فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۹۸۱ تا ۱٬۰۰۰ مورد از کل ۱۱٬۴۰۳ مورد.
حوزههای تخصصی:
تأکید قرآن کریم به دانستن سرگذشت پیامبران سبب شد که از همان سالیان آغازین حیات دین مبین اسلام، در کتاب های تفسیر و تاریخ به قصص انبیا پرداخته شود و در دوره های بعد آثار مستقلی در شرح زندگی و بیان قصص انبیا پدید آید. از میان انبوه این کتاب ها می توان به نسخه خطی قصص الانبیای «محمد بن حسن دیدوزمی» اشاره کرد. هویت مؤلف نامعلوم است و همه فهرست نویسانی که از وی و اثرش یادکرده اند، کتاب وی را «نفایس العرایس و قصص الانبیاء» نام نهاده، آن را ترجمه فارسی قصص الانبیای محمد بن عبدالله کسائی دانسته اند. از متن عربی کتاب کسائی دو ترجمه فارسی به صورت نسخه خطی از قرن هفتم در دست است. با مقایسه متن عربی قصص الانبیای کسائی و ترجمه های فارسی موجود از آن با متن کتاب دیدوزمی مشاهده می شود بین آن ها ارتباطی نیست؛ بنابراین به نظر می رسد گزارش فهرست نویسان دراین باره نادرست باشد. این پژوهش سعی دارد با ارائه دلایل و قرائنی بیان کند که قصص الانبیای دیدوزمی نمی تواند ترجمه عربی کتاب کسائی باشد بلکه بازنویسی کتاب «تاج القصص» ابونصر احمد بن محمد بخاری (قرن چهارم هجری) است.
مقایسه لهجه صنعاء با عربی فصیح
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، شناسایی برخی از خصوصیات آوایی لهجه صنعاء و مقایسه آن با زبان عربی معیار است. لهجه صنعاء یا لهجه صنعانیه درواقع لهجه مردمان صنعاء پایتخت یمن است. این لهجه بهواسطه غلبه معمول لهجه پایتخت بر دیگر لهجههای یمن شاید بهعنوان لهجه یمنی نیز شناخته شود. دادهها از طریق مصاحبه حضوری غیررسمی با دانشجویان یمنی به صورت فردی یا جمعی و مکالمه با افراد بومی در شهر صنعاء به عنوان سخنگوهای آن لهجه و همچنین مشاهده و شنیدن سخن آن ها و تجزیه و تحلیل کلامشان و با تکیه بر دیگر روش های تحقیقات میدانی گردآوری شده است. و در این مقاله تمرکز نویسندگان معطوف به بیان تغییرات آوایی در ضمایر و دستگاههای فعلی این لهجه است.
نقد زیبایی شناسی غزل های سیف فرغانی
حوزههای تخصصی:
زیبایی شناسی سخن پارسی تحلیل شعر فارسی از دیدگاه بدیعی و بیانی و بهطورکلی از دیدگاه بلاغی است؛ آنگاه که به تحلیل شعر از دیدگاه بیانی می پردازیم ، تشبیه ها، استعاره ها، کنایه ها، مجازها و نمادهای آن را باز می نماییم یا هنگامی که از زاویه دانش معانی از غرض ثانوی سخن شاعرانه سخن می گوییم یا حتی وزن عروضی بیتی را باز می نماییم ، همه تحلیل های زیباییشناختی سخن پارسی است.
سیف فرغانی از شاعران برجسته فارسی است که قرارگرفتنش در کنار سعدی در یک قرن، و همچنین به دلیل مهاجرتش به منطقه آسیای صغیر باوجود لطافت طبع و غزل های بسیار دلنشینش آن طور که باید شناخته نشده است؛ این پژوهش سعی دارد زیبایی های کلام سیف فرغانی را بشناساند؛ از اینرو، پژوهش حاضر به زیبایی شناسی ساختاری در اشعار سیف فرغانی می پردازد و صنایع بدیعی و آرایه های ادبی و هم چنین ظرافت های زبانی غزل های سیف فرغانی را شرح داده، به تأثیرپذیری های این شاعر لطیف طبع قرن هفتم هجری، از سعدی استاد بزرگ سخن نیز می پردازد.
