فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۶۸۱ تا ۱۶٬۷۰۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم بهار ۱۳۹۷شماره ۴۰
43 - 66
حوزههای تخصصی:
آرامستان ها از دیرباز در ایران یکی از عناصر مهم شهری بوده اند، زیرا این کاربری ها از یک سو ارتباط مستقیمی با اصول و قواعد شهرسازی داشته و از سوی دیگر تحت تأثیر اعتقادات و آداب ورسوم مذهبی مردم بوده اند. بنابراین مکان یابی مربوط به آن ها نیز از حساسیت های خاصی برخوردار بوده است. ظرفیت آرامستان های فعلی شهر پارس آباد مغان از سویی به دلیل قدمت زیاد آن ها و از طرف دیگر به علت افزایش سریع جمعیت دیگر پاسخگوی نیاز های مردم این شهر نیست. ازاین رو هدف مقاله حاضر مکان یابی بهینه ترین نقاط در اطراف شهر پارس آباد به منظور احداث آرامستان جدید این شهر با استفاده از منطق فازی در قالب GIS Arc می باشد. بدین منظور در مراحل اولیه عوامل مهم در تعیین مکان مناسب برای احداث آرامستان های شهری شناسایی شد، و نقش و میزان تأثیرگذاری هر یک از عوامل فوق در مکان یابی مشخص گردید. در ادامه به دلیل وسعت زیاد منطقه، اقدام به حذف مناطق محدودیت دار گردید. سپس با استفاده از توابع عضویت فازی (گوسی، لارج و خطی)، نقشه های مختلفی بر اساس ماهیت و نقش این عوامل در مکان یابی تشکیل گردید. در ادامه با طراحی شبکه ای استنتاجی و به کارگیری مدل منطق فازی و اپراتورهای آن ( Prod, Sum و گاماهای 0.7، 0.8، 0.9) ترکیب اطلاعات به صورت غیرخطی انجام شد. درنهایت مناسب ترین مکان های به دست آمده از شبکه استنتاجی، با توجه به مقدار درجات عضویت آن ها و فاصله آن ها نسبت به حریم های تعریف شده مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج به دست آمده حاکی از اختلاف عمیق بین وضعیت مکان گزینی آرامستان-ها در وضع موجود و مطلوب می باشد. کلید واژه: مکان یابی، آرامستان، پارس آباد، منطق فازی، Arc GIS
سنجش پراکندگی/فشردگی شهر زاهدان طی دوره زمانی 1390 -1335(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال یازدهم پاییز ۱۳۹۷شماره ۴۲
213 - 235
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر شهرهای ایران مانند بسیاری از شهرهای جهان سوم دچار تحولات چشمگیری شده و در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیده اند. شهر زاهدان نیز طی دوران حیات 100 ساله اش به طور نامتوازنی رشد کرده و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/32 برابری جمعیت شهر و رشد 34 برابری وسعت آن نسبت به اولین سرشماری بیانگر این مسأله می باشد. به طوری که توسعه این شهر در جهت افقی بوده و گسترش مداوم ساخت و سازهای شهری سبب رشد بی قواره شهر شده است. بر این اساس، در پژوهش حاضر رابطه بین جمعیت و میزان رشد و پراکندگی شهری در زاهدان با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و ضریب FAR مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد، طبق مدل هلدرن زاهدان در طول دوره مورد مطالعه دارای رشد بی قواره شهری (اسپرال) بوده است. مقادیر ضریب آنتروپی نیز بیانگر رشد پراکنده (اسپرال) شهر زاهدان است. با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال شهر، الگوی شهر هوشمند و فشرده به عنوان الگوی مطلوب گسترش آتی زاهدان تشخیص داده شده است.
برنامه ریزی توسعه محیطی دهستان شاندیز براساس فرایند تحلیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش سرزمین دوره دهم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۹)
271 - 294
حوزههای تخصصی:
توجه به برنامه ریزی محیط زیستی برای بهره برداری پایدار از منابع سرزمین و پیشگیری از مسائل محیط زیستی، یکی از موضوعات جدیدی است که در سال های اخیر کانون توجه محققان و مدیران قرار گرفته است. هرقدر این برنامه ریزی مبتنی بر واقعیات عینی و توان های بالقوه باشد، حصول به اهداف از پیش تعیین شده، امکان پذیرتر می شود. از طرفی، ابزارهای برنامه ریزی محیط زیست برای دستیابی به شهرها و محلات پایدارتر به سوی تهیه طرح ها در مقیاس محلی گرایش یافته اند. در این مقاله، برنامه ریزی توسعه در مقیاس محلی در دهستان شاندیز واقع در شهرستان طرقبه- شاندیز بررسی شده است. برنامه ریزی با روش فرایند سه مرحله ای برنامه ریزی محیط زیست و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی انجام شده است. مرحله اول شامل شناخت قابلیت ها و توان های محدوده مطالعه از طریق مطالعه وضع موجود تحقق یافته است. در مرحله دوم مسائل، امکانات و محدودیت های مربوط به هریک از بخش ها دسته بندی و اولویت بندی شده است. مرحله سوم شامل ترسیم چشم انداز، تدوین اهداف کلی و تعیین مقاصد عملیاتی است. سپس با توجه به اولویت عوامل بررسی شده، راه حل های مکان دار در واحدهای محیط زیستی پیشنهاد شده است. درنهایت، طرح ها و برنامه های توسعه کالبدی- فضایی برای هدایت تغییرات و تحولات منطقه متناسب با قابلیت ها و تنگناهای محیط زیست طبیعی و انسان ساخت ارائه شده است.
