فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۱۰٬۳۱۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
با توجه به تغییر رویکرد جهانی برنامه مدیریتی مناطق حفاظت شده در زمینه جذب توریست در جهت تأمین مالی این مناطق این تحقیق با هدف حفاظت از تنوع زیستی در نواحی با حفاظت شدید این نوع مناطق، به مطالعه ارزش تفرجی کلیسای سنت استپانوس یکی از کلیساهای معروف منطقه حفاظت شده مراکان واقع در مرز بین دو استان آذربایجان غربی و شرقی می پردازد. برآورد ارزش تفرجی این کلیسا می تواند در پیش بینی نیازها، رفع کمبودها و توسعه گردشگری در منطقه مؤثر باشد. اهداف این پژوهش برآورد ارزش تفرجی کلیسای سنت استپانوس با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و تفکیک عوامل مؤثر بر تمایل به پرداخت گردشگران با برآورد مدل هکمن دو مرحله ای بودند. داده های مورد نیاز از طریق تکمیل پرسش نامه و مصاحبه حضوری با 321 بازدیدکننده از کلیسای سنت استپانوس در سال 1391 جمع آوری گردید. نتایج نشان داد که 52 درصد بازدید کنندگان، تمایل دارند مبلغی جهت بازدید از کلیسای سنت استپانوس پرداخت نمایند. متغیرهای درآمد، سطح تحصیلات، اندازه خانوار و جنسیت بر تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان و متغیرهای درآمد، اندازه خانوار، سطح تحصیلات، سن و میزان رضایت بازدید کنندگان از وضعیت امکانات رفاهی کلیسا بر میزان تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان مؤثر بودند. میانگین تمایل به پرداخت بازدیدکنندگان 2445 ریال و ارزش تفرجی سالانه کلیسای سنت استپانوس 317 میلیون ریال برآورد گردید. لذا با توجه به اهمیت و ارزش بالای کلیسای سنت استپانوس از نظر بازدیدکنندگان، می طلبد که برنامه ریزان و مسئولان برای توسعه گردشگری و افزایش تعداد گردشگران از طریق بالا بردن امکانات رفاهی آن ها و در نتیجه تأمین مالی منطقه حفاظت شده مراکان و سایر مناطق حفاظت شده به این کلیسا توجه بیشتری داشته باشند.
رویکرد فازی و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری (نمونه موردی: شهر کامیاران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اغلب روش های تحلیل فقر سنتی دو محدودیت عمده دارند. اول، اغلب روش ها تک بعدی بوده و تنها یکی از ابعاد فقر مانند درآمد را مورد بررسی قرار می داند. دوم، این روش ها جمعیت را با استفاده از خط فقر به دو بخش فقیر و غیرفقیر تقسیم می نمودند. توجه به سایر محرومیت ها موضوع سنجش فقر چندبعدی را مطرح ساخت. به منظور رفع محدودیت دوم تئوری مجموعه های فازی طی دهه های گذشته در زمینه فقر و ابهامات مربوط به آن مورد استفاده قرار گرفت. از طرفی، تأکید مطالعات اخیر بر اهمیت متغیرهای جغرافیایی به عنوان یکی از عوامل تعیین کننده فقر، جایگاه ویژه ای به سیستم اطلاعات جغرافیایی در این گونه مطالعات داده است. هدف اصلی این مطالعه بررسی عملی بودن استفاده از روش های فازی و مدل سازی زمین آماری جهت کسب اطلاعات قابل استناد به منظور سنجش و پهنه بندی فقر چندبعدی در فضاهای شهری است. این پژوهش از نظر اهداف کاربردی و از نظر شیوه انجام توصیفی– تحلیلی است. اطلاعات و داده های این پژوهش از طریق پیمایش میدانی نمونه های انتخاب شده به روش فضاییِ تصادفیِ طبقه ای در سال 1391 جمع آوری شده است. در این پژوهش از میان روش های سنجش چندبعدی فقر، روش کاستا (2002) و از میان روش های زمین آماری روش کریجینگ و کریجینگ همبسته جهت سنجش فقر چند بعدی در قالب 70 شاخص اقتصادی و درآمدی، مسکن، مالکیت و دارایی، بهداشت و سلامت، و دانش و مهارت استفاده شده است. از میان مدل های زمین آماری موجود روش کروی و نمایی با نتایج تابع فازی فقر انطباق بیشتری داشته و از دقت بالاتری برخوردار بوده اند. نتایج در قالب پهنه بندی علمی صورت گرفته به وضوح نشان دهنده اختلاف فضایی فقر در محدوده شهر کامیاران است.
