ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۰۱ تا ۸۲۰ مورد از کل ۴٬۱۷۷ مورد.
۸۰۱.

بررسی جایگاه نظامیان در داستان های کوتاه سیمین دانشور(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات داستانی نقد جامعه شناختی سیمین دانشور

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر ادبیات داستانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات کلیات نعابیر و اصطلاحات
تعداد بازدید : ۱۳۲۶ تعداد دانلود : ۷۴۸
دانشور با رویکردی نسبیت انگار و پرهیز ازهرگونه مطلق انگاری یا نگرشی دوالیستی، نظامیان را از یک سو مظهر قانون مداری، اجرای قانون و جرم ستیزی می داند؛و از دیگر سو به دلیل وابستگی تامِ بروکراتیک این طبقه به دولت، آنان را مجریانِ ناگزیرِ فرمان ها و سیاست های دولت قلمداد می کند؛ دستورهایی که می تواند در تقابل با جهان ارزشی، فکری و عاطفی آنان باشد. رویکرد او به حضور نظامیان به عنوان ابزار اقتدار دولت در جهان داستان های کوتاهش متفاوت با رویکرد دیگر نویسندگانی است که این طبقه را در مقام یکی از طبقات تاثیرگذار در تحولات اجتماعی، سیاسی جامعه ایران قلمداد کرده اند. از این چشم انداز دانشور نظامیان داستان های خود را در آنچه انجام می دهند، گاهی تا ساحت برائت پیش می راند، اگرچه وی قائل به این قابلیت در میان نظامیان است که آنان در تلاقی امرِ بروکراتیک غیرانسانی با نظام ارزشی و ذهنیت عاطفیِ انسان مدارانه شان، عملکردی غیربروکراتیک داشته باشند و به ضد خود تبدیل شوند، چنانکه در تقابل با منافع و مصالح کانون های اقتدار فراطبقاتی خود قرار گیرند.
۸۰۶.

تساهل و تسامح در دیوان حافظ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گناه تساهل و تسامح حافظ وحدت ادیان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح فکری
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه حافظ پژوهی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۲۴۹۶ تعداد دانلود : ۱۲۱۵
در این مقاله، پس از بررسی مختصر اصطلاح تساهل و تسامح و پیشینه ی آن در غرب و فرهنگ اسلامی، با توجه به ارتباط و تاثیر مسایل سیاسی، تاریخی و اجتماعی بر ذهن هنرمند و اثر او، به اختصار دوره ی سیاسی، تاریخی و اجتماعی حافظ توصیف شده است. نگارنده کوشیده است، تساهل و تسامح را از دیدگاه شاعر بر پایه ی سه محور بیان کند؛ محور نخست اندیشه ی حافظ درباره ی گناه است. در این بخش، گناه به عنوان تقدیر الهی، گناه نخستین آدم و حوا، گناه و بخشش آن که محل ظهور رحمت الهی است، بی اثری زهد یا فسق در نظام هستی و نیز نامعلومی پایان کار انسان واعمال او، بررسی می شود. در محور دوُم؛ روح تساهل آمیزحافظ و موضوع هایی؛ چون اغتنام وقت، جواز گناه، تمایل به شادخواری و باده زداینده ی گناه، بررسی می شود. در محور سوم؛ نگاه حافظ به زندگی فردی و اجتماعی و ارایه ی الگوی رفتاری برپایه ی سازواری و تساهل (مدارا با دشمنان، نفی خودخواهی، نفی دنیا اندوزی، نفی مطلق بدکاری، کرم پیشگی و مهرجویی و وحدت ادیان) بررسی می شود.
۸۰۹.

پیوند زبان و اندیشه در شعر رودکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عشق رودکی مدح وصف پند سامانیان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی سبک شناسی مفاهیم کلی سنتی سطح زبانی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
تعداد بازدید : ۳۳۱۱
شعر، آمیزه ای از اندیشه و صور خیال است. اندیشه های شاعر، زبان اوست که در قالب شعر بیان شده، به ذهن مخاطب متبادر می شود. زبان و اندیشه، رابطه ای مستقیم و تعاملی دارند. دیدگاههای شاعر و کیفیت تبیین امور، بر زبان او نیز تاثیر می گذارد؛ هر چه اندیشه های او ساده تر و صریحتر باشند، زبان او نیز شفافتر و دور از تعابیر و مفاهیم پیچیده خواهد بود. بنابراین، در زبان شاعر می توان اندیشه های او را نیز جست و از این رو باید گفت که زبان، همان اندیشه است. شعر رودکی هم بازتاب دهنده اندیشه های اوست. دیدگاههای ساده و صریح او، زبانش را نیز ساده و صریح کرده است. در این مقاله پیوند اندیشه ها و زبان رودکی در چهار حوزه پند و وصف و عشق و مدح و نیز علل سادگی شعر و روانی اندیشه او کاویده شده است. مهمترین عوامل سادگی زبان در شعر رودکی عبارتند از: بیان تجارب عمومی، رابطه نزدیک امیر سامانی و رفتار متعادل وی با مردم، نگاه انسانی به ممدوح، تعلیمی بودن اشعار او، افکار صریح و روشن شاعر و برخورد واقع بینانه با امور زندگی.
۸۱۳.

کاربرد «الگوی کنشگر» گرِماس در نقد و تحلیل شخصیت‌ های داستانی نادر ابراهیمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نادر ابراهیمی کنش الگوی کنشگر شخصیت‎پردازی گرماس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶۷
هر داستان از پیوند استوار بین دو عنصر رویه یا سطح و ساختار تشکیل شده است. در حقیقت، ارزش هر داستان در زیبایی نهفته در آن است و که ساختار درست یک داستان، می‎تواند به زیبایی آن بیفزاید. بنابراین، شناخت ساختار روایی و توصیف و تشریح شخصیت‌های داستان، یکی از مهم‌ترین نکته‌ها در پژوهش‌های ادبی است و پژوهشگران نیز می‎کوشند از طریق کاربرد معنا‌شناسی، ارتباط بین شخصیت‌های داستانی را تبیین کنند. یکی از شیوه‌های جدید تبیین ارتباط شخصیت‌ها با یکدیگر، «الگوی کنشگر» گرِماس است. گرِماس،از ساختارگرایان و نظریه‌پردازان نشانه معناشناسی پیرو ولادیمیر پراپ، با مطالعه ساختارهای معنا و ادامهپژوهش‎های پراپ در سطحی گسترده، توانست فرضیه مدل کنشی را ارایه دهد. این الگوی کنشی با هدف نمایان ساختن نقش شخصیت‌ها مطرح شد و مفهوم حوزه‎های پیوند دهنده کنش و شخصیت، به شناخت شخصیت، کمک شایانی کرد. در این الگو، شمار کنشگرها به شش می‏رسد: فرستنده یا تحریک‌کننده، گیرنده، شیء ارزشی‌، کنشگر بازدارنده و کنشگر یاری‌دهنده. در الگوی کنشی، کنشگر، گرانیگاه روایت به شمار می‌رود. کنشگر کسی یا چیزی است که کنش را انجام می‏دهد. واژهکنشگر از شخصیت داستانی فراتر می‏رود؛ زیرا کنشگر ممکن است فرد، شیء، گروه و یا واژه‏ای مجرد و انتزاعی باشد. بهره‌مندی از شیوه‌های جدید، مانند الگوی کنشگر، در تحلیل شخصیت‌های داستانی، موجب می‌شود نگاه به متن‌های ادبی هر چه بیشتر علمی، آکادمیک و نظام‌مند شود. در این مقاله با کاربرد الگوی کنشگر گرِماس، سه داستان کوتاه نادر ابراهیمی1 (خانه‌ای برای شب، دشنام و صدا که می‌پیچید) را بررسی کرده‌ایم.
۸۱۷.

نقدی روان کاوانه بر شعر «هملت» شاملو(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی معاصر شعر
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی نقد روانشناختی
تعداد بازدید : ۲۶۷۱ تعداد دانلود : ۱۳۱۴
در چند دهه اخیر «نقد روان کاوانه» از پویاترین و پرکاربردترین رویکردهای نظریه ادبی معاصر بوده است. فروید، یونگ و لکان مهم ترین چهره های روان کاوی در قرن بیستم بودند که با استفاده از مفاهیم رایج در نظریه روان کاوی خود، در خوانش متون ادبی تحولی بزرگ پدید آوردند؛ اما در عرصه نقد ادبی، پژوهشگران ما از یک سو، کمتر به نقد روان کاوانه پرداخته اند، و از سوی دیگر، تحقیقات محدود آنها بیشتر به آثار ادبی درون گرایانه و پُرراز و رمزی چون بوف کور و مکاتب خاصی مانند سوررئالیسم منحصر بوده است. در این مقاله با بهره گیری از دو مفهوم بنیادین «دیگری» و «نگاه خیره» در نظریه لکان به تفکیک و تبیین سطوح روایتگری شعر هملت شاملو پرداخته ایم تا چگونگی آمیختگی صدای دو روایتگر اصلی شعر (هملت و بازیگر) و چرایی لحظه افتراق این دو صدا معلوم گردد؛ در ادامه کهن الگوی «برادرکشی» به عنوان محور اصلی که باعث ارتباط عمودی بندهای شعر می شود بررسی و تحلیل شده است

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان