فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶٬۲۲۱ تا ۱۶٬۲۴۰ مورد از کل ۳۳٬۸۴۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار زراعی مرکب از سه عنصر اصلی یعنی شیوه کشت، مرفولوژی زراعی و مجموعه مساکن روستایی بوده؛ و مالکیت مکمل این عناصر است و با درک آنها معنا پیدا می کند. با این فرض، اجزای فوق عناصر تشکیل دهنده یک چشم انداز روستایی خواهند بود که در اثر نیروها و عوامل مختلف متحول و دگرگون خواهند شد، به شکلی که تحول هر جزء دگرگونی اجزای دیگر را به دنبال خواهد داشت. پژوهش حاضر با هدف بازسازی مفهومی تحولات ساخت زراعی و عوامل تأثیرگذار بر آن در پنج روستای منتخب که در نواحی روستایی غرب دریاچه ارومیه قرار دارند (بخش مرکزی شهرستان ارومیه)، با رویکرد کیفی نظریه زمینه ای انجام شده است. نمونه ها به صورت هدفمند و با نمونه گیری نظری انتخاب شدند که شامل روستاییانی بودند که در دو دهه گذشته کشاورز بوده اند. انتخاب نمونه ها تا رسیدن به اشباع نظری از ساکنان روستاهای مورد مطالعه ادامه داشت و در کل، 55 نفر در این مطالعه شرکت کرده و مورد مطالعه قرار گرفته اند. داده های گردآوری شده در قالب 42 مفهوم، شش مقوله عمده و یک مقوله هسته ای کدگذاری شدند. نتایج نشان داد درک پیامدهای تغییرات بخش کشاورزی به مثابه تحول در ساخت زراعی روستا و افزایش روی آوردن به مشاغل خدماتی، متأثر از یک سری شرایط بوده و در نتیجه تعاملات متعدد حاصل شده است. بر این اساس، در منطقه مورد مطالعه، به دلیل حاکمیت یک سری شرایط مانند عوامل محیطی (تغییرات اقلیمی)، عوامل اجتماعی و ساخت نهادهای سیاسی (سیاست های دولت) اقتصاد روستایی و الگوی کشت موجود در مناطق مورد مطالعه را با دو حالت مثبت و منفی تحول و تغییر مواجه کرده است.
اثرات طرح های توسعه منطقه ای بر گردشگری روستایی (مطالعه موردی: سد سیازاخ در شهرستان دیواندره)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اجرای طرح های توسعه می تواند با نتایج متضادی همراه باشد. پژوهش حاضر باهدف ارزیابی رابطه توسعه گردشگری پایدار در روستاهایی بالادست و پایین دست سد سیازاخ و اثرات مثبت و منفی این پروژه بر گردشگری روستایی انجام شد و فرصت های گردشگری ناشی از احداث سد و زیرساخت های ایجادشده برای این صنعت و محدودیت های ناشی از آن را بررسی و تحلیل نمود. سه مؤلفه اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی مدنظر قرار گرفته و به بررسی فرصت ها، ضعف ها و تهدیدات گردشگری از نگاه جوامع منطقه و مسئولین پرداخته شد. برای انجام این کار از روش ارزیابی اثرات اقتصادی- اجتماعی و مدل سوات استفاده شد. پرسشنامه محقق ساخته تدوین و با استفاده از مقایسه نگرش ساکنین و تحلیل عاملی نظرات جامعه محلی تحلیل شد. یافته ها حاصل نشان می دهد با ایجاد جاذبه جدید در منطقه، گردشگری در کل محدوده با میانگین وزنی 0.94 افزایش یافته است. توسعه گردشگری در پایین دست سد موجب بهبود وضعیت رفاهی و اقتصادی ساکنین شده است اما در بالادست به دلیل کوچ اجباری ساکنین و ترک منطقه یا سکونت در مناطق اطراف و فقدان زیرساخت های بهره برداری گردشگری بهبودی در وضعیت رفاهی و اقتصادی این مناطق نداشته که این وضعیت به عنوان مهم ترین تهدید خارجی گردشگری در روستاهای بالادست محسوب می شود.
تحلیل عملکرد دهیاری ها با رویکرد جنسیتی از دیدگاه مردم و شوراهای اسلامی: مطالعه موردی روستاهای شهرستان بوئین میاندشت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و یکم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۳
123 - 143
حوزههای تخصصی:
تحقیق کاربردی حاضر با هدف تحلیل عملکرد دهیاران با رویکرد جنسیتی در شهرستان بوئین میاندشت به روش توصیفی- تحلیلی انجام گرفت و داده های پژوهش به دو روش میدانی و کتابخانه ای جمع آوری شد.. جامعه آماری شامل خانوارهای ساکن روستاهای دارای دهیاری شهرستان بوئین میاندشت بود (2654=N). نمونه گیری به روش تصادفی و با رعایت انتساب متناسب صورت گرفت و با استفاده از رابطه کوکران، تعداد نمونه 335 نفر به دست آمد. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه بود که پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ برابر با 87/0 به دست آمد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمون های t و رگرسیون لجستیک انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که در حوزه اجتماعی، دهیاران زن عملکرد بهتری نسبت به دهیاران مرد دارند؛ البته در حوزه محیطی- کالبدی، دهیاران مرد از عملکرد بهتری برخوردارند و به طور کلی، عملکرد هر دو گروه از دهیاران در این حوزه نسبت به حوزه های دیگر بهتر است؛ همچنین، در حوزه مدیریت بحران، هر دو گروه از کمترین میانگین برخوردارند. نتایج رگرسیون لجستیک نیز نشان داد که حوزه های اجتماعی و محیطی- کالبدی تأثیر معنی دار در عملکرد دهیاران دارند.
