فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۷۳۹ مورد.
سه تن از بزرگ ترین مروّجان شعر فارسی سبک هندی در هندوستان
حوزههای تخصصی:
اولین زمینه های ورود شعر فارسی به هندوستان را می توان مربوط به دوره حکومت غزنویان دوم در شمال هندوستان و شعر کسانی چون مسعود سعدسلمان به حساب آورد. موج دوم نفوذ شعر و زبان فارسی را در هندوستان می توان ناشی از حمله مغول و پناهنده شدن بسیاری از دانشمندان و صوفیان و شاعران ایرانی نژاد به شمال هندوستان دانست که حاصلش ظهور شاعران بزرگی چون امیرخسرو دهلوی و امیرحسن دهلوی است. موج سوم و عظیم ترین موج نفوذ شعر، زبان و فرهنگ ایرانی در هندوستان در عصر حکومت بابریان هند رخ داد که قریب به سیصدسال کانون شعر و شاعری فارسی را به خارج از قلمرو طبیعی زبان فارسی، یعنی هندوستان و صوبه های وابسته به آن، انتقال داد و به پیدایش «سبک هندی» در شعر فارسی انجامید. در این مقاله برآنیم که به معرفی ویژگی های شعر سه تن از بزرگ ترین شاعران آغازین این جریان شعری عرفی، ظهوری و طالب آملی بپردازیم و نشان دهیم که چگونه ویژگی هایی که آنها وارد شعر فارسی کرده اند، به دست شاعران فارسی گوی هندی تبار پی گرفته شد و به شکل ویژگی های غالب شعر «طرزخیال» یا همان شعر شاعران هندی تبار پارسی گو، که برجسته ترین آنها بیدل دهلوی است، درآمد و شعر فارسی در بخش عظیمی از هندوستان گسترش یافت و این حضور و حیات همچنان تا سیطره و دست اندازی انگلیسی ها بر هندوستان ادامه داشت.
تحلیل گفتمان انتقادی شعر دفاع مقدّس برای کودکان از منظر رهیافت ون لیون (2008 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مؤلّفه های گفتمان مدار موجود در اشعار دفاع مقدّس برای کودک و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حدّ و به چه منظور شاعران کودک در اشعار خویش از این مؤلّفه ها استفاده کرده اند و با پوشیدگی سخن می گویند. همچنین این تحقیق به بررسی تغییر نگرش شاعران نسبت به مسئلة جنگ و چگونگی بازنمایی آن در شعر کودک پرداخته است.بر این اساس، 6 کتاب از 3 شاعر انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در اشعار با اندکی تعدیل بر اساس الگوی ون لیون (2008م.) مشخّص شد. در ادامه برای بررسی نگرش و مفهوم هویّت ملّی از الگوی پیشنهادی این تحقیق استفاده گردید. بر این اساس، مشخّص شد که در اشعار مخصوص کودک و نوجوان نیز از مؤلّفه های گفتمان مدار استفاده می شود و بسامد مؤلّفه های ادبی در آنها بیشتر است. شاعران برای انتقال مفهوم مثبتی از هویّت ملّی از مؤلّفه های ادبی بهره می جویند. همچنین شاعران کودک و نوجوان از سال های اوّلیّه پس از جنگ تا دورة کنونی با روندی تغییرپذیر در نگرش، نسبت به این مسئله شعر سروده اند. این تغییرپذیری در گفتمان و سبک اشعار مشهود است. در بُعد نگرش به جنگ و ارزشگذاری شاعران، روندی فراملّی و انسان شناسانه را دنبال کرده اند و این نگرش با توجّه به نسل آثار شاعران مورد بررسی در دهة دوم پس از جنگ بیشتر شده است. در شعر دفاع مقدّس، هویّت ملّی مسئله ای بسیار مهمّ است که به کرّات بروز می کند و شاعران آگاهانه یا ناخودآگاه به آن می پردازند. ادبیّات کودک و نوجوان حیطه ای بسیار منعطف است که در صورت تحقیقات بیشتر روی آن در موارد لزوم قابل تعدیل و بازخوانی است.
