فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
مدیریت بحران و نگرشهای جاری در این زمینه تنها متوجه آسیب پذیری های کالبدی در این حوزه بوده، که این چالش آسیب پذیری سکونتگاههای شهری و ساکنین آن را در مقابل وقوع بحران به ویژه زلزله به شدت بالا می برد. از طرف دیگر اقدامات تبعی جهت کاهش آسیب پذیری نیز مقاوم سازی کالبدی و ارتقاء آمادگی ناچیز سازمانی در حین وقوع بحران را شامل می شود و توانمندی ها و ظرفیت های ساکنین را جهت کاهش آسیب پذیری ها و به تبع آن کاهش تلفات و خسارات نادیده می انگارند. حال آنکه نگرشهای اخیر که در حوزه مدیریت بحران وارد شده اند، اهمیت آسیب شناسی در مواجهه با بحران را نسبت به آسیب پذیری های کالبدی مطرح می کنند. این نگرش ها بر این واقعیت تکیه دارند که آسیب پذیری ها رابطه معکوس و نسبتاَ کاملی با توانمندی ساکنین در مواجهه با بحران دارند. از اینرو بر پایه نگرش مدیریت اجتماع محور خطر بحران، ضرورت بازشناسی شاخصهای آسیب پذیری و توانمندی ساکنین ضروری به نظر می رسهدف از پژوهش حاضر از سنجش رابطه میان توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های اجتماعی است. از آنجایی که جنس شاخصها، متغیرها و گویه ها صرفاَ سنجش از طریق پرسشنامه نبوده و طیف گسترده ای از گویه های کالبدی، آماری و پرسشنامه ای را در بر گرفته است. در این پژوهش نرم افزارهای آماری و تحلیل زمین محور SPSS و GIS مورد استفاده قرار گرفته است. در این مقاله بازشناسی سنجه های توانمندی ساکنین و آسیب پذیری های آنان در مقابل بحران در محله ی یوسف آباد تهران مورد پژوهش واقع شد. نتایج حاکی از آنست که صرف توجه به مسائل کالبدی نمی تواند آسیب پذیری ها در حوزه بحران را به حداقل رساند. بنابراین باید نگرشهای نوین مدیریت بحران با لایه های اجتماعی خرد مورد توجه قرار گرفته و بر توان افزایی و ظرفیت سازی ساکنین تاکید شود. در نهایت با توجه به میزان تاثیر هریک از شاخصها، راهکارهای کلی جهت کاهش آسیب پذیری زلزله ارائه شده است.
Identifying and Evaluating Businesses with Branding Potential in Rural Areas (Case study: Turkmen Sahara Region – Iran)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی روستایی سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۰
87 - 103
حوزههای تخصصی:
Purpose: In recent years, it has become more necessary to seek and apply new strategies to strengthen the foundations and diversification of economic activities in rural areas. Accordingly, in the context of the new theories of sustainable development, one of the approaches that is of great importance for the growth and sustainability of businesses in today's complex environments is branding. Therefore, the main purpose of this study was to identify businesses with branding potential in Turkmen Sahara of Golestan province in Iran. The overwhelming limitations of product marketing are supporting the declining revenues of traditional sources in dealing with competitive markets as well as trying to expand, making available and identifying regional products with a branding approach
Design/methodology/approach: In this study, we first identified and localized the branding indices and then identified the brand-liable products in the region using the Additive Ratio Assessment (ARAS) method in multi-criteria decision making.
Findings: The results showed that among the indicators of brand products in rural areas, satisfaction index with weight of 0.095 was put in the first place followed by adaptability with weight of 0.091, quality-orientation approach with a weight of 0.086 and valuable with a weight of 0.081. Also, among the common businesses and products in the region, cotton cultivation with a coefficient of 0.971 was the first priority followed by carpet weaving with a coefficient of 0.966, traditional foods with a coefficient of 0.952, Turkmen horse breeding with a coefficient of 0.943 and eco-tourism with a coefficient of 0.924 for planning the branding of products and services based on Brand Explanatory Indexes and using ARAS method.
Practical implications: The study provides a perspective on the process of branding products and services in rural areas.
Originality/value: This paper makes two major contributions: first, the introduction of branding indicators for rural businesses, and second, applying decision making models in the process of branding products and services with brand potential in rural studies.
تحلیلی بر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی (نمونه موردی: منطقه ۲ شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۰
201 - 216
حوزههای تخصصی:
مهاجرت از شهرها به روستاها، سبب گسترش شهرنشینی و ایجاد مفاهیم جدیدی شد، که می توان با تکیه بر آن ها، از قبیل سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی در توسعه پایدار شهری قدم برداشت. هدف از انجام این پژوهش حاضر توسعه پایدار شهری با تکیه بر شاخصه های سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی می باشد. روش این پژوهش تحقیق بر اساس مطالعه موردی و از سنخ توصیفی_ تحلیلی و ضریب همبستگی اجراشده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که برای سنجش اعتماد عمومی از پرسشنامه اعتماد عمومی پیران نژاد (۱۳۸۶) برای سنجش سرمایه اجتماعی گروترت و همکاران (1998) و برای سنجش توسعه پایدار شهری از پرسشنامه گلند و اکایا (2001) استفاده شده است. جامعه آماری این تحقیق شامل شهروندان ساکن منطقه 2 شهر تهران می باشد . منطقه ۲ دارای ۲۱ محله و۹ ناحیه میباشد. جمعیت این منطقه براساس سرشماری سال ۱۳۹۵ ایران، ۷۰۱٬۳۰۳ نفر (۲۳۹٬۷۴۲ خانوار) شامل ۳۴۳٬۰۳۳ مرد و ۳۵۸٬۲۷۰ زن است. منطقه ۲ شهرداری تهران به ۹ ناحیه و ۳۰ محله شورایاری ۱۴ محله ممیزی تقسیم می شود. که تعداد 374 پرسشنامه مورد تحلیل قرار گرفت از نرم افزار SPSS و روش های آماری آن از قبیل تحلیل همبستگی پیرسون، تحلیل میانگین و مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت که طبق نتایج حاصل از پژوهش، سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تاثیر دارد (p=0.000). شاخص های سرمایه اجتماعی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000). شاخص های اعتماد عمومی بر توسعه پایدار شهری تأثیر دارد(p=0.000) و می توان نتیجه گرفت که در توسعه پایدار شهری، دو مولفه سرمایه اجتماعی و اعتماد عمومی را مد نظر قرار داد.