شناسایی عوامل تاثیرگذار بر گردشگری غذاهای محلی در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۷)
119 - 133
حوزههای تخصصی:
غذاهای محلی نقش مهمی در معرفی مقاصد گردشگری ایفا می کنند و باعث جذب گردشگر می شوند. امروزه گردشگری غذا به عنوان یکی از جذاب ترین و محبوب ترین انواع گردشگری شناخته شده است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی عوامل تاثیرگذار بر گردشگران در مصرف غذاهای محلی است. روش پژوهش حاضر آمیخته(کیفی-کمی) است.ابتدا با رویکرد کیفی و با استراتژی داده بنیاد، از طریق مصاحبه با 18 نفر از کارآفرینان درزمینه غذاهای محلی استان گیلان عوامل موثر شناسایی شد سپس با استفاده از روش کمی پرسشنامه ای طراحی گردید. از آنجا که جامعه آماری این پژوهش نامعین است از فرمول جامعه نامعین برای تعیین نمونه استفاده شد و حجم نمونه 365 نفر تعیین شد. پرسشنامه میان 400 نفر از گردشگران گیلانی توزیع، و درپایان 368 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرهنگ پذیرایی خاص محلی و فاکتورهای انگیزشی به ترتیب بیشترین اثر را در مصرف غذاهای محلی توسط گردشگران در استان گیلان دارد.میان 400 نفر از گردشگران گیلانی توزیع، و درپایان 368 پرسشنامه جمع آوری و تجزیه و تحلیل گردید. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرهنگ پذیرایی خاص محلی و فاکتورهای انگیزشی به ترتیب بیشترین اثر را در مصرف غذاهای محلی توسط گردشگران در استان گیلان دارد.
بررسی تأثیر منبع اطلاعات و تعاملات اجتماعی بر قصد خرید مصرف کنندگان در فضای مجازی (موردمطالعه: کانال های تبلیغاتی خدمات گردشگری در شبکه های اجتماعی تلگرام و اینستاگرام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری و توسعه سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲ (پیاپی ۱۵)
113 - 129
حوزههای تخصصی:
نظر به اهمیت نقش تبلیغات در شبکه های اجتماعی به ویژه برای سازمان های خدمات گردشگری، این پژوهش با هدف مطالعه و بررسی تأثیر دو عامل تعاملات اجتماعی و منبع اطلاعات بر قصد خرید محصولات و خدمات گردشگری در فضای مجازی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش کلیه فعالان در شبکه های اجتماعی اینستاگرام و تلگرام که عضو کانال های تبلیغاتی خدمات گردشگری هستند، می باشد. در این تحقیق برای گردآوری اطلاعات، روش کتابخانه ای و میدانی به کار گرفته شده است. تحقیق حاضر بر اساس هدف یک تحقیق کاربردی و همچنین بر اساس چگونگی به دست آوردن داده های مورد نیاز، از نوع تحقیقات توصیفی و همبستگی می باشد. داده های موردنظر با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته از طریق نمونه ای 390 تایی به روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شد. روایی پرسشنامه با بهره گیری ازنظر متخصصان مربوطه تأییدشده است و پایایی آن طی یک مطالعه مقدماتی از 30 نفر پاسخگو در جامعه آماری و با محاسبه آلفای کرونباخ و پایایی مرکب به میزان 8/0 مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که منبع اطلاعات تأثیر مثبت و معناداری بر نگرش به سودمندی اطلاعات دارد. از طرفی تعاملات اجتماعی نیز تأثیر مثبت و معناداری بر هنجار ذهنی مصرف کننده دارد. همچنین منبع اطلاعات و تعاملات اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری بر تبلیغات دهان به دهان دارد.
پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی و ژئومورفولوژیکی سکونتگاه های روستایی شهرستان سقز(مطالعه موردی سیل و زلزله)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حوادثی که به طور ناگهانی روی می دهند و موجب وارد آمدن خسارت به انسان و محیط می شوند، به عنوان مخاطرات طبیعی شناخته می شوند. این مخاطرات به دلیل ماهیت غیر منتظره ی خود، در بیشتر موارد خسارت مالی و جانی بسیاری بر جایی می گذارند. در بین مخاطرات طبیعی، زلزله و سیل جزو ویران گرترین مخاطرات به شمار می آیند. این مخاطرات در جوامع روستایی به دلیل ارتباط تنگاتنگ با محیط طبیعی و توان محدود در مقابله با این گونه تهدیدات، دارای شدت و قدرت آسیب رسانی بیشتری می باشند. لذا شناسایی مناطقی که دارای آسیب پذیری بیشتری از مخاطرات طبیعی هستند، می تواند در جهت برنامه ریزی برای مقابله با کاهش اثرات این حوادث موثر باشد. پژوهش حاضر با هدف پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله به بررسی تاثیر عوامل ژئومورفولوژیکی بر رخداد مخاطرات طبیعی پرداخته است. تحقیق کاربردی و روش انجام آن توصیفی _ تحلیلی می باشد؛ آمار و اطلاعات مورد نیاز از طریق مطالعات کتابخانه ای و داده های سنجش از دور جمع آوری گردیده است. برای پهنه بندی آسیب پذیری مخاطرات طبیعی سیل و زلزله، محاسبه نقش هرکدام از فاکتورهای ژئومورفولوژیکی تاثیرگذار در وقوع این مخاطرات طبیعی از روشAHP استفاده شده است. سپس با استفاده از قابلیت های تحلیل مکانیGIS لایه های نهایی پهنه بندی خطر زلزله و سیل تهیه گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد از کل روستاهای موجود در شهرستان سقز 145 روستا در پهنه با خطر نسبتاً بالا و 135 روستا در پهنه باخطر نسبتاً متوسط زلزله قرار گرفته اند. همچنین پهنه بندی روستاها بر اساس احتمال وقوع زمین لرزه نشان داد 240روستا در پهنه با احتمال وقوع کم و 40 روستا نیز درپهنه با احتمال وقوع متوسط قرار دارند، سایر روستاها در پهنه با احتمال ضعیف خطر وقوع زلزله قرار دارند.
تحلیل و ارزیابی شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی شهری با تأکید بر رویکرد عدالت (مطالعه موردی: نواحی منطقه 1 شهر قزوین)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین بسترهای ایجاد جامعه پویا و رو به رشد، تحقق رفاه شهروندان در اجتماع است. با تکیه بر تقویت شاخص های رفاه اجتماعی و در سایه عدالت اجتماعی می توان مسائلی مانند نابرابری های غیرعادلانه را در شهر به حداقل رساند. پژوهش حاضر کاربردی است و با هدف ارزیابی و تعیین سطح شاخص های رفاه اجتماعی در نواحی منطقه 1 شهر قزوین با تأکید بر رویکرد عدالت اجتماعی تدوین شده است. این نواحی هسته شکل گیری شهر را در خود جای داده است و ممکن است با گذشت زمان و تزریق شاخص های مربوط، در مقایسه با سایر مناطق شهر به سطح عادلانه رفاه رسیده باشد. روش پژوهش، آمیخته و از نوع «تحلیل محتوا» و «پیمایشی» است. با نظرخواهی از صاحب نظران، 22 شاخص رفاه اجتماعی در چهار بعد اقتصادی، اجتماعی، بهداشتی و کالبدی انتخاب، و برای بررسی توزیع عادلانه این شاخص ها، از آزمون t استفاده شد که با توجه به نتایج، شاخص های رفاه اجتماعی در منطقه 1 عادلانه نیست؛ بنابراین، برای شناسایی تأثیرگذارترین عامل برقرارکننده رفاه اجتماعی با بهره گیری از آزمون فریدمن، تمام شاخص ها اولویت بندی می شود که سه شاخص درآمد سرانه، وضعیت اشتغال و رضایت شغلی به ترتیب بیشترین تأثیر را دارد. درنهایت با توجه به محدوده های ضعیف تر در هریک از شاخص ها در دو ناحیه درمی یابیم که در تقویت شاخص های ضعیف، رفاه اجتماعی و تزریق شاخص های مکمل در نواحی شهری برای رسیدن به سطح عادلانه زندگی ضروری است.
بررسی آثار حس تعلق مکانی بر بازساخت فضایی-کالبدی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: دهستان نِه، شهرستان نهبندان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دلبستگی به محل زندگی، حس تعلق به محل را در افراد ایجاد می کند و سبب می شود سرمایه های فکری و مالی آن ها به منظور ترقی محیط زندگی به کار گرفته شود. این امر به تغییر در فضای سکونتگاه ها می انجامد. هدف پژوهش حاضر، بررسی آثار تعلق مکانی بر بازساخت فضایی-کالبدی سکونتگاه های روستایی می باشد. جامعه آماری خانوارهای روستایی دهستان نِه در شهرستان نهبندان به عنوان بوده است (12291 N=). با کمک فرمول کوکران و به روش تصادفی ساده، 344 سرپرست خانوار به عنوان نمونه مشخص شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه می باشد. با استفاده از آزمون t تک نمونه ای، میزان حس تعلق مکانی در نمونه آماری بررسی شد. سپس بررسی رابطه خطی میان حس تعلق مکانی و بازساخت فضایی-کالبدی با استفاده از تحلیل واریانس (ANOVA) صورت گرفت و درنهایت، آثار تعلق مکانی بر این بازساخت، با استفاده از مدل رگرسیون و تحلیل مسیر بررسی شد. براساس نتایج، سطح تعلق مکانی در میان خانوارها قابل قبول است. دلبستگی عاطفی به محل نسبت به سایر شاخص ها در سطح بالاتری قرار گرفته است. بررسی رابطه خطی حس تعلق مکانی و بازساخت فضایی-کالبدی، نشان دهنده رابطه ای منسجم و معنادار میان این دو متغیر است؛ به طوری که حس تعلق به مکان، کیفیت مسکن، اصلاح زیرساخت ها، اصلاح بافت و شبکه معابر روستایی را افزوده است؛ بنابراین، به منظور افزایش حس تعلق مکانی و ماندگاری جمعیت در نواحی روستایی، باید خدمات حمایتی بیشتری مانند توسعه فرصت های شغلی، توسعه کارآفرینی و غیره در اختیار روستاییان قرار بگیرد و محیطی مساعد برای زیست آن ها فراهم شود.
