بخش عمده تحقیقات ادبی درباره اسکندرنامه نظامی، به شرح ابیات و معنی لغات و اصطلاحات این منظومه اختصاص دارد. در این مقاله ابتدا به معرفی شرحهای اسکندرنامه نظامی و نقد شکلی و محتوایی آن ها پرداخته شده و سپس ریشه های اختلاف نظر شارحان در سه حوزه زیر، با ذکر مثالهایی از آن منظومه، تبیین و تحلیل شده است:الف) واژگان؛ گاه اختلاف نظر شارحان در معانی حقیقی واژه ها، معانی استعاری واژه ها و یا حقیقی یا استعاری بودن واژگان، سبب اختلاف معانی ابیات شده است.ب) عبارت؛ گاه اختلاف نظر در معانی حقیقی یا کنایی عبارت و یا معانی مختلف کنایی موجب اختلاف معنای ابیات شده است.ج) کل بیت؛ گاهی نیز تعقید لفظی و معنوی، استعداد تاویل پذیری ابیات و نحوه خواندن بیت، سبب بروز معانی مختلف گردیده است. همچنین در پاره ای موارد، اختلاف در چگونگی تصحیح نیز، موجب تفاوت ابیات و به تبع آن تفاوت در معانی آنها شده است.
این نوشته مبحث مجاز را از دیدگاه بلاغیون و معنی شناسان بررسی می کند و سپس ضمن توضیح نظریه شعری یاکوبسن و تعریف او از قطب مجازی زبان، می کوشد تا چگونگی سازوکار این پدیده را در اشعار شاعران مدیحه پرداز توضیح دهد. به این منظور شعر منوچهری را به عنوان بهترین نماینده سبک نیمه اول قرن پنجم از نظر تصاویر شعری، مورد دقت نظر قرار می دهد؛ عملکرد دو محور ترکیب و انتخاب را در ابیاتی از شعر او بررسی می کند و نشان می دهد که چگونه کارکرد این دو محور بر قطب مجازی زبان، مدلول را از نظام زبان به مصداق موجود در جهان خارج از زبان نزدیکتر می کند. تمامی این فرآیندها شعری را پدیده می آورد که به رغم بهره گیری از آرایه ها و زیباییهای هنری از لحاظ زبانی هر چه بیشتر به زبان ارجاعی نزدیک و همواره معنی اندیش است.
در عرصه ادب فارسی، سنایی به عنوان مبدع اصلی تغییر سبک خراسانی به عراقی و گذر از توصیف ظاهری به توصیف باطنی و عرفانی پدیده ها شناخته شده است. بالطبع سنایی در نمودن همسانی و یکتایی نمادهای عرفانی با حماسی نقش بسزایی دارد. استحاله، دگردیسی و تصعیدی که در این نوع شعر ایجاد می شد، شعر حماسی را از بن بست رهاند.
این جستار به نمایاندن وجوه همانندی عناصر حماسی و عرفانی و بازتاب آنها در شعر سنایی می پردازد.