنوان حجم جامعه نمونه مشخص و به نسبت جمعیت و بعد خانوار در هر روستا پرسشنامه ها توزیع و سپس تجزیه و تحلیل اطلاعات از طریق آزمون t ، با استفاده از نرم افزارspss انجام شد. از دیدگاه دهیاران تغییرات چشمگیری در بهبود وضعیت هریک از گویه های اجتماعی، اقتصادی و محیطی کالبدی مرتبط با توسعه روستا بعد از تشکیل دهیاریها به وجود آمده است، به گونه ای که 5/92 درصد از دهیاران روند توسعه روستا را بعد از تشکیل دهیاری ها متوسط و یا زیاد ارزیابی کرده اند. خانوارهای روستایی گویه های حفظ سلامتی و بهداشت محیط، همکاری با بخشداری و همکاری باشورا، مدیریت هزینه دهیاران، پیگیری تهیه و اجرای طرح هادی روستا را بهترین عملکرد دهیاران و گویه های امداد رسانی در مواقع بحرانی، روشهای بودجه نویسی و بودجه ریزی، نگهداری تاسیسات، اموال و دارایی های روستا را ضعیف ترین عملکرد دانسته اند.
تحلیلی بر سیاستها و برنامههای بهسازی و نوسازی شهری در برنامههای توسعة کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی و تخریب بافتهای تاریخی شهری در ایران طّی چند دهة اخیر چنان ابعاد گستردهای به خود گرفته که امنیّت و هویّت مدنی فضاهای شهری را به شدّت تهدید میکند. در این مقاله با استناد به سیاستها و برنامههای عمران شهری و آثار و شواهد موجود، سابقة روند بهسازی، نوسازی و بازسازی شهری را بررسی میکنیم. دراین رهگذر هدف اصلی مقاله بررسی و ارزیابی سیاستها، اهداف و برنامههای اجرائی عمران شهری به ویژه در مورد بافت قدیم شهری است. از آنجا که سیاستگذاری و برنامهریزی جامع و پایدار برای بهسازی، نوسازی و بازسازی بافتهای قدیم شهری ضمن حفاظت از میراث فرهنگی ـ تاریخی و توجّه به سازگاری و انطباق آنها با ساختارهای محیط زیست و ساختارهای فرهنگی موجب توسعة پایدار شهری می شود و از طرفی طرحهای حفاظت و مقامسازی موجب افزایش ضریب ایمنی بناها در مقابل حوادث طبیعی به ویژه زلزله گردیده و تضمینکنندة مدیریّت بحران شهری و ارتقاء سلامت و بهداشت شهری میشود؛ لذا پرداختن به این موضوع ضروری است. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی، تحلیلی، تاریخی ـ اسنادی است. برای ارزیابی سیاستها و برنامههای عمران شهری با توجّه به اسناد و مدارک موجود، محتوا، اهداف، راهبردها و اقدامات اجرائی و عملکرد برنامههای توسعه در دورههای برنامهریزی کشور بررسی و تحلیل شده است. سپس با در نظر گرفتن جنبههای مرتبط با بافتهای قدیم شهری، رویکرد حاکم، جامعّیت، تطابق و عدم تطابق برنامهها با توجّه به تأثیرات آنها بر بافت قدیم شهری بررسی و مورد ارزیابی قرار گرفته است.
سنجش شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در نواحی روستایی مطالعه موردی: دهستان جعفربای جنوبی شهرستان ترکمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، کیفیت زندگی به عنوان یکی از موضوعات مورد علاقه بسیاری از علوم، مورد توجه محققان، برنامه ریزان و دولت ها قرار گرفته است. با توجه به اهمیت موضوع و کمبود تحقیقات علمی انجام شده این بحث در نواحی روستایی، به ویژه محدوده مطالعه شده با خصوصیات قومی، فرهنگی و مذهبی منحصربفرد، از اهمیت خاصی برخوردار است. تحقیق حاضر با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی و با بهره گیری از شیوه پیمایشی با هدف شناخت و سنجش سطح کیفیت زندگی روستاییان ساکن در محدوده ناحیه روستایی دهستان جعفربای جنوبی شهرستان ترکمن، در پی آن است که ضمن شکافتن ابعاد و مؤلفه های تأثیرگذار بر مقوله کیفیت زندگی، نگرش جامعه مورد مطالعه را با ویژگی های خاص قومی و فرهنگی از منظر شاخص های ذهنی کیفیت زندگی، در هشت قلمرو آموزش، سلامت و بهداشت، امنیت، محیط سکونتی، زیرساخت ها، اشتغال و درآمد، گذران اوقات فراغت و تعامل و همبستگی اجتماعی مورد سنجش قرار دهد. یافته های حاصل از مطالعه میدانی که با استفاده از میانگین و آزمون های آماری و به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت، نشان می دهد بالاترین میزان رضایت از کیفیت زندگی در قلمروهای کیفیت تعامل و همبستگی اجتماعی و کیفیت امنیت و کمترین میزان آن نیز در قلمروهای اشتغال و درآمد و گذران اوقات فراغت وجود دارد. از میان 8 قلمرو، فقط در دو قلمرو اشتغال و درآمد و گذران اوقات فراغت، از میانگین پایین تر است لیکن در محموع، شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در این منطقه بالاتر از میانگین ارزیابی می شود. از اینرو می توان گفت با توجه به تأثیرگذاری عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی در کیفیت زندگی، سطوح متفاوتی از شاخص های ذهنی کیفیت زندگی در جوامع مختلف وجود دارد. بنابراین هر چه میزان نفوذ ویژگی های قومی- فرهنگی در بین ترکمن های منطقه مورد مطالعه و پای بندی به آن بیشتر باشد، میزان رضایت مردم از سطح کیفیت زندگی در شاخص های ذهنی بالاتر است.
تحلیلی بر مساکن پایدار روستایی در مناطق خشک و بیابانی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های بیابانی گرم و خشک مکان های نامساعدی برای زیستن هستند. ساکنان در این محیط ها علی رغم کمبود منابع آب، به طور تاریخی برای امرار معاش و تداوم شیوه زندگی شان خود را با شرایط نامساعد خشک و خشن سازگار نموده اند. هدف اصلی این مقاله بررسی مساکن روستاییان در مناطق بیابانی گرم و خشک می باشد که با توجه به هدف تحقیق نوع روش شناسی، توصیفی و تحلیلی می باشد. اطلاعات و شاخص های مرتبط با موضوع از مبانی اندیشه ای استخراج و در قالب پرسش نامه از جامعه نمونه جمع آوری شد. در نهایت با استفاده از نرم افزار آماری SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که از بین متغیرهای منتخب مرتبط با مساکن در منطقه مورد مطالعه میزان روشنایی، سیستم سرمایشی، سیستم گرمایشی، بهداشت و چشم انداز ظاهری مساکن به جهت استفاده از مصالح بومی(خشت و گل، سنگ) در وضعیت مطلوبی قرار داشت. نکته منفی در این مطالعه استفاده از طرح نقشه های شهری با مصالح جدید و هزینه بالای آن برای ساخت و ساز در این محیط ها است.