فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر، به بررسی عوامل تأثیرگذار در بروز وندالیسم در مبلمان شهری پرداخته است. در این پژوهش، به صورت ترکیبی از نظریات آنومی، تئوری میلر و کلارک استفاده شده است. روش تحقیق پژوهش حاضر، توصیفی تحلیلی، ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه، جامعه آماری شهر تبریز و نمونه آماری 384 نفر از شهروندان شهر تبریز است که براساس فرمول کوکران به دست آمده است. نتیجه پژوهش حاضر نشان می دهد از بین اقدامات مربوط به تخریب اموال عمومی در مبلمان شهری، دل نوشته های روی دیوارها با 8 درصد، بیشترین مقدار و شکستن لامپ های روشنایی معابر عمومی و فضاهای سبز با 4/6 درصد کمترین مقدار را دارد. نتیجه آزمون یو من– وایت نی نشان داد میزان وندالیسم با استناد به مقدار 33/3 Z=؛ 05/0P< در بین مردان وزنان متفاوت است. نتیجه آزمون پیرسون نشان می دهد گرایش به وندالیسم با متغیر پایگاه اجتماعی و اقتصادی (394/0- R=؛ 000/0P=) رابطه معناداری دارد و نتایج تحلیل مسیر با مقدار 223/0= 2R نشان می دهد عوامل فردی و روانی برابر با 29/0 درصد، عوامل خانوادگی 33/0 درصد، عوامل اجتماعی 44/0 درصد، عوامل اقتصادی 11/0 و درنهایت، شرایط و وضعیت مکانی برابر با 37/0 درصد در وندالیسم در مبلمان شهری تأثیرگذار هستند.
تحلیل عوامل جغرافیایی مؤثر بر معیشت خانوار در سکونتگاه های روستایی مورد شناسی: شهرستان قصرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه های معیشتی (انسانی، فیزیکی، طبیعی، مالی، اجتماعی) در واقع تعیین کننده اساس زندگی مردم در سکونتگاه های انسانی بویژه در نواحی روستایی به شمار می آیند. این سرمایه ها در قالب رویکرد معیشتی می توانند به عنوان چارچوبی برای درک و تحلیل بهتر نقش مردم در امور توسعه نواحی روستایی به کار گرفته شوند. از این رو پژوهش حاضر ضمن ارزیابی سرمایه های معیشتی در نواحی روستایی شهرستان قصرقند، به تحلیل عوامل جغرافیایی مؤثر بر آن پرداخته است. در این راستا از مهمترین عوامل جغرافیایی مؤثر می توان عوامل مکانی- فضایی، جمعیتی و اقتصادی را نام برد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلیه ساکنان روستایی شهرستان قصرقند می باشند. تعداد نمونه 329 سرپرست خانوار روستایی از 23 روستای منتخب هستند. داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه به روش تصادفی گردآوری شد و به وسیله روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش متغیر مستقل عوامل جغرافیایی مؤثر و متغیر وابسته معیشت خانوار روستایی است. نتایج کلی پژوهش حاکی از سطح پایین معیشت در نواحی روستایی با ارزش میانگین 19/2 بوده و بیانگر ضعف در زیرساخت ها و سرمایه های معیشتی (به جز سرمایه اجتماعی) است. همچنین طبق نتایج به دست آمده عوامل مکانی- فضایی (شکل استقرار، موقعیت ارتباطی، نوع راه دسترسی، فاصله از مراکز نافذ) بر سطح معیشت روستاییان تأثیرگذار هستند. از میان عوامل جمعیتی، میزان جمعیت و بُعد خانوار هیچ ارتباطی با سطح معیشت روستایی ندارند؛ اما نسبت باسوادی و نسبت مهاجرت طی 7 سال گذشته (1385 تا 1392) به ترتیب رابطه مستقیم و معکوس معناداری را با سطح معیشت نشان می دهند. بین عوامل اقتصادی (متوسط درآمد، نرخ اشتغال و متوسط مالکیت ها) و سطح معیشت روستایی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. از میان کلیه عوامل جغرافیایی، عوامل اقتصادی با ضریب 425/0 بیشترین و عوامل مکانی- فضایی با ضریب 142/0- کمترین تأثیر بر سطح معیشت روستایی را نشان می دهند.
