فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۱۴۱ تا ۱٬۱۶۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
ساختار داستان فریدون بیان گر این است که فردوسی آن را با اصلی دو انگاری ولی با شکلی پادشاهی- داستانی پرداخته است. تأمّل در ژرف ساخت داستان نشان می دهد که فریدون بر پایه سرشتی دو قطبی، یعنی بُعد اهورایی و بُعدی اهریمنی چون آیین زروانی که زروان را پدیدآورنده اهورا و اهریمن می داند، قرار دارد. سرشت اهورایی او نورانی، عدالت خواه، خردگرا و صلح طلب است که بعدها به ایرج و آن گاه منوچهر که در واقع پایان دهنده عصر اهریمنی سلم و تور است، منتقل می گردد؛ امّا بُعد اهریمنی فریدون که به ظاهر بُعدی فروخفته و خاموش است، ناگهان در موقعیت سنجش فرزندان بعد از بازگشت از سرزمین یمن ظهور می یابد. این سرشت اهریمنی او که به شکل اژدها نمود پیدا می کند، با صفاتی چون حرص و آز، نابکاری، نابخردی، تباهی و آشفتگی، در سلم و تور متبلور می شود.
استقبال و معارضه حزین لاهیجی در قصاید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حزین لاهیجی از شاعران و علمای برجستة سدة دوازدهم هجری است که بیشتر ایّام خود را در هند گذرانیده است. وی تقریباً به همه موضوعات علمی عصر خود تسلّط داشته و دربارة آنها دست به نگارش زده است. وی با اینکه شاعری را به عنوان هنر اول خود محسوب نمی کند و مقام علمی او فراتر از شاعری او است، صاحب اشعار فراوانی در قالب های گوناگون: غزل؛ قصیده؛ قطعه؛ ترکیب بند؛ رباعی و مثنوی است. برجستگی و امتیاز وی در زمینة شاعری، بیشتر در غزل های اوست. حزین چهل قصیده دارد که اغلب محتوای آنها را، توحید، نعت حضرت رسول(ص)، مدح و منقبت حضرت علی (ع) و پیشوایان دین تشکیل می دهد. منقبت حضرت علی(ع) پربسامدترین قصاید اوست. وی در قصاید خود به ترتیب از انوری، خاقانی، سنایی، سعدی و ناصرخسرو استقبال کرده و با همان وزن و قافیه و ردیف و با پاره ای کلمات و مضامین مشترک اشعار خود را سروده است. ارادت او به پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) و سایر ائمه (علیهم السلام)، باعث شده است تا در مقابل مدّاحان متملق مثل انوری به معارضه برخیزد و با ذکر نام آنها اشعارشان را سحر، و مدایحشان را دروغین جلوه دهد و در برابر آنها، اشعار خود را سحر حلال و بیان صدق معرفی نماید. این مقاله با روش کتابخانه ای و به شیوه ی تحلیل محتوای قصاید به بررسی این موضوع و انطباق قصاید حزین با شاعران یاد شده می پردازد .
زحافات عروضی تابع نظمی دقیق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو سند قاجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی لایه ای رمزگان ها در داستان قرآنی خلقت آدم(ع) با تأکید بر کشف الاسرار میبدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ماجرای خلقت آدم(ع) ، از جمله داستان های قرآنی است که در متون تفسیری و بویژه تفسیرهای عرفانی، با ظرایف خاصی همراه می باشد. در این میان، کشف الاسرار میبدی با زبانی نمادین و تصویری، به تفسیر عرفانی این داستان می پردازد. روایت میبدی از این ماجرا، در نوبه ثالثه کشف الاسرار، لایه های درونی و دلالت های معنایی فراوانی دارد. نظر به تعدد سطوح رمزگانی در این داستان، این پژوهش به رمزگان شناسی این متن نظر داشته است. در بررسی رمزگان های یک متن، تقسیم بندی ها و نظریه های مختلفی مطرح است و این پژوهش بر اساس الگوی پنج گانه بارت انجام شده است. با توجه به ویژگی های این الگو، همچون روایت محور بودن، توجه به رمزگان های فرهنگی و ایدئولوژیکی که در متون تفسیری عرفانی جایگاه ویژه ای دارد پژوهش حاضر این الگو را اساس بررسی رمزگان ها قرار داد. محدوده این پژوهش نیز تفسیر آیات سی ام تا سی و هشتم سوره بقره در نوبه ثالثه کشف الاسرار بوده است. نتایج این بررسی، نشان می دهد در داستان خلقت آدم(ع) به روایت میبدی انواع رمزگان های هرمنوتیکی، کنشی، معنایی، نمادین و فرهنگی درخور تشخیص است. برخی از این رمزگان ها از نصّ صریح قرآن هم برداشت می شود و برخی، شاخ و برگی است که میبدی به این داستان می دهد. از بین انواع مذکور ، رمزگان هرمنوتیکی و کنشی، بیش ترین نقش را در پیشبرد فرایند داستان ایفا می کنند.
