فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۲۱ تا ۳٬۸۴۰ مورد از کل ۱۰٬۴۰۶ مورد.
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
169 - 182
حوزههای تخصصی:
در کشور های در حال توسعه، تمایل زیاد برای تمرکز جمعیت در مناطق شهری و به تبع آن رشد سریع و ناموزون شهر ها سبب شده است که طراحان و برنامه ریزان شهری، استفاده از سیاست ها و راهکار های مناسب را جهت اجتناب از تأثیرات مخرب زیست محیطی و اجتماعی- اقتصادی در دستور کار قرار دهند. در این راستا، اطلاعات مکانی و زمانی مرتبط با الگوهای نرخ رشد، درک بهتری را از فرآیند رشد شهری فراهم نموده و ابزار های مناسب را جهت اخذ سیاست های مدیریتی و برنامه ریزی در اختیار مدیران شهری قرار می دهند. لذا هدف اصلی این پژوهش، محاسبه احتمال تغییر رشد شهر مشهد با استفاده از روش های رگرسیون لجستیک و شبکه عصبی مصنوعی می باشد. برای این منظور، جهت تهیه نقشه کاربری اراضی، از تصاویر ماهواره ای لندست 7 (سال 2002) و لندست 8 (سال 2015) استفاده شد. سپس با استفاده از شبکه عصبی مصنوعی پرسپترون چند لایه (MLP)، طبقه بندی تصاویر انجام شد و نقشه های کاربری اراضی شهری با دقت کلی 948/0 و شاخص کاپای 936/0 برای سال 2002 و همچنین دقت کلی 817/0 و شاخص کاپای 775/0 برای سال 2015 استخراج شدند. در نهایت، با اجرای رگرسیون لجستیک بین نقشه کاربری اراضی شهری سال 2015 (به عنوان متغیر وابسته) و فاکتور های مؤثر از جمله عوامل فیزیکی و عوامل انسانی به همراه نقشه اراضی سال 2002 (به عنوان متغیر های مستقل)، نقشه پتانسیلی پیشرفت اراضی شهری تهیه شد. ارزیابی مدل رگرسیونی ایجاد شده با استفاده از دو شاخص Pseudo-R<sup>2</sup> و ROC نشان داد که این مدل با مقدار ROC معادل 87/0 و مقدار Pseudo-R<sup>2</sup> برابر 345/0 دارای قابلیت بالایی جهت نمایش تغییرات و تعیین مناطق مستعد تغییر می باشد و می توان برازش مدل را نسبتاً خوب در نظر گرفت.
تحلیل نابرابری فضایی شاخص های توسعه در نواحی روستایی استان اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و توانایی ها و در پی آن تعیین سطوح توسعه یافتگی نواحی روستایی، از نخستین گام ها در فرایند برنامه ریزی توسعه نواحی به شمار می رود. به همین منظور هدف از این پژوهش، سنجش و تعیین سطوح توسعه یافتگی دهستان های استان اردبیل بوده است. این پژوهش بر اساس هدف کاربردی و بر اساس ماهیت توصیفی – تحلیلی است. جامعه آماری 63 دهستان استان اردبیل بوده است. داده ها از فرهنگ آبادی های 1390 در قالب 42 متغیر استخراج شده است. دهستان های استان با استفاده از روش های ویکور، تاکسونومی عددی، SAW و در نهایت با روش کپ لند رتبه بندی و درجه توسعه یافتگی آنها تعیین و تحلیل گردید. نتایج نشان داد که ضریب توسعه یافتگی بین دهستان های استان اردبیل متفاوت بوده و دارای اختلاف و نابرابری است؛ به طوری که از مجموع 63 دهستان این استان، 12 دهستان در سطح توسعه یافته، 13 دهستان نسبتاً توسعه یافته، 21 دهستان در حال توسعه و 16 دهستان در سطح محروم از توسعه قرار دارد.
ارزیابی و اولویت بندی عوامل مؤثر در به کارگیری مدیریت دانش محور در شهرداری سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به دنبال شناخت عوامل زمینه ای تاثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار و تحلیل وضعیت شهرداری از این حیث می باشد. با توجه به آنکه شهرداری ها سازمان های محلی هستند که به طور روزمره با تعداد زیادی از مردم رودررو می باشند. کیفیت عملکرد شهرداری ها با توجه به دامنه ی خدمات رسانی گسترده آنها می تواند منجر به بهبود کیفیت زندگی شهروندان گردد. در شرایط کنونی بهبود عملکرد شهرداری ها و نیل به توسعه شهری پایدار، نیازمند استفاده آنها از رویکردهای دانش محور و مدیریت دانش در این سازمان می باشد. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و مبتنی بر داده های پیمایشی می باشد. جامعه آماری کارمندان شهرداری سبزوار در سال 1396 می باشد. یافته ها بر اساس تحلیل عاملی گویه های پژوهش نشان داد که در راستای پژوهش های پیشین، مهمترین عوامل زمینه ساز پیاده سازی مدیریت دانش در شهرداری سبزوار شامل منابع انسانی، ساختار سازمانی دانش محور، سرمایه اجتماعی سازمانی، رهبری، فناوری اطلاعات و منابع مالی می باشد. نتایج نشان داد که وضعیت شهرداری سبزوار به لحاظ عوامل زمینه ساز تحقق مدیریت دانش اصلاً مناسب نمی باشد و از میان عامل های فوق الذکر، تنها در حوزه سخت افزاری یعنی فناوری اطلاعات شهرداری توانسته است امتیازی در حد متوسط (البته نه خوب یا خیلی خوب) را کسب کند و در سایر عامل ها که عمدتاً ناظر بر بعد نرم افزاری موضوع می باشند، وضعیت شهرداری با امتیاز زیر میانگین در شرایط نامطلوبی قرار داشته است. با توجه به تعداد اندک پژوهش ها در خصوص مدیریت دانش در شهرداری ها، پیشنهاد می گردد که مطالعات و بررسی های بیشتری در این خصوص بایستی صورت گیرد.