سطوح بلاغی خیال در تصاویر شعر معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف مقاله حاضر آن است تا با بررسی روند تصویرسازی های ادبی در قلمرو تخیّلات شاعرانه که از مباحث بنیادین و قابل توجّه در بلاغت امروزی است؛ به معرفی سطوح مختلف خیال در این تصاویر بپردازد. مساله بنیادی این مقاله که نگارندگان در پی پاسخ گویی به آن هستند، کیفیت ظبقاتی تصاویر شعری معاصر از نظرگاه خیال و سطوح ادراکی شاعران، گذر از لایه های سطحی ومیانی تخیّل آن ها به لایه های درونی و عمیق و نمایش توانایی های شاعران در عرصه خیال پردازی و هنر تصویرگری آن هاست. در این راستا پس از معرفی لایه های مختلف تصویر در دو حوزه تصویر سطح و تصویر اعماق و معرفی تصاویر اثباتی و اتفاقی با ذکر نمونه هایی برای هرکدام این نتیجه حاصل می شود که میزان پیچیدگی شبکه تصویری در شعر شاعران مختلف ارتباطی مستقیم با شبکه ذهنی آنان دارد به گونه ای که سطوح مختلف این تصاویر به تدریج جزو ویژگی های سبکی آن شاعران می شوند
ویژگی های گونه زبانی خرده فرهنگ جبهه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زبان فارسی مانند دیگر زبان ها، در همه حوزه های جغرافیایی، دوره های تاریخی و بافت های اجتماعی یکسان به کار نمی رود. خرده فرهنگ ها را می توان از عوامل مهم بروز تنوع اجتماعی دانست که در گستره رواج زبان فارسی شکل گرفته و به صورت پایدار و ناپایدار در به وجود آوردن «گونه های زبانی» مؤثر واقع شده اند. جبهه های دفاع مقدس در ایران، به منزله جامعه ای کوچک، خرده فرهنگ هایی با ابعاد رفتاری، نوشتاری و گفتاری خاص داشتند که بخشی از آن در مجموعه فرهنگ نامه جبهه انقلاب اسلامی ایران در جنگ تحمیلی گردآوری شده است. در این مقاله که به روش توصیفی-تحلیلی است، سعی شده است با تأکید بر لزوم شناخت گونه های مختلف زبان فارسی در دوره معاصر و ضرورت توجه به مقولات فرهنگی عرصه جنگ تحمیلی/دفاع مقدس، به گوشه ای از فرهنگ گفتاری جبهه از جنبه زبان شناختی توجه شود.مهم ترین و فراگیرترین نمود فرهنگ گفتاری جبهه را می توان در سطح واژگانی کلام دانست. بخشی از اصطلاحات، تعابیر و اعلام این فرهنگ در جلد اول فرهنگ نامه جبهه گردآوری شده که در این نوشتار پس از بیان مختصری درباره گونه های زبان فارسی و گونه رایج در فرهنگ جبهه، به برخی شواهد آن اشاره شده است. طنز و مطایبه، بن مایه غالب وضع اصطلاحات در گونه زبانی جبهه است. این گونه پس از پایان جنگ و رنگ باختن تدریجی فرهنگ جبهه، تا حد زیادی کاربرد و رواج خود را از دست داده است
نقد و بررسی ردپای شب های موسه در افسانة نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نیما که به عنوان پدر شعر جدید فارسی شناخته می شود، با بهره گیری از آثار ایرانی پیش از خود و منابع فرنگی، به ویژه ادبیات فرانسه، توانست درکنار ساختارشکنی هنری در شعر فارسی، به عنوان شاعری «دوران ساز»، مضامین و تصاویری جدید در شعر فارسی پدید آورد. بررسی تأثیرپذیری نیما از آثار فرنگی، هم به شناسایی منابع و سرچشمه های مضامین و عناصر شعر جدید فارسی کمک می کند و هم در شناخت شخصیت هنری نیما و بوطیقای وی بسیار مؤثر است. برخی از تصاویر جدید نیما که برای اولین بار در شعر فارسی و برپایة قواعد هنری ارائه شده اند، از آثار شاعران فرنگی، به ویژه شاعران رمانتیک فرانسه، الهام گرفته اند.
