فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۳٬۰۰۱ تا ۱۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۱۰
50 - 59
حوزههای تخصصی:
یکی از راه های مدیریت پایدار منابع آب زیرزمینی، مدل کردن تراز آب زیرزمینی دشت ها به منظور شناسایی پتانسیل-های آبی و برنامه ریزی بلند مدت براساس وضعیت آبخوان ها می باشد. در این پژوهش جهت شبیه سازی جریان آب زیرزمینی آبخوان دشت میناب از کد MODFLOW که از کدهای موجود در نرم افزار GMS7.1 می باشد، استفاده شد. برای بررسی تراز مشاهده ای و محاسباتی آب زیرزمینی منطقه مورد مطالعه از اطلاعات مربوط به سطح ایستابی 16 چاه مشاهداتی سطح دشت استفاده گردید. مدل ساخته شده در ابتدا با فرض ثابت بودن جریان واسنجی شد و پارامتر های تاثیرگذار بر مدل شامل هدایت هیدرولیکی و تغذیه بهینه شدند. سپس مدل با فرض ناپایدار بودن جریان در 12 گام زمانی (مهر 91 تا شهریور 92) واسنجی شد و پارامتر آبدهی ویژه نیز بهینه گردید. براساس بیلان محاسبه شده آبخوان، مجموع تغذیه آبخوان 433/1409 میلیون متر مکعب، و مجموع تخلیه از آبخوان 101/1640 میلیون متر مکعب می باشد که به دلیل بیشتر بودن میزان خروجی از آبخوان نسبت به ورودی، بیلان دشت منفی می باشد و موجب افت شدید تراز آب زیرزمینی در سال های آینده خواهد شد
پتانسیل های اقلیمی موثر جهت برنامه ریزی و توسعه صنعت گردشگری در استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هر مکان جغرافیایی به همراه موقعیت جغرافیایی، توپوگرافی، چشم انداز، گیاهان و جانوران هوا و آب و هوای منابع طبیعی را برای گردشگری و تفریح شکل می دهند. حال با توجه به این که هر فعالیت اقتصادی نیازمند یک بستر مکانی است که در علم جغرافیا به این مکان، فضای جغرافیایی اطلاق می شود. این فضای جغرافیایی تامین کننده ی فعالیتهای توریستی می باشد . عوامل زیادی بر صنعت توریسم تاثیر می گذارند که یکی از مهم ترین آن ها آب و هواست.همراه با موقعیت جغرافیایی، توپوگرافی، چشم انداز، پوشش گیاهی و جانوران، آب و هوا به عنوان یکی از مهمترین منابع پایه محلی در توسعه صنعت گردشگری نقش ایفا می کند. گیلان یکی از استان های شمالی کشور یکی از مهم ترین مناطق گردشگری کشور می باشد و در این مطالعه با ارائه روش تحقیق از نوع کاربردی، توصیفی- تحلیلی و نرم افزار های نرم افزارهای Excel ، Google Earth ، Arc GIS با بررسی وضعیت و پتانسیل های اقلیمی موجود در استان گیلان بعنوان یکی از استان های شمالی کشور که دارای امکانات مناسب در زمینه گردشگری نیز میباشد به تحلیل وضعیت خاص اقلیمی استان پرداخته در ضمن به بحث مطابقت بحث اقلیم با گردشگری و توسعه آن خواهد پرداخت نتایج حاصل از طبقه بندی اقلیمی استان با روش های دومارتن نقشه های هم دما و هم باران حاکی از وجود شرایط مناسب جهت توسعه صنعت گردشگری در استان خواهد بود. نهایتا با استفاده از شاخص اقلیمی TCI اقدام به پهنه بندی استان در زمینه گردشگری گردید و نتایج ارائه گردید.
نقش پروژه های نورپردازی در توسعه گردشگری شبانه شهری (منطقه ثامن شهر مشهد)
حوزههای تخصصی:
توسعه گردشگری و رشد اقتصادی ملت ها از این صنعت، موجب برانگیخته شدن انگیزه جوامع برای بهبود شرایط زمانی و مکانی در جهت جذب هرچه بیشتر گردشگران شده است. با توجه به اینکه گردشگری شبانه در همه ابعاد فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی جامعه از اهمیت بالایی برخوردار است، موفقیت در این امر نیاز به فرآیندهایی از قبیل بوجودآوردن ارزش های محیطی و افزایش جذابیت جاذبه های گردشگری دارد. از پروژه های نورپردازی به عنوان یکی از تاثیرگذارترین عوامل این فرآیندها یاد می شود. بر همین اساس پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نورپردازی بر توسعه گردشگری شبانه شهری در منطقه ثامن شهر مشهد پرداخته است. پژوهش حاضر با روش توصیفی و تحلیلی در دسته پژوهش های کاربردی قرار دارد. گردآوری اطلاعات بصورت مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسش نامه از نمونه آماری بدست آمده از طریق فرمول کوکران برای جامعه نامعلوم، پس از کسب تجربه عینی از فضا انجام شده و تحلیل داده ها توسط نرم افزار SPSS انجام شده است. نتایج پژوهش نشان داد که نورپردازی تاثیر مثبت و معناداری بر توسعه گردشگری شبانه دارد و پروژه های نورپردازی، علاوه بر یک فعالیت تزیینی یک روش موثر در جذب گردشگران برای گذران اوقات فراغت در شب شناخته شده اند و در جهت جذابیت شبانه، ضمن بهبود کیفیت زندگی و رونق گردشگری شبانه، نقش بسیار مهمی در افزایش زیبایی شهر شب، افزایش زمان فعالیت ها ، افزایش امنیت و رونق این موارد توسعه گردشگری شبانه شهری را به دنبال دارد.
تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی مبتنی بر شاخص های طبیعی مورد: نواحی روستایی استان هرمزگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف، پهنه بندی و تحلیل محدودیت های توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان ازنظر شاخص های محیط طبیعی انجام شده است. روش تحقیق به کار گرفته شده، تلفیقی از روش های توصیفی- تحلیلی و همبستگی است. برای تجزیه وتحلیل داده ها، از روش مک گراناهان و برای سنجش میزان همبستگی بین متغیر های محیطی و توسعه اقتصادی نقاط روستایی استان هرمزگان از ضریب همبستگی کرامر بهره گرفته شده است. برای وزن دادن به شاخص ها از روش محاسبه جمع امتیازات برای ترکیب شاخص ها استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که در دهستان های استان هرمزگان، بیش ترین درصد فراوانی توسعه اقتصادی مربوط به سطح محدودیت محیطی متوسط و کم بوده و کمترین درصد نیز مربوط به دهستان های با محدودیت محیطی زیاد و محدودیت محیطی بسیار کم است، یعنی از بین 92 دهستان استان هرمزگان، 12 دهستان توسعه اقتصادی با محدودیت محیطی بسیار زیاد، 9 دهستان محدودیت محیطی زیاد، 35 دهستان محدودیت محیطی متوسط، 26 دهستان محدودیت محیطی کم و 10 دهستان محدودیت محیطی بسیار کم هستند. با توجه به نتایج از آزمون همبستگی v کرامر می توان این استنباط را نمود که بین متغیر های محیطی با توسعه اقتصادی روستایی همبستگی و رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد و مقدار سطح معناداری آن ها (0.000) نشان از وجود رابطه بین متغیر های مستقل(عوامل محیطی) و وابسته(توسعه اقتصادی) دارد . درنهایت اینکه، شاخص های بارندگی، منابع آب، وضعیت اقلیم، قابلیت و استعداد اراضی و مخاطرات طبیعی(زلزله و سیلاب) از مهم ترین شاخص های محیطی هستند که در توسعه و عدم توسعه اقتصادی دهستان های استان هرمزگان نقش دارند.
تحلیل میزان مشارکت جامعه محلی در توسعه سکونتگاه های پیراشهری مورد: خشکبیجار در شهرستان رشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه، اهمیت نقش مؤثر مردم و مشارکت آن ها درحرکت به سمت توسعه روستایی بر کسی پوشیده نیست. برای رسیدن به الگوی توسعه مطلوب یا استفاده صحیح از منابع و فرصت ها وتوزیع عادلانه امکانات، مشارکت مردم راهکار اصلی و محوری به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر، سنجش میزان مشارکت روستاییان در توسعه سکونتگاه های روستایی پیراشهری خشکبیجار، شهرستان رشت می باشد. بر این اساس مطالعه بر روی 386 نفر از روستاییان، در 21 روستای پیرا شهری خشکبیجار شهرستان رشت انجام گرفته و در آن از دو روش اسنادی و مطالعات میدانی با استفاده از ابزار پرسش نامه برای شناسایی وضعیت مشارکت در روستاهای نمونه استفاده شده است. برای دستیابی به این هدف، پس از تهیه پرسش نامه و تعیین اعتبار روایی و پایایی آن با مقدارآلفای کرونباخ (87/0)، پرسش نامه ها در بین روستاهای نمونه دربین افراد توزیع شده و از نتایج آن ها برای تأیید یا رد فرضیه ها استفاده شده است. برای سنجش مؤلفه های تحقیق از آزمون های F واسپیرمن استفاده گردید و نتایج حاکی از آن است که بین اعتقاد به اهمیت کار گروهی، سن، درآمد، تحصیلات و شغل اصلی با میزان مشارکت آنان در راستای توسعه روستایی، رابطه معناداری وجود داشته و علاوه بر آن میزان مشارکت مردم، نقش کلیدی در توسعه نواحی روستایی موردمطالعه ایفا می کند.
