فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۴۲۱ تا ۵٬۴۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
اهداف: پیاده روی شهروندان در همه شهرها به طور اعمّ و در جوامع درحال توسعه به طور اخص با مشکلات و تنگناهای متعددی روبه رو بوده و از ابعاد مختلف اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، مدیریتی و ... قابل مطالعه است. دراین میان برخی از این ابعاد از سهم بیشتری در کاهش اشتیاق شهروندان به پیاده روی در فضاهای شهری برخوردارند. پژوهش حاضر قصد دارد تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت را با استفاده از تئوری بنیانی مورد مطالعه قرار دهد. روش: در این پژوهش با استفاده از روش کیفی، تنگناهای پیاده روی شهروندان شهر رشت با به کارگیری تئوری بنیانی موردمطالعه قرار گرفته است. براساس روش نمونه گیری هدفمند و نظری، ۴۳ نفر از شهروندان به عنوان نمونه انتخاب شدند. تکنیک های به-کارگرفته شده برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم، بر مصاحبه نیمه ساختاریافته و مشاهدات میدانی تمرکز یافتند. یافته ها/نتایج: مصاحبه ها تا جایی پیش رفتند که مرحله اشباع تئوریک حاصل شد. برمبنای نظریه بنیانی، داده ها در سه مرحله کدگذاری تحلیل شدند و نتایج حاصل از آن، استخراج ۷ مقوله هسته ای شامل عوامل تأثیرگذار اجتماعی و فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین می باشد. نتیجه گیری: تنگناهای اساسی پیاده روی شهروندان در شهر رشت، تحت تأثیر عوامل مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی، فردی، طبیعی، مدیریتی، امکانات و قوانین به وجود آمده است. تمامی این عوامل در دو گروه زمینه های مؤثّر بر پیاده روی و شرایط مداخله گر قابل مطالعه هستند که در گروه نخست، ویژگی های شهر و شهروندان و در گروه دوم، شرایطی که در عدم تمایل شهروندان به پیاده روی نقش داشته اند، قرار می گیرد.
تحلیلی بر تحول در میزان مشارکت زنان روستایی در بخش کشاورزی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان تربت جام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی در عصر حاضر با سرعت و شدت بیشتری در حال گسترش بوده و از آن جمله تحول در نقش زنان در بخش کشاورزی است. هدف از تحقیق حاضر تحلیل تحول در میزان مشارکت زنان روستایی در بخش کشاورزی بوده و منطقه مورد مطالعه روستاهای شهرستان تربت جام و روش پژوهش نیز توصیفی– تحلیلی بود. حجم نمونه تحقیق 390 نفر از زنان روستایی بوده، که در دو گروه زنان نوزده تا 35 سال به عنوان نسل جوان و زنان بیش از پنجاه سال به عنوان نسل قدیمی و کهنسال انتخاب شدند. نتایج آزمون من ویتنی فرضیه تحقیق بیانگر آن بود که در سطح معنی داری کمتر از پنج درصد تفاوت معنی دار بین میزان مشارکت زنان در دو نسل جوان و قدیمی در فعالیت های کشاورزی (زراعت، باغداری و دامداری) در سطح روستاهای شهرستان تربت جام وجود دارد و در این گونه فعالیت ها، مشارکت نسل جوان کمتر است. بر همین اساس، افزایش سطح تحصیلات دختران مهم ترین علت کاهش میزان مشارکت زنان جوان در فعالیت های اقتصادی عنوان شد.
Desiging Tabriz Carpet Art Museum Architecture Based on the Blue Mosque Historical Context Identity Potentials(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Due to universal importance of Tabriz carpet art and presence of specific indicators and motifs in Tabriz carpet art and its potentials, existence of architectural site for representing this art as carpet art museum in Tabriz is necessary. The site of this project is located adjacent to Tabriz Blue Mosque near the museum historical site. It is essential to consider the historical elements and components of the mentioned district identity in historical sites. This research aims at presenting architectural design of a valuable work of Tabriz carpet art museum besides considering criteria of the historical site adjacent to the Tabriz Blue Mosque. In designing Tabriz carpet art museum, the site potentials, concurrent employment of cultural and historical fabric concepts, adjacency of the Blue Mosque and being in direction of historical bazaar and Silk Road have been considered and used as the key pivots in design. This research is a case study based on observation and using architectural tools. Design limitations have been considered in the architecture of the museum near historical fabrics. The design components consist of Tabriz Bazaar cultural-historical architecture elements, utilization of the spatial connection, semantic continuation, respect to the site, preservation of old historical memory in modern approach. The results of this research can lead to successful architecture design adjacent to historical sites.