ارزیابی و تحلیل گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم بهار ۱۳۹۷ شماره ۴
56-70
حوزههای تخصصی:
ارتقای فعالیت های کارآفرینانه زنان، محرکی مؤثر برای رشد و توسعه اقتصاد و بهبود کیفیت زندگی آنها محسوب می شود. زنان به دلیل فراهم نبودن زمینه، تاکنون از بسیاری از پتانسیل ها برای کارآفرینی بهره نبرده-اند. یکی از زمینه های مطلوب برای ارتقا کارآفرینی زنان، توجه به گردشگری و صنعت توریسم در مناطق مختلف می باشد. زنان نقش کلیدی و مهم در توسعه گردشگری ایفا می کنند و حتی برخی از بزرگترین هتل های جهان با مدیریت زنان اداره می شود. زنان با کمترین ریسک، با آگاهی کامل از استعدادهای قوی درون خویش می توانند به اشتغال در زمینه های محلی و گردشگری دست یابند. بنابراین در این راستا، پژوهش حاضر با هدف ارزیابی و تحلیل نقش گردشگری شهری در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زنان (15-29 ساله) شهر ایلام تشکیل می دهد که 384 نفر از آنها به روش کوکران به عنوان حجم نمونه انتخاب و بین آنها پرسشنامه استاندارد به صورت تصادفی ساده توزیع شد. پرسشنامه مذکور، پرسشنامه متناسب سازی شده ایمنی قشلاق و همکاران است که روایی و پایایی آن (آلفای 898/0) قبلاً مورد تأیید قرار گرفته است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیات نشان داد گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در توسعه کارآفرینی زنان شهر ایلام است. همچنین گردشگری شهری عاملی تأثیرگذار و مهم در افزایش ریسک پذیری، افزایش خلاقیت و نوآوری، افزایش اعتماد به نفس و کاهش تقدیرگرایی در بین زنان شهر ایلام می باشد.
شناخت و ارزیابی کیفی میادین شهری اروپایی بر اساس ماتریس QRM و روش HSE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طراحی شهری نظم چند سطحی است که شامل شاخه های متعددی از مهندسی و طراحی مانند برنامه ریزی و ترکیبات شهری، توسعه شهری، معماری، معماری منظر، حمل و نقل، اقتصاد و قوانین است. مکان های در دسترس عمومی جایی است که مردم برای فعالیت فردی یا جمعی به آنجا رجوع می کنند و بنابر ماهیت اجتماعی انسان، میدان های شهری به عنوان مهم ترین نمود گره های اجتماعی، نشانگر مردم سالاری شهری است. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند. اگر چه، ارزش زیبایی شناسی فضای عمومی نظیر میدان شهری در وهله اول مورد توجه نیست اما خوانایی و کیفیت چگونگی اتفاق آن، بیشتر مورد ارزیابی است. ارزیابی سنتیک فضای شهری نظیر میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی و کلی مطرح می شد که نهایتاً طیف ارزش دهی نظیر لیکرت و یا خاصیت صفر یا یکی روان شناختی انسان را برای نوع محتوای خود ترغیب می نمود که عموماً با توجه به کیفی بودن ارزیابی، ضریب خطای بالایی را به مراه داشت. هدف پژوهش جاری شناخت ماهیت فضای شهری مانند میدان با رویکرد پدیدارشناسی است که ابتدا با استفاده از ماتریس [1]QRM و معیارهای شش گانه، تعداد شانزده میدان شهری را انتخاب کرده و بعد از تحلیل به روش HSE[2] و متغیرهای پرسشنامه ای امتیاز دهی با خروجی گراف کیفیت عددی انباشته[3] نتیجه گیری شده است تا بتوان بیشتر در مسیر طراحی این نوع فضاهای باارزش گام برداشت. <br clear="all" /><br title="" />
بررسی جایگاه شاغلان بخش غیررسمی در پایداری اقتصاد شهری (مطالعه موردی: کلان شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
645 - 659
حوزههای تخصصی:
