فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۸۱ تا ۵٬۴۰۰ مورد از کل ۱۰٬۶۲۶ مورد.
حوزههای تخصصی:
فضاهای شهری امروزی، مولفه ای برای وقوع نابهنجاری های شهری و در نتیجه عدم وقوع امنیت در شهر می باشند، در بسیاری موارد نوع طراحی فضای کالبدی، نقشی که مکان خاص به خود می گیرد و ابعاد اجتماعی یک محدوده منجر می گردد که فضاها امن و یا بالعکس ناامن گردند. هدف پژوهش حاضر ارزیابی عوامل سازه ای موثر بر حس امنیت فضایی شهروندی در زیرگذرهای کلان شهر مشهد از دیدگاه شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی از نوع کاربردی می باشد. جهت اولویت بندی شاخص های ایمنی زیرگذرها از فرآیند ""تحلیل شبکه"" (ANP) استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل کلیه ی شهروندان مناطق 11 و 12 می باشد که به نسبت جمعیت نواحی در این دو منطقه 383 پرسشنامه با استفاده از فرمول کوکران، توزیع شده است. علاوه بر این 20 پرسشنامه در بین خبرگان شهری(متولیان امور زیرگذرها-سازمان حمل و نقل و ترافیک شهرداری مشهد) توزیع شده است. نتایج حاصل از مقایسه ی میانگین دو جامعه ی مستقل بیانگر این است که منطقه 11 در تمامی شاخص های مورد مطالعه به استثنای بهداشت و روشنایی وضعیت مساعدتری را داراست و اولویت بندی حاصل از تکنیک ANP بیانگر این است که شاخص دسترسی و سهولت کاربرد با وزن نرمال شده ی 0.19 در اولویت اول و شاخص طراحی داخلی با وزن نرمال شده ی 0.09 در اولویت آخر جهت تامین ایمنی زیرگذرها قرار دارد.
سنجش قابلیت پیاده پذیری معابر شهری مبتنی بر روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیاده پذیری، میزان ظرفیت و قابلیت پیاده رویِ مناسب و به تعبیری «میزان مطلوبیت محیط مصنوع برای حضور، زندگی، خرید، ملاقات و گذران اوقات فراغت شهروندان در یک پهنه شهری» است. در این راستا، تکنیک چیدمان فضا ( Space Syntax)، رویکردی نوظهور در پیش بینی حرکت عابر پیاده و سواره است که پس از تجزیه وتحلیل فضاهای شهری و بازنمایی نتایج به صورت پارامترهایریاضی و گرافیکی، می تواند مدلعملکردورفتار شهروندانرا درفضاهایشهریپیش بینی کند. مبتنی بر این رویکرد، هدف این پژوهش، سنجش قابلیت پیاده پذیری معابر منطقه ۹ شهرداری مشهد بر اساس پنج شاخص عمده پیاده پذیری است که عبارت است از: امنیت محیطی، امکانات پیاده روها، شرایط فیزیکی، دسترسی و مطلوبیت محیطی و تحلیل الگوی حرکت طبیعی آن به روش چیدمان فضا با به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی ( Integration Value). روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی مبتنی بر رویکرد توسعه ای است و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت میدانی (مشاهده، ثبت حضور عابران و مصاحبه با مسئولان منطقه ۹) و اسنادی- کتابخانه ای بوده است. یافته های این تحقیق مبتنی بر جدول امتیازبندی شاخص های پیاده پذیری معابر منطقه ۹ نشان می دهد که معابری همچون بزرگراه کلانتری و ملک آباد (با امتیاز 25-22) در اولویت نخست، مسیرهایی همچون بلوار صیاد و صارمی (با امتیاز 21-18) در اولویت دوم، بلوارهایی مانند لادن و اقبال لاهوری (با امتیاز 17-14) در اولویت سوم و مسیرهایی همچون بلوار نماز و برونسی (13-10) در اولویت آخر از منظر قابلیت پیاده پذیری قرار دارند. همچنین نتایج این پژوهش در تحلیل کانال های حرکتی به روش چیدمان فضا نشان داد میزان تمایل به پیاده روی در محورهای با متوسط ارزش هم پیوندی بالا، دارای پتانسیل بیشتری برای پیاده روی و پیاده پذیری است.
