ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲٬۸۰۱ تا ۱۲٬۸۲۰ مورد از کل ۳۳٬۸۵۰ مورد.
۱۲۸۰۱.

آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی شهر ساری با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تحلیل زمانی کاربری اراضی لندست و شهر ساری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۰۷
رشد روزافزون جمعیت و در پی آن گسترش افقی شهرها منجر به تغییرات کاربری اراضی به ویژه در استان مازندران شده که افزایش قیمت زمین و تخریب اکوسیستم های شهری را در پی داشته است. تبدیل اراضی باغی و شالیزاری به مسکونی که در طی چند دهه گذشته رشد فزاینده ای را در مازندران نشان می دهد می تواند از عوامل مهم در تشدید سیلاب شهری باشد. بطوری که در اثر تخریب پوشش گیاهی پیامدهایی نظیر سیلابهای شهری را شاهدیم. علاوه برآن تغییر کاربری اراضی یکی از چالش های عمده در آینده بوده و به نظر می رسد بسیاری از زنجیره های حیاتی و امنیت منطقه ای را تحت تأثیر خود قرار دهد. در این پژوهش داده های یک بازه سی ساله از ماهواره های لندست سالهای 1978، 2001 و 2013 شهر ساری و اطراف آن مورد استفاده قرار گرفت. با استفاده از محیط GIS از مدل LCM پیش بینی تغییرات اراضی تا سال 2018 انجام گردید. در این راستا از سه سناریوی A-B-C و برای هر کدام شش متغییر و 10 نقشه پتانسیل انتقال پیش بینی تغییرات انجام شد. ضریب کاپا و دقت کلی نقشه ها برای سال 1366 به ترتیب 88%، 87/86%، برای 1380، 89% و 42/87% و برای سال 1390 این ضریب 90% و 89/88% محاسبه شده است. نتایج نشان می دهد که سطح اراضی کشاورزی روند کاهشی شدید و به همان نسبت اشغال اراضی مسکونی روند افزایشی را داراست.
۱۲۸۰۲.

واکاوی تأثیر متغیرهای شهر سالم بر بهسازی و نوسازی بافت فرسوده (نمونه موردی؛ محلات فرسوده شهر قائمشهر)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: نوسازی بافت فرسوده شهر سالم قائمشهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۷۶
فرسودگی یکی از مهمترین مسائلی است که بافت های شهری بدان مبتلا می شوند و باعث بی سامانی، عدم تعادل، عدم تناسب و بی قوارگی بافت های شهری می شود. رویکرد شهر سالم بعنوان یکی از رویکردهای حاکم دربرخورد با این مشکلات به شمار می رود. این پژوهش با هدف شناسایی شاخصهای نوسازی بافت فرسوده با تأکید بر رویکرد شهر سالم، به روش تحلیل توصیفی تطبیقی تدارک دیده شده است. محدوده مورد مطالعه پژوهش بافتهای فرسوده شهر قائمشهر است. جامعه آماری این پژوهش از طریق اشباع نظری با تعداد 31 نفر و به روش گلوله برفی محاسبه گردید. اطلاعات از طریق مصاحبه باز جمع آوری شدند و با استفاده از آزمون کولموگروف اسمیرنف نرمال بودن داده ها مورد بررسی قرار گرفتند و در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSSو از طریق آزمونهای تعقیبی(آزمون LSD و آزمون بونفرونی) تحلیل گردیدند. نتایج پژوهش نشان دهنده این است که در بافت فرسوده شهر قائمشهر عامل کالبد به صورت پایه بوده و عوامل کارکرد و محیط زیست بر روی آن تاثیرگذار می باشند. همچنین مبتنی بر تحلیل رگرسیونی بیشترین ارتباطات معنادار نیز مابین شاخص های کالبدی مشاهده می گردد. لذا بر این اساس جهت دستیابی به هدف شهر سالم در بافتهای فرسوده بایستی در گام نخست به اصلاح شاخص های بعد کالبدی اقدام نمود.
۱۲۸۰۳.

تحلیل فضایی عوامل مؤثر بر توزیع خدمات شهری با رویکرد عدالت فضایی (مطالعه موردی: نواحی شهرستان ماکو)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: توزیع خدمات شهری عدالت فضایی مدل هلدرن مدل کوپراس شهرستان ماکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۴ تعداد دانلود : ۱۸۳
روند رو به رشد سریع شهرها بخصوص کشورهای در حال توسعه نیازمند توجه بیش از پیش به برقراری و تحقق عدالت فضایی در سطح شهر هستند. چرا که تناقض فضایی خدمات شهری می تواند کل سیستم شهری را در سیر نزولی رونق و توسعه قرار دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی توزیع خدمات شهری در سطح شهر ماکو، با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی، اقدام به بررسی 23 شاخص خدمات عمومی شهری در 5 ناحیه شهر نموده است. برای این منظور در ابتدا جهت تعیین وضعیت توسعه فیزیکی شهر از مدل هلدرن، برای بررسی چگونگی توزیع خدمات عمومی از مدل کوپراس و همچنین جهت تعیین ارزش هر یک از خدمات عمومی در سطح شهر از مدل ANP استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که روند توسعه فیزیکی شهری دارای 60 درصد رشد اسپرالی بوده است. همچنین توزیع خدمات شهری در سطح نواحی بیانگر بیشترین مقدار خدمات با معیار مثبت برای ناحیه یک به میزان 033/0 درصد بوده است که حاکی از انطباق این ناحیه با بیشترین تراکم می باشد.
۱۲۸۰۴.