تأثیر کیفیت رفتار جامعه میزبان بر رضایت و وفاداری گردشگران مطالعه موردی: مجتمع تفریحی بام سبز شهر لاهیجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
113 - 126
حوزههای تخصصی:
رفتار جامعه میزبان، یکی از عوامل مهم در جهت جذب و رضایتمندی گردشگران محسوب می شود. هدف این پژوهش بررسی تأثیر رفتار جامعه میزبان بر رضایت و وفاداری گردشگران شهری است. به این منظور رفتار جامعه میزبان در چهار متغیر رفتار متعهدانه، رفتار محترمانه، رفتار خیرخواهانه و رفتار فضیلت مدارانه در قالب 12 شاخص سنجیده شده است. این تحقیق به شیوه توصیفی-تحلیلی انجام شده است. اطلاعات موردنیاز به وسیله پرسشنامه از گردشگران شهر لاهیجان در فصول مرداد و شهریور 1396 جمع آوری شد. حجم نمونه آماری با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر تعیین شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها و روابط بین متغیرها از مدل سازی معادلات ساختاری SEM و SPSS استفاده شده است. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان می دهد، در حالت کلی بین مؤلفه های کیفیت رفتار جامعه میزبان با میزان رضایت گردشگران رابطه مستقیم و معناداری (001/0=(sig وجود دارد. ازنظر اولویت، متغیر رفتار متعهدانه در شرایط موجود با تأثیر 745/0 بیشترین اثر را بر رضایت مندی و وفاداری گردشگران دارد، متغیرهای رفتار خیرخواهانه (ضریب تأثیر 652/0) و رفتار فضیلت مدارانه 593/0 در رتبه های تأثیرگذار بعدی بر وفاداری گردشگران جای می گیرند. تحلیل مربوط به شیب خط رگرسیون در مورد متغیرهای پیش بین بیانگر آن است که متغیر رفتار متعهدانه جامعه میزبان با زیر شاخص های مهمان نوازی (104/0=B) رفتار مؤدبانه با (100/0=B) و توجه به پاسخگویی به نیاز گردشگران (108/0=B) با وفاداری گردشگران ارتباط مستقیم دارند. نتایج خروجی نرم افزار لیرزل در معادلات ساختاری نشان می دهد که رفتار متعهدانه به طور قابل توجهی بر وفاداری گردشگران تأثیرگذار است. این عامل ازجمله فاکتورهای اصلی در شکل گیری و بسط وفاداری گردشگران محسوب می شود.
تبیین کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر مطالعه موردی: شهر قاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
31 - 45
حوزههای تخصصی:
مسکن به عنوان نیاز اولیه بشر و تأمین کننده حس رضایتمندی او، نقشی اساسی در بهبود کیفیت زندگی بازی می کند. به نظر می رسد هم راستا با انتقاداتی که به پروژه مسکن مهر از سوی صاحب نظران مختلف، وارد است، مسکن مهر، مسکنی باکیفیت پایین تر از حد متوسط انتظار افراد است، ازاین رو کسانی که در آن ساکن می شوند نیز دارای سطح پایینی از کیفیت زندگی می باشند. ازاین رو، هدف این تحقیق، بررسی عوامل مؤثر بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهرشهر قاین است. در این تحقیق، کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهرشهر قاین در ارتباط با عوامل اقتصادی، امنیت، اوقات فراغت، رضایت از مسکن، سلامت و آسایش، محیطی، مدیریتی، و مشارکت بررسی شده است. رویکرد کلی پژوهش، از نوع پژوهش های کمی و ازنظر شیوه گردآوری داده ها، مبتنی بر داده های کتابخانه ای و میدانی می باشد. به منظور توزیع پرسشنامه، نمونه ای به تعداد 250 نفر موردبررسی قرار گرفت. تحلیل داده ها، با استفاده از شاخص های آمار توصیفی همچون توزیع فراوانی و روش مدل سازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی (PLS) انجام شده است. به طورکلی نتایج نشان داد عوامل اقتصادی، با ضریب مسیر 633/0، و مؤلفه امنیت با ضریب مسیر 717/0، تأثیر مثبت و معناداری بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر دارد؛ همچنین مؤلفه اوقات فراغت، با ضریب مسیر 524/0، و مؤلفه رضایت از مسکن، با ضریب مسیر 467/0، بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، تأثیر مثبت و معناداری دارد. مؤلفه سلامت و آسایش نیز، با ضریب مسیر 527/0، و مؤلفه محیطی، با ضریب مسیر 747/0، بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین نتایج حاکی از آن است که عوامل مدیریتی بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، با ضریب مسیر 668/0، تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ درنهایت مؤلفه مشارکت نیز بر کیفیت زندگی ساکنان مسکن مهر، با ضریب مسیر 678/0، تأثیر مثبت و معناداری دارد.
