فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۰۶۱ تا ۲٬۰۸۰ مورد از کل ۱۰٬۴۱۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
برای کاهش اثر بحران زلزله، ارتقای آمادگی دربرابر این بحران در شهرهای زلزله خیز باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.با توجه به خطر بالای زلزله در شهر شیراز، این پژوهش به تحلیل تفاوت میزان آمادگی اجتماعات محله ای شهر شیراز دربرابر زلزله و نیز رابطة آمادگی اجتماعات محله ای و وضعیت اقتصادی- اجتماعی آن هاپرداخته است. بدین منظور، براساس مبانی نظری و پیشینة پژوهش، مفهوم آمادگی در 4 بعد، 14 شاخص و بیش از 87 معرّف و با استفاده از روش های SAW و AHP تعریف عملیاتی شد.حجم نمونه معادل 322 خانوار و با روش کوکران محاسبه شد. نمونه گیری نیز با روش های خوشه ای و تصادفی انجام شد. داده ها به وسیلة پرسش نامه های خانوار، کارشناس و خبرگان گردآوری شد و با روش های واریانس یکطرفه، آزمون توکی و هم بستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج تحلیل واریانس یکطرفه نشان می دهد ازنظر ابعاد آمادگی عملیاتی و بستر فیزیکی و نیز آمادگی کل، بین محلات تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج هم بستگی نیز نشان می دهد میزان آمادگی کل با اطمینان 99 درصد با متغیرهای منزلت شغلی، درآمد، تحصیلات و پایگاه به ترتیب با ضرایب 531/0، 630/0، 434/0 و 614/0 رابطة معناداری دارد. نتیجة کلی این است که آمادگی در مقیاس جامعه دارای ابعاد اجتماعی- اقتصادی است و باید به طور جدی مورد توجه قرار گیرد.
پاتوق، فضای جمعی شهری و معماری و محل تعاملات اجتماعی و فرهنگی (نمونه موردی شهر برازجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پاتوق محل اجتماع افراد، با حضور آزادانه جهت گفت گو، بازی، کسب اطلاعات و استراحت است. اهمیت این تحقیق پر رنگ کردن نقش پاتوق در فضای معماری و شهری در جهت افزایش تعاملات اجتماعی و فرهنگی و کاهش مشکلات افراد در جوامع شهری می باشد. عدم وجود پاتوق با کیفیت مناسب در عصر حاضر، ضرورت پژوهش را نشان می دهد. روش تحقیق بصورت پیمایشی است و گردآوری اطلاعات از راه مطالعات کتابخانه ای، پرسش نامه می باشد. پس از گردآوری اطلاعات و جمع آوری پرسش نامه از جامعه آماری شامل بازدیدکنندگان تصادفی از میادین و پارکها بود که با محاسبه فرمول کوکران تعداد 100 نفر انتخاب گردیده بود. پاسخ دهندگان از اقشار مختلف شهر برازجان می باشند. تجزیه و تحلیل داده ها توسط SPSS انجام شد. روایی پرسشنامه توسط اساتیدتایید شد. پایایی توسط آلفای کرونباخ 0.87 به دست آمد که قابل قبول میباشد. باتوجه به ماهیت داده ها، روش پژوهش پیمایشی است. فرضیه تحقیق بر اساس این پرسش "تعاملات در پاتوق بر چه عواملی بستگی دارد" فرضیه زیر را مورد تحلیل قرار می دهد: "عوامل اجتماعی، محیطی، کالبدی و اقلیمی در تعاملات اجتماعی پاتوق موثرند"ماهیت تحقیق بنیادی است. با در نظر گرفتن تاثیر فاکتورهابر فضای معماری پاتوق از طریق جمع آوری اطلاعات به وسیله پرسشنامه ها و امتیازدهی آن به بررسی نتایج افزایش و رشد پاتوق به عنوان یک فضای مفید در معماری درجهت توسعه تعاملات اجتماعی پرداخته شد. تحلیلهانشان داد عوامل محیطی، اجتماعی و کالبدی از تاثیرگذاری خوبی بر فضای پاتوق برخوردار می باشند که توجه به این فاکتورها و آیتم های آنها در طراحی پاتوق باعث افزایش کیفیت این فضا می گردد. عوامل اقلیمی که بر فضای پاتوق تاثیر گذار است، به دلیل عدم توجه کافی به آن دراجرا کاهش امتیاز این عامل شده است که با ارائه تدابیرلازم میتوان باعث افزایش کیفیت آسایش در فضای پاتوق شد.
