فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۶۰۱ تا ۸٬۶۲۰ مورد از کل ۱۰٬۱۵۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش توصیفی- همبستگی حاضر، بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار با استفاده از دستگاه مدل سازی معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری، کشاورزان کلزاکار شهرستان کنگاور بودند (389 N=) که تعداد 185 نفر از آنها با استفاده از جرسی و مورگان به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای انتخاب نمونه ها، از روش نمونه گیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده ها با نرم افزارهای 15 Spss و 18 Amos نشان داد که میزان سرمایه اجتماعی و قدرت ریسک پذیری در کشاورزان کلزاکاران در حد متوسط است. هم چنین بر اساس یافته ها، رابطه مثبت و معنی داری بین سرمایه اجتماعی و ریسک پذیری کشاورزان وجود دارد. از 8 مؤلفه وارد شده در نرم افزار Amos، متغیرهای احساس اعتماد و امنیت، بها دادن به زندگی و دوستی و روابط خانوادگی، واریانس بیشتری از میزان ریسک پذیری کشاورزان کلزاکار را تبیین کردند.
بررسی رابطه بین ویژگی های فردی زنان و مشارکت آنان در فرایند توسعه روستایی (مطالعه موردی: دهستان درزآب – شهرستان مشهد)
حوزههای تخصصی:
روند تحول مشارکت زنان روستایی ایران در طول دهه های اخیر با فراز و نشیب هایی همراه بوده است. تصور بر این است که ویژگی های فردی زنان روستایی نقش بارزی در مشارکت یا عدم مشارکت زنان روستایی در فرایند توسعه ایفا می نماید. در این مقاله تلاش شده تا میزان ارتباط ویژگی های فردی و مشارکت زنان در فرایند توسعه نواحی روستایی بررسی گردد. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری (کوکران) از سطح 250 خانوار نمونه منطقه جمع آوری شده است. یافته های مطالعه بر اساس نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین ویژگی های فردی و مشارکت پذیری زنان روستایی وجود ندارد، اما بر اساس آزمون ویلکاکسون رابطه معنی داری بین سن، درآمد ماهیانه و انواع مشارکت زنان روستایی در منطقه مورد مطالعه وجود دارد. در توزیع فضایی رابطه بین عوامل فردی متاثر از دیدگاه زنان روستایی و مشارکت در چهار روستا همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی وجود دارد. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل تجهیز و سرمایه گذاری در امور اقتصادی روستاها، آموزش زنان و دختران روستایی، تشکیل بانک اطلاعاتی برای شناسایی قابلیت های زنان روستایی، ارتقای آگاهی های آنان نسبت به حقوق، توانمندی ها و استعدادهای خود و مزایای مشارکت در جامعه از طریق آموزش و رسانه های گروهی و غیره پیشنهاد میشود.
ارزیابی عملکرد برنامه های مسکن روستایی و تأثیرات آن بر کیفیت ساخت وساز مناطق روستایی در برنامه چهارم توسعه (مطالعه موردی: استان هرمزگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بهبود و افزایش کیفیت خانه های روستایی از مهم ترین ابعاد ارتقای کیفیت زندگی روستایی و از اهداف مهم توسعه روستایی به شمار می آید. با توجه به اهمیت موضوع، دولت موظف شده است بر اساس قانون برنامه چهارم و قوانین بودجه ای از طریق بنیاد مسکن انقلاب اسلامی برنامه افزایش کیفیت مسکن روستایی را به انجام برساند. این برنامه مجموعه ای از اقدامات در نواحی روستایی را از جمله ایجاد نظام فنی روستایی، صدور پروانه ساخت، آموزش بناهای محلی، بهسازی و نوسازی مسکن روستایی، تسهیلات قرض الحسنه مسکن روستایی و بازسازی واحدهای مسکونی آسیب دیده از حوادث قهری در بر می گیرد. غالب اقدامات به صورت برنامه ریزی شده و با هدف دستیابی به اهداف کمی در مقاوم سازی بناهای روستایی و افزودن بر دارایی واحدهای مسکونی بادوام در نواحی روستایی صورت گرفته است. در این مطالعه با استفاده از منابع رسمی بنیاد مسکن استان هرمزگان، میزان تحقق عملی برنامه های مذکور (اثربخشی) بررسی شده و با مطالعه پیمایشی از افراد مطلع محلی در روستاهای مرکزی استان هرمزگان میزان تأثیرات برنامه های فوق بر کیفیت ساخت وساز مسکن (مصالح و روش های صحیح ساخت) مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج ارزیابی عملکرد، نشان دهندة اثربخشی خوب در زمینه صدور پروانه، نظام فنی روستایی، تسهیلات بهسازی و تعمیرات و عملکرد ضعیف در زمینه آموزش بناهای محلی بوده است. نتایج ارزیابی تأثیرات نیز نشان دهنده تاثیر خوب مجموعه برنامه ها بر کیفیت ساخت وساز در روستاهای مرکزی استان بوده است. بر مبنای مطالعه نیز، پیشنهادهایی به منظور افزایش تأثیر برنامه های مذکور در محورهایی چون آموزش کارگران و استادکاران محلی، آموزش های عمومی، برنامه های حمایتی و مانند اینها ارائه شده است.
برنامه ریزی مسکن شهر میبد با رویکرد توسعه ی پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از اساسی ترین نیازهای زندگی انسان هاست و به عنوان کوچکترین عنصر تشکیل دهنده ی سکونتگاه ها و به وجود آورنده یکی از پدیده های جغرافیایی به شمار می رود. لزوم توجّه به مسکن و برنامه ریزی آن در راستای توسعه ی پایدار شهری در چهارچوب برنامه ریزی های ملّی، منطقه ای و شهری، بیش از پیش احساس می شود تا بهره گیری از دانش و تکنیک های برنامه ریزی، مشکلات شهروندان را برطرف کرده و درنتیجه، محیطی آرام و سرسبز، همراه با امنیّت و آسایش و رفاه برای آنان فراهم شود. بدین منظور، این مقاله، ضمن اشاره ی کوتاهی به ادبیّات نظری و عملی مسکن و توسعه ی پایدار با بررسی شاخص های کمّی و کیفی مسکن شهر میبد برای شناخت وضعیّت مسکن این شهر و به کارگیری این شاخص ها و شاخص های برگزیده زیست اجتماعی و ارزیابی وضعیّت پایداری در مجموعه مناطق مسکونی و محلّه های این شهر می پردازد. هدف این مقاله، بررسی توسعه ی پایدار شهر میبد و برنامه ریزی مسکن آن است. پژوهش از نوع کاربردی توسعه ای و روش پژوهش ""توصیفی تحلیلی"" است. در این پژوهش از مدل های کمّی و نرم افزارهای رایانه ای استفاده شده است. با توجّه به آمارهای موجود، به ویژه پژوهش میدانی، اقدام به بررسی و شناخت وضعیّت مسکن شهر میبد، به لحاظ شاخص های کمّی و کیفی در دوره های گذشته و حال شده است. نتایج این پژوهش، بیانگر پیشرفت به نسبت مناسب شاخص های کمّی و کیفی در دهه ی 85-1375 است که با روند توسعه ی پایدار در ارتباطی معنا دار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شاخص های تراکم در واحد مسکونی، در سال 1385 برابر 81/3 و در سال 1385 متوسّط اتاق 26/4 و متوسّط اتاق برای هر خانوار 19/4 و تراکم نفر در اتاق 89/0 و تراکم خانوار در اتاق 23/0 و درصد کمبود واحد مسکونی در این سال 5/1 بوده است.
بررسی اثرات اقتصادی شهرک های صنعتی بر نواحی روستایی پیرامون مطالعه موردی؛ شهرک صنعتی خیام نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعتی شدن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه به منزله شالوده دستیابی به توسعه محسوب می شود و در همین راستا به منظور بهبود شرایط اقتصادی و زندگی روستاییان، راهبرد ایجاد شهرک های صنعتی در نواحی روستایی در سه دهه گذشته از سوی برنامه ریزان اتخاذ شده است. در این تحقیق به منظور بررسی اثرات اقتصادی شهرک صنعتی خیام بر مناطق روستایی پیرامون، وضعیت اقتصادی و زندگی تعداد 190 کارگر روستانشین شهرک صنعتی با 198 نفر از سایر شاغلین روستایی از 22 روستای منطقه به روش کوکران محاسبه و شاخص های اقتصادی این دو گروه مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است. نتایج تجزیه و تحلیل آماری (آمار پارامتری و ناپارامتری) نشان می دهد، بیشتر شاخص های اقتصادی مانند میزان اشتغال، افزایش درآمد و ... در دو گروه نمونه، تفاوت معناداری با یکدیگر دارند و کارگران روستایی شاغل در شهرک از وضعیت مطلوبتری برخوردارند.
مقایسة قابلیت الگوریتم های فراابتکاری در حل مسئلة مکان یابی مراکز آتش نشانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مکانیابی و تخصیص از نوع مسائل NP-Hard است که با افزایش تعداد نقاط تقاضا و مراکز خدماتی، پیچیدگی و حجم محاسبات مسئله به صورت نمایی افزایش می یابد. برای حل این گونه مشکلات، از روش های فراابتکاری متناسب با شرایط مسئله استفاده می شود. در این تحقیق، روشهای فراابتکاری جست وجوی ممنوع، ژنتیک و شبیه سازی بازپخت به عنوان روش های بهینهسازی برای مکانیابی مراکز آتشنشانی و تخصیص مناطق شهری به آن ها استفاده شده اند. این روشها با توجه به معیارهای زمان حل مسئله، مقدار تابع هدف، تعداد تکرار و نحوة پوشش منطقه در سناریوهای مختلف ارزیابی شده اند. سناریوهای مختلف در روش ژنتیک بر اساس تغییر در تعداد تکرار و جمعیت اولیه و در روش شبیهسازی بازپخت بر اساس تغییر در تعداد تکرار حرکات و تغییرات دما تولید شده اند. روش جست وجوی ممنوع دارای بیشترین زمان محاسباتی (38 دقیقه و 42 ثانیه) و کمترین (بهترین) مقدار تابع هدف (104×749/4) است و با توجه به نقشة تولید شده، بهترین پوشش را در منطقه توسط مکان های بهینة برگزیده ایجاد می کند. الگوریتم شبیهسازی بازپخت، در بین روش های اجرا، دارای کمترین زمان حل مسئله است و هنگامی که تعداد تکرارها در این روش از اندازة مسئله (در اینجا تعداد پارسل ها) بزرگ تر باشد، جواب های مطلوبی تولید می شود. نتایج به دست آمده در سناریوی دوم روش SA در این تحقیق، صحّت این ادعا را اثبات کرده است. بر اساس یافته های این تحقیق، می توان نتیجه گیری کرد که در صورت نیاز به اجرای سریع (زمان بسیار کوتاه عملکرد الگوریتم) روش شبیه سازی بازپخت سریع ترین روش خواهد بود؛ در شرایط نیاز به سرعت و دقت مناسب و متوسط، الگوریتم ژنتیک گزینة مناسبی است و سرانجام در حالت نیاز به دقت و کیفیت بالای جواب و بدون محدودیت زمان، روش جست وجوی ممنوع گزینة برتر است.
نقش دانش حقوقی در رفاه اجتماعی روستاییان، مطالعه موردی: دهستان میان کوه غربی- شهرستان پلدختر- استان لرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دنیای معاصر، یکی از ابعاد برنامهریزی، تلاش در راستای ارتقای زندگی انسان و بهبود شرایط زیست وی است. به گونهای که بسیاری از موفقترین دولتها، دلیل توفیق برنامههای خود را، بهبود زندگی مردم و افزایش سطح رفاه آنها میدانند. در مقابل، زمانی برنامههای رفاه اجتماعی بهتر به اهداف پیشبینی شده میرسند که جامعه مورد نظر، از سطح آموزش لازم برخوردار باشد. بنابراین، دانش و آگاهی، سنگ بنای توسعه و رفاه جامعه است. در جامعه ایران، سطح دانش و آگاهی مردم نسبتاً پایین است. این میزان در جامعه روستایی نسبت به جامعه شهری بسیار پایینتر است، که عمق چالش آگاهی را در میان این بخش از جامعه نشان میدهد. بنابراین، با داشتن سطوح آموزشی پایین، و به دنبال آن، کماطلاعی از حقوق شخصی، شهروندی و اجتماعی، جامعه روستایی دچار سرگردانی شدیدی در تهیه خواستههای خود شده است. این امر، بهنوبه خود تأثیری معکوس در موفقیت برنامهریـزی نهادهای مرتبط با جامـعه روستایی دارد. حال، این سوال مطرح میشود که؛ آیا بین دانش حقوقی روستاییان و رفاه اجتماعی آنان رابطه معناداری وجود دارد؟ تحقیق حاضر با کمک روش پیمایشی و با استفاده از تحلیل- توصیفی انجام شده است. بر این مبنا با تکمیل 230 پرسشنامه در سطح ساکنان روستایی دهستان میان کوه غربی استان لرستان - شهرستان پلدختر، مشخص گردید که رابطه معناداری بین دانش حقوقی و میزان رفاه اجتماعی وجود دارد. در این راستا حقوق فردی و شهروندی بیشترین سهم را بر رفاه اجتماعی به ویژه در میزان رضایت از خدمات و میزان مشارکت روستائیان داشتهاند.
تحلیل تأثیر گسترش فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری ناشی از زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر تهران به عنوان بزرگترین کلانشهر ایران در منطقه ای با خطر لرزه ای بسیار زیاد قرار دارد. آنچه آسیب پذیری تهران را در برابر زلزله افزایش می دهد، گسترش فیزیکی شهر در ابعاد مختلف است. از آنجا که تحلیل این گسترش، راهگشای بسیاری از مسائل و مشکلات شهری است، تأثیر توسعه فضایی شهر تهران در افزایش آسیب پذیری زلزله در 200 سال اخیر بررسی شده است. اهداف پژوهش شامل نشان دادن وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در 200 سال اخیر، تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران و بررسی وضعیت گسترش فیزیکی شهر تهران در ارتباط با آسیب پذیری ناشی از زلزله است. در پژوهش حاضر، وضعیت گسترش فیزیکی تهران از زمانی که روستایی بوده تا زمانی که به کلان شهر ملی تبدیل شده است، مورد بررسی و توصیف قرار گرفته است. همچنین، به منظور تبیین رابطه افزایش جمعیت شهری و رشد کلان شهر تهران داده های جمعیت و مساحت از سال 1165 تا 1387 جمع آوری و با استفاده از مدل هلدرن بررسی شده است. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد با توجه به سوابق زلزله های تاریخی، پیشینه لرزه خیزی و گسل های متعدد، شهر تهران از شهرهای با خطر لرزه خیزی بالاست. گسترش فیزیکی شهر تهران در دوره مورد مطالعه، 91 درصد ناشی از رشد جمعیت بوده و 9 درصد رشد شهر مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر بوده است. رشد ناهماهنگ و غیر اصولی شهر تهران، بویژه در چند دهه اخیر، ساخت و ساز در حریم گسل ها و مناطق مستعد ناپایداری زمین شناختی نشان می دهند که در صورت وقوع زلزله ای شدید در تهران، تلفات و صدمات جبران ناپذیری به این شهر و به کل کشور وارد خواهد شد. نهایتاً مهمترین عامل افزایش آسیب پذیری لرزه ای شهر تهران، گسترش افقی شهر، بدون در نظر گرفتن حریم امن گسل هاست.
تحلیلی بر روند تحولات جمعیت شهری استان اصفهان در سه دهه ی 1365 تا 1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها و روند شهرنشینی در ایران در دهه های اخیر تحولات عظیمی راپشت سر گذاسته است. به گونه ای که طی سه دهه ی اخیر تعداد و جمعیت شهر ها وتوسعه ی فضایی آنها ابعاد بی سابقه ای یافته. استان اصفهان نیز به عنوان یکی از بزرگترین استان های کشور از این تحولات دور نمانده است، استان مذکور به دلیل موقعیت ویژه ی جغرافیایی در فلات مرکزی، استقرار در پهنه ای پایکوهی و گسترش در امتداد زاینده رود از دیرباز از جاذبه های طبیعی به منظور استقرار اولیه ی جمعیت برخوردار بوده است. پژوهش حاضر در پی بررسی روند تحولات جمعیتی استان اصفهان طی سه دهه ی1365، 1375و1385 است. روش تحقیق اسنادی، تحلیلی و توصفی است که از نرم افزارهایEXCEL ٍ، SPSS، GIS به منظور ارائه نتایج و دستیابی به اهداف تحقیق استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که روندتحولات جمعیت شهری در اصفهان به تنهایی ناشی از افزایش طبیعی آن نیست بلکه عوامل اقتصادی، سیاسی واجتماعی بر رشد شتابان جمعیت و تحولات آن در طی سه دهه ی مذبور تأثیرگذار بوده است. پراکنش مکانی نا متعادل و نامتناسب خدمات، تاسیسات و صنایع نه تنها باعث نوسانات شدید جمعیتی در سطح استان گردیده است بلکه ناهماهنگی و نابرابری های ناحیه ای راسبب شده است. چالشی جدی که باید با دیدی اصولی و نظام وار در راستای ساماندهی و مدیریت خردمندانه ی آن گام برداشت.
مدیریت یکپارچه شهری در ساماندهی سکونتگاههای غیررسمی شهرهای میانی ایران؛ مورد پژوهی: زنجان و همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۶۸-۵۳
حوزههای تخصصی:
مدیریت یکپارچه شهری مدیریتی است هم افزا،با حضور تمامی ذی نفعان و ذی نفوذان شهری در چارچوب نهادی، سازمانی و قانونی مشخص به منظور ارتقاء سطح مدیریت شهری و پایدار نمودن زیست پذیری شهر. این مقاله سعی بر آن داشته است با بررسی ساختار مدیریت شهری شهرهای میانی ایران (زنجان و همدان) در ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی با نگرش مدیریت یکپارچه بپردازد. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی- کمی بوده که با استفاده از روش اسنادی و میدانی گردآوری داده ها صورت پذیرفته است. جامعه آماری پژوهش شامل اعضای ستاد توانمند سازی اسکان غیررسمی، (بخش دولتی و عمومی) نهادهای مردمی و مردم ساکن در بافتهای اسکان غیر رسمی و فعالان اقتصادی (بخش خصوصی) مستقر در این بافتها می باشد. حجم نمونه برآورد شده برای بخش دولتی و عمومی 18 سازمان، برای بخش مردمی 620 نمونه و برای بخش خصوصی510 نمونه بوده است که با استفاده از روش آزمون میانگین و مدل تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد در شهرهای میانی ایران مدیریت یکپارچه شهری عملکرد نیافته و مدیریت شهری دارای نگرش و کارکرد سنتی است و نتیجه این نوع نگرش ناکارمدی طرح های ساماندهی و گسترش مسائل شهری در بافتهای اسکان غیررسمی است. از طرف دیگر تشریک مساعی نهادی (هم افزایی نهادی) بعنوان پیش شرط پیاده سازی مدیریت یکپارچه در حال حاضر در این شهرها نامناسب و در پایه چرخه حیات مدیریت یکپارچه شهری واقع شده است.
