فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۷٬۷۸۱ تا ۱۷٬۸۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سامر (Sumer) و همکاران (2008 و 2013) بر پایة به کارگیری الگوریتم انطباقی فازی-ژنتیک، رویکردی نوین در آشکارسازی ساختمان ها با استفاده از تصاویر ماهواره ای با قدرت تفکیک مکانی بالا مطرح کردند. روش پیشنهادی با کاهش مشکل همگرایی زودرس در الگوریتم ژنتیک، دقت آشکارسازی عوارض را بهبود چشمگیری بخشید. نبودِ کنترل های هندسی بر خروجی این الگوریتم از محدودیت های رویکرد پیشنهادی به شمار آمده است. در این تحقیق، برای رفع این محدودیت، روش استخراج فازی ژنتیک که سامر و همکاران (2013) آن را توسعه دادند با کنترلگر هندسی پیشنهادی ادغام شد. در این الگوریتم، ابتدا نمونه های آموزشی و تست انتخاب می شوند، سپس اپراتورهای پایة پردازش تصویر روی ژن های کروموزوم ها قرار می گیرند. خروجی های موقتی حاصل از اعمال اپراتورهای پردازش تصویر بر باندهای تصویر ورودی به یک تصویر باینری با بیشترین میزان تمایز بین دو کلاس تبدیل می شوند. با محاسبة میزان مطابقت بین نمونة انتخابی و خروجی الگوریتم، مقادیر ارزش برای هریک از اعضای جامعه محاسبه می شود. در پایان چرخة هر نسل، رویکرد فازی در نظر گرفته شده در این تحقیقْ مقادیر احتمالی اصلاح شده برای عملیات لقاح و جهش را به منظور ممانعت از همگرایی نابهنگام در شروع نسل بعد تعیین می کند. این فرایند تا زمان دستیابی به تعداد مشخصی از تکرار ادامه می یابد. به منظور کنترل هندسی خروجی های الگوریتم پیشنهادی، یک الگوریتم ژنتیک تکمیلی ناحیه مبنا نیز توسعه داده شده است. با فرض مشابهت ساختمان های همجوار در یک منطقة شهری، الگوریتم تکمیلی سعی در بهینه یابی محدودة مساحتی در منطقة مورد مطالعه دارد. بدین ترتیب که نواحی با حدود خارج از محدودة مساحتی تعیین شده به منزلة عوارض کلاس «غیرساختمان» برچسب گذاری می شوند. این الگوریتم در دوازده ناحیة انتخابی با ساختمان های متراکم و پراکنده در منطقة ورزقان استان آذربایجان شرقی پیاده سازی شد. میزان کاپای محاسبه شده با به کارگیری رویکرد پیشنهادی بین 0.59 تا 0.91 است که، درمقایسه با تحقیقات مشابه، عملکرد بهتری از خود نشان می دهد. این الگوریتم در مناطق شهری و حومة شهری، به نسبت نواحی روستایی، نتایج بهتری داشت.
بررسی و تحلیل ژئوپلیتیکی تاثیرات بحران مهاجرت (داخلی و خارجی) بر توازن ژئواکونومیک مناطق جغرافیایی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که می تواند رشد و توسعه منطقه ای را تحت تأثیر قرار دهد مهاجرت است تا آنجا که از مهم ترین استدلال هایی که در اصالت و حقانیت رشد و توسعه منطقه ای می توان مطرح کرد، توانایی آن در کنترل پدیده جابجایی ج معیت و م هاجرت است. مهاجرت فرآیندی است که نرخ رشد جمعیت یا نرخ رشد عرضه ی نیروی کار را تغییر می دهد . مهاجرت به خودی خود آثار اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی متعددی در کشورهای مهاجرت فرست و مهاجرت پذیر دارد. با توجه به حجم انبوه مهاجرت های داخلی و خارجی صورت گرفته در کشورمان که به اذعان کارشناسان و مسئولان وزارت کشور به نقطه بحران رسیده است سوال اصلی مقاله این است که این بحران چه تاثیری بر موازنه سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی میان مناطق جغرافیایی مهاجر فرست ایران نسبت به مناطق مهاجر پذیر می-گذارد؟ فرضیه ای که در این مقاله در صدد بررسی آن هستیم این است که به نظر می رسد که میان بحران مهاجرت کنونی و بر هم خوردن موازنه سیاسی، جغرافیایی و اقتصادی میان مناطق جغرافیایی مهاجر فرست ایران نسبت به مناطق مهاجر پذیر رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی- تبیینی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات و اسناد کلان انجام می شود. روش جمع آوری داده ها نیز کتابخانه ای و نیز استفاده از مقالات علمی- پژوهشی است. ابزار گردآوری اطلاعات فیش برداری و استفاده از جداول و نمودارها و نیز نقشه ها است.