بررسی آثار محیط زیستی توسعة شهری و خدماتی در شهر بندرعباس با به کارگیری مدل تخریب و پیشنهاد راهکارهای مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه تعیین پتانسیل توسعة بخشی از شهر بندر عباس با به کارگیری مدل تخریب و قابلیت های تحلیل مکانی سامانة اطلاعات جغرافیایی (GIS) است. در این راستا، ابتدا محدودة مطالعاتی به 149 سلول شبکة 900 هکتاری (6×6 سانتیمتر در نقشة 1:50000) تقسیم و سپس، بر اساس مدل تخریب، ضرایب تخریب برای واحدهای شبکه محاسبه شد. آسیب پذیری بوم شناختی با به کارگیری نقشه های بیوفیزیکی محاسبه و درجه بندی شد. سپس، با شناسایی عوامل تخریب و محاسبة تراکم فیزیولوژیک، ضرایب تخریب در کلیة واحدهای نشانزد محاسبه شد.
نتایج نشان می دهد 130 واحد، یعنی 23 /87 درصد از کل شبکه نیازمند بازسازی است و تعداد 18 واحد، یعنی 07/12 درصد از کل شبکه اقدام های حفاظتی نیاز دارد. در محدودة مورد مطالعه، مناطق مستعد توسعه درصد بسیار ناچیزی را به خود اختصاص داده اند (67/0 درصد از کل شبکه). تدوین و اجرای آموزش های محیط زیستی برای بهره برداران، جلب مشارکت آن ها، ایجاد تشکیلات مدیریت محیط زیست در بخش صنایع، ارزیابی توان محیط زیست و نظارت بر حسن اجرای طرح های آمایش استانی، و نیز مطالعات ارزیابی آثار توسعه، به عنوان راهکارهایی برای جلوگیری از تخریب پیشنهاد شد.
تحلیل اکولوژیک عوامل کلیدی برنامه ریزی فضای سبز کلانشهر تبریز با استفاده از روش تحلیل ساختاری و پویش محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توسعه و گسترش فضای سبز با توجه به گسترش روزافزون جمعیت و ساخت و سازهای شهری و نیاز ضروری انسان ها به فضاهای سبز برای ایجاد تعادل اجتماعی، جسمانی و روحی، حفظ تعادل اکولوژیک شهرها امری مهم و حیاتی به شمار می آید. این مقاله بر آنست تا با دیدی سیستماتیک و ساختاری تمامی عوامل دخیل در توسعه فضاهای سبز شهری را مورد تحلیل و بررسی قرار دهد و با استفاده از روابط ایجاد شده بین این عوامل، عوامل کلیدی و مهم ترین عوامل را جهت توسعه بهینه فضاهای سبز شهری استخراج نماید. این تحقیق با روش توصیفی- تحلیلی و با هدف کاربردی، با به کارگیری دیدگاه آینده پژوهی، سعی در ارائه راهکارهایی جهت توسعه ساختاری و اکولوژیکی فضای سبز شهر تبریز شده است. لذا جهت نائل شدن به این امر، ابتدا با استفاده از روش پویش محیطی و تحلیل عوامل مستخرج در نرم افزار MICMAC، ارتباط عوامل دخیل در توسعه فضاهای سبز شهر تبریز را مورد تحلیل قرار داده و نهایتاً عوامل کلیدی مشخص می شوند. عواملی کلیدی مؤثر بر برنامه ریزی فضاهای سبز شهری عواملی از قبیل: مکانیابی مناسب جهت توسعه اکولوژیک فضاهای سبز، دسترسی مناسب تمام شهروندان، پیوستگی لکه های سبز، تأمین منابع آبی پایدار، نگهداری و حفاظت از فضاهای سبز، کاشت متراکم پوشش گیاهای، احیاء زمین های رها شده، تنوع بخشی ب ه عملکردهای فضاهای سبز، تنوع زیستی، زیباسازی و طراحی فضاهای سبز می باشند. به کارگیری سیستماتیک این عوامل در برنامه ریزی توسعه فضاهای سبز شهری از جمله راهکاری جهت بهبود وضعیت فعلی و آینده این فضاهای مهم شهری خواهد شد.
