فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۴٬۸۵۲ مورد.
حوزههای تخصصی:
ژئوتوریسم گزینه شاخص بخش گردشگری است که اهم اهداف آن، پایداری، افزایش سودمندی، کاهش اثرات مخرب حین استفاده از منابع زمین شناسی و ژئومورفولوژیک و ایجاد کمترین تغییرات در محیط طبیعی است. هدف از این پژوهش ارزیابی اثرات زیست محیطی توسعه ژئوتوریسم در جزیره هرمز است. برای نیل به این هدف، طی مطالعات کتابخانه ای و بازدیدهای میدانی، ویژگی های محیط طبیعی و انسانی جزیره هرمز به عنوان داده های پژوهش، در قالب فرم های شناسنامه مکان گردآوری شده و ارزیابی اثرات توسعه ژئوتوریسم بر پایداری محیط به روش RIAM اصلاح شده انجام گرفت. بر اساس نتایج، توسعه ژئوتوریسم آثار مثبت زیادی بر عدم مهاجرت جمعیت از جزیره، توسعه مشاغل، حفظ آثار تاریخی، آسایش مردم، توسعه زیرساخت ها، اقتصاد جوامع محلی و نیز تبادلات فرهنگی در جزیره داشته و باعث شده است که کیفیت اثرات بر محیط انسانی جزیره در طبقه متوسط تا خوب قرار گیرد. اگرچه محیط های فیزیکی و بیولوژیکی جزیره هرمز ماهیتاَ شکننده اند، ژئوتوریسم نه تنها خسارتی بر این اجزاء وارد نکرده، آثار مثبتی نیز بر آن ها داشته است. ژئوتوریسم، کمترین تغییرات را بر محیط فیزیکی باعث شده است. در مجموع با توجه به تغییرات جزئی و عمدتاَ مثبت محیط ، می توان نتیجه گرفت که توسعه ژئوتوریسم در هرمز با اهداف اکوتوریسم و توسعه پایدار هماهنگ بوده و پتانسیل بالایی برای ایجاد اثرات سودمند زیست محیطی در جزیره هرمز دارد. در این راستا با تقویت مدیریت و لحاظ ضوابط و استانداردهای خاص بهره برداری نشأت گرفته از ماهیت ژئوتوریسم می توان از اثرات جزئی مخرب آن کاسته و اثرات مثبتش بر محیط های طبیعی و انسانی جزیره را تقویت کرد.
گسترش قطب سوی رودباد جنب حاره نمیکره شمالی در عرض های میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رودباد جنب حاره ای به دلیل افزایش گازهای گلخانه ای و کاهش ازن استراتسفری و همچنین گرمایش جهانی در حال گسترش به عرض های جغرافیایی بالاتر است و افزایش تغییرات آب و هوایی را در عرض های میانه داشته است. هدف از این مطالعه گسترش قطب سوی رودباد جنب حاره ای نیمکره شمالی از داده های بازتحلیل پیش بینی میان مدت هواسپهر اروپایی (ECMWF) نسخه (ERA5) با تفکیک مکانی 25/0*25/0 در تراز های 100-400 هکتوپاسکال و بازه زمانی 40 ساله (2018-1979) پرداخته شده است. یافته های پژوهش نشان داد که وضعیت میانگین ساختار عمودی رودباد جنب حاره ای نیمکره شمالی فصل تابستان در شمالی ترین عرض جغرافیایی قرار گرفته است؛ و از عرض های 41 درجه تا 45 درجه شمالی مشاهده شده است. در فصل زمستان به جنوبی ترین عرض های جغرافیایی جابه جا شده است و هسته سرعت رودباد جنب حاره در فصل زمستان از شدت بیشتری نسبت سایر فصل ها برخوردار است که هسته رودبادجنب حاره در تراز بین 400-100 هکتوپاسکال با سرعت بین 25 تا 45 متر در ثانیه در عرض های بین 20 تا 30 درجه شمالی مشاهده شده است. این تحقیق بیانگر این است که رودباد جنب حاره نیمکره شمالی دو دوره روند افزایشی را به عرض های جغرافیایی بالاتر در طی سالهای 1979 تا 1997 با 1 تا 2 درجه و همچنین از سال 1999 تا 2017 با 2 تا 3 درجه به عرض های بالاتر کشیده است. در نتیجه، افزایش خشکی و تغییرات آب و هوایی در آینده قابل پیش بینی است.