تحلیل اثرات خشکسالی بر تولید گندم و مهاجرت روستایی استان همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خشکسالی یکی از مهم ترین مخاطرات طبیعی است که بر حسب شدت آن، اثرات متفاوتی بر زندگی و معیشت گروه های انسانی دارد. در این مطالعه به تحلیل و بررسی اثرات خشکسالی بر محصول گندم دیم و مهاجرت روستاییان در استان همدان پرداخته شده است. به منظور مطالعه و تحلیل خشکسالی در دهه هشتاد (90-1380) از روش spi استفاده گردید. با توجه به این شاخص، خشکسالی های شدید بیشتر در دشت های شمالی و مرکزی استان رخ داده است. در فصل بهار در اکثر مناطق استان خشکسالی متوسط دیده می شود؛ در زمستان نیز که فصل ریزش های جوی منطقه محسوب می گردد، در مناطق مرکزی و شمالی استان خشکسالی متوسط تا شدید دیده می شود. در بررسی اثرات خشکسالی ها درعملکرد محصول گندم دیم در سطح هشت شهرستان استان همدان، خشکسالی فصل پاییز و بهار (زمان ریزش بارش مؤثر در کشاورزی) بیشترین تأثیر منفی را بر عملکرد گندم دیم دارد. مطالعه اثرات خشکسالی و عملکرد گندم بر مهاجرت های روستایی نشان می دهد در 40 درصد مهاجرت های روستایی بین سال های 85-1380 خشکسالی و پایین بودن عملکرد گندم نقش داشته است. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از آن هستند که متغیر خشکسالی بیشترین تأثیر(64/0) را بر روی مهاجرت ها (روستا به شهر) در این استان داشته است. میزان ضریب همبستگی مهاجرت با عملکرد گندم کمتر از شاخص خشکسالی است یعنی عامل خشکسالی علاوه بر پایین آوردن عملکرد محصول گندم منجر به بروز مواردی از جمله کاهش شدید سفره های آب های زیر زمینی و خشکی چشمه ها در منطقه گشته که تمامی آنها موجب مهاجرت روستایی شده است.
سطح بندی زیرساخت ها و تأسیسات گردشگری در شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه توسعه گردشگری به عنوان فعالیتی سودآور، در اولویت برنامه ریزی کشورها قرار گرفته است. اما توسعه گردشگری نیاز به توسعه زیرساخت ها دارد که معمولاً در کشورهای جهان سوم تمرکز زیر ساخت های گردشگری در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها، باعث رونق گردشگری در شهرهای بزرگ شده و شهرهای کوچک و حتی روستاهای با پتانسیل بالای توریستی از مزایای آن کم بهره بوده اند. شناسایی سطوح توسعه یافتگی شهرستان ها به لحاظ زیرساخت های گردشگری می تواند در برنامه ریزی برای مناطق کم تر توسعه یافته کمک شایانی نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل زیرساخت های گردشگری شهرستان های استان آذربایجان غربی دارد که در این راستا 14 متغیر انتخاب گردیده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی درspss مورد تحلیل قرار گرفته است. متغیرهای فوق به 2 عامل تأثیرگذار کاهش یافت و در نهایت با تلفیق امتیازات عاملی حاصله، شهرستان ها رتبه بندی شده و سطوح توسعه یافتگی آن ها مشخص گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که، شهرستان ارومیه به لحاظ برخورداری از زیرساخت ها در رتبه اول و شهرستان خوی در رتبه دوم و شهرستان های شوط و پلدشت در رتبه شانزدهم و هفدهم قرار گرفته اند. و سطح بندی شهرستان های استان نشان از وجود ناهمگنی در سطح استان دارد به طوری که، شهرستان ارومیه در سطح کاملاً توسعه یافته و شهرستان های خوی و سردشت، توسعه یافته و شهرستان های چالدران، ماکو، مهاباد، سلماس، میاندوآب، نقده، بوکان در حال توسعه و بقیه ش هرستان ها محروم می باشند و بین رتبه هر شهرستان به لحاظ ب رخورداری از زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان ها رابطه مثبت وجود دارد.