بررسی و رتبه بندی علل تأخیر در تملک اراضی پروژه های عمرانی مطالعه ی موردی: دیدگاه معارضان ملکی بزرگراه های شهید بروجردی و آیت الله سعیدی شهرداری تهران
حوزههای تخصصی:
اگرچه موضوع تأخیر در پروژه های عمرانی در مطالعات متعددی مورد بررسی قرار گرفته و عوامل مؤثر و نیز اولویت آن ها شناسایی شده، اما در کمتر مطالعه ای در این حوزه تملک اراضی به عنوان عاملی اساسی در تأخیر انجام پروژه های عمرانی معرفی شده است. با این وجود و در ایران تأخیر در تملک اراضی واقع شده در مسیر این پروژه ها و به ویژه پروژه های بخش راه را می توان یکی از اساسی ترین علل تأخیر در کل پروژه قلمداد نمود. بر این اساس، شناسایی علل تأخیر در تملک اراضی بخش عمده ای از علل تأخیر در کل پروژه را تبیین نموده و از این رو، این مطالعه کوشیده است تا علل تأخیر در تملک اراضی پروژه های عمرانی راه های درون شهری و با تأکید بر دو پروژه ی بزرگراه شهید بروجردی و آیت الله سعیدی شهرداری منطقه ی 18 تهران را از نگاه مالکان آن ها مورد بررسی قرار دهد. داده های این پژوهش از طریق پرسشنامه ای محقق ساخته جمع آوری گردیده و نمونه ی آماری آن را نیز مالکان اراضی این دو مسیر تشکیل می دهد. با استفاده از تکنیک AHP، نتایج این مطالعه نشان دهنده ی آن است که مهم ترین علل تأخیر معرفی شده از نظر مالکان و به ترتیب اولویت شامل: عدم پاسخگویی مسئولین مرتبط، عدم جایگزینی مناسب برای ملک، ضعف پیگیری دستگاه اجرایی برای خرید ملک، عدم اعتماد مالکان به مسئولین و عدم توانایی کارفرما در جلب اعتماد مالکان، عدم توانایی ارتباط مناسب بین کارفرما و مالکان، وجود نارسایی در قوانین و مقررات موجود و عدم اطلاع رسانی درباره ی مزایای اجرای پروژه به مالکان است. از نگاه سیاست گذاری و با توجه به آنکه کلیه این عوامل را می توان در گروه عوامل مدیریتی جای داد لزوم بازنگری در تیم مدیریتی برای کاهش زمان تأخیر در تملک امری ضروری است. ایجاد گروه کارشناسی که بتواند عوامل موثر بر تأخیر را مورد بازنگری قرار داده و با بهبود آن زمینه را برای کاهش آن فراهم نمایند پیشنهاد سیاستی این مطالعه است.
تحلیل فضایی شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی (مورد مطالعه: شهرستان های مرزی کلان منطقه آذربایجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه دست یابی به توسعه پایدار، یکی از مباحث عمده کشورها به ویژه کشورهای در حال توسعه است. وقتی تفاوت مکانی توسعه زیاد باشد و ساکنان مناطق مرزی نسبت به این تفاوتها آگاهی یابند، این مسئله سبب ایجاد بحران در این مناطق می شود؛ بنابراین کشورها به منظور جبران عقب ماندگی ها، رهایی از فقر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و غیره و برای رسیدن به توسعهای معتدل و همه جانبه که بتواند به بهبود وضع زندگی همه مردم منجر شود، به شناخت صحیح قابلیت ها، توان ها و محدودیت ها در تمامی زمینه ها و مناطق خود نیاز دارند. این پژوهش با هدف تحلیل شاخص های توسعه در راستای تحقق امنیت پایدار در مناطق مرزی کلان منطقه آذربایجان انجام شده است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی با هدف کاربردی است. جامعه آماری شامل 16 شهرستان مرزی کلان منطقه آذربایجان بر پایه آمارگیری سال 1390 است. برای ارزیابی از4 مؤلفه آموزشی، فرهنگی، اقتصادی و بهداشتی- درمانی در قالب 40 شاخص استفاده شده است. برای بیان اهمیت نسبی هریک از شاخص ها از مدل ANP استفاده شده است. مدل به کار برده شده برای تجزیه وتحلیل داده ها، مدل تصمیم گیری چند معیاره پرومته است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان داد که شهرستانهای ماکو، نمین و جلفا با Phi (469/0)، Phi(425/0) و Phi(413/0) در رتبه اول تا سوم و شهرستان پلدشت و سردشت با (-301/0) Phi و Phi(-390/0) در رتبه آخر قرار دارد. در کل از بین 16شهرستان منطقه آذربایجان 3 شهرستان کاملاً برخوردار، 2 شهرستان برخوردار، 3 شهرستان نیمهبرخوردار، 6 شهرستان نابرخوردار و 2 شهرستان کاملاً نابرخوردار از شاخصهای توسعه هستند.
