فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۳۲۱ تا ۶٬۳۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
امروزه آگاهی از ساختار کالبدی- فضایی روستاها و عوامل مؤثر بر تحول این ساختار، خصوصاً در پیرامون کلان شهرها ضرورت دارد و یکی از عوامل مهم تأثیرگذار در میزان موفقیت برنامه ریزان و طراحان شهری و روستایی است. ازاین رو در این تحقیق سعی شده است به شناخت و معرفی عوامل تأثیرگذار بر تحولات کالبدی-فضایی روستاهای مجموعه شهری مشهد پرداخته شود. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی - تحلیلی و نوع آن ازنظر هدف، بنیادی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعه نمونه 28 روستای بالای 20 خانوار در مجموعه شهری مشهد می باشد که از طبقات مختلف جمعیتی و فواصل متفاوت با شهر مشهد انتخاب شدند. از مجموع 20083 خانوار در نقاط روستایی نمونه، با فرمول کوکران، حجم نمونه 377 خانوار به دست آمده این افراد با روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. تبیین شاخص های مؤثر در تحولات کالبدی – فضایی سکونتگاه های روستایی با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) (دیدگاه 32 کارشناس) و مدل آنتروپی شانون (دیدگاه روستاییان نمونه) انجام شد. با توجه به نتایج پژوهش مشخص شد که بعد هم جواری با کلان شهر مشهد با وزن 3556/0 و شاخص های اقتصادی با وزن 457/0 و سیاسی– مدیریتی با وزن 2464/0 بیشترین و در مقابل شاخص های محیطی کمترین تأثیر را در تحولات کالبدی سکونتگاه های روستایی مجموعه شهری مشهد داشته است. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون تأثیر شاخص های مؤثر بر تحولات کالبدی- فضایی روستایی در محدوده حریم شهری مشهد و روستاهای نزدیک تر بیشتر بوده و به تغییر کارکردی این روستاها نیز منجر شده است.
تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران مطالعه موردی: شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 97
حوزههای تخصصی:
امروزه مقصدهای گردشگری برای دستیابی به موفقیت، نباید صرفاً بر ارائه خدمات متمرکز شوند، بلکه باید تجربیاتی را شناسایی و ارائه نمایند که آن ها را از مقصدهای دیگر متمایز سازد و به این نحو، یک مزیت رقابتی ارائه دهند. باارزش ترین ابزار بازاریابی مقصدها و کسب وکارهای گردشگری "تجربه"ای است که به گردشگران ارائه می دهند. درصورتی که گردشگران تجربه سفر را در سطح بالایی ارزیابی کنند، مقصدهای گردشگری می توانند انتظار وفاداری و تبلیغات دهان به دهان را برای کمک به فروش محصولات خود داشته باشند. به همین دلیل پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر تجربه گردشگری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران در شهر شیراز انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و با توجه به نحوه گردآوری داده ها از نوع تحقیقات توصیفی همبستگی محسوب می شود. برای نیل به هدف، ۳۸۴ پرسشنامه در بین گردشگران داخلی شیراز، در مکان هایی مانند سعدیه و حافظیه توزیع شد که از میان آن ها ۳۱۸ پرسشنامه قابل استفاده بود. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری انجام و نتایج به دست آمده حاکی از آن است که: 1- تجربه گردشگری تأثیر مستقیم و معناداری بر خاطرات، رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران دارد، 2- خاطرات گردشگری به صورت معنادار رضایتمندی و نیات رفتاری گردشگران را تحت تأثیر قرار می دهد و 3- رضایتمندی گردشگران تأثیر معناداری بر نیات رفتاری آن ها دارد. این نتایج حاکی از تأثیرات گسترده تجربه گردشگری بر ایجاد پیامدهای گردشگری مثبت برای شهر شیراز هستند.
سنجش ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری (موردمطالعه: روستاهای ساحلی دهستان دابوی شمالی - شهرستان محمودآباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
318 - 331
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق شناخت و تبیین وضعیت ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان و شناسایی عوامل مؤثر بر آن در روستاهای درویش آباد و چاکسر از شهرستان محمودآباد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر پیمایش است. داده های تحقیق از طریق پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شده است. جامعه آماری تحقیق کلیه سرپرستان خانوار روستاهای ساحلی درویش آباد و چاکسر در محدوده دهستان دابوی شمالی از شهرستان محمودآباد است. تعداد جامعه آماری این تحقیق 343 خانوار است و بر اساس فرمول نمونه گیری کوکران، تعداد 200 سرپرستان خانوار به عنوان حجم نمونه به روش تصادفی ساده مورد انتخاب قرار گرفته اند. داده های جمع آوری شده از طریق آزمون های آماری تی تک نمونه ای، تی مستقل و تحلیل مسیر مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج مطالعات نشان می دهد که به طورکلی ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان نسبت به توسعه گردشگری بالاتر از حد متوسط و میانگین عددی مفروض است. بنابراین هنوز ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان به آستانه اشباع نرسیده است. همچنین نتایج بیانگر آن است که در بین عوامل مؤثر بر سطح ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان، متغیرهای نگرش ساکنین نسبت به اثرات اقتصادی توسعه گردشگری دارای بیشترین تأثیر مستقیم معنادار و متغیر نگرش ساکنین نسبت به اثرات محیطی توسعه گردشگری دارای بالاترین تأثیر معکوس معنادار بر ظرفیت تحمل اجتماعی جامعه میزبان بوده اند.