ارزیابی آسیب پذیری کشاورزی استان گیلان در مواجهه با تغییرات اقلیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برای 16 شهرستان استان گیلان مورد محاسبه قرار گرفت. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که برحسب شاخص CVI بیشترین آسیب پذیری برای شهرستان تالش ( 66/99) ، در مؤلفه M بیشترین آسیب پذیری برای رودبار ( 21/97) ، در مؤلفه A و کمترین برای بندر انزلی ( 21/2) بیشترین آسیب پذیری برای شفت ( 66/66) ، در مؤلفه U و کمترین برای آستارا ( 92/28) بیشترین آسیب پذیری برای تالش ( 49/76 ) و در مؤلفه G و کمترین آسیب پذیری برای سیاهکل ( 24/23) گزارش شد.
بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری از منظر عدالت فضایی (مطالعه موردی: پارک های شهری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
307 - 330
حوزههای تخصصی:
پارک ها و فضای سبز شهری از مهم ترین عوامل مؤثر در شکل دهی پایداری اجتماعی هستند و یکی از شاخص های توسعه یافتگی جوامع محسوب می شوند. زمانی می توان از این فضاها استفاده مطلوب کرد که فرد در آن احساس امنیت و آرامش کند. نابرابری در کیفیت طراحی، خدمات رسانی و امکانات این مکان ها، سبب مطلوب نبودن آن می شود؛ بنابراین، در پژوهش حاضر بررسی تطبیقی سطح امنیت در پارک های شهری با رویکرد عدالت فضایی صورت گرفت. محدوده مورد مطالعه پارک های ملت و کوه سنگی شهر مشهد در مناطق توسعه یافته شهر، و پارک های وحدت و رجا در مناطق کمتر توسعه یافته هستند. در پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، اطلاعات به دو روش کتابخانه ای و میدانی جمع آوری شده است. برای سنجش سطح امنیت، 22 معیار با نظر متخصصان تعیین شد. وزن دهی معیارها نیز با مدل تحلیل سلسله مراتبی و به کارگیری دیدگاه های متخصصان صورت گرفت. به منظور رتبه دهی پارک ها از روش تحلیل رابطه خاکستری استفاده، و اطلاعات اولیه با پرسشنامه هاستخراج شد. با استفاده از فرمول کوکران، 384 پرسشنامه به دست آمد، اما برای اطمینان بیشتر 400 پرسشنامه تکمیل شد. براساس یافته های پژوهش، وضعیت امنیت در پارک های واقع در مناطق توسعه یافته شهر مشهد از مناطق کمتر توسعه یافته مناسب تر است؛ به طوری که پارک ملت در توسعه یافته ترین سطح، و پارک وحدت در پایین ترین سطح توسعه قرار دارند.
پیامدهای ژئوپلیتیکی اختلافات سرزمینی ژاپن با چین و چشم انداز تحولات منطقه ژئوپلیتیکی شرق آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اختلافات ارضی نسبت به تعدادی از جزایر غیر مسکونی در دریای چین شرقی به مسئله مهمی در روابط دو کشور ژاپن و چین در سال های اخیر تبدیل شده است. جزایر مورد اختلاف در ژاپن به سنکاکو و در چین به دیائویو شناخته می شوند. این جزایر که در قلمرو دریایی، انحصاری اقتصادی دو کشور ژاپن و چین واقع شده اند، مورد ادعای مالکیت هر دو کشور می باشند. هدف این نوشتار واکاوی علل مناقشه ژاپن و چین بر سر جزایر سنکاکو یا دیائویو و تبیین ریشه ها و پیامدهای ژئوپلیتیکی و چشم انداز تحولات این مناقشه در سطح منطقه ای و فرامنطقه ای با روش توصیفی-تحلیلی می باشد. نتایج پژوهش نشان می دهد که پیامدهای ژئوپلیتیکی در سطح منطقه ای: تشدید تعارضات ژئوپلیتیکی و رشد ملی گرایی، تغییر در توازن ژئوپلیتیکی و برهم زدن امنیت منطقه، تداوم بحران ژئوپلیتیکی و اخلال در همکاری های اقتصادی کشورهای منطقه را بدنبال دارد؛ در سطح فرامنطقه ای نیز ایالات متحده به عنوان بازیگر اصلی از یک سو حامی ژاپن و از سوی دیگر خواهان ثبات در منطقه با سیاست چرخش به آسیا برای پیشبرد اهداف راهبردی خود در شرق آسیا می باشد، که فرصت هایی را نیز برای نقش آفرینی بیشتر ایران در خاورمیانه فراهم می کند.
شناخت قدرت های اجتماعی و ارتباط آن با شکل گیری رفتار همکارانه در مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۳۵)
446 - 461
حوزههای تخصصی:
بروز نقصان و کاهش در منابع طبیعی موجود در حوزه های آبخیز و توزیع غیریکنواخت آن ها می تواند بر روابط اجتماعی میان ساکنان حوزه های آبخیز تأثیرگذار بوده و منجر به بروز تعارضات در بین افراد گردد. با توجه به کمبود آب در حوزه آبخیز سد درودزن، مطالعه حاضر با هدف مدیریت تعارضات منابع آب در حوزه آبخیز سد درودزن با محوریت روابط اجتماعی انجام شده و به تعیین نقاط قوت موجود در شبکه روابط اجتماعی پرداخته است. در این راستا ذینفعان محلی منابع آب در روستاهای تحت شبکه آبیاری در پایین دست سد درودزن به عنوان جامعه آماری انتخاب و با استفاده از جدول مورگان 260 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. بر این اساس، داده های موردنیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه جمع آوری و با استفاده از نرم افزار Ucinet بررسی شد. بر اساس نتایج حاصله کنشگران دارای بالاترین میزان مرکزیت درجه خروجی، بتا و بینابینی مشخص شدند. این افراد در رویارویی با موقعیت های تعارض از رویکرد راه حل گرایی و مصالحه و همکاری بهره می برند. بنابراین در هماهنگ ساختن افراد و سرعت تبادل منابع و اجرای هرچه بهتر مدیریت مشارکتی و حل تعارضات در زمینه منابع آب نقش اساسی ایفا می کنند. بر اساس نتایج آزمون کروسکال والیس بین موقعیت اجتماعی افراد و رویکردهای اتخاذی در مدیریت تعارضات در زمینه منابع آب در منطقه مورد مطالعه تفاوت معناداری وجود دارد.
بررسی و تحلیل فرارفت دمایی امواج سرمایشی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این مطالعه بررسی فرارفت موج های سرمایی فراگیر ایران می باشد. برای این منظور داده های 450 ایستگاه سینوپتیکی کشور از سازمان هواشناسی کشور استخراج و مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. سپس به منظور بررسی فرارفت دمایی موج های سرمایی ایران، فرارفت دمایی برای ترازهای 1000، 850، 700 و 500 هکتوپاسکال مورد بررسی و تجزیه تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از این مطالعه بیانگر این است که امواج سرمایی ایران بیشتر تحت تاثیر فرارفت دمایی ناشی از پرفشار ترکیبی تبت- سیبری، کمربند ادغامی سیبری- پرفشار ترکمنستان، کمربند پرفشار سیبری- پرفشار شرق اروپا، الگوی چند هسته ای پرفشار سیبری و کمربند پرفشاری شرق دریای خزر- پرفشار دریای سیاه می باشد. در این بین فرارفت دمایی ناشی از پرفشار سیبری نسبت به سایر الگو ها چشمگیر تر بوده است این سامانه با حرکت آنتی سیکلونی در حال حرکت به سمت عرض های پایین تر کشیده می شود، به طوری که سبب ریزش هوای سرد عرض های شمالی به روی عرض های پایین تر و شمال شرق، شمال غرب و مرکز ایران می شود. با این وجود زمانی که با الگوهای دیگر ترکیب شده است نقش ان در فرارفت همای سرد امواج سرمایی قابل توجه بوده است.