ارزیابی نماد ورودی شهرها بر مبنای مؤلفه های کالبدی طراحی مطالعه موردی: نماد ورودی شرقی شهر قزوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
81 - 91
حوزههای تخصصی:
شهر مجموعه ای از علائم و نشانه هایی است که مفاهیم گوناگونی را بیان می نماید. مبادی ورودی شهر، به سبب تأثیر بسزا در تصورات مخاطبان از شهر در نگاه اول و در حقیقت در ابتدای ورود به آن، از مهم ترین مکان های قرارگیری نشانه ها و نمادها در ساختار شهری محسوب می گردند؛ لذا نشانه های ساخته شده در ورودی، با گذشت زمان، به نمادهایی بدل می گردند که تمامیت شهر را به نمایش گذاشته و سعی در معرفی آن به مخاطب دارند. در این راستا اِلِمان های ورودی شهرها به عنوان یک نماد شهری، عناصری هستند که باید دقت لازم در طراحی آن ها اعمال گردد تا ضمن پذیرفته شدن توسط مخاطب، تصور مناسبی از شهر را در ذهن ناظر متبادر سازند. بر این اساس، هدف از انجام این پژوهش دستیابی به اصول لازم در طراحی نمادهای ورودی شهرها و ارزیابی کیفیت نماد ورودی شهر قزوین بر اساس معیارهای کالبدی به دست آمده می باشد. در راستای نیل به هدف مذکور، معیارها و شاخصه های لازم با مطالعه ی منابع کتابخانه ای استخراج گردیده و اِلِمان ها مینودر، به عنوان نمادی نوساز در ورودی شرقی شهر قزوین مورد مطالعه قرار گرفته است. نظرات مخاطبین بر اساس دو گروه مردم و دانشجویان،کارشناسان و متخصصان معماری و شهرسازی در مورد نماد بررسی شده و تحلیل داده ها در نرم افزارSPSS انجام پذیرفته است. بر مبنای موارد مطرح شده، روش انجام این پژوهش را می توان توصیفی- مطالعه موردی دانست. زیبایی، خوانایی اثر و معرفی شهر، سه معیار اصلی طراحی نماد ورودی یک شهر می باشند. بر مبنای مطالعات انجام گرفته، عمده ضعف موجود در نماد ساخته شده ورودی شهر قزوین، عدم ارتباط با هویت شهر و سختیِ درک معنای آن توسط مخاطب می باشد.
ارزیابی دورسنجی اثرات کاربری اراضی بر گرادیان دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر لندست: مطالعه موردی: حوضه آبخیز خارستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
کاربرد سیستم اطلاعات جغرافیایی و سنجش از دور در برنامه ریزی دوره ۱۰ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
85 - 106
حوزههای تخصصی:
عوامل متعددی بر گرادیان دمای سطح زمین تاثیر گذارند در این میان یکی از عوامل متاثر از فعالیت های انسانی تغییرات کاربری اراضی است که می-تواند منجر به تغییرات دمایی سطح زمین شود. تغییرات دمایی سطح زمین کلیمای طبیعی منطقه را متاثر می سازد لذا درک تغییرات و بیلان آن در شناخت اثرات غیر مستقیم دخالت انسان در اکوسیستم ها و مدیریت آن ضروری است. تحقیق حاضر بررسی کاربری اراضی، خصوصیات دمای سطح زمین در هر کاربری و همچنین همبستگی بین تغییرات دمای سطح زمین و شاخص تفاضلی نرمال شده پوشش گیاهی (NDVI) است. در این مطالعه به منطور بررسی کاربری اراضی، دمای سطح زمین و NDVI از تصاویر ماهواره لندست 5 (TM) در 1990، 2010 و ETM7 2000 و 8OLI برای 2017 استفاده شد. کاربری اراضی با استفاده از روش طبقه بندی نطارت شده بررسی شد. نتایج نشان داد مقدار دمای سطح زمین در هر کاربری متفاوت و بیشترین مقدار آن در اراضی دارای خاک لخت و مناطق مسکونی و کمترین در اراضی باغی مشاهده شد. تفاوت دمای سطح در میان مناطق مسکونی و دارای پوشش گیاهی در سال های 1990، 2000، 2010 و 2017 به ترتیب 58/3 ، 27/2، 02/3 و12/2 درجه سانتیگراد بود. همچنین تفاوت دما بین مناطق دارای خاک لخت و دارای پوشش گیاهی در این چهار دوره به ترتیب به 3/3 ، 8/0، 08/1 و 38/2 درجه سانتیگراد بود. در این پژوهش رابطه بین NDVI و دمای سطح زمین نشان دهنده همبستگی منفی بود، به طوری که مناطق با NDVI کم نسبت به مناطق با NDVI بالا دمای بیشتری داشتند. رابطه بین تغییرات پوشش گیاهی با تغییرات دمای سطح زمین نشان داد که بین این دو پارامتر همبستگی معنی داری (R=0.63) وجود دارد. بنابراین می توان بیان داشت که کاربری های اراضی با پوشش گیاهی بیشتر دمای کمتری نسبت به کاربری با پوشش کمتر دارند.