مثلث بندی هوایی براساس تصاویررقومی،GPS/IMU و پارامترهای بهینه شده سلف کالیبراسیون توسط الگوریتم ژنتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مثلث بندی هوایی GPS/IMU خطاهای سیستماتیک تخمین مؤلفه واریانس الگوریتم ژنتیک سلف کالیبراسیون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۸ تعداد دانلود : ۳۹۳
در فرایند تهیه نقشه به روش فتوگرامتری استفاده از داده هایGPS/IMU  در مثلث بندی موجب افزایش استحکام بلوک فتوگرامتری و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی مورد نیاز برای سرشکنی بلوک گردیده است. خطاهای سیستماتیک داده های مورد استفاده در مثلث بندی، دقت مثلث بندی را کاهش داده، استفاده از نقاط کنترل زمینی را حتی با وجود داده های GPS/IMU  ضروری می سازد. بنابراین با کاهش میزان خطای سیستماتیک بر روی داده ها می توان شاهد افزایش دقت مثلث بندی و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی مورد نیاز برای سرشکنی بلوک و همچنین نوارهای پرواز متقاطع بود. در این پژوهش نقش پارامترهای سلف کالیبراسیون مانند پارامترهای حذف خطای سیستماتیک داده های  GPS/IMUبرای هر نوار و پارامترهای حذف خطای سیستماتیک سنجنده تصویر برداری به منظور افزایش دقت مثلث بندی و کاهش تعداد نقاط کنترل زمینی و کاهش نوارهای پرواز متقاطع مورد نیاز برای سرشکنی بلوک مورد بررسی قرار گرفته است.  بدین منظور ابتدا پارامترهای بهینه سلف کالیبراسیون با استفاده از الگوریتم ژنتیک تعیین می گردد، سپس پارامترهای بهینه تعیین شده، در سرشکنی بلوک به روش باندل مورد استفاده قرار می گیرد.  به منظور حل مشکل ناپایداری معادلات از روش تخمین مؤلفه واریانس استفاده شده است.  این روش قادر است علاوه بر پایدارسازی مسئله، ماتریس وزن بهینه را در هنگام سرشکنی تعیین نماید. در این پژوهش از تصاویر دوربین رقومی UltraCamاستفاده شده است.  نتایج بدست آمده نشان می دهد که در صورت استفاده از پارامترهای سلف کالیبراسیون و کاهش میزان خطای داده های مورد استفاده در فرآیند سرشکنی، تعداد نقاط کنترل و تعداد نوارهای پرواز متقاطع برای سرشکنی بلوک کاهش می یابد به گونه ای که بدون استفاده از نقاط کنترل و با استفاده از پارامترهای بهینه سلف کالیبراسیون، بیشترین میزان خطای RMSE  بر روی نقاط چک زمینی، 0.143 متر می باشد در حالی که اگر از این پارامترها استفاده نشود در صورت وجود یا عدم وجود نوارهای پرواز متقاطع ماکزیمم خطای RMSE، در حدود یک متر می باشد.
۱۲۸۰۵.

تحلیل زیستگاه های حاشیه ای رودخانه طالقان بر اساس واحدهای ژئومورفیک رودخانه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اکوژئومورفولوژی پنجره بازخوردی بیوژئومورفیک لندفرم تجمعی بیوژئومورفیک رودخانه طالقان سیستم GUS

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۹ تعداد دانلود : ۶۷۵
واحدهای ژئومورفیک، نمود فیزیکی فرایندهای جریان آب و انتقال رسوب می باشند که تحت تأثیر عوامل تاثیرگذار در مقیاس های بزرگتر هستند. هدف پژوهش حاضر شناسایی و تقسیم بندی واحدهای ژئومورفیک رودخانه طالقان در بازه های مختلف، برای تشخیص تراکم و غنای واحدها و نقش عوامل انسانی بر تغییر واحدهای ژئومورفیک است. با استفاده از مطالعه پروفیل طولی براساس اختلاف شیب و ارتفاع، رودخانه طالقان به 3 بخش بالادست، میان دست و پایین دست با میانگین ارتفاعی 1840، 1920 و 2000 متر و اختلاف شیب 17، 11 و 3 درصد تقسیم شده، سپس در هر بخش، بازه هایی به منظور مطالعه واحدهای ژئومورفیک با استفاده از روش GUS مورد بررسی قرار گرفت. شاخص های مورد بررسی شامل تراکم و غنای کل واحدهای ژئومورفیک رودخانه در هر بازه ست. زیرشاخص های مورد بررسی شامل تراکم و غنای واحدهای مطالعاتی دشت سیلابی و کانال پایه، تراکم واحدهای ژئومورفیک در 5 واحد مطالعاتی جریان اصلی رودخانه، رسوبات رودخانه ای، پوشش گیاهی میان کانال، دشت سیلابی و منطقه آبگیر دشت سیلابی است. بر اساس نتایج، غنای واحدهای ژئومورفیک در واحد دشت سیلابی و کانال پایه در بازه های بالادست ((R=0.28 بیشتر و تراکم واحدهای ژئومورفیک در بازه های پایین دست رودخانه (D=133.57) بیش از سایر بازه هاست. در بازه های بالادست به دلیل تنش هیدرولیک، تراکم واحدهای ژئومورفیک کمتر بوده و امکان تشکیل زیستگاه های فیزیکی در میان بستر وجود نداشته اما به دلیل تاثیر کمتر عوامل آنتروپوژنیک پایداری واحدهای ژئومورفیک بیش از سایر بازه ها است. در بازه های پایین دست به دلیل کاهش شیب تنش هیدرولیکی و افزایش انعطاف پذیری اکولوژیک، شرایط مناسب برای ایجاد لندفرم های تجمعی بیوژئومورفیک در میان بستر رودخانه وجود داشته اما این واحدها در مقیاس کوچک هستند زیرا تاثیر عوامل آنتروپوژنیک، تغییر کاربری اراضی و برداشت شن و ماسه بخصوص در پایین دست رودخانه سبب کاهش زیرشاخص غنای واحد دشت سیلابی شده و این امر تاثیر منفی بر ایجاد روزنه فرصت و لنگرگاه گیاهی به منظور استقرار پوشش گیاهی وزیستگاه های فیزیکی داشته است.
۱۲۸۰۶.