تحلیل روند تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان از 1385 تا 1390 و ارائه الگوی مکانیابی بهینه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر تحلیل تغییرات دوره ای فضای سبز شهری زنجان و مکان یابی بهینه آن در منطقه 2 شهرداری زنجان است. روش تحقیق؛ توصیفی- تحلیلی بوده و از لحاظ نوع پژوهش، کاربردی می باشد. روند تغییرات کمّی وکیفی براساس مدل LCM و مقایسه دودوئی محاسبه گردید . جهت وزن دهی به معیارهای مکان یابی فضای سبز شهری از مدل تحلیل سلسله مراتبی در محیط نرم افزاری سیستم اطلاعات جغرافیایی استفاده شد. نتایج مطالعه نشان داد که سرانه فضای سبز در سال 1385 از 64/34 متر مربع به 46/12 متر مربع در سال 1390 کاهش یافته است. همچنین در سال1385 بیش ترین میزان تغییرات کمّی و کیفی به نفع مناطق فاقد فضای سبز 91/69 درصد بوده که این میزان در سال1390 به 69/80 درصد افزایش یافته است. طی سال های1390- 1385 بیش ترین میزان مساحت افزایشی در مناطق فاقد فضای سبز با حدود تقریبی250 هکتار و بیش ترین مساحت کاهشی از مناطق با فضای سبز کم با حدود تقریبی250 هکتار بوده است. طی این باز ه زمانی افزایش ساخت و ساز ها و سرریز جمعیتی به این منطقه از عوامل مؤثر در کاهش فضای سبز است. از کل مساحت 2250 هکتاری منطقه، 356 هکتار معادل 15 درصد از کل مساحت منطقه، وضعیتی کاملا سازگار برای گسترش فضای سبز دارد. در یک بررسی کلی می توان گفت که طی این سال ها میزان فضای سبز به نفع سایر کاربری های خدماتی افزایش داشته و این میزان در سال1390 شدت گرفته که نیازمند اتخاذ تمهیدات و انجام اقدامات پیش گیرانه از کاهش بی رویه کاربری فضای سبز است.
بررسی روش های ارتقای عملکرد اجتماعی محله های شهری نمونه موردی: محله شالمان سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محله از تجمع و به هم پیوستگی معاشرت نزدیک، روابط محکم همسایگی و اتحاد غیر رسمی میان گروهی از مردم به وجود می آید. هدف از این پژوهش بررسی روش های ارتقاء عملکرد اجتماعی محله های شهری با توجهبهاصل پاسخگوییبهنیازهای اجتماعی انسانبهعنوانمخاطبینفضا، جهتتبیینوطبقه بندیمولفه هایکیفیفضااست. جهت رسیدن به هدف پژوهش از سه فرضیه در محدوده مورد مطالعه استفاده شده است. متغیر مستقل در این تحقیق عملکرد اجتماعی محله و متغیر وابسته فضاهای باز و عمومی،آرامش، امنیت، تعلق اجتماعی، روابط اجتماعی است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی بوده، جامعه آماری محله شالمان سنندج و حجم نمونه 100 نفر از اهالی محله است.روش نمونه گیری، طبقه ای است. برای تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات و بررسی فرضیات از نرم افزار SPSS وجهت بررسی رابطه بین متغیرها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شده است.نتایج حاصل از پژوهش با توجه به مقدار همبستگی پیرسون (052/0)، (027/0)، (223/0) در فرضیه های 1و2و3 نشان می دهد که ویژگی های استفاده کنندگان از فضا و شیوه های طراحی شهری در تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری تأثیرگذار نیست اما فضاهای عمومی و باز بر ظهور و بروز خلاقیت و تقویت عملکرد اجتماعی محله های شهری مؤثر است. بنابراین جهت ارتقاء عملکرد اجتماعی محله ی شالمان باید به راهبردهایی همچون ارتقاء کیفیت کالبدی- فضایی، ارتقاء کیفیت محیطی، ارتقاء کیفیت اجتماعی و فرهنگی از طریق سیاست هایی همچون افزایش سرزندگی، افزایش ایمنی ترافیکی، ارتقا سطح شبکه معابر، گسترش فضاهای سبز و مکث، ارتقاء کیفیت و عملکرد مبلمان شهری، افزایش امنیت و سطح بهداشت، افزایش سطح مشارکت توجه نمود.
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در پارک های شهری مطالعه موردی: پارک مردم همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
3 - 18
حوزههای تخصصی:
پارک های شهری به عنوان بخشی از فضاهای عمومی در شهرها، نقش مهمی در رفع نیازهای انسانی ایفا می کنند. بسیاری از نظریه پردازان شهری پارک های شهری را به عنوان یکی از اجزای اصلی یک سیستم شهری می دانند، زیرا در کنار نقش کارکردی خود باعث افزایش اجتماع پذیری در فضاهای شهری می شوند. بنابراین به منظور پویایی بیشتر این فضاها و برای برآورده ساختن نیازهای مردم، باید به رفتارهای شکل دهنده این فضاها توجه کرد و آنها را مورد بررسی قرار داد. از آنجایی که کارایی اغلب پارک های شهری در نتیجه عدم انطباق نیازهای کاربران با کیفیات محیطی متناسب با قلمروهای رفتاری، در سطح پایینی می باشد، لزوم توجه به برنامه اصولی و مبتنی بر رفتار استفاده کنندگان در اینگونه فضاها، ضروری می نماید. پارک مردم در شهر همدان به عنوان نمونه مطالعاتی این پژوهش انتخاب شده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در پارک های شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی _ تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در پارک های شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. برای این منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSPSS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در پارک های شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
آینده پژوهی مدیریت شهری زمینه ساز تحقق رقابت پذیری در عرصه گردشگری (مطالعه موردی: شهر زاهدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تبیین موضوع: مدیریت واحد شهری، زمینه ساز رشد هماهنگ و هم افزا در ساختارهای گوناگون شهری می گردد. با توجه به ماهیت چند بعدی صنعت گردشگری و وابستگی زیاد آن به وجود زیرساخت های شهری در ارائه خدمات به گردشگران در راستای برنامه ریزی، حفظ آثار ارزشمند تاریخی، ایجاد سازه های متناسب با فضای شهری در کنار دسترسی مناسب گردشگران به امکانات گردشگری، نقش مدیریت شهری بیشتر آشکار می گردد. روش: پژوهش حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. اطلاعات جمع آوری شده، طبقه بندی و در دو بخش مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در بخش اول ضمن تجزیه و تحلیل نظریات در نرم افزار تحلیل آماری SPSS از طریق آزمون تحلیل عاملی، همبستگی عوامل تاثیرگذار نیز مورد بررسی قرار گرفت. در جهت نیل به رقابت پذیری در عرصه گردشگری شهر زاهدان، مدل استراتژیک SOAR مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: نتایج حاکی از آن است که مدیریت شهری دچار نوسانات و ضعف شدیدی می باشد. عدم هماهنگی در بین عوامل تصمیم گیرنده و اجرایی، عدم مشارکت مردم، ضعف زیرساخت ها و نیاز به تشویق سرمایه گذاری بخش خصوصی، از عوامل اساسی موثر در کاهش روند توسعه گردشگری شهری زاهدان می باشد. نتیجه گیری: لذا مدیریت یکپارچه شهری ضرورتی جهت دستیابی به رقابت پذیری گردشگری شهری در محدوده مورد مطالعه محسوب می شود.