تحلیلی بر مطلوبیت اجتماعی و تاثیر آن بر مسکن گزینی (مطالعه موردی؛ محلات با توسعه مسکونی بالا در بافت فرسوده شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شهر به عنوان عالی ترین نمود تمدن بشری، نقش بنیادینی در ایجاد زندگی خوب برای تمام شهروندان دارد. اما در عین حال تاکید بر ابعاد کمی رشد در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای در حال توسعه منجر به دو قطبی شدن شهرها گردیده است. که قطبی از شهرها دارای مقبولیت و مطلوبیت بیشتر از نظر اجتماعی بوده و قطب دیگر دارای مطلوبیت و مقبولیت اجتماعی پایینی است که این خود در ظرفیت پذیری این بافت ها موثر بوده است. هدف از این مطالعه، ارزیابی مطلوبیت و رفاه اجتماعی تعدادی از محلات بافت فرسوده شهر زنجان است که با اقبال بیشتری ساخت و سازهای مسکونی در آنها صورت می پذیرد. پژوهش با روش توصیفی و تحلیلی انجام گرفته است و اطلاعات مورد نظر به صورت مشاهده، تهیه نقشه های ضروری و تکمیل پرسشنامه جمع آوری گردید و برای تحلیل آنها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. حجم نمونه 365 خانوار است که از جامعه آماری بافت فرسوده مرکزی شهر زنجان که 7160 خانوار است، انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مطلوبیت اجتماعی در سطح مطلوب و مسکن گزینی در حد متوسط بوده و بین مسکن گزینی و مطلوبیت اجتماعی رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیر مطلوبیت اجتماعی 32 درصد واریانس مسکن گزینی را تبیین کرده است. طبق یافته ها هرچه در یک محله مطلوییت اجتماعی در سطح بالایی باشد منجر به افزایش سکونت پذیری آن می گردد بنابراین با افزایش رفاه اجتماعی و به تبع آن مقبولیت اجتماعی می توان تا حدودی به ظرفیت پذیری بافت های فرسوده امیدوار بود.
نقش قنوات در هویت بخشی به شهرهای ایرانی – اسلامی؛ مورد مطالعه شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هویت مکانی پیوند نزدیکی با هویت شخصی دارد وآشنایی زیاد موجب ایجاد حس مکان میگردد که خود انطباق محیط یا ساختارهای فرهنگی توانایی های احساسی وذهنی را در بر دارد.همدان شهری با هسته های اولیه زیستی است و «قنوات»اصلی ترین هسته شهر بوده است.نقش قنوات در گذشته در آبرسانی وآبادانی شهر از اهمیت خاصی برخوردار بوده است.متاسفانه طی توسعه شهری وافزایش ساخت وسازها واز بین رفتن باغات درون شهر ومزارع اطراف،بخشی از هویت شهر به نام«قنات»به دست فراموشی سپرده شد.قنوات در شهر همدان به عنوان یک شاخصه است به گونه ای هویت بخش ومتمایزکننده محلات از سایر محلات جدید شهر است.اصطلاح«حس مکان» دراینجا مصداق می یابد،مدیریت این حس مکان وحفظ این احساس امنیت،تعلق وخاطره انگیزی رسالت ماست.اجزا شکلی «معنی» به عنوان یکی از معیارهای اصلی شهر مطلوب «ساختار» و«هویت» هستند.ساده ترین شکل معنی به مفهوم محدود این واژه کلی،هویت است. در این نوشتاربا استفاده ازروش کتابخانه ای،میدانی و منابع معتبر ابتدا به کنکاش در معنی و مفهوم هویت، اهمیت نگرش به جهان در رابطه با هویت و اهمیت آن در آثار انسانی پرداخته و در ادامه به بررسی قنوات شهر همدان به عنوان یک عنصرهویتی- فرهنگی وعوامل این هویت بخشی می پردازد. هدف اصلی تحقیق حاضر تعیین چارچوب فکری برآمده از قنوات در هویت بخشی به شهر همدان و روش تحقیق ماهیتی توصیفی-تحلیلی است از یافته های این پژوهش می توان به تاثیر قنات ها در هویت بخشی به شهر همدان اشاره نمود. این نوشتار در خاتمه بازگشت به خویشتن و توجه به ویژگیهای بومی و ملی و اهتمام در کالبدی نمودن آنها در معماری و شهر سازی را، راه دستیابی به هویتی پایدار می داند.