تحلیل آماری ابعاد توسعه پایدار شهری در شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
متناسب با افزایش روزافزون چالش های شهری در حوزه های مختلف، داشتن نگاهی راهبردی و جامع برای سمت و سو دادن به این ابعاد چالش زا و آسیب پذیر در شهرها، با رویکرد پایداری در فرایند توسعه شهرها محقق خواهد شد. نگاهی به رویکردهای آینده نگرانه و متعالی در جهت بینش متوازن و عدالت محور به مفهوم توسعه سرلوحه سیاست های مدیریت و برنامه ریزی شهری قرار گرفته است. در این راستا و متناسب با ضرورت یادشده، پژوهش حاضر با روش شناسی «توصیفی – تحلیلی» و با هدف ارزیابی ابعاد توسعه پایدار شهری در شهر ارومیه به انجام رسیده است. برای تحقق هدف پژوهش الگوهای توسعه پایدار شهری در 7 عنوان اقتصاد شهری پایدار، جامعه شهری پایدار، مسکن شهری پایدار، محیط زیست شهری پایدار، دسترسی شهری پایدار، زندگی شهری پایدار و مردم سالاری شهری پایدار با 35 متغیر انتخاب و دسته بندی شده اند. برای دستیابی به داده های مورد نیاز پژوهش به روش پیمایشی - اسنادی و با استفاده از پرسش نامه از نظرهای شهروندان ارومیه بهره گرفته شده است. جامعه آماری پژوهش 322 نفر از شهروندان ارومیه است که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی ساده انتخاب شده اند. قلمرو زمانی پژوهش تابستان سال 1392 است. برای تحلیل ابعاد پایداری شهری از تحلیل های رگرسیونی خطی، لجستیک، لگاریتمی و آنالیز درختی استفاده شده است. مطابق نتایج پژوهش تحلیل درختی داده ها برای تشخیص چشم انداز ابعاد پایداری شهری نشان می دهد بعد مردم سالاری شهری پایدار با شناسایی دو شاخه و میانگین کلی 32/22، از دیدگاه شهروندان وضعیت نامناسبی نسبت به دیگر ابعاد پایداری در شهر ارومیه دارد. آنالیز رگرسیونی در شکل خطی، لجستیک و لگاریتمی آن برای ابعاد پژوهش نشان می دهد دو بعد سکونتگاه شهری پایدار و مردم سالاری شهری پایدار ضعیف ترین تأثیر را بر پایداری شهری در شهر ارومیه دارند. تلفیق کلی نتایج مدل های رگرسیونی حکایت از تأثیرگذاری 101/0 از ابعاد پایداری بر توسعه پایدار شهری در ارومیه دارد.
شناسایی و ارزیابی گستره های فضایی فقر شهری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های شهری، سیستم های پیچیده با پدیده های پیچیده، روابط و تعاملات متعدد بین اجزا هستند. فقر نیز یکی از این پدیده های پیچیده است که طی دهه های اخیر در مراکز شهری مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود و به واسطه اثرهای سوء آن، جلوگیری از گسترش این پدیده، شناخت دقیق پهنه های فقیر در شهرها را طلب می کند. در همین راستا، این پژوهش با شناخت دقیق تر وضعیت تبلور فضایی فقر در محلات شهر یزد، در پی یافتن راهکار ها و برنامه ریزی های اصولی به منظور انتخاب گام های سنجیده است تا ضمن کاهش معضل های موجود، با گشایش دریچه های جدید به بحث فقر شهری، زمینه را برای سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیم گیری های مربوط به کاهش مشکلات فقر و محرومیت در محلات شهری، فراهم کند. نوشتار حاضر از نظر هدف رویکردی کاربردی توسعه ای را در پیش گرفته است و از نظر روش توصیفی تحلیلی به شمار می رود که پس از تشریح مفهوم فقر و فقر شهری با روش کتابخانه ای، به کمک داده های بلوک های آماری سال 1385 با محاسبه 15 شاخص در قالب سه متغیر عمده اقتصادی، اجتماعی و کالبدی، به شناخت و تحلیل توزیع فضایی فقر در محلات شهر یزد اقدام کرده است. برای دستیابی به هدف فوق، محلات شهری با استفاده از روش های ویکور و آنتروپی شانون سطح بندی شدند و پس از آن نقشه توزیع فقر ترسیم شد. نتایج حاصل نشان می دهد که 2/12 درصد از محلات شهر یزد خیلی فقیر، 5/19 درصد فقیر، 8/26 درصد متوسط، 6/36 درصد مرفه هستند و فقط 9/4 درصد در سطح خیلی مرفه قرار دارند.
ارتقاء کیفیت فضایی پارک های شهری به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری جرائم ناهنجاری مورد شناسی: پارک ملت شهر ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط شهری حاصل ترکیب پیچیده ای از عناصر کالبدی شهر، وجود فعالیت های شهری و عناصر طبیعی محیط بوده است. یکی از معیارهای ارزیابی کیفیت محیط هر شهر، وجود فضاهای سبز عمومی است، فضاهایی که شهروندان در آن بتوانند با ایمنی و آسایش خاطر با هم به تعامل و گفتگو بپردازند. امروزه یکی از دغدغه های اصلی طراحان شهری ایجاد فضاهای جمعی با هدف بالا بردن تعاملات اجتماعی شهروندان است. پارک های شهری به عنوان یکی از فضاهای جمعی علاوه بر ایجاد مکانی برای سپری کردن اوقات فراغت و سرگرمی، می تواند محلی برای حضور جمعی مردم و در نتیجه افزایش تعاملات شهری فراهم کند. اما سرزندگی پارک های شهری مستلزم دارا بودن کیفیت های فضاهای جمعی است که عدم وجود این کیفیت ها سبب متروک شدن این فضاها و در نتیجه ایجاد بستر مناسبی برای نابهنجاری های اجتماعی در شهر می شود.
هدف از این پژوهش بررسی و شناخت کیفیت فضایی پارک ملت و علل عدم استفاده آن از سوی شهروندان و نیز ارائه راهکارهایی به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و جلوگیری از تبدیل شدن آن به فضایی جهت استفاده نامطلوب است. پژوهش حاضر در شکل مطالعات کتابخانه ای و میدانی شامل بررسی کالبدی پارک و دستیابی به تصور ذهنی شهروندان از طریق انجام مصاحبه و پرسشنامه در بین شهروندان ایلامی صورت گرفته است. نتایج بدست آمده نشان می دهد نبود خدمات عمومی مناسب، ضعف در نورپردازی و مبلمان، وجود ساختمان های بدون استفاده، کاربری های ناهمخوان اطراف پارک، ورودی های ضعیف بیشترین تأثیر را در عدم استفاده مردم از این پارک داشته است. همچنین تصور ذهنی نامناسب و احساس ناامنی از سوی شهروندان، تأثیر بسزایی بر مولفه های سن و جنسیت داشته است. بنابراین با توجه به اهمیت و تأثیر اجتناب ناپذیر پارک ها و فضاهای سبز شهری در بهبود کیفیت زندگی شهری راهکارهایی جهت ارتقاء به منظور افزایش بهره وری اجتماعی و پیشگیری و کاهش جرائم ناهنجاری ارائه شده است.
رویکرد فازی و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب روش های تحلیل فقر سنتی دو محدودیت عمده دارند. اول، اغلب روش ها تک بعدی بوده و تنها یکی از ابعاد فقر مانند درآمد را مورد بررسی قرار می داند. دوم، این روش ها جمعیت را با استفاده از خط فقر به دو بخش فقیر و غیرفقیر تقسیم می نمودند. توجه به سایر محرومیت ها موضوع سنجش فقر چندبعدی را مطرح ساخت. به منظور رفع محدودیت دوم تئوری مجموعه های فازی طی دهه های گذشته در زمینه فقر و ابهامات مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی، تأکید مطالعات اخیر بر اهمیت متغیرهای جغرافیایی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده فقر، جایگاه ویژه ای به سیستم اطلاعات جغرافیایی در این گونه مطالعات داده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عملی بودن استفاده از روش های فازی و مدل سازی زمین آماری جهت کسب اطلاعات قابل استناد به منظور سنجش و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری است. این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای در سال 1391 جمع آوری شده است. در این پژوهش از میان روش های سنجش چندبعدی فقر، روش کاستا (2002) و از میان روش های زمین آماری روش کریجینگ و کریجینگ همبسته جهت سنجش فقر چند بعدی در قالب 70 شاخص اقتصادی و درآمدی، مسکن، مالکیت و دارایی، بهداشت و سلامت، و دانش و مهارت استفاده شده است. از میان مدل های زمین آماری موجود روش کروی و نمایی با نتایج تابع فازی فقر انطباق بیشتری داشته و از دقت بالاتری برخوردار بوده اند. نتایج در قالب پهنه بندی علمی صورت گرفته به وضوح نشان دهنده اختلاف فضایی فقر در محدوده شهر کامیاران است.
فناوری های جدید نورپردازی و ارتقای حس تعلق شهروندان (مطالعه موردی: بدنه های شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حس تعلق، از جمله مفاهیم مهم و مؤثر در ارتباط انسان و محیط است. این مفهوم، ناشی از احساس های فرد نسبت به مکانی است که با آن ارتباط برقرار می کند. از نگاه جغرافیای انسانی، حس تعلق، نقشی اساسی در ارزیابی کیفیت محیط و منظر شهری در شهرهای معاصر دارد. عوامل مختلفی از جمله رویکردهای شناختی، احساسی، کالبدی و اجتماعی، حس تعلق و دلبستگی به مکان را به وجود می آورند که در این پژوهش، به مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق در منظر شهری توجه شده است. امروزه با گسترش زندگی شبانه، مفاهیم مربوط به کیفیت مکان مناظر شهری در شب نیز همانند روز، اهمیت یافته اند. هدف این پژوهش، ارزیابی رابطة نحوة نورپردازی با یکی از عوامل کلیدی سنجش کیفیت مکان، یعنی مفهوم حس تعلق است و نقش فناوری های جدید نورپردازی در ارتقای مفهوم کالبدی- اجتماعی حس تعلق و تأثیر آن در تبدیل محیط به شهری انسانی تر را بررسی می کند. به این منظور، عوامل فنی و تکنیک های نورپردازی در 14 نمونه از بدنه های شهری- که به صورت خوشه ای در دو منطقه از شهر تهران انتخاب شدند- ارزیابی شدند. پژوهش از نوع پیمایشی است که در آن، برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه بهره گرفته شده است و سپس داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون همبستگی تحلیل شده اند. یافته ها نشان دهندة آن است که به کارگیری فناوری های جدید نورپردازی در رونق معماری شبانه و درنتیجه، ارتقای حس تعلق شهروندان تهرانی سهم بسزایی دارد.
نقش بخش خدمات در توزیع درآمد مورد : شهر رودهن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از روشهای کاهش شکاف درآمد در شهرها، احداث واحدهای خدماتی است که موجب ایجاد اشتغال و توزیع درآمد می شود. شهر رودهن در 45 کیلومتری شرق کلانشهر تهران واقع شده است، که به دلیل شرایط مساعد اقلیمی، ساخت وساز ویلاها، ایجاد و گسترش دانشگاه، سهم شاغلین بخش خدمات آن از 2/48 درصد در سال 1365 به رقم 3/79 درصد در سال 1387 افزایش یافته است. روش تحقیق: در این مقاله با روش های آماری پارامتری و ناپارامتری و بازدیدهای میدانی، تاثیر نقش بخش خدمات در توزیع درآمد مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. یافته ها: تفاوت معناداری در میانگین درآمد، هزینه خانوار، کالاهای مصرفی، خوراک و پوشاک در بین شاغلین بخش خدمات و غیر خدمات و افزایش رضایت مندی شاغلان بخش خدمات درحال حاضر نسبت به گذشته.
تبیین رابطه رهیافت حکمروایی خوب و توسعه پایدار روستایی در مناطق روستایی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکمروایی خوب در واقع رهیافتی تطبیقی در برنامه ریزی و مدیریت منابع در قلمرو سرزمین (کشور، منطقه، شهر، روستا، و مانند اینها) برای دستیابی به توسعه پایدار به شمار می آید که از طریق رفتار و قاعده مند و نهادینه شدن پاسخگویی، مشارکت مردمی، شفافیت، قانونمندی، مسئولیت پذیری، اجماع و مانند اینها دست یافتنی است. به همین دلیل حکمروایی خوب روستایی چنین تعریف شده است: فرایند کنش و واکنش متقابل مسئولان و برنامه ریزان در سطح کلان تا خرد است، برای اجتماعات محلی با مردمی که از برنامه های توسعه ای متأثر می شوند. در ایران، به ویژه در مناطق روستایی، فرایند تعامل دولت و ملت در مدیریت های توسعه از شکل گیری نظام دولت ملت، به خصوص از دوره مشروطیت به این سو مشاهده می شود. این تعامل توسعه ای در دوره های مختلف تاریخی با تحولات اندیشه ای توسعه و برنامه ریزی در ایران نیز متفاوت است؛ به طوری که پارادایم حاکم توسعه پایدار روستایی در سپهر علوم جغرافیایی و برنامه ریزی و مدیریت، از مدیریت توسعه ای به حکمروایی توسعه ای تغییر جهت داده است. با این توصیف، مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش است که: ""آیا با تحقق بخشی رهیافت حکمروایی خوب در مناطق روستایی، توسعه پایدار روستایی محقق می شود؟"" برای پاسخگویی به این پرسش از روش توصیفی تحلیلی به شیوه کتابخانه ای و پیمایشی استفاده شده است. نتایج آزمون های آماری و کیفی نشان می دهند که رهیافت حکمروایی خوب روستایی می تواند به چالش مدیریتی توسعه روستایی در ایران پاسخی درخور دهد و توسعه پایدار روستایی را سرعت بخشد.