بررسی تغییرپذیری فضایی- زمانی بارش سالانه و بیشینه بارش روزانه در غرب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
335 - 349
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر با توجه به نقش و اهمیت بارش های سنگین در غرب ایران، با هدف بررسی تغییرپذیری فضایی - زمانی بارش سالانه و بیشین ه بارش روزانه در منطق ه غرب ایران انجام شد. بدین منظور ، از داده های بارش شش ایستگاه سینوپتیک واقع در منطق ه یاد شده که از آمار بلندمدت برخوردار بودند استفاده شد. در این راستا، نخست با استفاده از تابع توزیع گامبل[1]، آستان ه بارش سنگین برای هر ایستگاه تعریف، آنگاه با کاربرد آزمون گرافیکی ITA [2] و من - کندال [3] روند تغییرات بیشین ه بارش های روزانه و مجموع سالان ه هر ایستگاه محاسبه شد. نتایج حاصل از روش ITA نشان داد روند نایکنواختی در سری زمانی بارش های سالان ه ایستگاه های خرم آباد و همدان وجود دارد. اما در ایستگاه های کرمانشاه، دزفول، اهواز ، و آبادان روند مشخص شده در همه طبقاتْ کاهشی و یکنواخت بود . همچنین ، بیشین ه بارش روزان ه ایستگاه دزفول و اهواز یکنواخت و کاهشی بوده است ؛ در صورتی که بارش های طبق ه 10 50 میلی متر ایستگاه خرم آباد بدون روند اما بارش های روزانه طبق ه 50 70 میلی متر روند افزایشی را نشان می دهند. در ایستگاه آبادان بارش های طبق ه 5 45 بدون روند و بارش هایی با دور ه برگشت پنجاه ساله روند کاهشی را نشان دادند.
تهیه نقشه لندفرم ها و بررسی ارتباط آن با میزان خشکسالی به کمک روش ژئومورفون و مدل های تصمیم گیری چندمعیاره (مورد: شرق و جنوب استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
160 - 175
حوزههای تخصصی:
خشکسالی از جمله مخاطرات آب و هوایی است که به رغم وقوع تدریجی آن در مقیاس مکانی گسترده ای اثرگذار است و می تواند بخش بزرگی از جامعه روستایی و شهری را در معرض خطر قرار دهد، با توجه به اهمیت موضوع، هدف از این مطالعه بررسی و تعیین نواحی مستعد خشکسالی در نواحی شرق و جنوب استان فارس و ارتباط آن با نوع لندفرم ها با استفاده از روش AHP و فازی می باشد. در این مطالعه برای تعیین لندفرم های منطقه از روش ژئومورفون استفاده شد. همچنین برای تعیین وضعیت خشکسالی منطقه مورد مطالعه از روش فازی و مدل تحلیل سلسله مراتبی استفاده شد. نتایج حاصل از مقایسه دو به دوی هر یک از پارامترها نشان داد که بارندگی و عمق آب زیرزمینی با وزن های ۲۸/۰ و ۰۱/۰ به ترتیب با اهمیت ترین و کم اهمیت ترین پارامتر در تعیین مناطق مستعد خشکسالی در منطقه مورد مطالعه می باشند. نتایج حاصل از روش فازی و AHP نشان داد که بخش های شرقی و جنوب شرقی منطقه مستعد خشکسالی هستند. نتایج حاصل از روش ژئومورفون نشان داد که منطقه مورد مطالعه شامل ۱۰ نوع لندفرم می باشد که لندفرم نوع slope و super به ترتیب بیشترین و کمترین مساحت منطقه را شامل می شود (25 % و 2%). همچنین نتایج حاصل از ارتباط بین نوع لندفرم و خشکسالی نشان داد که در بخش هایی از منطقه که شامل لندفرم Flat است میزان خشکسالی در کلاس متوسط تا زیاد قرار دارد، در حالیکه لندفرم های super دارای حداقل میزان خشکسالی هستند.
تحلیل فضایی روند تابش موج بلند خروجی زمین در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
573 - 595
حوزههای تخصصی:
بررسی رفتار و تغییر عناصر اقلیمی ب ه دلیل شناخت تغییرات آب و هوایی در سال های اخیر م ورد توج ه متخصصان حوزه اقلیم شناسی بوده است. روند از مؤلفه های بسیار مهم یک سری است و می تواند نشان دهنده سیر وضعیت اقلیمی هر منطقه باشد. در این پژوهش روند تغییرات هفده س ال تابش موج بلند خروجی زمین طی بازه زمانی 2003-2019 به کمک آزم ون ناپ ارامتری م ن- کن دال برای هر یاخته بررسی شد و نرخ تغییرات با استفاده از آزم ون تخم ین گ ر شیب سن به دست آمد. از روش آماره لکه های داغ (G) برای تهیه نقشه خوشه های سرد و گرم استفاده شد. نتایج به دست آمده در مقیاس سالیانه حاکی از نبود روند معنادار است، ولی ناهنجاری های ماهانه و فصلی کاملاً آشکار است. به طور کلی، روند غالب در بیشتر ماه های تابستان، پاییز، و زمستان در مناطق زیادی از کشور از جمله عرض های شمالی افزایشی است. با توجه به همبستگی که بین تابش موج بلند زمینی ثبت شده توسط سنجنده با میزان ابرناکی، گازهای گلخانه ای در جو، رطوبت، و نوع پوشش سطح زمین وجود دارد، افزایش تابش موج بلند زمینی در عرض های شمالی کشور را می توان به کاهش ابرناکی، تغییرات پوشش سطح، و متعاقباً کاهش بارندگی ارتباط داد و کاهش آن در مناطق جنوبی کشور را در اثر افزایش رطوبت ناشی از گرم شدن جو دانست.
