فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۳۴٬۷۸۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
کیفیت زندگی از مباحث محوری مد نظر اکثر صاحبنظران حوزه ی برنامهریزی و توسعه در سکونتگاههای انسانی است. این مبحث در کشورهای کمتر توسعه یافته با چالشهای فراوانی روبرو است و عوامل متعددی در ابعاد مختلف بر آن تأثیر میگذارند. عمدهترین شاخصهای مؤثر برکیفیت زندگی در این کشورها به ویژه در نواحی روستایی مناطق محروم غالباً حول محور نیازهای اساسی زندگی میچرخد که به روشهای مختلفاز جمله تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک (AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) مورد ارزیابی قرار میگیرد. در این پژوهش پس از گردآوری دادهها از طریق پرسشنامه ی محقق ساخته از دو روش یاد شده به صورت تطبیقی استفاده شده است. به دلیل تفاوت در نتایج حاصله، میزان دقت توسط شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد مداقه مجدد قرار گرفت و نتایج زیر به دست آمد:
اول؛ در هر یک از دو روش، ""درآمد و اشتغال"" بیشترین و ""مشارکت"" کمترین اهمیت و تأثیر را بر کیفیت زندگی مردم محدوده ی مورد مطالعه داشته است.
دوم؛ در ارزیابی و تعیین درجه ی اهمیت شاخصها، بین روش تحلیل سلسله مراتبی کلاسیک(AHP) و تحلیل سلسله مراتبی فازی (FAHP) تفاوت چشمگیری وجود دارد.
سوم؛ در انطباق با واقعیت های موجود، روش فازی در قیاس با روش کلاسیک از میزان دقت بیشتری برخودار است، و این تفاوت با استفاده از شاخص میانگین مربع خطا (MSE) مورد تأیید قرار گرفت.
پهنه بندی اقلیمی استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به گستردگی استان سیستان و بلوچستان تنوع اقلیمی بر این استان حاکم است. برای شناخت اقلیم این استان پهنه بندی اقلیمی با روش های نوین ناحیه بندی مانند تحلیل عاملی، خوشه بندی و روابط مکانی انجام گرفت. برای این منظور تعداد 20 متغیر اقلیمی از 10 ایستگاه هواشناسی استان انتخاب گردید. بررسی با روش تحلیل عاملی بر روی اقلیم استان نشان داد که اقلیم استان ساخته 5 عامل است که این عوامل به ترتیب اهمیت عبارتند از عوامل رطوبت جوی، بارش، حرارت، تابش و باد و تندر. بارزترین ویژگی اقلیمی سواحل عمان نم و ابر و پس از آن تابش و حرارت است. در بلوچستان جنوبی عوامل گرما، تابش، و تندر تظاهر اقلیمی این ناحیه را مشخص می کند و آشکارترین ویژگی اقلیمی در گوشه شمال شرقی استان عامل بادی غباری است، در مرزهای شرقی هم عامل باد و غبار چهره معمول اقلیمی است. در بلوچستان شمالی عامل تعیین کننده بارش و تندر است. در شرق استان (سراوان) عامل تابش نقش ارزنده ای در شکل گیری اقلیم دارد. یک تحلیل خوشه ای روی 5 عامل اقلیمی وجود 5 ناحیه اقلیمی را در استان نشان داد
تحلیل فضایی نابرابری های جنسیتی و شاخص های مربوط به آن در کشورهای خاورمیانه
حوزههای تخصصی:
در پی ناکار آمدی الگوی رشد اقتصادی در تبیین توسعه برای اولین بار در سال 1990 توسط سازمان برنامه ریزی توسعه سازمان ملل، مفهوم توسعه انسانی با استفاده از سه شاخص اساسی کسب دانش، دسترسی به امکانات مادی لازم برای یک زندگی بهتر و برخورداری از طول عمر توام با سلامتی مورد سنجش قرار گرفت. در نوشته حاضر سعی می شود شاخص های توسعه انسانی، فقر انسانی در کشورهای خاورمیانه مورد بررسی قرار گیرد و اثرات آنها بر نابرابری جنسیتی ارزیابی گردد. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی است. بر اساس نتایج حاصل از محاسبه شاخص توسعه انسانی، 4 کشور در سطح توسعه انسانی بالا، 14 کشور در سطح توسعه انسانی متوسط و دو کشور عراق و یمن در سطح توسعه انسانی پایین قرار دارند. بررسی رابطه شاخص های توسعه انسانی با نابرابری جنسیتی نمایانگر وجود یک رابطه غیر خطی بین شاخص های توسعه انسانی و موقعیت زنان است. به طوری که با افزایش شاخص های توسعه انسانی، نابرابری بین زنان ومردان در کشورهای خاورمیانه کاسته می شود. همچنین در کشورهایی که مشارکت و نقش زنان در عرصه های اجتماعی و اقتصادی بیشتر است شاخص های فقر انسانی کاهش می یابد.