در پژوهش حاضر، افسانة نیما را با قطعات شب های آلفرد دو موسه (1810-1857)، در چارچوبی علمی و به صورت تطبیقی مقایسه می کنیم و میزان و نوع تأثیرپذیری نیما در سرودن افسانه از الگوی فرانسوی را مورد بررسی قرار می دهیم. این اشعار اشتراکات ویژه ای دارند و به همین دلیل، الگوبرداری نیما از شعر فرانسوی برای ایجاد ساختاری جدید در نظام زیبایی شناسی شعر فارسی قطعیت می یابد. بستر هریک از این اشعار، مکتب رمانتیسم است و درنتیجه تصاویر، عاطفه، تخیل و تمامی اجزای این اشعار به مکتب رمانتیسم تعلق دارند. افسانه و قطعات شب های آلفرد دو موسه انگیزة سرایش و عناصر دراماتیک، اعم از مکالمه و شخصت پردازی مشترکی دارند که در پژوهش حاضر با ارائة نمونه هایی از این اشتراکات، توان هنری نیما در الهام گیری از الگوی فرانسوی را مشخص می کنیم.
تحلیل محتوایی دوبیتی های عامیانه شهرستان سوادکوه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دوبیتی یکی از دل انگیزترین قالب های شعر زبان فارسی است که پیشینه مکتوب هزارساله دارد. چه بسا قدمت شفاهی آن، بسیار پیش تر از این باشد .این قالب همپای دیگر قالب های شعر سنتی فارسی، در زبان ها و گویش های مختلف ایران نیز بالیده است، ازجمله در زبان مازندرانی که ادبیاتی کهن و غنی دارد.
درون مایه اندیشه مرکزی و حرف اصلی هنرمند است که در متن و محتوا دیده می شود. درون مایه یا تِم جوهر اصلی اثر ادبی است و از طریق آن مسیر اندیشه و تفکر صاحبِ اثر روشن می شود. در این مقاله، درون مایه های 200 دوبیتی عامیانه شهرستان سوادکوه تجزیه و تحلیل شده است. دستاورد پژوهش نشان می دهد که بیشترِ این درون مایه ها رنگی اجتماعی دارند و در پیوند نزدیکی با زندگی مردم منطقه هستند. در این پژوهش، هفت درون مایه 200 دوبیتی محلی بررسی و تحلیل شده است. درون مایه هایی همچون درد عشق، غم غربت، نفرین، شکایت دختران جوان از ازدواج تحمیلی، نارضایتی از بخت و اقبال، خدمت سربازی، و شکایت عاشق از معشوق. بیشتر دوبیتی ها نوعی تک گویی است که در حسرت و یادکرد دوران گذشته سروده شده اند. از عوامل مهم پیدایی چنین دوبیتی هایی می توان به فقر مالی، بی سوادی، بیگاری در سرزمین غربت، نظام ارباب- رعیتی یا نظام سلطه، عدم پذیرش فرهنگ های دیگر و اختلاط فرهنگی اشاره کرد.
تحلیل پیوندهای زیبایی شناختی شعر بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری در دوره فتحعلی شاه قاجار تحلیل پیوندهای زیبایی شناختی شعر بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری در دوره فتحعلی شاه قاجار (1176 – 1213ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین ویژگی های نقاشی و نگارگری ایرانی، پیوند با ادبیات فارسی است که به شکل گیری زبان مشترک و موضوعات مشابه در این دو حوزه هنری منجر شده است. هرچند از دوره زندیه، به ویژه از اواخر آن، به دلیل تأثیرپذیری نقاشان از هنر اروپایی و ضعف نسبی شعر فارسی، پیوندهای میان این دو رو به گسست نهاد، اما طی 37 سال سلطنت فتحعلی شاه قاجار (1213 - 1176ق)، زمینه شکوفایی و همگامی تازه ای بین شعر و نقاشی به وجود آمد. از این رو، نگارندگان در این پژوهش با رویکرد بینارشته ای مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی، ضمن توجه به شاخصه های اشعار دوره دوم جریان بازگشت و نقاشی های پیکرنگاری درباری، پیوندهای زیبایی شناختی میان این دو حوزه هنری را بررسی و عوامل شکل گیری و شکوفایی نسبی شان در دوره فتحعلی شاه قاجار را تبیین کرده اند.