ارزیابی سطوح توسعه یافتگی با استفاده از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره در بخش های استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، تعیین و شناسایی سطوح توسعه یافتگی اصلی مهم در تدوین سیاست ها و برنامه های توسعه محسوب می شود و نتایج آن به عنوان راهنمایی سودمند توسط سیاست گذاران و برنامه ریزان در جهت شناسایی محروم ترین و توسعه یافته ترین مناطق استفاده می گردد. در راستای این مهم، ارزیابی سطوح توسعه یافتگی بخش های استان گیلان لازم و ضروری به نظر می رسد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و جامعه آماری همه بخش های استان گیلان (43 بخش) است که براساس 298 متغیر و 93 شاخص در پنج گروه شاخص ترکیبی (محیطی- اکولوژیک، اجتماعی- فرهنگی، اقتصادی، نهادی، و کالبدی) رتبه بندی شده اند. شاخص های موردمطالعه با استفاده از آخرین داده های موجود سرشماری نفوس و مسکن سال 1390 استان گیلان جمع آوری، با روش تقسیم بر میانگین استاندارد، با بهره گیری از مدل مؤلفه اصلی هم وزن، و سپس با استفاده از روش های تاکسنومی عددی، تحلیل خوشه ای، تحلیل سلسله مراتبی، تاپسیس، موریس، و تحلیل شبکه رتبه بندی شده اند و با تحلیل نتایج بخش های استان در پنج گروه توسعه یافتگی بالا (10 بخش)، توسعه یافتگی متوسط (7 بخش)، گذار به توسعه یافتگی (8 بخش)، محروم (9 بخش)، و محرومیت شدید (9 بخش) سطح بندی شده اند و جایگاه هر یک از بخش ها در سطوح توسعه با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی مشخص شده است. درنهایت، با مقایسه سطوح توسعه یافتگی در سال های 1385 و 1390 نشان داده شده است در طی این دوره پنج ساله از تعداد بخش های موجود در سطوح محرومیت شدید و محروم کاسته و به تعداد بخش های موجود در سطح بالای توسعه یافتگی افزوده شده است.
ارزیابی سناریوهای مختلف پراکنش فضایی کاربری های شهری به منظور کاهش حجم ترافیک (مطالعه موردی: کاربری های آموزشی شهر کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
491 - 507
حوزههای تخصصی:
کاربری زمین و حمل ونقل و انتقالات شهری دو جزء جدانشدنی سیستم عمومی ساختار شهری و مبحث کلیدی مطالعات شهری و ناحیه ای محسوب می شوند؛ زیرا یکی از نقش های اساسی زندگی شهری را تشکیل می دهند که با ارتبا ط بخشی امور انسانی به یکدیگر و جریان یابی افراد، کالا، انرژی و اطلاعات محقق می شود. هدف پژوهش توصیفی-تحلیلی و کاربری حاضر، ارزیابی تأثیرات اراضی شهری در ایجاد حجم ترافیک برای ساماندهی و بازتوزیع فضایی آن ها در بافت مرکزی شهر کاشان است. در این پژوهش، کاربری آموزشی (دبستان، راهنمایی و دبیرستان) و کاربری درمانی در محدوده مرکزی کاشان برای نمونه بررسی شدند. ابزار اصلی گردآوری داده ها مصاحبه و اطلاعات طبقه بندی شده کاربری اراضی شهرداری بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از الگوریتم k-means در محیط Arc GIS استفاده شد. در بازه زمانی که برای بازتوزیع کاربری های مورد مطالعه با استفاده از الگوریتم k-means درنظر گرفته شد، در حداقل شعاع دسترسی دبستان 14/16 درصد و در حداکثر شعاع دسترسی آن 99/17 درصد، کاربری دبیرستان در حداقل شعاع دسترسی 22/17 درصد و در حداکثر شعاع دسترسی آن 31/1 درصد، کاربری مدرسه راهنمایی در حداقل شعاع دسترسی 32/7 و در حداکثر شعاع دسترسی 67/6 درصد و در کاربری درمانی در حداقل شعاع دسترسی 51/31 از ترافیک شهری کاسته خواهد شد. نتایج این پژوهش میزان تراکم ترافیک در بخش مرکزی کاشان را در مقایسه با کل شهر و نقش کاربری بهداشتی و درمانی در ترافیک بخش مرکزی به دلیل هم پوشانی به کل شهر نشان می دهد.
