چنانچه پژوهشگری با حوصله دیوان خاقانی را بررسی کند دیری نپاید که متوجه این مسائل در شعر وی شود: الف- بهره گیری از اصطلاحات علمی در زمینه های مختلف در سطح گسترده. ب- اشتیاق به صورت گریها و نقاشیهای غریب و تازه، وتلاش در شکار آنها. ج- حرص و ولع به موسیقی کلام، و فریفتگی بدان در ترکیبات، کلمات وحروف. د- استفاده از برخی واژه های مشکوک. ه- خودستایی و خود محوری، و موارد دیگر. گفتاری که اکنون در پیش رو است به نقد و بررسی این مسائل می پردازد، و جنبه های ضعف و قوت آنها را می نمایاند.
اقبال لاهوری‘ این نغمه سرای بیداری بر این باور بود که شعر باید منادی تلاش و کوشش انسان برای زندگی و آزادی باشد. از این رو شعر را به تنهایی برای هنر و زیبایی مطمح نظر قرار نداد‘بلکه در آن به طور واقع گرایانه حقیقت و زیبایی را به هم درآمیخت و در خلال نغمه های موزون و شورانگیز‘ آهنگهای تازه ای از آزادی سرود تا مسلمانان را بدون توجه به رنگ و نژاد از خواب غفلت بیدار سازد