مسئله اصلی پژوهش حاضر این است که آیا همچون گذشته می توان در تصاویر و اشعار این دوره، ویژگی های مشترکی یافت که از قواعد و پیوندهای زیبایی شناختی خاصی پیروی کرده باشند؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که نقاشان با استفاده از الگوها و معیارهای زیبایی شناسانه ادبی و با بهره گیری از نگاه انسان مدارانة غربی، باستان گرایی و نیز با استفاده از موضوعات جدید، به بازنمایی تصویرسازی های شاعرانه و توصیفات اشعار عاشقانه پرداخته اند. به بیان دیگر، آن ها از طریق شکل و صورت، میان متن و تصویر ارتباط برقرار کردند، نه بر اساس بازنمایی موضوعات و نمایش مفاهیم متعالی و مثالی. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناخت پیوندهای زیبایی شناختی مشترک در شعر دوره بازگشت و نقاشی پیکرنگاری درباری، با توجه به نقش فتحعلی شاه در فراهم آوردن زمینه مساعد در راستای همگامی این دو حوزه هنری است.
حسّ شاعرانه در سوگ سروده های موسوی گرمارودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از انگیزه های شاعران انقلاب اسلامی در سرودن شعر رساندن احساس شاعرانه خود به مخاطب در فقدان آشنایان و معاصران و شهادت افراد انقلابی و رزمندگان است. این شاعران کوشیده اند با انتقال حسّ شاعرانه به مخاطب، علاوه بر تسکین روحی خود، دیگران را نیز به همدردی فراخوانند. هدف از نگارش این مقاله بررسی احساسات شاعرانه و چگونگی انتقال آن ها در سوگ سروده های سیدعلی موسوی گرمارودی است. وی از جمله شاعران انقلابی است که این احساس را بارها دست مایه شعرِ خود قرار داده و به منظور انتقال آن به مخاطب از تمهیداتی چون کاربرد تصاویر متناسب با احساس اندوه و حسرت، کاربرد افعال ماضی، تناسب موسیقی و حس، فضاسازی، استمرار احساس و... بهره گرفته است؛ هرچند که گاه در برخی از اشعارِ خود به دلایلی در انتقال این احساسات موفّق نبوده است.
طبقه بندی ساختاری گونه های شعر کوتاه معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوتاه سرایی از جریان های مهم ادبی دنیای معاصر است. این جریان در غرب، تحت تأثیر هایکوی ژاپنی و جنبش کمینه گرایی شکل گرفت و به عنوان ژانر ادبی هایکوسرایی شهرت یافت، اما در شعر فارسی با پیشینه ای کهن و متفاوت، محدود به یک ساختار و گونه نیست و گونه های فراوانی را در بر می گیرد. در ادبیات ما پیشینه مکتوب و موجود کوتاه سرایی به گاهان می رسد، که هر بند آن برای خود ساختاری کامل و مستقل دارد. از مانویان و دوره ساسانیان و سده های نخستین هجری نیز شواهدی از کوتاه سرایی باقی مانده است. به سبب همین پیشینه و گستردگی کوتاه سرایی، در توصیف و تعریف و طبقه بندی گونه های آن سازگاری دیده نمی شود. در این پژوهش دیدگاه های گوناگون درباره شعر کوتاه بررسی می شود. سپس با توجه به ویژگی ها و پیشینه، این طبقه بندی برای گونه های مختلف کوتاه سرایی پیشنهاد می شود: گروه نخست: گونه هایی با برخورداری از پیشینه سنتی چون: مفرد، دوبیتی، رباعی و قطعه کوتاه. گروه دوم: گونه های نو و بدون پیشینه چون؛ نوخسروانی و سه گانی. گروه سوم: فرم های آزاد چون: طرح، فرانو.
بازتاب عناصر اقلیمیِ جنوب در اشعار محسن پزشکیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از مهم ترین تفاوت های متون ادبیِ کهن فارسی با ادبیّات جدید تفاوت در طرز برخورد شاعر یا نویسنده با محیطِ پیرامونِ خود و تأثیر پذیرفتن از آن است. در آثار ادبی معاصر، نشانه هایی از ویژگی های جغرافیایی و زبانی و سنّت های زادگاه و محلّ زندگی هنرمند مشهود است، امّا این گونه تأثیرگذاری ها در متون قدیمی ادبیّات فارسی به ندرت دیده می شود. در عصر کنونی، منطقه جنوب ایران به سبب داشتن آب وهوای گرم، نخلستان ها، خلیج فارس، رودهای پُرآب و... در کانون توجّه شاعران و نویسندگان قرار گرفته و این ویژگی ها در آثارِ آنان منعکس شده است. یکی از شاعران معاصر، که از جنوب ایران برخاست و بیشتر عمرِ خود را هم در آنجا گذراند، محسن پزشکیان (1326-1358) است. او عمدتاً در سه شهر (کازرون، بوشهر و تهران)، با ویژگی های اقلیمی متفاوت، زندگی کرد. وی، در اشعارش، از محیط زندگی خود تأثیرات گوناگونی پذیرفته است. در اشعارِ او، بازتاب دریای جنوب، فانوس و پرندگان دریایی، نخلستان، آداب و رسوم، واژه های محلّی، امثال و، در مجموع، فرهنگ و گویش و ویژگی های جغرافیایی رنگ بومی سروده ها را به خوبی نمایش می دهد. در این مقاله، با بررسی مجموعه اشعار وی با عنوانِ شش دفتر، ضمن تعیین عناصر اقلیمی سروده های او، به دسته بندی آن ها می پردازیم. البتّه، تأثیر اقلیم جنوب بر اشعار پزشکیان در ادوار گوناگون زندگی او و بسته به محلّ زندگی اش متغیّر است.
نیمای رباعی سرا، نوآور است یا سنت گرا؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رباعی یکی از قالب های سنتی مورد علاقه ی نیمایوشیج بوده است. در مجموعه ی اشعار نیما 592 رباعی وجود دارد. این رباعی ها بدون تاریخ سرایش و بر پایه ی حروف الفبای قافیه به صورت الفبایی تنظیم شده اند.
در مقاله ی پیش رو برای بررسی میزان سنت گرایی و نوآوری در رباعی های نیمایوشیج، همه ی آن ها بررسی شده است. نتیجه نشان می دهد که تنها در ده درصد از تمام این رباعی ها نشانه هایی از نیمای شناخته شده ی نوگرا دیده می شود. بقیه ی رباعی ها در همان فضاهای سنتی و با همان زبانِ گذشته گرا و مفاهیم تکراری، همچون مفاهیم عاشقانه و صوفیانه ی گذشته و نیز مفاهیم خیامی و... سروده شده است. عنصر گفت وگو نیز از عناصر غالب این رباعی هاست.
آن ده درصد از رباعی ها که نشانه هایی از نیما را با خود دارند، در این مقاله زیر عنوان «رباعی های نشان دار» دسته بندی و بررسی شده اند. هر کدام از این رباعی ها یا با شعرهای نوگرایانه ی نیما که در قالب نیمایی سروده شده اند، همانندی دارند؛ یا همسو با برخی گفته ها و نوشته های منثور نیما هستند.
بررسی ایجاز در زبان طرح
حوزههای تخصصی:
شعر طرح، ایجاز زمانة ماست و از زیر مجموعه های شعر کوتاه به شمار می رود، اما با وجود کوتاهی، قابلیت دربرگیری تمامی دغدغه های انسان معاصر را داراست. حال اگر در این نوع شعر موجز، ذهنی توانمند و قلمی کارآمد، با گزینش کمترین واژگان و چینش هوشمندانة آن ها، بیشترین معانی را به نمایش بگذارد و به اصطلاح بلاغیون به ""ایجاز"" دست یابد، شگفتی ای با عنوان ""ایجاز در ایجاز"" آفریده است که از نظر نگارندگان، اوج هنر کلامی در شعر مدرن انسان معاصر به شمار می آید و دست یابی بر چنین شگردی، با توجه به فرم ویژة شعر طرح، اهمیتی به مراتب فزون تر می یابد.
در پژوهش پیش رو، کوششی در جهت نمایاندن کارکرد ایجاز در زبان طرح صورت گرفته است و برای دست یابی بر این مهم، نگارندگان، تمامی نمونه های موفق مکتوب مرتبط با موضوع مورد بحث را به صورت جستجوی کتابخانه ای، از نظر گذرانده و به تبیین علمی و کاربردی انواع مختلف ایجاز در شعر طرح پرداخته اند.
یافته های مقالة حاضر، نشان دهندة اهمیت فوق العادة ایجاز در شعر کوتاه- به طور اعم- و شعر طرح- به طور اخص- است. شعر طرح با فرم و ساختار کوتاه و ویژة خود، فرصت چندانی در اختیار شاعر قرار نمی دهد؛ بنابراین اگر شاعر معاصر خواهان نمایاندن تمامی جوانب زندگی انسان معاصر برای مخاطبان جدی شعر، در راه روشن و ساختار دلخواه شعر طرح باشد، تنها گزینش زبانی موجز و بیانی رعدآسا و تأثیرگذار و بهره گیری از صنعت ایجاز به بهترین شکل ممکن، تضمینی بر موفقیت او به شمار می رود.
تصویرسازی کارگزاران اجتماعی در اشعار سیاسی ملک الشعرا بهار از منظر گفتمان شناسی انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحلیل انتقادی گفتمان به عنوان رویکردی نوین در تحلیل متن و گفتمان معتقد است که هیچ گفتمانی خالی از ایدئولوژی نیست و تلاش می کند که روابط پنهان قدرت، نابرابری اجتماعی و سوء استفاده از قدرت را در گفتمان ها برملا کند. تحلیل گران انتقادی بیشتر بر اساس طبقه بندی های زبان شناختی به تحلیل گفتمان می پردازند در حالی که ونلیوون از مؤلفه های جامعه شناختی معنایی بهره می برد. نگارندگان بر آنند که اشعار سیاسی بهار را بر اساس رویکرد ون لیوون مورد بررسی قرار دهند تا مشخص شود که بهار در دوران پرتنش مشروطه چگونه کارگزاران اجتماعی و عاملان عمل را به تصویر می کشد. آیا از آنها با صراحت نام می برد یا ترجیح می دهد پوشیده سخن بگوید. به منظور نیل به هدف تحقیق، نخست ابیات گفتمان مدار با بن مایه ی سیاسی انتخاب شد سپس مؤلفه های جامعه شناختی-معنایی در هر بیت مشخص گردید. در گام بعدی با محاسبات آماری و طبق بسامد مؤلفه ها، میزان ارجاعات پوشیده و صریح تعیین شد. در نهایت و پس از تحلیل کمی و کیفی نتایج زیر حاصل گردید. نخست آنکه بهار برای بازنمایی فعالان سیاسی و صاحبان قدرت از صریح ترین مؤلفه ها از جمله نام بری و فردی سازی استفاده کرده است. دیگر مؤلفه های پرکاربرد عبارتند از ارزش گذاری، اشتراکی سازی و فعال نمایی. بهار دیدگاه خود را نسبت به کارگزاران اجتماعی با به کارگیری مؤلفه ی ارزش گذاری بیان کرده است. در اشعار وی بسامد مؤلفه های پوشیده بسیار اندک است که این امر خود شاهدی است بر صراحت بهار در بازنمایی کارگزاران اجتماعی.