لحن در ادبیات عبارت از نگرش و احساس گوینده یا نویسنده نسبت به محتوای پیام ادبی است که با تکیه بر دیگر عناصر شعر از قبیل قالب شعر، معنی اصلی و ضمنی واژه ها، عبارتهای برجسته، ساختمان جمله ها، وزن، هجاهای شعر، تصاویر توصیفی و صور خیال شکل می گیرد. در هر اثر ادبی یک یا چند لحن اصلی و تعدادی لحن جزیی و انعکاسی وجود دارد که از جهت ایجاد ارتباط بین شاعر و خواننده و نقش زیباشناختی که در شعر دارد از اهمیت والایی برخوردار است، به گونه ای که می توان گفت: عدم درک صحیح لحن یک شعر ممکن است خواننده را در درک ساختار شعر باز دارد. مقاله حاضر نتیجه پژوهشی است در راستای شناخت لحن در شعر که به معرفی لحن، عوامل ایجاد لحن، تغییر و تنوع لحن و اهمیت و نقش آن در شعر می پردازد.
انوری و گیوی (1374 ، ص 121) آورده اند که «گاهی اسم یا کلمه ای در جمله می آید که نه فاعل است نه مفعول یا متمم بلکه نسبت مبهمی رادر جمله روشن می کند که آن را تمیز می نامند». کلماتی که در جملات (1) زیر آنها خط کشیده شده است تمیز هستند: (1) این گونه افراد انسان دوست را مرد باید نامید . علی را همه بچه ها عقاب می نامند. در ایران باستان پهلوانی بود که را رستم می نامیدند. رستم پسری داشت که او را سهراب می گفتند. مسلمانان یکدیگر را برادر می شمارند. مرکز خوزستان را اهواز می خوانند. نکته مهم در این جملات آن است که حذف سازه تمیز باعث نادستوری شدن جمله می شود ...
کشف المحجوب، ابوالحسن علی بن عثمان هجویری، به کوشش محمود عابدی ، انتشارات سروش، تهران 1383، 1228 ( هفتاد و چهار + 610 + 544) صفحه. طی قرن های چهارم و پنجم هجری، سه کتاب با نام کشف المحجوب نوشته شده است: یکی به قلم ابویعقوب اسحاق بن احمد سگزی (وفات: پس از 361)؛ دیگری به قلم ابوابراهیم اسماعیل بن محمد بن عبدالله مستملی بخاری (وفات : 434) که در حقیقت عنوانی است نهاده شده بر یکی از نسخه های خطی شرح تعرف او (روشن ، ص 16)؛ سومی به قلم ابوالحسن علی بن عثمان جلابی هجویری غزنوی (وفات: نیمه دوم قرن پنجم هجری ) که او را «پیرهجویر» و «سیدهجویر» و «داتا (=مربی) گنج بخش» خوانده اند ...