اگر بطور حاشیه ای به برخی قوانین و قواعد زبان عربی ‘ همچون عدم جواز ابتدا به ساکن ‘ اعلال ‘ادغام و ابدال بنگریم . این نکته به ذهن خطور می کند که عربها- همانند سایر نژاده - از موسیقی الفاظ و آهنگ ها و زیبایی لفظ لذت می برده وسعی فراوان داشته اند. که لفظ را از وحدتی منسجم برخوردار نمایند‘ تا لفظ به آسانی بر زبان جاری و آهنگش گوش نواز و دلنشین گردد. از این روی ابوهلال - بعنوان یک ناقد بلاغی -بطور مفصل از ارزشهای موسیقی درونی و برونی الفاظ و از تأثیرهای هر یک سخن گفته و در کتاب الصناعتین عمدتا به شعر پرداخته است ‘ زیرا معتقد است که شعر نسبت به نثر می تواند بار احساسی بیشتری رامنتقل نماید. این مقاله به تحلیل دیدگاههای ابوهلال در زمینه نغمه الفاظ و عبارتها و به بیان دلالتهای الهام بخش وکیفیت تاثیر آن بر مخاطب می پردازد و به عبارتی از یک سو به بیان دیدگاه وی در مورد موسیقی الفاظ‘ بعنوان یک قضیه نقدی ‘ و از دیگر سو به بیان قوانین آن ‘ که همان قواعد بلاغی است پرداخته است.
به هنگام جستجو درباره فن مقابله به عنوان یکی از فنون علم بدیع ، به دیدگاه های متفاوت و گاه همانندی از عالمان علم بلاغت دست می یابیم ؛ ولی با این حال ابعادی از موضوع همچنان ناگفته باقی مانده است. نگارنده در این نوشتار به بررسی نظرات و دیدگاه های ابن ابی الحدید تاریخ نگار و ادیب معروف اهل سنت در شرح نهج البلاغه پرداخته و از آنجا که وی جملگی آرای مختلف در این باب را به بحث و داوری گذاشته است ، بر آن شد تا به طبقه بندی و جمع بندی تأملات ابن ابی الحدید در این باب بپردازد.