سنجش تطبیقی معیارهای رشد هوشمند شهری در نواحی شش گانه منطقه 6 تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رشد هوشمند شهری روش سلسله مراتبی (AHP) شاخص منطقه 6 تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۵۰۳
مفهوم رشد هوشمند شهری راهکاری است در برابر گسترش افقی یا رشد اسپرال گونه شهر که در نیم قرن اخیر الگوی رشد جهانی شهرها بوده است. رشد هوشمند در مخالفت با گسترش افقی در بخش مرکزی شهر بر عواملی مانند باززنده سازی محلات، توسعه درونی، کاهش فواصل بین محل کار و زندگی، کاهش آلودگی های زیست محیطی، افزایش کاربرد حمل و نقل عمومی، و حداکثر دسترسی به خدمات شهری و ... تأکید می کند. در حال حاضر، منطقه 6 تهران، به عنوان بخش مرکزی شهر، با چالش های آلودگی زیست محیطی، کم رنگ شدن هویت محله ای، افت جمعیت ساکن، و... روبه روست. بنابراین، در این تحقیق اصول رشد هوشمند برای کاهش مشکلات موجود و افزایش کارایی منطقه مناسب دیده شد. هدف از این تحقیق نخست سنجش درجه فشردگی/پراکنش منطقه 6 تهران و سپس تحلیل و تطبیق 6 شاخص رویکرد رشد هوشمند شهری (تراکم، کاربری ترکیبی، حمل و نقل عمومی، فضاهای سبز و باز، بازسازی بافت قدیمی، و حس تعلق مکان) با استفاده از روش سلسله مراتبی (AHP) بوده است. ماهیت این تحقیق کاربردی و روش تحقیق توصیفی- تحلیلی است و برای گردآوری اطلاعات از محاسبات کمّی و روش میدانی و اسنادی استفاده شده است. جامعه آماری ساکنان منطقه 6 است. با استفاده از فرمول کوکران، 160پرسش نامه برای ساکنان و 30 پرسش نامه برای کارشناسان تهیه و گردآوری شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد فرم کالبدی منطقه 6 تهران فشرده است و در سنجش تطبیقی 6 شاخص انتخاب شدهناحیه 3 منطقه با فاصله نسبتاً زیاد ناحیه سازگارتر با شاخص های رشد هوشمند شهری شناخته شد. سرانجام، راهکارهایی برای سازگاری بیشتر سایر نواحی منطقه پیشنهاد شد.
۱۲۸۰۷.

تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت های بنیادی محیط های شهری مکان ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۴ تعداد دانلود : ۵۱۵
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
۱۲۸۰۸.

طراحی ابر امن برای سیستم اطلاعات جغرافیایی: راهکاری برای صنعت توزیع برق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: امنیت صنعت توزیع برق سیستم های اطلاعات جغرافیایی محاسبات ابری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۳ تعداد دانلود : ۳۰۵
محاسبات ابری یک مدل محاسباتی تحت شبکه است که رویکرد نسبتاً جدیدی در ذخیره، پردازش و استفاده از اطلاعات را فراهم نموده است. سیستم اطلاعات جغرافیایی نیز مجموعه ای ساختار یافته از سخت افزار، نرم افزار، و اطلاعات جغرافیایی است که به منظور کسب، ذخیره سازی، به روز رسانی، پردازش، تحلیل و ارایه ی انواع اطلاعات جغرافیایی طراحی و ایجاد شده است. ترکیب محاسبات ابری و سیستم های اطلاعات جغرافیایی باعث بهبود کارایی و کاهش هزینه ها در فرایند پیاده سازی و اجرای این سیستم-های می گردد. صنعت توزیع برق با رویکرد شبکه های هوشمند بیش از پیش نیازمند دسترسی به اطلاعات مکانی در یک بستر ارتباطی فراگیر و امن می باشد. در این مقاله ضمن بررسی ضرورت ایجاد ابر سیستم های اطلاعات جغرافیایی در شرکت های توزیع برق به بیان مزایا و معایب آن پرداخته و یک معماری امن جهت پیاده سازی این راهکار پیشنهاد می گردد. معماری پیشنهاد شده در چهار لایه کاربری، کاربردی، پیکربندی و زیر ساخت، و لایه فیزیکی، و یک صفحه مدیربت طراحی گردیده است. در صفحه مدیریت ماژول های امنیت، فشرده سازی و دسته بندی پیش بینی شده است. با توجه به اهمیت امنیت در ابر GIS برای صنعت توزیع برق، تمرکز بیشتر مقاله بر روی ماژول امنیت و بررسی مؤلفه های مورد نیاز آن می باشد. در انتها معماری پیشنهادی مورد تحلیل قرار گرفته و مزایا و معایب آن نسبت به سایر معماریها ارایه می گردد. وجود صفحه مدیریت همراه با ماژول مستقل امنیت که تمام نیازمندی های یک مرکز عملیات امنیت استاندارد را در نظر گرفته است برتری معماری ارائه شده در این مقاله می باشد.
۱۲۸۰۹.