سنجش و تحلیل روحیه کارآفرینی شاغلان بخش کشاورزی در مناطق روستایی: مطالعه موردی دهستان های شهرستان خواف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در سال 1394 با هدف سنجش میزان روحیه کارآفرینی در بین شاغلان بخش کشاورزی انجام شد. بدین منظور، از روش توصیفی- تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای و پژوهش میدانی (پرسشنامه) استفاده شد. جامعه آماری پژوهش 197 سرپرست خانوارهای شاغل در بخش کشاورزی چهار دهستان شهرستان خواف را دربرمی گرفت. گردآوری داده ها به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای با ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر اساس نُه شاخص برگرفته از ادبیات نظری صورت گرفت. نتایج و یافته های پژوهش حاکی از آن بود که شاغلان مورد مطالعه در بخش کشاورزی در مؤلفه های مخاطره پذیری، عمل گرایی و چالش طلبی در وضعیت ضعیف قرار دارند. همچنین، با استفاده از مدل اولویت بندی ویکور، بین روستاهای مورد مطالعه در زمینه برخورداری از میزان روحیه کارآفرینی رتبه بندی انجام گرفت، که روستای چهارده با بیشترین امتیاز در رتبه اول و روستای مزرعه شیخ در رتبه دوم قرار داشتند.
تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی بر اساس تحلیل SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) مطالعه موردی (پارک جنگلی آبیدر در شهر سنندج)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۲ تابستان ۱۳۹۴ شماره ۲
121 - 136
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به ویژه طبیعت گردی، به منزله رویکردی جدید برای توسعه هم زیستی انسان و اجتماع، به منظور بهره وری اقتصادی، امروزه در توسعه مناطق جایگاه چشمگیری یافته است که توسعه آن نیازمند شناخت و آگاهی کافی از مسائل و عوامل مؤثر اقتصادی، اجتماعی، و فرهنگی هر منطقه است. پارک جنگلی آبیدر با مساحت 1555 هکتار در جنوب غربی شهر سنندج واقع شده است که به سبب جاذبه های طبیعی از مزیت نسبی برخوردار است. تحقیق حاضر با هدف شناسایی عوامل داخلی (قوت ها و ضعف ها)، عوامل خارجی (فرصت ها و تهدیدها)، و تدوین استراتژی توسعه طبیعت گردی پارک جنگلی آبیدر انجام گرفته و بدین منظور از مدل تلفیقی SWOT و فرایند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. فرایند تحلیل شبکه ای اجازه اندازه گیری را در شرایطی که بین عوامل استراتژیک وابستگی وجود دارد می دهد. مدل شبکه ای ارائه شده در این تحقیق به منظور تجزیه وتحلیل SWOT از چهار سطح، هدف (بهترین استراتژی) در سطح اول، عوامل SWOT و زیر معیارهای SWOT به ترتیب در سطوح دوم و سوم، و آخرین سطح از گزینه های استراتژی تشکیل شده است. جهت تعیین وزن های عوامل SWOT بر اساس روش ANP پرسش نامه ای به صورت مقایسه زوجی با مقیاس نه تایی طراحی و تکمیل شد. پس از آن، داده های جمع آوری شده با نرم افزار Super Decision تجزیه وتحلیل و استراتژی های WTبه منزله بهترین استراتژی ها، برای توسعه طبیعت گردی منطقه مشخص شد. نتایج نشان داد که آسیب پذیری منطقه مطالعه شده (پارک جنگلی آبیدر) به لحاظ توسعه طبیعت گردی بالاست و همچنین توزیع و تخصیص مجدد منابع در سطح پارک جنگلی آبیدر، با توجه به محدود بودن فرصت ها و بالا بودن ضعف ها، امری الزامی است. بنابراین، در پایان راهکارهایی جهت توسعه طبیعت گردی در منطقه ارائه شد.