بررسی چالشها ،فرصتها و راه کارهای توسعه گردشگری روستایی(مورد مطالعه روستاهای بیاضه ،گرمه و مصرشهرستان خوروبیابانک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی یکی از شاخصهای صنعت گردشگری است که با توجه به ظرفیت های طبیعی و فرهنگی موجود درروستاها می تواند نقش مهمی در تجدید حیات روستاها ،ایجاد اشتغال و درآمد برای روستائیان ،حفاظت از میراث طبیعی و فرهنگی و تاریخی ودر نهایت توسعه ی کپارچه وپایدارروستا داشته باشد. تغییرات سریع در نواحی روستایی و نیاز روستاها به فرصت های شغلی از یک طرف و توجه به گردشگری به عنوان یک عنصر کلیدی در توسعه و احیای نواحی روستایی از طرف دیگر نیاز به درک اساسی گردشگری روستایی را بیشتر کرده است. بدین منظور در این مقاله بااستفاده ازمدل SWOT به بررسی نقاط قوت ، ضعف، فرصتها و تهدیدهای گردشگری روستایی در روستاهای خوروبیابانک پرداخته ،همچنین با استفاده از مدل TCI فصول مناسب گردشگری در این روستاها مشخص شده است . نتایج حاصل مشخص می کند که وجود منابع جذاب طبیعی و فرهنگی ،قرار گیری روستاها این ناحیه در کنار کویر و مسیر پرتردد مسافران مشهد در نزدیکی خور و بیابانک به ترتیب با امتیاز وزنی 32/ ،28/ و 18/ به عنوان مهمترین نقاط قوت ،کمبود امکانات و تسهیلات اقامتی ،تخریب آثار فرهنگی و طبیعی منطقه و مهاجرت از این روستا به ترتیب با امتیاز وزنی 28/،24/ و 20/ به عنوان مهمترین نقاط ضعف ،همچنین جایگاه توریستی اصفهان با امتیاز وزنی 40/ ،قرار گیری شهرستان خور و بیابانک در مسیرپرتردد اصفهان-یزد-مشهد با امتیاز وزنی 24/و جایگاه جغرافیایی خور وبیاباتک با امتیاز وزنی 20/ مهمترین فرصتها و تشدید فاصله اقتصادی بین اصفهان و سایر شهرستانها ی استان با امتیاز وزنی20/ ، مهاجرت از روستاها ی خور به طرف اصفهان با امتیاز وزنی 18/ و کمبود اعتبارات کافی برای توسعه گردشگری در این منطقه با امتیاز 16/ مهمترین تهدیدها محسوب می شود. همچنین فصول بهار و پاییز بهترین فصول گردشگری در این شهرستان است
تحلیل کارکردی تقسیمات کشوری در اجرای برنامه های آمایش سرزمین با تأکید بر ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازماندهی سیاسی فضای هر کشور در قالب تقسیمات کشوری به اجرا در می آید. تقسیمات کشوری از مهم ترین عواملی است که یک نظام سیاسی باید برای تهیه و اجرای برنامه های مختلف اقتصادی، اجتماعی، فضایی، زیست محیطی و همچنین اداره بهتر سرزمین و بهره برداری بیشتر، به آن توجه کند. از جمله این برنامه ها، برنامه آمایش سرزمین است که به منظور رفع نابرابری ها و ایجاد تعادل فضایی در بسیاری کشورها تهیه و اجرا می شوند. در این تحقیق که از نوع بنیادی است با استفاده از روش کتابخانه ای، اطلاعات مورد نیاز جمع آوری گردید و سپس با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به بررسی این مسئله پرداخته شد؛ که تقسیمات کشوری چه نقشی در اجرای برنامه های آمایش سرزمین ایفا می کند و عملکرد تقسیمات کشوری ایران در این راستا به چه نحو بوده است؟ نتیجه بررسی ها نشان داد که تقسیمات کشوری از سه جهت عمده: 1- ایجاد یک پایگاه اطلاعاتی 2- ایجاد یک مبنا و بستر برای برنامه های آمایش 3- مکانیسم اجرای برنامه های آمایش از طریق تمرکززدایی می تواند در اجرای طرح های آمایش سرزمین مؤثر باشد. از طرف دیگر تقسیمات کشوری ایران بدلیل ناهمگن بودن حوزه های تقسیماتی و به تبع آن عدم انطباق با الزامات منطقه ای و همچنین سیستم حکومتی متمرکز که موجب تمرکز جمعیت و فعالیت ها در مرکز و عدم تعادل در ابعاد مختلف در سطح سرزمین شده است، نتوانسته کارایی لازم را در تهیه و اجرای برنامه های آمایش داشته باشد.
بررسی و ارزیابی سرمایة اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در بین روستاییان (مطالعة موردی: منطقة اورامانات استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر که از نوع مطالعة توصیفی ـ همبستگی است، بررسی و تحلیل سرمایة اجتماعی و شناسایی عوامل مؤثر بر آن درمیان روستاییان منطقة اورامانات است. جامعة آماری این تحقیق، 22279 خانوار روستایی ساکن در چهار شهرستان واقع در منطقة اورامانات استان کرمانشاه هستند که به روش نمونه گیری طبقه ای و با استفاده از فرمول کوکران، 280 خانوار به عنوان نمونة آماری انتخاب شدند. ابزار تحقیق، پرسش نامه بود که روایی و پایایی آن با انجام پیش آزمون و تحلیل داده های پرسش نامة یادشده و محاسبة ضریب KMO و ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. برای تجزیه وتحلیل از آمار توصیفی و استنباطی استفاده شد. همة محاسبات آماری این پژوهش به وسیلة نرم افزار SPSS انجام شد. نتایج رگرسیون چندمتغیره نشان داد که 9/55% (559/0 =R2) از واریانس تغییرات متغیر وابسته، توسط 6 متغیر مستقل سن، سطح اراضی، رضایت کلی از زندگی، درصد درآمد از شغل اصلی و شغل راننده تبیین می شود.