الگوهای توزیع فراوانی آب بارش پذیرِ ایران زمین در دوره مطالعاتی 1396-1381(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آبِ بارش پذیر ایران تحلیل مؤلفه اصلی توزیع فراوانی مودیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
رطوبت جو نه تنها یک گاز گلخانه ای مهم به شمار می رود، بلکه وردش های جهانی اقلیم و چرخه آب نیز به شکل قابل توجهی تحت تأثیر این عامل قرار دارد. در این مطالعه برای بررسی الگوهای توزیع فراوانی آبِ بارش پذیر در ایران از فرآورده آب بارش پذیر سنجنده مودیس آکوا برای بازه زمانی 1381-1396 استفاده شد. نتایج حاصل از اجرای روش تحلیل مؤلفه اصلی بر روی آرایه فراوانی آبِ بارش پذیر در گستره ایران نشان داد چهار مؤلفه اول 5/95 درصد پراش کل را تبیین می کند. ارتباط هر یک از این مؤلفه ها با عامل ارتفاع و فاصله از دریا نیز بررسی شد. نتایج تحلیل مؤلفه نشان داد در بخش های داخلی، ارتفاع و در کرانه ها شرایط دمایی و فرارفت رطوبت بیشترین نقش را در توزیع فراوانی رطوبت جو ایران بازی می کنند؛ به طوری که آبِ بارش پذیر مناطق با ارتفاع بالاتر از 3000 متر کمتر از 6 میلی متر و سواحل دریای عمان در 60 درصد اوقات بالای 26 میلی متر است. واکاوی پیوند میان ارتفاع و فاصله از دریا با مؤلفه های اصلی نیز تأییدی بر یافته های فوق بود.
۱۲۸۱۰.

مکان یابی ایستگاه های هواشناسی جاده ای با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی (محور مورد مطالعه: محورهای کوهستانی البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرایند تحلیل سلسله مراتبی محورهای کوهستانی البرز مخاطرات اقلیمی معیار ترافیکی معیار ژئومورفولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۹ تعداد دانلود : ۴۳۰
مشکلات ناشی از شرایط جوی در محورهای کوهستانی البرز، به ویژه در فصل زمستان، از موارد قابل مطالعه در زمینه علوم هواشناسی است. بنابراین، قرارگیری موقعیت مناسب ایستگاه های هواشناسی جاده ای از اهمیت بسزایی برخوردار است. بدین منظور، برای تعیین مکان مناسب ایستگاه های هواشناسی جاده ای، معیار مخاطرات اقلیمی شامل بارش، یخبندان برای شاخص های زمان شروع و خاتمه و تعداد روزهای یخبندان، دما جهت بررسی دمای کمینه و بیشینه با مقدار کمتر از 10- و بیشتر از 35 درجه سلسیوس، داده های ماهواره ای سطح پوشش برف، معیار ژئومورفولوژیکی شامل ریزش سنگ، نقاط زمین لغزش و گسل های فعال، معیار ترافیکی شامل نقاط پُرتصادف و شرایط محیطی معیار اقتصادی-امنیتی قرار می گیرد. سپس، با استفاده از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی و وزن دهی به هر یک از معیارها، نقشه نهایی الویت بندی محور چالوس و هراز تهیه و ایستگاه های هواشناسی جاده ای پیشنهاد داده می شود. نتایج نشان داد که پس از الویت بندی محورها از نظر نیاز به ایستگاه های جدید، با تحلیل Location-Allocation و بررسی فواصل بهینه محورها از راهداری، جایگاه های سوخت، دوربین های نظارتی، و روستاهای اطراف محور، ایستگاه های نهایی در قطعات الویت دار محور چالوس در محدوده کیاسر، مرزن آباد، خرگوش دره، و ولی آباد و در محور هراز در محدوده پلور، مبارک آباد- آبعلی، راهداری حدفاصل رودهن- بومهن، و رینه هستند. با توجه به شرایط منطقه معرفی شده، قابلیت تغییر ایستگاه ها در محدوده 1 تا 5 کیلومتری نقطه معرفی شده وجود دارد و هر ایستگاه هواشناسی منطقه ای درحدود 30 کیلومتر را پوشش می دهد.
۱۲۸۱۱.

Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: strategy Pandemic Diseases Geopolitics

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۳ تعداد دانلود : ۳۲۳
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions. The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations. The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.    In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world. Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels. But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality. At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.       This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.                       The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.  In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.  The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.    Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.   Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.     So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.      The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises. Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:  1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO; 2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient; 3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states; 4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO; 5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics; 6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO; 7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics; 8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states; 9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered); 10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state; 11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics; 12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;  13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics; 14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected; 15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;  16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics; 17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state; 18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state; 19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources; 20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.
۱۲۸۱۲.