برنامهریزی راهبردی توسعه اقتصادی با رویکرد مشارکتی مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان لنگه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه مشارکتی، رویکرد مورد تأکید برنامهریزان در مسیر برنامهریزی «با مردم و برای مردم» است. «برنامهریزی راهبردی» نیز از مناسبترین شیوهها برای دستیابی به اهداف و چشماندازهای ترسیمشده در دیدگاههای آیندهنگر بهشمار میآید. در نوشتار حاضر با توجه به هدفگذاریهای صورتگرفته برای ارتقای سطح اقتصادی اجتماع محلی در بخش مرکزی شهرستان لنگه در افق 10ساله، رویکرد توسعة محلی و مشارکتی در چارچوب برنامهریزی راهبردی با تکیه بر مدل تجزیه و تحلیل SWOT ، مبنا قرار گرفته است. بر این اساس، با تشکیل هستههای مشارکتی (FGD) در چهار دهستان طی مدت 10 ماه، تلاش شد تا از تمامی امکانات و قابلیتهای منطقه در زمینههای مختلف سازمانی و نهادی، فردی و اجتماعی برمبنای برنامهریزی راهبردی بهنحوی مطلوب استفاده شود. درمجموع یافتههای پژوهش حاضر، ضمن ارائه راهبردهای مناسب برای تحقق چشمانداز توسعه در محدوده مورد مطالعه، نشان میدهد که اهداف موردنظر از طریق تعریف پروژههای تولیدی دستیافتنی و تحققپذیر خواهد بود.
بررسی وضعیت امنیت اجتماعی در احداث پیاده راه در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهای شهری که شهروندان، علاوه بر گذران اوقات فراغت در تهیه ی ملزومات زندگی، تعامل های اجتماعی و غیره مورد استفاده قرار می دهند، پیاده راه های شهری است. انتخاب مسیرهای پیاده نیاز به شاخص هایی دارد که علاوه بر افزایش دسترسی و آسایش برای شهروندان، بتواند امنیت اجتماعی آنها را نیز فراهم آورد. در این خصوص، در پژوهش حاضر، به ارزیابی محدوده ی بقعه شیخ صفی تا جمعه مسجد شهر اردبیل در راستای دستیابی به محیط پیاده راه اقدام شده است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی شاخص های تأثیر گذار بر احداث پیاده راه از دیدگاه شهروندان است، تا مناسبت محور مورد مطالعه برای ایجاد محور پیاده راه، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ هدف جنبه ی کاربردی دارد.
جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان شهر اردبیل تشکیل می دهند که به وسیله ی فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و بین آنها به روش تصادفی ساده پرسشنامه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های t تک نمونه ای (آزمون کلوموگروف- اسمیرونوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع)، tمستقل، واریانس یکطرفه (آزمون تعقیبی شفه جهت بررسی تفاوت بین گروه ها و آزمون لون جهت بررسی برابری واریانس گروه ها) و رگرسیون چند متغیّره (به روش اینتر) استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که، در صورت احداث پیاده راه در محدوده، این پیاده راه از نظر امنیت اجتماعی در وضعیت نامناسبی خواهد بود همچنین سن و سطح سواد افراد مورد پرسش، در برداشت آنها از کیفیت پیاده راه، تأثیر گذار بوده است. و اینکه در خصوص معیارهای تأثیرگذار در کیفیت پیاده راه رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 1/85 درصد واریانس کیفیت پیاده راه را معیارهای نه گانه تحقیق تبیین می کنند. به گونه ای که خدمات شهری با 8/68 درصد اثر در رتبه ی اول و معیار اقتصادی با 032/0 درصد اثر در رتبه ی آخر معیارهای نه گانه تحقیق قرار گرفتند.