نقد پسااستعماری رمانِ «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نقد پسااستعماری در مقام یکی از رویکردهای ادبیات تطبیقی و مطالعات فرهنگی، بازخوردهای استعمار را در متون ادبی تحلیل می کند. در این نوع نقد فرهنگی، پژوهشگر در اندیشة بازخوانی و واسازی گفتمان استعمار است و به همین جهت با دو مقولة استعمارگر و استعمارزده پیوند می خورد. بی تردید، نقد پسااستعماری از آن رو که به دوگانه هایی نظیر «من» و «دیگری» یا استعمارگر و استعمارشده می پردازد، یکی از قلمروهای مطالعاتی ادبیات تطبیقی تلقّی می شود. از نگاه این نوع نقد، نویسندگان متناسب با رویکردها و جهت گیری موافق یا مخالف استعمار، برخی از ابعاد آن را در متن ادبی به تصویر می کشند. پژوهش حاضر با تکیه بر نظریّات پسااستعماری، رمان «روزگار تفنگ» از حبیب خدادادزاده را نقد کرده است. پژوهش حاضر نشان می دهد که نویسندگان استعمارْزُدا اغلب پادگفتمان ها و مکانیزم هایی نظیر بومی گرایی، برجسته سازی مقاومت استعمارشده یا «من» در برابر گفتمان استعمارگر یا «دیگری»، تأکید بر برتری نظام اخلاقی استعمارشده، از آنِ خود کردن دارایی استعمارگر و وارونه سازی معادلة مالک و تملّک شده، ابژه سازی و شیء واره کردن «دیگری»، و نیز اِعمال نفوذهای فرهنگی شرقی در غربی را ارائه داده، به ساخت شکنی گفتمان غرب دربارة شرق، بازتعریف تاریخ استعمارشده از چشم انداز خود، و در نهایت به بازیابی هویت خود می پردازند. همچنین بنا به این پژوهش، نویسندگان می توانند با روی آوری به چنین متونی، برخی از پیامدها یا بازخوردهای منفی استعمار را زدوده، در حیات بخشیدن به سنت های فرهنگی و ملی یا تقویت آنها به ایفای نقش بپردازند.
بررسی موسیقی بیرونی وکناری غزل های بابافغانی و وحشی بافقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بابافغانی و وحشی بافقی، دو شاعر غزل سرا هستند که هریک، به نوعی سبک ساز و در تاریخ غزل فارسی و تأثیرگذار بوده اند. ازاین رو برای راه یابی به طرز غزل آنها، این مقاله به بررسی موسیقایی شعر، یعنی و قافیه و ردیف، در غزل های این دو سخنور می پردازد. بدین منظور پس از ذکر مقدمه ای درباره اهمیت و تأثیر این دو در تحول غزل، با ارائه نمودار و آمار، به روش تحلیل مقایسه ای- آماری، بررسی و مقایسه بحرها و اوزان عروضی غزل ها را آغاز می کند و با تحلیل این آمار نشان می دهد که از منظر موسیقی بیرونی، دو شاعر دارای وجوه اشتراک زیادی بوده، در انتخاب بحور و اوزان، ذوق و پسند نزدیکی دارند ولی از منظر موسیقی کناری، به دلیل آنکه در قافیه های وحشی، مصوت بلند بیشتری به کاررفته، خوش آهنگ تر است و ردیف های فغانی چون از ترکیبات بلندتری برخوردار است، ارزش موسیقیایی بیشتری دارد.