تحلیل پیشرانهای کلیدی مؤثر بر تغییر کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلان شهر مشهد با رویکرد آینده پژوهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری نرم افزار میک مک آینده پژوهی کلانشهر مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۲ تعداد دانلود : ۳۵۶
امروزه بر اثر گسترش ارتباطات میان شهرها و روستاها شاهد تاثیرپذیری سکونتگاه های واقع در حریم شهرها از کلانشهرها هستیم، تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری کلانشهرها نمودی از آن می باشد که شاهد افزایش آن هستیم و این روند می تواند نتایج جبران ناپذیری برای کلانشهرها و سکونتگاه های واقع در حریم آن ها در برداشته باشد. براین اساس هدف پژوهش حاضر تعیین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری با استفاده از رویکرد آینده پژوهی می باشد. روش تحقیق به صورت کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل سکونتگاه های پیراشهری کلانشهر مشهد می باشد که با استفاده از نرم افزار GIS و دستور Buffer سکونتگاه های واقع در حریم 3 کیلومتری شهر مشهد مشخص شدند که در این حریم تعداد 34 سکونتگاه قرار گرفتند و به عنوان جامعه آماری مشخص شدند. جهت تعیین عوامل موثر بر تغییرات کاربری اراضی نخست عوامل مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی با روش مشاهده اسنادی استخراج شدند سپس با استفاده از تکنیک دلفی مدیران (دهیاران)، ماتریس اثرات متقاطع مولفه ها تشکیل شد و در مرحله بعد با کمک نرم افزار MicMak عوامل کلیدی مؤثر در تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری در سه دسته عوامل درونی، عوامل بیرونی و عوامل ناشی از همجواری دسته بندی شد. نتایج نشان می دهد که از 35 عامل اولیه استخراج شده، متغیرهای اشتغال و الگوی بهره برداری از اراضی با امتیاز 82 دارای بیشترین ضریب تأثیرگذاری بر دیگر متغیرها بوده است. درنهایت 14 عامل الگوی بهره برداری از اراضی، اشتغال، تغییر در الگوهای بهره برداری از فضا، تحولات جمعیتی، تغییر ساختار معیشت روستایی تحت تأثیر هم جواری با شهر، تغییر استانداردهای زندگی، تغییر ارزش زمین و مسکن، نزدیکی روستا به شهر، جریان ها و پیوندهای روستا- شهری، توسعه و خزش شهری بر اثر تصمیمات مدیریت شهری، رونق سوداگری زمین، رشد بی رویه جمعیت حاشیه ای کلان شهر، ضعف در نظارت بر حرایم و عرصه های ممنوعه در ساخت وسازها، تغییر ابزار و منابع تولید، براساس نیروهای مستقیم و غیرمستقیم تأثیرگذار و تأثیرپذیر، مهم ترین عوامل کلیدی مؤثر بر تغییرات کاربری اراضی سکونتگاه های پیراشهری محسوب می شود.
۱۲۸۱۳.

برآورد و تحلیل اثرات گردشگری بر پایداری اقتصاد و درآمد شهروندی و شهرداری ها (مطالعه موردی: شهربابک- کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری اقتصاد شهری پایداری شهرداری شهربابک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۳۲۱
امروزه صنعت گردشگری باعث ایجاد و رونق سرمایه گذاری های کلان در آن دسته از زیرساخت هایی شده که شرایط زندگی افراد محلی را بهبود و ارتقاء می بخشند و از سوی دیگر از طریق اشتغال و ارز آوری برای شهروندان و سازمان های متولی مدیریت شهری همچون شهرداری ها با ایجاد منابع درآمدی می تواند موجبات توانمندی اقتصاد شهروندان و سازمان های متولی را فراهم آورد. بنابراین با علم به این موضوع، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا اثرات گردشگری را بر اقتصاد شهری و پایداری درآمد شهرداری ها مورد سنجش و واکاوی قرار دهد. جامعه آماری این پژوهش شامل شهروندان و کارکنان شهرداری شهربابک می باشند که با استفاده از فرمول کوکران، نمونه ای به حجم 265 نفر انتخاب گردید. همچنین آزمون پیش آهنگی برای بدست آوردن ضریب اعتبار پرسشنامه انجام گرفت که ضریب اطمینان آلفای کرونباخ آن 83/0 به دست آمد که حاکی از مناسب بدون ابزار پژوهش بوده است. برای تحلیل داده ها از آمار استنباطی شامل (آزمون تی تک نمونه ای، تحلیل خوشه ای، جدول توافقی و آزمون همگونی کای دو) استفاده گردیده است. نتایج آزمون T تک نمونه ای و آزمون همگنی کای دو بر اساس جدول توافقی نشان می دهد که اولاً گردشگری توانسته است موجبات توانمندی و پایداری اقتصاد شهری را در شهربابک فراهم آورد. ثانیاً بر اساس یافته ها مشخص گردید که در سطح 99 درصد اطمینان مابین گردشگری به عنوان متغیر مستقل تحقیق و پایداری درآمد شهروندان و شهرداری شهربابک رابطه مستقیم و معنی داری پابرجا است.
۱۲۸۱۴.

