فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۲٬۰۰۵ مورد.
حوزههای تخصصی:
سووشون
بررسی و تحلیل جریانهای داستاننویسی معاصر (42-1332)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی نوین ایران از بدو شکلگیری فراز و نشیبهای فراوانی را از سر گذرانده است. این نوع ادبی (Genre) بهویژه در ایران، از لحاظ ساختار و محتوا تحت تأثیر جریانهای سیاسی و اجتماعی بوده است. چنانکه میدانیم کودتای 28 مرداد سال 32 نقطه پایانی بود برای سالها مبارزه استقلالطلبی ملت ایران که با دسیسه قدرتهای خارجی و خیانت عوامل داخلی و نیز بیتجربگی سیاستمداران آن دوره به وقوع پیوست. این رویداد بزرگ سیاسی، علاوه بر عرصههای سیاست و اقتصاد، حوزه فرهنگ و هنر را نیز تحت تأثیر قرار داد؛ تا جایی که جریانهای ادبی پس از این دوران یعنی؛ دهه سی، چهل و حتی دهه پنجاه را تحتالشعاع خویش قرار داد. ادبیات داستانی این دوره از زیر خاکسترهای به جا مانده از کودتا و از زیر آوار یأس و ناامیدی، تیرهاندیشی و مرگباوری سربرآورده و اگرچه در سالهای نخست پس از کودتا علیرغم چاپ و نشر آثار فراوان، کاری جدی ارائه نگردید، اما داستاننویسی پیشرو دهه چهل و پنجاه از همین خرابهها سربرآورد و بوستان ادبیات ایران را به آثاری ارزنده مزین کرد. در این مقاله گرایشها و جریانهای عمده داستاننویسی که پس از کودتا شکل گرفته و تا سال 1342 فعال بودهاند، طبقهبندی و تحلیل خواهند شد.
نام دهی در شخصیّت پردازی: فتنه یا آزاده؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فردوسی و نظامی هر دو داستان بهرام گور و کنیزش را در شکارگاه روایت کرده اند. در این پژوهش به چگونگی فرآیند اسم گذاریِ «متفاوتِ» یک «شخصیّتِ واحد» در این دو روایت پرداخته می شود. بررسی شخصیّت پردازی با تمرکز بر مقولة «فرآیند نام دهیِ شخصیّت ها» نکته ایست که در پژوهش ها کم تر بدان توجّه شده است و نگارنده در این مقاله بر آن تمرکز می کند. نام کنیزکِ بهرام در روایتِ فردوسی «آزاده» و در روایت نظامی «فتنه» است. پرسشِ اصلی نگارنده در این پژوهش عبارت است از این که در این داستان شخصیّت پردازی از طریق نام های تمثیلی (نمادین) چگونه تقویّت می شود؟ برای تحلیل این امر، بررسی چگونگیِ شخصیّت پردازی و کانون سازی ضروریست. طبق نتیجة بدست آمده، نام گذاری ها با «ژانرهایِ» این روایت ها کاملاً متناسب و هماهنگ است. به عبارت دیگر، تفاوت میان دیدگاه و انگیزه های فردوسی و نظامی که به خلق ژانرهای متفاوت نیز می انجامد، سبب روایت گری و بالتّبع نام گذاری هایِ متفاوت دو شاعر در داستانی یگانه شده است.
چهل طوطی اصل - 3 -
سخنی کوتاه درباره مینی مالیسم (قسمت پایانی)
حوزههای تخصصی:
نقد رمان آدمکش کور
ساروت و تردیدهایش
رازهای نهان در حکایت پیدای پنهان
حوزههای تخصصی:
ناهمخوانی دوره و نوشتار (بررسی و نقد رمان «کریستین و کید»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از دیرباز جامعه ایرانی با نوعی ناهمزمانی در زمینة همپوشانی تحوّلات اجتماعی و کنش های خلاّقانة هنری دست به گریبان بوده است، به ویژه که رمان، نوع ادبی وارداتی است و علی رغم وجود ضرورت و پیوندش با نیازهای ایران در زمان پیدایش آن، این قالب ادبی از سنّت های ادبی آن برنخاسته، بلکه عمدتاً به عنوان محصول ترجمه در نظام ادبی فارسی پدیدار شده است؛ به عبارتی دیگر، زیبایی شناسی مدرن با ذهن جامعة ادبی ایران همزمان نبوده است. رمان «کریستین و کید» نوشتة هوشنگ گلشیری، از دید بسیاری از منتقدان به سبب پیچیدگی در فرم و محتوا، فقدان درونمایة اجتماعی صریح و روایتی متفاوت، ادامة منطقی و طبیعی داستان نویسی عصر خود نبوده است و با روند هماهنگ و یکپارچة جامعة ادبی زمانه حرکت نکرده است و در حکم اثری تقلیدی از آثار جوامع غربی پنداشته می شود که دغدغة فرم و صناعت داشت و زمینه و موقعیّت داستان، محصول موقعیّت واقعی ایران نبوده است. چنین ناهمسانی و ناهمخوانی موجب شد که این رمان در زمان انتشار خود با اقبال عمومی همراه نشود و در نزد منتقدان نیز تا مدّت ها با بی توجّهی مواجه گردد. با این همه، پس از گذشت چندین دهه از چاپ این رمان، به سبب گسترش محافل نقد و نظریّه های ادبی، تجربه های تازة داستان نویسی و اشتیاق نویسندگان به جنبش های نو و پیشرو، این داستان با استقبالی نسبی مواجه شود. در این مقاله برآنیم تا با بازخوانی متفاوت و با تکیه بر مؤلّفه های رمان نو به تشریح و تبیین آن بپردازیم.
اخلاق در رمان
بازتابِ رمان بار دیگر شهری که دوست می داشتم در رمان سمفونی مردگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از انتشار سمفونی مردگان (1368)، منتقدان بسیاری بر تأثیرپذیری عباس معروفی از رمان خشم و هیاهو اثر ویلیام فاکنر انگشت نهادند. با گذشت بیست و سه سال از انتشار این رمان، امروزه نیز کسانی این موضوع تأثیرپذیری را به شکل های گوناگون تکرار می کنند. شاید با انتشار ازل تا ابد (درونکاوی رمان «سمفونی مردگان»)، خاصّه مقاله ی آیا ""خشم و هیاهو"" گردة ""سمفونی مردگان"" است؟ از الهام یکتا و از خشم و هیاهو تا سمفونی مردگان از جواد اسحاقیان و مقاله های دیگری که به بررسی تطبیقی این دو رمان پرداخته اند، ضرورتی بر بازخوانی مجدد این جریان احساس نشود.
گذشته از این جریان، نادر ابراهیمی (1315-1387)، در مصاحبه ای با عنوان «غوطه خوردنی غریب در داستان» (1376)، بدون هیچ اشاره ای به سمفونی مردگان، نویسنده ی این رمان را به «سرقت ادبی» متهم کرده است؛ آن هم نه در ارتباط با خشم و هیاهو، بلکه در ارتباط با بار دیگر شهری که دوست می داشتم (1345). در این نوشتار، با قائل شدن بر اصل «اضطراب تأثیر»، به عنوان وجدانِ عمومی اهلِ قلم، و با تأکید بر سخن چندارزشی به اتهام های نادر ابراهیمی درباره ی سمفونی مردگان و چرایی و چگونگی تأثیرپذیری عباس معروفی از بار دیگر شهری که دوست می داشتم پاسخ گفته ایم.