مطالعه و تحلیل مکان گزینی نیروگاه های خورشیدی در استان آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأمین انرژی پایدار در دنیای امروزی امری ضروری است. از آنجا که معیارها و فاکتورهای مختلفی بر یافتن مکان مناسب نیروگاه خورشیدی تأثیر می گذارد، مقایسه مؤثر این معیارها با استفاده از روش های تصمیم گیری چندمعیاره (MCDM) میسر است. همچنین، روش های هوش مصنوعی نظیر شبکه عصبی مصنوعی برای یافتن دقیق ترین مکان های مناسب می تواند سازنده باشد. در این پژوهش با به کارگیری روش بهترین- بدترین به عنوان یکی از تکنیک های MCDM و واردکردن نتایج آن در شبکه عصبی مصنوعی (ANN) جهت تعلیم شبکه اقدام به یافتن مناسب ترین مکان ها برای استقرار صفحات خورشیدی در استان آذربایجان شرقی به عنوان یک استان دارای ناهمواری های طبیعی نسبتاً زیاد شد. پس از تولید لایه تناسب اولیه با شبکه عصبی مصنوعی، با تولید لایه های محدودیت و اعمال آن ها روی نتایج به دست آمده از شبکه عصبی، مکان هایی که امکان اولیه را برای استقرار این صفحات نداشتند از نتایج اولیه حذف شدند. نتایج نهایی نشان داد که 1854206.25 هکتار از زمین های استان تناسب کمتر از 0.3 و 1460887.5 تناسبی بین 0.3 تا 0.5 را جهت استقرار نیروگاه خورشیدی دارند. همچنین، فقط 69762.5 هکتار از اراضی استان دارای تناسب بیش از 0.75 برای استقرار صفحات خورشیدی هستند.
بررسی تغییرات سوزبادهای دشت زرینه اوباتوو طی سه دهه اخیر با استفاده از روش من - کندال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۱۱۸)
557 - 572
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی رفتار سوزبادهای دشت زرینه اوباتوو است. پس از بررسی کمی و کیفی داده های روزانه دما و سرعت باد طی دوره ۱۳۶۸-1399 با استفاده از آزمون های K-S و Run Test، فرض نرمال و تصادفی بودن داده ها بررسی شد. شاخص سوزباد با برقراری شروط دمای پایین تر از منفی 2 درجه سلسیوس و سرعت باد بالاتر از 8 / 4 متر بر ثانیه تعریف شد. برای شناخت رفتار خطی و غیرخطی و برازش خط روند و محاسبه شیب آن، رگرسیون چندجمله ای غیرخطی به کارگیری شد. از آزمون من - کندال و آماره T من- کندال نیز برای بررسی انحراف احتمالی و نوع و زمان تغییرپذیری و جهش در سری های زمانی یادشده و داده های سوزبادها استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که در کل میزان دمای فصل زمستان منطقه افزایش یافته و متعاقب آن هم میزان سردی سوزبادها و فراوانی وقوع آن ها تغییر کرده است؛ به طوری که دمای سرمایش سوزبادها روند کاهشی داشته و در سال 1386 جهش معنی داری را تجربه کرده است. از اواسط سال 1380 نیز فراوانی سالانه طبقه اول سوزبادها دارای روند کاهشی بوده و چند جهش معنی دار را نشان داده و حالت نرمال بلندمدت خود را از دست داده است.
ارزیابی بارش و دما بر مبنای توسعه و تعمیم شاخص دریای شمال-خزر برای دوره آتی در سواحل جنوبی دریای خزر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییرپذیری مولفه های دما و بارش و نقش تغییر اقلیم بر روی آنها و همچنین تأثیر شاخص های بزرگ مقیاس اقلیمی در سالهای اخیر توسط محققین در حوزه های مختلف علمی مورد توجه خاصی قرار گرفتند. یکی از مهم ترین شاخص ها با مقیاس منطقه ای که به نوعی در شرق اقیانوس اطلس با شاخص NAO در یک محدوده عمل می کند به شاخص دریای شمال- خزر (NCP) اشاره نمود. در این پژوهش، از سه دسته داده شامل مولفه های دما و بارش، داده های بازکاوی شده ارتفاع ژئوپتانسیل 500 هکتوپاسکال و داده های ارتفاع ژئوپتانسیل 500 هکتوپاسکال بر اساس 14 مدل اقلیمی استفاده کردیم. در مرحله اول شاخص NCP برای دوره های آتی توسعه و تعمیم و سپس فازهای مثبت و منفی آن برای دو سناریوی RCP4.5 و RCP8.5 مشخص شد و همچنین مولفه های حداکثر دما، حداقل دما، نرخ بارش و تعداد روزهای بارشی نیز برای دوره های آتی ریزمقیاس نمایی گردیدند. با توجه به آینده نگری انجام شده برای فازهای مثبت و منفی این شاخص مشخص شد که برای دوره آتی 2060-2041 دمای حداکثر و حداقل در هر دو فاز بر مبنای دو سناریو افزایش خواهند یافت. آینده نگری نرخ و تعداد روزهای بارشی نیز نشان داد که رفتار تغییرات بارش در دوره آتی نسبت به دوره پایه بی نظم تر از مولفه دما خواهد بود. بطوریکه مشخص گردید میانگین تعداد روزهای بارش در سناریوی RCP4.5 در هر دو فاز از روند کاهشی برخوردار خواهند بود و همچنین در هر دو فاز نرخ بارش در ایستگاههای که با بدنه آبی دریای خزر فاصله نزدیکی دارند افزایش قابل توجهی را خواهند داشت. همچنین بر مبنای سناریوی RCP8.5 متوسط تعداد روزهای بارش منطقه مورد مطالعه در فاز مثبت نسبت به دوره پایه در حدود ۵ روز کاهش و در فاز منفی ۴ روز افزایش خواهد یافت.