مطالعه ظرفیت های گردشگری میراث فرهنگی و طبیعی در نوار ساحلی مکران استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هشتم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۲۱)
148 - 180
حوزههای تخصصی:
ظرفیتهای میراث فرهنگی و طبیعی، به عنوان جاذبه های گردشگری نقش مهمی در ارتقاء نظام گردشگری ایفا میکنند. نوار ساحلی مکران در جنوب شرق ایران بعلت برخورداری از ظرفیتهای میراث فرهنگی و طبیعی بعنوان ظرفیتهای گردشگری، نیازمند انجام مطالعات لازم جهت ارائه برنامه های مدون مداخلاتی میباشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، مطالعه و توصیف ظرفیتهای گردشگری میراثیِ سواحل مکرانِ هرمزگان بمنظور تلاش در راستای ارتقاء کیفیت گردشگری میباشد که بر مبنای بررسی ظرفیتهای میراث فرهنگی (ملموس و ناملموس) و طبیعی مرتبط با نظام گردشگری در نوار ساحلی مکران هرمزگان میسر شده است. تحقیق حاضر به شیوه توصیفی و با اتکاء به استقراء در مطالعه و شناسایی ظرفیتهای مواریث فرهنگی و طبیعی صورت پذیرفته است. نتایج حاصل نشان میدهد که نقش ظرفیتهای میراث طبیعی، در نظام گردشگری مکران شایان توجه بوده و پس از آن ظرفیتهای میراث فرهنگی ملموس و سپس میراث فرهنگی ناملموس در برنامه های مداخلاتی مطرح میشوند. بهبود اقتصاد منطقه و تقویت ارتباط گردشگران با طبیعت بکر از مهمترین ویژگیهایی است که از سوی مواریث فرهنگی و طبیعی تأمین گردیده است. از مهمترین مصادیق واجد ارزشهای میراث طبیعی جنگلهای مانگرو و تالاب تیاب هستند و مصادیقی چون محوطه کوه مبارک و روستای گیگن در گروه مواریث فرهنگی ملموس و رسوم، بازیها، غذاها و روشهای صید در گروه مواریث فرهنگی ناملموس، جزو مصادیق دارای انطابق غالب با ویژگیهای گردشگری در منطقه میباشند. با توجه به نقش حائز اهمیت ظرفیتهای گردشگری میراث طبیعی در منطقه، در راهبردهای تحرکبخشی به ظرفیتهای گردشگری، استفاده از این ظرفیتها واجد اولویت میباشد.
تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال ششم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳ (پیاپی ۱۲)
80 - 99
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت نقش کارکنان در انتقال پیمان برند سازمان به مشتریان به ویژه در سازمان های خدماتی این پژوهش با هدف بررسی تأثیر برندسازی داخلی بر عملکرد برند با تبیین نقش هویت، تعهد و وفاداری به برند انجام شده است. جامعه آماری این پژوهش کارکنان هتل های بین المللی لاله و پارسیان استقلال در شهر تهران و در سه ماهه اول سال 1396 بوده و برای به دست آوردن حجم نمونه از روش نمونه گیری تصادفی ساده و فرمول کوکران استفاده شده است. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که روایی و پایایی آن با استفاده از روایی سازه و ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد. برای تجزیه و تحلیل داده های پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پژوهش نشان می دهد که برندسازی داخلی به صورتی مثبت جنبه های نگرشی و رفتاری کارکنان در تحویل و تحقق وعده های برند به مشتریان را تحت تاثیر خود قرار می دهد. از آنجایی که تعهد کارکنان به برند، ارتباط معناداری با عملکرد برند کارکنان دارد، به عنوان عامل میانجی موثر بر ارتباط بین برندسازی داخلی و عملکرد برند کارکنان تایید شد. علاوه بر این، بر طبق نتایج این مطالعه، هویت برند پیشران تعهد به برند، و تعهد به برند زمینه ساز وفادارای کارکنان به برند می باشد.
پیکره بندی فضایی، ادراک تراکم و کیفیت محیطی در شهرک های مسکونی (مطالعه موردی: شهرک بهشتی شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره یازدهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۰)
127 - 155
حوزههای تخصصی:
طبق نظر پژوهشگران تراکم ادراکی به صورت تخمین تعداد مردم و فعالیت هایشان، یعنی شدت حضور مردم در فضا تعریف می شود که بر مبنای تعدادی نشانه در محیط، قضاوت می شود و با نوع طراحی محیط، فرهنگ و نشانه های محیطی مرتبط است. درنتیجه محیط تأثیر زیادی بر ادراک تراکم می گذارد که آن را به صورت پیکره بندی فضایی بررسی می کنیم. به عبارتی پیکره بندی، مجموعه ای از روابط بین فضاهایی است که در یک موقعیت ویژه در زمان وجود دارند و بر ادراک تراکم توسط شهروندان و کیفیت محیطی تأثیرگذارند. در همین راستا پژوهش حاضر با هدف استفاده از ابزار تراکم در برنامه ریزی شهری و تلاش برای ایجاد محیطی مطلوب برای ساکنان شهرک مسکونی شهیدبهشتی شهر همدان انجام شده است. نوع تحقیق کاربردی و روش آن توصیفی است. گردآوری اطلاعات از طریق مشاهده و پرسش نامه تنظیم شده با طیف لیکرت است. جامعه آماری تحقیق در شهرک بهشتی شهر همدان برابر با 7652 نفر است که حجم نمونه از طریق فرمول کوکران و برابر با 366 نفر انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل اطلاعات نیز از طریق محاسبات شاخص فاصله فضایی (SOI) و آزمون های تحلیل واریانس یک طرفه و تحلیل رگرسیون چندگانه (HMR) صورت گرفته است. درنهایت مشخص شد که هرچه شاخص فاصله فضایی (SOI) پایین تر باشد، یعنی هرچه فضا محصورتر و فشرده تر باشد، کیفیت محیطی پایین تر و برعکس، هرچه این شاخص (SOI) بالاتر باشد، یعنی میزان گشودگی و گستردگی بالاتر و درنهایت کیفیت محیطی بالاتری نیز دارد. درنتیجه پژوهش حاضر به ارائه چارچوب مفهومی درخصوص برنامه ریزی و طراحی پیکره بندی فضایی استاندارد و مناسب فضای شهری با توجه به میزان ادراک شهروندان در راستای بهبود کیفیت محیط شهری پرداخته است.