تأثیرات روانی هجوم مغول بر جامعه قرن هفتم، با نگاهی به نفث ۃ المصدور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ ایران، جنگ های بسیاری به وقوع پیوسته است که شاید مهم ترین و مخرّب ترین آن، هجوم بی رحمانه قوم وحشی و بیابان نشین مغول باشد. به طور کلّی، هر جنگی خسارات متعدّد به همراه دارد. گذشته از کشتار وسیع و خسارات مادّی فراوانی که جبران آن نیازمند گذشت زمان است؛ خسارات روحی و روانی و اخلاقی و فرهنگی نیز در شمار آثار و پیامدهای منفی جنگ های بزرگ است که جبران آن به سادگی ممکن نیست و حتّی شاید تا چندین نسل را از آسیب خود بی نصیب نگذارد! حمله مغول از جمله این جنگ هاست که پرداختن به پیامدهای آن، برای بررسی ریشه های عقب ماندگی ایران و نیز مشکلات فرهنگی، اخلاقی، اجتماعی و روانی در طول سال های پس از یورش اقوام مغول، ضروری است. ترس و اضطراب و بی اعتمادی، ناامیدی، احساس ناامنی، انزواطلبی و عزلت، مرگ اندیشی و اعتقاد بیش از اندازه به قضا و قدر از جمله پیامدهای روانی حمله مغول است که در این مقاله، با استناد به متن نفث ۃ المصدور زیدری نسوی و با استفاده از روش کتابخانه ای مورد بررسی قرار می گیرد.
قصه شناسی تطبیقی با رویکرد کهن الگویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خاستگاه جمعی و عمیق قصه ها سبب ایجاد شباهت های شگفت انگیز در میان قصه های ملل مختلف شده است. در کنار دیدگاه هایی که درباره خصلت آموزشی قصه و ارتباط آن با دوران بلوغ و مسائل جنسی مطرح است، دیدگاه های دیگر نیز بر ارتباط قصه با الگوهای جمعی و اساطیری تأکید دارند. براین اساس، قصه دربردارندة حرکت درونی انسان برای رسیدن به انسجام و یکپارچگی است و روند آن بر ارتباط بین خودآگاه و ناخودآگاه متمرکز شده است. برای رسیدن به کمال، خودآگاه باید بتواند زبان رمزی ناخودآگاه را تفسیر کند. قهرمان قصه کسی است که به این ارتباط درونی تحقق بخشد. او قهرمان دنیای درون است و به دنبال مرکز وجود خود از نیروهایی یاری می گیرد که همگی درونی هستند. قهرمان قصه سفر اساطیری خود را با گسست از روزمرگی و تکرار آغاز می کند و در انتها به شناختی متفاوت از خود، هستی و توانمندی هایش می رسد.
قصه شناسی تطبیقی با رویکرد روان شناسانه نشان دهندة میراث مشترک بشر فارغ از زمان و مکان است. فرافکنی مراحل فرایند فردیت و خصیصة مشترکِ ناخودآگاه جمعی، الگوی یکسانی را در قصه ها ایجاد کرده است. اگرچه فرهنگ های گوناگون بستری متنوع برای افسانه ها و قصه ها شمرده می شوند؛ اما در ژرف ساخت قصه، دل مشغولی ِواحدی منعکس می شود و پایان همه به یک نقطه ختم می شود.
جلوه های خاص معشوق در غزل های صائب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عشق مهم ترین مضمون غزل است که در دو شاخه ی عشق آسمانی و عشق زمینی حضور داشته و غزل فارسی را غنی و دلنشین ساخته است. بیان معانی عاشقانه از هر نوع (آسمانی و زمینی )که باشد مستلزم بیان رابطه عاشق و معشوق است.