تحلیلی بر جایگاه مؤلفه های برند شهری مطالعه موردی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۳ تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
63 - 76
حوزههای تخصصی:
شهرها به فراخور ظرفیت، امکانات و نقش خود از نوعی شهرت و آوازه مخصوص به خود برخوردارند، که آن ها را از دیگر شهرها ممتاز و متمایز می سازد. این شهرت و آوازه که از آن به برند شهری تعبیر می شود، آمیزه ای از هویت تاریخی، ویژگی های اجتماعی، نمادهای تمدنی، فعالیت های تجاری، امکانات رفاهی، تفریحی، مناسبات سیاسی و بین المللی هر شهر است که برآیند آن، برند شهری است. پژوهش حاضر با توجه به مؤلفه های چهارگانه (فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی) که سازمان ملل برای توسعه برند شهری در نظر گرفته، این موضوع را در شهر مراغه موردبررسی قرار داده است. تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است که با اتکاء بر مطالعات اسنادی –کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه)، انجام گرفته است. جامعه آماری تحقیق تعداد 25 نفر از متخصصان در حوزه های مختلف مطالعات شهری بودند. برای بررسی فرضیه های پژوهش از آزمون های آماری t تک نمونه ای و رگرسیون خطی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که میانگین مؤلفه های اقتصادی و اجتماعی کمتر از حد متوسط (3)، است. مؤلفه فرهنگی با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 043/0 از وضعیت مطلوب برخوردار است. مؤلفه زیست محیطی نیز با میانگین بزرگ تر از 3 و p-value، 000/0 دارای وضعیت مطلوبی است. نتایج رگرسیون خطی نشان داد که مؤلفه اجتماعی بیشترین همبستگی را با برند شهری دارد؛ مؤلفه اقتصادی در جایگاه دوم همبستگی و مؤلفه فرهنگی در مرحله سوم و مؤلفه زیست محیطی در پایین ترین جایگاه قرار دارد. به عبارتی جهت برند سازی شهر مراغه هرچند مؤلفه های زیست محیطی و فرهنگی از پتانسیل بالاتری برخوردارند، اما مؤلفه های اجتماعی و اقتصادی نیازمند توجه بیشتری هستند؛ لازمه موفقیت در برند سازی یک شهر توجه هم زمان به ظرفیت ها و پتانسیل ها و رفع محدودیت ها است.
انتخاب بهترین مسیر ویژه دوچرخه در حمل و نقل شهری با استفاده از GIS(نمونه موردی :شهر جدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون شهرها و جمعیت شهری استفاده از وسایل حمل ونقل شخصی را افزایش داده که این عامل باعث بروز مشکلات بسیار زیادی شده است که در چند دهه اخیر با مطرح شدن مفهوم توسعه پایدار شهری، مدیران شهری باید برنامه های خود را در جهت توسعه پایدار به کار گیرند. با توجه به اینکه مسیرهای دوچرخه سواری به عنوان یک اقدام در جهت توسعه پایدار قرار دارد. این پژوهش بر آن است که مکان گزینی مسیرهای دوچرخه را با معیارهای مشخص بر اساس نظرات کارشناسان و با استفاده از مدل ANP و نقشه های GIS را ارائه نماید. جهت دستیابی به هدف اقدام به وزن دهی معیارها توسط 42 کارشناس از طریق پرسشنامه های مقایسات زوجی و وزن دهی مذکور توسط فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) صورت گرفت. برای حل مسائل، وزنهای بدست آمده در روش ANP به عنوان ورودی و بردار اهمیت نهایی مدل در لایه های نرم افزار GIS وارد می شود. پس از آن با تعریف شعاع تمایل به سفر با دوچرخه در هر کاربری و وزن گیری هر لایه و با ادغام نهایی لایه های انواع کاربری و تراکم جمعیت با یکدیگر پهنه وزنی نهایی به دست آمد که با ترکیب لایه شبکه دسترسی موجود، مسیرهای نهایی با احتراز اولویت تعیین گردید. خروجی مدل ANP نشان داد که به ترتیب زیرمعیارهای کاربری مسکونی با 17 درصد، جمعیت خیلی متراکم با 16 درصد، کاربری بازار ایرانی با 14 در صد و همچنین کاربری تجاری اداری همراه با جمعیت متراکم با 12 درصد، به ترتیبب یشترین اهمیت و تأثیر را در اولویت بندی مسیر ویژه دوچرخه در شهر جدید اندیشه داشتند.
طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی گردشگران خارجی مطالعه موردی: شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳
65 - 79
حوزههای تخصصی:
امروزه رشد فزاینده تجارت جهانی و جهانی شدن زمینه را برای بازاریابی قومی، مهاجرت و گردشگری فراهم کرده است. دراین بین پتانسیل کشور ایران با داشتن قومیت های گوناگون و متنوع در این زمینه بسیار مهم است و نیاز به تبیین و طراحی مدلی از بازاریابی قومی برای گردشگری دارد. در این راستا این پژوهش باهدف شناسایی مؤلفه ها و عوامل تأثیرگذار و تأثیرپذیر بر طراحی و تبیین مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی و با استفاده از روش شناسی پژوهش آمیخته مورد تحلیل قرارگرفته است. بدین منظور، از ادبیات موضوع و روش فراترکیب، همچنین نظرسنجی خبرگان به کمک پرسشنامه و تکنیک دلفی، با روش نمونه گیری غیر احتمالی (قضاوتی و گلوله برقی) از نظرات 10 نفر از خبرگان دانشگاهی و 10 نفر از مدیران و متخصصان بازاریابی و گردشگری استفاده شده است و جهت توافق نظرسنجی از ضریب توافق کندال بهره گرفته شده است و طی مرحله کیفی، جهت رسیدن به اجماع نظر خبرگان سه مرحله تکنیک دلفی اجرا و مدل نهایی پژوهش استخراج گردید. با توجه بااینکه صنعت گردشگری راه حلی برای اقتصاد محسوب می شود، برای بهره ور کردن آن لازم است پیش بینی هایی انجام شود تا از آثار منفی آن جلوگیری شود. در این راستا پژوهش بر روی مدل بازاریابی قومی برای گردشگران خارجی در شهر تهران و در این زمینه بیشتر بر کالایی کردن غذا، به منظور دست یابی به راه هایی برای سودآوری بیشتر و توسعه اقتصادی تمرکز دارد. یافته های پژوهش نشان می دهد که ازنظر خبرگان به ترتیب ابعاد بازاریابی قومی، فرهنگ پذیری گردشگران خارجی، فرهنگ، قومیت، غذاهای قومی، در اولویت هستند.