ارزیابی عوامل موثر در جذب گردشگران به مراکز تجاری- تفریحی (مطالعه موردی: مراکز تجاری منطقه نمونه گردشگری سپاد، مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر توسعه صنعت گردشگری به عنوان یکی از فعالیت های عمده اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، سبب گردیده تا مدیران و برنامه ریزان در راستای توسعه فعالیت های این صنعت به افزایش کیفیت تجربه گردشگری و تلاش در جهت حفظ منافع جوامع میزبان توجه نمایند. یکی از ویژگی های برجسته ایران در زمینه صنعت گردشگری و به طور خاص شهر مشهد، نقش گردشگری مذهبی می باشد. از آن جایی که مساله خرید، رایج ترین فعالیت گردشگری در تمام مقاصد بویژه شهرهای مذهبی بوده، لذا می توان گفت مراکز تجاری به عنوان نمود فضایی خرید در سطح این شهرها از اهمیت بالایی برخوردار می باشند. امروزه گردشگران به دلیل برخورداری از درآمد و اوقات فراغت توانسته اند زمان و پول بیشتری را به مساله خرید اختصاص دهند. در این مقاله سعی شده تا با استفاده از روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی (پرسشنامه) و بهره گیری از مدل تحلیل عاملی و تحلیل واریانس یک طرفه، موثرترین عوامل در جذب گردشگران به مراکز تجاری- تفریحی با تأکید بر مرکز الماس شرق مشهد ارزیابی گردد. نتایج تحقیق نشان می دهد که عوامل کالبدی- روانی و تفریحی بیشترین تأثیرگذاری را در جذب گردشگران دارند. همچنین نتایج تحلیل واریانس، تفاوت معناداری را بین عوامل هفت گانه بدست آمده از مدل تحلیل عاملی نشان می دهد.
بررسی عوامل موثر بر قیمت مسکن با استفاده از مدل هدانیک قیمت (مورد مطالعه: منطقه سه شهر یزد )(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مقاله بررسی عوامل موثر بر قیمت مسکن در منطقه سه شهری یزد است. روش پژوهش «توصیفی وتحلیلی» است. مدل مورد استفاده در این پژوهش مدل هدانیک قیمت است. متغیرهای مورد استفاده 18 متغیر بوده که بیشتر وضعیت فیزیکی و موقعیت و دسترسیها را در برمی گیرد. نتایج بدست آمده از 186 مشاهده از طریق نرم افزار رایانه ای Eviews،3.1 نشان می دهد که ضرایب 13 متغیر از 18 متغیر مورد بررسی، از نظر آماری در سطح خطای 5% معنی دار است و 5 متغیر حمام، آشپزخانه، زیرزمین، تلفن و فاصله تا نزدیکترین مرکز بهداشتی و درمانی از لحاظ آماری معنی دار نبوده اند و در تخمین نهایی مورد استفاده قرار نگرفته اند. فرم ساختاری برای تخمین تابع قیمت هدانیک مسکن تابع لگاریتمی بوده است، یافته ها نشان می دهد مساحت زمین و مساحت زیر بنا و تعداد طبقات از مهمترین عوامل موثر بر قیمت مسکن در شهر یزد شناخته شده اند. به طوری به ازای افزایش یک درصد در مساحت زمین و مساحت زیر بنا به ترتیب 49/. و 38/. در قیمت مسکن تغییر ایجاد می شود. تخمین برخی از عوامل مانند قدمت ساختمان، افزایش فاصله از مرکز شهر و خیابان اصلی تاثیر منفی در قیمت مسکن داشته اند و موجب کاهش قیمت مسکن می شده اند.