برآورد ظرفیت برد گردشگری پارک های شهری قم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به افزایش فزاینده جمعیت و تقاضای روزافزون در استفاده از منابع گردشگری، توجه به ظرفیت برد منابع و بهرهبرداری از آنها در حد ظرفیت و توان آنها بیش از پیش اهمیت یافته است. مقاله حاضر به بررسی ظرفیت برد گردشگری در چهار بوستان شهر قم شامل بوستانهای هاشمی، نبوت، فدک و علوی می پردازد. دادههای مورد نیاز برای انجام تحقیق از طریق پرسشنامه و نیز آمارهای آب و هوائی ایستگاه هواشناسی قم جمعآوری گردید. در نهایت ظرفیت برد فیزیکی، واقعی و مؤثر چهار بوستان مورد مطالعه به دست آمد. نتایج نشان داد که بوستان علوی بیشترین ظرفیت برد و بوستان نبوت کمترین ظرفیت برد گردشگری را دارد و توانمندی های مدیریتی پارک نقش مهمی در میزان ظرفیت برد گردشگری پارک های مورد مطالعه دارد. در فصول پائیز و زمستان و در ایام غیر تعطیل هفته میزان تقاضا از حد ظرفیت برد کمتر بوده و در فصول بهار و تابستان و در روزهای جمعه و تعطیل و غالباً در ساعات بعد از غروب خورشید میزان تقاضا از حد ظرفیت برد فراتر میرود. بنابراین با توجه به زمان اوج بازدید، باید ظرفیت برد پارک بتواند این زمانها را تحمل کند تا از افزایش فشار بر منابع و تسهیلات پارک جلوگیری شود. بنابراین این موضوع باید در طرحریزی پارکها مورد توجه قرار گیرد.
تحلیلی بر نظام سکونتگاه های شهری کلان منطقه مرکزی در سال های 90-1335(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل و تمرکز شدید از جمله ویژگی های کشورهای جهان سوم است که این ویژگی معلول نتایج سیاستهای رشد قطبی به شمار می آید. جمعیت شهرها (اندازه شهرها)، به طور گسترده بین سکونتگاه های گوناگون با اندازه ها و الگوهای متفاوتی در مناطق مختلف توزیع شده اند. این الگوهای کاملا متفاوت، بیشتر روشنگر مناطقی است که رشد شهرها در آن به طور بی برنامه و با سیاست های نابرابر اتفاق می افتد. طی این روند معمولا بزرگترین شهرها، سریع ترین نرخ های رشد را پیدا می کنند که این امر موجب بروز و ظهور تسلط جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک یا چند شهر بر شهرهای دیگر در داخل نظام شهری یک کشور یا منطقه می گردد. عدم تعادل میان مراکز روستائی و شهری در زمینه های مختلف اجتماعی – اقتصادی، موجب بر هم خوردن نظم فضائی سکونتگاهها از یک سو و رشد شتابان و بی رویه بعضی از شهرهای درجه اول گردیده است.از آنجا که نحوه ی پراکنش نقاط سکونتگاهی در پهنه سرزمین و گسیختگی و عدم انسجام ساختار فضایی یکی از مشخصه های نظام شهری در سطح کشور است، بنابر این بررسی آن در کلیه مناطق کشور به منظور شناخت پیوندها و تفاوت ها امری اجتناب ناپذیر است. این پژوهش به بررسی وضعیت سکونتگاه های شهری واقع در کلان منطقه مرکزی شامل استان های اصفهان، یزد و چهارمحال وبختیاری در سال های 1335 تا 1390 با هدف آشنایی از میزان تعادل در توزیع جمعیت و پراکنش نقاط شهری کلان منطقه در طبقات مختلف شهری با استفاده از مدل هایی نظیر رتبه-اندازه، ضریب آنتروپی، منحنی لورنز ، ضریب جینی ، شاخص های تمرکز شهری و ... پرداخته است.روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی می باشد و اطلاعات موردنیاز به صورت اسنادی و کتابخانه ای گردآوری شده است.نتایج پزوهش حاکی از آن است که شهرهای بسیار کوچک (روستا-شهرها) حدود 70 درصد شهرهای کلان منطقه را با جمعیت بسیار اندک و شهرهای بزرگ به تعداد اندک با جمعیت بسیار وجود دارند.شهر اصفهان به دلیل مرکزیت سیاسی، اداری، مالی و ... در طی همه این سال ها به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری این کلان منطقه است و فاصله بسیار با اندازه دیگر شهرهای کلان منطقه دارد. نظام شهری کلان منطقه تنها از لحاظ شاخص های تمرکز و نخست شهری و همچنین آنتروپی تا حدودی متعادل شده است ولی در بقیه مدل های مورد بررسی مانند رتبه-اندازه، منحنی لورنز و ضریب جینی فاصله زیادی با حالت نرمال دارد.در مجموع عدم تعادل، تمرکز و پدیده نخست شهری در نظام شهری منطقه حاکم است بنابراین، با ارایه خدمات و تقویت شهرهای کوچک و میانی و کاهش رشد شهرهای بزرگ در منطقه می توان به توزیع بهینه سلسله مراتب شهری در سطح کلان منطقه مرکزی کمک نمود.
شناسایی و ارزیابی گستره های فضایی فقر شهری در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محیط های شهری، سیستم های پیچیده با پدیده های پیچیده، روابط و تعاملات متعدد بین اجزا هستند. فقر نیز یکی از این پدیده های پیچیده است که طی دهه های اخیر در مراکز شهری مهم ترین معضل اجتماعی اقتصادی محسوب می شود و به واسطه اثرهای سوء آن، جلوگیری از گسترش این پدیده، شناخت دقیق پهنه های فقیر در شهرها را طلب می کند. در همین راستا، این پژوهش با شناخت دقیق تر وضعیت تبلور فضایی فقر در محلات شهر یزد، در پی یافتن راهکار ها و برنامه ریزی های اصولی به منظور انتخاب گام های سنجیده است تا ضمن کاهش معضل های موجود، با گشایش دریچه های جدید به بحث فقر شهری، زمینه را برای سیاستگذاران، برنامه ریزان و مدیران شهری در تصمیم گیری های مربوط به کاهش مشکلات فقر و محرومیت در محلات شهری، فراهم کند. نوشتار حاضر از نظر هدف رویکردی کاربردی توسعه ای را در پیش گرفته است و از نظر روش توصیفی تحلیلی به شمار می رود که پس از تشریح مفهوم فقر و فقر شهری با روش کتابخانه ای، به کمک داده های بلوک های آماری سال 1385 با محاسبه 15 شاخص در قالب سه متغیر عمده اقتصادی، اجتماعی و کالبدی، به شناخت و تحلیل توزیع فضایی فقر در محلات شهر یزد اقدام کرده است. برای دستیابی به هدف فوق، محلات شهری با استفاده از روش های ویکور و آنتروپی شانون سطح بندی شدند و پس از آن نقشه توزیع فقر ترسیم شد. نتایج حاصل نشان می دهد که 2/12 درصد از محلات شهر یزد خیلی فقیر، 5/19 درصد فقیر، 8/26 درصد متوسط، 6/36 درصد مرفه هستند و فقط 9/4 درصد در سطح خیلی مرفه قرار دارند.
