روابط اسرائیل با کشورهای منطقه از اهمیتی خاص برخوردار است. بسیاری از کشورهای اسلامی از داشتن روابط آشکار با این کشور ابا داشته و از افکار عمومی واهمه دارند. برای تعدادی از کشورهای اسلامی اسرائیل ساخته و پرداخته توطئه های استکباری بوده و آن را غاصب سرزمین فلسطین می دانند. از این رو آنان در راستای افکار عمومی مسلمین اقدام به امتناع از شناسایی اسرائیل کرده اند. برقراری روابط سیاسی و اقتصادی یا نظامی بین دو کشور هند و اسرائیل با جمعیتی بزرگ از مسلمان در همسایگی پاکستان و همجوار با مناطق حساس خاورمیانه و آسیای جنوب شرقی از اهمیت بسیار برخوردار است. برقراری رابطه اسرائیل با هند بزرگ ترین پیروزی سیاسی این کشور به حساب می آید. دو کشور با برخورداری از حمایت های آمریکا در اتحادی استراتژیک قرار گرفته و با بازسازی تجهیزات نظامی هند به تغییر ژئوپولیتیک منطقه ای اقدام و نظم موجود را بر هم زده اند.
«انقلاب خاموش» اصطلاحی است که در ارتباط با تغییر و تحولات تدریجی در عرصه فکری نگرشی و باورهای سیاسی به کار رفته است، این انقلاب می تواند منجر به کنش های سیاسی اعتراضی و انقلاب سیاسی و اجتماعی گردد. هدف از انجام این پژوهش، تحلیل تاثیر اینترنت بر شکل گیری انقلاب خاموش ارزشی نگرشی و وقوع بهار عربی در چارچوب نظریه رونالد اینگلهارت است. پرسش پژوهش آن است که: مهم ترین عامل موثر بر بروز انقلاب خاموش در جوانان شهری و تحصیلکردگان خاورمیانه عربی در دو دهه اخیر چه بوده است؟ پیامد چنین انقلابی، در ساحت رفتاری یا کنشی چه بوده است؟ فرضیه تحقیق: بدون آن که تاثیر تحول در نظام آموزشی نادیده گرفته شود، باید گفت که از نیمه دوم دهه 2000 به این سو، افزایش دسترسی و استفاده از اینترنت منجر به شکل گیری انقلاب خاموش در ساحت ارزشی نگرشی و فکری و در ساحت رفتاری به تشدید کنش های اعتراضی در فضای سایبری و غیر سایبری و بهار عربی شد. روش تحقیق از نوع تبیینی علی و تحلیلی است. با استفاده از داده های پیمایش های ارزشی و نگرشی انجام شده توسط مراکز پژوهشی منطقه ای و مطالعات کمی انجام شده، در این پژوهش این نتیجه حاصل شد که اینترنت در بیش از یک دهه اخیر تا حد زیادی بر سپهر نگرشی و ارزشی و نیز سپهر رفتاری جوانان شهری و تحصیلکردگان تاثیرگذار بوده است؛ اما این نتیجه در مورد توده های بی سواد و کم سواد تایید نمی گردد لذا در تحلیل تاثیر اینترنت، متغیر نظام آموزشی متحول به عنوان متغیر زمینه ای که مفروض گرفته شده را نمی توان نادیده گرفت.
در جهانی که صدای جهانی شدن و پیشرفت صنعتی و تکنولوژی، پر آوازه ترین صدایی است که طنین انداخته، خلیج فارس همچنان به عنوان منطقه ممتازی، از لحاظ باارزش ترین منابع استراتژیکی قلمداد می شود. بندرگاه های خلیج فارس به عنوان بزرگ ترین منابع جهانی، مرکز اصلی تولید نفت و گاز طبیعی جهان هستند. این اهمیت موجب شده این منطقه به مرکز تنش بین المللی تبدیل شده و حضور قدرت های بزرگ موجب ناامنی خلیج فارس شود.ایالات متحده منافع زیادی را از اشغال نظامی عراق دنبال می کند: دستیابی به منابع انرژی ارزان قیمت خلیج فارس، جلوگیری از تسلط قدرت های دیگر بر منطقه و ایجاد امنیت برای دوستان و متحدان منطقه ای خود. از این میان، تامین جریان آزاد و پایدار نفت از این منطقه به سایر نقاط جهان از منافع اولیه و اساسی آمریکا در خلیج فارس محسوب می شود. عدم تمایل آمریکا به خروج از عراق در راستای تحقق همین منافع است.منطقه خلیج فارس، در سطح داخلی با درگیری های بین دولتی، رقابت های قومی، بنیادگرایی اسلامی، بی ثباتی داخلی و عدم توازن قدرت مواجه است؛ در سطح بین المللی نیز دخالت قدرت های خارجی، وضعیت منطقه را متشنج تر نموده است. طرح خاصی لازم است تا خلیج فارس را از این بحران ها رهایی بخشد و ثبات و امنیت منطقه را در آینده تامین و تضمین نماید. مقاله حاضر ضمن بررسی حضور آمریکا در منطقه و طرح های ارایه شده از سوی این کشور، درصدد است نظم خاصی را برای این منطقه طراحی کند که امنیت آن را تنظیم و حفظ کند.