تحلیل نقش گردشگری در توسعه ی ویژگی های کارآفرینانه و گرایش به کارآفرینی در بین جوانان روستایی (مطالعه ی موردی: روستای کندوان و اسکندان شهرستان اسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری و کمبود فرصت ها ی شغلی از مشکلات اصلی روستاها، به ویژه در بین جوانان روستایی است. کاهش شاغلان بخش کشاورزی این واقعیّت را نشان می دهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی در گرو توسعه ی بخش های صنعت و خدمات است. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه ی اقتصادی، می تواند یکی از راهبردهای اصلی حلِّ مشکلات روستایی، متنوّع سازی اقتصاد و استفاده ی بهینه از منابع روستاهای کشور باشد. گردشگری یکی از بزرگ ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد است، درنتیجه تقاضاهای جدید گردشگران و نیاز به تنوّع محصولات و مقصدهای گردشگری، زمینه ای برای توسعه ی کسب و کارها، به ویژه کسب وکارهای کوچک و متوسّط و توسعه ی کارآفرینی فراهم می آورد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار گردشگری بر توسعه ی کارآفرینی روستایی انجام شده، این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن تحلیلی تطبیقی است. در جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جوانان (15-29 سال) و تعداد نمونه ها 123 نفر بوده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ (85 %) و در روایی آن از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای بررسی شاخص های کارآفرینی، ویژگی های کارآفرینی در بین جوانان روستای کندوان (گردشگرپذیر) با جوانان روستای اسکندان (روستای معمولی) واقع در یک دهستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد جوانان روستای کندوان نسبت به جوانان روستای اسکندان از ویژگی های کارآفرینانه بالاتری برخوردارند و دلیل آن تعاملات فرهنگی در اثر حضور گردشگران و همچنین شکل گیری زیرساخت های اوّلیّه و وجود فرصت های جدید در اثر گردشگری است.
امکان سنجی مداخله پذیری بافت های فرسوده و ناکارآمد شهری با استفاده از مدل فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: منطقه 6 شهر قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طیّ دهههای اخیر موضوع احیای بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهرها به یکی موضوعات کلیدی در زمینه ی راهبردهای توسعه ی شهری تبدیل شده است. به همین منظور مدیران و سیاستگذاران شهری اقدامات متعددی از جمله افزایش میزان تراکم ساختمانی، بهسازی و نوسازی بافتهای فرسوده، انبوهسازی و غیره را سرلوحه ی کار خود قرار دادهاند. برخی از این سیاستها نیز به شکل مداخلات مستقیم از سوی سیستم مدیریت شهری به منظور تأمین خدمات و امکانات عمومی و یا بهبود وضعیت شبکه معابر، تجمیع قطعات و مواردی از این قبیل در بافتهای فرسوده صورت میگیرد. متأسفانه عدم مد نظر قرار دادن پارامترهای اجتماعی، اقتصادی و کالبدی مؤثر در امر مداخلهپذیری بافتهای شهری از سوی دست اندرکاران امور توسعه شهری موجب شده تا هنگام اجرای پروژه های عمرانی مشکلاتی همچون تأخیر در زمان اجرا پروژهها، صرف هزینههای گزاف و یا نارضایتیهای اجتماعی به وجود آید. بر این اساس تحقیق حاضر تلاش دارد تا با کمک سه شاخص عمده ی فیزیکی، اقتصادی و اجتماعی میزان مداخله پذیری بافتهای فرسوده و ناکارآمد شهر قم را تعیین نماید تا هرگونه اقدام در این زمینه به شکل مؤثرتری صورت گیرد. البته رعایت مجموعه این معیارها به همراه زیر معیارهای آن باعث به وجود آمدن پیچیدگی هایی در امر تصمیمگیری میگردد. لذا به منظور تسهیل در امر تصمیم گیری، از روش فرایند تحلیل شبکه (ANP) جهت دستیابی به اهداف تحقیق حاضر استفاده شده است. نتایج نشان میدهد از مجموع 76 هکتار مساحت منطقه 6 شهر قم، 3/20 درصد از مساحت آن دارای مداخلهپذیری کم و 8/41 درصد دارای مداخله پذیری متوسط میباشد. در مقابل 9/37 درصد از مساحت منطقه ی یاد شده از مداخلهپذیری بالایی برخوردار است که علت اصلی آن را میتوان به سبب وجود اراضی بایر با وسعت زیاد، در داخل بافت عنوان کرد.