تحلیل تطبیقی روند پراکنده رویی شهری در شهرهای استان خراسان شمالی (مطالعه موردی: شهرهای اسفراین و بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تغییر کارکرد شهرها و بهره مندی از فناوری اطلاعات و ارتباطات و ..، پراکندگی جمعیت، فعالیت و سکونت را در پی داشته است. این روند، در کنار تاثیرات مخرب اجتماعی و زیست محیطی، پیامدهای اقتصادی کاملا مشهود و قابل سنجشی در پی داشته است. برای جلوگیری از پیامدهای مورد اشاره سنجش میزان وقوع این روند و تاثیر عوامل ملی و محلی بر آن انجام مطالعه تطبیقی بسیار راهگشاه خواهد بود. به همین دلیل، هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی روند پراکنده رویی دو شهر اسفراین و بجنورد است. در این راستا، پژوهش حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ روش تحقیق، تحلیلی- تطبیقی است. داده های مورد نیاز از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی گردآوری و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از مدل های هلدرن، آنتروپی شانون و ضریب جینی بهره گیری شد. یافته های پژوهش نشان داد که بر اساس مدل هلدرن، 84 درصد از رشد فیزیکی شهر اسفراین در فاصله سال های 1345-1395 مربوط به رشد جمعیت و حدود 16 درصد نیز مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است. این شرایط برای شهر بجنورد نیز حدود 88 درصد به رشد جمعیت و حدود 12 درصد رشد هم مربوط به رشد افقی و اسپرال بوده است که نسبت به شهر اسفراین اندکی متفاوت است. مدل آنتروپی شانون نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) گسترش فیزیکی دو شهر اسفراین و بجنورد است. ضریب جینی محاسبه شده برای شهر اسفراین 069/0 و برای شهر بجنورد 054/0 می باشد که بیانگر این واقعیت است که رشد پراکندگی جمعیت (رشد اسپرال) شهر اسفراین 015/0 درصد بیشتر از شهر بجنورد می باشد. از آنجا که ادامه چنین شرایطی، پیامدهای زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای ساکنین شهرهای مورد اشاره دارد، پیشنهاد راهبردی پژوهش، کنترل و مدیریت توسعه فیزیکی شهر و بهره گیری از سیاست توسعه میان افزا است.
توسعه مدل پویای مدیریت بحران زلزله در تهران با استفاده از رویکرد پویایی شناسی سیستم (SD)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال دهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۲۷
67 - 90
حوزههای تخصصی:
بروز بلایای طبیعی از جمله زلزله موجب به وجود آوردن هزینه های مالی و انسانی سنگینی برای دولت ها و جوامع می شود. یکی از مهم-ترین عواملی که در افزایش یا کاهش میزان خسارات و تعداد تلفات انسانی در هنگام بروز زلزله تأثیرگذار است، وجود سیستم مدیریت بحران کارا است. با توجه به موقعیت ویژه شهر تهران و احتمال وقوع زلزله در این شهر و با توجه به خسارات برآوردی بالای مالی و جانی متعاقب آن، در این پژوهش یک مدل پویای مدیریت بحران با استفاده از روش شناسی پویایی شناسی سیستم (SD) توسعه یافته است تا با شبیه سازی فعالیت ها بعد از وقوع بحران زلزله، به کارایی بهتر و موثر مدیریت بحران کمک کند. بدین منظور پس از مدلسازی سیستم و تعیین اعتبار مدل ارایه شده، رفتار متغیرهای تعداد افراد محبوس و تعداد تلفات ناشی از زلزله تا مدت 5 روز پس از وقوع بحران، با حفظ روند فعلی و با توجه به راه کارهای پیشنهادی سازمان مدیریت بحران شبیه سازی شده اند. راه کارهای پیشنهادی عبارتند از نوسازی بافت-های فرسوده، آموزش امداد و نجات، و آموزش نحوه مواجه با زلزله از طریق رسانه ها و فضای مجازی با کمک کمپین ها. یافته های پژوهش نشان می دهد که با توجه به هزینه های برآوردی اجرای سه پروژه فوق، آموزش پیش از وقوع بحران علی رغم هزینه اولیه کمتر آن نسبت به سایر راه کارهای مدیریت بحران تأثیر بسزایی در کاهش بحران پس از وقوع زلزله خواهد داشت و در صورت تامین سرمایه حدود 1000 میلیارد ریال در سال به منظور اجرای سیاست های دوم و سوم، تلفات جانی در صورت اتفاق زلزله 10 مرکالی از 1,541,000 وضعیت فعلی به 689,000 نفر کاهش خواهد یافت.
تحلیل تأثیر پارامترهای جرم خیزی بر شکل گیری الگوهای فضایی بزهکاری در نواحی شهری «موردمطالعه: شهر قزوین»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هفتم بهار ۱۳۹۸ شماره ۲۵
109 - 136
حوزههای تخصصی:
ناهنجاری های اجتماعی از مهم ترین عوامل تهدیدکننده امنیت در شهرها محسوب می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی ابعاد و پارامترهای جرم خیز در بروز شکل گیری الگوهای فضایی و جرائم شهری در شهرهای قزوین در راستای شناسایی انواع ابعاد و پارامترهای جرم خیز در بروز بزهکاری به منظور پیشگیری و کنترل انجام گرفته است. روش پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرا توصیفی و پیمایشی است. جامعه آماری پژوهش مجموعه جرائم اقتصادی، اجتماعی و امنیتی در محدوده کلانتری های (۱۱)، (۱۲)، (۱۳)، (۱۴) و (۱۷) در سال (۱۳۹۰) می باشد. در این پژوهش عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی به عنوان ابعاد پارامترهای مؤثر بر شکل گیری الگوهای فضایی جرم موردبررسی قرارگرفته اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که بین ارتکاب انواع جرائم و عوامل اقتصادی، اجتماعی و کالبدی رابطه معناداری وجود دارد. تحلیل واریانس یک طرفه نیز نشان داد که آماره آزمون از مقدار بحرانی (۸۴/۳ F =) بزرگ تر است و سطح معنی داری نیز از (۰۵/۰) کوچک تر است. اثر عوامل اقتصادی بر شکل گیری جرائم واقع و آشکار است، به طوری که نتایج آزمون توکی و شفه در بیان تفاوت میانگین (۴۵۲/۰-) و با سطح معنی داری در تأیید تأثیر ارتباط مستقیم بین عامل اقتصادی و بروز جرائم می باشد.