بخش بندی گردشگران روستایی بر اساس انگیزه های گردشگری (مطالعه موردی: دهستان سروستان، شهرستان بوانات)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به شناخت و بخش بندی گردشگران روستایی به عنوان نقش آفرینان اصلی توسعه گردشگری در نواحی روستایی کمتر توجه شده است. بخش بندی گردشگران براساس ویژگی های مختلف، از جمله متغیرهای انگیزشی است که برای سیاستگذاری های هدفمند و بهره گیری مطلوب از ظرفیت های بازار گردشگری، اهمیت بسزایی دارد. همچنین اطلاعات ارزشمندی دربارة سلیقه های مختلف فراهم می آورد و از این راه، زمینة پاسخگویی مطلوب به نیازهای متنوع گردشگران، دستیابی به وضعیت بهتر در بازار گردشگری و بهبود سطح رقابت پذیری در بخش گردشگری را امکان پذیر می سازد. بررسی ادبیات پژوهش نشان می دهد که در ایران نیز تاکنون پژوهشی در زمینه بخش بندی گردشگران روستایی انجام نشده است؛ بنابراین، پژوهش حاضر با بهره گیری از پرسشنامه محقق ساخته، به بخش بندی گردشگران روستایی در محدودة دهستان سروستان از توابع بخش مزایجان شهرستان بوانات در استان فارس می پردازد. این دهستان با محوریت روستای بزم طی سال های گذشته، به یکی از برجسته ترین مقصدهای گردشگری روستایی در منطقه تبدیل شده است. یافته های تحلیل داده های 246 نمونه، با استفاده از روش های تحلیل عاملی و تحلیل خوشه ای، بیانگر پنج بخش در بازار تقاضای گردشگری روستایی منطقه است که عبارت اند از: طبیعت گردی و بازدید از آثار تاریخی (6/14 درصد)، گروه منفعل (9/4 درصد)، روستاگرایی و آرامش و استراحت (7/42 درصد)، آرامش و استراحت (7/20 درصد)، طبیعت گردی و تعلق مکانی (1/17 درصد). نتایج پژوهش، اطلاعات ارزشمندی در زمینه ساختار حاکم بر وضعیت تقاضای گردشگری روستایی برای نهادهای دولتی، فعالان کسب وکار گردشگری و جامعه محلی فراهم می آورد؛ به طوری که مطابق نیازهای بخش های مختلف بازار گردشگری می توان به راهبردهای مدیریتی، توسعه ای و بازاریابی مناسب دست یافت.
تحلیل فضایی فرایندهای شهرنشینی در منطقه کلان شهری تهران
حوزههای تخصصی:
مناطق شهری با مشخصه هایی چون دگرگونی و پویایی مداوم بنا به مقتضیات و شرایط اجتماعی و اقتصادی دچار تحولاتی می گردند. این تحولات با توجه به تفاوت مکانی تحت فرایندها و سازوکارهای خاص شکل و توسعه یافته است. این پویایی در شهرها و مناطق شهری تا کنون از دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرارگرفته است؛ از جمله این دیدگاه ها، مدل شهرنشینی متغیر است که در آن ویژگی های زمانی شهرنشینی در سه فاز شهرنشینی، برگشت تمرکز و شهرگریزی مورد بررسی قرار می گیرد. پژوهش حاضر با بهره گیری از دیدگاه های این مدل سعی در بررسی کارکرد مناطق شهری در منطقه کلانشهری تهران دارد. در این پژوهش با بهره گیری از روش روشی توصیفی و تحلیلی سعی شد تا الگوی حاکم بر شهرنشینی منطقه کلان شهری تهران تعیین گردد. بر اساس یافته های پژوهش، برون افکنی جمعیت و فعالیت به پیرامون و حرکت روزانه جمعیت از مرکز به پیرامون، سبب شکل گیری و رشد سکونتگاه ها و مراکز جمعیتی پیرامون منطقه کلانشهری شده است. این فرایند با توجه به رشد شهرهای کوچک، حرکت شهرهای میانی به سمت استقلال عملکردی و تغییر فرایندهای مهاجرتی از مرکز به پیرامون می تواند به عنوان مرحله شهرگریزی پذیرفته شود.
برنامه ریزی شهری متناسب با پدافند غیرعامل با تأکید بر ارزیابی و برنامه ریزی بهینه کاربری اراضی شهری (نمونه موردی: شهر سنندج)
حوزههای تخصصی:
«مقدمه ای بر جغرافیای سیاسی ایران»
حوزههای تخصصی:
تحلیل نقش گردشگری در توسعه ی ویژگی های کارآفرینانه و گرایش به کارآفرینی در بین جوانان روستایی (مطالعه ی موردی: روستای کندوان و اسکندان شهرستان اسکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بیکاری و کمبود فرصت ها ی شغلی از مشکلات اصلی روستاها، به ویژه در بین جوانان روستایی است. کاهش شاغلان بخش کشاورزی این واقعیّت را نشان می دهد که در آینده، افزایش اشتغال در نواحی روستایی در گرو توسعه ی بخش های صنعت و خدمات است. کارآفرینی به عنوان موتور توسعه ی اقتصادی، می تواند یکی از راهبردهای اصلی حلِّ مشکلات روستایی، متنوّع سازی اقتصاد و استفاده ی بهینه از منابع روستاهای کشور باشد. گردشگری یکی از بزرگ ترین و سریع ترین صنایع در حال رشد است، درنتیجه تقاضاهای جدید گردشگران و نیاز به تنوّع محصولات و مقصدهای گردشگری، زمینه ای برای توسعه ی کسب و کارها، به ویژه کسب وکارهای کوچک و متوسّط و توسعه ی کارآفرینی فراهم می آورد. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف بررسی آثار گردشگری بر توسعه ی کارآفرینی روستایی انجام شده، این پژوهش از نوع کاربردی و روش انجام آن تحلیلی تطبیقی است. در جمع آوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسش نامه) استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش جوانان (15-29 سال) و تعداد نمونه ها 123 نفر بوده است. پایایی پرسش نامه از طریق آلفای کرونباخ (85 %) و در روایی آن از دیدگاه های صاحب نظران و اساتید استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون یومن ویتنی در نرم افزار SPSS انجام گرفته است. برای بررسی شاخص های کارآفرینی، ویژگی های کارآفرینی در بین جوانان روستای کندوان (گردشگرپذیر) با جوانان روستای اسکندان (روستای معمولی) واقع در یک دهستان مورد بررسی و مقایسه قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد جوانان روستای کندوان نسبت به جوانان روستای اسکندان از ویژگی های کارآفرینانه بالاتری برخوردارند و دلیل آن تعاملات فرهنگی در اثر حضور گردشگران و همچنین شکل گیری زیرساخت های اوّلیّه و وجود فرصت های جدید در اثر گردشگری است.
تحلیل عوامل جغرافیایی مؤثر بر معیشت خانوار در سکونتگاه های روستایی مورد شناسی: شهرستان قصرقند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سرمایه های معیشتی (انسانی، فیزیکی، طبیعی، مالی، اجتماعی) در واقع تعیین کننده اساس زندگی مردم در سکونتگاه های انسانی بویژه در نواحی روستایی به شمار می آیند. این سرمایه ها در قالب رویکرد معیشتی می توانند به عنوان چارچوبی برای درک و تحلیل بهتر نقش مردم در امور توسعه نواحی روستایی به کار گرفته شوند. از این رو پژوهش حاضر ضمن ارزیابی سرمایه های معیشتی در نواحی روستایی شهرستان قصرقند، به تحلیل عوامل جغرافیایی مؤثر بر آن پرداخته است. در این راستا از مهمترین عوامل جغرافیایی مؤثر می توان عوامل مکانی- فضایی، جمعیتی و اقتصادی را نام برد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و جامعه آماری کلیه ساکنان روستایی شهرستان قصرقند می باشند. تعداد نمونه 329 سرپرست خانوار روستایی از 23 روستای منتخب هستند. داده ها و اطلاعات از طریق پرسشنامه به روش تصادفی گردآوری شد و به وسیله روش های آماری در محیط نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این پژوهش متغیر مستقل عوامل جغرافیایی مؤثر و متغیر وابسته معیشت خانوار روستایی است. نتایج کلی پژوهش حاکی از سطح پایین معیشت در نواحی روستایی با ارزش میانگین 19/2 بوده و بیانگر ضعف در زیرساخت ها و سرمایه های معیشتی (به جز سرمایه اجتماعی) است. همچنین طبق نتایج به دست آمده عوامل مکانی- فضایی (شکل استقرار، موقعیت ارتباطی، نوع راه دسترسی، فاصله از مراکز نافذ) بر سطح معیشت روستاییان تأثیرگذار هستند. از میان عوامل جمعیتی، میزان جمعیت و بُعد خانوار هیچ ارتباطی با سطح معیشت روستایی ندارند؛ اما نسبت باسوادی و نسبت مهاجرت طی 7 سال گذشته (1385 تا 1392) به ترتیب رابطه مستقیم و معکوس معناداری را با سطح معیشت نشان می دهند. بین عوامل اقتصادی (متوسط درآمد، نرخ اشتغال و متوسط مالکیت ها) و سطح معیشت روستایی ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد. از میان کلیه عوامل جغرافیایی، عوامل اقتصادی با ضریب 425/0 بیشترین و عوامل مکانی- فضایی با ضریب 142/0- کمترین تأثیر بر سطح معیشت روستایی را نشان می دهند.
