فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۶۱ تا ۱٬۵۸۰ مورد از کل ۵٬۶۵۸ مورد.
حماسه های مشهور (بررسی و معرفی حماسه های هند، یونان و ایتالیا)
حوزههای تخصصی:
عبید زاکانی
آرایه های ادبی در اشعار مانویان ایرانی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بخش زیادی از اشعار دوره میانه ایران را مانویان پارسی، پارتی و سغدی زبان سروده اند. این اشعار یا ستایشی و آیینی اند؛ یا سرودهایی عرفانی که سرگذشت غریبانه نور را در زندان ماده روایت می کنند. سرودهای اخیر چون با انسان پیوند بیشتری دارند، عنصر عاطفه و خیال در آنها آشکارتر است و هنر سخنوری شاعران مانوی را در آنها بهتر می توان دید. در این اشعار از صنایع ادبی در هر دو حوزه بدیع لفظی و معنایی استفاده چشمگیر شده است، که گذشته از آرایه هایی که وجودشان از هر شعری انتظار می رود و در ذات شعر است، نمونه هایی می توان یافت که حتی با تعریفات کتب بلاغی دوره اسلامی، که گاه در تقسیمات هر مقوله بدیعی راه افراط پیموده اند سازگار است. آرایه های ادبی در سرودهای مانوی ایرانی به دو گروه موسیقی اصوات (بدیع لفظی) و موسیقی معنوی (بدیع معنوی) قابل تقسیم است؛ در زمینه بدیع لفظی آرایه تکرار (تکرار واژه، جمله و واج)، و در زمینه بدیع معنوی از آرایه هایی چون تضاد، ایهام و التفات استفاده شده است. در این مقاله چگونگی استفاده شاعران مانوی از آرایه های ادبی در سرودهای بازمانده به زبان های فارسی میانه، پارتی و سغدی با ذکر نمونه نشان داده شده است.
محکمه
مکتب اخلاقی خیام؛ اصالت فایده و گریز از خودکامگی در رباعیات خیام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاید بیش از هر شاعر پارسی گویی، بر شعر، اندیشه و شخصیّت خیام، پرده ابهام کشیده شده است. نسبت دادن رباعیات مختلف، این ابهام را چند برابر کرده و از سوی دیگر نیز همین ابهام، سببِ این شمارگوناگون رباعیات وی شده است. خیام به سبب ارتباط تنگاتنگی که در دوران زندگی با دربار و حکومت داشت، از مسایل و مشکلاتی که جامعه را از ثبات و خیر همگانی محروم می کرد، به خوبی آگاه بود. جامعه ای که خیام در آن می زیست، عرصه جدال متعصّبانی شده بود که با تکیه بر عقاید خود، در پی دستیا بی به اقتدار بودند. در حقیقت قواعد اخلاقی حاکم بر جامعه بر عقایدی استوار بود که ثمری جز خودکامگی نداشت. به همین روی، او از رباعی بسان مانیفست مکتبی اخلاقی بهره برد؛ مکتبی که اگر با مکتب های امروزی قیاس شود بیشترین شباهت را با اصول مکتب «اصالت فایده» دارد؛ در مکتب اخلاقی او، نیکی یا بدی امور، بستگی به پیامد آن ها و این که چه میزان خوشی ایجاد می کنند دارد و به عقاید عمومی و تفاسیر متعدد آن وابسته نیست. خیام از اهمیت و منفعت آزادی های فردی برای پیشرفت جامعه به خوبی آگاه بود؛ به همین روی، در رباعیات خود کوشید فضای جمود فکری را که بر جامعه حکم فرما بود، در هم شکند و روحیه تساهل و مدارا را تقویت کند.
رشید وطواط؛ مداحی با ذهن و زبان شکوه ساز
حوزههای تخصصی:
نگاهی به علل گسترش طنز در قرن چهاردم هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله،طنز در ادب عرب قرن چهارم هجری که به تعبیر بسیاری از مورخان،دوره شکوفایی تمدن اسلامی به شمار می آید،مورد بررسی قرار گرفته است .نگارنده سعی نموده تابا نگاهی به طنز در دوران جاهلیت،به شکل گیری و تحول طنز در دوره عباسی (قرن چهارم هجری)بپردازد.در این باره،اوضاع سیاسی-اجتماعی عباسیان از جمله وجود طبقات گوناگون اجتماعی،پدیداری طبقه ظریفان ، تجمل حاکم بر دربار خلفا ، قدرت گیری درباریان و بی اعتنایی به اوضاع طبقه محروم و تهی دست، مورد توجه قرار می گیرد.این اوضاع باعث گردید تا شعرا و ادیبان به کمک طنز سیاسی و غیرسیاسی بتوانند ضمن حمله به بی عدالتی حالک بر دربار خلفا وانتقاد از اوضاع زمانه ،بهترین تصویر را از زندگی در قرن چهارم هجری،ارائه دهند.
خاطرات احتشام السلطنه
نشانه شناسی تعلیم و تربیت در داستان زال و رودابه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تعلیم و تربیت انسان ها در شاهنامة فردوسی که سند معتبر و دیرپای فرهنگ اصیل ایران زمین است، مقام ارزشمندی را در سایة تاریخ داستانی این قوم علم دوست به خود اختصاص داده است. موضوع تعلیم در شاهنامه همواره به شیوة مستقیم و غیر مستقیم در بخش های مختلف به خصوص در داستان زال و رودابه برجسته شده است. در این جستار، نویسندگان برآنند تا با ذکر نمونه هایی، نشانه هایی از انواع تعلیم و تربیت عاطفی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی و دینی را بر اساس زبان نشانه بر پایة نظریات «بارت»، «لوی استروس»، «کالر»، «دوسوسور» و «اکو» تحلیل کنند و تعالیم انسانی و جهانی را از این داستان استخراج و تبیین نمایند. نتایج این مطالعه نشان می دهد داستان در تربیت عاطفی و اجتماعی به ترتیب بیشترین و کمترین فراوانی را داراست و انواع دیگر آن در حد تعادل است و با علم نشانه شناسی نیز از نظر ابیاتِ نشانه دار و بی نشانه سازگار است.
چهره مولانا در آلبوم شخصی مکتوبات او(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چهره مولانا، در چشم کسانی که او را می شناسند، در همه جای جهان، چنان که باید، چهره ای عرفانی است. تصویر او تصویر انسانی است روحانی و معنوی که شکوه و جلال قدسی همچون هاله ای به گرد رخسار او حلقه زده است. شخصیت او، به دریایی عمیق و زلال می ماند که امواج بلند و سرکش عشق درآن، دم به دم، طوفان به پا می کند. این تصویر عمدتا از کتاب گران سنگ مثنوی او و دیوان غزلیات شورانگیز شمس حاصل شده است. اما مولانا را علاوه بر مثنوی و دیوان شمس و فیه ما فیه و مجالس سبعه، کتاب دیگری نیز هست که همانا مکتوبات اوست، مجموعه یکصد و پنجاه نامه کوتاه و بلند به جا مانده از او که به ما کمک می کند تا تصویری را که از شخصیت او در ذهن داریم برجسته تر و کامل تر سازیم.
مکتوبات مولانا بارها در ترکیه و ایران به چاپ رسیده است. مرجع ما در این مقاله آخرین چاپ این کتاب است که به تصحیح دکتر توفیق ھ. سبحانی و ویرایش احمد سمیعی به سال 1371 به همت مرکز نشر دانشگاهی در تهران چاپ و منتشر شده است و دو مقدمه عالمانه از شادروانان عبدالباقی گولپینارلی و دکتر فریدون نافذاوزلوق در آغاز و نیز چند فهرست و نمایه در پایان کتاب بر فواید آن افزوده است. چنان که افلاکی در مناقب العارفین می نویسد، مولانا روزانه ده دوازده نامه می نوشته و بنابراین، بر جای ماندن این تعداد نامه، از میان نامه های بسیاری که وی می نوشته، تعجب آور نیست...