ارزیابی خطر وقوع ناپایداریهای دامنه ای گسل بناروان با استفاده از مدل شبکه های عصبی مصنوعی (MLP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ناپایداری های دامنه ای یکی از خطرات طبیعی است که همه ساله خسارات جانی و مالی فراوانی را به همراه دارد. بنابراین باید مناطق حساس را شناسایی و با اولویت بندی این مناطق، سیاست و برنامه های مدیریت ناپایداری دامنه ای را ارائه نمود و تا حدی از خطر وقوع خسارات ناپایداری ها کاست. رشته کوه بزغوش در شمال غرب ایران و بین استان آذربایجان شرقی و اردبیل با روند شرقی- غربی در مختصات بین َ 00 °48 تا َ 30 °47 درجه طول شرقی و َ 00 °38 تا َ 30 °37 درجه عرض شمالی قرار دارد .گسل بناروان با طول بیش از 20 کیلومتر یکی از مهمترین گسلهای موجود در دامنه جنوبی بزغوش آذربایجان است.در این پژوهش محدوده گسل بناروان مورد بررسی قرار می گیرد بنابراین هدف از تحقیق حاضر، مشخص کردن نقاط حساس به حرکت های توده ای و تهیه نقشه پهنه بندی خطر به منظور پیش بینی خطر در آینده با استفاده از مدل رگرسیون لجستیک می باشد. به منظور به دست آوردن اطلاعات از طریق بازدید میدانی، نقشه های زمین شناسی و توپوگرافی و با مرور منابع قبلی و بررسی شرایط منطقه 9 عامل به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع ناپایداریهای دامنه ای شناسایی شد و سپس با استفاده از مدل پرسپترون چند لایه در نرم افزار IDRISI بررسی شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که 81/5، 95/12، 38/19، 06/27، 78/34 درصد از مساحت منطقه به ترتیب در کلاس های خطر بسیار بالا، بالا، متوسط، پایین و بسیار پایین قرار گرفته است. نقشه پهنه بندی خطر ناپایداری دامنه ای نشان می دهد که مناطق داری خطر زیاد و بسیار زیاد حدود 76/18 درصد محدوده مورد مطالعه را در بر می گیرد، که بیشتر منطبق بر ارتفاعات بالا، پهنه گسلی و شیب زیاد منطقه می باشد. با توجه به نقشه نهایی به دست آمده از پهنه بندی خطر زمین لغزش و در راستای توسعه و امنیت شهری باید از ساخت و ساز در محدوده با خطر بسیار زیاد و زیاد و آبخیزهای دارای دامنه های پرشیب و دارای پتانسیل زمین لغزش و همچنین حریم رودها در منطقه یک ممانعت به عمل آید و بایستی همه کاربری های مختلف شهری از جمله کاربری های مسکونی با استفاده از روش ها و تکنیک های مهندسی پایدار شوند.
چارچوب مفهومی هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری با رویکرد فراترکیب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال نهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۲۲)
188 - 213
حوزههای تخصصی:
توسعه سریع فناوری در گردشگری و ظهور گردشگری هوشمند، توجه مدیران و سیاستگذاران مقصدها را به فرصت هایی که از تطبیق راهبرد هوشمندی در سطح مقصدهای گردشگری ایجاد می گردد، جلب نموده است. بر این اساس، گونه شناسی جدیدی برای مقصدها پدیدار شده که به آن عنوان مقصد هوشمند گردشگری اطلاق می شود. این پژوهش در پی ارائه چارچوب مفهومی است که در آن مولفه ها و عوامل هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری شناسایی و تبیین شده باشد. بدین منظور و برای ایجاد فهم و ادراک عمیق از ویژگی ها، عوامل و چگونگی پیاده سازی هوشمندی در مقصدهای گردشگری شهری، رویکرد کیفی و تفسیری اتخاذ و از روش فراترکیب برای گردآوری و تلفیق پژوهش های پیشین استفاده شد. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مفاهیم موجود در زمینه هوشمندی مقصدهای گردشگری را می توان در سه مقوله عوامل کلان، عوامل خرد یا سیستمی و وجوه مشخصه هوشمندی دسته بندی کرد. دیگر نتایج این تحقیق که آن را نسبت به تحقیقات دیگر متمایز می کند، شناسایی سه ویژگی اصلی در ارائه چهارچوب هوشمندی مقصدهای گردشگری است. این سه ویژگی شامل درنظرگرفتن مولفه های هوشمندی در قالب سیستم گردشگری، توجه به بعد شهر بودن مقصدهای گردشگری شهری که علاوه بر ارائه خدمات به گردشگران، محل زندگی ساکنان نیز هست و در نهایت مدنظر قرار دادن وجوه مشخصه هوشمندی مقصدهای گردشگری شهری در دو وجه اثربخشی، پایداری، برابری و قابلیت زیست پذیری بیشتر در شهرها، و ابزارمند بودن، به هم پیوسته بودن و هوشمندتر بودن این مقصدها با توجه به کاربرد بنیان فناوری در بهبود عملکرد تمامی ذینفعان مقصدهای گردشگری شهری است.
