فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۰۴۱ تا ۶٬۰۶۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
ارزیابی ریسک فضاهای ورزشی روباز شمیرانات تهران در ارتباط با آلودگی هوا و ارائه راهکارهای مدیریت حفظ محیط زیست(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
: هدف از این مقاله، ارزیابی ریسک زیست محیطی فضاهای ورزشی روباز در ارتباط با پهنه بندی آلاینده های هوا با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی GIS می باشد. این تحقیق به لحاظ زمان اجرا، از نوع مقطعی و به لحاظ خروجی ها، از نوع کاربردی می باشد. جامعه آماری فضاهای ورزشی روباز شمیرانات تهران و نمونه آماری ۱۶ مجموعه ورزشی روباز در منطقه مطالعاتی با مقیاس متوسط تا بزرگ است. داده های ایستگاههای سنجش آلودگی در پیرامون منطقه، به روش کریجینگ، برای بازه زمانی ۵ ساله درون یابی شدند. از شاخص کیفیت هوا (AQI) به عنوان استاندارد، جهت تطبیق داده ها استفاده گردید. رویهم گذاری لایه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS, 9.2 انجام شد. مدل ویلیام فاین نیز به عنوان ابزار ارزیابی ریسک مورد استفاده قرار گرفت. کیفیت هوا در شش ماهه دوم بازه زمانی مورد نظر، اندکی نسبت به شش ماهه اول پایین تر بوده است. رتبه ریسک ۲۵۰ بوده که نشانگر وضعیت اضطراری و «سطح ریسک متوسط» است و لازم است تا توجهات لازم در اسرع وقت صورت گیرد.بخش زیادی از مجموعه های ورزشی روباز در شمیرانات تهران، در معرض آلاینده های هوا قرار دارند و با توجه به آسیب پذیری ورزشکاران در شرایط آلودگی شدید هوا، لازم است تا با اتخاذ راهکارهای مدیریتی به ارتقای کیفیت این نوع از کاربری های شهری همت گماشت. Abstract The purpose of this research is to assessment the environmental risk of outdoor sports spaces in relation to the zoning of air pollution using the GIS. This research is of a practical type in terms of the type of cross-sectional and in terms of outcomes. The statistical population of the study is the sports spaces of Shemiranat in Tehran, and a sample of 16 open-field sports complexes in a medium to large scale study area. Data from 6 air pollutants (carbon monoxide, sulfur dioxide, nitrogen dioxide, ozone and suspended particulates) were extracted from raw materials from the Air Pollution Monitoring Center and Tehran Air Quality Control Company. Unification integration, transformation and summarization of data. The data of pollution sensing stations around the region, by Kriging method, were interpolated for a time interval of 5 years. The air quality index (AQI) was used as the standard for data alignment. Layering overlay was performed using ArcGIS 9.2 software. The William Fine model was also used as a risk assessment tool.The air quality in the second six months was slightly lower than the first six months. The risk rating is 250, indicating the state of emergency and the "average risk level", and it is necessary to take the necessary attention as soon as possible. A large part of outdoor sports complexes in Shemiranat, Tehran, are exposed to air pollutants and due to the vulnerability of athletes in the case of severe air pollution, it is necessary to adopt quality management solutions to improve the quality of these types of urban applications.
تأثیرات ترافیکی سامانه اتوبوسرانی تندرو بر شبکه حمل ونقل محلات شهری ( موردپژوهی: مسیر خط 7 BRT -منطقه 6 تهران)
حوزههای تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی تأثیرات ترافیکی سیستم BRT بر شبکه حمل ونقل محلات شهری انجام پذیرفته است. روش پژوهش اسنادی و میدانی می باشد و داده ها به صورت پیمایشی از طریق پرسشنامه و مصاحبه با افراد محله، کسبه و افراد عبوری که از سیستم BRT استفاده می کنند جمع اوری شده اند. سپس با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل و پردازش اطلاعات صورت گرفته شده است. با توجه به یافته های تحقیق و نظرات شهروندان نسبت به BRT و تأثیر آن بر سطح ترافیک منطقه این گونه می توان نتیجه گرفت که سامانه BRT خط 7 منطقه 6 شهر تهران توانسته است تا حد قابل توجه ای اثرات ترافیکی ناشی از استفاده وسایل نقلیه دیگر در منطقه را کاهش داده و اثر مثبتی بر شبکه حمل ونقل منطقه بگذارد. اثری که به خودی خود نشان دهنده ی قابلیت بالای سامانه اتوبوسرانی تندرو BRT می باشد و ظرفیت قابل استفاده و پنهان آن را برای ما نمایان می کند. در این پژوهش نشان داده می شود که BRT در سطح یک منطقه از لحاظ ترافیکی تأثیرات مفیدی را خواهد گذاشت و هم مکمل وسایل نقلیه دیگر خواهد بود و هم می تواند به تنهایی بر کل شبکه حمل ونقل منطقه اثرگذار باشد.