تأثیر تصویر ذهنی ساکنان از محل سکونت خود بر میزان حمایت آنان از گردشگری (مطالعه موردی: شهر تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
1 - 16
حوزههای تخصصی:
تصویر ذهنی (مثبت یا منفی) که ساکنان یک منطقه از محل سکونت خود دارند بر میزان حمایت آن ها از گردشگری در آن منطقه تأثیر بسزایی داشته و می تواند بر توسعه گردشگری نقش تعیین کننده ای داشته باشد. بنابراین در این مطالعه به بررسی میزانحمایتساکنانازتوسعهگردشگری و تبیین عوامل مؤثر بر سطح حمایت (تصویر ذهنی) پرداخته شده است. تحقیقحاضرازنظرهدف، کاربردیوازنظرشیوه گردآوریاطلاعات،تحقیقیتوصیفی – تحلیلیاست. به منظور تجزیه وتحلیل داده های پژوهش از رویکرد معادلات ساختاری، روش حداقل مربعات جزئی (PLS) استفاده شده است. ابزاراصلیگردآوری اطلاعات نیز پرسشنامهمی باشد. بدین منظور تعداد 384 پرسشنامه بهروش نمونه گیری طبقه ای ساده، در سه ماهه دوم سال 1395 (تیرماه الی شهریورماه) بین جامعهآماری تحقیق که شامل سهگروهخانوارهایساکنمعمولی،فعالانبخشتجاری-خدماتیومسئولینبخشعمومیبوده، توزیع گردیده است. نتایجتحقیقنشانمی دهد ارتباط مثبت و معناداری بین تصویر ذهنی ساکنان از شهر تبریز و حمایت آنان از توسعه گردشگری وجود دارد. بالاترین میزان حمایت از توسعه گردشگری به ترتیب مربوط به ساکنان شاغل در بخش تجاری و خدماتی (ضریب مسیر 376/0)، ساکنان شاغل در بخش عمومی (ضریب مسیر 227/0) و درنهایت خانوارهای ساکن معمولی (ضریب مسیر 212/0) می باشد. حمایتاندکساکناناز توسعهگردشگری می تواند ناشی ازنگرانی های آن هانسبتبه اثراتوپیامدهاینامطلوبتوسعهگردشگرییا عدم بهره مندی از منافع حاصل از گردشگری در جامعه میزبان باشد. بنابراین علی رغم اینکه هر سه گروه از توسعه گردشگری حمایت می کنند، میزان این حمایت اندک بوده و مسئولان امر باید سیاست گذاری های مناسبی جهت افزایش حمایت جامعه میزبان ترتیب دهند.
چالش ها و تنگناهای توسعه اقتصادی در نواحی روستایی مورد: روستاهای بخش داشلی برون شهرستان گنبدکاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اقتصاد روستایی یکی از مؤلفه های اساسی و مهم در اقتصاد هر کشوری است و در بسیاری از کشورهای توسعه یافته توجه به اقتصاد روستایی از اهداف کلان در برنامه های توسعه ای محسوب می شود. در کشور ما نیز با وجود ظرفیت و توان های محیطی قوی روستاها در بخش های مختلف اقتصادی به خصوص تولید که سهم قابل توجه آن متوجه بخش کشاورزی است، به طور میانگین سهم اقتصاد روستا در اقتصاد کشور با احتساب نفت حدوداً معادل5/26درصد و بدون احتساب نفت حدوداً معادل 22 درصد است و در مجموع، بین 20 تا 23 درصد از سهم ارزش افزوده تولیدی کشور متعلق به روستاها است. با توجه به اهمیت موضوع هدف کلی پژوهش حاضر بررسی تنگناها و چالش ها پیش روی توسعه اقتصادی و ارائه راهکارهایی در راستای توسعه اقتصادی روستاهای مرزی است. این تحقیق به صورت کاربردی بوده و روش آن به صورت توصیفی- تحلیلی و میدانی است و جامعه آماری، روستاهای مرزی بخش داشلی برون شهرستان گنبد بوده است. پس از شناسایی و طراحی شاخص ، پرسش ای تنظیم شد که با استفاده از فرمول کوکران، 200 نفر از روستاییان و مسئولان ذیربط به عنوان جامعه نمونه انتخاب و مورد پرسشگری قرار گرفته اند و در نهایت با استفاده از آماره های توصیفی و آزمون تحلیل عاملی در محیط نرم افزاری SPSS ، داده ها مورد سنجش و تجزیه و تحلیل واقع شده است. نتایج حاصل از آزمون تحلیل عاملی حاکی از آن بوده که نقاط ضعف و چالش ها در چهار دسته (عامل) طبقه بندی می شود. مهم ترین چالش توسعه اقتصادی روستاهای مرزی به ترتیب چالش های زیست محیطی، نهادی، اجتماعی و زیرساختی است که مجموعاً 35/84 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و 65/15 درصد باقی مانده مربوط به عامل هایی است که خارج از محدوده تحقیق حاضر بوده است.