بررسی توان سیل خیزی در حوضه آبریز جعفرآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از عوامل مهم و موثر در تخریب منابع طبیعی پدیده سیل می باشد، شناسایی این پدیده و پارمترهای موثر در وقوع سیل خیزی در منابع طبیعی و حوضه ها ی آبریز ضرورت دارد. هدف این پژوهش تعیین سیل خیزی زیرحوضه های حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام می باشد.در این تحقیق حوضه آبریز میشخاص در استان ایلام به 12 زیر حوضه تقسیم شده و برای هر زیر حوضه 28 پارامتر ژئومتری، اقلیمی ، نفوذ پذیری و فیزیوگرافی مانند؛ مساحت، محیط، طول و شیب آبراهه اصلی، طول و شیب حوزه، زمان تمرکز، ضریب شکل و متغیر بارش ، تاج پوشش گیاهی ، CN ، دبی و... با استفاده از نرم افزار GIS محاسبه شده است.برای تعیین پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها از روش آماری تحلیل عاملی استفاده شده که داده های 28 متغییر زیر حوضه ها توسط نرم افزار SPSS پردازش گردیده و در قالب 5 عامل اصلی(شکل، آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب) خلاصه سازی گردیدند. نتایج حاصله بیانگر این است که عامل شکل با مقدار ویژه 30/11 مهمترین عامل در سیل خیزی حوضه مورد مطالعه است، عوامل آبراهه، شیب، زهکشی و رواناب به ترتیب با مقدار ویژه21/7، 34/4،22/3، 10/3 به ترتیب اولویت در رتبه های بعدی قرار دارند. سپس بر اساس امتیاز عاملی منطقه مورد مطالعه به 3 دسته سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تقسیم و نقشه پهنه بندی پتانسیل سیل خیزی زیر حوضه ها در محیط GIS ترسیم گردید. زیرحوضه (9،8،5،3 )درعامل شکل ، زیر حوضه های ( 1،6،11) در عامل شیب، زیرحوضه های (2، 7،)در عامل زهکشی ودر عامل رواناب زیر حوضه های (4،10،12)دارای پتانسیل سیل خیزی زیادی هستند. زیر حوضه ها از نظر مشابهت پتانسیل سیل خیزی ، فرسایش ، پوشش گیاهی، و تاثیرات عملکرد انسانی به 3 گروه با پتانسل سیل خیزی زیاد، متوسط و کم تفکیک شده اند . زیر حوضه ها نقش اساسی در سیل خیزی این حوضه داشته که زمینهای وسیع کشاورزی پایین دست را متأثر می کنند.
استفاده از شاخص دما در پیش بینی سفیدشدگی جوامع مرجانی (نواحی جنوبی و شمالی خلیج فارس )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دمای سطح دریا یکی از مؤثرترین پارامترهای فیزیکی است که سلامت گروه های آبسنگ های مرجانی را تحت تأثیر قرار می دهد. پدیده سفید شدگی مرجان ها ( (bleaching به دلیل افزایش در مقادیر دما و تغییرات افزایشی در دمای سطح دریا SST در سالهای اخیر بطور گسترده در خلیج فارس اتفاق افتاده و باعث مرگ و میر بسیاری در جوامع مرجانی شده است. اطلاعات دمای سطح دریا نشان دهنده یک ارتباط تنگاتنگ و قطعی بین مقادیر sst و سفیدشدن آبسنگ های مرجانی می باشد. هدف از این پژوهش تعیین یک آستانه دمایی است که میتواند به عنوان یک اخطار و هشدار برای پیش بینی وقوع این پدیده باشد. داده های مربوط به مقادیر دمای هفتگی سطح دریا ( SST ) با تفکیک مکانی ( ° 1 * ° 1 ) که دراین مطالعه استفاده شده است از سازمان ملی اقیانوسی جوی NOAA و برای یک دوره آماری 35 ساله (2015-1980) استخراج شده است وسپس شاخص درجه گرمای هفتگی ( DHW ) نیز برای همان دوره آماری بدست آمده که به کمک آن و همچنین وقایع سفیدشدگی ثبت شده ، اقدام به تعیین آستانه ای برای درجه گرمای هفتگی شد.که به کمک آن بتوان پدیده "سفیدشدگی" را پیش بینی کرد. برای ارزیابی نتایج و بررسی دقت و صحت روش شناسی بکار رفته از تکنیک مهارت پیرس (PSS ) در قالب اعداد نشان داده شد.این روش به ما این امکان را میدهد تا کیفیت پیش بینی های بعدی یا پس بینی های قبلی خود را در قالب اعداد نشان دهد.طبق نتایج بدست آمده آستانه دمای هفتگی ( DHW ) برای منطقه مورد مطالعه 7.13 مشخص شد. که به عنوان هشدار برای پیش بینی سفیدشدن مرجانهای منطقه مورد مطالعه میباشد. مقدار PSS (تکنیک مهارت پیرس) هم 0.72 حاصل شد.که حاکی از مقاومت مرجان های جنوب خلیج فارس در برابر بی نظمی های دمای سطح دریا SST در مقایسه با نواحی شمالی خلیج فارس میباشد.
نقش تامین امنیت و شناسایی کانون های ناامن گردشگری در افزایش شمار گردشگران به استان همدان در سال 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، مطالعه نقش تأمین امنیت گردشگری و شناسایی نقاط ناامن گردشگری در افزایش جذب گردشگر به استان همدان در سال 1395 بوده است. در اجرای تحقیق از آمار توصیفی و تکنیک های زمین آمار استفاده گردید. جامعه مورد بررسی کارشناسان بنگاه های گردشگری استان همدان به تعداد 80 نفر بود. برای تشخیص وجود یا عدم وجود ساختار فضایی میان نقاط نا امن گردشگری با یکدیگر، اقدام به ترسیم نمودار سهمی واریوگرام یا نیم تغییرنما با استفاده از ابزار زمین آمار در نرم افزار ARCMAP شد. نتایج بیانگر آن است که توزیع نقاط نا امن، به طور اتفاقی و بدون الگو نبوده، بلکه از مدل آماری کروی پیروی می کنند. هم چنین بین تامین امنیت گردشگری و تامین امنیت کانون های نا امن با افزایش جذب گردشگران، رابطه معنادار مشاهده شد. به طوریکه آزمون ضریب همبستگی اسپیرمن کم تر از 5 درصد را نشان داده است.