ارزیابی نقش و تاثیر توسعه ی فضای کسب و کار کارآفرینی گردشگری در جهت دستیابی به توسعه پایدار روستایی (نمونه موردی: دهستان استرآباد جنوبی در شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مؤثر در توسعه ی روستایی، توسعه فضای کسب و کار گردشگری است، زیرا توسعه گردشگری می تواند با خلق فرصت های جدید اشتغال و درآمد، نقش مؤثری در بهبود وضع اقتصادی و معیشتی روستاها داشته باشد. به همین دلیل سنجش سطح توسعه فضای کسب و کار گردشگری روستایی می تواند منجر به دریافت رهیافت های مناسبی در راستای توسعه پایدار روستایی شود. در پژوهش حاضر با استفاده از مدل رگرسیون خطی (ANOVA) به بررسی عوامل مؤثر در توسعه فضای کسب و کار گردشگری و میزان تأثیرگذاری آن بر توسعه پایدار روستایی در روستاهای دهستان استرآباد جنوبی شهرستان گرگان پرداخته می شود. شیوه جمع آوری اطلاعات از نوع کتابخانه ای و میدانی است. برای تعیین حجم نمونه آماری مورد بررسی از مدل کوکران استفاده شد و 440 نمونه برای پرسشگری انتخاب شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حدود 7/56 درصد واریانس توسعه پایدار روستایی در محدوده روستاهای دهستان استرآباد جنوبی را توسعه فضای کسب و کار گردشگری تبیین می کند و 3/43 درصد دیگر مربوط به سایر متغیرهای دیگر است، نتایج حاکی از آن است که متغیر مستقل (توسعه فضای کسب و کار گردشگری) از قدرت تبیین بالایی برخوردار بوده و به خوبی قادر است میزان تغییرات و واریانس متغیر وابسته (توسعه پایدار روستایی) را توضیح دهد.
اثر تغییرات اقلیمی بر پرورش ماهی (منطقه ی مورد مطالعه:شهرستان سروآباد)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۱ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳
750 - 761
حوزههای تخصصی:
تغییرات آب وهوا و اثرات آن بر زندگی انسانها امروزه به یکی از اولویت های بزرگ تحقیقاتی تبدیل شده و زندگی انسان را به طور جدی تحت تأثیر قرار داده است.هدف این پژوهش تحلیل میزان تاثیر تغییرات اقلیی بر بخش پروش ماهی در شهرستان سروآباد که یکی از شهرستان های استان کردستان است که در سالهای اخیر از تغییرات اقلیمی متاثر شده است می پردازد .این تحقیق از نظر ماهیت توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، از نظر روش جمع آوری داده ها پیمایشی می باشد و بخشی از داده ها نیز از طریق پرسشنامه جمع آوری شده است برای سنجش میزان اثر تغییرات اقلیمی بر بخش شیلات از آزمون Tتک نمونه در محیط نرم افزار SPSS و برای تحلیل فضایی ARC GISمورد استفاده قرار گرفته است.نتایج آزمون نشان می دهد که ابعاد بخش شیلات شهرستان از تغییرات اقلیمی بی تاثیر نبوده و این تغییرات به مقدار 19.01 درصد اثر گذار بوده است،همچنین تحلیل فضایی بر مبنای دهستان های شهرستان انجام شد که بیشترین میزان اثر به ترتیب دهستان های دهستان های کوسالان؛ بیساران،پایگلان،رزآب،ژریژه،شالیار،اروامان تخت و دزلی به تربیت بیشترین میزان تاثیرپذیری از تغییرات اقلیمی در بخش شیلات را داشته اند.
ارایه مدلی فرهنگی جهت توسعه کسب و کارهای خانگی در شهر تهران مبتنی بر رویکرد محله محوری به روش کیفی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سرزمین سال شانزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
125 - 138
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش به منظور ارایه مدل فرهنگی توسعه کسب و کارهای خانگی در شهر تهران مبتنی بر رویکرد محله محوری به روش کیفی ، با استفاده از تحلیل محتوای استقرایی؛ با شناسایی 621 کد مفهوم، کدگذاری و دسته بندی آنها در سه مرحله نهایتا 186 شاخص اصلی؛ در شش بعد و 27 مولفه، تبیین و در ادامه با استفاده از تکنیک دلفی سه مرحله ای در بین 32 نفر از خبرگان علمی و اجرایی، این شاخص ها مورد جرح و تعدیل قرار گرفت. نهایتا مدل توسعه کسب و کارهای خانگی در شهر تهران مبتنی بر رویکرد محله محوری در شش بعد کسب و کار خانگی ، فرهنگ سازی اشتغال زنان ، تقویت فرهنگ کار، تقویت هویت محلی ، رویکرد محله محوری در مدیریت شهری و توانمندسازی زنان ارائه شد.