معشوق مرکز و محور غزل های عاشقانه است، تصویر او نشان دهنده ی دیدگاه غزلپرداز نسبت به عشق و معشوق است. شاید در نگاه اول بپنداریم معشوق در غزل فارسی به صورت کلی توصیف شده ، چنانکه می توان گفت یک تیپ است نه شخصیت ، این حرف تا حدود زیادی درست است، اما در این تحقیق به بررسی توصیف های صائب از معشوق می پردازیم تا ببینیم معشوق از نظر ظاهری و اخلاقی چگونه است و کدام ویژگی ها، معشوق غزل صائب را متمایز ساخته است و تاچه اندازه معشوق غزل او تحت تاثیر سبک شاعر قرار گرفته است؟
یکی از مهم ترین پرسش ها دربارهء معشوق، ماهیِت اوست. در غزل فارسی، معشوق می تواند معشوق الهی، معشوق انسانی و معشوق نمادین (که نمایندهء خواسته ای از عاشق است) باشد. در این تحقیق روشن می شود که معشوق صائب در عاشقانه های غیر عرفانی یک شخص است یا نماد؟
کارکرد اسطوره ها در اشعار سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و بررسی اسطوره ها یکی از راه های شناخت فرهنگ، اندیشه، باورها و اعتقادات، و تاریخ تمدن ملّت ها است؛ علاوه بر این، این بررسی ها دسترسی به ریشة برخی از آداب و الگوهایی را که هنوز در زندگی بشر کارکرد دارند، امکان پذیر می سازد. برخی از نویسندگان و شاعران در دوره معاصر نیز اسطوره ها را به منظور القای پیام، دست مایه کار خود قرار داده اند؛ چراکه این کار موجبِ نفوذ، غنا و هویت اثر خواهدگشت. در این پژوهش، به شیوه توصیفی- تحلیلی، کارکرد اسطوره ها در شعر سهراب سپهری نشان داده شده است.سپهریدر قلمرو هستی شناسی گام نهاده و فراتر از مضمون های اجتماعی با نقب زنی به جهان اسطوره ها، به دودمان و تبار انسان نظر افکنده است. وی رکود و استبداد زمانه خود را برنتافته و با انطباق اسطوره ها بر جامعه، اوضاع جامعه را با اعتراض هوشمندانه نشان داده است؛ از این رو، اشعارش نشان دهنده عصیان او در برابر تاریخ روزگار است و آرزوها و نیازهای مادی و معنوی انسان معاصر را بازتاب می دهد.
خوانش پسااستعماری رمان جزیره سرگردانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعات پسااستعماری یکی از شاخه های مهمّ نقد ادبی است که در پیوند با زمینه های سیاسی، فرهنگی و اجتماعی آثار ادبی قرار دارد. این رویکرد انتقادی آن دسته از آثار ادبیّات را که به روایت از کشورهای استعمارگر، جوامع تحت سیطره و مسائل مختلف آنها چه در تقابل با یکدیگر و چه به صورت مجزّا پرداخته اند، در بر می گیرد و هدف عمده آن، ارائه رهیافتی واسازانه در چگونگی بازنمایی خود و دیگری یا مرکز و حاشیه در تحلیل و بررسی است. این مقاله با ارزیابی مفاهیم بنیادین پسااستعماری مانند دیگری سازی، جنسیّت، زبان، استعمارزدایی و... در رمان جزیره سرگردانی قرائتی جدید از این اثر ارائه می دهد. همچنین، زمینه های مرکززُدایی از تفکّر غربی و ایجاد خودآگاهی را در برخورد با دیدگاه تک سونگرانه غرب که در آثار داستانی فارسی انعکاس یافته است، تحلیل می کند. در این راستا، بنمایه های بازتاب یافته در رمان در دو دسته عمده 1 از خود بیگانگی شامل بی قیدی، آشفتگی و مرگ اندیشی. 2 خودباوری توأم با پیوند و تعلّق به نشانه ها و باورهای هویّت ملّی، شناسایی و معرّفی می شوند تا نگرش نویسنده به عنوان داستان نویس موفّق معاصر نسبت به جهان غرب، نوع واکنش به آن در شخصیّت پردازی و روایت اثر مشخّص گردد. این تحقیق نشان می دهد که دانشور در مقام ارائه راهکار هم برآمده است و سطح فرهنگی و فکری اقشار مختلف و تأثیر میزان آگاهی افراد را در نوع واکنش نسبت به غرب بسیار پُراهمّیّت دانسته است