ارائه مدل اکتشافی- تجربی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح های جامع شهری (مطالعه موردی: کلان شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۴)
1391 - 1408
حوزههای تخصصی:
به رغم صرف هزینه های کلان برای تهیه طرح جامع شهری، شواهد نشان می دهد این طرح در بسیاری از فضاهای شهری کشور با مشکل و چالش عدم تحقق پذیری مواجه است. هدف از پژوهش حاضر، که با روش توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است، شناسایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع شهری در کلان شهر شیراز است. جامعه آماری را مدیران و کارشناسان شهری و همچنین استادان دانشگاهی متخصص تشکیل می دهد که از میان آن ها 170 نفر نمونه آماری درنظر گرفته شده اند. ابزار اصلی پژوهش برای جمع آوری داده های مورد نیاز پرسش نامه محقق ساخته است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و Amosاستفاده شده است. نتایج نشان داد پنج عامل شناسایی شده مهم ترین بازدارنده های تحقق پذیری طرح جامع در محدوده مطالعاتی اند که توانسته اند 7/69 درصد از واریانس متغیر وابسته پژوهش را تبیین کنند. عوامل شناسایی و درصد تبیین هر یک به ترتیب اهمیت عبارت اند از: ضعف عوامل مدیریتی (09/20)؛ ضعف فرایند تهیه، تدوین، و تصویب طرح (9/13)؛ بنیان مالی و اقتصادی ضعیف نهادهای متولی (15/13)؛ موانع اداری - قانونی (38/11)؛ و بی اعتنایی به بسترهای مشارکتی(18/11). همچنین، نتایج پژوهش نشان داد مدل تجربی نهایی عوامل بازدارنده تحقق پذیری طرح جامع با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری در کلان شهر شیراز از برازش مناسبی برخوردار است و تأییدکننده مدل اکتشافی شناسایی شده است. همچنین، نتایج نشان داد نظارت دقیق علمی بر فرایند تهیه و تصویب و اجرای طرح، ممانعت از دخالت آرایشخصی و دیدگاه های سیاسی در فرایند تهیه، تصویب و اجرای طرح،و درنظرگرفتن مشارکت و همکاری شهروندان در همهمراحل تهیه، تصویب،و اجرای طرح به ترتیب با 145، 138، و 135 مورد تکرار مهم ترین راهکارهای عملیاتی برای رفع موانع شناسایی شده اند.
ارزیابی میزان تحقق سیاست های شهر سالم بر اساس نیازهای محلی و منطقه ای، نمونه موردی: استان خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف ارزیابی میزان تحقق سیاست های شهر سالم براساس نیازهای محلی و منطقه ای در استان خراسان جنوبی اجرا گردید تحقیق از نظر ماهیت، توصیفی و تحلیلی بوده است داده های مورد نیاز از سرشماری های عمومی، نمونه گیری مرکز آمار و 300 خانوار نمونه از 11 شهرستان استان، گردآوری گردید. شاخص های بهداشتی، اجتماعی، سکونتی منطقه، در این مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تحلیل اطلاعات از SPSS و ArcView استفاده شد. نوآوری تحقیق در استفاده از شاخص های متنوع و اولویت دادن به شاخص های بهداشت و سلامت بوده است. نتایج نشان داد که خراسان جنوبی در شمار یکی از محروم ترین استان های کشور می باشد و امکانات اندک، در بخش های محدودی متمرکز شده و سایر مناطق در شرایط نامطلوبی به سر می برند. این مناطق علاوه بر آن که فقیرترین گروه های جمعیتی را در خود جای داده اند، اغلب با مناطق مرزی همجوار بوده و بیش تر در معرض آلودگی های ویروسی و میکروبی شایع در کشورهای افغانستان و پاکستان قرار دارند.