الگوی مناسب سازی فضاهای گردشگری ویژه معلولین و جانبازان مطالعه موردی: شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
17 - 33
حوزههای تخصصی:
ثبت جهانی شهر یزد و هویت تاریخی فرهنگی آن، نقطه عطفی برای مدیران شهری و متولیان امر گردشگری بوده که با برنامه ریزی های صحیح و مناسب سازی فضاهای گردشگری در راستای گردشگری پایدار، گردشگران را از تمامی اقشار به این شهر جلب کنند. مناسب سازی فضاها به ویژه فضاهای گردشگری برای افراد دارای محدودیت های حرکتی، نمود تأمین عدالت و ایمنی اجتماعی در دسترسی هاست. در پژوهش توصیفی- تحلیلی حاضر، هدف ارائه الگوی مناسب سازی فضاهای گردشگری جهت دسترسی معلولین و جانبازان است که برای این منظور از رویکرد استراوس و کوربین در نظریه برخاسته از داده استفاده گردید. جامعه آماری متشکل از خبرگان، فعالان و متخصصین حوزه گردشگری بوده است. حجم نمونه در حین فرایند پژوهش مشخص و از نمونه گیری تئوریکی استفاده شده است. اشباع نظری تا نمونه 15 تا حدودی شکل گرفت اما روند پژوهش تا 24 ادامه یافت. برای تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار اطلس تی آی استفاده شد و مدل پارادایمی آن ارائه گردیده است. نتیجه حاصل از این تحقیق ارائه مدلی است که در آن روابط مؤلفه ها و مقوله ها با داده های فرآیند تحقیق به تصویر کشیده می شود و در بسترهای موردنیاز در قالب شرایط زمینه ای از قبیل جامعه پذیری، نیروی انسانی، دانش فنی و تجارب گردشگری و شرایط مداخله گر، راهکارهایی ازجمله مشارکت محوری، عملکردگرایی و ارتباطات بیان می گردد. در این بستر چهار دسته از عوامل به ایفای نقش می پردازند که عوامل مدیریتی در کنار عوامل ساختاری، فردی و عملکردی در ارتقای وضعیت مناسب سازی ها تأثیرگذار بوده اند. در الگوی مطلوب مناسب سازی فضاهای گردشگری بر لزوم توجه جدی تر به الگوهای مدیریتی نوین و مشارکتی و لزوم ایفای نقش پررنگ تر بخش خصوصی در کنار نقش تسهیلگری دولت تأکید می شود. به جز نقش حمایتی و نظارتی دولت، باید به عوامل زیرساختی، اقتصادی، آگاهی و شناختی، نگرشی و آموزشی و نیز ویژگی های خاص فضاهای گردشگری نیز توجه نمود.
مرور نظام مند ابعاد مطالعات مشارکت عمومی - خصوصی در گردشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
99 - 112
حوزههای تخصصی:
پدیده مشارکت عمومی- خصوصی در صنایع مختلف به دلیل عدم توانایی بخش دولتی در تأمین نیازهای عمومی و دسترسی محدود آن به منابع مختلف، موضوعی قابل بحث در صنایع متفاوت به شمار می رود. اما در برخی از صنایع خدماتی ازجمله گردشگری، این موضوع به مراتب از جایگاه ویژه تری برخوردار می باشد. چرا که لازمه موفقیت صنعت گردشگری- با ماهیت ازهم گسسته و تعدد ذینفعان از هر دو بخش دولتی و خصوصی- شکل گیری مشارکت هایی ازاین دست می باشد. بدین جهت، مطالعات متعددی در زمینه مشارکت عمومی- خصوصی انجام شده است. بااین وجود، هنوز خلأ پژوهشی که با شیوه ای نظام مند مطالعات پیشین را مرور کرده و به احصاء ابعاد مختلف این مطالعات به خصوص در زمینه عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی بپردازد، احساس می شود. ازاین جهت، مطالعه حاضر، این مهم را در کانون هدف اصلی پژوهش، قرار داد. پس ازآنتخاب مقالات بر اساس سازوکاری دقیق و از پیش تعیین شده، 40 مقاله منتخب بر اساس شاخص های موقعیت پژوهش، حیطه مشارکت، نوع تحقیق بر اساس هدف، شیوه گردآوری داده، ابزار گردآوری، زمان، جامعه تحقیق و روش نمونه گیری و عوامل مؤثر بر مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری، مورد غربال گری قرار گرفتند. خروجی پژوهش، ما را در شناخت الگوی پژوهشی رایج در مطالعات مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری یاری می رساند. الگویی که از یک سو می تواند مبنایی برای انجام این گونه مطالعات در داخل کشور قرار گیرد و از سوی دیگر، با تغییر در الگوی مزبور، به خلاقیت های پژوهشی در این زمینه منجر گردد. در زمینه عملیاتی نیز، توجه به ابعاد شناسایی شده مرتبط با مشارکت عمومی- خصوصی در گردشگری- از سوی هر دو گروه فعالین بخش عمومی و بخش خصوصی- می تواند موفقیت هرچه بیشتر این گونه مشارکت ها در صنعت گردشگری کشور را تضمین نماید.
تحلیل شاخص های هوشمند در کاهش میزان آسیب پذیری کالبدی مسکن شهری (مطالعه موردی: منطقه 1 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسکن و جان پناه به عنوان یکی از ضروری ترین نیازهای بشری همواره در صدر خواسته های انسان قرار داشته است. خانه های هوشمند از جمله آخرین دستاوردهای صنعت مسکن در عصر حاضر هستند که در چند دهه اخیر در کشور ما نیز موردتوجه قرارگرفته اند، روش تحقیق این پژوهش توصیفی – تحلیلی است؛ که در بخش اول با مطالعه مقالات و اسناد؛ تعریف مسکن هوشمند، زمینه ها، اجزا، کارکردها و همچنین به وسیله مشاهدات عینی و تکمیل پرسش نامه اطلاعات لازم درباره شاخص های مسکن هوشمند جمع آوری شد، در ادامه با استفاده از تکنیک سلسله مراتب AHP میزان آسیب پذیری کالبدی واحدهای مسکونی منطقه 1 شهر تهران مشخص شده است؛ که نتایج نشان می دهد بسیاری از نواحی مسکونی در معرض آسیب پذیری شدید قرار دارد. همچنین برای پاسخ به فرضیه تحقیق نظرات 30 نفر از اساتید و صاحب نظران بخش مسکن جمع آوری و به وسیله تکنیک تحلیل مسیر تجزیه وتحلیل شده است. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد کلیه عوامل دارای اثر مستقیم و معنی دار بر روی کاهش آسیب پذیری مسکن شهری می باشند. تفکیک آثار مستقیم و غیر مستقیم متغیرها بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری نشان می دهد که عامل امنیت و ایمنی با مقدار 892/0 بیشترین اثر مستقیم را به طور مثبت و معنی دار بر کاهش آسیب پذیری مسکن شهری دارد. نکته قابل توجه در مورد این عامل این است که اثر غیرمستقیم این عامل از طریق عامل رفاه و آسایش با مقدار 863/0 است، که بسیار قابل توجه است؛ به عبارتی عامل امنیت و ایمنی از طریق عامل رفاه و آسایش سبب کاهش چشمگیر آسیب پذیری مسکن خواهد شد. همچنین اثر مستقیم عامل رفاه و آسایش با میزان 422/0، و صرفه جویی انرژی با مقدار 398/0 به مقدار قابل توجهی بر کاهش آسیب پذیری مساکن شهری مؤثر هستند.
مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خطر زلزله از دیرباز تاکنون سکونت گاه های انسانی را مورد تهدید قرار داده است. با وجود پیشرفت علم و فنّاوری در عصر حاضر نیز انسان هنوز نتوانسته به صورت دقیق به پیش بینی و مقابله با این بلای طبیعی بپردازد. با این وجود می توان با مدیریت صحیح آثار زیان بار آن را به حداقل ممکن تقلیل داد. در پژوهش حاضر به مکان یابی سایت های اسکان موقت برای آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن به عنوان یکی از اقدامات مدیریت بحران در این زمینه، پرداخته شده است. بدین منظور با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از نظر کارشناسان و متخصصین مدیریت بحران عوامل و پارامترهای مؤثر در مکان یابی سایت های اسکان موقت شناسایی و سپس با استفاده از مدل تحلیل سلسله مراتبی وزن نهایی هر یک از عوامل مشخص گردید. با کاربرد سامانه اطلاعات جغرافیایی نیز نقشه های موردنظر در لایه های مختلف تهیه شدند. اطلاعات مکانی و غیر مکانی با استفاده از وزن نهایی هر یک از عوامل ترکیب شده و تجزیه وتحلیل در محیط GIS انجام گردید. خروجی پژوهش، مکان یابی بهترین سایت ها برای اسکان موقت زلزله زدگان می باشد. نتایج تجزیه و تحلیل مقایسات زوجی نشان داد که معیار زمین شناسی با ضریب 106/0 دارای کم ترین اهمیت و معیار ایمنی با ضریب 376/0دارای بیش ترین اهمیت می باشند. هم چنین نتایج نشان داد پارک ها، فضاهای سبز و مدارس بهترین مکان ها برای ایجاد سایت های اسکان موقت آسیب دیدگان زلزله در شهر بروجن می باشند. با توجه به این نکته که تامین فضای لازم برای سایت های اسکان موقت در بخش مرکزی شهر با کمبود مواجه است.