نقش شهرک های صنعتی در توسعه شهرهای کوچک با نگاهی بر تأثیر شهرک صنعتی شمس آباد بر شهر حسن آبادفشافویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرک ها و نواحی صنعتی، یکی از رویکردهای رایج صنعتی سازی در کشورهاست که به منظور تسهیل و تمرکز فعالیت ها با نگاهی بر حفظ محیط زیست و کاهش هزینه های تمام شده تولیدات صنعتی انجام میشود. شهرک های صنعتی، در کشور ما نیز ازآن به عنوان لوکوموتیو بخش صنعت نام برده می شود .احداث و توسعه این شهرک ها در حاشیه شهر های کوچک مانند شهر حسن آباد با در نظر گرفتن شرایط زیست محیطی آن می تواند در جهت کاهش بیکاری و بعبارتی به توسعه پایدار این شهر بیانجامد. شهرک صنعتی شمس آباد با برنامه توسعه در حد 3000 هکتار و بیش از 18 هزار شغل در مجاورت شهر حسن آباد قرار دارد این شهرک میتواند از پتانسل های اصلی و موثر جهت رشد و توسعه شهر حسن آباد باشد. پژوهش حاضر نقش شهرک صنعتی شمس آباد بر توسعه پایدار شهر حسن آباد، بخش فشافویه را بررسی میکند. روش پژوهش کتابخانه ای پیمایشی(پرسشنامه ای) است. نتایج نشان می دهد که ایجاد شهرک صنعتی شمس آباد بر مجموع شاخص های کیفیت زندگی در شهر حسن آباد و حومه مورد مطالعه می تواند اثر مطلوب داشته است و باعث افزایش اشتغال شده است. در این میان، شاخص اقتصادی، بیشترین تأثیر و شاخص کالبدی محیطی، کمترین تأثیر را از این شهرک پذیرفته است. در نهایت نتایج حاصل عوامل داخلی و خارجی نشان می دهد که راهبرد SO استراتژی غالب بر منطقه مورد مطالعه می باشد.
طراحی الگوی معیشت زیست بوم پایدار در روستای هجیج با استفاده از نظریه بنیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت راز و رمزهای بقای مجتمع های زیستی مانند زیست بوم های پایدار و سازوکارهای بومی در معیشت پایدار این جوامع می تواند روزنه ای برای دستیابی به توسعه پایدار روستایی باشد. در این پژوهش روستای هجیج به عنوان نمونه ای از یک منطقه بومی و هدف گردشگری با داده های طبیعی و فرهنگی بسیار، به صورت کیفی با کاربرد روش نظریه بنیانی مبتنی بر رویکرد ترکیبی، کاربردی و اکتشافی موردمطالعه قرار گرفت تا بتوان راز این ماندگاری را کشف کرد.در این راستا 53 نفر سرپرست خانوار از 171 خانوار این روستا (با جمعیت 571 نفر) به شیوه نمونه گیری هدفمند با رویکرد زنجیره ای مورد مصاحبه عمیق نیمه ساختارمند قرار گرفتند. علاوه بر آن، از مشاهده مستقیم، بررسی اسناد و تجارب شخصی نیز بهره گرفته شد. سپس، نتایج تحلیل محتوا گردید. با کدگذاری محوری و طی روند خط سیر داستانی از 4 مقوله، 20 زیر مقوله و 132 مفهوم، الگوی پارادایمی مطالعه به عنوان الگوی معیشت زیست بوم پایدار هجیج ارائه شد. الگوی مبتنی بر نتایج، نشان داد که مردم این روستا با بهره گیری از مجموعه ای از داشته های طبیعی، اجتماعی، انسانی، فیزیکی، دانش بومی و فرهنگی، راهبردهای متنوعی را برای نگهداری زیست بوم خود از دیرباز در پیش گرفته اند. اما هجوم پیامدهای منفی و عنصرهای مداخله گر، زندگی این الگوی پایدار را در زمان کنونی به خطر انداخته که نیازمند توجه جدی است.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیاده راه ها بر شهروندان در بافت های قدیمی (مطالعه موردی: پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 264
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای جهان، تلاش هایی برای بهبود شرایط زندگی در بافت مرکزی صورت گرفته است. یکی از رویکردهای کارآمد در این زمینه، پیاده راه سازی است که به عنوان پروژه ای توسعه ای، نیازمند بررسی و تحلیل از ابعاد مختلف است؛ بنابراین، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیاده راه ها، یاری کننده برنامه ریزان و مدیران شهری برای تهیه و اجرای منطقی و صحیح این پروژه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر پذیری اجتماعی شهروندان از پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه در بافت قدیمی و مرکزی است. روش پژوهش، ارزیابی پس از اجراست که در چارچوب روش های تحلیلی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال برگشت ناپذیری، با توجه به نامشخص بودن تعداد مراجعه کنندگان به پیاده راه و با درنظرگرفتن جمعیت حوزه فراگیر، 300 نفر برآورد شد. انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفت و تحلیل داده ها با مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل انجام شد. براساس نتایج تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از شاخص ها و متغیرها، شاخص های عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ایمنی و امنیت در پیاده راه خیام جنوبی، با کمبودها و موانع زیادی مواجه است، اما شاخص های تعاملات اجتماعی، هویت شهروندی و مشارکت شهروندان وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. به عبارت دیگر، تأثیرات اجتماعی پیاده راه خیام در زمینه مشارکت و ارتقای تعاملات اجتماعی بر شهروندان مثبت است.