نقش فرهنگ نواحی روستا-شهری در ایجاد تغییرات فرهنگی-اجتماعی با رویکرد توسعه پایدار شهری (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توسعه پایدار شهری روابط روستا-شهری آهنگ تغییرات فرهنگ شیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۱
توسعه پایدار به مفهوم مدیریت یکپارچه پایداری اکولوژیکی و توسعه اقتصادی - اجتماعی به منظور دستیابی به بهبود شرایط انسانی می باشد. از طرفی هدف این پژوهش ارتقاء توانمندی ها در حوزه اجتماعی-فرهنگی و همچنین ارزیابی میزان تأثیر عوامل توسعه پایدار شهری بر آهنگ تغییرات فرهنگی و اجتماعی در جهت دهی به ارتباطات روستائیان با نظام شهری با بهره گیری از راهبرد های توسعه پایدار شهری می باشد. این پژوهش که در رسته پژوهش های کاربردی می باشد با روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. روش جمع آوری داده ها، پیمایش میدانی با استفاده از ابزار پرسشنامه است. جامعه آماری شامل ساکنان 34 آبادی از شهر شیراز و تعیین حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 363 خانوار از روستا های منتخب به عنوان نمونه تصادفی انتخاب شده است. برای دسته بندی شاخص ها و امتیازدهی بر اساس پاسخ های دریافت شده از ساکنان منتخب از آزمون تحلیل عاملی و آزمون t زوجی استفاده شده است، نتایج بدست آمده بدین شرح است که بر اساس روش تحلیل عاملی مجموعا 74/0 درصد از واریانس را می پوشاند و همچنین در آزمون کرویت بارتلت با سطح 000/0 نشان دهنده کفایت نمونه گیری می باشد. ضریب آلفای کرونباخ برای شاخص های تایید شده در تحلیل عاملی شامل عوامل اجتماعی-فرهنگی 897/0، عوامل اقتصادی 925/0، عوامل زیست محیطی 844/0 و عوامل آهنگ تغییرات عوامل فرهنگی 898/0 می باشد و با استفاده آزمون T زوجی هر یک زیر شاخص های عوامل توسعه پایدار شهری به صورت جداگانه تأثیرگذار بر کاهش مهاجرت های روستا-شهری و کاهش آهنگ تغییرات فرهنگی می باشد.
۱۲۸۱۵.

توسعه مدل آنتروپی شانون-وینر بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل آنتروپی شانون - وینر پارادایم های توسعه شهری کاربری زمین مختلط تنوع مدل تنوع مکان (PDM)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۴ تعداد دانلود : ۳۵۷
اگرچه امروزه برتری و اهمیت رویکرد توسعه مختلط کاربری های شهری در فرآیند شهرنشینی و برنامه ریزی شهری، آشکار شده است؛ امّا این رویکرد، ضرورتاً یک رویکرد غالب نیست؛ بلکه ساختاری از شهر را تولید می کند که مدّ نظر پارادایم های معاصرِ توسعه شهریِ مبتنی براختلاط کاربری زمین شهری نظیر نوشهرگرایی می باشد. برای پویایی این رویکرد جدید، نیاز به بازاندیشی در عوامل و عناصر شکل دهنده ساختار و فرم شهری است که مولّد تنوع باشند. شاخص «تنوع» زیرمجموعه «الگوی توزیع» به عنوان یکی از اجزای  مدل ارزیابی اختلاط کاربری زمین شهری است. شاخص های مطرح شده در این مدل به ویژه «تنوع» بسیار پیچیده اند؛ لذا جهت تبیین و شفاف سازی این مفهوم به مطالعات بین رشته ای روی آورده و از مفاهیم «تنوع زیستی» وام گرفته و بر مبنای پارادایم های توسعه شهری مبتنی بر اختلاط کاربری زمین شهری که به طور مستقیم بر محیط زیست تأثیرگذار هستند، بسط داده شده است؛ علاوه بر شاخص های استخراج شده ازنظریات، مدل ها و روش های ارزیابی «تنوع» بر اساس روش «تحلیل محتوی کیفی»، با استفاده از «روش دلفی» بر پایه نظرات خبرگان و متخصصین شاخص های جدیدی استخراج وجهت ارزیابی و اولویت بندی نتایجِ استخراج شده از روش های آماری، نمودار «نقاط پراکنده» با معیار «نقطه شکست»، «ضریب هماهنگی کندال» به منظور ارزیابی میزان اتفاق نظر اعضاء پنل و میزان اطمینان نسبت به شاخص های اجماع شده و روش پردازش داده های «تحلیل محتوی» استفاده و برآیند همه مفاهیم و شاخص های مورد بررسی، با عنوان «مدل تنوع مکان (PDM)» تبیین شد. این مدل شامل 4 دسته و 12 شاخص می باشد که درواقع دسته «الف» با میانگین وزن دسته (310/0) بیشترین اهمیت و دسته «د» با میانگین وزن دسته (180/0) کم ترین اهمیت را دارد.
۱۲۸۱۶.