سنجش و تحلیل تاب آوری بهره برداران مرتع در مواجه با سیر قهقرایی اکوسیستم های طبیعی (موردمطالعه: روستای نردین، شهرستان میامی، استان سمنان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۳۳)
102 - 115
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه ها و رویکردهای مدیریت بحران بر تاب آوری جوامع محلی در برابر مخاطرات و بحران ها تأکید دارند. از این روی، تاب آوری راهی برای تقویت جوامع با استفاده از ظرفیت های آن ها مطرح می شود و رویکردها، شاخص ها و مدل های سنجشی متفاوتی در مورد آن شکل گرفته است. هدف مطالعه حاضر سنجش و تحلیل تاب آوری بهره برداران مرتع روستای نردین شهرستان میامی استان سمنان، در مواجه با سیر قهقرایی اکوسیستم های طبیعی می باشد. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و حجم نمونه در تحقیق، طبق جدول مورگان، 28 نفر از بهره برداران مرتع برآورد شده است. در این راستا، ابتدا مؤلفه ها و ابعاد مطرح در تاب آوری تدقیق گردید. سپس با تحلیل پرسش نامه ها و محاسبات لازم میزان میانگین تاب آوری بهره برداران و همچنین میانگین تاب آوری ابعاد شش گانه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون تی تک نمونه ای سنجش و رتبه بندی متغیرهای آن ها با استفاده از آزمون فریدمن مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل شده، میزان میانگین تاب آوری بهره برداران مرتع روستای نردین 2/88 است و نشان می دهد که تاب آوری بهره برداران این روستا در برابر تخریب مرتع از حد متوسط پایین تر بوده و مناسب نیست، بنابراین ضروری است در اولویت برنامه ریزی و تخصیص منابع قرار گیرند.
تحلیل اقدامات ژئوپلیتیکی داعش بر اساس مدل مفهومی والرشتاین – تیلور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳ (پیاپی ۵۱)
190 - 219
حوزههای تخصصی:
اقدامات ژئوپلیتیکی داعش را می توان به عنوان پاسخی به عملکرد اقتصادی-سیاسی کشورهای مرکز نسبت به کشورهای پیرامون در قالب پدیده جهانی شدن و عدم شناسایی فرهنگی-هویتی ملّت های پیرامونی از سوی قدرت های مرکز دانست. پدیده ی "داعش" به عنوان جریانی نوظهور سبب بروز تغییرات عمده ی ای در منطقه ی خاورمیانه به طور ویژه و در سراسر جهان شده است. اقدامات داعش را می توان در سه حوزه ی سرزمین و مرز، جمعیّت و ملّت و دولت و نظام سیاسی تحلیل نمود در این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال هستیم که از منظر جغرافیای سیاسی، داعش نسبت به پدیده جهانی شدن چه واکنشی از خود نشان داده است؟ فرضیه ما این است که با توجه به اینکه جغرافیای تولّد و رشد جریان داعش مربوط به کشورهای حوزه پیرامونی و استثمار شده به خصوص در خاور میانه است، مطابق نظریه نظام جهانی والرشتاین و سیاست شناسایی تیلور می توان گفت داعش، در سه حوزه ی سرزمین، جمعیّت و حکومت، در تقابل با نظام جهانی واکنش نشان داده است.