نقش فناوری اطلاعات و ارتباطات در جهانی شدن صنعت رسانه
حوزههای تخصصی:
فناوری های جدید ارتباطی نه تنها بر گستره مخاطبان تأثیر گذاشته اند بلکه توانسته اند حتی بنیاد نظریه های کلاسیک ارتباطات را زیر سوال ببرند. به عنوان مثال مدل فرستنده، کانال و گیرنده در نظریه های سنتی ارتباطات، امروزه با ورود رسانه هایی نظیر شبکه های کاربرمحور یا شبکه های اجتماعی به مدل اجتماعات تولید کننده محتوا تبدیل شده که در آن هر فرد در هر زمان به طور پیوسته فرستنده و گیرنده است و نقش های متعددی را در این کانال ارتباطی برعهده می گیرد. این تحولات فناورانه در ذات خود حاوی چالش ها و تهدید هایی هستند که برخی صاحب نظران از آن به عنوان جنگ نرم یاد کرده اند اما این فقط یک روی سکه است، تحولات مذکور درمورد همه کشورهای جهان مصداق دارد و اگر قرار باشد کسی آسیبی ببیند، قطعا آن جامعه ای خواهد بود که در برابر این فناوری ها گارد دفاعی بگیرد. ورود و پیشرفت فناوری های نوین در سازمان های رسانه ای، تغییرات زیادی را به وجود آورده که در نتیجه ساختار و نحوه مدیریت سازمانهای رسانه ای را تحت تأثیر قرار داده است. این مقاله تلاش می نماید تا چگونگی تأثیر فناوری های نوین در رسانه و تحولات آن را به صورت موردی، مورد مطالعه قرار دهد.
تحلیل و بررسی ناامیدی طبیعی از دیدگاه قرآن، متون دینی و علما و پیامدهای آن
حوزههای تخصصی:
یأس و نا امیدی در قرآن کریم به عنوان حالتی معرفی شده است که در مقام عجز و ناتوانی در وجود و روح انسان پدید می آید که انسان در مقام عملکرد دچار ایستایی شده و به طور کلی فرد از انجام فعالیت در زندگی دنیا قطع امید می کند. فاز این جهت به دلیل اهمیت این عارضه نفسانی این مفهوم با عبارتی همچون «یأس»، «قنوط» ، «ابلاس» و «خیبه» به کرّات در قرآن آمده است .از منظر فرهنگ قرآن منشأ اصلی بروز این پدیده در حوزه فکر و اندیشه، ظاهر بینی و دنیا گرایی افراد و دوری از معنویت در زندگی بوده و نتیجه این حالت، به صورت بیماری های مختلفی مانند افسردگی و صدمات روحی شدید و بی هدفی و احساس پوچی در زندگی خود نمایی می کند؛ لذا در قرآن روحیه یأس و نومیدی همواره مورد نکوهش قرار گرفته است. برای درمان این پدیده با رویکردی قرآنی می توان نقطه مقابل حس گرایی را خاطر نشان نمود یعنی نگاه درمانی قرآن در حوزه روان و فکر آدمی به طور کلی در یاد خدای سبحان و تلاش و صبر در برابر مشکلات و ایمان به آخرت خلاصه می گردد.
بررسی عوامل موثر بر تصویر ذهنی شهروندان از بافت فرسوده و راهکارهای بهبود آن (نمونه موردی بافت فرسوده اطراف مسجد جامع قم)
حوزههای تخصصی:
بافت های فرسوده شهری صرف نظر از گونه های متفاوت آنها محصول برخی کم توجهی های مدیریت شهری است که در طول زمان به صورت پهنه ای از شهر درآمده که فاقد پایداری و استحکام لازم کالبدی بوده ، دسترسی مناسبی برای خانه های آنها بوجود نیامده و از کمبود شدید خدمات رنج می برند . به همین دلیل با توجه به کیفیت پایین زندگی در بخشهایی از آنها محل سکونت اقشار محروم و مهاجران روستایی و بعضاً غیر ایرانی شده ودر نهایت به مکان های ناامن و با ناهنجاریهای فراوان اجتماعی در پایین ترین سطح کیفیت محیطی تبدیل شده اند . آنچه در کشور ما امر مداخله، بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده را با مشکل روبرو کرده فقدان یک استراتژی مشخص متکی به شناسایی گونه های بافت فرسوده و عزم جدی مدیریت شهری برای نوسازی و بهسازی آنها بوده است. در بسیاری از عرصه ها بهسازی بافت و اقدام خرد و مشارکتی با مردم ساکن در آن، شیوه بسیار مطلوب و پایداری را ارائه می دهد که می تواند در طول دوره کوتاه مدت صورت پذیرد. شهر قم به واسطه داشتن حدود 1074 هکتار بافت تاریخی و فرسوده یکی از شهرهایی است که به وضوح با مساله فرسودگی روبروست و بافت مسکونی اطراف مسجد جامع قم، به واسطه موقعیت ویژه و همچنین واقع شدن در محدوده مرکزی و تاریخی شهر قم و فرسودگی این محدوده با مشکلات خاصی روبروست. یافته ها نشان داد بررسی میزان موافقت ساکنین نشان می دهد که 32 درصد با تخریب و نوسازی بناها کاملا ً موافقند 23 درصد موافقند، 20 درصد تا حدودی موافقند و کسانی هستند که به این محدوده علاقه دارند و قصد ادامه زندگی در محدوده را دارند. 15درصد از ساکنین محدوده با تعمیر و بازسازی محدوده موافق اما با تخریب و نوسازی مخالفند 10 درصد نیز از هرگونه تغییری در ابنیه و ساختمان های محدوده ناراضی هستند.