برآورد ظرفیت برد گردشگری پارک های شهری قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش فزاینده جمعیت و تقاضای روزافزون در استفاده از منابع گردشگری، توجه به ظرفیت برد منابع و بهرهبرداری از آنها در حد ظرفیت و توان آنها بیش از پیش اهمیت یافته است. مقاله حاضر به بررسی ظرفیت برد گردشگری در چهار بوستان شهر قم شامل بوستانهای هاشمی، نبوت، فدک و علوی می پردازد. دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از طریق پرسشنامه و نیز آمارهای آب و هوائی ایستگاه هواشناسی قم جمعآوری گردید. در نهایت ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و مؤثر چهار بوستان مورد مطالعه به دست آمد. نتایج نشان داد که بوستان علوی بیشترین ظرفیت برد و بوستان نبوت کمترین ظرفیت برد گردشگری را دارد و توانمندی های مدیریتی پارک نقش مهمی در میزان ظرفیت برد گردشگری پارک های مورد مطالعه دارد. در فصول پائیز و زمستان و در ایام غیر تعطیل هفته میزان تقاضا از حد ظرفیت برد کمتر بوده و در فصول بهار و تابستان و در روزهای جمعه و تعطیل و غالباً در ساعات بعد از غروب خورشید میزان تقاضا از حد ظرفیت برد فراتر میرود. بنابراین با توجه به زمان اوج بازدید، باید ظرفیت برد پارک بتواند این زمانها را تحمل کند تا از افزایش فشار بر منابع و تسهیلات پارک جلوگیری شود. بنابراین این موضوع باید در طرحریزی پارکها مورد توجه قرار گیرد.
ارزیابی عوامل موثر بر پایداری توسعه محله در فرایند برنامه ریزی شهری (نمونهموردی: محله سنگ سیاه شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه پارادایم پایداری به طور گستردهای به منظور پدید آوردن دنیایی که در آن انسانها بتوانند با عدالت و به گونه ای شایسته در کنار یکدیگر زندگی کنند، مطرح گردیده است. از طرفی دیگر یکی از بسترهایی که انسان در آن پرورش یافته و بسیاری از نیازهای خود را در آن برآورده می کند، ""محله""است. تا قبل از انقلاب صنعتی و رشد فزاینده شهرها، محلات شهری رشدی تدریجی داشتند و ضمن حفظ ارزش های طبیعی، اجتماعی و کالبدی خود، به نیازهای نسبتاً ثابت ساکنین پاسخ می دادند. اما در عصر جدید به تبع افزایش جمعیت و رشد سریع شهرها، محلات شهری، فرصت نیافتند تا خود را با مقتضیات جدید محلات شهری وفق دهند. به همین علت، به دلیل بی پاسخ ماندن بسیاری ازنیازهای ساکنین، بی سامانی ها و اختلالات زیادی بر این محلات حاکم گردید. نگرش توسعه پایدار محله که حاصل تلفیق دو رویکرد توسعه محله ای و توسعه پایدار است، تلاش می کند با تقویت و بهبود فضاهای کالبدی محله، تعاملات اجتماعی مؤثر را افزایش دهد و از این مسیر به افزایش حس تعلق به مکان، مسؤولیت پذیری و ارتقاء سرمایه اجتماعی نایل گردد. در این مطالعه، پس از بررسی ادبیات نظری موضوع، معیارهایی متناسب با شرایط نمونه موردی (سنگ سیاه) انتخاب شده و سپس با استفاده از روش های آماریِ متناسب با سطح سنجش متغیرها، شرایط هر کدام از معیارهای مؤثر بر پایداری محله سنگ سیاه مورد سنجش قرار گرفته است، روش تحقیق، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت، روش علّی(پس از وقوع) است. به عبارت دیگر، پس از بررسی برنامه ریزی محله ای پایدار در قالب مبانی، معیارهای توسعه پایدارمحله ای، با استفاده از گردآوری های میدانی(توزیع پرسش نامه در بین ساکنین محله مورد مطالعه)، مورد ارزیابی قرار می گیرد و در پایان، پس از تحلیل اطلاعات، الگوی مداخله، با تأکید بر استفاده از الگوی توسعه پایدار محله ای، ارائه می شود. یافته های این تحقیق نشان می دهد که، معیارهای هویت و خوانایی، پویایی و سازگاری، دسترسی به شبکه ارتباطی و خدمات، احساس تعلق، تنوع و سرزندگی، ظرفیت قابل تحمل محله و امنیت و ایمنی بر پایداری محله سنگ سیاه موثر است. مطالعات کلی نشان داد که میزان پایداری محله سنگ سیاه 76/4 است و به صورت معنا داری از عددپنج، که آن را به عنوان شاخص بررسی پایداری در نظر گرفته شده است، پایین تر است. از بین معیارهای بررسی شده معیارتراکم و ظرفیت قابل تحمل محله بیشترین ضریب تأثیر(0. 975) را بر پایداری محله دارد و معیار امنیت و ایمنی(751/0) کمترین تأثیر پایداری بر محله دارد.