تحلیل و ارزیابی ریسک زیرساخت های منطقه ای از منظر پدافند غیرعامل نمونه موردی: منطقه صنعتی پارس یک جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از اجرای طرح های پدافند غیرعامل کاستن آسیب پذیری تأسیسات و تجهیزات حیاتی و حساس و مهم کشور در شرایط بحرانی ناشی از تهدیدات انسان ساخت است. زیرساخت های حیاتی، بخشی از بنیان های اصلی مناطق صنعتی به شمار می آیند که با آسیب آن ها بیشتر منطقه تحت تأثیر قرار می گیرد. با توجه به این که نسبت قابل توجهی از تأمین گاز کشور بر عهده منطقه پارس جنوبی بوده و زیرساخت های حیاتی منطقه، از کانون های جذاب برای تهاجم دشمن به شمار می رود. تحقیق حاضر در زمره تحقیقات کاربردی (نوع توسعه ای) بوده و در این مسیر از روش های کتابخانه ای، پرسش نامه (کمی) جهت گردآوری و تحلیل اطلاعات استفاده گردیده و روش تحقیق تحلیلی - ارزیابانه می باشد. برای این منظور تعداد 48 نفر کارشناس به عنوان خبره انتخاب و از مدل پیشنهادی سازمان مدیریت بحران فدرال آمریکا (FEMA) جهت تحلیل ریسک استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، از نظر اهمیت دارایی ها به ترتیب تأسیسات نفت و گاز با 8.86، زیرساخت ارتباطات با 8.64، تأسیسات برق با 6.71 و تأسیسات آب و فاضلاب با 6.45 حائز بیشترین ارزش هستند. همچنین دوازده تهدید مورد ارزیابی قرار گرفت که در این بین احتمال وقوع حملات هوایی و موشکی با 9.21، حملات شیمیایی- میکروبی و هسته ای با 9.17 و تهدیدات زیستی با 8.72 بیشترین احتمال وقوع را دارا هستند. بیشترین آسیب پذیری و ریسک زیرساخت ارتباطات در برابر بمب های الکترومغناطیسی به ترتیب با 9.114 و 688.47، تأسیسات برق در برابر بمب های الکترومغناطیسی و گرافیتی به ترتیب با 8.446 و 407.47، تأسیسات نفت و گاز در برابر تهدیدات بمب گذاری به ترتیب با 8.484 و 655.46، تأسیسات آب و فاضلاب در برابر تهدیدات سایبر تروریسم و زیستی به ترتیب با 8.3 و 466.82 می باشد و در پایان راهکارهای کاهش آسیب پذیری و ریسک بیان شده است.
تحلیل سطح پایداری شهری در سکونتگاه های غیررسمی (مورد: شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با مطرح شدن توسعه پایدار شهری و لزوم توجه به همه ابعاد وجودی شهر- اعم از زیست محیطی، اقتصادی و فرهنگی - به عنوان پایه های توسعه پایدار شهری، مشکل سکونتگاه های غیررسمی وارد فاز مطالعاتی جدیدی شده است و محققان علوم انسانی با دیدی کلی و نگاهی جغرافیایی، پدیده اسکان غیررسمی در شهرها را مورد مطالعه قرار می دهند. این پدیده که در سال های گذشته و تا قبل از دهه 70 در ایران فقط از لحاظ توصیفی - تعریفی مورد توجه بود؛ از دهه 70 به بعد با گسترش ابعاد آن، نه تنها خود محدوده سکونتگاه های غیررسمی، بلکه در برخی از موارد یک ناحیه و حتی منطقه ای را تحت تاثیر خود قرار می داد. در مقاله حاضر برای دستیابی به هدف تحقیق، که همانا تحلیل میزان پایداری سکونتگاه های غیررسمی شهر سنندج است، از روش تحلیلی - توصیفی با استفاده از تعیین متغیرهایی در هر یک از ابعاد سه گانه اجتماعی، اقتصادی و زیست محیطی پایداری شهری مانند شیب، سرانه ها، نوع مصالح ساختمانی، درصد باسوادی، نوع شغل، درصد بیکاری و درآمد خانوار استفاده گردیده است. نتایج حاصل از این تحقیق بیان می دارد که میزان پایداری در تمامی متغیرهای انتخاب شده بسیار پایین است.
بهبود روش استخراج ویژگی غیر پارامتریک وزن دار با استفاده از ترکیب خطی نمونه های آموزشی در تصاویر ابر طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این تحقیق، روشی برای بهبود استخراج ویژگی غیرپارامتریک وزن دار ارائه شده است، که در مسائل تشخیص الگو در فضاهای با ابعاد بالا استفاده می گردد. روش استخراج ویژگی غیرپارامتریک وزن دار براساس بسط غیرپارامتریک ماتریس های پراکندگی قرار گرفته است، که پارامترهای میانگین آنها به طور جداگانه برای هر نمونه و با استفاده از مجموع وزن دار نمونه های سایر کلاس ها محاسبه می شوند. وزن هر یک از این نمونه ها براساس فاصله اقلیدسی آنها از نمونه اصلی (نمونه تحت بررسی) محاسبه می گردد. اما تنها با استفاده از پارامتر فاصله نمی توان پراکندگی نمونه ها را به طور کامل بیان کرد، و محل قرارگیری آنها نیز در بیان پراکندگی نمونه ها مؤثر است. بدین معنی که ممکن است دو نمونه که فواصل یکسانی از نمونه اصلی (نمونه تحت بررسی) دارند، وابستگی شان به آن نمونه یکسان نباشد. به عنوان مثال، ممکن است که یکی از آنها کاملاً به نمونه اصلی وابسته باشد و دیگری کاملاً مستقل از آن باشد. از سوی دیگر، این وابستگی ها با ترکیب خطی آنها مرتبط است. چرا که در حالت ایده آل انتظار می رود نمونه های یک کلاس، کاملاً ترکیبی خطی از یکدیگر باشند و نمونه های کلاس های متفاوت کاملاً مستقل از هم باشند. از این رو، ترکیب خطی بین نمونه ها در تعیین پراکندگی ها مؤثر خواهد بود. در پژوهش حاضر، با استفاده از پارامتر مهم ترکیب خطی، نتیجه روش استخراج ویژگی غیرپارامتریک وزن دار بهبود یافته است. نتایج نشان می دهند که روش ارائه شده در اکثر کلاس ها و به ویژه در کلاس های بحرانی که تشابه طیفیِ بالایی نسبت به هم دارند، بهتر از روش استخراج ویژگی غیرپارامتریک وزن دار عمل کرده است. بهترین نتیجه به دست آمده دارای دقت کلی بیش از 82 درصد با ضریب کاپایی بهتر از 80 درصد بوده است.
بحران آب در استان گیلان و راهکارهای مقابله با آن
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل نظام برنامه ریزی فضایی فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله، فرآیند تکوین نظام شهرسازی و برنامه ریزی فضایی در کشور فرانسه مورد بررسی قرار می گیرد. سابقه و رویکرد برنامه ریزی فضایی در فرانسه، این کشور را در زمره پیشگامان امر برنامه ریزی در مقیاس های متنوع محلی، شهری و منطقه ای قرار می دهد. نگاهی که به ویژه در دهه های اخیر به برنامه ریزی توسعه کالبدی- فضایی، و نیز پایش اثرات توسعه ای در این کشور وجود داشته، نشان دهنده نوعی سیر تکوین و تکامل است. در همین حال، عصاره رهیافت دو سطحی در برنامه ریزی که توسعه را در لایه راهبردی تعریف و در لایه اجرایی معنا می کند، موجب گردیده تا فرانسه به موفقیتی قابل قبول در دست یابی به اهداف توسعه ای و در همین حال حفاظت از اراضی طبیعی دست یابد. در پهنه های درون شهری نیز، با روی کار آمدن قانون «همبستگی و نوسازی شهری»، بازتعریفی در مفهوم برنامه ریزی کاربری اراضی به وقوع پیوسته و سازوکار تهیه و بازنگری «طرح های محلی شهرسازی» در یکپارچه سازی فرآیند شهرسازی نقشی موثر ایفا نموده است
بررسی کاربری اراضی شهر نورآباد ممسنی با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(GIS)
حوزههای تخصصی:
تحلیل کاربری اراضی شهری؛ چگونگی استفاده، توزیع، حفاظت، ساماندهی مکانی– فضایی فعالیت ها و عملکردهای شهری را بر اساس خواست و نیازهای جامعه شهری، بررسی می کند. امروز با توجه به رشد نابسامان کالبدی شهرها و بی تعادل در کاربری های موجود و از طرفی برای ارتقای کیفی شهر نشینی و تعادل بخشی و ساماندهی و بهینه گزینی کاربری ها، اراضی شهر ها، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. در این تحقیق، علاوه بر بررسی دیدگا ه های نظری و روند عملی چگونگی تحلیل کاربری اراضی شهری در ایران و جهان، برای نمونه به تحلیل کاربری اراضی شهر نورآباد ممسنی، به روش تحلیلی و پیمایشی پرداخته شده است. شهر نورآباد، نمونه ای از این شهر هایی است که براساس گسترش بی رویه و استفاده از زمین های مرغوب کشاورزی و همچنین پراکنش غیر اصولی خدمات، دچار کمبود امکانات و خدمات در سطح شهر است. این پژوهش جهت ساماندهی و تعادل بخشی و بالا بردن وضعیت کیفی زندگی شهری انجام گرفته است.
در این تحقیق، با روش توصیفی، تحلیلی و پیمایشی، مسایل و کمبودهای کاربری ها به طور جداگانه به صورت کمی و کیفی، با لحاظ کردن شرایط اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر بررسی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) به تجزیه و تحلیل کاربری ها پرداخته شده است. نتایج تحقیق نشان دهنده این مطلب است که با توجه به وضع نامطلوب کاربری ها، به ارائه راهکارها و پیشنهادهایی همانند توجه دولت به مناطق روستایی، برای مهاجرت کمتر به شهر، مشخص کردن محدوده توسعه شهر، به دلیل کاهش تخریب زمین های مرغوب کشاورزی، اصلاح بافت های روستایی که جزو محدوده خدماتی شهر شده اند، جهت حمل و نقل آسان، انتقال تجهیزاتی مثل، قبرستان و کشتارگاه از درون شهر به بیرون از شهر و انتقال کاربری های ناسازگار به خارج از شهر پرداخته، که ثمره آن تعادل بخشی به توزیع خدمات شهری و جلوگیری از گسترش بی رویه شهر خواهد بود.