ارزیابی مشارکت شهروندان در حکمروایی خوب شهری (نمونه موردی: شهر پیرانشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی و شناخت وضع موجود نظام مشارکت شهروندان در حکمروایی شهری پیرانشهر می باشد و درواقع در پی پاسخ به این سؤال است که شهروندان تا چه میزان در تصمیم گیری های مدیریت شهری از طریق حکمروایی شهری مشارکت داده شده اند. این پژوهش برحسب هدف، کاربردی و ازلحاظ ماهیت و روش، توصیفی تحلیلی می باشد. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی با استفاده از ابزار پرسشنامه بوده است. نتایج ارزش گذاری شاخص ها و زیرشاخص های اداره بهینه شهری در مدلANP و نرم افزار Super Decision نشانگر آن است که شاخص "مشارکت(A)" با امتیاز 233/0، شاخصِ با ارجحیت اول می باشد. همچنین، نتایج آزمون پیرسون حاکی از این است که اغلب شاخص های موجود در مدل تحقیق، تأثیر معناداری بر میزان مشارکت شهروندی در اداره شهری داشته اند. نتیجه اساسی پژوهش، وجود رابطه اساسی بین مسائل شهری و شاخص های حکمروایی است، به گونه ای که بیشترین میزان واریانس با میزان 75/29 مربوط به گویه "مدیریت و تصمیم گیری پایدار" و بعدازآن با واریانس 874/18 مربوط به گویه "مشارکت" می باشد که ناشی از انگیزه بالای مردم جهت مشارکت و تمایل به یکپارچگی مدیریت پایدار در امور شهری است. در بحث رتبه بندی محلات ازلحاظ مدیریت مشارکتی نیز (آزمون کروسکال والیس)، "محله 24" با بیشترین امتیاز (66/236) رتبه اول را به خود اختصاص داده است. نتایج کلی پژوهش، دال بر این واقعیت است که نادیده گرفتن نظر شهروندان در رابطه با مدیریت شهری و نحوه تصمیم گیری مدیران شهری، به طور قابل توجهی درروند حکمروایی شهری پیرانشهر مؤثر بوده، و همین امر سبب تأثیرات نامتعادلی در نواحی شهری شده است.
تحلیل جغرافیایی صنایع دستی در شهرستان املش و نقش آن در توسعه گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
صنایع دستی بعنوان هنری باارزش، صنعتی مستقل، بومی و اصیل با جنبه های قوی کاربردی می تواند به عنوان یک جاذبه مکمل در توسعه گردشگری مؤثر باشد. پژوهش حاضر در محدوده ی شهرستان املش واقع در استان گیلان در راستای پاسخگوی به این سوال که آیا صنایع دستی ظرفیت های لازم جهت توسعه گردشگری در منطقه را دارد، انجام گرفته است. روش تحقیق به کار رفته توصیفی -تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای و میدانی بوده است. بدین منظور ابتدا صنایع دستی شناسایی و معرفی و سپس به پهنه بندی جغرافیایی آن پرداخته شد. جامعه آماری این تحقیق شامل گردشگران ورودی به منطقه و خانوارهای فعال در تولید صنایع دستی است که تعداد 384 گردشگر با استفاده از جدول استاندارد مورگان و به روش نمونه گیری تصادفی و تعداد226 خانوار با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری سهمیه ای به عنوان نمونه انتخاب گردیدند و جهت ارزیابی فرضیه ها از روش آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است. نتایج بررسی ها نشان داد که 9/68 درصد از گردشگران، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد و همچنین 5/76 درصد از خانوار فعال در تولید صنایع دستی، میزان تأثیر شناسایی و معرفی صنایع دستی را در توسعه و رونق گردشگری در حد بسیار زیاد و زیاد دانسته اند که نیازمند برنامه ریزی،سرمایه گذاری و حمایت های لازم از هنرهای دستی است.
رتبه بندی کیفی و تحلیل فضاهای پیاده شهری با رویکرد عدالت فضایی (مورد مطالعه: پنج مسیر پرتردد شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴۱
113 - 130
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد سریع شهرنشینی و وسایل نقلیه شخصی به نفع سواره ها، مسأله افت جدی کیفیت فضاهای پیاده شهری و توزیع ناعادلانه آنها از این لحاظ را مطرح کرده است. هدف اصلی پژوهش، افزایش مطلوبیت و کاهش شکاف کیفی در پنج مسیر پیاده پرتردد همدان است. معیارهای ارزیابی شده : کیفیت فرم، فضا، کاربری، محیط زیست، وضعیت اجتماعی، ترافیک و زیرشاخص های مرتبط به آنها بودند. روش تحقیق توصیفی– تحلیلی و نوع آن کاربردی است. داده های تحقیق حاصل مطالعات کتابخانه ای، مشاهدات میدانی و تکمیل پرسشنامه توسط 15 نفر از کارشناسان مسلط به موضوع است. به منظور رتبه بندی کیفی مورد مطالعه، از فرآیند تحلیل شبکه و مدل ویکور بهره گرفته شد. یافته ها، گویای رتبه اول کیفی مسیر پیاده بوعلی پایین با امتیاز (0) است. مسیرهای پیاده اِرم، مهدیه بالا، اکباتان و پاستور به ترتیب با امتیازهای 2637/0، 5247/0، 9380/0 و 9497/0 در رده های بعدی قرارگرفتند. دلایل اصلی مثبت و منفی تاثیرگذار بر رتبه های کیفی اخذ شده، متناسب با شاخص های تحقیق، تحلیل شد. بعلاوه، شاخص های زیست محیطی و فرمی با اوزان (402/0) و (038/0) بیشترین و کمترین اهمیت را به ترتیب داشتند. نتیجه کلی پژوهش بیانگر کیفیت فضایی نامتوازن مسیرهای یاد شده است، هرچند در برخی معیارها این توالی مشاهده نمی شود. ریشه های فرا کالبدی مثل لایه های اقتصادی، اجتماعی و همچنین نظام مدیریت و برنامه ریزی از بالا به پایین، ضوابط منطقه بندی و تجمیع انواع سرمایه گذاری در مسیر های برخوردار، سهم بسزایی در نتایج بدست آمده داشته اند. در پایان متناسب با سطح نیاز و استحقاق هر مسیر به افزایش کیفیت در معیارهای مورد ارزیابی، پیشنهادات کاربردی ارائه شد.