ارزیابی تأثیرات اجتماعی پیاده راه ها بر شهروندان در بافت های قدیمی (مطالعه موردی: پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
237 - 264
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر در بسیاری از شهرهای جهان، تلاش هایی برای بهبود شرایط زندگی در بافت مرکزی صورت گرفته است. یکی از رویکردهای کارآمد در این زمینه، پیاده راه سازی است که به عنوان پروژه ای توسعه ای، نیازمند بررسی و تحلیل از ابعاد مختلف است؛ بنابراین، ارزیابی تأثیرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی پیاده راه ها، یاری کننده برنامه ریزان و مدیران شهری برای تهیه و اجرای منطقی و صحیح این پروژه هاست. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی تأثیر پذیری اجتماعی شهروندان از پیاده راه خیام جنوبی شهر ارومیه در بافت قدیمی و مرکزی است. روش پژوهش، ارزیابی پس از اجراست که در چارچوب روش های تحلیلی قرار دارد. برای گردآوری داده ها از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شد. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار G Power با احتمال برگشت ناپذیری، با توجه به نامشخص بودن تعداد مراجعه کنندگان به پیاده راه و با درنظرگرفتن جمعیت حوزه فراگیر، 300 نفر برآورد شد. انتخاب نمونه ها به شیوه نمونه گیری تصادفی انجام گرفت و تحلیل داده ها با مدل معادلات ساختاری در نرم افزار لیزرل انجام شد. براساس نتایج تحلیل تأثیرات مستقیم و غیرمستقیم هریک از شاخص ها و متغیرها، شاخص های عدالت اجتماعی، سرمایه اجتماعی و ایمنی و امنیت در پیاده راه خیام جنوبی، با کمبودها و موانع زیادی مواجه است، اما شاخص های تعاملات اجتماعی، هویت شهروندی و مشارکت شهروندان وضعیت نسبتاً مناسبی دارد. به عبارت دیگر، تأثیرات اجتماعی پیاده راه خیام در زمینه مشارکت و ارتقای تعاملات اجتماعی بر شهروندان مثبت است.
پهنه بندی مناطق حساس در برابر خشک سالی در دشت نجف آباد با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در تحقیق حاضر، با استفاده هم زمان از داده های ایستگاهی بارندگی و تبخیر تعرقِ واقعیِ حاصل از تصاویر ماهواره ای و روش فازی، کوشش شده است تا مناطق حساس در برابر خشک سالی در دشت نجف آباد واقع در استان اصفهان شناسایی شود. برای دست یابی به این هدف از داده های ایستگاه های هواشناسی و تصاویر ماهواره ای در یک دوره 25ساله استفاده شد. در این پژوهش سال های 1995، 2008، و 2015 به عنوان نمونه انتخاب شد و با اجرای الگوریتم سبال بر روی تصاویر ماهواره ای لندست تبخیر- تعرقِ واقعی محاسبه شد. سپس، با هم پوشانی فازی نقشه های بارندگی و تبخیر تعرق مناطق حساس شناسایی شد. نتایج حاصل گویای آن است که در سال 1995 نواحی جنوب و جنوب شرقی و بخش هایی از شرق دشت نجف آباد حساسیت بیشتری نشان داده اند. این در حالی است که در سال 2008، علاوه بر نواحی فوق الذکر، نواحی شرقی، مرکزی، و غربی نیز درگیر خشک سالی شده اند. در سال 2015 بخش های جنوب و جنوب شرقی به سبب برخورداری از بارش بیشتر از وضعیت خشک سالی خارج و از شرایط مطلوب تری برخوردار شده اند. ویژگی ممتاز این تحقیق کاربرد پارامترهای تکمیلی در سنجش حساسیت به خشک سالی است.