بررسی تأثیر رواج گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی مطالعة موردی: شهرستان کلاردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری روستایی و پیرو آن گردشگری خانه های دوم نتیجة تحولات گستردة اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جامعه پس از جنگ جهانی دوم است. در کشور ما، به ویژه در نواحی کوهستانی مجاور شهرهای بزرگ و همچنین در سواحل دریای خزر از چند دهة گذشته، خانه های دوم با هدف گذراندن اوقات فراغت گسترش یافته است. این مقاله با هدف تأثیر گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان کلاردشت انجام شده است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. در این پژوهش برای گرد آوری داده ها از روش های اسنادی و میدانی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش، 9 سکونتگاه روستایی شهرستان کلاردشت است که در آن ها ساخت خانه های دوم چشمگیر بوده است. در سطح روستاها، حجم نمونة خانوارهای بررسی شده براساس فرمول کوکران، 200 خانوار بوده است که به صورت تصادفی ساده از بین روستاییان و مالکان خانه های دوم انتخاب شده اند. با بررسی ابعاد و شاخص های متغیرهای پژوهش، مشخص شد بیشترین مقدار متغیر رواج گردشگری در روستای پی قلعه (50/2) و دربارة متغیر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، بیشترین مقدار در روستای طایب کلا (09/3) است. همچنین شدت تأثیر متغیر توسعة گردشگری خانه های دوم بر توسعة کالبدی سکونتگاه های روستایی، حدود 40 درصد برآورد شده، این نسبت در جامعة روستاییان حدود 4/44 و در بین مالکان خانه های دوم حدود 5/24 درصد است که تأثیر متوسط گردشگری خانه های دوم را در سطح منطقه نشان می دهد. با توجه به آزمون رگرسیون گام به گام در مرحلة دوم شاخص ایجاد مشاغل جدید مرتبط با گردشگری با ضریب 12 درصد بیشترین تأثیر را دارد و پس از آن ساخت وسازهای جدید با ضریب 6/8 درصد در ردیف دوم قرار گرفته است.
تغییرات آب و هوایی و پدیده ی شرجی در شهرهای ساحلی (مطالعه ی موردی: استان هرمزگان)
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره اول پاییز ۱۳۹۶ شماره ۲
193-210
حوزههای تخصصی:
با توجه به شرایط محیطی، پیامدها و دامنه ی تغییرات آب و هوایی بر زندگی ساکنان هر بخش از کره ی زمین متفاوت است. در این پژوهش به بررسی تأثیر تغییرات آب و هوایی بر پدیده ی شرجی شهرهای ساحلی منتخب استان هرمزگان پرداخته شد. از این رو از شاخص شدت شرجی به منظور شناسایی این پدیده استفاده شد. نقشه های پهنه بندی ماهانه شرجی استان و نمودار ماهانه میانگین رخداد شرجی نشان می دهند که در ماه های آذر تا بهمن در هیچ منطقه ای از استان شرجی دیده نمی-شود و بیشترین میزان شرجی مربوط به ماه های تیر و مرداد است. با استفاده از نمودار رگرسیون تعداد روزهای رخداد شرجی در هر سال، تغییرات سالانه این پدیده در ایستگاه های مورد مطالعه بررسی شد. شیب مثبت در تمام ایستگاه ها بیانگر افزایش رخداد شرجی در طی سال های مورد مطالعه است، که بیشترین شیب خط مربوط به جاسک و کمترین مقدار آن مربوط به بندرعباس است. پدیده ی شرجی بر سلامتی انسان، مصرف انرژی، آلودگی هوا و غیره تأثیر منفی دارد و با افزایش رخداد آن در شرایط تغییرات آب و هوایی بر آثار نامطلوب و حتی غیرقابل تحمل آن در شهرهای ساحلی بویژه در عرض های جغرافیایی پایین، افزوده می شود؛ بنابراین لازم است تا برنامه های مناسب برای کاهش رخداد و یا مقابله با پیامدهای آن انجام گیرد.
مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان با رویکرد توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر پایدار دوره ۲ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
17 - 30
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، اراضی از شهرهای ایران به خصوص اراضی حاشیه ای شهرها، تحت تأثیر روند شهرنشینی و نیاز شهروندان به مسکن، تغییر کاربری داده و به اراضی ساخته شده تبدیل گردیده است. هم چنین شهر لاهیجان نیز مانند بسیاری از شهرهای ایران به دلیل افزایش ساخت وساز، دچار تغییر و تحولات قابل توجهی در زمینه کاربری اراضی شده است. هدف پژوهش حاضر مدل سازی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از LCM و CA MARKOV می باشد، روش پژوهش، به لحاظ هدف از نوع کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی – تحلیلی می باشد. در این راستا از تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به چهار دوره زمانی 1368، 1379، 1389 و 1397 بهره گرفته شده است. تصاویر چهار دوره پس از عملیات پیش پردازش با استفاده از روش حداکثر احتمال طبقه بندی گردیدند. سپس با استفاده از مدل LCM و CA MARKOV به شناسایی و پیش بینی تغییرات کاربری اراضی شهر لاهیجان پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که مساحت اراضی ساخته شده از سال 1368 تا 1397 نزدیک به 1250 هکتار افزایش یافته و اراضی جنگل و باغات در این دوره با کاهش حدوداً 2000 هکتاری روبه رو بوده است. بنابراین با توجه به مقایسه طبقه بندی ها و نتایج حاصل از مدل LCM مشخص می گردد، که بیشترین تغییرات در این دوره مربوط به جنگل و باغات می باشد. در پایان با به کارگیری مدل زنجیره مارکوف تغییرات کاربری اراضی را برای سال 1409 را پیش بینی شده است. ازاین رو با توجه به نتایج حاصل از پیش بینی تغییرات احتمال می رود که در سال 1409 میزان 5/760 هکتار از اراضی جنگل و باغات کاسته شده و 91/53 هکتار به اراضی ساخته شده، 09/693 هکتار به شالیزارها و 5/13 هکتار نیز به پهنه آبی افزوده خواهد شد. بنابراین بررسی ها نشان می دهد رشد مساحت ها در محدوده موردمطالعه متناسب و همسو نبوده؛ و این مسئله باعث ایجاد پدیده گستردگی در شهر لاهیجان گردیده است.
تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری با استفاده از GIS مطالعه موردی: شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳۴
105 - 118
حوزههای تخصصی:
سالانه هزاران مورد حادثه در شبکه های فاضلاب شهری ایران اتفاق می افتند. تحلیل فضایی این حوادث با استفاده از فنون مناسب، برای کاهش خسارات ناشی از آنها، ضرور ی به نظر می رسد. هدف این پژوهش تحلیل فضایی اتفاقات شبکه فاضلاب شهری است. قلمرو پژوهش شهر اردبیل است که از 44 محله تشکیل شده است. داده های این پژوهش، شامل 722 مورد اتفاق در شبکه فاضلاب شهر اردبیل است. این آمار تا نیمه دوم سال 1395 ثبت شده اند. در پژوهش حاضر، از فنون آمار فضایی مانند تراکم Kernel، رگرسیون وزنی جغرافیایی (GWR) و روش تعیین الگوی پراکنش عوارض Replyes K-Function، برای تجزیه و تحلیل داده ها، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که بیشترین اتفاقات فاضلاب، در محله های مرکزی، سکونتگاه های غیررسمی و بافت های قدیمی شهر رخ داده اند. الگوی پراکنش فضایی حوادث فاضلاب، از نوع خوشه ای است. شدت تراکم حوادث، در محلات در حال ساخت و محلات فرسوده بیشتر است و بین تراکم جمعیتی و ساختمانی، فعالیت های ساختمانی، نوع بافت شهری، کیفیت معابر با تعداد اتفاقات رابطه معنادار است و با شیب زمین بی معنا است. نتیجه اینکه، محلات فرسوده، پرجمعیت و در حال ساخت، با بیشترین حوادث و آسیب ها مواجه اند. مدلسازی روابط فضایی نیز نشان می دهد که بافت های قدیمی و فرسوده شهر، در معرض بالاترین میزان خطرپذیری وقوع حوادث در شبکه فاضلاب قرار دارند. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی برای بهبود شبکه و پیشگیری از حوادث در شبکه فاضلاب ارائه شده اند.
انفجار مادرشهر و توسعه گسیخته منطقه کلان شهری تهران در چارچوب نظریه زوال شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
451 - 472
حوزههای تخصصی:
شهرنشینی از نیمه دوم قرن بیستم با روند شتابانی ادامه یافته و مراحل مختلف «حومه نشینی» و «شهرگریزی» (ضد شهرنشینی یا زوال) نیز هم زمان در بسیاری از کلان شهرها ظاهر شده است. در این پژوهش منطقه کلان شهری تهران به عنوان قلمرو پژوهش انتخاب شد و فرایند انفجار مادرشهر و پدیدارشدن زوال شهری در شهر تهران، گسیختگی شهری به عنوان نمود فضایی و عینی توسعه پیرامونی طی سال های 1355 تا 1395 مشخص شد. پژوهش حاضر در چارچوب راهبرد پس کاوی انجام شده است. همچنین این پژوهش به شیوه فراتحلیل و بر اساس داده های ثانویه جمعیتی مرکز آمار ایران به عنوان معیار اندازه گیری و اطلاعات اسناد و گزارش های رسمی فرادست انجام شده و از سنت های روش پژوهش کمی و کیفی استفاده کرده است. روش اندازه گیری گسیختگی شهری اغلب از طریق تبدیل داده ها، اطلاعات و عوامل کیفی به داده ها و شاخص های کمی بوده است. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از مدل های توزیع جهت دار، هم بستگی فضایی موران (جهانی و محلی) و آماره عمومی G و برای اندازه گیری رشد گسیخته منطقه کلان شهری در دوره های مورد بحث از مدل های آنتروپی شانون و هُلدرن اندازه گیری استفاده شد. یافته های پژوهش نشان می دهد که از دهه 50 ه. ش «منطقه کلان شهری تهران» فرایند حومه نشینی به سبک مدرن را آغاز کرده و پس از دهه 70 ه.ش با فرایند شهرگریزی (زوال) مواجه بوده است. نمود فضایی این دو فرایند در قالب گسیختگی تجلی یافته است. نتایج مدل های موران و آماره عمومی G حاکی از شکل گیری چند الگوی خوشه ای جمعیت خارج از کلان شهر تهران است. همچنین نتایج مدل های آنتروپی شانون و هلدرن نشان می دهد که از دهه 70 ه. ش، توسعه عرصه های شهری در حلقه دوم (Suburban) و حلقه سوم (Exurban) رخ داده است. نتیجه این پژوهش حاکی از بروز پدیده زوال شهری در منطقه کلان شهری تهران است که از فرایندهای شهرنشینی تجربه شده در کشورهای آمریکایی- اروپایی تبعیت می کند.