شناسایی الگو های غیر فضایی تغییرات سه ساعته دما، دمای شبانه و دمای روزانه ایستگاه سینوپتیک تبریز در مقیاس فصلی و سالانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روند تغییرات دمای سه ساعته دمای شبانه و روزانه آزمون من-کندال و سن استیمیتور تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۱ تعداد دانلود : ۴۰۱
در این پژوهش به منظور تعیین روند و شدت تغییرات دما، آماره سینوپ های سه ساعته در طول روز و شب در مقیاس فصلی و سالانه برای ایستگاه سینوپتیک تبریز(با 195768 برداشت داده) طی دوره آماری (1951-2017) استخراج و مورد بررسی قرار گرفت. سری های زمانی دما برای هرکدام از سینوپ ها در مقیاس فصلی و سالانه تهیه گردید. سپس جهت تهیه سری های زمانی دمای شبانه و روزانه داده های سه ساعته دما(سینوپ ها) به دو گروه دمای شبانه (شامل میانگین دمای سینوپ های 00:00 ، 03:00 ، 18:00 و 21:00) و دمای روزانه(شامل میانگین دمای سینوپ های 06:00 ، 09:00 ، 12:00 و 15:00) تبدیل شدند. جهت شناسایی روند و معنی داری روند تغییرات از روش تحلیل ناپارامتریک من-کندال و نیز برای تعیین شیب خط روند هرکدام از این واحد های زمانی از آزمون تخمینگر شیب سن استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در بین تمامی سینوپ های مورد بررسی سینوپ 03:00(ساعت 06:30 به وقت محلی) دارای تغییرات شدید تری نسبت به سایر سینوپ ها است که در فصل تابستان دارای افزایش 0.66 درجه سانتیگرادی دما در هر دهه می باشد. بیشترین تغییرات سالانه نیز مربوط سینوپ 00:00 (افزایش 0.47 درجه سانتیگراد در هر دهه) است. بررسی تغییرات فصلی دمای شبانه و روزانه نیز نشان دهنده آن است که بیشترین تغییرات دمای شبانه مربوط به فصل تابستان (افزایش 0.62 درجه سانتی گراد در هر دهه) و بیشترین تغییرات دمای روزانه نیز مربوط به فصل بهار و تابستان(افزایش 0.3 درجه سانتی گراد در هر دهه) است.
۱۲۸۱۷.

واکاوی الگوی مکانی بارش های بهاره شمال غرب ایران با روش های تحلیل فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحلیل فضایی نیم تغییرنما رگرسیون جغرافیایی موزون شمال غرب ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۷ تعداد دانلود : ۴۲۲
مؤلفه های مکانی از عوامل مؤثر در بروز تغییرات رفتار بارش در یک محدوده می باشند و این امر ضرورت استفاده از علم زمین آمار در مطالعات بارش را نشان می دهد. در پژوهش حاضر تلاش شده تا با استفاده از فراسنج های نیم تغییرنما و رگرسیون جغرافیایی موزون، الگوی بارش های 121 ایستگاه هواشناسی شامل 27 ایستگاه همدید،7 ایستگاه اقلیم شناسی و 87 ایستگاه باران سنجی سازمان هواشناسی کشور در دوره آماری 2014-1994 برای فصل بهار مورد بررسی قرار گیرد. نتایج حاصل از آماره نیم تغییر نما نشان داد که ساختار مکانی بارش از ماه آوریل به سمت ماه ژوئن کاهش یافته است ؛ که نشان دهنده کاهش وسعت عمل سیستم های بزرگ مقیاس در بارش محدوده مطالعاتی و افزایش توان عوامل محلی در وقوع بارش است. بر اساس مدل رگرسیون جغرافیایی موزون مشخص گردید که در تمام منطقه، ناهمواری ها بیشترین اثر را در کنترل بارش دارد و علاوه بر آن در کردستان و جنوب آذربایجان غربی جهت شیب، در اردبیل و شمال آذربایجان شرقی عامل شیب بر بارش اثر گذار هستند. همچنین اثرات عامل عرض جغرافیایی منطبق بر حضور بادهای غربی در محدوده بوده و در ماه آوریل در کردستان و در ماه های می و ژوئن در آذربایجان شرقی بیشترین اثرات را داشته است.
۱۲۸۱۸.

بررسی عوامل مؤثر بر استقرار سیستمهای هوشمند حمل ونقل بار و کالا درون شهری با توجه به معیارهای توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حمل ونقل بار درون شهری هوشمندسازی معیارهای توسعه پایدار چندبازیگره-چندمعیاره

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۶ تعداد دانلود : ۴۵۵
ناوگان حمل ونقل بار درون شهری با اینکه فقط 20 درصد از خودروهایی که درون شبکه شهری تردد میکنند را شامل میشود، 40 درصد از انتشار آلایندهها و آلودگی صوتی و 35 درصد از تصادفات را به خود اختصاص داده است. یکی از راه کارهای مدیریت و ارتقا سطح کیفیت سیستم حمل ونقل بار و کالا، به کارگیری ابزار و سامانه های هوشمند در سیستم حمل ونقل بار و کالا است. لذا هدف اصلی در این تحقیق یافتن بهترین راه کار جهت هوشمندسازی حمل ونقل بار و کالای درون شهری با توجه به معیارهای توسعه پایدار است. با استفاده از مطالعه کتابخانه ای و مصاحبه، ابتدا روشهای هوشمندسازی حمل ونقل بار درون شهری و گروههای ذینفع شناسایی شدند. سپس معیارهای توسعه پایدار مربوط به هر یک از گروههای ذینفع و مرتبط با هوشمندسازی حمل ونقل بار درون شهری تعیین شد. همچنین از طریق طراحی پرسشنامه های جداگانه برای هر گروه، میزان اهمیت این معیارها سنجیده شد. بعد از مشخص شدن هر معیار و میزان اهمیت نزد گروههای ذینفع، با استفاده از تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه به روش تحلیل چندبازیگر-چندمعیار بهترین راه کار به منظور هوشمندسازی سیستم حمل ونقل بار درون شهری تعیین گردید. نتایج نشان داد طراحی اپلیکیشن جهت سفارش خودروهای باربر به عنوان مطلوبترین راه کار انتخاب شد و بعد از آن به ترتیب هوشمندسازی خودروهای باربر، هوشمندسازی معابر شهری و هوشمندسازی انبارها قرارگرفت.
۱۲۸۱۹.