تعیین مراحل فنولوژی و انباشت سرمایی و گرمایی درخت سیب تابستانه تحت شرایط اقلیمی کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۱۰۳)
123 - 139
حوزههای تخصصی:
ارزیابی مراحل فنولوژی و انباشت سرمایی و گرمایی درختان میوه براساس شرایط اقلیمی حائز اهمیت است. در مطالعه حاضر زمان رخداد و آستانه های دمایی مراحل فنولوژی درخت سیب تابستانه در مقیاس BBCH به صورت میدانی مشخص شد. سپس، با استفاده از آمار دمای ساعتی و روزانه، انباشت سرمایی منطقه براساس کاربست مدل های ساعات سرمایی، یوتا، و دینامیکی و انباشت گرمایی براساس کاربست مدل های درجه روزهای رشد مؤثر و فعال، و اندرسون و ریچاردسون تعیین شد. نتایج نشان داد که در درخت سیب تابستانه هفت مرحله فنولوژی با طول فصل رشد 132روزه رخ می دهد. انباشتِ سرمایی منطقه براساس مدلِ CH 1041 ساعت، براساس مدلِ یوتا 1716 واحد سرمایی، و براساس مدل دینامیکی 76 سهم سرمایی مشخص شد. بیشترین انباشت سرمایی در ماه های دسامبر، ژانویه، و فوریه رخ می دهد. براساس مدل های درجه رشد مؤثر و فعال به ترتیب 2223 و 3026 درجه روز و براساس مدل اندرسون و ریچاردسون به ترتیب 7203 و 12086 درجه ساعت رشد (GDH) رخ می دهد. کفایت انباشت سرمایی منطقه برای واریته های زودرس مناسب است؛ اما برای واریته های دیررس محدودیت دارد. روند تغییرات افزایشی معنی دار در دماهای ساعتی ایام سرد، به خصوص دماهای کمینه شبانه، مشاهده شد؛ این شرایط کاهش انباشت سرمایی و ظهور زودهنگام گُل دهی و افزایش خطر سرما و یخبندان را همراه خواهد داشت.
کرایوپدیمنت ها و کرایوپلانیشن ها میراث برجای مانده از شرایط جنب یخچالی (مطالعه موردی: بخشی از دامنه های شرقی شیرکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرایوپدیمنت و کرایوپلانیشن دو لندفرم مرتبط با قلمروهای مورفوژنتیک جنب یخچالی اند که تحت تأثیر فرایندهای یخبندان و ذوب یخ به وجود می آیند. در این پژوهش به نحوه شکل گیری و توسعه این عوارض در حوضه آبریز تنگ چنار (جنوب شهر مهریز) در ایران مرکزی پرداخته شده است. کرایوپلانیشن ها به شکل تراس های پلکانی بر روی برخی دامنه های منطقه مورد مطالعه با عرض 5 تا 100 متر و در ارتفاع بالای 2000 متر با شیب کمتر از 5 درجه قابل مشاهده اند. کرایوپدیمنت، از نظر مورفولوژی، نوعی پدیمنت اما با ژنتیک متفاوت و غیر جریانی است که بر اثر تخریب فیزیکی سنگ های دانه ای، گرانیت، و کنگلومرای حاشیه درّه و توسعه جانبی درّه ایجاد شده است. نتایج نشان می دهد که عوامل فرسایشی جنب یخچالی مانند تخریب سنگ ها به شکل فیزیکی و انتقال آن ها به شکل خزش یخی، پف کردگی سطح زمین بر اثر یخ، حرکات توده ای قشر سطحی ذوب شده، فرسایش ریلی، ایجاد و توسعه آبراهه های کوچک ناشی از ذوب یخ، و در نهایت فراسایی دامنه ها در به وجودآوردن این عارضه ها نقش داشته اند. بر مبنای نقشه هم دمای گذشته، این لندفرم ها در دوره پلیستوسن تحت قلمرو جنب یخچالی ایجاد شده اند و بر اساس نقشه هم دمای حداقل دوره سرد سال در حال حاضر این عارضه ها هنوز در حال توسعه اند.
بررسی شکل گیری و توسعه کوه ریگ ها مورد مطالعه: دشت ابراهیم آباد-مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۷ شماره ۵۲
117 - 140
حوزههای تخصصی:
کوه ریگ یکی از انواع تجمع رسوبات ماسه ای ریز دانه است که در دامنه برخی کوه ها و تپه های نواحی خشک و نیمه خشک قرار گرفته است. این لندفرم ها برخلاف تپه های ماسه ای، لندفرم های پیچیده ای هستند که تحت تأثیر فرایندهای مختلف به وجود آمده و توسعه پیدا می کنند. این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی پیدایش، تحول و دخالت فرایندهای مختلف کوه ریگ واقع بر دامنه کوه های شرقی دشت ابراهیم آباد در غرب شهر مهریز است. برای انجام این مهم، به بررسی جهت و شدت بادهای غالب و فرعی منطقه، همچنین پارامترهای هندسی 11 نمونه رسوبی برداشت شده در امتداد نیمرخ طولی و عمقی کوه ریگ ها پرداخته شد. یافته ها نشان می دهد که جهت و سرعت بادهای غالب به تنهایی سبب شکل گیری و بالارفتن دانه های ماسه برروی دامنه کوه نشده است؛ چراکه در برخی نمونه ها حدود 30 درصد گراول وجود دارد که باد در هیچ شرایطی قادر به جابه جایی آن ها نیست. بررسی جهت بادهای غالب و حتی فرعی نیز با نحوه استقرار و ته نشست کوه ریگ ها، نشان داد که کوه ریگ ها با جهت هیچ کدام از بادها قابل توجیه نیست؛ ازسوی دیگر، این تجمع ماسه ها در پای صخره های سنگی کنگلومرای کرمان قرار گرفته که به سادگی تخریب فیزیکی به شکل دانه ای، به ویژه در آب و هوای سرد پیدا می کند. ازاین نظر، شاکله اصلی کوه ریگ های دشت ابراهیم آباد حاصل فرایند پایین آمدن دانه های ماسه پس از تخریب به شکل هوازدگی فیزیکی کنگلومرای کرمان در دوره های سرد گذشته تحت تأثیر نیروی ثقل است. پس از شکل گیری شاکله اصلی کوه ریگ برروی دامنه، بادها نیز اثرگذار بوده و دانه های ریزتر را از بخش دشت و از داخل رسوبات آبرفتی و مخروط افکنه ای به داخل کوه ریگ ها منتقل کرده و پس از برخورد با دامنه کوه، رسوب پیدا کرده است.