تدوین راهنمای طراحی شهری دوست دار کودک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ پاییز ۱۳۹۵ شماره ۴۴
۹۰-۶۵
حوزههای تخصصی:
امروزه ضرورت توجه به اقشار آسیب پذیر اجتماعی خاصه کودکان در فرایند طراحی و برنامه ریزی شهر، از مهمترین مقولاتی است که توجه بیشینه صاحبنظران و مدیران مدیریتی شهر را به خود معطوف داشته است. از سویی دیگر، مناسب سازی محیط شهر برای کودکان از طریق راهکارهای طراحی شهری، نشانگر احساس مسئولیت جامعه حرفه ای معماری و شهرسازی نسبت به کودکان بوده و موجب آموزش و مسئولیت پذیری در کودک و نوجوان می شود؛ چراکه ایجاد محیط مناسب برای کودک و نوجوان هزینه چندانی را دربرنمی گیرد و تنها نیاز به آگاهی، توجه و احساس مسئولیت در مسئولان و متخصصان دارد. بر این اساس، در این مقاله با رویکرد بنیادی و مساله محور، و با بهره گیری از روش «توصیفی- تحلیلی» و روش «استدلال منطقی» و همچنین سیاست پژوهی به بررسی ابعاد شهرهای دوستدار کودک پرداخته و تدوین راهنمای طراحی شهری شهرهای دوستدار کودک را مدنظر قرار داده است. در پایان نیز به اجمال، اصول و معیارهای طراحی شهرهای دوستدار کودک مورد اشاره قرار می گیرد.
بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از کیفیت محیط زندگی مورد شناسی: قائم شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قائم شهر از لحاظ کیفیت محیط دچار مشکلاتی در زمینه های دسترسی، تراکم و ترافیک، بهداشت، زیبایی، سرزندگی و غیره است. دراین مقاله، به بررسی میزان رضایتمندی شهروندان قائم شهر از کیفیت محیط زندگی پرداخته شده است. در این راستا، روش ها و شاخص های مرتبط با کیفیت محیط مورد بررسی قرار گرفت و نهایتاً شاخص های اثر محور مبتنی بر رضایتمندی شهروندان و روش HMR در جهت رسیدن به اهداف تعریف شده انتخاب شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از روش های آماری همچون تحلیل عاملی، آزمون T تک نمونه ای، رگرسیون خطی چند متغیره انجام شده است. جامعه نمونه از جمعیت 172000 نفری شهر مورد مطالعه، 323 نفر انتخاب شد و پرسشنامه بین آنان توزیع گردید. نتایج به دست آمده نشان می دهد که رابطه معناداری بین برخی از متغیرهای اقتصادی، اجتماعی نظیر میزان تحصیلات، سن و درآمد با رضایتمندی از کیفیت محیط وجود داشته و بین عوامل تأهل، جنسیت و شغل با رضایتمندی از کیفیت محیط رابطه معنی داری وجود ندارد. همچنین بررسی میزان همبستگی بین متغیرهای کالبدی و محیطی با رضایتمندی از کیفیت محیط نشان داد که متغیرهای کالبدی (مدت زمان اقامت در محله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود داشته و بین متغیرهای محیطی (صدا، بو، آلودگی و زباله) با رضایتمندی، رابطه معنی داری وجود ندارد.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
نقش فناوری های نوین درتوسعه پایدار کشاورزی با تاکید بر زراعت؛ مطالعه موردی: دهستان چقانرگس شهرستان کرمانشاه
حوزههای تخصصی:
فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی(ICT) به عنوان یکی از اصلی ترین نهاده های توسعه زراعی محسوب می شوند. در تحقیق حاضر، نقش این نوع فناوری در توسعه روستایی دهستان چقانرگس از توابع بخش ماهیدشت شهرستان کرمانشاه با فعالیت غالب زراعی به دو روش اسنادی و میدانی بررسی شده است. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی بهره برداران زراعی دهستان چقانرگس است که از میان آنها، 100 بهره بردار به عنوان حجم نمونه انتخاب و بر اساس میزان استفاده از ICT در زمینه های مرتبط در توسعه زراعی به دو گروه الف(50نفر) و ب(50نفر) تقسم شدند و با استفاده از مصاحبه حضوری و پرسشنامه، داده های مرتبط با شاخص توسعه زراعی و کیفیت استفاده از ICT در این زمینه جمع آوری و با استفاده از آزمون-های "" Spearmans rho "" و "" Mann Whitney U "" تحلیل گردید. نتایج تحقیق نشان می دهد علیرغم اینکه دو گروه از نظر ویژگی های فردی تقریبا در یک طیف قرار دارند، اما در زمینه استفاده از ICT در امور زراعی و شاخص توسعه زراعی تفاوت معناداری میان آنها مشاهده شد. گروه ""الف"" به عنوان کسانی که استفاده بیشتری از فناوری مذکور در امور زراعی داشتند از نظر شاخص توسعه زراعی وضعیت بهتری نسبت به گروه ""ب"" داشتند که از این فناوری کمترین استفاده را در زمینه امور مرتبط با زراعت نموده اند. نتایج تحقیق همچنین حاکی از همبستگی معنادار استفاده از فناوری ICT در زمینه امور زراعی با سطح توسعه زراعی دهستان است.