گشت و گذاری در روستاهای نهاوند
حوزههای تخصصی:
بررسی تأثیر سناریوهای ساختار فضایی شهر بر آلودگی هوا (نمونه مورد مطالعه: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ساختار فضایی شهرها به شکلی عمیق با الگوی سفرهای درون شهری به منظور دسترسی به محل کار، سکونت، تفریح و امور روزمره در ارتباط است. این پیوند ناگسستنی به نوبه خود تحت تأثیر کیفیت و شیوه های مختلف سفر می تواند بر کیفیت محیطی شهرها و از آن جمله کیفیت هوا، تأثیر مستقیم برجای بگذارد. از این رو تأثیر ساختار فضایی شهر بر کیفیت هوای شهری تحت تأثیر الگوی های سفر قابل تحلیل و پیش بینی است. این تحقیقی است توصیفی-تحلیلی مبتنی بر اطلاعات ثانوبه و طی آن ابتدا ساختار فضایی شهر تهران توسط ضریب آنتروپی شانون و ضریب موران بر اساس آمار بلوک های جمعیتی و جِرم فعالیت های جاذب سفر در سطح مناطق 22 گانه تهران تعیین گردید. در ادامه به بررسی وضعیت آلودگی هوای شهر در وضع موجود پرداخته شد. در مرحله بعدی با استفاده از مدل سازی سناریو، تأثیر ساختارهای فضایی مختلف شهری بر آلوگی هوای تهران مورد سنجش قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان می دهد که ساختار فضایی بی مرکز یا پراکنده تأثیری معنی دار بر افزایش میزان آلودگی هوای تهران دارد.
مقایسه تطبیقی رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران بر اساس داده های صفتی و رابطه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مطالعه نظام های شهری دو رهیافت صفت مبنا و شبکه مبنا قابل تمایز است؛ رهیافت نخست صفات منتسب به شهرها را ناظر اصلی بر اهمیت نسبی آن ها می داند و معطوف به سطح تمرکز فعالیت ها یا کارکردها در نقاط شهری است؛درحالی که رهیافت دوم بر اساس تعاملات بین شهرها و با استفاده از داده های جریانی جایگاه هر شهر را در نسبت با موقعیت قرارگیری آن می سنجد. اگرچه بنیان های نظری هر دو رهیافت به خوبی مستند شده، از یک سو ماهیت ارتباط بین این دو تاکنون به طور وسیعی نامشخص باقی مانده و از سوی دیگر در مطالعه تعاملات بین نواحی تفاوت جغرافیایی انواع مختلفی از جریان ها کمتر موردتوجه بوده است. ازاین رو، هدف از پژوهش پیش رو سنجش و رتبه بندی جایگاه کلان شهرهای کشور مبتنی بر هر دو رهیافت صفتی و تعاملی با استفاده از داده های رابطه ای جریان هوایی و زمینی افراد، مقایسه میزان همبستگی نتایج به دست آمده از هر یک با یکدیگر، و تشریح شباهت ها و اختلافات ممکن بین این دو است. نتایج نشان داد نه تنها رتبه بندی کارکردی کلان شهرهای ایران مبتنی بر رهیافت تعاملی با استفاده از دو جریان هوایی و زمینی افراد اختلافات آشکاری نسبت به یکدیگر دارند، بلکه میزان پشتیبانی رتبه بندی کلان شهرها در رهیافت اندازه مبنا و شبکه مبنا نیز باهم متفاوت است؛ به طوری که ضریب تعیین رتبه بندی تعاملی مبتنی بر جریان هوایی افراد و رتبه بندی صفتی برابر 85/0 درصد به دست آمده که نشان دهنده پشتیبانی این دو از یکدیگر است؛درحالی که همبستگی نهایی دو رهیافت مبتنی بر جریان زمینی افراد (36 / 0) از ضعف چنین حمایتی حکایت دارد. این تفاوت مؤید آن است که تعاملات بین شهری که در قالب جریان هوایی افراد روی می دهد بیش از دیگر انواع جریان ها ناشی از کارکردهای درونی شهرهاست و می تواند سازمان یابی فضایی شهرها را در سطح کلان منعکس کند.