ارزیابی نتایج تغییرات کاربری اراضی بر دبی رودخانه دره رود در بازه زمانی سی ساله با استفاده از مدل HEC_HMS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق از روش مبتنی بر شی گرا در تهیه ی نقشه کاربری اراضی حوضه آبریز دره رود با استفاده از تصاویر لندست 5 با سنجنده TM و لندست 8 با سنجده OLI در یک بازه زمانی 30 ساله، از سال 1990 تا 2019 و تاثیرات آن بر تغییرات دبی رودخانه دره رود مورد بررسی قرار گرفت. تصاویر ماهواره ای در چهارده کلاس طبقه بندی شد که کلاس های کشت آبی، زراعت دیم، مناطق سنگی، مناطق مسکونی، باغات و دریاچه دارای افزایش مساحت و زمین های بایر، مراتع، اراضی جنگلی و بستر رودخانه دارای کاهش مساحت بوده اند برای پی بردن به تغییرات روند جریانی رودخانه ، از روش SCS در مدل HEC_HMS استفاده شد و به صورت چهار زیر حوضه مشیران، هوراند، سمبور و بوران تقسیم شده و با توجه به کاربری اراضی شماره منحنی CN و زمان تاخیر رواناب زیرحوضه ها به همراه ضریب K و X به مدل معرفی شد و اجرا گردید. نتایج نشان داد که اوج رواناب در زیرحوضه مشیران با کاهش 7 مترمکعب و کاهش 5/8 میلیمتر حجم رواناب و در زیرحوضه هوراند با کاهش 6/8 متر مکعب اوج رواناب و کاهش 12 میلیمتر حجم رواناب و زیر حوضه سمبور با کاهش 2/2 متر مکعب اوج رواناب و کاهش 12 میلیمتر حجم رواناب همراه بوده است در حالی که در زیر حوضه بوران بر خلاف سه زیر حوضه قبلی افزایش اوج رواناب به میزان 10 متر مکعب در ثانیه و افزایش حجم رواناب به میزان 6/9 میلیمتر برآورد شده است.
پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره ای (مطالعه موردی: رودخانه هفت چشمه قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۳ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۱۵)
123 - 140
حوزههای تخصصی:
رودخانه ها سیستمی پویا بوده و برای رسیدن به تعادل بستر در مسیر خود برداشت، حمل، و رسوب گذاری می کنند. به همین دلیل، مشخصه های مورفولوژیک آن ها به طور پیوسته در طی زمان تغییر می کند. در این پژوهش از روش پهنه بندی آسیب پذیری فرسایش کناره برای بررسی عوامل مؤثر (شیب کناره، الگوی پیچانرودی، شیب طولی رودخانه، فرسایش خاک، پوشش گیاهی، فعالیت های انسانی، و تنش برشی نزدیک کرانه) در ناپایداری و فرسایش کناری رودخانه هفت چشمه در روستای رزجرد از توابع استان قزوین بخش رودبار الموت (معلم کلایه) و به طول تقریبی 11 کیلومتر استفاده شده است. با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصاویر گوگل ارث، و بازدیدهای میدانی، پارامترهای هر بازه بررسی شد و سپس پهنه بندی رودخانه از نظر مخاطره آمیزبودن آن به پنج منطقه خیلی زیاد، زیاد، متوسط، کم، و خیلی کم تقسیم شد. نتایج نشان داد بیشتر بازه ها در رودخانه هفت چشمه از نظر حساسیت به فرسایش در وضعیت متوسط قرار دارند. اما در بازه های 8 و 9 به دلیل فعالیت انسانی زیاد در حریم رودخانه در طبقه متوسط تا زیاد از نظر مخاطره قرار گرفته اند. همچنین، در همه بازه ها به جز بازه 10 به دلیل حساسیت مواد کناره نسبت به فرسایش در طبقه متوسط تا زیاد قرار گرفته اند.
ارزیابی سناریوهای بهینه تغییر کاربری اراضی و تأثیر آن بر واکنش هیدرولوژیک جریان در حوضه آبریز اهل ایمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
138 - 123
حوزههای تخصصی:
تغییرات کاربری اراضی یکی از مهم ترین چالش های زیست محیطی در بیش تر حوضه های آبریز است. در این تحقیق تغییرات روند هیدرولوژیکی جریان با سناریو تغییر کاربری اراضی در حوضه آبریز اهل ایمان با مساحت 7771 هکتار واقع در قسمت غربی استان اردبیل مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور مدل هیدرولوژیکی SWAT برای منطقه مطالعاتی اجرا و با استفاده از الگوریتم SUFI2 واسنجی و اعتبارسنجی شد. نتایج مدل با استفاده از ضرایب آماری R2، NS و RMSE ارزیابی شد که در دوره واسنجی این ضرایب آماری به ترتیب 75/0، 71/0 و 31/0 و در دوره اعتبارسنجی به ترتیب 71/0، 68/0 و 18/0 به دست آمدند که ضرایب آماری به دست آمده در هر دو دوره نشان دهنده بالا بودن عملکرد مدل در منطقه مطالعاتی جهت شبیه سازی رواناب است. بنابراین با توجه به پتانسیل و مشخصات منطقه تأثیر سناریوهای تغییرکاربری اراضی دیم کم بازده به مرتع، تبدیل 50 درصد زراعت آبی به باغ و تبدیل 40 درصد کاربری مرتع به زراعت دیم دبی جریان ماهانه خروجی از حوضه آبریز اهل ایمان مطالعه شد. نتایج نشان دهنده کاهش دبی متوسط (17 درصد) در سناریوی اول و افزایش دبی متوسط (36 درصد) در سناریوی دوم است. افزایش دبی متوسط در سناریو دوم نشان دهنده کاهش ذخیره آب زیرزمینی در منطقه است.
ارزیابی و مقایسه کارایی روش های کمی فرکتال و آنتروپی در تحلیل وضعیت لرزه خیزی زاگرس شمال غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال نهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
147 - 168
حوزههای تخصصی:
زمین لرزه ها حاصل گسلش و پویایی زمین ساختی هر ناحیه هستند و نسبت به بزرگا، فضا و زمان توزیع فرکتالی دارند. در این تحقیق پارامترهای لرزه خیزی b-value و FD به عنوان رویکرد کمی فرکتالی در تحلیل لرزه خیزی زاگرس شمال غرب بکار رفته است. پارامتر b با توزیع فراوانی-بزرگای گوتنبرگ-ریشتر و پارامتر FD به روش مربع شمار محاسبه و همچنین با استفاده از 30 خوشه تمرکز زمین لرزه و عوامل مهم، پهنه های لرزه خیز با روش آنتروپی مشخص شدند. کاهش b-value رخداد زمین لرزه های با فراوانی کم و بزرگای بالا و افزایش FD عدم خوشه بندی و توزیع یکنواخت زمین لرزه ها را نشان می دهد. همبستگی منفی این دو مؤید زمین ساخت فعال است. نتایج نشان می دهند که افزایش FD با کاهش b-value (همبستگی منفی 60 درصد) همراه است. منطقه A (غرب کرمانشاه) ، بالاترین میزان (FD (1/02 و پایین ترین میزان b (0/78) را داراست که به معنی توزیع بالای تنش در منطقه (و شاهد آن زمین لرزه اخیر کرمانشاه با بزرگای 7/3) است. منطقه E (محل اتصال گسل های جبهه کوهستان و بالارود)، مشابه A است اما زمین لرزه های آن بزرگای کمتری دارند (5 و 6 ریشتر). منطقه F (محل پیوند گسل های اصلی و جبهه کوهستان زاگرس)، با وجود تراکم بالای گسل و زمین لرزه، نقطه مقابل A است که بیانگر رها شدن تنش در قالب زمین لرزه هایی کوچک است. منطقه C (حاشیه غربی با کمترین تمرکز گسل و فراوانی زمین لرزه)، مشابه F است. مناطق D و B (مجاور گسل های معکوس و رورانده زاگرس، شرایطی زمین ساختی متوسطی دارند. نتایج مدل آنتروپی نتایج FD را تأیید می کند و رابطه معکوسی با مقادیر b دارد.
به کارگیری شاخص های کمّی ژئومورفومتریکی در تحلیل تغییرات جانبی مجرای رودخانه و مدیریت دشت های سیلابی (مطالعه موردی: رودخانه قره سو، از روستای قدیرلو تا روستای لعل گنج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
120 - 135
حوزههای تخصصی:
رودخانه قره سو از رودخانه های دائمی استان اردبیل می باشد که در طی سال های اخیر، تحت تأثیر عوامل آنتروپوژنیک دست خوش تغییراتی قرارگرفته است. در این تحقیق سعی شده است با ارائه روش های کمی ژئومورفومتریکی، مطالعه دقیق تری نسبت به تغییرات جانبی مجرای رودخانه قره سو در طی 12 سال اخیر صورت گیرد و بینش جامعی نسبت به این تغییرات و روش های محاسبات آن ها با استفاده از تکنیک های سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) ارائه گردد. بخش وسیعی از دشت سیلابی رودخانه قره سو زیر کشت محصولات کشاورزی می باشد و در بخش های زیادی، شاهد دست اندازی های کشاورزان در قسمت بستر و حریم رودخانه و نیز تغییر کاربری هستیم. این دخل و تصرف در طول سال های اخیر سبب ایجاد تغییراتی در مورفولوژی مجرای رودخانه قره سو شده است. بررسی کمی این تغییرات با استفاده از شاخص های ژئومورفومتریکی می تواند نقش مهمی در مدیریت دشت سیلابی این رودخانه ایفا کند. منطقه موردمطالعه 31 کیلومتر از این رودخانه می باشد. فعالیت کشاورزان در اطراف رودخانه و دست اندازی در بستر و حریم رودخانه قره سو سبب کانالیزه شدن مجرا شده است که این امر می تواند سبب تسریع آب گرفتگی زمین های مجاور رودخانه گردد. همچنین نتایج بررسی ها نشان داد که تحرک بالا در میزان شاخص تغییرات خط کناری کل (E) و شاخص آهنگ تغییرات جانبی نرمال شده (N) رودخانه قره سو در ارتباط با مهاجرت واقعی مجرا نبوده بلکه دارای ارتباط قوی با تغییرات در عرض مجرا می باشد. میزان آهنگ مهاجرت واقعی محاسبه شده برای رودخانه قره سو در طی 12 سال گذشته در منطقه موردمطالعه تقریباً 36/0 متر در سال بوده است.
برآورد ارتفاع خط تعادل یخبندان حال حاضر به روش لی در ارتفاعات ایران مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
197 - 214
حوزههای تخصصی:
تعیین ارتفاع خط تعادل یخبندان از آستانه های محیطی مهم در مطالعات یخچال شناسی به شمار می رود. که برای بازسازی های دمایی و نیز تعیین عملکرد واحدهای یخچالی و مجاور یخچالی استفاده شده و در مطالعات ژئومورفولوژی یخچالی کاربردهای گسترده دارد. روش های مختلفی برای برآورد این ارتفاع وجود دارد که برخی مبتنی به شرایط دیرینه محیط های یخچالی و برخی مربوط به شرایط فعلی است. در پژوهش حاضر از روش رگرسیونی و پیشنهادی لی در تعیین ارتفاع خط تعادل دما-بارش اقلیمی استفاده شده است. با استفاده از داده های ایستگاه های هواشناسی در هر واحد ارتفاعی، ارتفاع خط تعادل یخبندان در موقعیت هر ایستگاه بدست آمد. بر این اساس در واحدهای ناهمواری حواشی چاله اصفهان-سیرجان، ارتفاع حساس به یخبندان به طور متوسط بر اساس داده های ایستگاه های موجود در منطقه، 3211 متر برآورد گردید. ارتفاع خط تعادل یخبندان دما-بارش کنونی (CTP-ELA) در این محدوده برابر با 5070 متر و ارتفاع آنی یخبندان خط تعادل دما-بارش (AIG) برابر با 4922 بدست آمد. ارتفاع خط تعادل با هر دو روش رگرسیونی و لی در 5 واحد ناهمواری قم و کهک، مارشنان، کرکس، شیرکوه، خیبر و کرمان نسبت به اندازه ارتفاعات فعلی در حدبالاتری قرار دارد، که نشان می دهد شرایط مناسبی برای یخبندان حال حاضر ندارد. به طور کلی از واحدهای ناهمواری شمالی منطقه به سمت واحدهای ناهمواری جنوبی خصوصاً در بخشهای جنوبی استان کرمان، هر سه نمای محیطی افزایش یافته و به تراز های ارتفاعی بالاتری جا به جا می شوند، این نتایج حاکی از آن است که مهمترین عامل در تعیین این نمایه های محیطی اثر قابل توجه عرض جغرافیایی است.
مدل سازی عوامل موثر بر ناهنجاری دمای آب های ساحلی خلیج فارس در استان هرمزگان و ارتباط آن با شاخص های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۷
161 - 139
حوزههای تخصصی:
وجود چشمه های آب ساحلی به دلیل تاثیر بر روی شوری و دمای آب و به تبع آن تاثیر بر روی چگالی محیط اطراف در مطالعات دریایی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر، مدلسازی عوامل موثر بر ناهنجاری دمای آب های ساحلی و تعیین نواحی احتمالی خروج سفره های آب زیرزمینی به داخل دریا می باشد. در این تحقیق به منظور تعیین ناهنجاری دمایی ناشی از نواحی احتمالی تخلیه ی آب زیرزمینی به خلیج فارس در سواحل استان هرمزگان، ابتدا با اعمال تصحیحات لازم (اتمسفریک، رادیومتریک، هندسی) بر داده های حرارتی باند 10 لندست 8، نقشه ی دمای سطح دریا (SST) تهیه و نقشه ی ناهنجاری دمایی استاندارد (STA) استخراج شد. سپس با تعیین سطح مشترک ناهنجاری دمایی طی سال های 96 و 97، نواحی احتمالی تخلیه آب زیرزمینی زیردریایی به خلیج فارس مشخص شد. سپس شاخص های ژئومرفومتری شامل: ارتفاع، شیب، انحنای طولی، انحنای عرضی، انحنای عمومی و موقعیت توپوگرافی (TPI) تعیین شده و ارزیابی شد. نتایج نشان داد که ناهنجاری های ایجاد شده در سواحل بندرمقام، بندرنخیلو، بندردیوان، بندرشناس، بندرلنگه و بندرکنگ به ترتیب 53/43، 7/83، 18/65، 5/16، 2/46، 12/98 هکتار دارای احتمال بسیار بالای خروج سفره های آب زیرزمینی به داخل دریا می باشند. این سطح در کل سواحل محدوده مورد مطالعه 100/53هکتار است که به خلیج فارس تخلیه می شود. همچنین بر اساس نتایج آزمون جکنایف حساس ترین شاخص ژئومرفومتری، متغیر ارتفاع (درحالت منفی برابر با عمق دریا) است که به تنهایی AUC برابر با 90% ایجاد می کند لذا اگر از داده های ورودی مدل حذف شود، بیشترین تاثیر کاهشی را در نتایج پیش بینی مدل خواهد داشت.