ارزیابی استراتژیک مناطق نمونه گردشگری براساس روش تأیید چندگانه مبتنی بر سیستم رأی گیری؛ (مطالعه موردی: مناطق گردشگری استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۴ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
19 - 32
حوزههای تخصصی:
امروزه گردشگری، صنعتی روبه رشد و درآمدزا برای رونق چرخه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی کشور محسوب می شود. مناطق بسیاری در کشور در صورت بهبود، پتانسیل جذب تعداد بیشتری از گردشگران را دارا هستند که در این میان انتخاب و شناسایی مناطق نمونه گردشگری مبتنی بر مجموعه ای از جاذبه های تاریخی، طبیعی و فرهنگی به عنوان تصمیمی راهبردی محسوب می شود. براساس تکنیک تأیید چندگانه، سیستم رأی گیری به عنوان روشی مبتنی بر خرد جمعی می تواند تصمیم های واقع بینانه تری را اتخاذ کند. از مزایای این تکنیک ضمن درنظرگرفتن معیارهای کمی و کیفی، تصمیم گیری مبتنی بر سیستم رأی گیری، خرد جمعی و سادگی به کارگیری آن است. در این پژوهش، در قالب مطالعه موردی بازده نقطه گردشگری در استان سمنان به وسیله کارشناسان مدیریت گردشگری، جغرافیا و برنامه ریزی شهری و روستاییبررسی و تحلیل شده اند. براساس نتایج پژوهش، منطقه ییلاقی شهمیرزاد، مهدیشهر سمنان، جنگل ابر و روستای ابر شاهرود در این استان به عنوان نقاط نمونه گردشگری معرفی شده اند که با بهبود کاستی های موجود در این مناطق، می توان گردشگران بیشتری را به این نواحی جذب کرد.
The Analysis of Key Factors Influencing the Expansion of Rural Migration with Eemphasis on the Issue of Informal Settlement (Case Study: Shirabad Neighborhood in Zahedan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Purpose- Informal settlement is largely rooted in migration, particularly influenced by parameters such as poverty, lack of expertise and specialization, type of occupation, cultural conflict, illiteracy, ethnic and cultural identity. Most of the residents of these areas are forced to live in ghettos and slums due to factors such as lack of access to jobs in the city coupled with poverty and lack of specialization. Heterogeneous and dispersed constructions without observance of technical principles and urban planning with narrow, meandering alleys, running sewage in the alleys and unsavory sanitary condition are among the adverse consequences of informal settlement. Therefore, the main purpose of this study is to investigate the key factors affecting rural migration with emphasis on the issue of informal settlement in Shirabad neighborhood of Zahedan.
Design/methodology/approach- The research method is descriptive-analytical and data collection was conducted by a survey. In the first step of the research, a list of primary factors involved in the spread of migration to informal settlements was identified as research variables using existing documents and previous researches. The variables were analyzed based on two local communities (all heads of households in Shirabad neighborhood) and expert questionnaires. Descriptive statistics and exploratory factor analysis in SPSS software as well as cross-impact analysis model in MicMac software were used for the analysis of data.
Findings- The results suggested that four key factors of drought and lack of water resources, reduced productivity and devaluation of the agricultural sector, inappropriate infrastructure in rural areas and wage gap between rural and urban areas play a key role in shaping rural migration and intensifying informal settlement.
ارزیابی ساختار گردشگری پزشکی بر اساس مدل الماس پورتر در کلان شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
117 - 130
حوزههای تخصصی:
گردشگری پزشکی از ترکیب دو شاخه پردرامد، گردشگری و خدمات درمان به وجود امده و به یک صنعت چند میلیارد دلاری در عرصه جهانی تبدیل شده است. موضوع گردشگری پزشکی با توجه به سیاست ها و برنامه ها هر کشوری متفاوت است و انجام پژوهش های دقیق و جامع در داخل کشور برای مشخص شدن واقعیت مسئله لازم و ضروری است. شهر مشهد دومین کلانشهر و پایتخت معنوی ایران است که توانمندی های پزشکی، قدمت دانشگاه علوم پزشکی و زیرساخت های درمانی ازجمله بیمارستان فوق تخصصی رضوی و زیرساخت های جذب گردشگری پزشکی در کنار گردشگری مذهبی را داراست. هدف پژوهش حاضر ارزیابی ساختار گردشگری پزشکی براساس مدل الماس پورتر در مشهد از منظر گردشگران داخلی است. تحقیق حاضر از منظر هدف کاربردی و از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه ی آماری شامل گردشگران داخلی است که حجم نمونه طبق فرمول کوکران 380 نفر به دست امد و با مراجعه به هتل ها، زائرسراها و مراکز درمانی در مشهد، به صورت تصادفی انتخاب و گزینش شدند. جهت تحلیل داده ها از آزمون t تک نمونه استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که متغیرهای الماس مزیت پورتر در شکل گیری ساختار گردشگری پزشکی مشهد تاثیرگذار است. در زمینه سنجش وضع موجود، متغیر رقابت پذیری بهترین عملکرد را داشته و در زمنیه ی تاثیرگذاری، متغیر شرایط عامل از مهم ترین فاکتورها و اولویت اول تلقی شده است. همچنین یافته ها نشان داد، ابعاد شرایط عامل و تقاضای مطلوب، باعث شده تا کلان شهر مشهد از مزایای متعددی برای پیشرو بودن صنعت گردشگری پزشکی در سطح ملی و منطقه ای برخوردار باشد؛ اما در ابعاد راهبردی و رقابتی نیازمند توسعه است. همچنین باید از نظر صنایع وابسته و پشتیبان، تقویت شود.