بررسی تاثیر نقش توسعه گردشگری در ارتقای کیفیت زندگی درنواحی روستایی (مطالعه موردی شهرستان پارس آباد مغان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
80 - 95
حوزههای تخصصی:
یکی از عواملی که نقش بسزایی در بهبود کیفیت زندگی داشته ، گردشگری است. امروزه گردشگری به عنوان یک رویکرد اقتصادی پویا و دارای ویژگی های بارز و منحصر به فرد. به یکی از بزرگترین و پرمنفعت ترین صنایع در اقتصاد جهان تبدیل شده است و به عنوان یک فعالیت پویا نقش بسزایی در ارتقای کیفیت زندگی درنواحی روستایی داشته است. به عنوان گسترده ترین صنعت خدماتی دنیا، جایگاه ویژهای را در عرصه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به خود اختصاص داده است.رشد و توسعه این صنعت در دهه های اخیر در کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه سبب بازساخت و تغییرات اجتماعی، اقتصادی و محیطی گوناگونی در محیط و جامعه میزبان گشته است. هدف مقاله حاضر برای بررسی تاثیر نقش توسعه گردشگری در ارتقای کیفیت زندگی درنواحی روستایی (مطالعه موردی شهرستان پارس آباد مغان) می باشد. تحقیق حاضر ازنظر نوع کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی – تحلیلی و برای گردآوری داده ها از روش های کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه) استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، 13 روستا موردمطالعه در شهرستان پارس آباد می باشد که طبق فرمول کوکران 352 خانوار به عنوان حجم نمونه تعیین و با استفاده از روش نمونه گیری سیستماتیک پرسشنامه ها تکمیل شد. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از آمار توصیفی و استنباطی (ضریب همبستگی پیرسون وt تک نمونه ای) استفاده شده است. یافته های تحقیق نتایح حاکی از آن است که توسعه گردشگری در بهبود کیفیت زندگی تأثیر داشته است. با توجه به ابعاد اجتماعی و اقتصادی به ترتیب 6016/3 ، 3 / 5833 را داشته اند. توسعه گردشگری باعث تنزل محیطی کیفیت زندگی شده است. همچنین توسعه گردشگری بر روی رضایت مندی ساکنین یا تأثیرضریب کل را 0/724 داشته است کلید وازه: گردشگری، گردشگری روستایی،کیفیت زندگی،شهرستان پارس آباد مغان
تحلیل چندمعیاره فضایی شهرک ها و نواحی صنعتی با توجه به شاخص های توسعه پایدار (مورد مطالعه: استان هرمزگان)
منبع:
جغرافیا و روابط انسانی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱
323 - 344
حوزههای تخصصی:
ایجاد شهرک صنعتی یک سرمایه گذاری مهم و دراز مدت در روند توسعه به شمار می رود از این رو تعیین موقعیت مکانی آن نقش بسزایی در موفقیت و یا عدم موفقیت فعالیت های صنعتی (چه در درون شهرک صنعتی و چه در کارگاه های صنعتی مجاور) دارد. انتخاب سایت صنعتی یک تصمیم استراتژیک است که شامل موضوعات فنی، اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و سیاسی می باشد. این معیارها معمولاً با استفاده از تعدادی از شاخص های مختلف ، بیان شده به روش های کمی و کیفی با برخی عدم قطعیت های احتمالی بیان می شود. هدف از تحقیق حاضر پیاده کردن روش فازی در تصمیم گیری در انتخاب مکان شهرک ها و نواحی صنعتی در سطح استان هرمزگان است.تحقیق حاضر از نوع تحلیلی-اکتشافی است. گردآوری داده ها در بخش کتابخانه ای (اسنادی)، متکی بر بررسی کتاب ها، مقاله های علمی و گزارش های مربوطه و در بخش اطلاعات مکانی با مراجعه به سازمان های مختلف انجام شده است. در ادامه به منظور ارزیابی و اهمیت نسبی مولفه های موثر در ارتباط با هدف تحقیق از ابزار پرسشنامه با استفاده از (ANP) استخراج شده است. لازم به ذکر در فرایند انجام کار از نرم افزارهای excel, matlab و ArcGIS10.5استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد، مکان یابی شهرک ها عوامل زیست محیطی (با امتیاز 73) در اولویت بوده و توجه کمتری به فاکتورهای اقتصادی- اجتماعی (با امتیاز 54) شده است. همچنین از نظر شاخص های توسعه پایدار، در بین20 شهرک و ناحیه صنعتی، 35% شهرک ها و نواحی صنعتی شامل: شهرک صنعتی پارسیان، نواحی صنعتی حاجی آباد و ایسین، شهرک های صنعتی بندر خمیر و بندرلنگه، نواحی صنعتی بشاگرد، بستک، کلاهی در وضعیت مناسبی استقرار نیافته اند، که لزوم بازبینی در ادامه فعالیت ها در این شهرک ها و نواحی را می رساند.
برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴۳
102 - 114
حوزههای تخصصی:
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری در کلان شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعدد مدیریت و ناهماهنگی سازمان ها و نهادهای دولتی و خصوصی متولی امور شهری از مسائل اساسی در حوزه مدیریت شهری است؛ بنابراین امروزه اداره مطلوب شهرها، بدون مدیریت یکپارچه شهری امکان پذیر نیست. هدف پژوهش، سنجش و ارزیابی وضعیت مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی در کلان شهر اهواز است. پژوهش براساس هدف، کاربردی و براساس ماهیت، توصیفی- تحلیلی است. مؤلفه های مدیریت یکپارچه شهری شناسایی و تبیین شده و با بهره گیری از ابزار پرسشنامه محقق ساخته این مؤلفه ها در شهر اهواز بررسی شده اند. جامعه آماری تحقیق مهم ترین دستگاه های اجرایی حوزه مدیریت شهری است که فعالیت های مشابه و متداخل در حیطه مدیریت شهری انجام می دهند؛ از جمله: اداره آب و فاضلاب، سازمان برق، گاز، مخابرات، شرکت های خصوصی و سازمان و نهادهایی چون شهرداری، شورای اسلامی شهر، مسکن و شهرسازی، استانداری، نیروی انتظامی و راهنمایی و رانندگی، سازمان بهداشت- درمان و نهاد مردمی. حجم نمونه براساس فرمول کوکران انجام گرفته که مطابق با هر سازمان، پرسشنامه هایی اختصاص داده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل پرامیتی در محیط (V-Promethee) بهره گرفته شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مؤلفه های مدیریت یکپارچه سازی شهری، رابطه مستقیم و معناداری وجود دارد. در تکنیک پرامیتی نیز رتبه بندی نهادها براساس سه تحلیل خروجی (رتبه بندی مثبت، رتبه بندی منفی و خروجی خالص) صورت گرفته است و وضعیت ابعاد مدیریت یکپارچه شهری به تفکیک نهادها براساس نمره 1+ و 1- به دست آمد. شاخص های با نمره 1+ در سطح مناسب و شاخص های با نمره 1- در سطح نامناسب قرار دارند. به صورت کلی وضعیت شاخص های مدیریت یکپارچه سازی مدیریت شهری ازنظر مدیران و کارشناسان سازمان های مختلف شهری در شهر اهواز نشان دهنده آن است که وضعیت هیچ یک از شاخص ها، بالاتر از میانگین فرضی نیستند و به ترتیب شاخص های هماهنگی، بسترسازی، وحدت، حکمرانی خوب، تعامل، ساختار، انسجام، هم پایانی و دیدگاه سیستمی به ترتیب در جایگاه اول تا آخر قرار گرفته اند.
نقش پیاده مداری بر افزایش سرزندگی فضاهای شهری مطالعه موردی شهر گزبُرخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه حاضر، با هدف ارزیابی اثر اجرای طرح پیاده محور در خیابان خواجه نصیر، واقع در بافت قدیم شهر گزبُرخوار، بر افزایش سرزندگی شهری اجرا گردید که از نظر ماهیت تحقیق، توصیفی- تحلیلی و از لحاظ روش، مطالعه پیمایشی محسوب می شود. جامعه آماری تحقیق شامل ساکنان خیابان خواجه نصیر شهر گزبرخوار، بودند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 182 نفر محاسبه گردید. نمونه های تحقیق، با استفاده از روش تصادفی ساده، انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه محقق ساخته بوده است که پایایی آن با ضریب آلفای بالاتر از 7/0 مورد تائید قرار گرفت. جهت تحلیل داده ها از آزمون های معادلات ساختاری و تی تک نمونه ای در نرم افزارهای Amos و SPSS، استفاده گردید. مطالعه حاضر، اولین مطالعه عمیق در محدوده مورد مطالعه می باشد که با استفاده از مدل های ساختاری به بررسی و ارزیابی تأتیر متغیرهای پنهان مؤثر بر سرزندگی شهری پرداخته است. طبق نتایج به دست آمده، شاخص سرزندگی شهری تحت تأتیر اجرای طرح پیاده مداری قرار گرفته و با اجرای طرح پیاده مداری، می توان افزایش سرزندگی شهری را با مقدار میانگین 85/0 در شهرگزبُرخوار، انتظار داشت.
ارزیابی نیاز جریانی زیست محیطی بستر رودخانه مرزی هریرود بعد از احداث و آبگیری سد سلما افغانستان (با روش های هیدرولوژیکی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۴
207 - 224
حوزههای تخصصی:
در عصر حاضر با توجه به افزایش جمعیت و متناسب با آن نیاز فزاینده ساکنین کره زمین به آب، فشار بر منابع آبی تبدیل به یک چالش زیست محیطی تبدیل شده است به طوری که این مسئله به شکل جدی تری در کشورهای خشک و نیمه خشکی مانند ایران قابل رؤیت می باشد؛ به همین دلیل است که مدیریت منابع آبی به ویژه آب های سطحی تحت عنوان رژیم طبیعی جریانی به عنوان یک الگو به جهت نگهداری و حفاظت رودخانه ها به ویژه جریانات فصلی موردتوجه قرارگرفته است. در همین راستا مسئله تغییرپذیری رژیم جریانی به عنوان نیروی محرکه اصلی در پایداری اکوسیستم رودخانه دارای اهمیت می باشد چراکه با دست کاری فضای طبیعی بستر رودخانه ای توسط انسان ها مانند احداث سدها اثرات منفی زیست محیطی و همچنین مخاطرات زمین محیطی به ویژه برای حوضه پایین دست خود بجا خواهد گذاشت، بنابراین در پژوهش حاضر متناسب با احداث سد سلما افغانستان بر سر راه رودخانه هریرود ایران سعی گردیده تا نیاز زیست محیطی پایین دست رودخانه یعنی جایی که مرز طبیعی ایران-افغانستان و ایران-ترکمنستان محسوب می شود با بهره گیری از روش های مختلف اکو هیدرولوژی با چهار روش Tennant،Tessman، مدل ذخیره رومیزی (DRM) و انتقال منحنی تداوم جریان (FDC Shifting) برآوردهای لازم صورت پذیرد، به طوری که بر اساس نتایج حاصله، نیاز زیست محیطی رودخانه هریرود ایران در طبقه مدیریت زیستی C (حفظ حداقل شرایط زیستی رودخانه) به طور متوسط 30 درصد دبی متوسط سالانه برآورد شده است. به گونه ای که مردادماه تا مهرماه دوره بحرانی رودخانه مرزی هریرود ایران تعیین شده است و این دوره باکم آب شدن رودخانه مذکور بعد از احداث و آبگیری سد سلما در افغانستان (سال 1392 شمسی) در حال افزایش می باشد که قطعاً اثرات سوء طبیعی و زیست محیطی برای منطقه هریرود و همچنین چالش های بر زندگی مرزنشینان ایجاد خواهد نمود.
ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنان از کیفیت مجتمع های مسکن مهر (مطالعه موردی: شهر نور آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آمایش محیط سال سیزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۵۱
43 - 62
حوزههای تخصصی:
در سال 1386 طرح مسکن مهر در قالب یکی از سیاست های کلیدی دولت برای بخش ساختمان و مسکن به کار برده شد. طرح مسکن مهر با مشخصه اصلی حذف قیمت مسکن، بزرگ ترین طرح ملی در حوزه مسکن است که با تدبیر دولت و بر اساس قانون اساسی به منظور کمک به تأمین مسکن اقشار هدف (دهک های درآمدی پایین و میانی) طراحی شده است. با وجود گذشت چیزی حدود یک دهه از پروژه مسکن مهر، اهدافی که برای مسکن مهر در نظر گرفته شده بود به آن دست نیافته اند و مسائل چالش برانگیزی در این پروژه به وجود آمده است. پروژه مسکن مهر، بزرگترین طرح ملی مسکن می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. از این رو هدف اصلی این مقاله ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنان از مجتمع های مسکن مهر شهر نورآباد در ابعاد میزان دسترسی ها، کیفیت محلات در مسکن مهر، استحکام و زیبایی، میزان ازدحام و شلوغی و همچنین امکانات اولیه است. روش این پژوهش توصیفی - تحلیلی و ابزار جمع اوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر نورآباد و روش نمونه گیری با توجه به محدودیت افراد، به صورت تصادفی انجام گرفته است و از میان 255 خانوار اسکان یافته تا تاریخ 31/3/1395 تعداد 180 خانوار با مراجعه نگارندگان درب منازل پاسخ دهندگان مورد پرسش قرارگرفته اند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزارهای SMART-PLS و SPSS انجام شد که نتایج نشان داد که رضایتمندی ساکنین مسکن مهر در ابعاد دسترسی و استحکام و زیبایی در سطح متوسطی قرار دارد و رضایتمندی از ابعاد کیفیت درون محله ای، ازدحام و امکانات اولیه از سطح متوسط پایین تر است. همچنین، بین رضایتمندی از مسکن مهر و مؤلفه های آن رابطه معنادار و مستقیمی وجود دارد.
تأثیر تغییر سیاست های یارانه ای بر فقر غذایی در جامعه روستایی استان فارس در فاصله سال های 1387 تا 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روستا و توسعه سال بیست و سوم بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
119 - 150
حوزههای تخصصی:
در ایران، در آذرماه سال 1389، سیاست اعطای یارانه از رویکرد همگانی به رویکرد هدفمند تغییر کرد. بدیهی است این تغییر سیاست بر وضعیت فقر غذایی در جامعه روستایی تأثیر می گذارد. از این رو، هدف مطالعه حاضر بررسی پیمایشی تأثیر این تغییر سیاست بر فقر غذایی در جامعه روستایی استان فارس بود. در این راستا، از هرم غذایی به عنوان راهنمای برنامه غذایی متعادل و از شاخص های فقر غذایی در چارچوب رویکرد چندبعدی فقر شامل شاخص نسبت سرشمار و شاخص نسبت شکاف فقر غذایی استفاده شد. داده های لازم از طرح هزینه- درآمد خانوارهای روستایی در سال های 1387، 1389، 1391 و 1393 به دست آمد. نتایج نشان داد که سیاست های یارانه ای (صرف نظر از نوع آن) ابزاری مؤثر برای کاهش نرخ و عمق فقر غذایی در گروه های غذایی جامعه روستایی است؛ همچنین، تغییر در سیاست یارانه ای موجب افزایش 98/10 درصدی نرخ فقر غذایی و 02/23 درصدی عمق فقر غذایی در گروه چربی ها و نیز به ترتیب، افزایش 10/10 و 31/29 درصدی در گروه قندها و کاهش 03/31 و 17/38 درصدی در گروه غلات شده است. بر این اساس، در راستای بهبود و ارتقای اثربخشی سیاست هدفمندی یارانه ها در مقابله با فقر غذایی، پرداختن به ابزارهای تکمیلی از قبیل سیاست های جبرانی و افزایش سطح سواد تغذیه ای خانوارها ضروری می نماید.