نابرابری های شهری تهدیدی برای امنیت اجتماعی تهران، رویکردی در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نویسنده در این مقاله به بررسی یکی از مهمترین عوامل تهدید امنیت ملی یعنی - نابرابری های شهری - می پردازد. موقعیت کنونی کشور ایران که مراحل گذار تاریخی خود را می گذراند، سبب رشد بیرویه جمعیت شهری و افزایش نابرابری ها در مناطق مختلف آن گردیده و مدل خاصی از جغرافیای سیاسی شهری را ایجاد کرده است. این بررسی کوششی برای ارزیابی وجوه نابرابری با استفاده از شاخصهای اشتغال و مسکن در مناطق 22 گانه شهر تهران است. نتایج تحقیق نشان می دهد که در مناطق 22 گانه تهران تفاوت های قابل ملاحظه ای از نظر فرصت های شغلی وجود دارد. به طوری که گروه شغلی کارگران ساده در بخش های جنوبی شهر بیش از نیمه شمالی آن متراکم هستند. همچنین بررسی های انجام شده راجع به پراکندگی فقر با استفاده از ساکنان چهار نفر به بالا ساکن در یک اتاق حکایت از آن دارد که مناطق متراکم فقر نیز به طور یکسان در شهر پراکنده نشده اند. چنانکه مناطق جنوب شهر، حوزه های متمرکز فقر را تشکیل می دهند. با توجه به شاخص های مورد بررسی، یکی از مهمترین منابع تهدید امنیت اجتماعی و ملی در تهران، نابرابری در پراکندگی مشاغل ابتدایی و فقر و تمرکز آن در جنوب شهر می باشد. با توجه به نکات مذکور باید اذعان کرد که نابرابری و محرومیت شهری، خطری مستقیم برای امنیت اجتماعی بشمار می آیند.
بررسی عوامل راهبردی مدیریت پسماند شهر رشت با استفاده از روش SWOT و تشکیل ماتریسQSPM(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رشد روزافزون جمعیت، به تبع آن افزایش تولید مواد زاید و وجود نگرانیهای خاص در خصوص کاهش منابع،کارشناسان را برآن داشته است موضوع مدیریت مواد زاید جامد را در صدر برنامه های خود قرار دهند. مدیریت پسماندهای شهری به عواملی همچون تولید زواید، جمع آوری، حمل و نقل، دفن زباله و بازیافت آن بستگی دارد، بنابراین محدودة مدیریت این مقوله بسیار وسیع و متغیر است، برای چنین سازمانی راهی جز مدیریت راهبردی وجود ندارد. یکی از مناسب ترین فنون برنامه ریزی، ماتریس SWOT (تحلیل نقاط قوت، ضعف، فرصت و تهدید) است که امروزه به عنوان ابزاری نوین برای تحلیل عملکردها و وضعیت شکاف ها، مورد استفاده قرار میگیرد. به این منظور ابتدا نسبت به شناسایی عوامل درونی و بیرونی تأثیر گذار بر مدیریت پسماندهای شهر رشت اقدام و در مرحله بعد به تجزیه وتحلیل و تدوین راهبرد مورد نظر با استفاده از ماتریس (QSPM) پرداخته شد. در حال حاضر شهر رشت، روزانه 560 تن پسماند تولیدی دارد که برای دفع این مقدار زباله باید تدابیر کارشناسی و مدیریتی مبتنی بر اصول مهندسی اندیشیده شود. بررسی نتایج ماتریس های عوامل داخلی و خارجی مبین آن استکه مدیریت پسماند شهر رشت از نظرعوامل درونی ضعیف عمل کرده، در حالیکه ارزیابی عوامل خارجی نشان میدهد با توجه به امتیاز کسب شده در وضعیت فعلی با تقویت فرصت ها و رفع تهدیدها میتواند به خوبی عمل کند، همچنین نتایج حاصل از ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی نشان میدهد بیشترین جذابیت مربوط به اجرایی شدن قانون مدیریت پسماند و کمترین جذابیت مربوط به آموزش، روش مناسب کاهش آلاینده ها در محل دفن است.