ارزیابی شاخص های کمی و کیفی مسکن شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن، مسئله ای اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فراتر از آن مسئله یک حق است که به دلیل برتری منافع شخصی بر نفع جمعی (سیاست های بازار آزاد) این حق در اختیار صاحبان قدرت و سرمایه قرار گرفته و به عنوان یکی از چالش های اساسی نظام شهرنشینی جهانی بدل شده است. در ایران نیز ابعاد اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی بر مسئله مندی مسکن مؤثر بوده و تقاضاهای سوداگرانه در بازار سرمایه، مسکن را به کالایی سرمایه ای بدل کرده است. ازاین رو در این پژوهش با نگاهی همه جانبه پس از بررسی بنیان های نظری و پیشینه ی پژوهش، شاخص هایی کمی و کیفی مسکن مورد بررسی قرار گرفت و چارچوب مفهومی موضوع استخراج شد. سپس در سطح کشور، رتبه بندی استان ها براساس شاخص های موجود توسط مدل تاپسیس و فازی صورت گرفت. نتایج این رتبه بندی نشان می دهد که تجمع ثروت در مناطق کلانشهری در کشور، افزایش مسکن سرمایه ای و رشد مسکن استیجاری و مسئله سکونت گروه های کم درآمد شهری و مسکن در استطاعت در این مناطق بیش از سایر استان ها بوده است به گونه ای که استان های دارای کلانشهر رتبه های اول تا دهم را به خود اختصاص داده اند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد مسئله اصلی ریشه در ساختارهای مدیریتی دارد و تا زمانی که میان الیگارشی سیاسی و اقتصادی هم پوشانی باشد، امکان برون رفت از بحران فراهم نیست. همچنین توجه به رویکردهای نوین و نیز سلسله قوانین مالیاتی همراه با نظرات می توانند به عنوان یکی از گزینه های مهم در حل مسئله مسکن راهگشا باشد؛ چراکه افزایش هزینه های مالی عدم عرضه و نبود چشم انداز رشد برای عرضه کنندگان از ارزش مبادله ای و سوداگری در بازار مسکن می کاهد.
چارچوب بهینه گلخانه خورشیدی مبتنی بر عملکرد انرژی در ساختمان های مسکونی اقلیم سرد ایران (مطالعه موردی: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش مصرف انرژی در ساختمان بسیاری از محققان را به سمت بررسی راه های کاهش مصرف سوخت های فسیلی سوق داده است، یکی از اقدامات برای استفاده مقرون به صرفه تر و منطقی تر از منابع انرژی در ساختمان های مسکونی، استفاده از سامانه های خورشیدی غیرفعال یا فضای خورشیدی است. در این مقاله اثرات معیارهای مختلف گلخانه خورشیدی بر میزان دریافت انرژی و کاهش هدر رفت انرژی ارائه شده است. برای رسیدن به اهداف موردنظر مدل هایی از یک واحد مسکونی دارای گلخانه خورشیدی با تغییراتی بین مدل ها مورد بررسی قرار گرفت. انرژی مورد نظر با استفاده از مدل سازی پارامتریک در نرم افزار گرس هاپر و مشاهده مدل در نرم افزار راینو و شبیه سازی انرژی با استفاده از انرژی پلاس محاسبه شد. شبیه سازی ها طبق معیارهای هواشناسی شهر سنندج انجام گرفت. متغیرها در حالت های زیر بیشترین میزان دریافت انرژی را داشتند: جهت گیری در حالتی که نزدیک به جنوب بوده و با 20 درجه چرخش به سمت غرب و یا شرق، درصد جدار نورگذر در دیوار خارجی به جدار کدر (در گلخانه خورشیدی الحاقی که دیوار خارجی طرفین بازشو نداشته و جبهه جنوبی آن کاملا شیشه است) برابر با 50% نسبت به سایر حالت ها مطلوب تر بود. بیشترین طول یعنی 5 متر به دلیل افزایش جبهه رو به جنوب بیشترین میزان دریافت انرژی را داشت، اما عمق مطلوب برابر 1متر بوده و با کاهش یا افزایش آن از انرژی خورشیدی جذب شده کاسته می شود. همچنین عملکرد عایق حرارتی از جنس پلی یورتان با ضخامت 10 سانتی متر کمترین کارایی را از لحاظ کاهش اتلاف انرژی در فضای گلخانه داشت، در حالی که سایر عایق های حرارتی مورد بررسی با اختلاف اندکی کارایی مشابهی را در هدررفت انرژی داشتند.