روش شناسی علمی در جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال شانزدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۵۸)
118 - 156
حوزههای تخصصی:
امروزه در جغرافیای سیاسی با نوعی «کثرتگراییِ روش شناختی» که ریشه در دو نگرش کلّیِ «تبیینی» و «تفهّمی» دارند مواجهیم. پیامد این قضیّه، بروز ابهام در جایگاه و هویّتِ علمیِ جغرافیای سیاسی بوده است. در این راستا دو پرسش اساسی مطرح است؛ نخست آنکه روششناسیِ معتبر علمی کدام است؟ دوّم اینکه، چه موضعی در قبال کثرتگراییِ روششناختی در جغرافیای سیاسی میتوان اتّخاذ نمود؟ این مقاله در قالب توصیفی-تحلیلی(منطقی) و معرفت شناختی از موضع عقلانیّت انتقادی نگاشته شده و نتایج آن نشان میدهد، برخلاف تصوّر رایج، روششناسیِ معتبرِ علمی در جغرافیای سیاسی نه منطبق بر روش پوزیتیویستیِ سنّتی است و نه بر اساس روش شناسیهایِ تفهّمی و فراپوزیتیویستی، بلکه روشِ معتبر علمی در این زمینه، روشِ فرضی-استنتاجی به عنوان روشِ نهایی و واحدِ علوم تجربی نظیر جغرافیای سیاسی است. با اینحال، روشهای دیگر بنا بر برخی نکات مثبتِ آنها، صرفاً در مرحله گردآوریِ داده ها مورد استفاده جغرافیای سیاسی قرار میگیرند.
مکان یابی مراکز عمده تجاری بیرون از شهر نمونه موردی: شهرک نمایشگاهی خودرو در شهر گزبرخوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طرح مسئله: در عصر حاضر، برنامه ریزان ملزم به اتخاذ سیاست های مناسب برای استقرار درست کاربری ها در قالب رعایت اصول آمایش ارضی پایدار هستند. در این زمینه انتخاب مکان مراکز عمده تجاری به مثابه یکی از عوامل مؤثر بر موفقیت اقتصادی شهرها به شمار می رود. هدف: نمایشگاه های خودرو به دلیل ارائه خدمات گسترده و توسعه روزافزون نیاز شهروندان به خودرو، نیازمند مکان گزینی درست برای جلوگیری از پراکندگی مراکز خدمت رسان آنها هستند؛ بنابراین هدف پژوهش حاضر، مکان یابی محل احداث شهرک نمایشگاهی خودرو در شهر گزبرخوار است. روش پژوهش: روش پژوهش حاضر مبتنی بر تحلیل داده های مکانی است که با مبانی برگرفته از مطالعات تطبیقی و ارزیابی های پیمایشی انجام شده است. معیارهای انتخابی شامل دسترسی به خدمات و شریان های ارتباطی، مخاطرات در قالب رعایت حریم و سیل خیزی و سیمای سرزمین و اقلیمی است که لایه های رقومی آنها برمبنای نقشه ها و داده های مکانی پایه آماده سازی و در محیط ArcGIS تحلیل فضایی شد. برای تعیین وزن نسبی معیارها با مقایسه زوجی به تحلیل کمّی و اولویت بندی آنها مبادرت شد. درنهایت با تلفیق لایه ها برمبنای وزن با روش میانگین گیری وزنی، نقشه پهنه بندی منطقه به لحاظ مناطق دارای تناسب ارضی بهینه برای ایجاد نمایشگاه خودرو در گزبرخوار تهیه شد. نتایج: نتایج محدوده مطالعاتی را برای ایجاد شهرک نمایشگاهی خودرو به 5 پهنه به ترتیب اهمیت از بسیار مناسب تا بسیار نامناسب طبقه بندی کرد که پهنه های 1 تا 3 به دلیل مطلوبیت ارضی کم و پهنه 4 به دلیل برخورد با زمین های زراعی در ردیف مکان های بهینه قرار نگرفتند؛ اما پهنه 5 (بسیار مناسب) به علت تلاقی با نواحی مسکونی و رشته قنات های موجود، با رعایت حریم آنها به 4 سایت از جنوب تا جنوب شرقی منطقه طبقه بندی شد که به ترتیب سایت 1 مکان بسیار مطلوب (593/82 هکتار)، سایت 2 مکان با مطلوبیت قوی (359/56 هکتار)، سایت 3 مکان مطلوب (158/21 هکتار) و سایت 4 مکان با مطلوبیت کم (346/11 هکتار)، به مثابه مکان های پیشنهادی مناسب برای احداث شهرک نمایشگاهی خودرو اولویت بندی شدند و از این بین مکان نخست بیشترین کارایی و عملکرد را دارد. نوآوری: پژوهش حاضر نمایش گرافیک مکانی را از شهر گزبرخوار در قالب پهنه های مستعد احداث شهرک نمایشگاهی خودرو ارائه کرده است که راهنمایی جامع و سندی علمی برای مدیران و برنامه ریزان به منظور تصمیم گیری های سازنده و اجرای سیاست های توسعه ای است.