بررسی الگوی پراکنش فضایی جرائم سرقت در شهر اردبیل به منظور شناسایی کانون جرم خیز سرقت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال ششم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۲
137-164
حوزههای تخصصی:
میزان جرائم سرقت در شهر اردبیل طی دهه های اخیر رو به افزایش نهاده است. ازاین رو، در پژوهش حاضر با استفاده از روش های علمی، الگوی پراکنش فضایی جرائم سرقت با هدف شناسایی کانون های جرم خیز شهر اردبیل مورد بررسی قرارگرفته و راهکارهای مناسبی در راستای بهبود وضعیت موجود ارائه شده است. این پژوهش ازلحاظ روش توصیفی و ازلحاظ هدف کاربردی است. داده ها به صورت میدانی با ابزار پرسشنامه گردآوری و برای تجزیه وتحلیل داده ها از مدل ها و تحلیل های آماری در نرم افزارهای ArcGIS و GeoDa استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که الگوی پراکنش فضایی محل وقوع جرائم سرقت به صورت خوشه ای بوده و بیشتر جرائم ارتکابی در جهات جغرافیایی شمال غربی و جنوب شرقی شهر اردبیل رخ داده است. استفاده از تحلیل لکه های داغ نشان داد که اکثر جرائم سرقت در محدوده داخلی کمربندی اول شهر اردبیل به وقوع پیوسته و این محلهها که به صورت نقاط داغ مشخص شده اند را می توان تحت عنوان کانون های جرم خیز سرقت شهر اردبیل نامید. همچنین مشخص شد بین محلههای مختلف شهر از نظر میزان وقوع جرائم سرقت، خودهمبستگی فضایی معنی دار وجود دارد. به این صورت که محلهها با میزان بالای جرم خیزی به طور معنی داری در خوشه های مجاور هم متمرکزشده اند.
بررسی زمین لغزش های زاگرس میانی با استفاده از مدل آنتروپی (مطالعه موردی: منطقه اردل – ناغان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه شهرها در نقاط مختلف دنیا به دلایل متعدد در معرض آسیب ناشی از مخاطرات طبیعی قرار دارند. این مخاطرات آسیب های بسیاری می رسانند که نیازمند اقدامات فوری و پیشگیرانه است. وقوع زمین لغزش و مخاطرات آن، شناسایی و اولویت بندی این مناطق حساس را ضرورت بخشیده است. منطقه اردل - ناغان ازجمله این مناطق است که در جنوب غربی استان چهارمحال و بختیاری قرار دارد. روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است که در بخش توصیفی با استفاده از مطالعات اسنادی و در بخش تحلیلی با شناسایی عوامل مؤثر بر پهنه بندی مخاطرات ژئومورفیک و تلفیق آن با تحلیل های فضایی در سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS)، پهنه های آسیب پذیر در محدوده مدنظر مشخص شد. در این پژوهش نخست عوامل مؤثر بر پهنه بندی مخاطرات شناسایی و پس از بررسی تصاویر ماهواره ای، نقشه زمین شناسی و مطالعات میدانی عوامل مؤثر با استفاده از مدل آنتروپی ارزیابی شد. هدف پژوهش، پهنه بندی خطر زمین لغزش در منطقه اردل ناغان با استفاده از مدل آنتروپی در وقوع زمین لغزش ها با شناسایی عوامل مؤثر نظیر شیب، جهت شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، طبقات ارتفاعی و زمین شناسی است. با توجه به مدل آنتروپی نتایج نشان می دهد 23درصد از زمین لغزش ها در محدوده کم خطر، 25درصد در محدوده با خطر متوسط و 52درصد از زمین لغزش ها در منطقه پرخطر واقع می شود که با مدل آنتروپی مشخص شد و این مسئله نشان می دهد در پهنه بندی لغزش های منطقه ای، مدل آنتروپی دقت و روایی لازم را دارد.
