مقاله حاضر بر بررسی رویکرد انتقادی مک فرسون به نظریه لیبرال دموکراسی و نیز بازسازی وی از این نظریه و نقد آن متمرکز شده است. مک فرسون ضمن استدلال در اثبات ابتنای شالوده این نظریه بر دو ادعای حداکثری (ادعای حداکثرسازی منافع فردی و قدرت فردی) و یا در واقع، بر دو مفهوم از ذات انسان (مفهوم ذات انسان به مثابه مصرف کننده و تصاحبگر مرزناشناس و مفهوم ذات انسان به مثابه رشددهنده و به کارگیرنده استعدادهای انسانی اش)، بر روی تناقض (غیرمنطقی بودن) این دو ادعا یا دو مفهوم از ذات انسان تاکید می ورزد و معتقد است نظریه لیبرال دموکراسی نمی تواند به ادعای دوم خود که مبنای هر نظریه ای در باب دموکراسی است، جامه عمل بپوشاند. از این رو، ابتدا استدلال مک فرسون در این زمینه تبیین خواهد شد و سپس ویژگی ها و خصوصیات بازسازی وی که مبتنی بر طرد مفهوم بازاری ذات انسان است، توضیح داده می شود و در پایان نیز، ضمن نقد رویکرد انتقادی مک فرسون به مهم ترین عاملی که قدرت نقد وی را از مفهوم «اصالت فرد انحصارطلبانه» کاهش می دهد، اشاره می شود.
جهاد مهم ترین راه غلبه دین حق یعنى اسلام بر تمامى ادیان به دست حضرت مهدى (عج ) اسـت . چـیـرگـى اسـلام بـر سـایر ادیان که هدف نهایى جهاد آن حضرت است ، با از بین بـردن حاکمیت شرک و کفر و استقرار حاکمیت دین حق بر سراسر گیتى تحقق مى یابد. در ایـن جـهاد بزرگ و مقدس ، فرشتگان ، مؤ منان و رعب ، سپاهیان و یاوران آن حضرت اند، و جـبـاران و سـتـمـگـران کـافر و فتنه گران منحرف به ظاهر مسلمان ، دشمنان آن حضرت . حضرت مهدى پیش از آغاز جهاد، مردم را به پذیرش دین حق دعوت مى کند و از یاران خویش رعایت احکام شریعت را در طول جهاد با دشمنان مى طلبد. شمشیر نماد جهاد و به کارگیرى سلاح است . جهاد آن حضرت هشت ماه به طول مى انجامد.