تبیین رابطه بین مولفه های موثر برکیفیت فضای باز جمعی در ارتقاء اجتماع پذیری محیط(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
45 - 56
حوزههای تخصصی:
میزان موفقیت فضاهای جمعی به میزان استفاده از آن مکان و حضور انسان وابسته است. انسان به صورت پیوسته با مکان همراه بوده و نوعی تعامل در آن را ایجاد کرده که منجر به شکل گیری روابط اجتماعی و اجتماع پذیری فضای باز جمعی شده است. در دهه های اخیر، بی توجهی به حفظ و ارتقای حیات جمعی در برخی فضاهای باز موجب از بین رفتن اهمیت و نقش فضا شده است. همچنین عدم استفاده از معیارهای فضاهای باز عمومی برای اجتماع پذیری فضاها منجر به خالی و رانده شدن فضاها شده است. از این رو شناخت معیارهای ایجاد کننده و ارتقادهنده اجتماع پذیری در فضاهای باز جمعی به منظور رونق بخشیدن به این گونه فضاها در مقیاس های مختلف ضروری است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر کیفیت فضای باز جمعی محیط های مسکونی و تأثیر آن در ایجاد تعامل بین کاربران و پاسخ به این پرسش که حضور افراد در این فضاها چگونه منجر به اجتماع پذیری فضای باز جمعی و عاملی در جهت موفقیت فضا می شود، انجام شده است. از این رو چهار فضای باز مشترک جمعی در مقیاس مجتمع های سکونتی در منطقه شش شهرداری شهر شیراز انتخاب شد. این پژوهش با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به روش پیمایش و با استفاده از ابزار سنجش پرسشنامه صورت گرفته است. حجم نمونه 488 نفر از ساکنان مجتمع مسکونی است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و با بهره گیری از نرم افزار SPSS انجام شده است. پس از تحلیل و دسته بندی ابعاد در سطح نظریه مکان و استخراج هفت مؤلفه مؤثر بر کیفیت فضاهای جمعی و اجتماع پذیری (که شامل ایمنی و امنیت، انعطاف پذیری، نفوذ پذیری، فعالیت پذیری، تعامل اجتماعی، هویت مکان و ادراک محیط است) در چگونگی برقراری تعامل و ارتباط کاربران محیط چهار نتیجه حاصل گردید. نخست ایجاد آفرینش فضاهایی پویا، دوم ایجاد فضاهای جمعی، سوم پیوستگی و تعامل و چهارم تقویت درک متقابل از رفتارهای محیط کیفیت مکان های باز جمعی را می توان ارتقا بخشید.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه پایدار به منظورتحقق پذیری شهرهای خلاق (مطالعه موردی: شهرهای استان یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
793 - 816
حوزههای تخصصی:
هدف از این تحقیق تحلیل فضایی شاخص های توسعه پایدار در تطبیق با شاخص های شهر خلاق به منظور تحقق شهر خلاق است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری 21 نقطه شهری استان یزد است. در سال های اخیر رشد سریع شهرنشینی، افزایش مهاجرت ها، توسعه صنعتی شهرها، و رشد حاشیه نشینی نه تنها شاخص های توسعه پایدار، بلکه شاخص های شهر خلاق را در شهرهای استان تحت تأثیر قرار داده است. یافته های تحقیق نشان می دهد عدم به کارگیری مؤلفه های نوآوری های شهری به عدم خلاقیت و پایین آمدن کیفیت زندگی در فضاهای عمومی شهرهای استان منجر شده است. از نمونه های این عدم خلاقیت، تبدیل خیابان قیام (شریان اقتصادی) در قلب مرکزی بافت تاریخی شهر یزد به یک مسیر پیاده محور برخلاف ضوابط شهرسازی، استقرار تابلوهای شهری برخلاف ضوابط و قوانین سیما و منظر شهری، و تبدیل فضاهای عمومی شهروندان با کاربری فضای سبز به کاربری تجاری بدون رعایت مصوبات شهرسازی است. نتایج حاصله از تحلیل رگرسیونی نشان می دهد بخش نوآوری می تواند بیشترین تأثیر را در پیش گویی و تحقق پذیری شهر خلاق در شهرهای استان داشته باشد. در این رابطه استفاده از دانش های نوین در تولیدات صنعتی با استقرار صنایع با تکنولوژی بالا در شهرهای استان، به کارگیری ایده های جدید در کنترل ساخت وسازها، راه اندازی خانه گفتمان مدیریت یک پارچه شهری، و تقویت رابطه مدیریت شهری و شهروندان راهبردهای اصلاح شاخص های توسعه پایدار در راستای تحقق پذیری شهر خلاق در شهرهای استان است.
تبیین الگوی شهروند بیوفیلیک (مطالعه موردی: مناطق 9 و10 کلان شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۲ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۳)
993 - 1008
حوزههای تخصصی:
در طول پیگیری های پایداری زیست محیطی توجه به مسئولیت دولت ها برای کاهش تخریب محیط زیست به طور مداوم کاهش یافته و به جای آن بر رفتارهای محیط زیستی شهروندان تمرکز شده است. این توجه روزافزون به فرد بر نقش کلیدی، که شهروندان در ایجاد و توسعه یک جامعه پایدار دارند، تأکید دارد. تاکنون محققان اشکالی از شهروندی را، که نشان دهنده تلاش برای پایداری زیست محیطی است، ارائه داد ه اند. هدف از این پژوهش نیز استفاده از شاخص های شهر بیوفیلیک برای معرفی یک شیوه جدید از شهروندی زیست محیطی تحت عنوان «شهروند بیوفیلیک» است که در آن رفتارها و فعالیت های بیوفیلیکی شهروندان مناطق 9 و 10 کلان شهر تهران به عنوان نمونه تحقیق می شود. روش پژوهش توصیفی- پیمایشی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری ساکنان این دو منطقه و نمونه آماری براساس فرمول کوکران برابر با 350 نفر از ساکنان این دو منطقه است. برای سنجش اعتبار محتوایی پرسش نامه، از اعتبار صوری (مراجعه به متخصصان) استفاده شد و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ 824/0 برآورد شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز، علاوه بر آزمون های توصیفی، از آزمون های استنباطی نظیر کولموگروف- اسمیرنوف، Tتک نمونه ای، و طیف نانلی استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون اسمیرنوف حاکی از نرمال بودن آزمون است و نتایج آزمون Tتک نمونه ای نشان می دهد اگرچه هیچ یک از پاسخ دهندگان به گروه و مؤسسه خاصی تعلق ندارند، رفتارها و نگرش های شناسایی شده نشان می دهد رفتارهای شهروندان و میزان اهمیت محیط برای آن ها در وضعیت مطلوبی قرار دارد، اما به دلیل فراهم نبودن شرایط و کمبود زیرساخت های بیوفیلیکی فعالیت ها و آگاهی های بیوفیلیکی شهروندان نامطلوب ارزیابی شده است. زیرا رفتار بیوفیلیکی شهروندان متأثر از محیط محل است و توسعه هنجارها و زیرساخت ها با یک گرایش طرفدارانه زیست محیطی بر ماهیت چندوجهی شهروندی تأثیرگذار خواهد بود.