ارزیابی پایداری روستاهای نمونه گردشگری بر اساس مدل بارومتر پایداری و چرخه حیات (موردمطالعه: شهرستان بروجن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شناخت و بررسی امکانات و تعیین سطوح پایداری روستایی، نخستین مرحله در فرآیند برنامه ریزی به شمار می رود. در این زمینه استفاده از شاخص های توسعه متناسب با فضای روستایی جهت رسیدن به هدف موردنظر می تواند موردتوجه قرار گیرد. مقاله با هدف ارزیابی پایداری در روستاهای نمونه گردشگری شهرستان بروجن و همچنین نمایش موقعیت روستاها در مراحل مختلف مدل چرخه حیات گردشگری و بررسی ارتباط بین سطح پایداری با مراحل مدل چرخه حیات صورت گرفته است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد توصیفی- تحلیلی و به روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری ساکنین روستاهای موردمطالعه بوده که با استفاده از فرمول کوکران 300 نفر به روش تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. روایی پرسشنامه با بهره مندی از پنل متخصصین مورد تأیید و پایایی پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ 924/0 محاسبه گردید. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از مدل بارومتر پایداری، مدل چرخه حیات گردشگری و آزمون کندال تجزیه وتحلیل شد. یافته های حاصل از بارومتر پایداری نشان داد که روستاهایی موردمطالعه ازلحاظ سطح پایداری متفاوت بوده و درمجموع در سطح پایداری متوسط قرار دارند و در بین ابعاد بررسی شده، بعد اجتماعی وضعیت پایداری بهتری دارد. همچنین نتایج حاصل از مدل چرخه حیات نیز نشان می دهد که روستای کتک با امتیاز (249/0) در مرحله اکتشاف و روستاهای آورگان، سیبک، گردبیشه و متویی به ترتیب با امتیازهای (443/0)، (305/0)، (287/0) و (280/0) در مرحله درگیری هستند. نتایج حاصل از آزمون کندال نیز نشان داد که بین سطوح مختلف پایداری و قرارگیری روستاها در مدل چرخه حیات همبستگی مثبت وجود دارد.
تحلیل تطبیقی سیاست گذاری های توسعه کشاورزی در دو دهه اخیر در استان گیلان با تأکید بر توسعه پایدار (مطالعه موردی: شهرستان رودسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در شهرستان رودسر استان گیلان انجام شده است. اقتصاد شهرستان رودسر، بر پایه کشاورزی استوار است. در راستای توسعه کشاورزی در شهرستان رودسر در سال های اخیر سیاست های متنوعی شامل سیاست های بنیادین و حمایتی اتخاذ شده است. ازاین رو پژوهش حاضر در راستای پاسخ به این سؤال اصلی انجام گرفت که کدام یک از سیاست های جهاد کشاورزی با شاخص های توسعه پایدار اقتصاد روستایی رابطه معنادار دارند. جامعه آماری پژوهش حاضر روستاهای دارای سکنه ی شهرستان رودسر است. براساس سرشماری سال 1395، این شهرستان 395 روستای دارای سکنه دارد. اندازه نمونه با استفاده از فرمول کوکران برابر با 195 روستا برآورد گردید. در ادامه براساس اطلاعات روستاها، دهستان های شهرستان رودسر از لحاظ برخورداری از سیاست های جهاد کشاورزی و شاخص های توسعه پایدار اقتصادی با استفاده از مدل های تاپسیس و آنتروپی شانون سطح بندی شدند. در پایان نیز رابطه متغیرهای مستقل و وابسته با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون ارزیابی شد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون در بررسی دو متغیر اصلی پژوهش نشان داد که میزان توسعه پایدار اقتصادی در محدوده مورد مطالعه در سطح معنی داری 009/0 با سیاست های کشاورزی رابطه معنادار دارد. در این رابطه شدت همبستگی برابر با 772/0 گزارش شده است.
نقش ضوابط ومقررات بر روند شکل گیری منظرشهری در محلات منطقه 8 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه ضوابط و مقررات بعنوان یک ابزار ویک معیار در کنار پارامترهای اقلیمی واقتصادی و..... درالگو دهی چشم اندازهای شهری بقدری مهم وموثر هستند که همواره مورد توجه برنامه ریزان ومدیران شهری قرارگرفته است . بعبارتی در سایه قانون مداری است که شکل ایده آلی از فضای شهری در ابعاد مختلف خلق می شود و قدر مسلم است در صورتی که به نحو کارآمد به مرحله اجرا درآید، زیباترین سیماومنظرازیک سکونت گاه بشری را به عینیت به تصویر خواهد کشید.در این پژوهش به بررسی نقش ضوابط ومقررات بر روند شکل گیری منظر شهری در محلات منطقه 8 تهران پرداخته شده است. نوع پژوهش از لحاظ هدف،کاربردی واز نظر ماهیت،توصیفی-تحلیلی است که با استفاده از روش اسنادی وپیمایشی (با استفاده از تکنیک پرسشنامه)به جمع آوری اطلاعات پرداخته شده است. برای پایایی پرسشنامه از روش کرونباخ استفاده شده که مقدار آن8/0 می باشد بر اساس آمار بدست آمده از تعداد کل جامعه آماری که 87 نفر است 12 نفرکارشناس شهرداری وبقیه متخصصان وخبرگان موضوع پژوهش بودند، داده های آماری با استفاده ازنرم افزارهای آماری lisrelوspss وبا تکنیک دلفی مورد تجزیه وتحلیل قرار داده شد و نتایج حاصل از آزمون فرضیات نشان داد که بین کارآمدی ضوابط و مقررات ومنظرشهری رابطه معنی داری وجود دارد وازطرفی کارآمدی ضوابط و مقررات قابلیت پیش بینی بعدهای عینی وذهنی منظر شهری را دارد واما کارآمدی ضوابط و مقررات و منظرشهری در سطح مطلوبی قرار ندارند و این آشفتگی موجود در سیما ومنظر شهری محلات ،ریشه در تاریخ شهرنشینی این منطقه دارد.