مکان یابی جایگاه های سوخت CNG با استفاده از تکنیک های تلفیقی عملگرهای فازی و تحلیل های فضایی GIS، پژوهش موردی: منطقه 7 شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دستیابی به تعادل در توزیع فضایی منابع و خدمات رسانی در سطح شهرها یکی از اهداف اصلی دولت ها می باشد. منطقه 7 شهرداری مشهد با جمعیتی حدود 220000 نفر و با مساحت محدوده 5200 هکتار یکی از پرترددترین مناطق شهری مشهد است. شبکه جایگاه های سوخت CNG از اجزای اصلی شبکه خدمات شهری است که به عنوان تامین کننده سوخت بخش حمل و نقل درون شهری عمل نموده است که از لحاظ ملاحظات ترافیکی، شهرسازی و ایمنی و محیط زیست دارای اهمیت می باشد. هدف از این تحقیق مکان یابی جایگاه های سوخت CNG منطقه 7 شهر مشهد می باشد. در این تحقیق از روش ها و قابلیت های مبتنی بر سیستم اطلاعات جغرافیایی، و منطق فازی استفاده شده است. برای پیاده سازی عملگر فازی در محیط GIS، ابتدا معیارهای تاثیرگذار در مکان یابی استخراج و وارد محیط GIS شد، این شاخص ها عبارتند از: دسترسی به معابر اصلی درجه یک، مراکز با تراکم جمعیتی بالا، فضای سبز، کاربری های تجاری و فاصله از کاربری مسکونی، کاربری آموزشی و فاصله از ایستگاه های موجود. در مرحله بعد مقدار عضویت فازی برای هر یک از پارامترها (فازی سازی) مشخص شد. سپس لایه های وزن دار شده روی هم گذاشته شد و در نهایت مناسب ترین پهنه در نقشه نهایی نشان داده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که محدوده جنوبی و جنوب شرقی منطقه فاقد جایگاه سوخت می باشد و برای احداث جایگاه های جدید این مناطق در اولویت قرار دارند.
