بررسی فرهنگ و ادبیات عامه نقش مهمی در شناخت جامعه دارد و نکته های پنهان تاریخی و اجتماعی را آشکار می کند و فلسفة آداب و رسوم و آیین ها را تبیین می سازد. کتیبه های نقش بسته بر اشیا، نوشته های سردرِ بناها و سنگ نبشتة مزارها از گونه های ادبیات عامه اند که بررسی و تحلیل آن ها بیانگر نکته های ادبی و اجتماعی ارزشمندی است.
در نوشتار حاضر، با بررسی گونة نوشتارهای موجود بر روی اشیای منقول، با استفاده از سه مأخذ مکتوب، و پژوهش در وزن و زیبایی شناسی این گونه، درون مایه اشعار اشیا در 11 دسته طبقه بندی می شود: توصیف شیء یا کارکرد آن، تعلق شیء به فرد خاص، دربرگیری نام عامل (سازندة) آن شیء، تشویق به شادی و خوش باشی، مضامین اخلاقی، دعا، تعلق آن شیء به مکان خاص، اشیا محملِ روابط و گفت وگوهای عاشقانه، مدح و ماده تاریخ.
نکتة مهم در این بررسی تناسب اشعار و سخنان منظوم روی اشیا با آن شیء است که نشان دهندة ذوق و لطافت طبع عامه مردم و سازندگان و مخاطبان آن است. البته تغییر و تحریف و برخی اشکالات وزنی نیز در اشعار بررسی شده دیده می شود.
هوش معنوی زمینه تمام آن چیزهایی است که ما به آن ها اعتقاد و باور داریم. توجه به معنویت، امروزه در رشته های متنوعی از قبیل روان شناسی، در حال پیشرفت است؛ اما در این میان، اهمیت موضوع زمانی آشکار می شود که بدانیم مصادیق و مباحث مربوط به هوش معنوی بسیار پیش تر از آنکه در علوم روان شناسی نوین مطرح شود، در ادبیات عرفانی ما به فراوانی مطرح شده است . این تحقیق قصد دارد اشعار مولانا را این بار از نگاهی متفاوت و با توجه به شاخصه های هوش معنوی نظریه رابرت ایمونز بررسی کند. رابرت ایمونز یکی از محققانی است که نظریه خود را در رابطه با هوش معنوی ارائه کرده و آن را در رابطه مستقیم با هوش دینی و معنوی نشان داده است. ایمونز ایمان، صلح ، نوع دوستی و کاربرد صحیح آن در زندگی و سازگاری با ناملایمات دنیای واقعی را از دغدغه های هوش معنوی معرفی کرده است. لذا این پژوهش تلاش دارد به این سؤال پاسخ دهد که مهم ترین شاخصه های هوش معنوی در مثنوی مولوی با تأکید بر نظریه رابرت ایمونز چه می باشد؟ نتایج نشان می دهد که توجه به همدلی، نوع دوستی، عشق، ایثار، مدارا و تساهل و تسامح از ویژگی های مشترکی است که به عنوان مولفه های بارز هوش معنوی در ادبیات عرفانی و اندیشه مولانا مطرح شده است.