مبانی تکرار در اشعار قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اصل تکرار[1] یا وقوع مجدّد[2] در آفرینش اثر هنری و به ویژه در شعر، عنصری اساسی است. در دوره های مختلف ادبی از تکرار به عنوان عاملی برای ابتذال زبان شعری پرهیز شده و به عنوان شگردی برای هنجارگریزی متنی مورد تأکید قرار گرفته است. عبارات، جملات، حروف و واژگان تکراری در یک مجموعه زبانی اتّفاقی نیست؛ بلکه می تواند برگرفته از احساسات، اندیشه و حتّی متأثر از اخلاقیات شاعر یا نویسنده باشد. از این رو، با واکاوی مبانی تکرار می توان به اندیشه شاعر یا نویسنده دست پیدا کرد. قیصر امین پور از شاعران دوره معاصر است که بررسی شگردهای زیباشناختی شعر وی، می تواند خواننده را در فهم جهان ذهنی و سبک هنری وی یاری کند. تکرار در اشعار قیصر امین پور، دارای مبانی ذهنی و فکری گوناگون و خاستگاه روانی مشخّص، و اهداف معیّن است و برگرفته از رسوبات ذهنی و احساسات درونی اوست. حس نوستالژیکی، تأثیرپذیری از عناصر زیبای طبیعت، ذهنیّت تصویرساز، ذهنیّت مرکزگرا و حس موسیقایی درونی از برجسته ترین مبانی تکرار در اشعار قیصر امین پور است.
عین القضات همدانی و پدیدارشناسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیوندهای بینامتنی منظومه ی «آرش کمان گیر» کسرایی و «خوان هشتم» اخوان ثالث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بینامتنیّت یکی از مباحث مهم در نظریّه های ادبی معاصر است که در ایران نیز عمدتاً به سبب مطابقت با سابقه و ذائقه ی پژوهشی ایرانیان در زمینه ی بررسیِ وام گیری ها و تأثیر و تأثّر متون، در صدر نظریّه های ادبی نشست و مورد استفاده ی بسیاری از پژوهشگران قرار گرفت.
این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی در نظر دارد با بهره گیری از رویکرد بینامتنیّت و به ویژه با تکیه بر دیدگاه ژنی درباره ی رابطه ی بینامتنیّت قوی (ارتباط متون در دو سطح صورت و مضمون) و آرای بلوم در باب اضطراب اثرپذیری، روابط متنوّع و مشابهت های فراوان دو منظومه ی آرش کمانگیر کسرایی و خوان هشتم اخوان را کشف و تحلیل نماید و بدین ترتیب، قطعیّت اثرپذیری گسترده ی اخوان از کسرایی را به اثبات رساند. برای این منظور، رابطه ی آن دو را از جهت محتوا و صورت مورد بررسی قرار داده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ی مستحکم بینامتنی میان این دو منظومه وجود دارد. این رابطه از جهت اشتراک در ژانر حماسه و اسطوره محوری بر «تداوم»، از حیث اشتراک در درون مایه ی سیاسی- اجتماعی، فضاسازی آغازین، راوی و موسیقی بیرونی بر «تطابق» و از جهت ساختار زبانی و پایان بندی نیز بر «تکامل» استوار است؛ اما اخوان برای رهایی از اضطراب اثرپذیری تلاش کرده است شعر خود را ممتاز و متمایز از منظومه ی کسرایی نشان دهد.