تحلیل رابطه ساختار فضایی با وقوع جرائم شهری به کمک روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: جرائم سرقت در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهمترین عوامل تأثیرگذار در بروز ناهنجاری های اجتماعی، ویژگی های مکانی و تسهیلات محیطی مکان های وقوع بزهکاری است. الگوی کاربری اراضی، فرم، شکل و منطقه بندی های شهری و نحوه توزیع فعالیت ها، عناصر و اجزای ترکیب دهنده شهر بر روی وقوع جرم تأثیر بسزایی دارد. اگر محیط از لحاظ ویژگی های ساختاری آن در نظر گرفته شود، رفتار ضد اجتماعی می تواند با ویژگی های کالبدی محیط در ارتباط باشد. هدف پژوهش سنجش میزان تأثیرگذاری ساختار فضایی بر وقوع جرائم سرقت با استفاده از روش چیدمان فضا می باشد. در این پژوهش با توجه به موضوع و پرسش پژوهش، ترکیبی از روشهای توصیفی، تطبیقی و تحلیلی استفاده شده است جامعه آماری پژوهش مجموعه جرائم ارتکابی سرقت است که در دوره زمانی پژوهش (فروردین تا اسفند 1387) در محدوده شهر تهران به وقوع پیوسته است. تحلیل یافته ها نشان می دهند که جرائم سرقت گرایش دارند که در محلاتی با همپیوندی کلان بالا، متمرکز شوند. این موضوع در مورد محلاتی با عمق بیشتر معکوس می باشد. همچنین این مورد در مورد مؤلفه اتصال نیز صادق است به جز گروه همسان فردوسی-بهارستان که محله فردوسی نسبت به محله بهارستان دارای جرائم بیشتر و میانگین اتصال بالاتری دارد اما محله بهارستان تعداد جرائم کمتری با میانگین اتصال کمتری می باشد. در همین محدوده ها کاربری های اراضی تجاری بسیاری متمرکز شده اند. این بدان معنی است که اگر کاربری های تجاری با مقیاس منطقه ای و شهری واقع شده باشند، تعداد بیشتری از انواع جرائم مرتبط به آنها وجود خواهد داشت. بنابراین به نظر می رسد همپیوندی کلان، جرم را برای کاربری هایی که اغلب با فعالیت های تجاری مرتبط هستند تشویق می کنند (فروشگاه ها، مراکز خرید، رستوران ها و همچنین مکان هایی که خیلی زیاد با فعالیت های تجاری در ارتباط هستند مانند بانک ها، مؤسسات مالی و بیمه ها).
بررسی کارآیی تبلیغات در راستای گردشگری مبتنی بر جغرافیایی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقایسه ارقام گردشگری و درآمدهای ناشی از آن در ایران ، با آمارهای جهانی ارائه شده از سوی سازمان جهانی گردشگری نشان می دهد که کشور ما سهم و جایگاه مناسب خود را در صنعت گردشگری کسب نکرده است. ما نه تنها در جذب گردشگر خارجی با مشکل مواجه ایم، بلکه گردشگری داخلی ما نیز با مشکلات فراوانی دست به گریبان است. در این میان توجه به بحث شیوه های نوین تبلیغاتی با در نظر گرفتن اقلیم جغرافیایی از جمله راهکارهایی است که می تواند این وضعیت را بهبود ببخشد. هدف این مقاله بررسی کارآیی شیوه های نوین تبلیغاتی مبتنی بر اقلیم جغرافیایی برای توسعه گردشگری است. سؤال اصلی ای که مقاله در صدد پاسخگویی بدان است این است که تبلیغات چه نقشی در رونق و شکوفایی گردشگری شهری می تواند ایفا کند؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی در صدد تحلیل آن هستیم عبارت از این است که تبلیغات نقش واسطه را میان توسعه گردشگری و توسعه ملی ایفا می کند و به این ترتیب باید از شگردهای مشخص تبلیغاتی، یعنی شناخت و توجه به قواعد تجارت، سنت ها، آداب و رسوم، زیبایی شناسی و آگاهی از جاذبه ها و امکانات بهره گیرد و با توجه هم زمان به تبلیغ و آموزش، به عنوان دو رکن از ارتباطات، نقش اساسی خود را در توسعه گردشگری ایفا کند. نتایج مقاله نیز نشان می دهد که اهمیت انتخاب صحیح حامل های پیام تبلیغاتی را نباید نادیده گرفت، زیرا بیشتر سهم هزینه های تبلیغاتی، صرف این وسایل یا رسانه ها می شود و موفقیت هر تلاش تبلیغاتی، به طور مستقیم، همبستگی کامل با انتخاب وسیله ای دارد که برای رساندن پیام و آگهی تبلیغ به کار می رود. مبلغان باید بهترین رسانه ها را برای تبلیغات خود گزینش کنند. در واقع بهترین آن ها را که با مقاصد و اهداف راهبرد تبلیغات گردشگری هماهنگ و متناسب است، انتخاب کنند و به نحوی کارآمد و اثربخش از آن بهره بگیرند. بنابراین در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی به تحلیل و تبیین موضوع کارآیی شیوه های نوین تبلیغات مبتنی بر اقلیم جغرافیایی در راستای توسعه گردشگری پرداخته شود.