تحلیلی بر ارتباط متقابل توسعه، مهاجرت و شهرنشینی در ایران
حوزههای تخصصی:
توزیع و پراکندگی جمعیت، به چگونگی توزیع امکانات بستگی دارد. توزیع و تراکم جمعیت، به دلیل اثرگذاری در دیگر ویژگیهای جمعیت و وابستگی مهمی که به ویژگیهای کلی محل دارد، دارای اهمیت است. برنامه ریزان می توانند با توزیع مناسب امکانات، پراکندگی جمعیت را متعادل سازند و در نتیجه به توسعه پایدار دست یابند. هدف پژوهش حاضر، متعادل کردن توسعه در کشور و استفاده بهینه از قابلیت ها و توانهای مناطق موجود است تا از تمرکز توسعه در یک نقطه و عقب ماندگی در جای دیگر جلوگیری شود.نتایج به دست آمده، بیانگر این واقعیت است که توزیع جمعیت در کشور ما، متناسب با توانهای محیطی نیست و در مکانهایی مانند تهران، به دلیل تراکم بی رویه جمعیّت، فشار روزافزونی بر طبیعت منطقه وارد می شود. در مقابل آنها، مناطقی وجود دارند که از ظرفیت محیطی شان استفاده لازم صورت نمی گیرد. این که چرا در برخی مکانها تمرکز بیش از اندازه جمعیت وجود دارد، باید ریشه های آن را در عدم توزیع بهینه امکانات توسعه در کل کشور دانست.روش تحقیق در این پژوهش، اسنادی و کتابخانه ای است و به کارهای آماری انتشار یافته توسط مرکز آمار ایران استناد شده است
تحلیل توسعه یافتگی شهرستان های استان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
همه شاخه های دانش بشری، هر یک به نحوی عامل توسعه را مورد سنجش و ارزیابی قرار داده اند و هر کدام به نحوی توانسته اند گوشه هایی از واقعیت ها را نشان دهند. در این میان شاید تنها شاخه ای از علوم که می تواند با مفهوم توسعه میان رابطه انسان و طبیعت داوری کند، دانش جغرافیاست که به بررسی توسعه پایدار منطقه ای و یا ناحیه ای، طبقه بندی و یا سطح بندی نواحی و یا شهرستان های کشور بر اساس میزان برخورداری از شاخص های مختلف توسعه می پردازد. آنچه در میان بر آن تاکید می شود، حق توسعه برابر برای برآورده شدن نیاز نسل های کنونی و آینده، در فرایند توسعه، ریشه کنی فقر و کاهش تفاوت ها و تبعیض ها در سطح زندگی و اجتماع، کاهش الگوهای تولید و مصرف غیر پایدار، اتخاذ سیاست های جمعیتی مناسب، ار تقای آگاهی عمومی و نظایر اینهاست. روش تحقیق در این مقاله با توجه به هدف پژوهش از نوع توصیفی، اسنادی و تحلیلی بوده و جامعه آماری مورد مطالعه شهرستانهای استان کرمانشاه بوده و شاخص های استفاده شده در این پژوهش، تعداد 17 شاخص بهداشتی- درمانی، فرهنگی-اجتماعی، گردشگری، مذهبی و زیرساختی است. داده های مورد نیاز با بهره گیری از منابع آماری مربوط به سالنامه آماری سال 1388، جمع آوری شده است. تکنیک به کار رفته در این پژوهش، مدل TOPSIS است. همچنین از نرم افزارهای SPSS و Excel جهت تحلیل داده ها و نرم افزار Arc GIS ، جهت پیاده کردن نتایج پژوهش بر روی نقشه استفاده شده است. نتایج تحقیق، نشاندهنده شکاف زیاد بین شهرستانهای استان کرمانشاه و توسعه نامتعادل استان با توجه به شاخص های مورد استفاده است. بر این اساس شهرستان قصر شیرین، نسبت به شهرستانهای دیگر، توسعه یافته ترین و شهرستان های سنقر، جوانرود، گیلانغرب، ثلاث و باباجانی، هرسین، سرپل ذهاب، کنگاور، اسلام آباد غرب و دالاهو جزو محروم ترین شهرستان های استان هستند.
تحلیل مفهوم شهروندی و ارزیابی جایگاه آن در قوانین، مقررات و مدیریت شهری کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحولات ساختاری و کارکردی نظام های اجتماعی و سیاسی باعث ایجاد بسترهای متفاوتی در اداره امور شهرها شده است. شکل بندی و نقش دادن به بازیگران متفاوت عرصه شهری ازجمله دولت، مردم، نهادهای مدنی و قانون گذار باعث شده است تا وظایف و تکالیف متقابل و دوسویه بین شهروندان و اداره کنندگان امور در سطوح ملی و محلی پدید آید. شهرها به عنوان مراکز سکونتی دارای کالبد و کارکردهای متفاوتی هستند. شکل گیری عناصر کالبدی در شهرها و ایفای نقش های متعدد نیز به وسیله بازیگران عرصه سیاسی و اجتماعی کشور رقم می خورد، اما اداره امور شهر و رسیدگی به خواست ها و انتظارات شهروندان، نیازمند وجود بسترها و زمینه هایی است که به توان در پرتو آن به چنین خواست هایی پاسخ معقول و منطقی داد. شهر، شهروند و مدیریت شهری به عنوان مفاهیمی هستند که ارتباط بسیار تنگاتنگ و نزدیکی با یکدیگر دارند. برقراری شرایط و زمینه های لازم برای تعامل بین عناصر مدیریت شهری که شامل شهروندان، نهادهای اداره کننده شهر، شورای اسلامی و بخش خصوصی است نیازمند قرارگرفتن برمدار قانونمداری است. قانونمداری مبتنی بر تدوین قوانین و مقرراتی است که وظایف و تکالیف دوسویه شهروندان و مدیریت شهری را روشن می نماید و هدف آن سامان بخشی به زندگی شهری و فعالیت های مدیریت شهری است. در این نوشتار سعی می شود ضمن تحلیل و تشریح مفهوم، پیشینه و خاستگاه شهروندی جایگاه آن در قوانین و مقررات شهری کشور واکاوی شده و ارتباط آن بامدیریت شهری نیز تبیین گردد.
بررسی نقش کیفیت محیط سکونتی در مهاجرت های درون شهری مطالعه موردی: بافت قدیم خرم آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کیفیت محیط، از عوامل موثر بر حرکات جمعیتی درون شهری محسوب می شود. در چند دهه اخیر پدیده تنزل کیفیت محیطی همچون شبحی بر ساختار اقتصادی کهن شهرهای ایرانی سایه افکنده و پایداری درازمدت آن را با خطر مواجه ساخته است. نتیجه این امر برون رانی بومیان از هسته های باارزش قدیم شهری به سمت مناطق نوساز و میانی است. کاهش عملکردی و فرسودگی کالبدی بیش از پیشِ بافت و کاهش کیفیت آن، از بدیهی ترین نتایج حاصل از توالی این چرخه (مهاجرت بیشتر = کیفیت نازل تر محیطی) است که امروزه گریبانگیر شهر قدیمی خرم آباد نیز شده است. پژوهش حاضر با هدف بررسی این چرخه و ناپایداری شهری در بافت قدیم شهر خرم آباد صورت گرفته است و پیش فرض اساسی آن این است که با درک و شناخت میزان و علل رضایت مندی شهروندان از محیط زندگی شان، می توان مانع خروج جمعیت از این محله ها و کاهش جمعیت بافت تاریخی و مرکزی شهرها و ایجاد تعادل فضایی در محله ها و بافت های شهری شد. روش جمع آوری داده ها از طریق پرسشنامه و انجام مصاحبه میدانی و حجم نمونه 388 عدد بوده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار آماری Spss انجام شده است. فرضیه این پژوهش، عبارت است از: میان سطح رضایت شهروندان از کیفیت محیط سکونتی شان و تمایل به مهاجرت درون شهری آنها ارتباط معنا داری وجود دارد. نتایج تحقیق نشان می دهد که، حدود 60 درصد از جامعه نمونه، تمایل به مهاجرت از بافت دارند. میزان رضایت مندی ساکنان بافت قدیم از محیط سکونتی شان تقریبا در حد متوسط (1<2.6<5) با میانه نظری 3 ارزیابی شده است.میزان رضایت مندی از معیار هویت محیطی، نسبتا زیاد است. ساکنان از امنیت محله شان و آرامش در آن، اظهار رضایت نسبی داشتند و در مورد سایر معیارها، رضایت مندی کمتر از حد متوسط بوده است. نتایج حاصل از ارتباط کیفیت محیط سکونتی و تمایل به مهاجرت های درون شهری، در جهت تایید نسبی تاثیرپذیری این گونه حرکات از کیفیت محیط سکونتی است و نشان از عدم ارتباط معنا دار بین دو معیار مهاجرت های درون شهری و مالکیت مسکن؛ و برعکس، وجود ارتباط معکوس برخی از معیارها مثل امنیت، هویت محیط شهری، خدمات عمومی و بهداشتی، ویژگی های کالبدی با مهاجرت های درون شهری دارد. همچنین رابطه خویشاوندی و طایفه ای محکم، موجب تحکیم روابط همسایگی می گردد و این خود منجر به کاهش مهاجرت های درون شهری می شود.