بازنگری راهبردی حوزه خدمات شهری مدیریت محلی ایران با تاکید بر پسماند شهری؛ مطالعه موردی: کلانشهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۳۱۹-۳۰۷
حوزههای تخصصی:
نگاه راهبردی در مدیریت یک انتخاب نیست که یک ضرورت است. لازمه این نگاه، داشتن دانش، ژرف اندیشی، همه جانبه نگری، واقع بینی و بلوغ مدیریتی است. مدیریت پروسه ای است که پروژه هایی با مختصّات علمی، واقع گرا و همه جانبه نگر مقوّم آن هستند. در مدیریت شهری، نگاه سیستمی اصلی اجتناب ناپذیر است. اداره مطلوب شهرها و مخصوصاً کلان شهرها بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نمی باشد و مدیریت یکپارچه شهری همان نگاه سیستمی است که مولود نگاه استراتژیک می باشد. نگاه سیستمی و مدیریت یکپارچه شهری تکلیفی است که واقعیت موجود کلان شهری مثل مشهد در ابعاد گوناگون برگردن متولیان امور و مشخصاً مدیریت محلی مشهد می گذارد یکی از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری مشهد؛ حوزه خدمات شهری و محیط زیست شهری با گستردگی محدوده کلانشهری مشهد است. برای استفاده بهینه از منابع محدود موجود و دستیابی به اهداف مدیریت شهری، این مدیریت محلی طبیعتاً باید بتواند استراتژیهای خاص خود را انتخاب نماید. استراتژیهایی که از یک سو در راستای چشم انداز مدیریت محلی مشهد بوده و از سوی دیگر منبعث از ماموریتهای مدیریت محلی خواهد بود. این پژوهش از حیث نظری و روش شناسی بر ساختار گرایی و تحلیل تاریخی- تکوینی در سطح کلان و راهبردی استوار است که به روش مطالعات اسنادی-کتابخانه ای و تحلیل کیفی در چند محور و با هدف دستیابی به متدولوژی برنامه ریزی راهبردی در مدیریت پسماند شهری مشهد انجام شده است. بر اساس یافته های این پژوهش شناخت نیازها و اولویتهای شهروندان مشهدی (شهروند مداری) و ایجاد محیط زیست سالم و پایدار می بایست مبنا و ملاک تصمیم سازیها و تصمیم گیریها در سیاست-گذاری و برنامه ریزی برای کلان شهر مشهد باشد که بدون نگاه راهبردی و استراتژیک ممکن نمی باشد.
تحلیل کیفیت زندگی در یک محیط روستا-شهری؛ مورد پژوهی: شهر سگز آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۰ پاییز و زمستان ۱۳۹۱ شماره ۳۰
۲۸۴-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
تحلیل و بررسی کیفیت زندگی در محیط زندگی نواحی روستا- شهری یکی از مسائل مهم در ادبیات مطالعات شهری و روستایی می باشد. کیفیت زندگی در دو بعد عینی و ذهنی مورد توجه می باشد ابعاد عینی به معنی مشهودات و ابعادی از زندگی ساکنین که عینیت داشته و داده های مورد نیاز برای تحلیل این جنبه از کیفیت زندگی قالبا برگرفته از داده های ثانویه می باشد. در حالی که ابعاد ذهنی کیفیت زندگی به معنی سنجش درک و احساس افراد ساکن از محیط زندگی و جنبه مرتبط با این محیط می باشد در این راستا هدف اصلی این تحقیق تحلیل و بررسی کیفیت زندگی شهر سگزآباد است تا به این سوال که شهر شدن این نقطه تا چه حد منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان شده است. روش این مقاله از انواع روش های توصیفی- تحلیلی و از نوع همبستگی می باشد که برای تحلیل و تشریح موضوع مورد بررسی از روش های آماری در نرم افزار SPSS استفاده شده است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و توسعه ای است. در عین حال از دو شیوه مطالعات اسنادی و مطالعات میدانی در قالب توزیع پرسشنامه، داده های مورد نیاز این تحقیق گردآوری شده است. در مجموع شهروندان ساکن شهر سگزآباد تبدیل این روستا به عنوان یک نقطه شهری را اقدامی مثبت در جهت ارتقاء استانداردهای خود می دانند. به طور کلی نتایج حاکی از آن است که در محدوده مورد مطالعه نزدیک به 50 درصد از ساکنین نسبت به بهبود کیفیت زندگی خود بعد از شهر شدن محل سکونتشان نظر مثبتی دارند.