تحول جمعیت در سیستان
حوزههای تخصصی:
نگرش کشاورزان شهرستان کرمانشاه نسبت به سربازان سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این تحقیق توصیفی- همبستگی، تحلیل نگرش کشاورزان شهرستان کرمانشاه نسبت به سربازان سازندگی و عوامل مؤثر بر آن بود. جامعهی آماری تحقیق، کشاورزان تحت پوشش مراکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی شهرستان کرمانشاه (163397N=) بودند. حجم نمونه بر اساس جدول کرجسی و مورگان 390 نفر معین و از روش نمونهگیری تصادفی سیستماتیک استفاده شد. بر اساس نتایج، کشاورزان نگرش مطلوبی به سربازان سازندگی دارند. نگرش کشاورزان نسبت به شغل کشاورزی و نگرش نسبت به مراکز ترویج و خدمات جهاد کشاورزی از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر نگرش کشاورزان نسبت به سربازان سازندگی بوده و 46 درصد از تغییرات این متغیر را تبیین میکنند.
تحلیل فضایی پارک های شهری از طریق تلفیق GIS با روش های تصمیم گیری چندشاخصه مطالعه موردی: شهر نورآباد ممسنی
حوزههای تخصصی:
امروزه تحلیل مکانی- فضایی پارکهای شهری با استفاده از روشها و شاخصهای مناسب از ضروریت های مهم توسعه پایدار است. چراکه به علت گسترش بی رویه شهرها و معضلاتی همچون عدم استقرار و مکان یابی صحیح در سطح شهر، عدم رعایت همجواری ها، عدم توجه به سرانه ها، استانداردها و. ..، توسعه و مکان یابی کاربری فضای سبز با مشکلات اساسی روبه رو گردیده است. در این زمینه سوالهای محوری نیازمند بررسی عبارتند از: 1) آیا پارک های موجود برای تامین دسترسی مطلوب همه شهروندان از تعداد و توزیع فضایی مناسبی برخوردارند؟ 2) آیا پارکهای موجود از تناسب مکانی- فضایی مطلوبی برخوردارند و در پهنه های مناسبی قرار گرفته اند؟ بر این اساس، جهت پاسخ به سوالهای مذکور بر اساس شاخصها و روش مناسب، شهر نورآباد ممسنی انتخاب گردید. سپس با تدوین چارچوب نظری و نیز مطابق ویژگیهای محدوده، دو فرضیه متناسب با سوالهای مذکور ارائه شد. جهت آزمون فرضیه ها، شاخصهای مناسب بر اساس مبانی نظری و پیشینه تحقیق تعیین شد. داده های مورد نیاز نیز در چارچوب روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از روش کتابخانه ای جمع آوری شد. جهت آزمون فرضیه اول از روش تحلیل کیفی و مقایسه با استانداردهای سطح و سرانه، و توابع تحلیل پوسش فضایی و جمعیتی در GIS استفاده شد. ارزیابی فرضیه دوم بر اساس تلفیق روشهای ارزیابی چندشاخصه (AHP گروهی) و GIS انجام شد. نتایج تحلیل استاندارد پوشش جمعیتی پارکها نشان داد کمبودی برابر با 7 پارک محله ای وجود دارد. تحلیل توزیع فضایی سطح و سرانه پارکها نیز بیانگر وضعیت نامطلوب حدود 70 درصد محلات می باشد. مطابق نتایج تحلیل تیسن در GIS نیز وضعیت همه پارکها از نظر پوشش فضایی و شعاع دسترسی نامطلوب می باشد. نتایج مدل تلفیقی مبتنی بر GIS نیز نشان داد حدود نیمی از پارکها در پهنه های نامناسب تا نسبتانامناسب قرار دارند. نتیجه اینکه جهت توزیع مکانی- فضایی مناسب پارکها، در نظر گرفتن شاخصها و رهنمودهای ارائه شده و نیز استفاده از روشهای تلفیقی ضروری است.