ارزیابی و پهنه بندی فرسایش خاک در مناطق کارستی با استفاده از مدل SMLRK (مطالعه موردی: حوضه الوند، استان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرسایش خاک مناطق کارستی پهنه بندی مدلSMLRK حوضه الوند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۴۳۴
فرسایش خاک پدیده مخربی است که نتایج زیانباری چون بیابان زائی، کاهش حاصلخیزی خاک، افزایش سیلاب ها و بار رسوب آنها و تاثیرگذاری بر سازه های هیدرولیکی را به دنبال خواهد داشت. رخداد این پدیده در مناطق حساس و شکننده کارستی منجر به بیابان زائی سنگی، تاثیر بر سیکل هیدرولوژی کارست و کاهش کیفیت و کمیت منابع آب کارست می شود. حوضه رودخانه الوند در غرب استان کرمانشاه از تیپیک ترین مناطق کارستی ایران بوده که ژئومورفولوژی کارست بخش وسیعی از سطح این حوضه را تشکیل می دهد و فرسایش تهدیدی جدی برای منابع آب و خاک این حوضه است. در این پژوهش با استفاده از مدل SMLRK و با در نظرگرفتن شرایط ژئومورفولوژی کارست حوضه به ارزیابی و پهنه بندی فرسایش خاک در سطح حوضه پرداخته شده است. از مدل SMLRK برای تهیه نقشه فرسایش خاک در دو حالت دخیل کردن پارامتر نفوذ (کارست) و عدم دخالت آن استفاده شده است. نتایج نشان داد در حالت عدم دخالت و حالت دخالت پارامتر نفوذ در مدل، به ترتیب حدود 55% و 61% مساحت حوضه الوند در طبقات فرسایشی متوسط، زیاد و خیلی زیاد قرار می گیرند. نتایج مدل SMLRK در حالت دخالت پارامتر نفوذ و شرایط کارستی حوضه، از تطبیق بیشتری با وضعیت طبیعی حوضه برخوردار بوده و این مناطق دارای میزان فرسایش خاک بیشتری می باشند. شیب و بارش زیاد و خاک کم ضخامت، مهمترین دلایل فرسایش زیاد خاک در نواحی کارستی حوضه بوده است.
۱۲۸۲۰.

تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج معادلات ساختاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۲ تعداد دانلود : ۲۵۷
شهرهای خلاق، مراکز نوآوری، خلاقیت و تبدیل ایده به ثروت و همچنین مکانی جذاب برای کارکردن و زندگی شهروندان به ویژه نسل جوان هستند. همچنین می توانند مکانی برای جذب گردشگران و توانمندسازی بخش های مختلف اقتصادی باشند. خلاقیت شهری به عنوان یک رویکرد راهبردی می تواند بر کیفیت های زیستن در شهر تأثیرگذار باشد. پژوهش حاضر با هدف تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج با رویکرد شهر خلاق انجام شده که ضمن تأکید بر جنبه کاربردی بودن آن، بر مبنای الگوی پراگماتیسم (آمیخته)، با فن پیمایشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است. شیوه جمع آوری داده ها بر مبنای پرسشنامه محقق ساخته بوده است که روایی آن براساس نظر استادان و صاحب نظران و پایایی آن براساس آلفای کرونباح با ضریب 765/0 تأیید شده است. جامعه آماری کل شهر سنندج بوده است. حجم نمونه ها براساس روش کوکران 384 نفر بوده و نمونه ها براساس روش تصادفی طبقه ای ساده با فن انتساب متناسب از میان مناطق سه گانه شهر سنندج انتخاب شده اند. همچنین نمونه های کارشناسان و متخصصان مربوط (متخصصان شهرسازی، جغرافیا، معماری، جامعه شناسان در حوزه فرهنگ و مردم شناسی، اقتصاد، موسیقی و صنایع دستی، گردشگری، ایران شناسی و ادبیات کردی)، به صورت تمام شماری به تعداد 15 نفر انتخاب شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از مدل معادلات ساختاری و تکنیک SWOT و برای انجام روش های ذکرشده نیز از نرم افزارهای SPSS, AMOS و ArcGIS استفاده شده است. نتیجه تحلیل معادلات ساختاری بیانگر آن است که بعد فرهنگی با بار عاملی 95/0، بیشترین تأثیرگذاری را داشته و مهم ترین بعد در برنامه ریزی راهبردی شهر خلاق شهر سنندج بوده است. به همین ترتیب، بعد اجتماعی با بار عاملی 92/0، عامل اقتصادی با بار عاملی 88/0 و درنهایت عامل مدیریتی و سیاسی با بار عاملی 83/0 در مرتبه آخر و به عنوان کم اهمیت ترین عامل مشخص شده اند. نتایج به دست آمده از برنامه ریزی راهبردی نشان می دهد، بهترین راهبردها برای برنامه ریزی راهبردی شهر سنندج از منظر شهر خلاق، راهبردهای تدافعی هستند. ازجمله راهبردهای مهم این استراتژی می توان به فرهنگ سازی و جلب توجه عمومی به زیبایی و منظر شهر سنندج، سرمایه گذاری بر زیرساخت های مناسب برای ایجاد شهر خلاق و تلاش برای استفاده از شیوه های نوین و تغییر ساختارهای سازمانی سنتی اشاره کرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان