"عراق با موقعیتی پر مسئله و بغرنج در آوریل 2003 /فروردین 82 از سوی نیروهای امریکایی و متحدانش به اشغال درآمد. این کشور در اکتبر2005 /مهر 84 طی یک روند پر فراز و نشیب صاحب قانون اساسی شد. در شکل گیری این قانون اساسی عوامل و عناصر متعدد با پیشینه های خاص موئر بوده اند. این مقاله با توجه به عوامل داخلی، منطقه ای و بین المللی دخیل در ساختن فضای موجود در عراق امروز درصدد است تا به مطالعه عوامل شکل گیری قانون اساسی عراق در اکتبر 2005 /مهر 84 بپردازد.... ... ... ... ... ... ... ... ...
"
منطقه گرایی از اواخر دهه 1980 در سیاست جهانی و تئوریهای روابط بین الملل نمود بارزی یافت اما ادبیات مطالعات منطقه ای و بویژه امنیت منطقه ای مدل مورد نیاز را برای تحلیل امنیت منطقه ای ارایه نمی نماید. از این منظر هدف مقاله ارایه چارچوب یا مدل تحلیلی امنیت منطقه ای است. اصولا در سیستم پیچیده درک امنیت واحدها بدون توجه به شبکه منطقه ای امکان پذیر نمی باشد. به این دلیل مقاله بر اساس تئوری شبکه و همچنین پارادیم ژئوپلیتیک، مدلی را طراحی می نماید که درک پیچیدگی های امنیت منطقه ای را امکانپذیر ساخته و چگونگی ارتباط اجزا متفاوت آن با یکدیگر را نشان می دهد. سرانجام نیز شبکه خاورمیانه به عنوان یک نمونه موردی تجزیه و تحلیل خواهد شد
نویسنده در این مقاله در صدد بررسی وضعیت القاعده پس از حادثه 11 سپتامبر است. بحث اساسی مقاله این است که القاعده پس از 11 سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان از یک سازمان سلسله مراتبی به یک سازمان پیچیده، منعطف و پویا با دسترسی جهانی تبدیل شده است. در واقع، جهان پس از حادثه مزبور شاهد گذار از القاعده به مثابه یک سازمان به القاعده گرایی به مثابه یک ایدئولوژی بوده است. امروزه گروه های بنیادگرای بیشمار در سطح جهانی با بهره گیری و تقلید از اهداف، ایدئولوژی و شیوه القاعده به فعالیتهای تروریستی میپردازند بدون اینکه به لحاظ سازمانی با آن مرتبط باشند. این گروه ها در افغانستان، پاکستان، مصر، هند و عراق در سالهای اخیر به شدت فعال بوده اند. تمرکز این پژوهش بر عراق به عنوان یک پایگاه جدید برای القاعده است.
هدف از این پژوهش بررسی جایگاه منطقه ای و بین المللی پادشاهی عربستان سعودی و کاوش اهداف و سمت گیری های نوینی است که این کشور در ورای رسیدن به چنین جایگاهی جویای آنهاست؛ لذا چهارچوب اولویت های سیاست خارجی عربستان و جهت گیری های این پادشاهی در عرصه های خلیج فارس، کشورهای عربی و جهان اسلام مورد بررسی قرار خواهد گرفت و از این منظر به تحول جایگاه پادشاهی در عرصه های مختلف می پردازیم. تحولات داخلی پادشاهی تا آنجا مورد توجه قرار می گیرد که به فهم جامع تری از موضوع پژوهش کمک کند. محدودة زمانی پژوهش عمدتاً بر دورة حکومت ملک عبدالله متمرکز می شود اما در بررسی عرصه های مختلف تحول در جایگاه این پادشاهی، دوره های پیشین نیز مورد امعان نظر قرار می گیرند. درنهایت میزان صحت و سقم فرضیه با استفاده از داده های مطرح شده در این پژوهش در قالب نتیجه گیری مورد بررسی قرار می گیرد.