مدل سازی و روندیابی شاخص های حدی دما و بارش حوضه دریاچه ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
175 - 194
حوزههای تخصصی:
دما و بارش از عناصر اساسی اقلیم است لذا تغییرات ناگهانی یا کوتاه مدت و درازمدت آن می تواند ساختار آب و هوای هر محل را دگرگون سازد. هدف از پژوهش حاضر پیش بینی روند شاخص های حدی اقلیمی با استفاده از روش های آماری ریز مقیاس نمایی و تولید داده های مصنوعی می باشد. در این تحقیق به منظور دست یابی به این اهداف، ابتدا داده های اقلیمی دما، بارش، ساعات آفتابی و ... طی دوره 1981 تا 2010 از سازمان هواشناسی اخذ گردید. سپس با استفاده از مدل آماری CLIMGEN و داده های مشاهداتی دما، بارش و... سه ایستگاه منتخب حوضه، داده های دوره 2050-2020 تولید شد. با استفاده از نرم افزار RClimDex شاخص های حدی دما و بارش شامل روزهای یخبندان، روزهای تابستانی، روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی استخراج گردید. در نهایت با استفاده از MINITAB و مدل سری های زمانی روند شاخص های اقلیمی در ایستگاه های منتخب حوضه دریاچه ارومیه ترسیم شد. برای صحت سنجی و ارزیابی مدل، توسط داده های مشاهداتی دوره 1981 تا 2000 به پیش بینی داده های دوره 2010-2001 بوسیله مدل پرداخته شد. سپس همبستگی و میزان خطای 1MAE و 2RMSE بین داده های تولید شده با داده های مشاهداتی توسط SPSS و EXCEL بدست آمد. بیش ترین میانگین خطای مطلق بارش در ایستگاه ارومیه با 69/4 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز با 07/3 میلیمتر اندازه گیری شد. بیشترین میزان مجذور میانگین مربعات خطای بارش در ایستگاه تکاب با 4/6 میلیمتر و کم ترین آن در ایستگاه تبریز 01/4 میلیمتر بدست آمد. نتایج نشان دهنده افزایش رویدادهای حدی دما و بارش از جمله افزایش روند روزهای تابستان(روزهای گرم)، افزایش روزهای خیلی مرطوب(بارش سنگین) و روزهای خشک متوالی در ایستگاه های منتخب واقع در غرب و شرق حوضه می باشد؛ و افزایش روند روزهای یخبندان و کاهش روند روزهای تابستان، کاهش روزهای خیلی مرطوب و روزهای خشک متوالی در ایستگاه منتخب جنوب حوضه مشاهده می گردد.
ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در حوزه های اصلی و فضاهای ساخته شده منطقه دو اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۵ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۶
129 - 152
حوزههای تخصصی:
مشکلات کالبدی-فضایی، گسترش حاشیه نشینی و شکل گیری بافت های فرسوده وعدم تعادل در زمینه های مختلف خدمات رسانی در سطح محلات شهری و همجواری کاربری های ناسازگار، حاصل گسترش بی رویه و کنترل نشده ی شهرها است و موجب افزایش هزینه های حمل ونقل، افزایش هزینه های زیربنایی و افزایش سرانه هزینه های خدمات رسانی در شهر می شود. توجه به اصول توسعه میان افزا در محدوده های دارای ظرفیت شهر، مانند : بافت های فرسوده، مخروبه، حاشیه نشین، اراضی بایر و بافت های ناکارآمد شهری و همچنین مناطق اولویت بندی شده، می تواند به عنوان یکی از راهبردهای اساسی برای دستیابی به رشد هوشمند شهری، جهت پیشگیری و درمان این مشکلات کمک کند. شهر اهواز به عنوان مرکز سیاسی استان، وجود صنایع مختلف برای عرضه شغل، و تنوع در عرضه ی انواع خدمات، از زمان جنگ تحمیلی تا کنون مکانی برای جذب جمعیت های مهاجر از روستاها و شهرهای اطراف بوده است. این امر موجب شکل گیری مشکلات کالبدی-فضایی و گسترش ناموزون شهر و ظهور پدیده پراکنده رویی در شهر شده است. بیشترین محدوده های دارای ظرفیت برای توسعه میان افزا در منطقه2 واقع است. هدف مقاله حاضر شناسایی ظرفیت های توسعه میان افزا در این منطقه و اولویت بندی آن ها می باشد. در این پژوهش ابتدا توسعه میان افزا در سه حوزه اصلی(بافت فرسوده، زمین های بایر و کاربری های ناسازگار) در منطقه 2 شهر اهواز مورد بررسی قرار گرفت. سپس برای ارزیابی ظرفیت های توسعه میان افزا در بافت های ساخته شده، از شاخص های دسترسی، کالبدی و اجتماعی و برای ظرفیت سنجی توسعه میان افزا در بافت های ساخته شده منطقه از تکنیک دیمتل و روش فازی در نرم افزار ArcGISاستفاده شده است. نتایج نشان می دهد که حدود 1720 هکتار زمین های بایر، 114 هکتار اراضی نظامی و 1.5 هکتار اراضی مخروبه در این منطقه وجود دارند. در رابطه با بافت های ساخته شده، با توجه به نقشه اولویت بندی شده که در 5 دسته تقسیم بندی شده است، اولویت اول با مساحت 58 هکتار، اولویت دوم با مساحت 354 هکتار، اولویت سوم با مساحت 174 هکتار، اولویت چهارم با مساحت 115 هکتار و اولویت پنجم با مساحت 40 هکتار در رتبه های یک تا پنجم قرار گرفته اند. محله های کیان آباد، سیدخلف، امانیه، کیانپارس شرقی و کیانپارس غربی در اولویت اول و دوم قرار دارند.