ارزیابی تغییر اقلیم ایران در دهه های آینده(2025 تا 2100 میلادی) با استفاده از ریز مقیاس نمایی داده های مدل گردش عمومی جو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
علیرغم افزایش قابل ملاحظه دقت مدل های عددی گردش عمومی جو و مدل های منطقه ای، تاکنون هیچ کدام از آنها قادر به پیش بینی در مقیاس کوچک نیستند. به این منظور، مدل های مختلف آماری و دینامیکی برای شبیه سازی و ریز مقیاس نمایی خروجی مدل های GCM و RCM ابداع شده اند. در مطالعه حاضر، با استفاده از مدل MAGICC-SCENGEN خروجی های دو مدل گردش عمومی جو HadCM2 و ECHAM4 با لحاظ هجده سناریوی انتشارIPCC، برای دهه های آینده ریز مقیاس گردیده، نتایج آن بر روی ایران تجزیه و تحلیل شد. هر دهه شامل یک پریود 30 ساله است که دهه2000 نماینده (2015 تا 1986)، 2025 (2040تا 2011)،2050 (2065تا 2036) و 2075(2090 تا 2061) و دهه 2100 (2115تا 2086) است. نتایج اجرای مدل با داده های HadCM2 بیانگر کاهش 5/2 درصدی بارش کشور تا دهه 2100 است. در حالی که برای دوره مشابه در مدل ECHAM4 بارش های کشورمان به میزان 8/19 درصدافزایش مییابد. تحلیل مکانی نتایج مدل HadCM2 نشان می دهد که در دهه های آینده استان های مازندران، گلستان، خراسان شمالی، شمال خراسان رضوی و سمنان، تهران و بخش هایی از گیلان و قزوین با افزایش بارش مواجه خواهند شد، در حالی که مدل ECHAM4 برای مناطق مذکور کاهش بارش را پیش بینی کرده است. همچنین، مدل HadCM2 برای نواحی جنوب شرق کشورمان، شامل استان های هرمزگان، کرمان، بوشهر،جنوب فارس و بخش هایی از سیستان و بلوچستان کاهش بارش را پیش بینی نموده است، اما در مدلECHAM4 مناطق مذکور در دوره مشابه افزایش بارش را تجربه خواهند کرد. در هر دو مدل تمامی استان های کشور با افزایش دما در آینده مواجهند.این دو مدل، افزایش دمایی بین 3 تا 6/3 را تا دهه 2100 پیش بینی می کنند که بیشترین افزایش دما به دهه 2100 و مدل ECHAM4 مربوط است که افزایش دمایی حدود 1 درجه سانتیگراد بیشتر از مدل HadCM2 پیش بینی می کند. در هر دو مدل توزیع مکانی افزایش دما با هم مطابقت دارند.
طراحی و ایجاد یک سیستم استنتاج فازی، با به کارگیری خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک در محیط GIS (مطالعه موردی: مکان یابی جایگاه های سوخت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اکثر موجودیت ها در سامانه های اطلاعات مکانی (GIS) ماهیتی غیرقطعی دارند؛ و به همین خاطر نیاز به ارائه سیستمی که توانایی استنتاج از داده های مکانی غیرقطعی را داشته باشد کاملاً احساس می شود. یکی از تواناترین سیستم های استنتاجی که در سال های اخیر مورد توجه دانشمندان قرار گرفته، سیستم های استنتاج فازی (FIS) است. هدف این مقاله ارائه روشی نو برای طراحی و ایجاد سیستم استنتاج فازی در محیط GIS است. در این تحقیق بخشی از توابع عضویت و قوانین فازی به صورت خودکار و با استفاده از داده های ورودی ـ خروجی، و بخشی دیگر به صورت غیرخودکار و از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج شدند. برای استخراج خودکار توابع عضویت و قوانین فازی، خوشه بندی فازی و الگوریتم ژنتیک (GA) به کار گرفته شد. ابتدا توابع عضویت و قوانین فازی اولیه با خوشه بندی داده ها و تصویر کردن آنها بر روی محورهای مختصات استخراج گردیدند و سپس با به کارگیری الگوریتم ژنتیک به بهینه سازی فرم توابع عضویت و قوانین فازی اولیه پرداخته شد. در مرحله نهایی، بخش دیگری از توابع عضویت و قوانین فازی از طریق مصاحبه با کارشناس استخراج گردیدند و به سیستم استنتاج فازی افزوده شدند. سیستم استنتاج فازیِ طراحی شده، دارای کاربردهای مختلفی است. در این تحقیق از این سیستم برای به کارگیری در مکان یابی جایگاه های سوخت در منطقه 2 شهر تهران استفاده شد. با توجه به دیدگاه های کارشناسان سوخت و داده های موجود، از 10 لایه اطلاعاتی تأثیرگذار در مکان یابی جایگاه های سوخت استفاده گردید. نتایج به دست آمده نشان دادند که الگوریتم ژنتیک دقت مدل سازی سیستم استنتاج فازی را 53 درصد بیش از خوشه بندی افزایش داده است. همچنین با بررسی هیستوگرام نقشه مطلوبیت جایگاه های سوخت ملاحظه شد که 9 درصد از مساحت کل منطقه پتانسیل لازم را برای احداث جایگاه های سوخت در خود دارد.