بررسی تطبیقی زبان جنسیت در نامه های عاشقانه چهار منظومه غنایی (ویس و رامین، خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و شیرین و خسرو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مباحث مهم در بررسی زبان شعر، رابطة جنسیت با زبان اثر است. برخی پژوهشگران معتقدند میان زبان و نوشتار زنانه و مردانه، تفاوت وجود دارد. در این مقاله، با استفاده از دیدگاه های زبان شناسی به ویژه نظریة رابین لیکاف، میزان توانمندی شاعران مرد در بازنمایی زبان جنسیت و ایجاد زبانی متناسب با جنسیت شخصیت های زن و مردی که نامه های عاشقانة چهار منظومه غنایی از زبان آن ها سروده شده است، تحلیل و تبیین شده است. برای این منظور، زبان نامه های عاشقانه بر اساس مباحثی از علم معانی، چون جملات خبری، امری، پرسشی، قسم، دعا و منادا، تقیید و اطلاق بررسی شد. یافته ها نشان می دهد در نامه های دو منظومة «ویس و رامین» فخرالدین اسعد گرگانی و «شیرین و خسرو» امیر خسرو دهلوی، زبان نامه ها متناسب با جنسیت شخصیت های زن و مردی است که نامه ها از زبان آن ها بیان می شود؛ اما در نامه های خسرو و شیرین و لیلی و مجنون نظامی، زبان شخصیت ها تحت تأثیر جنسیت شاعر است. به نظر می رسد دیدگاه شخصی نظامی به شخصیت زن و موقعیت اجتماعی زنان دو منظومه از عوامل مؤثر در این زمینه بوده است.
ضرورت تصحیح مجدد دیوان عمادی شهریاری (با تأکید بر آسیب شناسی تصحیح)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصحیح میراث مکتوب در ادبیات کهن ضرورتی است که باید بر اساس روش شناسی علمی، شناخت معیارهای تصحیح و نگاه انتقادی به متن صورت گیرد؛ تنها از این راه است که می توان به تصحیح متن پرداخت یا آسیب های موجود در تصحیح متنی را بازشناخت و به تصحیح مجدد آن اقدام کرد. در این نوشتار تلاش بر آن است با بررسی انتقادی دیوان عمادی شهریاری علاوه بر بیان اجمالی کاستی های این تصحیح، به آسیب هایی اشاره شود که مصحح را در قرائت و ضبط ابیات دچار لغزش کرده است. معرفی و تقسیم بندی این آسیب ها می تواند مصححان نوکار را از خطاهای احتمالی مصون دارد و راه را بر لغزش های مشابه ببندد. این آسیب ها در پانزده عنوان کلی تقسیم بندی شده است و برای هر کدام شواهدی از دیوان عمادی شهریاری به تصحیح ذبیح الله حبیبی نژاد ذکر شده است.
دیالکتیک دریافت های شعر«ری را»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر «ری را» نیما یوشیج، یکی از برترین شعرهای مدرن است. خصوصیات ساختاری، وزنی و واژگانی این شعر، موجب شده که در طول دهه ها، خوانندگان به خوانش های متفاوت و گاهی هم ارز از آن بپردازند. استفاده از برخی واژگان، به ویژه کلمه «ری را» و همچنین استفاده از نماد در اشعار نیما، معنای این شعر را در هاله هایی از ابهام قرار داده است که موجب شده تا این شعر در طول زمان مورد خوانش های مختلفی قرار بگیرد. نظریه دریافت در پی خوانش های متفاوت از یک متن است. خوانش شعر نیما، این حُسن را دارد که ابعاد گوناگون شعر او را آشکار می کند. در این نوشتار برآنیم تا به بیان قرائت های مختلف از شعر «ری را» در دو ساحت فرم و تکنیک و همچنین ساختار محتوایی آن بپردازیم و چگونگی دریافت مخاطبان را از هاله های پیش رونده معناییِ این شعر در طول زمان – سیر درزمانی و هم زمانی- مورد تحلیل و بررسی قرار دهیم. این پژوهش نشان می دهد که نیما ابژه خود را از طریق فراهم آوردن منظرهای متعدد می آفریند و با ایجاد خلاهایی در متن، عدم تعینی را رقم می زند که خواننده را به رابطه دیالکتیکی با متن فرا می خواند. معنا در این شعر، به واسطه درهم آمیزی افق های ، در طول زمان شکل می گیرد و آگاهی خواننده در طول شعر کامل می شود. افق انتظار غالب در شعر «ری را» از نوع افق انتظار اجتماعی است و خوانندگان با استفاده از رمزگان زیبایی شناسی و داشته های معنوی خود، شعر را تفسیر می کنند؛ اما به دلیل خاصیت ذاتی ابهام آمیز بودن این شعر، می توان هربار خوانش جدیدی از آن ارائه داد.