مطالعه تأثیر طرح های توسعه شهری بر پیکره بندی فضایی مطالعه موردی: محله سلطان میراحمد کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
33 - 46
حوزههای تخصصی:
در سده اخیر و در شهرهای تاریخی، طرح های توسعه شهری ازجمله طرح های جامع و برنامه های ساخت خیابان مسبب مداخلات وسیع و مشکلاتی از جمله از بین رفتن یکپارچگی بافت شهری بوده اند. این مداخلات در محلات تاریخی نمود بیشتری پیدا کرده است؛ زیرا همواره یکی از مهم ترین ویژگی های این محدوده ها، ساختار یکپارچه و انسجام اجزای آن به محوریت مرکز محله بوده و مداخلات شهری بدون شناخت ساختارهای فضایی به چند پاره شدن بافت و از بین رفتن انسجام درونی آن منجر شده است. در این مقاله به طور خاص پیامدهای ساخت دو خیابان فاضل نراقی و علوی بر روی ساختار فضایی محله سلطان میراحمد کاشان و مرکز آن مطالعه می شود. براین اساس این مقاله در پی پاسخ دادن به این پرسش هاست که ساخت دو خیابان بیان شده چه پیامدهایی در ارتباط با ساختار فضایی محله داشته و چه آسیب هایی را به آن وارد کرده است. برای پاسخ دادن به این پرسش ها، محدوده مورد نظر در سه مقطع زمانی مختلف و با توجه به تغییرات ایجاد شده، مطالعه و وضعیت آن طی سه دوره یادشده مقایسه شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مقاله توصیفی_تاریخی است و بر مطالعه ساختار فضایی شهر استوار شده و درعین حال یافته های مبتنی بر تکنیک اسپیس سینتکس با وضعیت فضای شهری و دسترسی ها در سه دوره یادشده مقایسه شده تا تصویر روشنی از تغییرات را آشکار کند. بنابراین برای دستیابی به تحلیلی دقیق از تغییرات رخ داده شده، مدل محوری شهر به کمک روش اسپیس سینتکس تحلیل شده و براین اساس داده ها در نرم افزارdepth Map مورد واکاوی قرار گرفته اند. تحلیل های صورت گرفته با تکیه بر ارزیابی دو متغیر انسجام و گزیده نشان می دهد که توسعه های شهری و ایجاد خیابان های جدید در درون و یا نزدیک محله سلطان میراحمد نتایج متفاوتی در پی داشته است. به نحوی که برخی از این خیابان ها توان بالقوه تبدیل شدن به هسته جدید در ساختار محله را پیدا کرده اند. از سوی دیگر در اثر تغییرات رخ داده شده، بخش های درونی محله و ازجمله مرکز تاریخی آن جایگاه خود را در ساختار فضایی محله، محدوده شهری پیرامون و کل شهر از دست داده و به مرکزی فرعی تبدیل شده اند.
امکان سنجی گسترش شبکه پیاده راهی در بافت مرکزی شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
131 - 142
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مهمترین راهبردهای توسعه شهری، افزایش کیفیت محیط با رویکرد پیاده مداری است. شبکه های پیاده راهی با افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی، نقش مهمی در تجدید حیات شهری بر عهده دارند. بدیهی است تقویت محورهای پیاده، همچون سایر فضاهای شهری، با در نظر گرفتن معیارهای متناسب و توجه به نیازهای مختلف کاربران امکان پذیر است. در این مقاله بافت مرکزی شهرکرد که از قابلیت هایی همچون دسترسی مناسب به منابع طبیعی، وجود بناهای شاخص تاریخی، قرارگاه های رفتاری مشخص و ارتباطات فرهنگی مناسب برخوردار است، به عنوان مورد مطالعاتی انتخاب شده است. هدف مقاله شناسایی پهنه های مستعد به منظور توسعه شبکه های پیاده راهی با تأکید بر معیارهای مؤثر در این زمینه است. نوع تحقیق کاربردی، روش آن توصیفی_تحلیلی و شیوه گردآوری و وزن دهی داده ها با استفاده از پرسشنامه است. در ابتدا به مطالعه مبانی نظری پرداخته، معیارهای مؤثر در افزایش پیاده مداری شناسایی و پرسشنامه ای متناسب با مؤلفه های پیشنهادی تهیه شده است. سپس با استفاده از روش دلفی و امتیازدهی طیف لیکرت به سنجش میزان اهمیت معیارها پرداخته شده است. نتایج تحقیق بیانگر آنست که از میان 15 معیار انتخاب شده، معیارهای امنیت، آسایش و جذابیت بیشترین تأثیر را در افزایش پیاده مداری در محدوده مورد مطالعه داشته اند. به منظور تعیین قابلیت هر مسیر، از روش مقایسه زوجی در نرم افزار اکسپرت چویس استفاده شده است. مقایسه امتیازهای نهایی نشان می دهد، محور تاریخی فرهنگی آقابزرگ، خیابان ولیعصر و خیابان ملت گزینه های برتر برای تبدیل به پیاده راه هستند. در نهایت به منظور تقویت شبکه پیاده راهی در این ناحیه پیشنهادهایی متناسب با هر مسیر ارائه شده است.
ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
145 - 159
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی به عنوان شاخه ای گردشگری سلامت است که می تواند نقش بسزایی در جهت توسعه گردشگری ایفا کند. این نوع از گردشگری به خاطر افزایش گردشگران در این حوزه، و درآمد بالای آن در مرکز توجه بسیاری از کشورها قرارگرفته است ایران با داشتن نیروی انسانی متخصص در امر پزشکی و امکانات پیشرفته پزشکی و با توجه به ظرفیت های بالا در جذب گردشگران پزشکی به عنوان مقصد مهمی برای گردشگری پزشکی در جهان و بخصوص در جهان اسلام به شمار می آید. با توجه به اهمیت گردشگری پزشکی و دارا بودن پتانسیل موجود در شهر تبریز (بیمارستان های دولتی و خصوصی و وجود کادر متخصص و توانمند و ارزانی خدمات پزشکی) و به دلیل موقعیت استراتژیک شهر تبریز به دلیل وجود کشورهای همسایه مثل آذربایجان، ارمنستان و گرجستان و همچنین به لحاظ نزدیکی فرهنگی به ویژه زبانی با کشور آذربایجان، شهر تبریز می تواند یکی از شهرهای مطرح در خصوص گردشگری پزشکی باشد بر این اساس هدف این پژوهش ارزیابی مؤلفه های مؤثر بر توسعه گردشگری پزشکی در شهر تبریز است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی- تحلیلی است. داده های پژوهش از طریق منابع کتب، اسناد، مقالات مرتبط و پرسشنامه جمع آوری و داده های پرسشنامه در نرم افزار SPSS با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن و آزمون رگرسیون مورد تجزیه وتحلیل واقع شده است. نتایج تحقیق با استفاده از ضریب همبستگی اسپیرمن نشان می دهد؛ بین قیمت و توسعه گردشگری پزشکی (98/-) رابطه منفی و بین کیفیت خدمات درمانی و توسعه گردشگری پزشکی (86/)، بین فرهنگ و گردشگری پزشکی (72/)، بین امکانات و تجهیزات پزشکی با گردشگری پزشکی (89/) و درنهایت بین فن آوری اطلاعات و ارتباطات با توسعه گردشگری پزشکی (83/) رابطه مثبت وجود دارد. بنابراین لازم است در جهت توسعه این صنعت به شفاف نمودن قیمت خدمات درمانی، بالا بردن کیفیت خدمات درمانی، افزایش و ارتقا فرهنگ گردشگر پذیری، به کارگیری امکانات، تسهیلات و تجهیزات درمانی و گردشگری دارای تکنولوژی بالا و استانداردهای جهانی و به کارگیری فن آوری اطلاعات در حوزه های پزشکی و گردشگری پرداخته شود تا بتوان از منافع سرشار این صنعت در جهت اشتغال زایی و ارزآوری بهره مند شد.
بررسی عوامل مؤثر بر ارزش ویژه برند خدمات درمانی شهر تبریز و تأثیر آن در وفاداری گردشگران سلامت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
161 - 171
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت با توجه به اثرات مثبت اقتصادی و بخصوص نقش اشتغال زایی در ایران موردتوجه قرارگرفته است. کلان شهر تبریز با توجه به موقعیت نسبی خود شرایط مناسبی را برای جذب گردشگر سلامت دارا می باشد. در این میان، قصد بازدید مجدد از عوامل تعیین کننده موفقیت مقاصد گردشگری به شمار می رود و بررسی عوامل مؤثر بر قصد بازدید مجدد گردشگران می تواند مدیران و برنامه ریزان گردشگری را در دست یابی به موفقیت های مقاصد گردشگری یاری رساند. هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر ارزش ویژه برند خدمات درمانی بر قصد بازدید مجدد در شهر تبریز است. جامعه آماری پژوهش شامل گردشگران سلامت سفرکرده به مراکز و خدمات درمانی شهر تبریز در تابستان 1397 بود که از بین گردشگران 385 نفر به صورت تصادفی به عنوان نمونه انتخاب شدند. گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه که شامل 45 سؤال، روایی آن با استفاده از روایی محتوا و پایایی نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ موردبررسی قرار گرفت و تائید شد. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار Spss استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بین تصویر مقصد، کیفیت درک شده، ارزش ادراک شده و رضایت با وفاداری گردشگران ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. در بین شاخص های یادشده، شاخص رضایت با 31 درصد بیشترین تأثیر را در وفاداری گردشگران به مراکز درمانی شهر تبریز دارد، ازاین رو مدیران مقصد باید سطح بالاتری از رضایت گردشگران را تعیین کنند تا رفتار بعد از خرید مثبتی در گردشگران ایجاد کنند و بتوانند رقابت را در مقصد حفظ و ارتقاء دهند بنابراین وفاداری گردشگران برای مدیران این منطقه گردشگری باید به عنوان کلیدی ترین دستاورد و اقدامات صورت گرفته گردشگری محسوب شود.