ارزیابی قلمروهای همگانی براساس مشاهده و تحلیل الگوهای فعالیتی-رفتاری مورد مطالعه: پیاده راه احمدی شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
45 - 62
حوزههای تخصصی:
روش مشاهده رفتاری، رویکردی نوین در طراحی محیطی و تحلیل قلمروهای همگانی و روشی برای فهم روابط متقابل افراد و فضاست. هدف اصلی این پژوهش ارزیابی و تحلیل الگوهای فعالیتی و رفتاری پیاده راه احمدی شیراز با استفاده از روش مشاهده رفتاری است. در این راستا دریافت مؤلفه یا مؤلفه های اصلی طراحی محیطی در ارتقای کالبدی و رفتاری قلمروهای همگانی شهر شیراز مطرح می شود. سئوال اصلی پژوهش حاضر آن است که روش مشاهده رفتاری، چگونه می تواند به برنامه ریزی و طراحی قلمروهای همگانی در شهرها کمک نماید؟ بدین منظور کاربست این روش در نمونه پیاده راه احمدی شیراز که زمانی نقطه آغازین یکی از محورهای اصلی بافت تاریخی این شهر بوده و به مرور دچار تغییر و دگردیسی شده، صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی بوده و به روش مطالعه پیمایشی انجام شده و در طی آن، تجزیه و تحلیل کیفیت های کالبدی_محیطی،الگوهای فعالیتی و مؤلفه های رفتاری از طریق برداشت کالبدی و مشاهده طبیعی و مشارکتی انجام شده است. ابزارهای این روش، ثبت مکان فعالیت ایستگاهی در ایجاد مراکز فعالیتی، شمارش فعالیت برای حضور متوازن گروه های مختلف جمعیتی، ثبت مکان توقف افراد برای یافتن انگیزه مانایی و توزیع متوازن فعالیت ها می باشد و از تکنیک ردگیری برای بهبود کیفیت آن بخش هایی از قلمروهای همگانی که کیفیت محیطی پایینی داشته اند، استفاده شده است. برای اعتبارسنجی یافته های این پژوهش، از راهبرد پیمایشی به منظور تطبیق یافته ها با نقطه نظرات 50 نفر از استفاده کنندگان فضا استفاده شده است. نتایج تحلیل ها نشان می دهد، پیاده راه احمدی شیراز در ساعات میانی روز (14 تا 17) با شکستگی حجم فعالیت ایستگاهی و کاهش الگوهای رفتاری روبه رو است و بیشترین حجم تردد (76 درصد) و نقاط مکث (78 درصد) در بخش های سایه دار پیاده راه ثبت شده است. از طرف دیگر، با برهم نهاد نقشه های سایه اندازی، حجم تردد و فعالیت های ایستگاهی بر روی یکدیگر، به نظر می رسد آسایش اقلیمی از مؤلفه های اصلی استفاده از قلمروهای همگانی در شهر شیراز است. از این رو می توان ادعا نمود، روش مشاهده رفتاری، الگویی کارآمد برای سنجش و تحلیل قلمروهای همگانی است که می توان از آن در توسعه و باززنده سازی آتی قلمروهای همگانی بهره جست.
تعیین مناطق شهر_ بنیاد در ایران مطالعه موردی: استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره سوم تابستان ۱۳۹۳ شماره ۱۱
63 - 74
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرنشینی منطقه محور به عنوان پدیده ای در حال رشد و فراگیر در مباحث برنامه ریزی منطقه ای و تجزیه وتحلیل سیستم های شهری مطرح است. این پژوهش با هدف ارائه فرایند تعیین مناطق شهر بنیاد، سعی در ارائه گفتمانی واقع گرایانه و تبیین روش شناسایی مناطق شهر بنیاد دارد. بر این اساس پژوهش حاضر در پی پاسخ به سئوالات زیر می باشد: 1. چگونه می توان مناطق شهر بنیاد را تعیین نمود؟ 2. معیارها و شاخص های بومی تعیین مناطق شهر بنیاد کدم اند؟ 3. مناطق شهر بنیاد استان فارس کدم اند؟ از نظر فلسفه تحقیق، پژوهش شناختی حاضر در زمره پژوهش های اثبات گرایانه است و در آن از روش تحلیل داده های ثانویه برای انجام تحلیل ها استفاده شده است. در نهایت با استفاده از شاخص های جمعیت شهرها، تراکم جمعیت مناطق، شدت شهری شدن مناطق، تراکم نقاط شهری مناطق، پیوند فیزیکی بین سکونتگاه ها، فاصله زمانی میان شهرها، وجود جریان های کالایی و مسافر میان شهرها و وابستگی خدماتی شهرها، به تعیین مناطق شهر بنیاد استان فارس پرداخته شده است. بر مبنای این پژوهش، استان فارس دارای یک مجموعه شهری به مرکزیت شهر شیراز و پنج تجمع شهری آباده_اقلید، فسا_جهرم، کازرون _نورآباد، گراش_لار و نیریز _استهبان می باشد. بررسی الگوی ساختار فضایی، ساختار ارتباطی و شاخص شدت شهری شدن این مناطق شهر بنیاد نشان می دهد که مجموعه شهری شیراز و تجمع شهری لار _گراش نسبت به سایر تجمع های شهری از پتانسیل بیشتری برای شکل گیری منطقه ای کاملاً شهری برخوردارند.
نقش دولت در توسعه اقتصاد گردشگری ایران با محوریت اقتصاد مقاومتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال پنجم زمستان ۱۳۹۵ شماره ۳ (پیاپی ۹)
177 - 156
حوزههای تخصصی:
صنعت گردشگری، به منزله یکی از مهم ترین و سودآورترین صنایع خدماتی جهان، اولویت درآمد اقتصادی کشورهای بسیاری ا ست. در سال های اخیر، با طرح موضوع «اقتصاد مقاومتی» به عنوان رویکرد کلی اقتصاد ایران، تمامی فعالیت های دولت به این موضوع معطوف و راهکاری برای رشد و توسعه اقتصاد شد. در این مقاله، باتوجه به اهمیت جایگاه کلیدی دولت در اقتصاد و نیز در صنعت گردشگری، درمقام متولی اصلی گردشگری ایران، نقش دولت در توسعه اقتصاد گردشگری با محوریت اقتصاد مقاومتی بررسی شده است. این پژوهش به شیوه کیفی توصیفی انجام شده و محوریت بحث شاخص های اقتصاد مقاومتی است. طی مطالعات انجام شده، مشخص شد صنعت گردشگری با این شاخص ها بسیار هم راستاست؛ و با مدیریت دولت و هموارسازی فعالیت ها می توان شاهد رشد صنعت گردشگری و کاهش وابستگی به اقتصاد تک محصولی نفت بود. همچنین، با بهره گیری از قابلیت های صنعت گردشگری در ایران، می توان در مسیر رشد و توسعه اقتصاد متکی بر منابع و ظرفیت های داخلی گام برداشت.
پهنه بندی سیلاب حوضه آبریز آجرلو چای با استفاده از روش L-THIA و منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه سیل یکی از رایج ترین و پرهزینه ترین بلایای طبیعی جهان است که خسارات و تلفات انسانی و مادی زیادی را بر جوامع انسانی وارد می سازد. برای پیشگیری و کاهش اثرات سیل، اجتناب از قرار گرفتن در معرض این مخاطرات از اهمیت زیادی برخوردار می باشد. پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی یکی از روش هایی است که جهت کاهش خطرات ناشی از سیل می توان اتخاذ نمود. در این پژوهش با استفاده از روش L-THIA و مدل منطق فازی اقدام به پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی در حوضه آجرلوچای شده است. جهت انجام این کار از نه فاکتور طبیعی (ارتفاع، اقلیم، واحد اراضی، شیب، لیتولوژی، تراکم زهکشی، گروه های هیدرولوژیکی خاک، رواناب و کاربری زمین) استفاده شده است. نتایج به دست آمده از پهنه بندی سیل خیزی در منطقه نشان می دهد که بیشتر مساحت حوضه (حدود 6/65 درصد) دارای پتانسیل سیل خیزی کم، خیلی کم و متوسط قرار دارد. این مناطق بیشتر در بخش های غربی و پست حوضه قرارگرفته اند. بیشتر مناطق سیل خیز حوضه در نیمه شرقی و شمال شرقی حوضه قرارگرفته است. در این مناطق زمین ها ازنظر تراکم شبکه زهکشی در کلاس بالاتری قرار دارند که خود عاملی برای سیل خیز بودن حوضه می باشد. درصد زمین های سیل خیز حوضه در دو کلاس پتانسیل زیاد و خیلی زیاد در حدود 4/34 درصد از کل مساحت حوضه می باشد.
ارزیابی تغییرات عملکرد و ردپای آب محصول ذرت با مدل گیاهی AquaCrop-GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برآورد پتانسیل تولید هر گیاه تابعی از شرایط اقلیمی، پتانسیل های ژنتیکی گیاه و دیگر عوامل گوناگون محیطی و مدیریتی است. ارزیابی توانمندی مناطق، در به فعلیت رساندن پتانسیل های ژنتیکی گیاهان، از نکات مهم برنامه ریزی های کلان در کشاورزی به حساب می آید. با توجه به جایگاه استان قزوین در تولید محصول ذرت و اهمیت کشت این محصول در استان، برآورد هرچه دقیق تر میزان عملکرد این محصول استراتژیک بسیار ضرورت دارد. در همین زمینه، با مطالعه یک دوره داده برداری یازده ساله، عملکرد محصول ذرت با مدل گیاهی جدید AquaCrop-GIS برآورد شد. پهنه بندی شاخص های کلیدی محصول از طریق مدل در سطح استان شبیه سازی شد. با بررسی نتایج این پارامترهای کلیدی، مشخص شد ایستگاه های مطالعاتی قزوین و معلم کلایه با میزان تبخیر و تعرق مرجع کمتر دارای بهره وری آب بیشتری است. در ادامه با استفاده از عملکرد محاسباتی، اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول در محدوده ایستگاه های مطالعاتی تخمین زده شد. با بررسی معادلات رگرسیونی میان اجزای ردپای آب و ردپای آب کل محصول با عملکرد محصول در هر ایستگاه، مشخص شد روابط ردپای آب آبی با عملکرد به نسبت دیگر اجزای ردپای آب درمورد تمامی ایستگاه ها، از میزان ضریب تعیین (43/0= R 2 ، 51/0= R 2 ، 43/0= R 2 ، 77/0= R 2 و 79/0 = R 2 به ترتیب درمورد ایستگاه های قزوین، آوج، معلم کلایه، تاکستان و بویین زهرا) و سطح معنی داری برخوردار است. به طورکلی ضریب تعیین این روابط در ایستگاه بویین زهرا با 88/0= R 2 ، 79/0= R 2 ، 56/0= R 2 و 53/0= R 2 به ترتیب برای ردپای آب سبز، آبی، خاکستری و ردپای آب نسبت به سایر ایستگاه ها، بیشتر برآورد شد؛ به این معنی که کاهش عملکرد در این ایستگاه تأثیر بسزایی بر افزایش ردپای آب کل محصول داشت.