کلان شهر تبریز نمونه ای از مدل های توسعه شهری است که در پی تحولات ناشی از اصلاحات اراضی و ایجاد قطب رشد و مراکز صنعتی در دهه های اخیر به کلی متحول، و گرفتار ساختاری متخلخل و بیمارگونه شده است. نوع این پژوهش کاربردی-توسعه ای، توصیفی-تحلیلی است که در آن مطالعه موردی، و تکنیک های اسنادی-کتابخانه ای و میدانی به کار رفته است. ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه، مشاهده، مصاحبه، آمارنامه های مرکز آمار ایران، اطلاعات حاصل از نقشه های تحلیلی تولیدشده در محیط GIS، اسناد موجود در شهرداری های مناطق و طرح های توسعه شهری تبریز است. در این پژوهش از مدل ها و روش کمی مانند آزمون خی دو و وی کرامر، همچنین از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS، نرم افزارهای Arcwiev و SPSS استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش تمام شاغلان بخش اقتصاد غیررسمی در مادرشهر تبریز هستند. حجم نمونه 390 نفر و شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای و چندمرحله ای از مناطق ده گانه تبریز است. داده های پژوهش حاضر با بهره گیری از روش های آمار توصیفی و استنباطی و با نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش، فعالیت ها در بخش غیررسمی، تنوع زیادی دارند. همچنین عمده ترین دلیل ورود افراد به این بخش، اشتغال نداشتن در بخش رسمی اقتصاد و نبود سرمایه کافی و تخصص و سواد است. مهم ترین مشکلات شغلی این گروه، کمبود سرمایه و نداشتن مکان ثابت و مناسب است. بیشتر شاغلان این بخش، مالیات پرداخت نمی کنند. همچنین میزان اشتغال در بخش غیررسمی در بین جمعیت مهاجر بیشتر است.
تحلیل فضایی و سطح بندی توسعه روستایی در استان خوزستان با استفاده از فنون تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی و مجموعه ادغامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۰ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۵)
679 - 701
حوزههای تخصصی:
درک بهتر پدیده های جغرافیایی و شناخت علمی مکان های جغرافیایی مستلزم داشتن اطلاعاتی جامع از مناطق مورد نظر است. همچنین، آگاهی از وضعیت توزیع فضایی سطوح توسعه، پیش نیاز طرح ها و برنامه های توسعه روستایی محسوب می شود؛ از این رو، مسئله اصلی پژوهش حاضر، «تحلیل فضایی سطوح توسعه روستایی در گستره استان خوزستان» است. اطلاعات مورد نیاز پژوهش از نوع داده های ثانویه است که با طراحی چک لیستی با عنوان شناسنامه روستا با مراجعه به سالنامه آماری استان خوزستان در سال 1390 تکمیل شد. در پژوهش حاضر، برای سنجش وضعیت توسعه روستایی در استان، از روش وزن دهی آنتروپی شانون و فنون تصمیم گیری چندشاخصه جبرانی مانند تاپسیس، الکتر، ویکور و پرومته استفاده شد. همچنین، با به کارگیری چهار روش میانگین رتبه ها، بُردا، کاپلند و پُست در قالب مجموعه ادغامی، نتیجه ای واحدی از سطح بندی توسعه روستایی در استان به دست آمد. درنهایت، نتایج سطح بندی شهرستان ها به تفکیک تمامی شاخص ها، با استفاده از نرم افزار ArcGIS10.4.1، به صورت نقشه ارائه شد. کلی ترین نتیجه پژوهش، ناهماهنگی و گسست فضایی میان مناطق استان در توزیع جغرافیایی سطوح توسعه روستایی است. این مسئله در سطح استان، از نظر نماگرهای مورد بررسی در موضوعات مختلف قابل ملاحظه است. بیشتر شاخص های توسعه در نیمه های شمالی، مرکزی و غربی استان خوزستان متمرکز شده است؛ به گونه ای که سه ناحیه در مرتبه اول، شش شهرستان در مرتبه دوم، هفت ناحیه در مرتبه سوم، شش ناحیه در مرتبه چهارم و پنج ناحیه در مرتبه پنجم توسعه قرار گرفته اند.
ارزیابی میزان رضایت از کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین (مطالعه موردی: اسلام آباد کرج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
289 - 306
حوزههای تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، ارزیابی کیفیت خدمات مدیریت شهری در مناطق حاشیه نشین شهری است. این پژوهش با استفاده از مدل سروکوال انجام گرفت و در آن، به این پرسش پاسخ داده شد که آیا عملکرد مدیریت شهری در محدوده مورد مطالعه براساس مدل سروکوال در قالب پنج بعد محسوسات، قابلیت اطمینان، اعتماد، پاسخگویی و همدلی موفق عمل کرده است. پژوهش حاضر توصیفی-تحلیلی است و در سال 1396 در محله اسلام آباد شهر کرج انجام شد. جامعه آماری این مطالعه شامل تمامی ساکنان محدوده مذکور است و حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان، 328 نفر به دست آمد. ابزار اصلی این پژوهش، پرسشنامه مبنی بر مدل سروکوال است. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار آماری SPSS انجام شد و براساس نوع متغیرهای پژوهش، از روش های آمار ناپارامتریک استفاده شد. به منظور سنجش پایایی پرسشنامه ها، ضریب آلفای کرونباخ به کار رفت. ضریب مورد محاسبه با استفاده از نرم افزار آماری SPSS، 72/0 به دست آمد که نشانگر روایی و پایایی پرسشنامه هاست. همچنین در تحلیل های آماری، از آزمون های ناپارامتریک، ویلکاکسون، فریدمن و آزمون T استفاده شد. براساس نتایج، میان سطح رضایتمندی افراد مورد مطالعه و ویژگی های فردی، تفاوت معنا داری وجود دارد که این امر بر احساس رضایت آن ها از کیفیت خدمات شهری بسیار تأثیرگذار است. همچنین افزایش سطح سواد شهروندان، سطح انتظارات آن ها را افزایش داده است. در تمامی ابعاد کیفیت خدمات، میان انتظارات و ادراک های پاسخگویان شکاف وجود دارد. شکاف موجود در بعد پاسخگویی (33/3-) نشان می دهد شهروندان برای انتقال نظرات و پیشنهادهای خود درباره مسائل مختلف عمرانی، اجتماعی و اقتصادی در سطح محله های شهری، همچنین انتقاد از این مقوله ها دسترسی آسانی به مدیریت شهری ندارند. در ابعاد ضمانت که به عواملی از قبیل ایجاد اطمینان در میان شهروندان مربوط است، انتظارات آن ها کمتر برآورده می شود و تأثیر این عوامل احتمالی برای بیان شکاف انتظارات ادراک های پاسخگویان کاملاً مشهود است.
بررسی عوامل مؤثر در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان (مطالعه موردی: پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان)
حوزههای تخصصی:
استفاده از فضاهای عمومی بخش مهمی از زندگی روزمره است و فضاهای عمومی به عنوان مکان های ملاقات برای مردم عمل می کنند. ازاین رو پژوهش حاضر باهدف بررسی و شناسایی عوامل تأثیرگذار در انتخاب فضای عمومی توسط شهروندان در دو پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان سعی در ارائه نگرشی نو در دستیابی به یک فضای عمومی موفق و مورد انتخاب شهروندان را دارد. نوع پژوهش کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. حجم نمونه برای هر دو فضای (پیاده راه بوعلی سینا و اکباتان شهر همدان) به دلیل متغیر بودن جمعیت هر دو محور با استفاده از فرمول (حجم نمونه جامعه نامعلوم) به ترتیب برابر با (260 و 310) است. اطلاعات برداشت شده به کمک نرم افزار SPSS (تحلیل واریانس یک طرفه T و ضریب همبستگی اسپیرمن) مورد تحلیل قرارگرفته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که توجه به مؤلفه های غیر کالبدی از درجه اهمیت بالایی نسبت به دیگر مؤلفه ها برخوردارند و شاید موفقیت یک فضای عمومی بیش از همه درگرو این مؤلفه ها باشد. در این پژوهش چارت و مدلی ارائه گردید که توجه به می تواند اندکی بر موفقیت فضاهای عمومی و همگانی در جذب شهروندان در این فضا کمک کند.
بررسی مؤلفه های معماری در مساجد معاصر ایران: رویکردها و روش ها
حوزههای تخصصی:
از اوایل دوره قاجار در پی تحولات سیاسی، اقتصادی و مذهبی، همچنین توجه به مدرنیسم پس از گسترش آن در غرب، به تدریج خصوصیات معماری ایرانی به تقلید از غرب تغییر کرد و رویکردهای مختلفی در معماری معاصر ایران ایجاد شد. بنای مساجد به عنوان یک عنصر شاخص در کالبد شهری در انعکاس رویکردها و روش های معماری نقش اساسی را ایفا می کند و همواره مورد توجه قرار گرفته است. پژوهش حاضر با بیان؛ توصیفی- تحلیلی، ضمن تببین مواردی چون؛ ویژگی ها و مؤلفه های معماری مسجد (معنا و مفهوم، خوانایی، نوآوری، سلسله مراتب و ...) و رویکردهای معماری مساجد، به بررسی شکل گیری سه نمونه از مساجد معاصر ایران( مسجد الجواد، مسجد فولاد شهر، مسجد دانشگاه شهید چمران) در چارچوب موارد مذکور می پردازد. پس از تجزیه و تحلیل نمونه های موردی، در نهایت می توان گفت رویکردهایی در مسیر نوگرایی مساجد معاصر و در جهت انطباق با معماری سنتی موفق بوده اند، که به اصول و معیارهای سنتی مساجد مانند؛ ساختار کلی حجم، مؤلفه های معماری و ماهیت کلی مصالح سنتی پایبند بوده اند و با تغییرات در تزئینات و استفاده از مصالح جدید و نوآوری در عناصر کالبدی به ارتقای عوامل یاد شده نه جایگزینی آنها پرداخته اند به گونه ای که زبان معماری گذشته را برای پاسخ دادن به نیازهای معاصر سازگار کند.
بررسی میزان رضایت مندی شهروندان از ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام
حوزههای تخصصی:
ارگونومی یا مهندسی فاکتورهای انسانی، علمی ترکیبی با هدف افزایش بهره وری، سلامتی، ایمنی و رفاه انسان در محیط است. این علم در تلاش است بجای متناسب سازی انسان با محیط، محیط را با انسان متناسب سازد. ارگونومی مسئله ای است که امروزه بایستی در طراحی محله ها و شهر مورد توجه قرار گیرد. در این راستا پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رضایتمندی شهروندان از وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات در این پژوهش کتابخانه ای، مشاهده و میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. پرسشنامه پژوهش محقق ساخته است که روایی آن توسط اساتید و کارشناسان این حوزه تأیید و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ به میزان 934/0 محاسبه و تأیید شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آمار توصیفی و استنباطی (شاخص هال ین وتن و آزمون T تک نمونه ای) در نرم افزار spss انجام شد. نتایج حاکی از آن داشت که وضعیت ارگونومی شهری محله سعدی شهر ایلام از نظر شهروندان رضایت بخش نیست و ساکنان از وضعیت ایمنی و ارگونومیک محله، سلامت محیط، ارگونومی مبلمان شهری و ارگونومی محیط های عمومی محله سعدی رضایت ندارند. به عبارتی می توان بیان نمود که در طراحی محیط محله سعدی ارگونومی شهری یا فاکتورهای انسانی رعایت نشده است.
تدوین چارچوب مفهومی از خوانش نام و پیام مکان در ارتباط با ماهیت و ظرفیت مکان مطالعه موردی: مکان های شهری اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
71 - 84
حوزههای تخصصی:
خوانش نام مکان در متن شهر به مثابه یکی از ریشه های هویتی آن قادر است به شناخت طبع و طعم فضا و مکان از خلال بازاندیشی ارتباط آن با تمناها و نیازهای زمینه ای و زمانه ای بپردازد. به محض شنیدن این نام است که تصویری از کلیت و پیکره مکان در ذهن شکل می گیرد. ارتباط بین نام یک مکان با محیط طبیعی و مصنوع می تواند همان ارتباط اجزای فرمی و محتوایی آن مکان مفروض شود. وقتی که نام های نخستین (قدیمی) شهر، محله، گذر و یا مکان خاصی از یک شهر به میان می آید، در ذهن شهروند آن مکان با ویژگی های منحصر به فردش تداعی می گردد. ممکن است مدت ها از تخریب کالبدی مکانی بگذرد اما همچنان نام آن در ذهنیت باقی مانده و بر کیفیت، مفهوم و صفت مکان یا روحیات و ذوقیات ساکنان آن اشاره داشته باشد. انطباق یا عدم انطباق نام مکان با عینیت و صفت موجود آن، می تواند عیار بارزی در شفافیت و خوانایی و یا بحران آن تلقی شود. اما در فرایند توسعه شهری معاصر، مسئله ابعاد هویتی، کیفیتی و ذهنیتی نام ها نادیده گرفته می شود. حوزه مطالعات شهری ارتباط عوامل عینی_ذهنی و معنایی_کالبدی نام های مکانی را در امر طراحی شهری و منظر یا مهم نمی داند یا قادر به حساب آوردنش نیست. هدف این مقاله بازشناخت اهمیت این ارتباط و نحوه تکوین فضاها و مکان های شهری با نام گذاری های آنهاست و بر توضیح نحوه بازتاب آن و نیروهای آن بر چشم انداز مکان شهری متمرکز است. نمونه پژوهش، شهر اردبیل و بافت تاریخی آن است که کاوش آن به دلیل برجستگی تاریخی_فرهنگی اردبیل و قدمت بیش از سی قرن آن اهمیت شایانی دارد. اکثر محلات و گذرهای قدیمی در بافت تاریخی شهر حتی امروزه واجد نام های تاریخی و رایج آن روزگار است. در تدوین ادبیات و چارچوب نظری، از اسناد و متون داخلی و خارجی به روش تحقیق توصیفی_تحلیلی برای استخراج و دسته بندی مشخصه ها استفاده شد. شناسایی نام های نخستین مکان ها، بیشتر بر مبنای آثار روشنفکری، نقشه ها، تصاویر، نقاشی و گراوور به همراه برداشت های میدانی و مصاحبه صورت گرفت. پژوهش نشان می دهد عوامل مختلف سیاسی، تاریخی، اجتماعی، فرهنگی و زیست محیطی در نام گذاری سنتی مکان های مختلف شهری و به خصوص شهر اردبیل نقش عمده ای داشته و رنگ و وزن بیشتری را به مقدس بودن، سیاسی و بازرگانی بودن این شهر می دهند. به نظر می رسد نام ها استعاره از بازنمایی همان چیزهایی هستند که در چشم انداز، ظرفیت و ذهنیت شهر بوده و هست و یا می تواند باشد.