نقش عوامل هیدرودینامیک در پیدایش و تحول پدیده های کارستی (کوه اشکوت، محمودآباد، شمال غرب ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه بهار ۱۳۹۷ شماره ۵۰
75 - 94
حوزههای تخصصی:
عوامل هیدرودینامیک، زمین ریخت های کارستی گوناگونی را بر روی کوه اشکوت در شمال غرب ایران پدید آورده اند. با اینکه پدیده های کارستی در مسیر درزها، شکستگی ها و گسل ها پدید آمده و گسترش یافته اند، امّا انرژی جنبشی آبهای روان اهمیت بیشتری در پیدایش آنها دارد. در پژوهش حاضر تلاش بر این است تا زمین ریخت های کارستی ناشی از عوامل هیدرودینامیک را در این کوه شناسایی، دسته بندی و بررسی کنیم. روش کار در این پژوهش بیشتر روی بررسی های میدانی برای شناسایی زمین ریخت های کارستی، ویژگی های سنگ شناسی و برداشت داده های مورفومتریک آنها استوار می باشد. پدیده هایی مانند گریک، راهرو انحلالی، راهرو لایه بندی انحلالی و خیابان کارستی در بستر شکستگی های زمین ساختی و ناشی از نیروی هیدرودینامیک آبهای روان پدید آمده ا ند. برخی از زمین ریخت های کارستی کمیاب مانند لوله انحلالی و چاه عمودی در اثر نیروی دینامیک آبهای فرورو و بر روی آهک های بوجود آمده اند. در این کوه دو نمونه از لوله های انحلالی بنام لوله انحلالی زانویی و لوله انحلالی سیفون مانند شناسایی شده است. غارها، آبگذرهای کارستی، پل های آهکی و تونل های سرشتی از دیگر زمین ریخت های کارستی هستند که جریان آبهای زیرزمینی آنها را پدید آورده است. بررسی های اقلیمی نشان می دهد شرایط حال حاضر جهت شکل گیری بسیاری از پدیده های کارستی کوه اشکوت مناسب نیست بنابراین می توان سن زمین ریخت های کارستی این کوه را به دوره پلیستوسن نسبت داد.
اثر کوه های زاگرس بر چرخندهای بارش زای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای طبیعی دوره ۵۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۶)
639 - 653
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش برای شناخت تأثیر رشته کوه زاگرس در تغییرات چرخند هایی که از غرب وارد ایران می شوند از رویکرد محیطی به گردشی استفاده شد. بدین منظور، داده های سیزده ایستگاه سینوپتیک غرب ایران و داده های ساعتی ERA-Interim با تفکیک مکانی 125/0×125/0 درجه، طی سال های 1984 2013 دریافت شد. با این رویکرد، 203 روز بارش فراگیر شناسایی شد. با اعمال تکنیک تحلیل عاملی بر روی داده های تراز دریای متناظر با این روزها، عامل دوم بیشترین پراش بارش های حاصل از چرخند را توجیه می کند. روزهای چهاردهم تا هجدهم آپریل 2003، که بیشترین همبستگی را با سایر روزهای این عامل دارد، الگوی نماینده انتخاب شد. در این الگو، چرخند ِ رسیده به کوه های زاگرس از زمان شکل گیری تا زمان رسیدن بر روی عراق و ادغام با سامانه سودانی، به لحاظ دینامیکی، تقویت می شود. به هنگام نزدیک شدن به زاگرس، از تاوایی مثبت و سرعت قائم هوا کاسته می شود؛ اما با عبور از زاگرس بر تاوایی مثبت آن افزوده می شود. رابطه چرخند تقویت شده با منطقه واگرایی ترازهای میانی وردسپهر در همه مراحل مشاهده شد. زاگرس نخست باعث تضعیف و دوقطبی شدن چرخند می شود. سپس، با دور شدن از کوهستان، چرخند مجدداً تقویت می شود. این چرخند ها را چرخند زاگرسی می توان نامید.
تحلیل اثرات رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی به بخش غیر کشاورزی و فعالیت آن ها در مشاغل شهری از نشانه های بارز تغییر و تنوع در روابط کار در بخش کشاورزی محسوب می شود که به میزان قابل توجهی تحت تأثیر عوامل اقتصادی قرار می گیرد. در این مطالعه، به بررسی تأثیر رشد بخش غیر کشاورزی بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی در ایران پرداخته شد. برای این منظور، در ابتدا با استفاده از روش موندلاک میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی ایران به بخش های غیر کشاورزی در بازه زمانی 1391-1353 محاسبه شد. سپس، با استفاده از مدل خودتوضیح با وقفه های گسترده عوامل مؤثر بر مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که به طور متوسط در هر سال بیش از 3 درصد از نیروی کار بخش کشاورزی به سایر بخش های اقتصادی مهاجرت می نمایند. همچنین، در کوتاه مدت، با رشد درآمدهای بخش غیر کشاورزی میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی افزایش می یابد. با این وجود، در بلندمدت، میزان مهاجرت نیروی کار از بخش کشاورزی با افزایش اختلاف درآمدهای شهری و روستایی به طور معناداری تحت تأثیر قرار می گیرد. لذا می بایست به منظور جلوگیری از معایب مهاجرت بیش از ظرفیت موجود برای نیروی کار بخش کشاورزی، در کوتاه مدت تضمین و تقویت درآمدهای بخش کشاورزی و در بلند مدت ایجاد توازن منطقی میان دستمزدهای شهری و روستایی در دستور کار سیاست گذاری قرار گیرد.
