یکی از مؤثرترین رمان های جنگ الجزایر فرزندان جهان جدید می باشد که توسط آسیه جبار به رشته تحریر درآمده است. آسیه جبار در این اثر تصویری ملموس از زندگی ملت الجزایر در طول دوران جنگ ارائه می کند، و همچنین تلاش دارد تأثیرات عمیق جنگ را بر زندگی اقشار مختلف جامعه الجزایر نشان دهد. علاوه بر این، نویسنده رمان، ضمن تشریح سرنوشت شخصیت های متعدد داستان، و نگارش گفتگوهایی که بین آنان جریان دارد، تنوع و بعضا تقابل دیدگاه های مردم را در خصوص این جنگ منعکس می کند. این مقاله ابتدا ضمن اتخاد رویکردی روایی، به توصیف و تحلیل چگونگی نمودار شدن مسئله جنگ در نگارش ادبی، آسیه جبار می پردازد، و نشان میدهد این نویسنده مبدع سبک خاصی از نوشتار جنگ بوده، که خاصیتی بین رئالیسم و فیکسیونالیسم دارد. سپس، با رویکرد نقد جامعه شناختی، به تشریح ایدئولوژی آسیه جبار در خصوص جنگ پرداخته و اینگونه استنباط می کند که نویسنده به دور از مشروعیت بخشیدن به هرگونه جنگ و خونریزی، و یا مقدس و اسطوره ای دانستن جنگ آزادسازی الجزایر، به لزوم دفاع و مبارزه برای استقلال معتقد بوده است و ساختار و محتوای رمان وی نیز بازتابدهنده و محصول چنین بینشی میباشد.
طبق نظریه بیش متنیّت ژنت، شاهنامه یک پیش متن است و نگاره های شاهنامه که بر مبنای آن تولید شده و برای روایت متنیِ شاهنامه یک روایت تصویری خلق کرده است، بیش متن به شمار می آید. حال پرسش این است که بیش متن نگاره ها در چه مواردی مطابق با پیش متن شاهنامه بوده و در چه مواردی دچار تراگونی و تغییر شده است؟ برای پاسخ به این پرسش به خوانش تطبیقی و بینانشانه ای متن و تصویر می پردازیم. به این منظور روایت «گذر سیاوش از آتش» را که یکی از پربسامدترین مجالس در سنّت نگارگری ایرانی است، انتخاب می کنیم. به این ترتیب، پژوهش پیشِ رو به نقش روابط بینامتنی در تولید اثر توجه دارد و بر آن است تا با روی کرد بینامتنی چگونگی گشتار (انتقال) روایت متنی به روایت تصویری را بررسی و تبیین کند. پرسش های تحقیق به این شرح است: از نظرگاه روابط بینامتنی، نگاره گذر سیاوش از آتش چه میزان ارجاع های صریح به متن دارد؟ با توجّه به روابط بینامتنی، روایت تصویری تا چه حد دچار تغییر شده و تا چه حد یک سان و بدون تغییر باقی مانده است؟ روش پژوهش به این شرح است که نخست با بیان روایت متنی به تأویل و نمادشناسی عناصر اصلی می پردازیم و سپس با روی کرد تطبیقی روایت تصویری نگارگران را بررسی می کنیم. پس از آن نگاره ها را با روی کرد بیش متنیّت ژنت از دو منظر گشتار همان گونی و تراگونی تحلیل می کنیم. هدف تحقیق ارائه نمونه ای عملی برای تبیین کارکرد نظریه بیش متنیّت در پیکره مطالعاتی هنر ایرانی است.