سنجش کارایی سامانه حمل و نقل همگانی در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از گسترش شهرها و افزایش جمعیت شهری، نیاز به جابجایی و استفاده از وسایل نقلیه به طور فزایندهای گسترش و تراکم ترافیک را در نواحی شهری پدید آورد که خود بسیاری از چالشها همچون آلودگیهای هوا و صدا را سبب گردید. از این پس مدیران شهری حمل و نقل همگانی را عنصر اصلی دستیابی به سامانهی حمل و نقلی متعادل معرفی نمودند. گسترش پراکنده شهر یزد و توسعهی شهرکهای آن در جهتهای غربی و جنوبی و شمالی و همچنین به سبب مرکزیت اداری و سیاسی استان و نیز مراکز آموزشی و درمانی، روزانه حجم بالایی از سفرهای درون شهری صورت میپذیرد. در این میان شبکهی اتوبوسرانی شهر یزد سهم قابل توجهی در جابجایی روزانه مسافران دارد. بنابراین مقاله حاضر بر آن است تا با استفاده از روشی توصیفی- تحلیلی و با ماهیتی کاربردی به ارزیابی کارایی سامانه اتوبوسرانی در یزد به ویژه در سه مسیر 11، 55 و 62 اتوبوسرانی باحجم بالای سفر بپردازد. به منظور انجام ارزیابی سامانه از معیارهای دسترسیپذیری و راحتی و آسایش مطرح شده در گزارش TCRP100 کمک گرفته شده است. در معیار دسترسی پذیری، به بررسی ساعات فعالیت خطوط در طول شبانه روز، فراوانی سرویس و درصد ناحیه تحت پوشش سرویس و در معیار راحتی و آسایش به محاسبه تطبیقی زمان کل سفر با اتوبوس و خودرو شخصی پرداخته شده است. سنجههای فوق به خوبی میتواند عملکرد سامانه و کیفیت سرویس آن را بسنجد و تصویری جامع از کارایی حمل و نقل همگانی را در شهر یزد ارائه دهد. نتایج حاصل از پژوهش نشان میدهد که بالابودن زمان سفر با اتوبوس در مقایسه با خودرو شخصی در حدود دو برابر است که علیرغم بالا بودن سطح سرویس ناحیه تحت پوشش منجر به ترغیب شهروندان برای استفاده از خودرو شخصی میشود.
جُستاری در ارزیابی اقدامات نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران (در قیاس با تجارب نوسازی جهانی) در راستای توجه به اهداف توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فرسودگی ساختمان ها و محله ها در نابرابری میان «خدمات عرضه شده توسط بافت و نیاز امروز» نمود می یابد. بافت های فرسوده شهری که ساکنان بسیاری را نیز در خود جای داده است دارای شرایط بحرانی می باشند. بافت های فرسوده شهری در فرایند زمانی شکل گرفته و امروزه در محاصره تکنولوژی عصر حاضر و توسعه شهری جدید گرفتار شده اند و از لحاظ ساختاری و عملکردی دچار کمبودهایی می باشند که نمی توانند جوابگوی نیاز ساکنین خود باشند. آسیب پذیری خانه های بافت های فرسوده در برابر زلزله کاملا جدی است. زیرساخت های بافت فرسوده از متوسط شهر بسیار کمتر است و فقر اقتصادی در بافت های فرسوده، توان مشارکت و نظارت مردم را سلب کرده است. در توسعه پایدار شهرها، توجه به بافت های فرسوده و نوسازی و بهسازی آنها بسیار قابل توجه می باشد. هدف اصلی این نوشتار بررسی توانمندسازی بافت های فرسوده می باشد و در این راستا ضمن مروری بر تعاریف فرسودگی از منظر علمی و حقوقی، نوسازی بافت های فرسوده به عنوان یکی از مؤلفه های قابل توجه در توسعه پایدار مورد بررسی قرار می گیرد. لذا پس از مروری تاریخی بر نوسازی بافت های فرسوده جهانی، به بررسی آن در ایران پرداخته و ضمن آسیب شناسی آن در تاریخ کشور، به ارائه پیشنهادات این امر در بافت های شهری امروز می پردازد. این تحقیق بر اساس نوع داده ها و متغیرها، تحقیقی کیفی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی- اسنادی می باشد. متغیر مستقل تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، بافت های فرسوده شهری و متغیر وابسته نیز نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده است. در این راستا توجه به مفهوم نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد ضمن تحلیل مطالعات صورت گرفته به ارائه مدل پیشنهادی در راستای توجه به توسعه پایدار با استفاده از ابزار پیشنهادی (نوسازی) پرداخته می شود. نتایج حاصل حاکی از این است که مشکلاتی در راستای عدم تحقق نوسازی وجود دارد که شاید بتوان آن را در سطوح ساختاری، نهادی، خردی که از اهداف توسعه پایدار می باشد، بررسی نمود.