تحلیل الگوی گسترش شهر بهشهر بر اساس مدل های کمی برنامه ریزی منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهر های کشورهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده اند، از جمله این تحولات افزایش سریع جمعیت بوده، که شهر بهشهر نیز مانند بسیاری از شهرهای کشور از این تحولات مصون نمانده است. به طوری که جمعیت این شهر در 50 سال اخیر بیش از 5 برابر رشد داشته است. این رشد فزایند، گسترش فیزیکی بی رویه شهر را نیز در پی داشته و به منظور تعدیل این نارسائی ها و مشکلات شهری، تحقیق حاضر بر آن است تا فرآیند گسترش شهر بهشهر و عوامل موثر بر آن را مشخص و راهکارهای پیشنهادی در رفع و تعدیل این فرآیند را پی جویی نماید. روش تحقیق توصیفی - تحلیلی است. برای تحلیل داده ها از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، ویلیامسن، امتیاز استاندارد شده، HDI و ضرایب همبستگی پیرسون و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج نشان دهنده آن است که: 60 درصد از رشد فیزیکی شهر در فاصله سالهای 1385- 1355 مربوط به رشد جمعیت بوده و 40 درصد باقیمانده، مربوط به رشد افقی و اسپرال شهر است - محدوده مرکزی شهر از ساختاری متراکم تر و محدوده های پیرامونی از ساختاری پراکنده برخوردارند. - توزیع مکانی و سلسله مراتبی کاربری ها در سطح نواحی و محلات شهری بهشهر به صورت نامتوازن بوده و این بی نظمی در ساختار فضایی، شهر را به آشفتگی در بخش مرکزی و عدم تحرک شهری در سطح نواحی و محلات شهری دچار کرده است. همچنین به دلیل وجود موانعی چون پیش کوه های جهان مورا در جنوب و بالا بودن سطح آب های زیرزمینی و راه آهن در شمال شهر، توسعه شهر به صورت افقی و خطی صورت گرفته است. بنابراین، می توان به گسترش عمودی به جای گسترش افقی شهر، اجرای طرح بهسازی و نوسازی بافت فرسوده و استفاده بیشتر از اراضی شهر و پر کردن فضاهای خالی داخل شهردر جهت جلوگیری از رشد افقی شهر اشاره کرد.
برنامه ریزی و مکان یابی بازارهای روز در مناطق شهری (مطالعه موردی: مناطق 3 و 4 شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهرها با هر نقش و وظیفه ای که باشند، نمی توانند دور از فعالیت های تجاری و بازرگانی قرار گیرند؛ بازارهای محلی و بازارهای روز نمونه ی بارزی از این فعالیت های تجاری هستند که از زمان های گذشته نیز وجود داشتند. ایجاد بازارهای روز در واقع تمرکز بخشیدن به فعالیت های تجاری- خدماتی است که این تمرکز باعث سهولت دسترسی مصرف کنندگان و صرفه جویی در وقت آنها می شود. شهر تبریز به عنوان یکی از کلان شهرهای کشور، در حال حاضر تنها دارای 5 بازار روز است که مناطق 3 و 4 آن، فاقد این نوع از خدمات شهری هستند. از این رو، فراهم نمودن دسترسی مناسب شهروندانِ مناطق 3 و 4 شهر تبریز به بازارهای روز محله ای، هدف اصلی این تحقیق است. بدین منظور در ابتدا تعداد بازارهای روز مورد نیاز برآورد گردید. مجموع جمعیت مناطق 3 و 4 در سال 1385، 639106 نفر است که با در نظر گرفتن آستانه ی جمعیتی 40000 نفر، تعداد بازارهای روز مورد نیاز در وضع موجود، 16 بازار و در سال 1400، تعداد 20 بازار خواهد بود. جهت مکان یابی بازارها، کلیه ی اراضی بایر و فاقد کاربری در مناطق 3 و 4، مشخص گردید؛ ولیکن، با منظور نمودن آستانه ی جمعیتی مذکور، اراضی بایر با مساحت 6000 مترمربع، مدنظر قرار گرفت. این اراضی با استفاده از نرم افزار Arc View تعیین گردید که 104 قطعه زمین است. پس از غربال گری اولیه، اراضی انتخابی با استفاده از روش AHP و بهره گیری از نرم افزار Expert Choice و بر اساس معیارهای اندازه (مساحت زمین)، شیب، شکل زمین، دسترسی، تراکم جمعیت، پتانسیل پارکینگ، سازگاری و قیمت زمین مورد تحلیل مقایسه ای و رتبه بندی قرار گرفتند و در نهایت، پس از منطقه بندی قراردادی محدوده ی مورد مطالعه، تعداد 20 قطعه زمین جهت احداث بازار روز مشخص گردید.