بررسی عوامل واقع گرایی ایرانی از منظر جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چکیده در این پژوهش عوامل متعدد موجود و مستقر در جامعه و جغرافیای سیاسی درون و پیرامون ایران بررسی و تحلیل می شود که در چهار دهه اخیر، نقش مؤثری در شکل گیری واقع گرایی ایرانی داشته است. در این میان، عواملی نظیر ریشه های تاریخی ناامنی و موقعیت جغرافیای سیاسی و منطقه ای ایران، جغرافیای جنگ ایران و عراق، تداوم خصومت آمریکا با ایران و مسئله اسرائیل، در ساخت و عقلانی سازی و درنهایت واقع گرایی ایرانی نقش آفرین بوده است. باید توجه داشت که گسترش فعالیت های نظامی، براساس نیازهای درونی و بیرونی و کمبود تاریخی امنیت شکل گرفت که ممکن است این واقع گرایی را تکامل بخشد و درجهت ساخت نظام امنیتی پایدار و برون رفت از چالش های پیش رو در این قرن بسیار اثربخش باشد. واقع گرایی ایرانی در سیر تکوینی اش از ابتدا تاکنون، از واقعیت های عینی داخلی، جغرافیای سیاسی و چالش های ژئوپلیتیکی منطقه ای و بین المللی تأثیر پذیرفته است. همچنین درجهت تعقیب منافع ملی گام برداشته، در عرصه بین المللی با چنین رویکردی تداوم یافتهوتا حدود زیادی موفق عمل کرده است. واژگان کلیدی: واقع گرایی، واقع گرایی ایرانی، جغرافیای جنگ ایران و عراق، محیط های پیرامونی ایران، اسلام، فعالیت های هسته ای
بررسی تأثیر عوامل مؤثر بر تمایل به سفر گردشگران به مقصد شهری رامسر در طول دوره شیوع کووید-19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
خطر همه گیری کووید-19 نه تنها به تهدید زندگی و مرگ ومیر محدود نمی شود، بلکه منجر به تشدید نگرانی ها و سایر رفتارهای احساسی منفی می شود و ممکن است بر قصد گردشگر برای سفر تأثیر منفی بگذارد و یا به طور کل منجر به ارزیابی دوباره فرآیند انتخاب مقصد شود؛ همچنین ممکن است بی تأثیر باشد. پژوهش حاضر نیز باهدف بررسی تأثیر عوامل ذهنی بر تمایلات گردشگران به سفر در دوران همه گیری کووید-19 صورت پذیرفته است. این پژوهش، ازنظر هدف، تبیینی، و بر اساس ماهیت از نوع کمّی مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری مبتنی بر حداقل مربعات جزئی است. جامعه آماری پژوهش، افرادی هستند که در زمان همه گیری کووید-19، اقدام به مسافرت به شهر رامسر نمودند. تعداد نمونه آماری 440 نفر برآورد شد. داده ها از طریق پرسشنامه مجازی جمع آوری شدند و طبقه بندی و تحلیل داده ها از طریق نرم افزارهای SPSS25 و SmartPLS3 انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که ادراک احساسی خطر سفر گردشگران (یعنی نگرانی های گردشگران از کووید-19 در ابعاد مختلف) نسبت به سایر متغیرها بیشتر بوده است. در آزمون فرضیات دریافت شد که خود کارآمدی ادراکی گردشگران بر درک آن ها از کووید-19 تأثیر منفی می گذارد. به علاوه، ادراک گردشگران از کووید-19 بر ادراک شناختی و احساسی خطر سفر و نیز تمایلات گردشگران تأثیر مثبت گذاشته است. به علاوه ادراک گردشگران از کووید-19 و ادراک شناختی و احساسی خطر سفر بر تمایلات گردشگران نسبت به سفر به رامسر در زمان شیوع کووید-19 تأثیرگذار بودند. به عنوان مهم ترین پیشنهاد، اتخاذ و اجرای راهبرد "ارتباطات سفر مبتنی بر کووید-19" در مقصد گردشگری رامسر" توصیه می گردد.
تحلیل شبکه دسترسی بافندگان فرش به نخ ابریشمی در نواحی روستایی شهرستان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۳۴)
250 - 263
حوزههای تخصصی:
تأمین، دسترسی و استفاده از نخ های موردنیاز و باکیفیت (از جمله پود، چله و ابریشم) در تولید فرش ابریشمی، از مسائل مهم بافندگان فرش بوده که در تولید، بهره وری و درآمد آن ها تأثیرگذار است. هدف این مطالعه شناخت منابع و شیوه های تأمین انواع نخ مورد استفاده در فرآیند تولید فرش ابریشمی برای بافندگان روستایی است. داده ها با استفاده از یک روش شناسی مطالعه موردی از طریق فنون گروه های متمرکز، مصاحبه های نیمه ساختاریافته، نمودار کشی، تحلیل اسناد و مشاهده با مشارکت 90 خانوار روستایی بافنده فرش ابریشم در 23 روستای شهرستان زنجان و کنشگران بازار در شهرهای زنجان، قم، اصفهان، تبریز و کاشان گردآوری گردید. دستاورد: دسترسی بافندگان روستایی به نخ مورد استفاده در فرآیند تولید با توجه به شیوه تولید متفاوت بود. در شیوه خویش فرمایی، بافندگان روستایی از طریق افراد واسطه، از طریق شهر زنجان یا شهرهای دیگر، نخ موردنیاز خود را تأمین می نمودند. در این شیوه به دلیل عدم توان مالی و دانش کافی و شبکه اجتماعی ضعیف در بازار تأمین نهاده در دسترسی به نخ باکیفیت، نخ تأمین شده از کیفیت لازم برخوردار نبود. در شیوه کارفرمایی نخ از طریق کارفرما تأمین شده و کیفیت مناسبی داشت، هرچند کیفیت مناسب نخ به دلیل ظرافت و نازکی، سبب سختی بافت برای زنان روستایی بافنده می شد.
افتراق معنایی در تحلیل کیفی فضاهای شهری (مطالعه موردی: خیابان سپه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۸ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
193 - 211
حوزههای تخصصی:
افتراق معنایی یکی از روش های پرکاربرد در تحلیل توصیفی و کیفی فضاهای شهری است. فضاهای شهری سنتی و معاصر همواره مدنظر و قضاوت مردم و کارشناسان قرار گرفته است. این روش می تواند مبنایی علمی برای قضاوت این گروه های هدف قرار بگیرد. هدف از این مقاله آزمودن تکنیک افتراق معنایی در تحلیل کیفی یک فضای شهری (خیابان سپه قزوین) است تا بر مبنای آن قضاوت صفات مورد نظر این تکنیک صورت بگیرد. مسئله اصلی پژوهش در تطبیق پذیری مؤلفه های عینی و ذهنی و بررسی اختلاف و افتراق میان این مؤلفه ها در تحلیل کیفی مناظر شهری است. تکنیک افتراق معنایی می تواند با بهره گیری از ساز و کار علمی خود و بهره جستن از نظام سنجش دوگانه (دوقطبی) در این موارد، متخصصان امور شهری را یاری کند و توانایی مدیریت شهری را در حل مسئله نابسامانی ها و معضلات فضاهای شهری افزایش دهد. افتراق معنایی بر مبنای صفات زوجی و ویژگی های دوقطبی در تحلیل کیفی منظر شهری در این مقاله، درمورد منظر یک خیابان شهری (خیابان سپه قزوین) آزموده شد. پژوهش حاضر کاربردی و توصیفی-تحلیلی با تأکید بر روش تحلیل محتواست. شاخص ها و مؤلفه های ارتقای کیفی فضاهای شهری در دو بعد عینی (زیبایی، نظم، تداوم، تکرار، تقارن و شفافیت) و ذهنی (معنا، اصالت، آرامش، خوانایی، جذابیت و هماهنگی) تقسیم شده است و نتایج پژوهش حاکی از آن است که برداشت های مؤلفه های عینی و ذهنی از مناظر شهری میان مردم و کارشناسان متفاوت است و کیفیت های مؤلفه های ذهنی در فضاهای شهری مشخص شده مطلوبیت ندارند.
عوامل مؤثر بر جلب اعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران (مورد مطالعه: کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اولویت بندی و تعیین پروتکل های تقویت مشارکت جمعی شهروندان در اجرای طرحهای توسعه شهری می تواند بیشتر از لحاظ بعد امنیت اجتماعی، بعد عدالت اجتماعی و بعد رفاهی مورد توجه مجریان و متولیان قانونی احیای فضاهای شهری کلانشهرها قرار گیرد. از این رو مقاله حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل تاثیرگذار بر تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری در 384 نفر از شهروندان و 50 نفر از مدیران و برنامه ریزان شهری انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات از طریق مرور منابع و پرسشنامه محقق ساخته مشتمل بر دو بخش اطلاعات جامعه شناختی و جلب اعتماد به مشارکت اجتماعی در توسعه شهری از دیدگاه شهروندان و مدیران انجام گرفت. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد تفاوت معناداری بین متغیر ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). همچنین تفاوت معناداری بین متغیر تأثیر پذیری طرح توسعه شهری از نظر نوع آن، برمیزان اعتماد شهروندان در راستای مشارکت جمعی از دید مدیران و برنامه ریزان شهری و شهروندان وجود دارد (p≤0.05). در نهایت اولویت بندی عوامل مؤثر براعتماد شهروندان در راستای تقویت مشارکت جمعی در اجرای طرح های توسعه شهری نشان داد این نظرات از دیدگاه شهروندان (098/413= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) و مدیران (411/27= (x^2) مجذورکای، 2= (df) درجه آزادی، 001/0≥p ) متفاوت بوده و ترتیب آن بدین شرح است: 1) نوع و ویژگی طرح ها برای مشارکت، 2) ویژگی های شهروندان برای اعتماد به مشارکت و 3) عوامل اعتمادساز در فضاهای مکان شناسی.