تحلیل جغرافیایی و مکانیابی مراکز اسکان موقت شهری در بحران های محیطی با استفاده از GIS (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعاتی که بیش تر شهرهای بزرگ جهان با آن مواجه هستند، موضوع حوادث طبیعی است. برای اتخاذ و اجرای سریع و صحیح تصمیم ها جهت کاهش آسیب پذیری و اثرات آن ها قبل، حین و بعد از وقوع حوادث طبیعی مدیریت بحران لازم می باشد. این مدیریت با برنامه ریزی، مدیریت شهری و نیز جغرافیا ارتباط نزدیک دارد. با به کارگیری اصول و ضوابط شهرسازی مانند بافت، ساختار شهر، کاربری اراضی شهری، شبکه های ارتباطی و... می توان تا حد زیادی اثرات ناشی از حوادث طبیعی را کاهش داد. هدف از این مطالعه مکان یابی مراکز اسکان موقت در منطقه شش شهر اصفهان در بحران های محیطی با استفاده از GIS و مدیریت صحیح قبل، حین و بعد از بحران می باشد. روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی می باشد که با استفاده از تکنیک AHP و نرم افزار ARC/GIS برای تهیه نقشه و مکان یابی مراکز اسکان موقت مسایل و مشکلات فضاهای سبز و باز و مراکز امداد و نجات منطقه 6 شهر اصفهان با رویکرد مدیریت بحران مورد بررسی قرار گرفته است. نوع پژوهش از نظر هدف «کاربردی» می باشد. نتایج نشان می دهد: فضاهای سبز و باز از توزیع مناسب برخوردار نیستند. مراکز امداد و نجات از تعداد و توزیع مناسب برخوردار نیستند. علاوه بر آن با کمبود تأسیسات و تجهیزات هم مواجه می باشند. به همین منظور راهبردها و برنامه هایی برای توانمندسازی منطقه 6 شهر اصفهان در برابر تبعات ویرانگر حوادث از دیدگاه مدیریت بحران ارائه شده است. براساس نتایج این پژوهش با استفاده از تکنیک فوق و با توجه به شاخص های متعدد از جمله توزیع مراکز برق، ایستگاه های آتش نشانی، مراکزدرمانی، مراکز سوخت و... در منطقه 6 شهر اصفهان مناطق مناسب اسکان موقت شناسایی و نسبت به اولویت بندی آن ها اقدام گردیده شده است.
بررسی شاخص های کیفیت زندگی مؤثر بر میزان رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیررسمی (مطالعه موردی: محله فرحزاد تهران- فرحزاد شمالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سکونتگاه های غیر رسمی، وجود نابسامانی های فراوان در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و... سطح زندگی ساکنان را کاهش داده است و مهم ترین هدف توسعة پایدار، یعنی بهبود کیفیت زندگی و رضایتمندی ساکنان را با تهدید جدی روبه رو ساخته است. با توجه به اینکه توسعة پایدار با برآوردن نیازهای بشر، متضمن دستیابی به کیفیت زندگی و رضایتمندی در ابعاد مختلف برای همگان است، به نظر می رسد توجه به ابعاد کیفیت زندگی و ارتقای آن ها، یکی از راه های بازیابی رضایتمندی و تحقق اهداف توسعة پایدار در این سکونتگاه هاست. هدف پژوهش حاضر، تعیین و بررسی ابعاد مختلف کیفیت زندگی مؤثر بر رضایتمندی ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی در چارچوب اهداف توسعة پایدار است. روش تحقیق، پیمایشی است و داده ها براساس پرسشنامه گردآوری شده اند. برای ارزیابی پایایی ابزار پژوهش، از روش کرونباخ و درجهت تعیین روایی، از روایی صوری استفاده شده است. جامعة آماری با حجم نمونة 110 نفر، شامل ساکنان سکونتگاه های غیر رسمی محلة فرحزاد تهران است و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss صورت گرفته است. براساس نتایج، رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی، در حد متوسط 5>72/2>1 با میانة نظری 3 ارزیابی شد. همچنین مطابق یافته ها، رابطة معناداری بین متغیر های مشارکت اجتماعی (467/0r=)، همبستگی اجتماعی (477/0r=)، امنیت اجتماعی (458/0r=)، بهداشت محیط (212/0r=)، ایمنی محیط (247/0r=)، فضاهای گذران اوقات فراغت (209/0r=)، سازماندهی کالبدی فضایی ساختمان ها (211/0r=) و تراکم ساختمانی (205/0r=)، با رضایتمندی ساکنان از کیفیت زندگی وجود دارد. نتایج رگرسیون چندگانه نشان می دهد که متغیر وابسته، به طور مستقیم، از متغیرهای مشارکت اجتماعی، بهداشت محیطی، سیمای کالبدی، تراکم ساختمانی و وجود فضاهای گذران اوقات فراغت تأثیر می پذیرد و درمجموع، این متغیرها توانسته اند مقدار 533/0R2= از تغییرهای متغیر وابسته را تبیین کنند.