تحلیل مکانی آمد و شدهای روزانه مرتبط با کار و تحصیل در مناطق روستایی پیرامون کلان شهرها (مطالعه موردی: منطقه کلان شهری تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سفرهای روزانه بین مراکز روستایی و نقاط شهری پدیده ای است که در همة کشورها، با تفاوت هایی برخاسته از ساختارهای اقتصادی و اجتماعی آن ها، مشاهده می شود. در کشور ما نیز این پدیده، با توجه به گسترش مناطق کلان شهری و مسائل و مشکلات، از جمله گرانی مسکن، رو به افزایش است. تاکنون آمار رسمی از این تعداد جمعیت منتشر نشده است. در سرشماری سال 1385 اولین تلاش برای بررسی این جمعیت انجام شد. در این بررسی با استفاده از تحلیل اکتشافی و به کارگیری آمارهای فضایی سعی شد این پدیده از نظر مکانی و توزیع فضایی پیرامون کلان شهر تهران بررسی شود. رفت وآمد روزانه برای کار یا تحصیل در سطح روستاهای کلان شهر تهران در سه وضعیت مراجعه از روستا به شهر، از روستا به روستا، و از شهر به روستا بررسی و مشخص شد، دو خوشة بزرگ در جنوب تهران مهم ترین مراکز فرستندة جمعیت برای کار یا تحصیل به نقاط شهری اند؛ یعنی بخش هایی از ری، پاکدشت، رباط کریم، و شهریار. مهم ترین قطب فرستندة جمعیت به نقاط روستایی برای کار یا تحصیل نیز شهرستان پاکدشت است. مراجعة جمعیت از نقاط شهری به نقاط روستایی نشان می دهد این مقادیر برای کل منطقة کلان شهر تهران الگویی تصادفی دارد. به عبارت دیگر، مراکز خاصی با این خصیصه در کلان شهر تهران وجود ندارد؛ ولی نقاط شهری رودهن، پردیس، پیشوا، پاکدشت، بومهن، نصیرآباد، و شاهدشهر بیشترین جمعیت را به نقاط روستایی برای کار یا تحصیل می فرستند.
تحلیل مؤلفه های پیش برنده در اجرای موفقیت آمیز طرح بهسازی و نوسازی مسکن روستایی مورد: شهرستان خدابنده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه آگاهی از امکانات و تنگناهای نواحی روستایی و تحلیل آنها در فرایند برنامهریزی توسعه ی روستایی اهمیت بسزایی دارد و نوعی ضرورت جهت ارائه طرحها و برنامههای توسعه محسوب میشود. طرحهای بهسازی روستایی از جمله طرحهای توسعه ی روستایی است که در آنها سعی شده است نسبت به بهسازی و سازماندهی مساکن روستایی اقدام شود. هدف پژوهش حاضر تحلیل مؤلفه های پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی در استان زنجان بود. روش انجام این تحقیق پیمایشی و از نوع کاربردی بود. جامعه ی آماری این تحقیق را دریافتکنندگان وام مسکن روستایی در جهت بهسازی و نوسازی مسکن شهرستان خدابنده در استان زنجان تشکیل دادند. حجم نمونه با استفاده از فرمول دوران 104 نفر برآورد گردید که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. ابزار گردآوری دادهها، پرسشنامهای بوده که پایایی و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریبکرونباخ آلفا (80/0) و نظرخواهی از کارشناسان و اساتید مرتبط با موضوع تأیید شده است. تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS به عمل آمده است. نتایج حاصل از تحلیل عاملی نشان داده است که چهار مؤلفه با تبیین 48/63 درصد واریانس کل، با عوامل پیشبرنده در اجرای طرح بهسازی و نوسازی مساکن روستایی مرتبط میباشند. مؤلفه های فنی-تکنیکی (82/20)، خدماتی- اعتباری (74/18)، اجتماعی- فرهنگی (35/12) و تشکیلاتی- اداری(56/11) بهترتیب اهمیت بیشترین نقش را در مجموع تبیین نمودهاند.