پایش نقشه های گسترش سیلاب با استفاده از تصاویر راداری (SAR) (مطالعه موردی: سیل فروردین 1398، شهرستان آق قلا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سیلاب ها از مهم ترین مخاطراتی هستند که بسته به شدت بارندگی ها و سایر عوامل موثر سبب وارد آمدن خسارات زیادی به نواحی شهری و روستایی می شوند. استفاده از داده های راداری یکی از جدیدترین و موثرترین روش ها در مطالعه سیلاب است. می توان جزییات دقیق سیلاب ها را مطالعه و حد گسترش آن را مشخص کرد تا در برنامه ریزی های آتی بتوان از آن استفاده کرد. در این تحقیق به شناسایی مناطق سیل زده شهرستان آق قلا و روستاهای اطراف آن به وسیله داده های سنتینل1 از تاریخ 23 مارس تا 4 آوریل پرداخته شده است. هدف پژوهش حاضر تولید نقشه هایی است که گسترش سیلاب را از تصاویر راداری(SAR) استخراج و محدوده گسترش سیلاب را در فروردین 1398 نشان می دهد. از نرم افزار SNAP ، ARCGIS و ENVI به عنوان ابزارهای تحقیق استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد در محدوده مورد مطالعه در تاریخ23 مارس، 115 کیلومتر مربع و در تاریخ 29 مارس، 107 کیلومتر مربع در اثر سیل فروردین 98 به زیر آب رفته است. همچنین نتایج بررسی تصاویر راداری و بازدید های میدانی نشان داد دلایل اصلی سیلابی شدن منطقه ، بارندگی شدید طی چند روز، پر شدن سد وشمگیر، شیب کم منطقه، عدم لایروبی رودخانه، وجود پل های زیاد بر روی رودخانه و ارتفاع کم پل ها و درصد بالای رس در خاک منطقه بوده است.
آینده نگری تغییرات در مناطق مورفوکلیماتیک استان البرز برپایه سناریو های تغییر اقلیم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های ژئومورفولوژی کمی سال دهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
229 - 247
حوزههای تخصصی:
آینده نگری مناطق مورفوکلیماتیک برپایه سناریو های تغییر اقلیم و اثرات آن می تواند نقشی کلیدی در برنامه ریزی برای سازگاری با شرایط پیش رو، داشته باشد. درک تاثیر تغییرات اقلیمی بر شرایط محیطی سطح زمین یکی از موضوعات ضروری است که نتایج آن می تواند در سایر حیطه های پژوهشی مفید باشد. هدف این تحقیق بررسی اثرات تغییر اقلیم در سال های 2030 -2050 و 2080-2100 بر تغییر مرز نواحی مورفوکلیماتیک و شرایط مورفولوژیک در استان البرز است. برای این منظور از داده های هواشناسی 8 ایستگاه سینوپتیک در اطراف استان البرز و نقشه ها و تصاویر ماهواره ای استفاده شده است. روش انجام این تحقیق استدلال استقرایی می باشد و برای این منظور ابتدا بر اساس روش پلتیر منطقه بندی مورفوکلیماتیک کنونی استان البرز انجام شده است و سپس از ریز مقیاس نمایی گردش عمومی جو CanESM2 تحت سه سناریوی RCP 2.6 ، RCP 4.5، و RCP 8.5 بوسیله مدل SDSM برای بازسازی ارزش های دما و بارندگی آینده، استفاده گردید و در نهایت بر مبنای روش پلتیر، مناطق مورفوکلیماتیک 2050 و 2100 بر اساس سه سناریو خوش بینانه، میانه و بد بینانه، بدست آمد. نتایج این تحلیل نشان می دهد که تا سال 2050 و 2100 مناطق مورفوکلیماتیک مجاور یخچالی و معتدل به نفع گسترش مناطق نیمه خشک و خشک، کاهش خواهند یافت که میزان این تغییرات براساس سناریو های مختلف، متفاوت است. با توجه به نتایج بدست آمده، پیشنهاد می شود در برنامه ریزی فعالیت های انسانی، سازگاری ها و برنامه ریزی های لازم صورت گیرد.