بررسی بازتاب فضایی چیدمان کاربری ها در شبکه معابر بر جذب سفرهای متکی بر خودرو (محدوده مطالعه:منطقه هفت شهر قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۳۳
149 - 162
حوزههای تخصصی:
همه روزه ملیون ها نفر از شهرنشینان با شبکه های پیاده ، سواره و انواع مختلف حمل ونقل تماس داشته و برای پاسخ گویی به طیفی از نیازهای شغلی، تحصیلی، خرید، تفریح و غیره از حمل ونقل شهری استفاده می کنند؛ این جابجایی ها در تمامی نواحی شهری الگوی یکسانی ندارد و تابع عوامل و متغیر های گوناگونی است.دسته ای از این عوامل به تبعیت از عناصرپیکره بندی فضایی است که.یکی از مهم ترین آن ها همانا نحوه چیدمان کاربری زمین درشبکه معابر است.که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است.از طریق مطالعات این حوزه می توان پیامد های احتمالی استقرار کاربری ها بر الگوی سفر شهروندان را ارزیابی نمود.ومشخص خواهد شد که درصورت ترویج الگوی سفر پایدار؛کاربری ها باید چگونه توزیع شوند.بهمین منظور منطقه هفت کلان شهر قم به عنوان بخش مرکزی شهر (C.B.D) مورد مطالعه قرار گرفته است.فرآیند تحقیق توصیفی– تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از مطالعات کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. به منظور تحلیل داده ها و آزمون فرضیات از روش های آماری آزمون همبستگی پیرسون و متناسب با آن تحلیل رگرسیون چند متغیره واز نرم افزارهای کامپیوتری ازجمله Gis,Spss Depth map بهره گرفته شد. یافته های تحقیق بیانگر آن است که در شهرقم ومنطقه مورد مطالعه،میان الگوی سفر شهری وچیدمان کاربری ها ارتباط معنی داری وجود دارد. بطوری که نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین شاخص هم پیوندی با درجه تمرکز کاربری تجاری،شاخص اتصال با درجه تمرکز کاربری مسکونی،شاخص یکپارچگی با کاربری هایی چون حمل ونقل و انبارداری منجر به الگوی غالب سفر در هریک از این مسیر ها و محدوده ها شده است.
آمایش فضایی مناطق حاشیه نشین و بررسی شکل گیری اسکان غیررسمی (مطالعه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسکان غیررسمی از جمله پدیده هایی است که به دنبال تحولات ساختاری و بروز مسائل و مشکلات اقتصادی – اجتماعی مانند جریان سریع شهرنشینی و مهاجرت های روستایی لجام گسیخته در بیشتر کشورهای جهان، به ویژه کشورهای جهان سوم پدیدار گردیده است. این پدیده از جلوه های بارز فقر شهری است که در شکلی برنامه ریزی نشده در درون یا اطراف شهرها ظاهر شده است. در ایران نیز علاوه بر روند فوق افزایش و انباشت درآمد های نفتی و اصلاحات ارضی بعد از دهه چهل و افزایش شکاف اقتصادی میان شهر و روستا، جنگ تحمیلی، بلایای طبیعی و مشکلات و مسائل مدیریتی کلان و خرد دامنه این پدیده را گسترده تر کرد. هدف این مقاله شناسایی علل حاشیه نشینی در شهرها (مطالعه موردی شهر ساری) است. سؤال اصلی پژوهش این است که مهم ترین عوامل شکل گیری سکونت گاه غیررسمی در ساری چیست؟ فرضیه ای که در این پژوهش برای پاسخگویی به سؤال اصلی مطرح می شود این است که عامل اقتصادی مهم ترین علت حاشیه نشینی شهری است. در این پژوهش پس از جمع آوری اطلاعات میدانی با استفاده از پرسشنامه و تحلیل روابط بین متغیرهای تحقیق در جدول swot با پایش میدانی و تصاویر ماهواره ای و استفاده از نرم افزار ARCGIS10 مسائل مربوط به اسکان غیررسمی ساکنین حاشیه شهر ساری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.
تحلیل فرایندهای محلی در پراکنش فضایی شهری (مطالعه موردی: شهر گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت گرفته است: الگوی خوشه ای در بخش های شمال شرق، جنوب و جنوب شرق و رشد پراکنده همراه با زمین های خالی میان بافت ها در بخش های مرکزی، شمالی و شمال غربی. سپس مهم ترین عوامل مؤثر بر این پدیده شناسایی شد که شامل 36 متغیر در قالب 9 متغیر کلان و 27 متغیر محلی بودند. با توجه به هم بستگی درونی متغیرها، 29 متغیر در قالب پنج عامل اصلی دسته بندی شدند که درمجموع 63 درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کنند. براین اساس مهم ترین عامل شکل گیری این پدیده در شهر گرگان عبارت است از ناتوانی مدیریت محلی شهر در کنترل جریان های رشد شهری که شامل موارد زیر است: استفاده نادرست و بی رویه از زمین (مقدار ویژه 691/5)، اعمال کنترل ضعیف بر محدوده شهر (482/4)، حومه نشینی و جدایی گزینی اکولوژیک (793/2)، وفور زمین (790/2) و مسائل مرتبط با جمعیت شهری (627/2). این عوامل در ترکیب با بورس بازی زمین های کشاورزی، تفکیک غیرقانونی زمین از سوی مردم، ناتوانی در عرضه زمین متناسب با تقاضای آن و استفاده نکردن از ظرفیت توسعه ای زمین های بایر و وقفی داخل محدوده شهر سبب در این پژوهش، به واکاوی علل و عوامل پراکنش افقی شهر گرگان پرداخته شده است. گردآوری داده ها براساس مستندات موجود و مصاحبه با 30 متخصص کشوری در زمینه پراکنش افقی و 150 متخصص محلی انجام شد که در فرایند توسعه شهر مشارکت داشته اند. ابتدا با ارائه مستنداتی از روند توسعه شهر مشخص شد که رشد شهر بیرونی است و در دو الگو صورت چالش های فضایی برای آینده شهر خواهد شد.