پیامدهای اجاره داری نقدی در ماهیدشت کرمانشاه: تقابل دیدگاه های مارشالین و چئونگین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره یازدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۴۲)
384 - 395
حوزههای تخصصی:
اجاره داری نقدی در کشور، به ویژه در مناطق مستعد و حاصلخیز با روند رو به رشدی در حال افزایش است. استان کرمانشاه به عنوان یکی از قطب های کشاورزی در کشور از این قاعده مستثنا نبوده است. به گونه ای که در سال های اخیر کشاورزان منطقه ماهیدشت شهرستان کرمانشاه اقدام به اجاره دادن اراضی خود نموده اند. از این رو در پژوهش کیفی حاضر سعی شد به بررسی پیامدهای گسترش این رویداد در منطقه ماهیدشت پرداخته شود .برای این منظور از تکنیک تحلیل رویداد (ETA) استفاده شد. داده های موردنیاز از طریق مصاحبه عمیق انفرادی غیر ساختا رمند، گروه های متمرکز، بحث گروهی با 32 نفر از موجران و مشاهدات مستقیم جمع آوری شد. نتایج نشان داد گسترش پدیده اجاره داری دارای دو دسته پیامد زیست محیطی و فرهنگی اجتماعی در منطقه موردمطالعه است. در حیطه مسائل زیست محیطی مشکلاتی که ایجاد می گردد عبارت از: تغییر ساختار و بافت خاک، تغییر در کمیت و کیفیت منابع آب و بروز آفات و بیماری های گیاهی و در بخش فرهنگی- اجتماعی شامل مواردی از قبیل: افزایش روند مهاجرت از روستا، ایجاد معضلات اجتماعی در سطح روستا و افزایش درگیری های حقوقی بین مالک و مستأجر است. از این رو می توان نتیجه گرفت که طبق نظریه مارشالین نظام اجاره داری و گسترش آن می تواند پیامدهای منفی به همراه داشته باشد.
تحلیل فضایی رابطه فرم شهری با شاخص دسترسی مورد مطالعه: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و توسعه پاییز ۱۳۹۸ شماره ۶۰
157-180
حوزههای تخصصی:
فرم شهری برآیند شرایط محیطی و تصمیمات برنامه ریزی در بستر زمان می باشد. مطالعه و پژوهش در فرم شهری به دلیل تاثیرات آن بر عملکرد های شهری از جمله کیفیت دسترسی شهروندان به خدمات مستقر در شهر دارای اهمیت می باشد. هر کدام از انواع فرمها شهری فشرده و یا پراکنده، در دسترسی شهروندان به خدمات تاثیر گذار هستند. هدف از این تحقیق شناسایی الگوی فرم شهری محلات شهری مراغه و نحوه دسترسی شهروندان به خدمات شهری می باشد. تحقیق از نظر ماهیت از نوع توصیفی-تحلیلی که از طریق مطالعه اسنادی- کتابخانه ای انجام گرفته است.در تحلیل داده ها از روش فازی و نرم افزارهای GIS و SPSS استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که الگوی فرم شهری مراغه بصورت فشرده و پراکنده توسعه یافته است. بدین صورت که شهر در مرکز و بافتهای قدیمی دارای الگوی فشرده و متراکم و در پیرامون و بافتهای حاشیه ای بصورت پراکنده و نیمه پراکنده می باشد.از طرفی نتایج تحلیل همبستگی میان فرم متراکم و شاخص دسترسی حاکی از وجود همبستگی معنی دار میان این دو متغیر می باشد. بگونه ای که ضریب دسترسی محلات و نواحی مرکزی بهتر از بافتهای حاشیه ای و جدید می باشد. وجود این شرایط در فرم شهری عدم تعادل فضایی در توزیع جمعیت و فعالیتها در سطح نواحی و به ویژه محلات شهری را موجب گردیده است. از طرفی برخی از شاخصهای دسترسی نظیر نسبت شبکه ارتباطی در محلات مرکزی از سهم پایینتری نسبت به محلات حاشیه ای برخوردار هستند. این عامل در کنار استقرار بسیاری از فعالیتها و امکانات در این قسمت از شهرموجب هدایت حجم انبوهی از سفرهای درون شهری به مقصد محلات مرکزی شهر و در نتیجه مشکلات ازدحام و ترافیک سنگین را ایجاد کرده است.