تحلیل نقش کلان شهرها در ساختار اقتصادی روستاهای پیراشهری مورد: روستای گلحصار در شهرستان ری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله عوامل مؤثر بر ساختار فضایی-کالبدی روستای گلحصار شهرستان ری در استان تهران در ارتباط با کلانشهر تهران مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی بوده و از داده های اسنادی و نیز اطلاعات حاصل از پیمایش استفاده شده است. در تحقیق علاوه بر شیوه های توصیفی، تکنیک تحلیل ساختاری متقاطع در نرم افزار میک مک نیز به کار گرفته شده است. یافته ها نشان داد که این روستا طی شش دهه اخیر، رشد سرسام آور جمعیتی و فیزیکی را پشت سرگذاشته و تحولات عمیقی در ابعاد اقتصادی و اجتماعی پذیرفته است. مهاجرت به روستا تحت تأثیر عملکردهای کلانشهر تهران و تحولات اقتصادی متأثر از آن در روستا محقق گردیده است. فاصله نزدیک 4 کیلومتری روستا با تهران موجبات تغییر کشت از گندم و جو به سبزیجات را در بیش از 90 درصد از زمین های کشاورزی فراهم آورده و نیاز به کارگر را 12 برابر افزایش داده است. استقرار صنایع و فعالیت های عظیم پالایش نفت، کارگاه های آلاینده و غیرمجاز و فعالیت هایی که به لحاظ مواد اولیه و یا بازار به تهران وابسته اند و نیز وجود و رونق بازار شغل های ساده و به خصوص فعالیت های ساختمانی در تهران از عوامل دیگر تأثیرگذار بر ساختار فضایی کالبدی روستا بوده اند. نتایج تحلیل ساختاری متقاطع نیز نشان داد که از میان 28 متغیر شناسایی شده تأثیرگذار، «ضعف مقررات محیط زیستی و اجرای آنها»، «موقعیت روستا در نزدیکی تهران»، « سهولت تغییر کاربری» و «امکان تفکیک خودخواسته زمین»، «بازار کار در تهران» و«امکان گریز از مقررات»، کلیدی ترین عوامل محسوب می گردند.
بررسی نقش عوامل اجتماعی، فرهنگی و کالبدی در استقرار ایستگاه های جمع آوری کننده پسماندهای شهری (نمونه موردی شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی حاضر، نقش عوامل مختلف در ساماندهی ایستگاه های پسماند خشک در شهر مشهد را با استفاده از نرم افزار Arc GIS مورد تحقیق قرار داد. اطلاعات مورد استفاده به صورت اسنادی و مصاحبه حضوری با کارشناسان جمع آوری شد؛ سپس ایستگاه های ثابت مبادله پسماندهای خشک، به تفکیک مناطق مختلف مشهد بر روی نقشه مشخص گردید؛ همچنین سطح درآمد ایستگاه و میزان مراجعه مردم، به عنوان شاخص موفقیت ایستگاه در جلب مشارکت های مردمی در نظر گرفته شد؛ سپس، لایه های مختلف اطلاعاتی بر مبنای شاخص های سطح سواد و آموزش های زیست محیطی، جمعیت، سطح توسعه یافتگی مناطق، نسبت پسماندهای خشک به کل پسماند، شبکه دسترسی ها، فعالیت بخش سنتی، فاصله ایستگاه های موجود از یکدیگر و همچنین تمایل مردم به امر مشارکت در اجرای این طرح ایجاد گردید و میزان تأثیرگذاری این مؤلفه ها در مشارکت و درآمدزایی ایستگاه های پسماند برای مکان یابی ایستگاه های جدید، مورد توجه قرارگرفت. نتایج این تحقیق، مناطق 1، 8، 9 و 11 را به عنوان مکان های مناسب ایجاد ایستگاه های جدید جمع آوری پسماند خشک پیشنهاد نمود؛ علاوه بر آن، مشخص گردید که از نظر کارشناسان، سواد و آموزش های زیست محیطی و سطح توسعه یافتگی، بالاترین تأثیرگذاری را به خود اختصاص داده است.
نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی در محلات شهری (نمونه موردی: محله قصردشت شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
85 - 96
حوزههای تخصصی:
الگوی ساخت کالبدی را می توان ساده ترین راه در راستای دست یابی به شکل گیری همبستگی اجتماعی دانست. بی تردید کیفیت کالبدی شهر در میزان و چگونگی برقراری روابط اثرگذار خواهد بود؛ به عبارت دیگر، روابط اجتماعی موجود در شهر، روح محله را زنده می سازد و بدون شک، کمیت و کیفیت آن، در گرو سلامت کالبد محله خواهد بود. تعاملات اجتماعی موجود درمحله ها در مقایسه با سایر شبکه های اجتماعی، موثرترین عاملی است که در نتیجه ی آن، همبستگی اجتماعی حاصل می شود. عاملی که در سطح محله ها به ایجاد همبستگی اجتماعی کمک می کند، کیفیت ساختار کالبدی این مکان ها است که حضورپذیری ساکنان و به تبع آن شکل گیری تعاملات اجتماعی را به دنبال دارد. در این راستا، هدف اصلی پژوهش، نقش ساختار کالبدی بر شکل گیری همبستگی اجتماعی محله ی قصردشت شهر شیراز در نظر گرفته شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و از نوع کاربردی است که در محله ی قصردشت شیراز با جمعیت 7302 نفر و نمونه ی قابل تعمیم 365 نفر مورد بررسی قرارگرفته است. داده ها با استفاده از نرم افزار spss و از طریق ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند. نتایج نشان می دهد که تأثیر مؤلفه های همبستگی اجتماعی و رابطه ی آن ها با ساختار کالبدی معنادار است. همچنین از میان 4 مؤلفه ی همبستگی اجتماعی، وحدت اجتماعی، مشارکت و احساس تعلق، وحدت اجتماعی، بیشترین تأثیر و احساس تعلق، کمترین تأثیر را بر همبستگی اجتماعی دارند.بنابر آن چه گفته شد، در محله هایی که مناسبات اجتماعی در طول سالیان به واسطه ی روابط چهره به چهره میان ساکنان شکل گرفته است، درجه بالاتری از اعتماد، امنیت، کنش متقابل، همبستگی و انسجام اجتماعی وجود دارد.
تحلیل فضایی تفاوت های تاب آوری در نواحی شهری و روستایی در برابر مخاطرات طبیعی (موردمطالعه: شهرستان پل دختر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
116 - 135
حوزههای تخصصی:
دولت ها برای کاهش اثر مخاطرات راهبرهای متنوعی را در پیش می گیرند. از مهم ترین این راهکارها که تاکنون کمتر به آن توجه شده است، شناسایی تفاوت جوامع مختلف از نظر شاخص های تاب آوری در برابر مخاطرات، و اتخاذ استراتژی متناسب برای هرکدام از آن ها است. لذا هدف این مطالعه بررسی تفاوت جوامع شهری و روستایی از نظر تاب آوری در برابر مخاطرات طبیعی بوده است. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، مصاحبه و سالنامه آماری استان لرستان است. جامعه آماری خانوارهای شهری و روستایی شهرستان پل دختر است (30012=N). با استفاده از فرمول کوکران، 379 خانوار (244 خانوار شهری و 135 خانوار روستایی) انتخاب گردید. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از آزمون های تحلیل واریانس، مدل رگرسیون لجستیک و برای تحلیل فضایی شاخص ها، از سیستم اطلاعات جغرافیا (GIS) استفاده شد. نتایج نشان داد که تفاوت قابل توجهی بین عوامل تاب آوری در مناطق شهری و روستایی وجود دارد. تاب آوری در مناطق شهری در درجه اول تحت تأثیر سرمایه اقتصادی می باشد. درحالی که سرمایه اجتماعی، مهم ترین عامل تاب آوری در مناطق روستایی است. همچنین در مناطق روستایی تغییرات مکانی قابل توجهی در زمینه شاخص های تاب آوری وجود دارد. لذا برای افزایش تاب آوری جوامع در برابر مخاطرات، باید برای هر یک از آن ها با توجه ظرفیت های محلی، استراتژی متناسب اتخاذ گردد.
اصل چهار و تغییر اجتماعی در ایران (معرفی و نقد کتاب «بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
148 - 158
حوزههای تخصصی:
تغییرات اجتماعی برون زا و نوین در ایران علیرغم سابقه طولانی مورد توجه جدی قرار نگرفته اند. از مهم ترین عوامل مؤثر در تغییرات اجتماعی برون زا پیش از انقلاب اسلامی، نوع ارتباطات خارجی خصوصاً با ایالات متحده آمریکا بوده است. تأثیر این رابطه عمدتاً در حوزه های سیاسی و نظامی مدنظر قرار گرفته و از سایر حوزه های مهم و اساسی نظیر اقتصاد و فرهنگ غفلت شده است. هدف این مقاله بازخوانی انتقادی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن در ایران می باشد که در کتابی با همین نام انتشار یافته است. هدف گیری اساسی اصل چهار بر روستاها به عنوان کانون های «کار و تولید» و «همکاری» بود و توسعه را در چارچوب «مصرف» به عنوان هنجار اجتماعی و «رفاه» به مثابه ایدئولوژی سیاسی تعریف می کرد. در این مدلِ توسعه می بایستی کانون های مولد به کانون های مصرف تبدیل شوند و شهرهای مصرفی نماد توسعه یافتگی محسوب می گردند. کتاب «بررسی اهداف و عملکرد اصل چهار ترومن» تنها اثر انتشار یافته در این زمینه است که کالبدشکافی مناسبی از ماهیت و فرایند اصل چهار در ایران ارائه داده امّا به نتایج و تأثیرات پایدار این طراحیِ تغییر اجتماعی در ایران کمتر توجه داشته است. با این وجود می تواند در طراحی الگوی تغییرات اجتماعی در ایران به کار آید.
تحلیل فرایند تولید فضای غیررسمی در شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شکل گیری و گسترش فقر و نابرابری شهری معاصر درپی گسترش سازوکارهای نظام سرمایه داری جهانی و بیشتر در شکل سرمایه داری دولتی [1] در ایران، شکل گیری دوگانه ی رسمی و غیررسمی در ابعاد اقتصاد و کالبد شهرها را درپی داشته است. در تفسیر و تشریح فرآیند غیررسمی شدن به ویژه در ابعاد فضایی شهر مباحث پردامنه ای جاری است. در این نوشتار با تمرکز بر روش تحلیلی انتقادی و باتوجه به نظریه تولید فضای هانری لوفور مبتنی بر سه وجه فضایی فضا شامل بازنمایی فضا، عمل فضایی و فضای زیسته، نظام تولید و بازتولید فضا در زیست غیررسمی [2] شهری به عنوان مکمل فضای رسمی بررسی شده است. پرسش بنیادین نوشتار این است که نتیجه کوشش و منازعه بر تولید فضای غیررسمی از سه وجه فضایی بازنمایی فضا (پنداشته)، عمل فضایی (دریافته) و فضای زیسته چگونه خود را در شهر نشان داده است و چگونه درک شده است؛ در کوشش برای پاسخ به این پرسش، شهر سنندج، مرکز استان کردستان و یکی از شهرهای دارای فضای غیررسمی گسترده، مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که سه گروه فن سالار دولتی و علمی و مردم از شرایط زیست غیررسمی درک و برداشتی متفاوت دارند. هرگروه برپایه ی دیدگاه های خود؛ تفکرات خود را شایسته تر و ورای دیگر گروه های می دانستند و این در صورتی است که ساکنان این سکونتگاه ها خود را بهره ور از این مناطق دانسته و دیدگاه خود را برای ساماندهی مطلوب تر می دانند. تفاوت نگرش و اقدامات سه گروه فن سالاران دولتی و علمی با تجربه ی زیسته ی ساکنان نشان از شکاف عمیق میان این گروه ها و لزوم در نظر گرفتن راهکارهایی بدیل با دیدی انتقادی و یکتا از فضا نسبت به دهه های پیشین را ایجاد کرده است. [1] . State – Capitalist مفهوم «سرمایه داریِ دولتی» به ندرت می تواند از آزمون تحلیل اقتصادیِ جدّی به سلامت عبور کند. زمانی که دولت به مالک انحصاریِ همه ی ابزارهای تولید بدل می شود، عملکرد یک اقتصاد سرمایه داری ازطریق نابودیِ سازوکاری که خونِ چنین نظامی را در گردش نگه می دارد، ناممکن می شود (Hilferding,2010). [2] . Informality
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.
ارزیابی تاب آوری زیرساخت های شبکه آب شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه شهرها در نواحی ای با خطرپذیری بالا و وقوع زلزله های مخرب در سال های اخیر، نشان دهنده ضرورت برنامه ریزی پیش از وقوع بحران است. براین اساس تاب آوری زیرساخت های شهری، به ویژه سیستم آب رسانی اهمیت بسیاری در مدیریت بحران زلزله دارد. پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، با هدف ارزیابی میزان آسیب پذیری زیرساخت های خطوط آب رسانی در برابر زلزله، افزایش تاب آوری این سیستم در منطقه 2 شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری انجام شده است. با توجه به خطرپذیری بالای این شهر در برابر زلزله و موقعیت عبور خطوط لوله اصلی از منطقه 2، این منطقه به عنوان نمونه موردی برای بررسی خطوط آب رسانی انتخاب شد. با استفاده از روش های تحلیل احتمال حرکت لرزه ای، پارامترهای حرکت لرزه ای براساس گسل شمال تهران به دست آمد. سپس با توجه به شاخص حداقل آب مورد نیاز جامعه، مقوله آب رسانی اضطراری مدنظر قرار گرفت و راهکارهای افزایش تاب آوری ارائه شد. با توجه به نتایج پژوهش، کمینه نرخ تعمیرات بر کیلومتر 06/0 و بیشینه آن 44/0 است؛ بنابراین، احتمال شکست خطوط و نشت آن ها در محله های شمالی منطقه 2 در رتبه های زیاد و خیلی زیاد و در محله های جنوبی در رتبه متوسط به پایین قرار دارد. براساس نتایج تحلیل خسارت، در 43 نقطه شکست کامل خطوط و در 175 نقطه نشت قابل مشاهده است. در پایان، با درنظرگرفتن آسیب پذیری خطوط، خطر لرزه خیزی و شاخص های آب رسانی اضطراری، راهکارهای افزایش تاب آوری ارائه شده است.