تحلیل روند تغییراقلیم استان خوزستان با استفاده از مدل های آماری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عناصری نظیر دما، رطوبت و بارندگی براقلیم یک منطقه تأثیر گذار بوده و تعیین کننده چگونگی تغییر اقلیم آن منطقه هستند. این تحقیق در جستجوی شناخت تغییرات اقلیمی دما و بارش، طی دوره آماری مشخص، در راستای آگاهی از وجود یا عدم وجود تغییر دما و بارش می باشد تا ضمن شناخت تغییرات، نتایج حاصل از تحقیق در امور مختلف محیطی برای تدوین برنامه های منطقه ای مورد استفاده قرار گیرد. در این تحقیق محاسبات و تحلیل هادرطول سال در مقیاس زمانی ماهانه و سالانه با استفاده از روش های آماری ناپارامتری من-کندال، پیرسون و اسپیرمن وتحلیل روند با استفاده از دوره آماری 30 ساله (1987-2016). به منظور مطالعات تغییرات اقلیمی از داده های ده ایستگاه سینوپتیک در گستره استان خوزستان به طوری که کل سطح استان را پوشش دهند مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج بررسی نشان می دهد که عامل بارش در اکثر ماههای سال در ایستگاههای مورد مطالعه روند صعودی داشته و دمای ماهانه نیز دارای روند صعودی می باشد. افزایش دما در هر ده ایستگاه باعث تشدید تبخیر و تأثیر بر منابع آبی می شود. در مرکز استان و در شهر اهواز روند داده های ماهانه و سالانه نشان دهنده روند افزایشی معنی داری در سطح 1 و 5 در صداست.
تأثیر عوامل اجتماعی اقتصادی در مشارکت شهروندان با تأکید برمدیریت پسماند خانگی. نمونه موردی شهر گرگان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش جغرافیایی فضا سال هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۰
149 - 158
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از مشکلات مهم زیست محیطی، تولید انبوه پسماندهای جامد شهری می باشد که با توجه به رشد روزافزون جمعیت، افزایش و تنوع محصولات و کالاهای مصرفی، روند صعودی مصرف گرایی در بین شهروندان شاهد تولید میلیون ها تن زباله در کشورمان هستیم، بنابراین سرانه پسماند خانگی در کشور ما و مطابق با آن در شهر گرگان نیز رو به افزایش می باشد، با توجه به ماهیت موضوع و شاخص های موردبررسی، روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و ازنظر هدف و ماهیت کاربردی – توسعه ای می باشد. جامعه آماری این پژوهش سه ناحیه از مناطق سه گانه شهر گرگان می باشد که نواحی مورد مطالعه مشتمل بر جمعیتی حدود 165752 نفرو تعداد 48751 خانوار می باشند. روش نمونه گیری خوشه ای و حجم نمونه 382نفر از خانوارهای ساکن در مناطق شهر گرگان می باشند. در این پژوهش سعی شده است به بررسی عوامل مختلف در میزان مشارکت شهروندان در مدیریت پسماند پرداخته شود، نتایج این تحقیق نشان می دهد که مشارکت شهروندان نواحی مختلف شهر گرگان در مدیریت پسماند خانگی تفاوت معناداری دارد و منطقه دو با دو منطقه سه و یک از نظر مشارکت مردمی در مدیریت پسماند متفاوت می باشند، همچنین بین متغیرهای پایگاه اجتماعی و اقتصادی و مدیریت پسماند خانگی رابطه وجود دارد، علاوه بر این جنسیت، سن و سطح سواد در میزان مشارکت نقش داشته است.
بررسی تاثیر کیفیت خدمات و رضایت مندی بر وفاداری مشتریان هتل های استان کردستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
فضای گردشگری سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
111 - 145
حوزههای تخصصی:
مشتریان هر سازمانی کانون توجه آن سازمان قرار دارند.ازاین رودرک وفهم انتظارات مشتریان به منظور ارضای نیازهایشان وارائه خدمات مناسب وحتی کیفیت برتر وفراتر از ان برای سازمان های خدماتی امری اجتناب ناپذیر است. صنعت هتلداری نیز از این قاعده مستثنی نمی باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و بر حسب روش، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را همه مشتریان دائمیِ هتل های استان کردستان تشکیل داده که در سال دست کم یک شب در هتل اقامت داشته اند. از آنجا که آمار دقیقی از حجم جامعه مشتریان هتل های استان در دسترس نیست و جامعه نامحدود است، لذا بر اساس فرمول کوکران حجم نمونه پژوهش تعیین و ۳۸۴ بر آورد شد. روش نمونه گیری ساده و طبقه بندی شده است.متغیر وابسته پژوهش، وفاداری مشتری است که به وسیله متغیرهای کیفیت خدمات( مستقل) و رضایتمندی مشتری (میانجی)بر اساس پرسشنامه سرکوآل و مقیمی (۱۳۹۲) سنجیده شد. به منظور بررسی فرضیات از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که از نظر مشتریان کیفیت خدمات در سطح متوسط به بالایی ارائه شده است. همچنین داده ها بیانگر رضایتمندی و وفاداری مشتریان است. نتایج نشان می دهند مؤلفه های کیفیت خدمات و رضایتمندی بر وفاداری مشتری تأثیر معناداری دارد.