روند رشد کاربرد ابزار انسجام واژگانی در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر در چارچوب نظریة انسجام هلیدی و حسن (1976)، توانایی سازماندهی روایی کودکان فارسی زبان را با به کارگیری روش تجربی= میدانی مورد بررسی و مقایسه قرار داده است. به این منظور، 15 کودک ( 8 پسر و 7 دختر) در سنین چهار تا هفت ساله از یک مهد کودک در غرب تهران گزینش شدند. سپس به منظور بررسی عملکرد این کودکان در سازماندهی گفتمان ازطریق به کارگیری ابزار انسجام واژگانی، دو آزمون بازگویی و تولید داستان، با استفاده از دو کتاب مصوّر کودک اجرا گردید و با درنظر گرفتن رشد انسجام واژگانی، داستان های آن ها مورد بررسی و مقایسه قرار گرفت. هدف اصلی این تحقیق آن بوده است که با ارزیابی توانایی سازماندهی گفتمان روایی در کودکان فارسی زبان به شناخت و ارزیابی بهتری از توانش گفتمانی آن ها دست یابیم.
بر پایة یافته های این تحقیق می توان گفت که اولاً کودکان در هر سه گروه سنی قادر به به کارگیری صحیح ابزارهای انسجام واژگانی به منظور سازماندهی داستان های خود هستند. نتیجة دیگر این که تمامی گروه های سنی از میان زیرمجموعه های انسجام واژگانی (تکرار و باهم آیی)، در هر دو آزمون، بیشتر تمایل به کاربرد «تکرار» دارند و در نهایت این که عملکرد کودکان در آزمون بازگویی داستان در مقایسه با آزمون تولید داستان به لحاظ تعداد بندها و مؤلفه های انسجام واژگانی متفاوت می باشد.
تحلیل گفتمان انتقادی شعر دفاع مقدّس برای کودکان از منظر رهیافت ون لیون (2008 م.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی مؤلّفه های گفتمان مدار موجود در اشعار دفاع مقدّس برای کودک و نوجوان پرداخته و سعی در بیان این مطلب دارد که تا چه حدّ و به چه منظور شاعران کودک در اشعار خویش از این مؤلّفه ها استفاده کرده اند و با پوشیدگی سخن می گویند. همچنین این تحقیق به بررسی تغییر نگرش شاعران نسبت به مسئلة جنگ و چگونگی بازنمایی آن در شعر کودک پرداخته است.بر این اساس، 6 کتاب از 3 شاعر انتخاب و بررسی شد. تعداد ساختارهای گفتمان مدار موجود در اشعار با اندکی تعدیل بر اساس الگوی ون لیون (2008م.) مشخّص شد. در ادامه برای بررسی نگرش و مفهوم هویّت ملّی از الگوی پیشنهادی این تحقیق استفاده گردید. بر این اساس، مشخّص شد که در اشعار مخصوص کودک و نوجوان نیز از مؤلّفه های گفتمان مدار استفاده می شود و بسامد مؤلّفه های ادبی در آنها بیشتر است. شاعران برای انتقال مفهوم مثبتی از هویّت ملّی از مؤلّفه های ادبی بهره می جویند. همچنین شاعران کودک و نوجوان از سال های اوّلیّه پس از جنگ تا دورة کنونی با روندی تغییرپذیر در نگرش، نسبت به این مسئله شعر سروده اند. این تغییرپذیری در گفتمان و سبک اشعار مشهود است. در بُعد نگرش به جنگ و ارزشگذاری شاعران، روندی فراملّی و انسان شناسانه را دنبال کرده اند و این نگرش با توجّه به نسل آثار شاعران مورد بررسی در دهة دوم پس از جنگ بیشتر شده است. در شعر دفاع مقدّس، هویّت ملّی مسئله ای بسیار مهمّ است که به کرّات بروز می کند و شاعران آگاهانه یا ناخودآگاه به آن می پردازند. ادبیّات کودک و نوجوان حیطه ای بسیار منعطف است که در صورت تحقیقات بیشتر روی آن در موارد لزوم قابل تعدیل و بازخوانی است.
تحلیل کارکرد ""ذهن"" در صورت بندی ""تجربه های عرفانی"" روزبهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مواجهه با مسئله نسبت ""ذهن"" عارف و ""تجربه های عرفانی"" او، دو دیدگاه عمده وجود دارد. دیدگاهی که با نام ""ذاتگرایی"" شناخته می شود بر این باور است که تجربه های عرفانی، دارای ذات مستقل از ذهنِ عارفِ تجربه گر هستند و در مقابل دیدگاهی که به ""ساختگرایی"" معروف است می پندارد که تجربه های عرفانی مانند دیگر وجوه شخصیتِ عارف از جهانِ ذهنی او متاثر است.
این تحقیق در پی آن است که با ارائه نشانه های فراوان از تجربه های عرفانی روزبهان -که وی آنها را در کتاب کشف الاسرار خود گزارش کرده است- صحت دیدگاه ساختگرایان را در مورد متاثر بودن تجربه های عرفانی عارف از جهانِ ذهنی را نشان دهد. برای این منظور کارکرد ""گرایش به امر محسوس و انسانی"" بعنوان یکی از بنیادی ترین مولفه های سازنده جهانِ ذهنی روزبهان در صورت بندی تجربه های عرفانی و کیفیت رویت های وی مورد تحلیل قرار گرفته است.
دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی (با تکیه بر ساختار روایت و جایگاه روایت شنو در مناظرات پروین اعتصامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه در روایت شناسی ساختارگرا مورد بررسی قرار می گیرد، جنبه های ساختاری، زبانی و روایی یک اثر است. ساختارگرایان با واکاوی کلیت متون و قالب های ادبی و تجزیه آن به واحد های کوچکتر (تا جایی که دیگر قابل تجزیه نباشد) بر آنند تا به تعریف دستور زبانی برای انواع روایت ها دست یابند. پراپ از جمله روایت شناسانی بود که با بررسی کلیت ساختار صد قصه روسی و تجزیه آن ها به اجزای کوچکتر، ضمن بیان خویشکاری های تکرار شونده، به تعریف دستور زبان روایی این قصه ها دست یافت.
مناظره در دیوان پروین اعتصامی عاملی است که سبب شده پروین را صاحب سبکی مستقل بدانند. این امر نشان می دهد که یکی از دلایل موفقیت مناظرات پروین گذشته از تنوع نوآوری هایی که در شخصیت های مناظره داشته است، تسلط و به کارگیری زبانی سخته و صیقل یافته، محتوایی ناب و امروزی، خاصه در مسائل اجتماعی فرهنگی زمان خویش است. پژوهش حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای با تکیه بر مناظرات پروین اعتصامی به عنوان گونه ای از ادبیات تعلیمی، در گام اول به تعریف دستور زبان روایت در ادبیات تعلیمی می پردازد و سپس در صدد است تا ساختار روایت، موقعیت های روایت شنو (مخاطب) و محتوای این مناظرات را نیز از دیدگاه علم روایت شناسی مورد بررسی قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهدکه در ادبیات تعلیمی (روایت شنو) در مرکز روایت قرار دارد و نسبت به دیگر عناصر روایت برجسته تر است. همچنین در مناظرات پروین گونه روایت شنو از نوع روایت شنو بیرونی است و گاه تبدیل به پنهان شنو می شود.
موسیقی بیرونی و پیوند آن با محتوا در غزل های حسین منزوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقدی مقاله خطاهای رایج در شناخت شیوه جریان سیال ذهن (نقد 18 مقاله علمی-پژوهشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند سال اخیر، بیش از بیست مقاله علمی-پژوهشی درباره شیوه روایت جریان سیال ذهن در مجلات مختلف منتشر شده است. اما در برخی از این مقالات، اشراف و شناخت کافی نسبت به جنبه های نظری این شیوه از داستان نویسی حاصل نشده و نویسنده بدون تسلط کافی بر موضوع به نگارش مقاله پرداخته است. در این نوشتار با بررسی 18 مقاله علمی پژوهشی سعی شده است خطاهای موجود در آنها مرور و ریشه یابی شود. برداشت اشتباه از مفهوم ناخودآگاه و جایگاه آن در روایت تک گویی درونی، تلقی تک گویی نمایشی به عنوان یکی از شیوه های روایت جریان سیال ذهن، اشتباه گرفتن تک گویی درونی با انواع دیگر روایت اول شخص، و برداشت نادرست از مفهوم حدیث نفس از مهم ترین اشکالات این مقالات است. یکی از دلایل بروز این اشکالات، مراجعه نکردن نویسنده به منابع معتبر یا کم دقتی در مطالعه آنهاست. فرآیند داوری در برخی مجلات نیز به گونه ای است که گاهی چنین مقالاتی بدون رفع کاستی هایشان از مرحله ارزیابی عبور می کنند و منتشر می شوند و مجددا ارجاع دیگران به این مقالات، زمینه انتشار مطالب نادرست بعدی را فراهم می کند.
نقد نظریه ی اقتباس قرآن از ادب زمانه با تحلیل دیدگاه یوسف دره حداد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
قرآن کریم که در 1400 سال پیش در سرزمین حجاز بر رسول الهی حضرت محمد (ص)، برای هدایت و تربیت انسانها نازل گردید، در تعامل فرهنگی و سیاسی ، بسیاری از نیازهای اخلاقی، اجتماعی ،اقتصادی،و فرهنگی مردم آن زمان را تامین کرد ، اما با دیدگاه تاریخی نگری به قرآن، برخی از مستشرقین معتقدند که این کتاب از ادبیات و فرهنگ زمانه، تاثیر فراوانی پذیرفته و آموزه های آن ، مقتبس از آداب و رسوم عرب معاصر نزول می باشدو با این تفکر قرآن نمی تواند پاسخگوی تمام نیازهای متغیر مردم در اعصار و امصار گوناگون باشد .در این مقاله، تشریح می شود که اگرچه در ظاهر بخش هایی از قرآن اقتباس شده از ادب زمانه می باشد، اما حقیقت این است که این کتاب با بهره برداری هوشمندانه از واژگان و مکاتب زمان نزول به تدریج قانونمندی نموده و مترصد تربیت انسانها بوده است، علیهذا لازم است قرآن همراه با تجزیه و تحلیل فضا ،جو و شان نزول آیات کریمه اش، زمان شناسی و ترجمه ی فرهنگی، علمی و تاریخی شود و مفسرین و مترجمین باید با توجه به عناصر زمان و مکان و با اقتباس از داستان های تاریخی و دستورات تربیتی و عقیدتی قرآن وبا عنایت به استواری و ثبوت این کتاب ،برداشتهای عصری و فرهنگی مناسب را در آن لحاظ نموده ؛و قرآن را با زبان و فرهنگ روز ترجمه نمایند.
بررسی تقابل زمان روایی و زمان متن در حکایت های گلستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«گلستان سعدی» اثری روایی است که از تکنیک های زمان روایی به خوبی بهره برده است. هدف اصلی این پژوهش کشف تمایز زمان تقویمی و زمان متن در روایت های این کتاب است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش تحلیل محتواست و واحد تحلیل، مضمون در نظر گرفته شده است. بدین منظور، بر پایة نظریّة روایت شناسی ژرار ژنت، مولّفة زمان در روایت های «گلستان سعدی» بررسی شد و این نتایج به دست آمد که در بخش هایی از روایت های گلستان انحراف از سیر خطّی زمان وجود دارد؛ از جمله بر اساس معیار نظم، تعداد کُلّ حکایت های حاوی گذشته نگری، حدود 23% و تعداد کُلّ حکایت های حاوی آینده نگری، کمتر از 2% است. بر اساس معیار تداوم، تعداد کُلّ حکایت های حاوی توصیف های بلند و کوتاه، حدود 23% است. در 5/16% از حکایت های «گلستان»، تعادل زمانی بین زمان متن و زمان داستان دیده می شود و کُلّ حکایت با شتاب ثابت روایت می شود. 96% حکایت های «گلستان» به دلیل استفاده از شگرد فشرده نویسی، با شتاب مثبت روایت می شود. آغاز 91% حکایت های این کتاب به دلیل استفاده از شگرد حذف، با شتاب مثبت روایت می شود. بر اساس معیار بسامد، اغلب روایت های «گلستان» از بسامد مفرد برخوردارند و حدود 2% از روایت های آن بسامد مکرّر و 3% از روایت ها، بسامد بازگو دارد.
مقایسه موسیقی شعر قصاید سعدی و سه شاعر همروزگارش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجزیه و تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) در قرآن کریم براساس نظریة پراپ و گریماس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اگرچه مطالعة منظم طرح داستان توسط صورت گرایان و به خصوص با بررسی پراپ وارد دنیای ادبیات گردید، پس از پراپ روایت شناسان ساختارگرا از جمله گریماس در تلاش بودند تا ضمن رفع ایرادات مطالعة پراپ، به الگویی جامع برای مطالعة روایت ها دست یابند. پژوهش حاضر ضمن بررسی داستان حضرت یوسف (ع) برمبنای دیدگاه پراپ و گریماس در متن قرآن تلاش دارد به این سؤالات پاسخ دهد که: آیا یافته های پراپ با داستان های قرآن مطابقت دارد؟ آیا می توان زنجیره های سه گانة گریماس را در داستان های قرآن هم یافت؟ آیا پس از تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی کدام دیدگاه در تحلیل قصص قرآن بیشتر است؟ داده ها از ترجمة محمدرضا صفوی از قرآن جمع آوری و سپس به روش توصیفی- تحلیلی مورد بررسی گرفته است. نتایج حاکی از این است که: 1. دیدگاه پراپ اگرچه قابلیت زیادی در تحلیل داستان ها دارد، ولی تحلیل داستان های قرآن برمبنای آن مستلزم ایجاد تغییراتی اساسی در آن است؛ 2. زنجیره های گریماس با توجه به این که وابسته به نوعی خاص از متون روایی نیستند، در داستان های قرآن کریم هم یافت می شوند؛ 3. با توجه به تحلیل داستان حضرت یوسف (ع) به عنوان نمونه ای از قصص قرآن می توان گفت میزان کارایی دیدگاه گریماس نسبت به دیدگاه پراپ در تحلیل قصص قرآن بیشتر است.
بررسی سمبولیسم اجتماعی در سروده های مهدی اخوان ثالث
حوزههای تخصصی:
بازتاب رویدادهای تاریخی دهه سی با توجه به اهمیت ویژه آن در تاریخ معاصر ایران ازجمله مسائلی است که همواره ذهن روشنفکران، آگاهان و شاعران متعهد این دهه را به خود مشغول ک رده است. سیطره کم سابقه و فراگیر اختناق از سوی حکومت مهم ترین علت رویکرد شاعران متعهد این دهه به بیان نمادین است.
با اینکه نیما پیشرو نمادگرایان معاصر محسوب می شود، مهدی اخوان ثالث از شاعران متعهدی است که بیشترین توجه را به این طرز بیان داشته است. نتیجه تحقیق نشان می دهد ک ه او برای بیان رویدادها و انتقال آن به نسل های بعدی از نمادهای عمومی و شخصی بهره گرفته است. بسامد بالای نمادهای شخصی به کاررفته در اشعار اخوان ثالث مبین حس شاعرانه و دغدغه ذهنی شاعر در بیان مسائل اجتماعی است.
پژوهش به شیوه توصیفی و داده ها به روش سندکاوی و کتابخانه ای گردآوری و تحلیل شده است.
تکرار موجز (سبک شخصی احمد غزالی بر اساس رویکرد اشپیتزر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های سبک شناسی، سبک را به دو گونه سبک شخصی و سبک عمومی (دوره ای) دسته بندی می کنند. در سبک شناسی عمومی، متون را با توجه به اشتراکاتی که سبک در یک دوره خاص دارد، بررسی می کنند. اما در سبک شخصی، ویژگیهای فردی و روانی نویسنده مورد توجه قرار می گیرد به طوریری که سبک نگارش هر نویسنده در پیوند با عواملی چون ذوق، سلیقه، جهان بینی، مقام علمی و اجتماعی او ارزیابی می شود. «لئو اشپیتزر» از سبک شناسانی است که پژوهش های سبک شناسی را در گرو شناخت روحیات و ویژگیهای فردی نویسنده می دانست و بر این اساس روش سبک شناسی خود را در سه مرحله ارائه کرد. این مقاله بر آن است تا بر پایه مراحل نظریه اشپیتزر، ارزش سبک شخصی را در پژوهش های سبک شناسی نشان دهد. بدین منظور رساله سوانح «احمد غزالی»، به عنوان نمونه عملی این طرح، برگزیده شد و سبک شخصی غزالی در نگارش سوانح بررسی شد.