تحلیل و ارزیابی نقش سرمایه اجتماعی در توسعه پایدار محلهای (مطالعه موردی: شهر ایلام)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی توسعه کالبدی سال سوم بهار ۱۳۹۷شماره ۱ (پیاپی ۹)
123 - 136
حوزههای تخصصی:
در گذر زمان محلات شهری حلقه ای واسط میان شهر و شهروندان بوده که نقشی اساسی در شکل دهی و سازماندهی امور شهری داشته است. محلات با ارائه ی خدمات روزمره القاگر احساس تعلق و هویت، روابط اجتماعی میان ساکنان بوده است و امروزه در طرح های مختلف شهری نقش کم اهمیتی دارد. در این میان با مطرح شدن دیدگاه توسعه محلّه ای پایدار به عنوان دیدگاهی که حل مشکلات کنونی شهرها و زندگی شهری را درگرو بازگشت به مفهوم محلّه می داند، با استفاده از نیروهای توانمند درون زا و سرمایه های اجتماعی موجود در آن به حل مشکلات موجود می پردازد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش سرمایه های اجتماعی و مولفه های آن در توسعه پایدار محله ای شهر ایلام است. روش پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی است. در بخش مباحث نظری و ادبیات از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده و از روش های میدانی و پیمایشی(پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش کلیه ساکنان محلات شهر ایلام هستند که تعداد 383 نفر از آنها با استفاده از فرمول کوکران به شیوه نمونه گیری خوشه ای برای توزیع پرسشنامه انتخاب شدند. پرسشنامه مورد استفاده در این پژوهش محقق ساخته است که روایی آن به شیوه صوری و پایایی به شیوه آلفای کرونباخ (871/0) مورد تأیید قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون آمار توصیفی(فراوانی، میانگین، انحراف معیار و ...) و استنباطی(همبستگی و رگرسیون چندگانه) انجام شد. نتایج حاصل از بررسی فرضیه ها بیان می کند که متغیرهای هنجارگرایی، مشارکت مدنی، انسجام اجتماعی تأثیر مثبت و معناداری در توسعه پایدار محله ای شهر ایلام دارند. متغیرهای اتصال به شبکه های اجتماعی و امنیت اجتماعی اثر معکوسی در توسعه پایدار شهر ایلام دارند و متغیر اعتماد اجتماعی در توسعه پایدار شهر اثری ندارد.
مدل سازی پیش بینی تقاضای گردشگری بازدید از دوستان و بستگان (VFR) داخلی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
برنامه ریزی و توسعه گردشگری سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۶
122 - 145
حوزههای تخصصی:
یکی از مهمترین رویدادها در صنعت گردشگری هر کشور، میزان تقاضا برای یک محصول یا مقصد گردشگری است. اما باید توجه داشت پیش بینی ها هرگز نمی توانند به طور صد درصد با آنچه در عمل پیش خواهد آمد تطابق داشته باشند. همیشه فواصل و انحرافاتی بین مقادیر واقعی و پیش بینی موجود خواهد بود، ولی استفاده از روش های علمی و نوین در امر پیش بینی، باعث خواهد شد نتایج حاصله به مراتب بیش از یک تخمین عینی به حقیقت نزدیک شود. در سال های اخیر با تغییر الگوی تعطیلات و شکل گیری تعطیلات کوتاه مدت، شهرها فرصتی برای توسعه گردشگری پیدا کردند. یکی از مهمترین انواع گردشگری داخلی شهر تهران بر اساس آمار مرکز ملی آمار و نظرات صاحب نظران این حوزه، گردشگری بازدید از دوستان و بستگان(VFR) است به همین منظور پژوهش حاضر سعی دارد مدل هایی برای پیش بینی تقاضای گردشگری بازدید از دوستان و بستگان(VFR) داخلی شهر تهران پیشنهاد کند. برای این کار از اطلاعات ماهیانه بین سال های 1381 تا [1]1394 استفاده شده است. متغیر مستقل این تحقیق تعداد گردشگران بازدید کننده از دوستان و بستگان(VFR) داخلی شهر تهران است و متغیرهای وابسته نیز بر اساس تکنیک دلفی و دیماتل فازی انتخاب شدند، چارچوب مدل، ترکیبی از رگرسیون[2]، شبکه عصبی فازی[3] و الگوریتمSVR[4] است که با ترکیب این روش ها می توان خطای پیش بینی را اندازه گیری و روش ها را با هم مقایسه کرد. نتایج این پژوهش نشان می دهد رویکرد ترکیبی رگرسیون و شبکه های عصبی فازی(ANFIS)پیشنهادی می تواند پیش بینی بهتری نسبت به سایر روش ها در خصوص پیش بینی گردشگری بازدید از دوستان و بستگان(VFR) داخلی داشته باشد. <br clear="all" /> [1] علت بررسی تا سال 1394 عدم انتشار آمار سال های 1395 و 1396 توسط مرکز ملی آمار تا کنون است. [2] Regression [3] Adaptive Neuro-Fuzzy Inference System (ANFIS) [4] Support Vector Regression(SVR(