انتخاب الگوی سکونتی بهینه مبتنی بر ویژگی های گرمایش ایستای خورشیدی با کاربرد تحلیل سلسله مراتبی AHP در روستای کنگ مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
300 - 317
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به محدودیت منابع و افزایش تقاضا در مصرف انرژی، استفاده از سیستم های ایستا در طراحی ها که بتوانند بدون نیاز به منابع فسیلی، آسایش حرارتی را فراهم آورند امری مهم است. در این مطالعه میزان هوشمندی معماری بومی روستا در حیطه گرمایش ایستا موردمطالعه قرار گرفت، زیرا طراحی بوم گرا، می تواند الهام بخش مفیدی برای طراحان باشد. در این پژوهش روستای کنگ که دارای گونه شناسی پلکانی در اقلیم سرد کوهستانی است به عنوان مطالعه موردی انتخاب شد و هدف پژوهش بررسی میزان تأثیرپذیری زمینه و اقلیم، در شکل گیری الگوهای سکونتی روستای کنگ است. روش تحقیق این پژوهش به صورت کیفی و تحلیلی است که عوامل اقلیمی موجود در روستا توصیف و سپس به صورت مطالعات اسنادی و میدانی معیارها و زیر معیارهای سامانه های گرمایشی ایستا موجود در روستای کنگ طبق شاخصه الگوی اقلیمی سکونتگاهی بررسی شده و به روش سلسله مراتبی AHP تحلیل و رتبه بندی شده اند و در انتهای پژوهش، بهترین الگوی سکونتی با توجه به کسب الویت و رتبه، الگوی خانه های مستطیل شکل با بام مسطح معرفی شده است. نتایج این تحقیق نشان از آن دارد که طراحی و ساخت خانه های روستای کنگ تحت تأثیر شرایط زمینه و اقلیم (کوهستانی بودن) شکل گرفته و می توان گفت رویکردی مبتنی بر ساخت گرایی طبیعی دارد که در آن به خاطر مصالح طبیعی و شیوه های غیرفعال تنظیم شرایط محیطی، الگوی مناسبی برای معماری پایدار عرضه می کند.
تحلیل رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی: نقش یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی (موردمطالعه: تعاونی های کشاورزی استان تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
332 - 349
حوزههای تخصصی:
با توجه به اهمیت نقش تعاونی های کشاورزی در توسعه کشاورزی و روستایی، نیاز به شناسایی عواملی که موجب بهبود رقابت پذیری این سازمان ها می شود، به شدت محسوس است. هدف از این پژوهش، بررسی رابطه و میزان ارتباط یادگیری سازمانی، نوآوری سازمانی و رقابت پذیری است. پژوهش حاضر به روش آمیخته اکتشافی انجام گرفت؛ جامعه آماری در بخش کیفی شامل 25 نفر از صاحب نظران بخش تعاونی بود و در بخش کمی شامل 335 نفر از اعضای تعاونی ها بود که به روش طبقه ای با انتساب متناسب موردمطالعه قرار گرفتند. به منظور تجزیه وتحلیل داده های کیفی از تحلیل محتوای کیفی به کمک نرم افزار MAXQDA و در بخش کمی از مدل سازی معادلات ساختاری به کمک برنامه لیزرل استفاده شد. مؤلفه های یادگیری سازمانی در ابعاد یادگیری تیمی، مدیریت دانش در تعاونی ها، تفکر سیستمی و فرهنگ سازمانی یادگیرنده، مؤلفه های نوآوری سازمانی در ابعاد نوآوری در بازار، حمایت از نوآوری، نوآوری در رفتار، نوآوری در راهبرد و نوآوری تولیدی و فرآیندی و مؤلفه های رقابت پذیری در تعاونی های کشاورزی در ابعاد توسعه بازار مالی، آمادگی فنی و تکنولوژی، اندازه و کارایی بازار در دسترس و انطباق با محیط بیرون شناسایی شدند. در بخش کمی مشخص شد که یادگیری سازمانی و نوآوری سازمانی می توانند 41 درصد از تغییرات رقابت پذیری، و یادگیری سازمانی می تواند 55 درصد از تغییرات نوآوری سازمانی را در تعاونی های کشاورزی تبیین نماید.
بررسی نقش مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش مشارکت مردمی در به سازی بافت فرسوده محله فهادان شهر یزد است و در چارچوب کلی تحقیقات پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری مورد نظر این پژوهش شامل ساکنان حوزه پژوهش مورد نظر برابر 3700 خانوار است که به روش نمونه گیری تصادفی و با استفاده از فرمول کوکران درمجموع 348 نفر از شهروندان مطالعه شده اند. به منظور تشخیص پایایی پرسش نامه، از روش آلفای کرونباخ استفاده شده است (851/0 برای پرسش نامه شهروندان). همچنین، روایی محتوایی پرسش نامه نیز با نظرخواهی از کارشناسان متخصص در این حوزه تأیید شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSSانجام گرفته است. در بخش آمار استنباطی از آزمون همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون اسپیرمن نشان داد متغیرهای اعتماد ساکنان محله به مسئولان از طریق دریافت پیشنهادها و آرا، موضع مناسب کارکنان و مدیران در قبال ساکنان، و افزایش انگیزه از طریق ارائه تسهیلات بانکی ویژه دارای بالاترین ضریب همبستگی معنی دار و مثبت بود. و متغیرهای پرداخت همه هزینه های به سازی توسط ساکنان محله مورد نظر دارای بالاترین ضریب همبستگی معنی دار و منفی با متغیر وابسته را دارا بوده اند. همچنین، نتایج رگرسیون چندگانه نشان داد متغیر اعتماد ساکنان محله به مسئولان از طریق دریافت پیشنهادها و آرا (397/0 = Beta) و پرداخت همه هزینه های به سازی توسط ساکنان محله مورد نظر (364/0- = Beta) نسبت به سایر متغیرهای مستقل به ترتیب بیشترین تأثیر مثبت و منفی را در پیش بینی متغیر وابسته (سطح مشارکت مردمی برای سامان دهی و نوسازی بافت فرسوده محله فهادان) دارد.