تحلیلی بر ساختار فضایی شاخص های توسعه با تاکید بر نابرابری منطقه ای (نمونه موردی: استان خوزستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت نابرابری ها و بی تعادلی ها در چهارچوب محدوده های جغرافیایی مختلف (کشور، استان، شهرستان و بخش) و در نتیجه پی بردن به اختلاف ها و تفاو های موجود و سیاست گذاری در جهت رفع و کاهش نابرابری ها از وظایف اساسی متولیان توسعه مناطق به شمار می آید. هدف این پژوهش، بررسی نابرابری های فضایی و ارائه راه کارهای توسعه جهت دستیابی به تعادل و توازن منطقه ای در استان خوزستان است. رویکرد حاکم بر این پژوهش، توصیفی و تحلیلی است و ماهیت آن می تواند کاربردی باشد. بدین منظور داده های آماری موردنظر، از سازمان های مربوط اخذ و جهت سنجش داده ها از پرسشنامه ای در قالب نظرات خبرگان و صاحب نظران امر استفاده شده است و در ادامه از ترکیب لایه های مربوط، با استفاده از عملکرد ترکیبی سیستم اطلاعات جغرافیایی و تکنیک تصمیم گیری چند معیاره در قالب مدل تاپسیس فازی و تحلیل خوشه ای به تفسیر نقشه مربوط پرداخته ایم. نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، سطح توسعه یافتگی استان تعیین گردید. که در این تحلیل، سطح توسعه یافتگی مناطق استان، در 5 دسته از برخورداری تا عدم برخورداری تقسیم بندی گردید. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ تفاوت ها و نابرابریهایی در سطح توسعه یافتگی شهرستان ها وجود دارد، به طوری که شهرستان های اهواز، دزفول و ایذه در خوشه یک (توسعه یافته)، و شهرستان های هندیجان،اندیکا و هفتکل در خوشه 5 ( عدم برخورداری) را تشکیل می دهند. لذا وجود این تفاوت در سطح استان، لزوم اجرای برنامه ها و طرح های هدفمند را جهت تعدیل نابرابری های منطقه ای ایجاب می کند
الگویابی ادراک ژئوپلیتیکی کشورهای همجوار نسبت به فضاهای جغرافیایی پیرامون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضای جغرافیایی با دارا بودن ارزشها و منابع متنوع زیستی ، بنیان های طبیعی و کارکردی ادراک و شناخت متفاوتی به کشورها و بازیگران سیاسی می نمایاند. ادراک و تصویر ذهنی بازیگران و کشورها از محیط و نحوه برداشت آن ها از آن، نقش مهمی در تصمیم گیری و رفتار آن ها دارد . مکان ها و فضاهای جغرافیایی بصورت ارزش های درک شده از سوی کشورها، ملت ها، بازیگران سیاسی و حکومت ها در می آیند و معنای سیاسی و مطلوبیت خاصی برای آنها پیدا می کنند. حکومت ها و دولت ها به عنوان بزرگترین بازیگران سیاسی ،خط مشی ، سیاست ها و الگوهای رفتاری خود نسبت به مکان ها و فضاهای جغرافیایی دیگر را بر اساس تصور و ادراک ژئوپلیتیکی نوع فرصت ها یا تهدیدها (علایق و نگرانی های ژئوپلیتیکی) ادراک شده خود از آن شکل می دهند و نوع الگوهای رفتاری مختلفی نظیر تعامل، همگرائی، رقابت ، ستیز و نظایر آنرا در بین می آفرینند. با بررسی دیدگاه های صاحب نظران علم ژئوپلیتیک و جغرافیای سیاسی می توان گفت : اهم منابع و عوامل تاثیر گذار بر ادراک ژئوپلیتیکی در روابط کشورها، شامل منابع و ارزشهایی است که با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی شناخته می شوند. در این مقاله، با بهره گیری از رویکرد توصیفی – تحلیلی سعی می شود اهم این ارزشها با ماهیت جغرافیایی و سرزمینی ابعاد چهارگانه از قبیل: بنیادهای زیستی و طبیعی ، اقتصادی (ژئواکونومی) ، فرهنگی- اجتماعی و سیاسی- نظامی (ژئواستراتژیک) در قالب مدل رفتاری تعیین و ترسیم شود.