بازخوانی بیتی از خاقانی (تأملی در مفهوم «دو گروهی» و «کروه» در شعر خاقانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاکنون کوشش ها و پژوهش های ارزشمندی درباره تصحیح دیوان، گزارش ابیات و شرح لغات و تعبیرات دیوان خاقانی انجام شده است اما مهجور شدن برخی واژه ها و تعبیرها در گذر زمان سبب شده است صورت صحیح برخی کلمه ها و اصطلاحات از چشم کاتبان و نقادان و مصححان متون پوشیده بماند. بی گمان یکی از مهم ترین عوامل در بروز چنین لغزش هایی، تغییرات رسم الخط زبان فارسی در طی قرون است. در این پژوهش به بازخوانی بیتی از خاقانی پرداخته شده است و پس از بررسی ضبط های مختلف آن در تصحیح های مختلف و نیز تأمل در شرح های متفاوتی که از آن بیت ارائه شده است، صحت و اصالت قرائت های موجود ارزیابی شده است و در پایان با توجه به ضعف تألیف و نارسایی معنایی بیت، خوانش و معنی دیگری از آن بیان شده است.
از قوس هرمنوتیکی ریکور تا نوبت های سه گانه تفسیری میبدی در کشف الاسرار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
براساس نظریه قوس هرمنوتیکی پل ریکور، یک مفسر در تفسیر متن سه مرحله پیش رو دارد: تبیین ، فهم و به خود اختصاص دادن . مرحله «تبیین» ، به بررسی ساختار لفظی متن مربوط می شود و در حقیقت تمهید مقدماتی است تا در مرحله «فهم» بتوان به عمق معناشناختی متن، که همانا نیت مؤلف (مؤلف ضمنی) است، پی برد؛ اما هدف نهایی تفسیر به «خود اختصاص دادن» است ؛ یعنی آنجا که مفسر با نگاهی سوبژکتیو و با دخیل کردن انتظارها، پسندها، و پیش داوری ها و موقعیت هرمنوتیکی خویش در خوانش نهایی ، متن را از تملک مؤلف به تصاحب خویش درمی آورد . در سنت تفسیری ما، تفسیر کشف الاسرارمیبدی نیز بر سه نوبت یا مجلس استوار است. میبدی در نوبت اول به ترجمه تحت الفظی آیات می پردازد . در نوبت دوم به شأن نزول و اسباب نزول آیات، با توجه به احادیث و روایات، می پردازد تا به نوعی از نیت مؤلف (خدا) پرده بردارد؛ و سرانجام در نوبت سوم -فارغ از نظر مؤلف (خدا)- آیات را براساس بافت و تجربه عرفانی و مطابق با سنت و میراث صوفیه تفسیر می کند . ما در این نوشتار بی آنکه بخواهیم تناظر یک به یک میان قوس هرمنوتیکی ریکور و نوبت های سه گانه تفسیری میبدی برقرار کنیم، به تحلیل رویکرد تفسیری میبدی در پرتو قوس هرمنوتیکی ریکور می پردازیم.