استفاده ازGIS درارتقای صنعت گردشگری شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰۷
165 - 177
حوزههای تخصصی:
نظر به اینکه صنعت گردشگری در برخی کشورها سومین اقتصاد پویا و درحال توسعه پس از صنایع نفت وخودرو محسوب م یشود وسازمان توسعه وهمکاری جهانی این صنعت را پس از بانکداری دومین بخش خدمات در تجارت معرفی نموده است، بنابراین برنامه ریزی برای پیشرفت این صنعت در هر منطقه جهت رونق اقتصادی آن از اهمیت بسزایی برخوردار می باشد. صنعت گردشگری و اطلاعات مکانی ارتباط تنگاتنگی با یکدیگر دارند و نیازمند به یک سیستم جهت جمع آوری، ذخیره سازی و تجزیه و تحلیل این اطلاعات هستند. به همین علت سیستم های اطلاعات مکانی نقش قابل توجهی در توسعه صنعت گردشگری و حفظ میراث فرهنگی دارد. این پژوهش به منظور دسترسی گسترد هتر، سری عتر، ارزا نتر و راهنمایی گردشگران به اطلاعات گردشگری و خدماتی شهر کرمان، به بررسی نقش GIS واستفاده از محیط های وب مربوط به آن ( Web GIS ) پرداخته است. ابتدا داده های گردشگری شهر کرمان که شامل خیابا نها، میادین، آثار باستانی، سینماها، پار ک ها، رستوران ها و غیره است تهیه و برداشت شد. سپس پایگاه داده های زمین مرجع ( Geodatabase ) درمحیط SQL Server ونرم افزار ArcSDE طراحی گردید. بامشخص نمودن سطوح دسترسی هر کاربر واستفاده از نرم افزار ArcGIS Server نقشه گردشگری شهر در محیط Web GIS باقابلیت کاربرد واطلاع رسانی مراکز تفریحی و گردشگری شهر کرمان برای گردشگران و مسافران تهیه گردید. در نقشه مذکور کاربران توانایی جستجوی هر مکان از شهر، پرسش و پاسخ ( Query )وغیرهرادارند. همچنین در این پژوهش جهت استفاده از تحلیل های مربوط به شبکه معابر شهری مانند مشخص نمودن نزدیکترین مکان گردشگران به مقاصد مورد نظرشان، شبکه هندسی خیابان های شهر کرمان نیز طراحی گردیده است. در واقع در این پژوهش یک سیستم اطلاعات گردشگری برای شهرکرمان تهیه شده است.
تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک مناطق شمال کشور با استفاده از فرایند تحلیل شبکه مطالعه موردی: استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سپهر دوره ۲۷ پاییز ۱۳۹۷ شماره ۱۰۷
193 - 208
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها، در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند، این مخاطرات که آسیب های جانی و مالی بسیاری با خود به همراه دارند نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه می باشند. بر مبنای برنامه استراتژیک بین المللی کاهش بلایای سازمان ملل متحد، کلیه مخاطرات دارای دو منشأ طبیعی و فعالیت های انسانی می باشد. استان گیلان یکی از استان های ساحلی شمال ایران به مرکزیت کلان شهر رشت می باشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل و پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک در استان گیلان م یباشد. روش انجام این تحقیق به دو صورت توصیفی - تحلیلی و تجربی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و در بخش تحلیلی نیز با شناسایی پارامترهای مؤثر در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک و تلفیق آن با تحلیل های فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی ( GIS ) پهنه های آسیب پذیر در محدوده مورد مطالعه مشخص گردید. در این پژوهش ابتدا عوامل مؤثر در پهنه بندی مخاطرات شناسایی شدند. سپس به من ﻈ ور سنجش میزان اهمیت هر یک از این عوامل، پرسشنامه ای تدوین شد تا با روش ANP و با اخذ ن ﻈ رات کارشناسان مربوطه در زمینه هر یک از عوامل شناسایی شده، بتوان به اهداف پژوهش دست یافت. پس از اخذ ن ﻈ رات و با استفاده از روش منطق فازی به ارزش گذاری هریک از معیارها و تعیین ضرایب اهمیت آنها پرداخته شد و بر اساس نتایﺞ آن، ارزیابی فضایی با استفاده از نرم اﻓﺰار ARC GIS ﺻﻮرت گرفت و ﭘﻬﻨﻪ ﻫﺎی پرمخاطره ﻣﺸﺨﺺ گردید. نتایج نشان داده است که به کارگیری منطق فازی به همراه تحلیل فضایی GIS توانسته است به عنوان ابزاری کارآمد در پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک مورد استفاده قرار گیرد و به خوبی قابلیت و توانایی مدل تحلیلی پژوهش را به اثبات برساند.