فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۷٬۱۹۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
جشن نامه سیمین دانشور: نشسته در کنج بن بست ارض
حوزههای تخصصی:
بررسی و تحلیل بازتاب «هدهد» در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گزدم، کژدم؟
تحلیل تجربه زیبانگری در مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زیبانگری، در واقع، بینشی است که از بطن دینداری تجربی ـ عرفانی برمیخیزد. نگرش مولوی در اینباره، نه یک نظریهپردازی صرف، که بیان تجربه عملی و سلوک درونی اوست.در تجربه مولوی، خداوند، تنها در رأس هرم حسن مطلق قرار ندارد. از همین روست که مولوی به جای تقدّم حسن بر عشق ـ که شالوده بحثهای عرفان نظری است ـ عشق را مهمترین پیام خود قرار میدهد و زیبا دیدن خداوند را در دل تجربه عشقی خود جستجو میکند. تنها، درک جلوه معشوقی خداوند، که در حقیقت حصول یک تجربه عشقی عظیم است، عاشق را به ادراک مراتبی از حسن الهی رهنمون میشود. اگر تشخیص زیبایی و زیبانگری، چه در دیدگاه عاشقی چون مولوی و چه از نظر متفکری چون کروچه، به عنوان یک مسأله روانشناختی اهمیت مییابد، بدان سبب است که عشق، یک تجربه شخصی و کنش روانی است. به همین سبب در تجربه مولوی، زیبایی، پیش از تحقق در مصادیق خارجی در دیده ادراک آدمی، منعکس میشود و این، همان مفهوم نسبیت در ادراک از زشتی و زیبایی است. در این راستا، حتی زشتترین مصادیق (شرور) نیز مطرح میشود. عدم ارائه تفسیری زیبانگرانه از شرور، اصالت این تجربه را نقض میکند؛ بدین معنا که تجربه زیبانگری نه تنها با تساهل فلسفی و تسامح جمالپرستی بر زشتیهای عالم, قلم بطلان نمیکشد که در تفسیر ژرفبینانه آنها از زیبایی درون خود پرده برمیدارد. تمثیل نقاش در مثنوی با انتساب همه چیز به نقاش توانایی که مهمترین خصلت او زیبایی و مهارت در زیبایی آفرینی است به تفسیر زیبانگرانه از عالم میپردازد. از این روی، نظام احسن مولوی، نه تنها یک نظریه صرف و نه فقط یک راه حل فلسفی برای از میان بردن شرور، که پیامد طبیعی صلح کلی اوست .
شطح عارف و گستاخی دیوانه در مثنوی های عطار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در میان اهل طریقت، تعابیر و اصطلاحات بسیاری وجود دارد که بزرگان این طایفه نسبت به آن رویکرد یکسان و مشترکی ندارند. از آن جمله است شطح که در میان عرفا بر سر آن اختلاف است. برای واژه شطح، که جمع آن شطحیات است، معانی متعددی ذکر کرده اند، از آن جمله: «شطح فی السیر او فی القول: در رفتن یا سخن گفتن دو رفت و آن را به درازا کشانید.» (فرهنگ لاروس، ذیل شطح) همچنین آمده است: «کلمه شطح به وزن و معنای سطح است و در اصل کلمه سریانی است و معنای آن بسط و انبساط است» (زریاب خوبی، ص 102). شطحیات، در اصطلاح بیان لفظی، وضعیتی است که از دیدگاه وجود شناختی به متشابهات حاصل از به هم بودن وجود و عدم (یا بود و نبود) بر می گردد (شایگان، ص 37).
نامهای ایرانی و اصالت آنها
حوزههای تخصصی:
پژوهشی پیرامون زندگی و شعر ضیاءالدین خجندی پارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان و ماورالنهر
نقد کتاب از اشارت های دریا: بوطیقای روایت در مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی پژوهی تا این اواخر، شامل کتاب ها و مقالاتی بود که از دریچه مباحث کلامی و شرح و حاشیه به بررسی مثنوی می پرداخت. دلیل آن نیز تعلیمی بودن این کتاب است؛ اما مدتی است که برخی از مثنوی پژوهان و محققان مرزهای مثنوی پژوهی را از مباحث کلامی پیش تر برده، به ساختار و روایت شناسی داستان های آن نیز توجه کرده اند؛ اشارت های دریا: بوطیقای روایت در مثنوی یکی از شناخته شده ترینِ این آثار است که می کوشد شیوه روایت منحصر به فرد مثنوی را به خوانندگان نشان دهد.
با وجود تمام نوآوری های کتاب یاد شده، انتقاداتی نیز بدین کتاب وارد است: الف) انتخاب نادرست نظریه کتاب (ساختارگرایی و منطق مکالمه باختین)؛ ب) رویکرد ارزش مدارانه و نه انتقادی در برخی از فصول کتاب (به ویژه در فصل چهارم)؛ پ) پراکندگی و عدم انسجام مطالب.
نگاهی به زندگی و آثار بدرالدّین هلالی جُغَتایی استرآبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجلیات زبان فرهنگ و محیط مازندران در اشعار نیما(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا تاثیرات محیطی از قبیل زبان ، فرهنگ و شرایط جغرافیایی مازندران را در اشعار نیما توصیف و بررسی نماید . زبان شناسان اجتماعی معتقدند هر زبان تا حد زیادی منعکس کننده واقعیات و خصوصیات بیرونی پیرامون خود می باشد .
شرح صوری در حل مشکلات مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شرح و تفسیر مثنوی جلال الدّین محمد مولوی سابقه ای دیرین دارد، اما نکته حائز اهمیّت در شیوه شرح این تفاسیر، گرایش عرفانی آنها در توضیح محتوایی ابیات است. در شیوه تفسیری که برای تحلیل یکی از مشکلات مثنوی در این مقاله به کار گرفته شده است، کوشیده ایم تا حوزه معانی ابیات را از میان مباحث برون متنی نظیر مباحث و مسائل عرفانی، به الفاظ آن محدود و مدلّل سازیم. در این شیوه، مبنای معنایابی در شعر توجّه به صنایع ادبی و آرایه های زبانی آن است. این شیوه را برای به چالش کشیدن این پیش فرض رایج در میان مثنوی پژوهان که لفظ و صورت در برابر اندیشه بلند مولانا بی اعتبار و بی ارزش است، «شرح صوری» نامیده ایم. در این شیوه بیش از هر چیز زبان مثنوی و شاعرانگی مولانا معیار شرح و توضیح ابیات قرار می گیرد؛ معیاری که در فهم بهتر عرفان مولانا نیز می تواند تاثیر بسزائی داشته باشد.
قدرت ستیزی عارفانه عطار نیشابوری(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
جام در ادبیات فارسی و پیشینه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشگویی از دیرباز بخشی از زندگی بشر بوده است. جام از جمله ابزارهایی بود که افزون بر زینت بخشی مجالس و کاربردهای آیینی، در پیشگویی نیز به کار می رفت، از این روست که در ادبیات از «جام جم» و «جام کیخسرو» یاد شده است. این پژوهش مبنی بر شیوه کتابخانه ای و به ترتیب قدمت به منابعی از جمله ایران باستان، فارسی میانه، تاریخ های اسلامی، ادبیات، فرهنگ ها، آثار مستشرقان و محققان معاصر ایرانی استناد یافته است. از آنجایی که بالندگی و گسترش زمین، وفور نعمت، بی مرگی، نهادن نوروز، شادمانی، بزم و میگساری از ویژگی های جم و عهد شهریاری اوست و باتوجه به این نکته که منجیک ترمذی برای نخستین بار، در قرن چهارم، از «ساغر جم» با خصوصیات: ظرفی منسوب به جم و ویژه می یاد کرده و با این تذکار که روند یادشده در ادبیات تداوم یافته است، می توان نتیجه گرفت که نخست، جام جم با می و بزم، تناسب داشته و در فراز و فرودهای نوین فرهنگی، ویژگی «تسخیر جهان» و «جهان نمایی» بدان پیوسته است، همچنان که اسطوره سامی سلیمان با جم درآمیخته است. در گذر زمان، این دو جام، افزون بر معنای حقیقی، معانی مجازی، نیز یافته و هر یک از جریان های ادبی، به فراخور مسلک و هدف خود از آن بهره برده اند.