بررسی نقش شهرهای کوچک در تعادل بخشی جمعیت استان کرمانشاه (مطالعه موردی: شهر سرپل ذهاب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عدم تعادل در سلسله مراتب شهری در جهان به ویژه درکشورهای درحال توسعه معضلاتی را به وجودآورده است، چنین حالتی با شدت و ضعف، ولی به طورغالب در بیشتر مناطق ایران دیده می شود. به دلیل وجود پدیده نخست شهری در استان کرمانشاه این امر باعث شده که بیش از نیمی از جمعیت استان در شهر نخست متمرکز شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش تحقیقی - کاربردی می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از مدل رتبه – اندازه، قانون رتبه – اندازه تعدیل یافته، منحنی لورنز، متوسط رشد سالانه، ضریب جینی و مدل ضریب آنتروپی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که شهر سرپل ذهاب در طول چند دوره سرشماری از سال 1370 تا سال 1395 جزء شهرهای متوسط محسوب می شود. نتایج تحقیق حاکی از آن است که به علت وجود نخست شهرکرمانشاه، سلسله مراتب شهری استان از قانون رتبه اندازه تبعیت نکرده و ناهمخوانی وعدم تعادل در سلسله مراتب شهری استان مشخص بوده است. بررسی روند تغییرات شهر و جمعیت شهری در طول پنج دوره سرشماری از سال 1370 تا 1395 در استان کرمانشاه و تجزیه و تحلیل آن ها نشان می دهد که رشد شهرنشینی، به تدریج شدت گرفته و نسبت جمعیت شهری به جمعیت روستایی افزایش یافته است، بررسی سلسله مراتب شهری در استان نشان می دهد که در این استان نیز به مانند بیشتر استان های کشور دارای شبکه شهری ناهمگون و نامتعادلی بوده است. شهر مورد مطالعه در این پژوهش شهر سرپل ذهاب بوده است که با نگاهی به تحولات جمعیتی و کالبدی اینگونه شهرها جهت رسیدن به سلسله مراتب شهری و فضایی بهینه، رعایت عدالت در توزیع امکانات و خدمات و همچنین ایجاد فرصت های یکسان برای شهرهای کوچک و متوسط استان از جمله شهر سرپل ذهاب ضرورت دارد.
بررسی آزادی مذهب در ژئوپلیتیک مذهبی عربستان سعودی با تأکید بر چارچوب حقوق مذهبی مورد حمایت سازمان ملل متحد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مذهب یکی از مهم ترین ابعاد حیات ژئوپلیتیکی واحدهای سیاسی بوده و هست و علاوه بر این که عاملی برای تفکیک مرزهای سیاسی کشورها بوده همچنین یکی از معیارهای تقسیمات سیاسی و منطقه ای داخل کشورها هم به شمار می رود. علاوه بر این در قرن بیستم و با کم رنگ شدن مرزهای سرزمینی و پیدایش نهادهای دارای اقتدار بین المللی مانند سازمان ملل متحد مذهب و مسائل مرتبط با مذهب همواره یکی از مهم ترین بنیان های مسائل تنش آفرین بوده است. هدف این مقاله بررسی آزادی مذهب در ژئوپلیتیک مذهبی عربستان سعودی با تأکید بر چارچوب حقوق مذهبی مورد حمایت سازمان ملل متحد است. سؤال اصلی مقاله این است که ژئوپلیتیک مذهبی عربستان سعودی دارای چه مختصات و ویژگی هایی است و اینکه آزادی مذهبی در چارچوب حقوق مذهبی مورد حمایت سازمان ملل متحد در عربستان سعودی دارایی چه وضعیتی است؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات فرعی دیگری نیز در این مقاله مطرح می شود از جمله این که حقوق مذهبی و از جمله آزادی مذهبی دارای چه تاریخچه و پیشینه ای در اسناد بین المللی بوده است و این که ژئوپلیتیک مذهبی عربستان سعودی دارای چه ساختارها و مرزبندی های داخلی است. به طور کلی نتایج این مقاله نشان می دهد که حقوق بین المللی، نه تنها روابط میان دولت ها را تنظیم می کند، بلکه به شناسایی حقوق انسانی افراد و حمایت از آن ها نیز اقدام می نماید. از جمله حقوق بشر که هر فرد انسانی از آن برخوردار است، حقوق مذهبی است. این حقوق در اسناد متعدد بین المللی ذی ربط مورد شناسایی و پذیرش قرار گرفته اند. در جامعه عربستان که بر پایه روابط قبیله ای استوار است وجود تعصب و علقه نیرومند قبیله ای به علاوه مذهب، شکل دهنده کلی فرهنگ جامعه است. نظام حقوقی عربستان سعودی برگرفته از فقه حنبلی یکی از مذاهب اسلامی است. در عربستان سعودی با جمعیتی حدود 15 تا 20 درصد شیعه هیچ نماینده ای از شیعیان در مجلس شورای سعودی حضور ندارد. شیعیان حتی در مدارس حق مدیر شدن ندارند و تنها در سال های اخیر حق حضور در شورای شهر یافته اند. هیچ شیعه عربستانی حق حضور در ارتش یا دیگر نیروهای نظامی را ندارد. در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و نیز اسناد سازمان های بین المللی آزادی مذهب در ژئوپلیتیک مذهبی عربستان سعودی با تأکید بر چارچوب حقوق مذهبی مورد حمایت سازمان ملل متحد تبیین و تحلیل گردد.
بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس برنامه پنج ساله دوم توسعه کلان شهر اهواز (1401- 1397) در بخش حمل ونقل و ترافیک، یکی از مهم ترین راهبردهای توسعه حمل ونقل کلان شهر اهواز، شناسایی موانع توسعه حمل ونقل در ابعاد گوناگون آن است. یکی از ابعاد آن موانع، هوشمندسازی است که این مسئله ضرورت انجام پژوهش حاضر را دوچندان می کند؛ ازاین رو هدف پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل موانع هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز است. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی-تحلیلی با رویکرد پیمایشی است. به منظور گردآوری اطلاعات از دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده و پرسش نامه) استفاده شده است. روش آنالیز آن کمّی بوده که از تکنیک های تصمیم گیری چندمعیاره DEMATEL و ANP استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که درمجموع 65 عامل به عنوان موانع هوشمندسازی حمل ونقل استخراج شدند که موانع مدیریتی دارای 21 زیرمعیار، موانع اقتصادی دارای 11 زیرمعیار، موانع اجتماعی-فرهنگی دارای 23 زیرمعیار و موانع کالبدی دارای 10 زیرمعیار است که از این میان ضعف دانش فنی مدیران، کمبود اعتبارات، رشد جمعیت شهر اهواز و کمبود تأسیسات هوشمند، به ترتیب بیشترین مانع مدیریتی، اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و کالبدی هوشمندسازی حمل ونقل درون شهری اهواز هستند.
ارزیابی معیارهای مؤثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان ولی عصر تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه بین انباشت خاطره بر کیفیت ادراک، شناسایی و بررسی فاکتورهای موثر بر خاطره انگیزی و تصویرپذیری فضاهای شهری در یک نمونه موردی است تا با شفاف سازی چارچوب نظری این کیفیت، بتواند به برنامه ریزان، طراحان شهری در جهت بهبود ارتباط شهروندان با فضاهای شهری کمک کند. در این تحقیق، خیابان ولی عصر در شهر تهران به عنوان محدوده مطالعاتی برگزیده شده است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر آمار استنباطی است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که حوزه های فعالیت و معنا از نظر کاربران واجد اهمیت بیشتری نسبت به عناصر کالبدی است. در واقع، برنامه ریزی برای بهبود عامل کالبدی نیز بایستی در جهت افزایش امکان شکل گیری فعالیت های متنوع و نیز بهبود تصویر و سیمای محیط در ذهن کاربران فضا باشد تا موجب ارتقای میراث هویت و خاطرات جمعی و تجمع میراث ناشی از زندگی هر روزه شهروندان در محیط های شهری گردد.
تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری با رویکرد آینده نگاری مطالعه موردی: استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۷ بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
107 - 127
حوزههای تخصصی:
امروزه، توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از راه های مهم دستیابی به رشد و توسعه در دنیا محسوب می شود و جوامع مختلف به این مقوله به عنوان یکی از عوامل مهم درآمدزا توجه داشته و بسیاری از برنامه های خود را بر این اساس پایه گذاری کرده اند. هدف از این مقاله تدوین سناریوهای مؤثر بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد آینده نگاری می باشد. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی، از حیث روش ترکیبی از روش های اسنادی و پیمایشی در سطح اکتشافی و مبتنی بر رویکرد آینده نگاری و سناریونویسی است که با به کارگیری ترکیبی از مدل های کمی و کیفی صورت گرفته است. روش جمع آوری اطلاعات مطالعات کتابخانه ای و میدانی است. جامعه آماری این پژوهش شامل خبرگان و متخصصان در موضوع مربوطه می باشند که علاوه بر حوزه تخصصی خود از شناخت کافی نسبت به منطقه موردمطالعه نیز برخوردار هستند. روش نمونه گیری در این پژوهش نیز مبتنی بر روش غیر احتمالی و از نوع هدفمند است. در این پژوهش از روش های تحلیل ساختاری، سناریو نگاری و تکنیک دلفی استفاده شده است. نرم افزارهای مورداستفاده در این پژوهش نرم افزار Scenario Wizard و MIC MAC می باشد. بر اساس نتایج مدل تحلیل ساختاری از میان 40 شاخص موردبررسی، 12 شاخص به عنوان مهم ترین شاخص های تأثیرگذار بر توسعه گردشگری استان کهگیلویه و بویراحمد انتخاب شد. نتایج نهایی هم نشان داد که 5 سناریو با سازگاری قوی و محتمل پیش روی توسعه گردشگری استان قرار دارد. درمجموع 5 سناریوی قوی پیش روی توسعه گردشگری استان، بیشتر سناریوها در وضعیت مطلوب قرارگرفته اند که این نشان دهنده وضعیت امیدوارکننده برای توسعه گردشگری استان است.