بررسی روند تغییر سری های دمای شهر شیراز در ارتباط با برنامه ریزی توسعه شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه برنامه ریزی شهری پایه و اساس توسعه شهری محسوب می شود، لذا نقش عوامل و عناصر اقلیمی را نمی توان در آن نادیده گرفت. طی دهه های اخیر به دلیل توسعه سریع شهرنشینی و صنعتی شدن، تغییرات قابل ملاحظه ای در کمیت های هواشناختی و کاربری سطح زمین در شهرهای بزرگ به وجود آمده است. با توجه به این که امروزه محققین به علت ناکافی بودن اطلاعات اقلیمی نتوانسته اند آن گونه که باید تأثیرات اقلیم بر شهر و یا تأثیرات توسعه شهرنشینی بر شرایط اقلیمی را مورد مطالعه قرار دهند؛ لذا در پژوهش حاضر سعی بر آن شده تا به منظور بررسی این اثرات متقابل، روند عناصر دمایی و ارتباط آن با توسعة شهری به طور موردی بر روی شهر شیراز مورد ارزیابی قرار گیرد. در راستای این هدف از آمار دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما، حداقل مطلق دما و حداکثر مطلق دمای ایستگاه سینوپتیک شیراز طی دوره آماری 1389-1350 در مقیاس سالانه استفاده شد. پس از تست همگنی داده ها توسط آزمون های کالموگورف اسمیرنوف و کای اسکور و سنجش بهنجاری داده ها توسط نرم افزارهای Minitabو Ncss جهت محاسبه روند از آزمون های پارامتری t، وان نیومن و تابع خود همبستگی بهره گرفته شد. در نهایت مدل تحلیلی روند به روش کمترین مربعات بر روی داده ها صورت پذیرفت. نتایج حاصل بیانگر آن است که طی دوره مورد مطالعه پارامترهای دمای حداقل، دمای حداکثر، میانگین دما و حداقل مطلق دما دارای روند افزایشی و پارامتر حداکثر مطلق دما بدون روند بوده است. این آهنگ رشد افزایشی همزمان با توسعة شهرنشینی و صنعتی شدن در شیراز بوده و در نتیجه ارتباط معنی داری بین افزایش دما با توسعة شهرنشینی و صنعتی شدن به نظر می رسد. این روند افزایشی قابل ملاحظه، به ویژه در دمای حداقل، که ناشی از اثرات توسعة شهری و تغییر کاربری زمین است، می تواند اثرات مخرب زیست محیطی، تغییر اقلیم محلی و حاکم شدن خشکی را در پی داشته باشد. با توجه به چنین روندهای افزایشی ضروری است تا جهت احتراز از این پیامدها برنامه ریزان توسعه شهری تمهیدات لازم را در راستای مقابله با بحران افزایش گرمایی و به صورت مدیریت ریسک به کار گیرند.
عوامل مؤثّر در جمعیّت پذیری شهرهای جدید اقماری(مطالعه ی موردی: شهرجدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به دنبال گسترش شهرنشینی در جهان و ایران و حاد شدن مسائل آن بازنگری در رویکردهای برنامه ریزی و طرّاحی شهری به ضرورتی گریزناپذیر در کشور بدل شده است. ساخت شهرهای جدید برای حرکتی اساسی در نظام شهرنشینی کشور، از دهه ی 1360 به عنوان راه حلّی اساسی آغاز شد که اکنون نیز ادامه دارد. اکنون، پس از گذشت بیش از یک دهه از فعّالیت این شهرها، بررسی دلایل رشد و جمعیّت پذیری برخی از این شهرها نسبت به دیگر شهرها لازم به نظر می رسد. برای این منظور شهرجدید اندیشه، به عنوان پرجمعیّت ترین شهر از مجموعه شهرهای جدید اطراف تهران را مورد بررسی قرار دادیم. در این پژوهش از داده های مرکز آمار ایران و تکمیل پرسش نامه و مشاهده ی میدانی استفاده شده که روش های مناسبی برای بررسی موضوع ذکر شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان فاصله از کلان شهر تهران و تفاوت قیمت زمین و مسکن میان تهران و شهر جدید اندیشه از مهم ترین عوامل مؤثّر در جذب جمعیّت به این شهر جدید بوده است. شهرهای جدید تهران در دسته ی شهرهای جدید اقماری هستند و هدف از ساخت این نوع شهرها، عرضه ی مسکن ارزان قیمت، همراه با خودکفایی شغلی و خدماتی است، به گونه ای که رفت وآمد روزانه به مادرشهر را تشویق نکند؛ اما از آن جاکه شهرهای جدید تهران، در زمینه ی خودکفایی شغلی و خدماتی استقلال کافی را ندارند و همواره برای بازار کار و تأمین نیازهای ساکنان به کلان شهرتهران وابسته هستند، بنابراین شهر جدید اندیشه که در سمت و سو توسعه ی تهران و در فاصله ی کمتری از کلان شهر قرار دارد، از رشد جمعیّتی بیشتری برخوردار بوده است.