شناسایی معیارها و تبیین مجموعه های فازی انتخاب هتل از دیدگاه گردشگران مقیم تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انتخاب محلِّ اقامت در هر شهر و کشوری، از اولویّت های اصلی گردشگران به شمار می آید. انتخاب هتل به عنوان یکی از مکان های اقامتی خوشایند و پُرطرفدار، تصمیم گیری مهمّی است که نیازمند ارزیابی دقیق بوده و شناسایی معیارهای آن، می تواند راهنمای مناسبی برای مدیران هتل ها و مسئولان صنعت گردشگری و هتل داری، برای ارائه ی خدمات اثربخش تر و کسب رضایت گردشگران و همچنین، رهنمودی راهگشا برای ارزیابی دقیق تر و مطلوب تر متقاضیان هتل باشد. علاوه براین، با تدوین و ارائه ی مجموعه های فازی معیارهای انتخاب هتل، می توان نسبت به طرّاحی سیستم تصمیم گیری فازیِ ارزیابی و انتخاب هتل ها اقدام کرد و مبنایی مناسب برای مقایسه ی هتل ها، متناسب با سلایق هر گردشگر فراهم آورد. هدف پژوهش پیشِ رو، شناسایی معیارهای انتخاب هتل از سوی گردشگران متقاضی اقامت در هتل های تهران و همچنین ارائه ی مجموعه های فازی برای معیارهای شناسایی شده است. در این پژوهش، نخست، نظرات گردشگران مقیم هتل های تهران، در مورد معیارهای انتخاب هتل گردآوری شده است، سپس با آزمون های آماری، معیارهای با اهمّیّت از دید گردشگران، شناسایی و استخراج شده اند. در ادامه با انجام آزمون تحلیل عاملی اکتشافی بر روی معیارهای گفته شده، عوامل زیربنایی انتخاب هتل شناسایی شده اند. عوامل شناسایی شده، دوباره با آزمون آماری و با توجّه به ادبیّات پژوهش، در سه دسته ی ""هزینه""، ""آرامش، تفریح و گردش"" و درنهایت، ""امکانات، خدمات و امنیّت"" دسته بندی و برای هر دسته نیز، مجموعه ها و توابع عضویت فازی مربوطه ارائه شده است. درمجموع، عواملی همچون هزینه های اقامت در هتل، امنیّت، امکانات رفاهی، نزدیکی به اماکن تجاری و تفریحی و پارکینگ، به عنوان عوامل اصلی انتخاب هتل ها مدِّ نظر قرار گرفته اند. از مجموعه های فازی استخراج شده، می توان در بهبود کیفی و سرمایه گذاری بر معیارهای انتخاب هتل ها و همچنین طرّاحی سیستم خبره فازی انتخاب هتل، برای گردشگران خواستار اقامت در هتل ها استفاده کرد
مدیریت پسماندهای جامد شهری، گامی در راستای توسعه پایدار مطالعه موردی: شهر زنجان
حوزههای تخصصی:
امروزه جمع آوری و دفع پسماندها به طریقی مناسب که باعث کاهش خطرات مربوط به سلامتی انسانها و آسیبهای زیست- محیط گردد؛ حائز اهمیت است. هدف از این پژوهش ارائه سیمایی از وضعیت پسماندهای جامد شهری از نظر میزان تولید، سرانه، ترکیب فیزیکی و انواع روش های دفع در شهر زنجان است. دادهها با استفاده از روش میدانی و آنالیز وزنی - حجمی نمونه هایی از مواد زاید جامد، در فاصله زمانی پاییز 1387 تا تابستان 1388 از طریق روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی جمع آوری شده است. یافته ها حاکی است شهروندان زنجانی روزانه حدود 270 تن مواد زاید جامد تولید می کنند سرانه هر نفر 77/0 کیلوگرم است که 13/0 کیلوگرم از متوسط سرانه در ایران بیشتر است. بخش عمده پسماندهای شهر زنجان را مواد آلی (حدود 73 درصد) تشکیل می دهد و سهم پسماندهای خشک نسبت به کل پسماند تولیدی در حال افزایش است. راهکارهای اجرایی برای مدیریت پسماندهای جامد شهر زنجان عبارتند از: جداسازی و تفکیک پسماندها در مبدا به دلیل سهولت، نیاز به وقت و هزینه کمتر، آلوده نشدن و تخریب کمتر مواد قابل بازیافت به مراتب از جداسازی در سایر مراحل مدیریت مواد جامد مطلوب تر، کارآمدتر و عملی تر است. ارزش قابل توجه تفکیک پسماند خشک در مبدا و پسماندهای خشک از کل پسماند تولیدی نیز به تولید انرژی از پسماند، به لحاظ زیست محیطی، بهداشتی و اقتصادی از یک سو و لزوم دفن صحیح و بهداشتی و همگامی با سایر کشورهای جهان از سوی دیگر، اتخاذ استراتژی مناسب و برنامههای اجرایی متناسب را برای شهر زنجان تجویز می نماید. بر این اساس دو استراتژی تفکیک و جداسازی پسماندهای جامد در مبدا و استراتژی افزایش میزان پسماند پردازش شده، پیشنهاد میشود.