ارزیابی و اولویت بندی مؤلفه های زیست پذیری در شهر بم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیست پذیری یکی از مباحث بسیار با اهمیت و ضروری شهر و از مبانی اساسی توسعه پایدار شهری است. رویکرد زیست پذیری را می توان برآمده از افزایش آگاهی نسبت به الگوهای ناپایدار زندگی شهری دانست که در درازمدت موجب کاهش توان منابع محیطی می شود و شرایط زندگی شهری را سخت می کند. بنابراین هدف اصلی این تحقیق بررسی و اولویت بندی مؤلفه های اصلی زیست پذیری در شهر بم می باشد. روش پژوهش حاضر توصیفی – تحلیلی و مبتنی بر داده های اولیه می باشد که جمع آوری اطلاعات اولیه، به صورت اسنادی و پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. داده های جمع آوری شده با استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS مورد پردازش قرار گرفت. بر اساس نتایج پژوهش و تحلیل عاملی اکتشافی مؤلف ه های اصلی مؤثر بر زیست پذیری به 5 عامل اصلی تقسیم شد. همینطور بر اساس نتایج حاصل تحلیل گام به گام و مدل سازی مسیر PLS مؤلفه های اصلی تأثیرگذار بر زیست پذیری در شهر بم به ترتیب مؤلفه های خدمات و دسترسی، اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی با ضریب مسیر 0.482، 0.268، 0.250 و 0.128 شناخته شدند. مؤلفه کالبدی با ضریب مسیر 0.063 از تأثیرگذاری کمتری برخوردار است که با برنامه ریزی در راستای ارتقاء و ساماندهی این مؤلفه ها بر اساس درجه اهمیت می توان وضعیت زیست پذیری محدوده مورد مطالعه را بهبود بخشید.
اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با تلفیق شیوه طراحی آزمایشات تاگوچی و تحلیل سلسله مراتبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
افزایش روزافزون تعداد اتومبیل باعث اختصاص سهم عمده ای از مساحت خیابان ها، معابر، فضاهای باز و مسکونی به اتومبیل می شود. از این رو شهرهای بزرگ، امروزه با کسری پارکینگ در سطح شهر و محدودیت فضای پارک حاشیه ای روبه رو هستند. استفاده از پارکینگ های مکانیزه در پاسخ به افزایش تقاضا برای پارکینگ مطرح می شود. یکی از حوزه های تصمیم گیری در سازمان ها که از اهمیت زیادی برخوردار است، تصمیمات مرتبط با اولویت بندی و انتخاب محصولات است. در این پژوهش از تلفیق دو روش تاگوچی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) به منظور اولویت بندی محصولات مربوط به پارکینگ های مکانیزه، استفاده شده است. بنابراین مدیریت شرکت ها در این زمینه قادر خواهند بود با داشتن منابع محدود سازمان خود و افزایش تقاضا برای نصب این پارکینگ ها نیاز مشتری خود را برآورده سازند. بدین منظور ابتدا عوامل مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه با مرور متون پژوهش و نظر خبرگان شناسایی شد. در این پژوهش از دو پرسشنامه یکی به منظور تعیین اهمیت هر یک از معیارهای مؤثر بر اولویت بندی پارکینگ های مکانیزه به روش تاگوچی فازی و دیگری پرسشنامه مقایسات زوجی محصولات با توجه به معیارها به روش AHP فازی استفاده شد. پرسشنامه روش تاگوچی و AHP فازی به ترتیب براساس طیف پنج تایی و شش تایی فازی است. سپس میزان تأثیر این معیارها با استفاده از روش تاگوچی فازی تعیین شد و در نهایت با استفاده از وزن های به دست آمده از روش تاگوچی فازی با به کارگیری فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی، محصولات اولویت بندی شدند. نتایج روش تاگوچی نشان داد معیار کیفیت، خدمات پس از فروش و هزینه سرمایه گذاری به میزان 173/0، 155/0 و 118/0 اهمیت وزنی بیشتری نسبت به سایر معیارهای مؤثر بر پارکینگ های مکانیزه دارند. نتایج روش AHP فازی نشان داد از بین 5 نوع پارکینگ مورد بررسی شامل برجی 40 تایی، برجی 30 تایی، آسانسوری دوتایی، چرخ و فلک 16 تایی و چرخ و فلک 12 تایی به میزان 254/0، 231/0، 194/0، 165/0 و 114/0 حایز رتبه اول تا پنجم شده اند.