بررسی نقش ویژگی های فردی در میزان دلبستگی کاربران به فضاهای شهری (نمونه موردی: خیابان خیام در قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رابطه انسان و مکان جنبه های گوناگونی دارد که دلبستگی به مکان، به عنوان بُعد عاطفی این رابطه از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این رابطه، علل و عوامل مختلفی در مطالعات گوناگون مطرح گردیده اند که برخی به ویژگی های مکان و برخی به ویژگی های فردی اشاره دارند. در تحقیق حاضر با ع نایت به اهمیت این امر در توس عه رابطه انسان و مکان که آرامش او را در پی دارد جنبه های فردی مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته و یکی از خیابان های موفق شهری با نام خیابان خیام واقع در شهر قزوین به عنوان نمونه انتخاب گردیده است. در این راستا پس از یافتن شاخص های ارزیابی دلبستگی به مکان در تحقیقات صورت گرفته، متغیرهایی چون: جنسیت، سن، تحصیلات، وضعیت تأهل و شغل پاسخ دهندگان؛ به عنوان متغیرهای مستقل تحقیق، مورد ارزیابی قرار گرفته اند. با توجه به آن که دلبستگی به م کان، دارای ابعاد م ختلف عملکردی، عاطفی، رفتاری و شناختی می باشد، تأثیرگذاری متغیرهای مذکور بر میزان دلبستگی پاسخ دهندگان در این ابعاد، مورد سنجش قرار گرفته است. در این تحقیق، 598 نفر از شهروندان حضور داشته اند و نتایج از طریق آزمون های مختلف تی-تست، همبستگی پیرسون، تحلیل عاملی و اف-تست، تحلیل شده است. نتایج حاکی از آن است که در میان متغیرهای مذکور، تنها تحصیلات رابطه معناداری با میزان دلبستگی افراد به مکان و همچنین بُعد عاطفی آن داشته است. ضمن آن که رابطه معناداری بین گروه کارگران و افراد مجرد با بُعد رفتاری دلبستگی به مکان مشاهده گردیده است. قابل ذکر است بعد مذکور درعین حال تحت تأثیر مستقیم سن کاربران در فضای نمونه نیز قرار دارد.
تحلیلی بر مشارکت های سنتی و اثرات آن در نواحی روستایی ایران(مورد: شیوه کشت برنج در روستای شهریار بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم مشارکت، مفهومی دیرینه و همراه روستاییان بوده و از دیرباز با زندگی آنها پیوند داشته است. در روستاهای ایران نیز از گذشته مشارکت های مردمی در فعالیت های مختلف روستایی و زراعی وجود داشته که در مناطق مختلف تحت عناوین مختلفی همچون بنه، صحرا، حراثه و.... از آن یاد برده می شوند. اما از مشروطیت تا کنون شاهد تصویب قوانینی از طرف مجلس ملّی و مجلس شورای اسلامی هستیم که با همه ی تلاش های صورت گرفته و قوانین مدون شده هنوز هم اجرای بسیاری از طرح ها در روستاها به شکست می انجامد. این در حالی است که بسیاری از مشارکت های سنتی روستاییان از نوع خودانگیخته بوده و به گونه ای با زندگی روستاییان عجین شده و همراه با آثار و پیامدهای مثبتی بوده است. در پژوهش حاضر با استفاده از روش شناسی موردی و توصیفی – تحلیلی تلاش بر این است که به معرفی یک نمونه از این نوع مشارکت ها در قالب کشت برنج در روستای شهریاراز توابع بخش فلارد استان چهارمحال و بختیاری پرداخته شود. این نوع مشارکت که در روستای شهریار با کار و زندگی روستاییان عجین شده است و نتایج اقتصادی و اجتماعی بی شماری به همراه دارد، از قبیل: مدیریت منابع آب و خاک، همدلی و وحدت کشاورزان، عدالت اقتصادی و اجتماعی بین اهالی روستا، توجه به فقیران روستا و ....
آمایش حوضه آبخیز تیلآباد گلستان، با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS)
حوزههای تخصصی:
آمایش اراضی علمی است که با توجه به ویژگیهای اکولوژیکی سرزمین و شرایط اقتصادی اجتماعی آن، نوع استفاده بهینه از سرزمین را مشخص میسازد. در ارزیابی توان اکولوژیک حوضه آبخیز 965,33 هکتاری تیلآباد گلستان که موضوع این تحقیق است، نقشههای طبقات ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت شیب، بافت خاک، زمینشناسی، همباران، همدما، فرسایش خاک، عمق خاک، ساختمان خاک، تولید علوفه، وضعیت مرتع، گرایش مرتع، تاج پوشش، اقلیم و زهکشی، رقومی شده و به روش سیستمی بر اساس مدل طراحی شده برای حوضه در محیط Arc View با یکدیگر تلفیق شده و توان هر سرزمین نسبت به کاربریهای کشاورزی، مرتعداری، توسعه روستایی، تفرج و حفاظت تعیین شده و با توجه به مطالعات اقتصادی، اجتماعی منطقه و پیشفرضهای مدل، اولویتبندی شده و در نهایت، نقشه نهایی آمایش سرزمین تولید گردید. نتیجه ارزیابی توان اکولوژیک منطقه نشان میدهد که 94/63 درصد سطح حوضه تیلآباد باید به کاربری حفاظت، 63/13 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 1، 44/1 درصد به کاربری مرتعداری طبقه 2، 63/9 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 1 (اراضی آبی و باغ)، 25/1 درصد به کاربری کشاورزی طبقه 2 42/5 درصد به کاربری جنگل تنک، 85/4 درصد به کاربری ارس کم تراکم و 06/0 درصد به کاربری توسعه روستایی اختصاص یابد