تحلیلی بر مفهوم کیفیت زندگی شهری در شهر بابلسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد کیفی به مفاهیم توسعه زمینه را برای طرح موضوع کیفیت زندگی فراهم ساخت. این رویکرد برای اولین بار در سال 1966 توسط ریموند بائر به دنبال ظهور بحران های شهری، مطرح شد. امروزه از کیفیت زندگی به معنای قابلیت زندگی یک مکان یاد می شود. هدف از این تحقیق تحلیلی از وضعیت کیفیت زندگی در محلات شهر بابلسر از بعد شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی- محیطی و روانی(ذهنی)، می باشد.
در این تحقیق از روش توصیفی-تحلیلی به صورت تحلیل مقایسه ای بر اساس وزن دهی سلسله مراتبی استفاده شده است. همچنین جهت گردآوری اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای، پژوهش میدانی، منابع کتابخانه ای، روش مشاهده و منابع اطلاعات اینترنتی برای گردآوری داده ها استفاده شده است. شاخص های مورد استفاده در این تحقیق بر مبنای بررسی منابع متعدد و نیز با روش دلفی، جهت بررسی کیفیت زندگی در محلات شهر بابلسر، تعیین شده است.
بر اساس بررسی های صورت گرفته محلات شهر بابلسر از بعد شاخص های مورد بررسی دارای نوعی شکاف عمیق می باشند. از طرفی نمره ی میانگین کیفیت زندگی شهر برابر با 517/8 می باشد که بر اساس تقسیم بندی سنجش نمره ی کیفیت زندگی در سطح متوسط قرار دارد. با توجه نتایج به دست آمده محله بی بی سروزه دارای پایین ترین سطح کیفیت زندگی بوده و محله شهرک دانشگاه در بالاترین سطح برخورداری قرار دارد. در واقع نوعی گسست فضایی در میان محلات شرقی و غربی به ویژه میان محلات 13، 14، 15و 16 با محلات 2، 3، 4، 5، 6، 7 وجود دارد.
سنجش سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران با رویکرد تحلیل عاملی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه کاهش نابرابری در استفاده از منابع، امکانات و تسهیلات، یکی از مهم ترین معیار های اساسی توسعه پایدار در سطح مناطق کشور به شمار می رود. از طرفی یکی از الزامات اساسی فرآیند توسعه پایدار ملی، توجه به ویژگی های منطقه ای با استفاده از مجموعه ای از شاخص های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی است تا ضمن شناسایی این تفاوت ها بتوان منابع را به صورت بهینه به مناطق مختلف تخصیص داد. پژوهش حاضر به منظور تعیین سطح توسعه یافتگی استان های کشور ایران و رتبه بندی آنها براساس میزان توسعه یافتگی، برای هدایت برنامه ریزان و سیاست مداران در تعیین اولویت سرمایه گذاری در استان ها انجام گرفت. بدین منظور، ابتدا 13 شاخص از حوزه های اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی شناسایی و داده های متناظر با آنها برای 28 استان کشور ایران گردآوری شد. برای تهیه شاخص ترکیبی از روش تحلیل عاملی استفاده شده و شاخص های ترکیبی برای استان ها محاسبه و سطح بندی شدند. بر اساس این سطح بندی، استان های کهکیلویه و بویر احمد، تهران و سمنان به ترتیب در رتبه های اول تا سوم و استان های کردستان، سیستان و بلوچستان و همدان به ترتیب در رتبه های آخر قرار گرفتند.