توانسنجی فضاهای شهری در پاسخدهی به نیاز گروه های کم توان جسمی- حرکتی، مطالعه موردی: بخش مرکزی شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر پیاده محور برای عموم شهروندان قابل استفاده، اما شهر مطلوب کم توانان جسمی برای همه شهروندان یک شهر مناسب است. آفرینش شهری مطلوب برای افراد کم توانان مستلزم رعایت اصول و ضوابطی است که رعایت آنها می تواند نقش مهمی در دسترسی آسان و حضور آنان در فضاهای عمومی داشته باشد. در کنار رعایت چنین اصولی، توجه به اولویت ها و نیازهای اساسی گروه های کم توان جسمی-حرکتی جهت حضور در فضاهای شهری می تواند اقدامات اجرایی را با نتایجی موثرتری همراه سازد. با این وجود، مدتی است نظام مدیریت شهری مناسب سازی فضاهای شهری در اغلب کلانشهرها کشور در پیش گرفته است که ضرورت ایجاب می نماید، بازخورد چنین اقداماتی از نقطه نظر معلولان مورد ارزیابی و پایش قرار گیرد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف ارزیابی میزان پاسخدهی فضاهای شهری به نیازهای گروه های کم توان جسمی- حرکتی به رشته تحریر درآمده است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و میدانی است. داده های گردآوری شده با استفاده از نرم افزار Spss و آزمون T تک نمونه ای مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از مطالعه حاضر نشان می دهد؛ علی رغم اقداماتی که در زمینه مناسب سازی محیط جهت حضور گروه های کم توان جسمی-حرکتی صورت گرفته همچنان شرایط اجتماعی اقتصادی و کالبدی کنونی قادر به رفع نیازهای معلولان به شکل شایسته نیست. بنابراین، مشارکت گروه های هدف در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری، رعایت ضوابط ساخت و ساز ها توسط نهندسین ناظر، تدوین ضوابط قابل اجرا در طرح های موضعی و ... می تواند نتایج موثرتری را در زمینه مناسب سازی فضاهای شهری برای معلولان به همراه داشته باشد
فرم یابی ساختمان های بلند با استفاده از فرایند طراحی پارامتریک و مقایسه فرم های بهینه خروجی از نظر میزان دریافت نور مستقیم تابشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۲۳۸-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
به لحاظ تاریخی، همواره توسعه ساختمان های بلند وابسته به پیشرفت های تکنولوژیکی بوده است. یکی از این فن آوری های قابل توجه، استفاده از کامپیوتر برای تجزیه و تحلیل سیستم های سازه ای پیچیده و توانایی آن جهت تولید مدارک ساخت و ساز است. با این حال، ابزارهای دیجیتال برای کمک در طراحی فرم های نوآورانه ساختمان های بلند قابل مقایسه با این پیشرفت نیست. در این مقاله که مشتمل بر دو بخش می باشد ابتدا در مورد تولید فرم های ساختمان های بلند و فرایند طراحی نوآورانه با استفاده از ابزارهای دیجیتالی بر اساس نگرش طراحی پارامتریک بحث خواهد شد که با استفاده از افزونه Grasshopper این امکان داده شده تا در محیطی گرافیکی، انتخاب اولیه مناسبی توسط معمار برای فرم کلی ساختمان های بلند انجام شود. بدین صورت که متغیرها و تابع هدف مسئله موردنظر تعیین شده و سپس با بهره گیری از روش الگوریتم ژنتیک و محیط برنامه نویسی Grasshopper سعی در نوشتن برنامه ای جهت ایجاد فرم های بهینه از نظر میزان دریافت نور مستقیم خورشید می شود. سپس برای اطمینان از نتایج حاصل شده، فرم های بهینه بدست آمده از پارامترهای مختلف، با استفاده از افزونه Ladybug با یکدیگر مقایسه می شوند. هدف کلی این مقاله ادغام معماری با روش های دیجیتال جهت رسیدن به فرم های بهینه می باشد.
بررسی رابطه بعد اجتماعی کیفیت محیطی فضاهای شهری با سرمایه اجتماعی (مورد پژوهی: محورهای سعادت آباد، آیت و مدائن تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ تابستان ۱۳۹۵ شماره ۴۳
۲۳۶-۲۲۵
حوزههای تخصصی:
سرمایه اجتماعی، قابلیت نهفته در روابط افراد جامعه است که باعث انجام امورات جامعه می شود و پیش شرط شکل گیری آن وجود فضایی است که در آن افراد حضور داشته و روابط اجتماعی بین آنها شکل بگیرد. این مقوله فضاهای عمومی شهری را عنوان بستر ساز حضور افراد را مطرح می نماید. مقاله حاضر به بررسی ارتباط و تاثیر بعد اجتماعی کیفیت محیطی و مولفه های آن بر سرمایه اجتماعی پرداخته شد. حجم نمونه 300 نفر افراد بالای 18 سال در سه محور سعادت اباد، آیت و مداین در مناطق 2، 8 و 16 می باشد که به روش تصادفی انتخاب گردید. نتایج تحقیق موید رابطه مثبت و معنی داری در سطح 99 درصد و با شدت 493% سرمایه اجتماعی با بعد اجتماعی می باشد. در جمع بندی مولفه های بعد اجتماعی تمام مولفه های بعد اجتماعی به غیر ارتباط مردم و فضا رابطه معنی دار و مثبت با سرمایه اجتماعی دارند.
نگرش پدیدارشناسانه به بررسی نقش مرز در مکان های طبیعی و مکان های انسان ساخت
حوزههای تخصصی:
این پژوهش در پی بررسی موضوع مرز در مکان های انسان ساخت و مکان های طبیعی و بررسی موضوع میان فرد با زیست - جهانش هست. با توجه به نقش کلیدی مرز در مکان ها ابتدا به شناخت این پدیده (مرز) و سپس به بررسی آن در مکان ها پرداخته شده، همچنین در پی آن کیفیت مکان های حاصل از وجود این پدیده موردبررسی قرار خواهد گرفت. شیوه پژوهش به طریق مطالعات و کتابخانه ای هست و با استناد به مطالعات موجود توسط پیشگامان رویکرد پدیدارشناسی، این پژوهش در خصوص مرز شکل گرفته است. تا از این طریق فرد به شناخت نسبی از مکان و جهان اطرافش نائل آمده و در مداخلات محیطی اش موفق تر بوده و مکان هایی ایجاد کند که حس مکان و هویت در آن ها حفظ شود. تا شاید این گونه در کنترل زیست - جهانش موفق تر بوده و از پیشرفت مکان های بی هویت و بدون حس مکان حاصل از معماری مدرن پیش گیری کند و مکان هایی را باکیفیت و هویت مشخص ایجاد نماید.
فرآیند گسترش فضایی سکونتگاه های پیرامون کلانشهر تهران مطالعه موردی: محدوده شهری اسلام شهر-رباط کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ششم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲۱
51 - 64
حوزههای تخصصی:
تمرکزگرایی و فقدان رویکرد کارآمد آمایشی در ایران از دهه 1330 ه.ش به بعد موجب قطبش فضایی توسعه در این پهنه سرزمینی شده است. شهر تهران در این فرآیند به جهت جایگاه پایتختی و تنوع و تراکم کارکردیان قطبش بیشتری برخوردار گردیده است. این روند فاصله روزافزون توسعه مرکز-پیرامون و مهاجرت از پیرامون به مراکز به ویژه منطقه و شهر تهران را در ی داشته است. این روند اغلب به واسطه حومه و حاشیه نشینی فقر، موجب پراکنده گویی فضایی و شکل گیری سکونتگاه های غیررسمی در این منطقه و این شهر شده است. این روند به گونه ای به وقوع پیوست که از سازمان دهی مدیریت و برنامه ریزی ملی، منطقه ای و محلی پیشی گرفت و بر آن استیلا یافت. یکی از محدوده های مکانی شکل گیری این نوع سکونتگاه ها در منطقه تهران، محدوده شهری اسلامشهر- رباط کریم در حاشیه جنوب غربی شهر تهران می باشد. منابع زیستی سرشار آب وخاک، قیمت پایین زمین و مسکن،سهولت خریدوفروش زمین، سهولت ساخت وسازهای مسکونی غیرمجاز، وجود جاده ساوه و فاصله کم و سهولت دسترسی به شهر تهران ازجمله زمینه ها و عوامل محلی بودند که این روند در این محدوده را در قیاس با کل کشور و سایر مناطق تشدید و متمایز نموده است. هدف این تحقیق، آشکار سازی تغییرات فضایی کانون های شهری این محدوده از سال 1355 تا 1394 است. داده های موردنیاز این تحقیق به روش مطالعات کتابخانه ای ، ازجمله تصاویر ماهواره ای لندست به دست آمده و با استفاده از نرم افزارهای ENVI,ARCGIS,QGIS پردازش و تحلیل شده اند. جامعه آماری این پژوهش، کانون های شهری واقع در این محدوده است. ازاین رو این تحقیق ازنظر هدف؛ شناختی، ازنظر زمان؛ مقطعی، ازنظر داده؛ کیفی و ازنظر روش؛ توصیفی-تحلیلی است. طبق یافته های این تحقیق، بیشترین و کمترین میزان توسعه فیزیکی این کانون ها در طول این دوره، به ترتیب در اسلامشهر، گلستان، نسیم شهر،رباط کریم، صالحیه و نصیرشهر به وقوع پیوسته است. توسعه فیزیکی شتابان این کانون ها در این دوره، اراضی کشاورزی را به شدت بلعیده و به شهرها الحاق و ادغام نموده است.
تحلیل الگوی مدیریت برنامه ریزی فضایی مناطق روستایی در ایران مورد مطالعه: طرح های هادی مناطق روستایی استان تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
الگوی مدیریتی کنونی طرح هادی روستایی به دلیل غلبه ی رویکردبخشی و نگاه از بالا به پایین، سبب بروز چالش های مختلف (محیطی، اجتماعی، اقتصادی و کالبدی) در منطقه ی مورد مطالعه (روستاهای استان تهران) شده است؛ از این رو، پژوهش حاضر در پی پاسخ به این پرسش راهبردی است که مدیریت طرح هادی روستایی«در مراحل مختلف تهیه، اجرا و ارزیابی طرح های توسعه ی آن در محدوده ی مورد مطالعه، تا چه میزان به اصول، چارچوب و فرایند برنامه ریزی فضایی توجه کرده است؟» برای پاسخ علمی به پرسش راهبردی مزبور از روش توصیفی- تحلیلی، استفاده شد. به همین منظور، داده های موردنیاز به صورت اسنادی و میدانی گردآوری شده اند. جامعه ی آماری پژوهش 129 روستای بالای بیست خانوار در سه شهرستان منتخب شمیرانات، تهران و ری است که از این تعداد، دوازده روستا به عنوان نمونه انتخاب شدند. تعداد دوازده پرسشنامه در سطح مدیران روستا (شورا/ دهیار) و 120 پرسشنامه نیز در سطح سرپرستان خانوار توزیع و تکمیل شده است.به منظور تحلیل از آزمون آماری t تک نمونه ای استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که به جز موارد انگشت شماری (مانند وضعیت روستای چاله طرخان که در حد متوسط بوده است)، درکل، بین میانگین روستاهای مورد مطالعه ازنظر میزان توجه به چارچوب، اصول و فرایند برنامه ریزی فضایی در زمینه ی تهیه، اجرا و پایش و ارزیابی طرح هادی تفاوت معناداری نیست و درواقع، بیشتر روستاهای مزبور ازنظر شاخص های مورد بحث، وضعیت نامطلوبی دارند.
تحلیلی بر رشد سریع شهرنشینی و کیفیت زندگی درکلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به اهواز (به دنبال اجرای سیاست اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اهواز به عنوان مرکز استان، گسترش روز افزون صنایع گوناگون، افزایش اهمیت سیاسی و اداری این شهر، جنگ تحمیلی و...)، باعث رشد سریع شهرنشینی در اهواز گردید. رشد سریع شهرنشینی در اهواز، مسائل و مشکلاتی را در رابطه با کیفیت زندگی به وجود آورده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و EXCEL، داده ها و اطلاعات به دست آمده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمّی حاصل شد. یافته های کیفی نشان می دهد، پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین (حدود 40 درصد وسعت شهر اهواز)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص امکانات و سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس یافته های کمّی نیز از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی، از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ICT، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهای مناسب نیز ارائه گردیده است.
نقش توانمندسازی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان اسلام آباد غرب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش کسب و کارهای خانگی زنان و توانمندسازی آنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوارهای روستایی در شهرستان اسلام آباد غرب انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی است و جامعه آماری تحقیق شامل 265 نفر از زنان روستایی دارای کسب و کارخانگی در این شهرستان می باشد، که 161 نفر بر اساس فرمول کوکران بعنوان نمونه انتخاب و بررسی شد.ند. ابزار مورد استفاده برای جمع آوری داده ها پرسشنامه همگام با مصاحبه بوده است که روایی صوری آن توسط اساتید و متخصصین تأیید گردید و جهت تعیین پایایی آن تعداد 30 پرسشنامه در مرحله پیش آزمون توسط زنان روستایی تکمیل شد و مورد مطالعه قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ )مقدار 87/0= α( محاسبه شده؛ نشان داد که ابزار تحقیق از قابلیت بالایی برای جمع آوری اطلاعات برخوردار است. نتایج نشان داد که 9/73 درصد از زنان مورد بررسی از توانمندی اقتصادی بالایی برخوردارند و تنها 4/12 درصد از آن ها توانمندی اقتصادی پایینی دارند. همچنین در مجموع، حدود 71 درصد افراد مورد مطالعه، از قدرت تصمیم گیری در حد خوب و عالی و تنها حدود 5/7 درصد از قدرت تصمیم گیری در حد ضعیفی برخوردار می باشند. توانمندی اقتصادی با عواملی چون سن، میزان تحصیلات، شغل همسر و نوع کسب و کار خانگی ارتباط معنا دار دارد. با توجه به تأثیر کسب و کارهای خانگی در تقویت توانمندی زنان در تصمیم گیری های اقتصادی خانوار، ضروری به نظر می رسد نسبت به توسعه این نوع کسب و کارها در جوامع روستایی اقدام شود و از تجارب و مهارت های صاحبان کسب و کارهای خانگی موفق برای توسعه این نوع مشاغل استفاده شود.
ارزیابی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط با پایداری روستاها مورد: بخش دهدز در شهرستان ایذه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه روستاها بخش مهمی از توسعه یک کشور را بر عهده دارند که بایستی همانند نقاط شهری به آن ها توجه و نگاه خاص شود. این توجه خاص مرهون عملکرد مناسب نهادها و سازمان های مرتبط با نواحی روستایی در راستای توسعه آنها است که نتیجه آن به برنامه ریزی و توسعه منطقه ای-ملی منجر خواهد شد. از این رو، هدف این پژوهش بررسی عملکرد نهادها و سازمان های مرتبط در پایداری روستاها در راستای توسعه منطقه ای به صورت مطالعه موردی در بخش دهدز شهرستان ایذه می باشد. روش تحقیق ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی و ازنظر هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق را ازنظر مکانی روستاهای بخش دهدز شهرستان ایذه و ازنظر جمعیتی، افراد ساکن در این روستاها تشکیل می دهند. مجموع افراد این روستاها،13161 نفر بوده که با توجه به حجم جامعه آماری و عدم دسترسی به تمامی آنها، بر اساس فرمول کوکران نمونه آماری مناسب به تعداد 315 نفر انتخاب و داده ها از طریق پرسش نامه در سطح روستاها و افراد جمع آوری شد. نتایج پژوهش نشان داد که عملکرد نهادها و سازمان ها ازنظر اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی، زیست محیطی و کالبدی-فیزیکی در پایداری روستاها با سطح معناداری کمتر از 005/0، مناسب و در سطح متوسطی می باشد. تحلیل ناپارامتری همبستگی نیز نشان دهنده وجود رابطه مستقیم و معنی داری در سطح آلفای01/0 میان شاخص اقتصادی با شاخص های موردبررسی است؛ به گونه ای که با بهبود عملکرد نهادها و سازمان ها در هرکدام از شاخص های توسعه، دیگر شاخص ها بهبود و زمینه پایداری روستاها فراهم می شود.
شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر اقتصاد خلاق جهانی رشد قابل ملاحظه ای نموده است؛ به طوری که، صنایع فرهنگی بعد از صنایع مالی، اطلاعاتی، پزشکی و توریسم، پنجمین صنعت بزرگ اقتصادی است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل محیطی مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری انجام شده است. این عوامل بر اساس مدل تحلیلیPEST ، شامل عوامل سیاسی – قانونی، اقتصادی، اجتماعی – فرهنگی و تکنولوژیکی است. برای دستیابی به اهداف مورد نظر از روش تحقیق آمیخته (تلفیق روش کیفی و کمی) و ابزار مصاحبه نیمه ساختاریافته و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری شامل، کارشناسان و تولیدکنندگان حرفه ای صنایع دستی عشایری به تعداد ۴۰۰ نفر بوده است، برای نمونه گیری در بخش کیفی از روش گلوله برفی و در بخش کمی از روش تصادفی ساده (به تعداد ۲۰۰ نفر) استفاده شده است. تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش کدگذاری باز و محوری و در بخش کمی با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مهم ترین عوامل مؤثر بر کارآفرینی فرهنگی در صنایع دستی عشایری به ترتیب شامل حمایت از مخترعین و نوآوران جهت تجاری سازی ایده ها و محصولات شان، فرآهم نمودن تسهیلات زیرساختی و ارتباطی جهت سهولت در تأمین منابع و فروش محصولات، تشویق زنان توسط خانواده و نگرش موافق اطرافیان و تغییر در شیوه تولید و ایجاد کاربرد مناسب برای محصولات بوده است.
پراکندگی فضایی - مکانی ایستگاه های توزیع آب آشامیدنی در شرایط اضطراری (مطالعه موردی: منطقه ۲ شهر کرمان)
حوزههای تخصصی:
وضعیت اضطراری، رویداد برنامه ریزی نشده ای است که در اثر آن افراد، تأسیسات و محیط زیست در معرض خطر جدی قرار می گیرند. از عمده ترین مشکلاتی که در شرایط اضطراری مردم با آن مواجه می شوند مشکل آب است. آمادگی برای رویارویی با شرایط اضطراری، مستلزم فراهم آوردن تمامی امکاناتی است که منجر به کاهش احتمالات در امر تصمیم گیری شود؛ بنابراین، یافتن مکان های مناسب جهت ایجاد ایستگاه های توزیع آب شرب برای صرفه جویی و بهینه سازی مصرف آب دارای اهمیت است. روش تحقیق در این پژوهش، بر اساس روش و ماهیت توصیفی- تحلیلی و بر اساس هدف کاربردی می باشد. در این پژوهش با نظرسنجی از کارشناسان خبره آب و فاضلاب، مدیرت بحران و اساتید صاحب نظر دانشگاه با استفاده از دو پرسشنامه معیارهای انتخاب محل ایستگاه های توزیع آب شرب شناسایی و سپس با استفاده از نرم افزار Expert Choice اولویت بندی معیارها تعیین شده و در نهایت با استفاده از نرم افزار GIS Arc مکان ایستگاه های توزیع آب شرب با در نظر گرفتن معیارها و اولویت آن ها و هم چنین با توجه به سایر عوامل مؤثر مانند حجم مخازن آب و فاصله حداکثر ۵۰۰ متر از منازل مسکونی به دست آمده است. نقشه نهایی در این پژوهش نشان دهنده ۶۵ مکان پیشنهادی با پراکندگی مناسب در منطقه ۲ شهر کرمان می باشد که از ۶۵ نقطه به دست آمده؛ ۱۲ مکان اولویت اوّل، ۲۵ مکان اولویت دوم و ۲۸ مکان اولویت سوم دارند.
تحلیل و بررسی اثرات سرمایه گذاری بر توانمند سازی و رفاه خانوارهای روستایی (مطالعة موردی: دهستان ملاوی شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: نقش و اهمّیت سرمایه گذاری در فرآیند رشد و توسعه جوامع در اکثر نظریات رشد و توسعه اقتصادی مورد تأکید قرار گرفته است. با توجّه به این که توسعه روستاها از عوامل اصلی توسعه ملّی به شمار می آید، لازم است سرمایه گذاری برای مولدترین و کارآمدترین بخش ها در جهت تسریع توسعه فراهم شود. هدف این پژوهش، برّرسی اثرات سرمایه گذاری در توانمندسازی و رفاه خانوارهای روستایی در دهستان ملاوی می باشد.
روش: روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از آن، به برّرسی عملکرد و اثرات سرمایه گذاری بر توانمندسازی و رفاه خانوارهای روستاهای این دهستان پرداخته شده است. در این پژوهش، تعداد ۱۵۷ خانوار با استفاده از فرمول کُوکران (تعداد ۱۳ روستا) به عنوان نمونه انتخاب شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها، از روش آمار توصیفی و آمار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای و هم بستگی پیرسون) استفاده شده است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل اطلاعات به دست آمده براساس آزمون t تک نمونه ای و آزمون هم بستگی پیرسون نشان می دهد که بین میزان سرمایه گذاری و توانمند سازی و رفاه خانوارها در منطقه مورد مطالعه، رابطه کاملاً معناداری وجود دارد. هم چنین، یافته ها نشان می دهد که عملکرد و اثرات سرمایه گذاری در دهستان ملاوی باعث افزایش توانمندی و رفاه خانوارهای روستایی در این منطقه شده است.
راه کارهای عملی: با توجّه به یافته های تحقیق پیشنهاد می شود که در این خصوص، دست اندرکاران و برنامه ریزان فرآیند توسعه مناطق روستایی به اهمّیت نقش این سرمایه گذاری ها در مناطق روستایی توجّه کافی داشته باشند. هم چنین، فواید مثبت آن دقیق تر مورد بررسی قرار گرفته شود و با افزایش این سرمایه گذاری ها در نواحی روستایی، زمینه توسعه نواحی روستایی فراهم شود.